تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 8 از 8

نام تاپيک: !!intel!!

  1. #1
    در آغاز فعالیت turnoffsystem's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    پست ها
    11

    11 !!intel!!

    همه چيز در مورد اينتل!!!!!

  2. #2
    در آغاز فعالیت turnoffsystem's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    پست ها
    11

    پيش فرض

    "اينتل" تا پايان سال ميلادي‌جاري پردازنده‌هاي چهار هسته‌اي عرضه مي‌كند

    شركت "اينتل" اعلام كرد تا پايان سال ‪ ،۲۰۰۶‬نخستين نمونه از پردازنده‌هاي چهارهسته‌اي خود را براي استفاده در رايانه‌هاي شخصي وارد بازار مي‌كند.

    به گزارش سايت اينترنتي "پي‌سي‌مگزين"، اين پردازنده‌هاي جديد و چهارهسته‌اي با نام "كنتسفيلد"(‪ (Kentsfield‬در رايانه‌هاي شخصي قدرتمند ويژه اجراي بازي‌هاي رايانه‌اي و نرم‌افزارهاي سنگين، كاربرد خواهد داشت.

    شركت "اينتل" در ماه‌هاي گذشته مدلهاي مختلف پردازنده‌هاي دوهسته‌اي خود را با نام "كور ‪ ۲‬ديو"(‪Duo‬ ‪ (Core 2‬به عنوان جايگزين پردازنده‌هاي تك هسته‌اي "پنتيوم ‪ "۴‬و براي استفاده در رايانه‌هاي شخصي روميزي و همچنين لپ تاپها به بازار داده و در حال حاضر براي معرفي نخستين نمونه از پردازنده‌هاي چهار هسته‌اي خود در ماه نوامبر، برنامه‌ريزي مي‌كند.

    درحالي كه در گذشته پردازنده‌هاي مورد استفاده در رايانه‌ها داراي تنها يك هسته پردازشگر بودند، هم‌اكنون شركتهاي بزرگ سازنده اين محصولات، از جمله "اينتل" و "اي ام دي"، پردازنده‌هاي چند هسته‌اي را به بازار داده‌اند.

    پردازنده‌هاي چند هسته‌اي به گونه‌اي طراحي مي‌شوند كه در آنها چند هسته پردازشگر مجزا روي يك صفحه سيليكوني قرار گرفته كه به رغم داشتن ارتباط با يكديگر، هر يك به صورت جداگانه فعاليت كرده و بدين‌ترتيب كارايي كلي رايانه را به ويژه در هنگام انجام هم زمان چند عمليات مختلف، به ميزان قابل توجهي بالا مي‌برند.

    به طور مثال با استفاده از يك رايانه مجهز به پردازنده دو هسته‌اي، مي‌توان به طور هم زمان و بدون كند شدن رايانه، يك فايل صوتي را به فرمت "ام پي تري" تبديل كرده و يك نرم افزار پيچيده گرافيكي را نيز اجرا كرد.

    علاوه بر شركت "اينتل"، شركت "اي ام دي" نيز در اواسط سال ‪۲۰۰۷‬ ميلادي نخستين پردازنده‌هاي چهار هسته‌اي خود را ويژه استفاده در رايانه‌هاي مركزي شبكه‌ها (رايانه‌هاي "سرور") و تحت نام "اوپترون" به بازار خواهد داد.

    85/06/15

  3. #3
    در آغاز فعالیت turnoffsystem's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    پست ها
    11

    پيش فرض

    رهبر اينتل (اندرو گرو)



    اندرو گرو رهبر شركت «اينتل» در مجارستان متولد شده است. در سال 1956 تنها با داشتن 20 دلار با توجه به نابساماني اوضاع كشورش آنجا را به سمت نيويورك ترك كرد. سه سال بعد با درآمدي كه از راه كارگري در رستوران‌ها به دست آورده بود، در رشته شيمي فارغ‌التحصيل شد. با تلاش و پشتكار كم‌نظير سه سال بعد از دانشگاه بركلي دكتراي خود را دريافت كرد. پايان‌نامه دكتراي او در زمينه نيمه‌هادي‌ها هنوز جزو بهترين كتاب‌هاي فني در اين زمينه است. اين در حالي است كه به هنگام مهاجرت به آمريكا هيچ زبان ا نگليسي نمي‌دانست اما اشتياق فراوان به يادگيري و علاقه به خلق كالاهاي با ارزش پايدار در وجود او نهفته بود. پس از آن دانشگاه را رها كرد و براي همكاري با موسسات شركت «اينتل» يعني گوردون مور و روبرت نويس به آن شركت پيوست و به عنوان رئيس بخش تحقيق و توسعه مشغول به كار شد. سپس به عنوان مديرعامل مسئوليت و رهبري شركت را پذيرفت. اندي گرو تاكنون چند كتاب مديريتي نوشته و در آن تجربيات كاري و افكار خود را مطرح كرده است. كتاب «مديريت كارا» محصول آموزش‌هاي او در دانشگاه استانفورد است. كتاب «تنها بي‌پروايان پايدارند» كه در سال 1996 عرضه شد جزو پرفروش‌ترين كتاب‌ها قرار گرفت. عنوان كتاب بيانگر تئوري «نقطه چرخش راهبردي» و اهميت آن در فرايند مديريت كسب‌وكار سازمان‌هاست كه او به تفصيل آن را تشريح كرده است. او به عنوان رهبر ديرين اينتل خود را شاگرد «نقطه‌هاي چرخش راهبردي» و اهميت آن در فرآيند مديريت كسب و كار سازمان‌هاست كه او به تفصيل آن را تشريح كرده است. او به عنوان رهبر ديرين اينتل خود را شاگرد نقطه‌هاي چرخش راهبردي مي‌داند. چرخش حياتي شركت اينتل از توليد حافظه به توليد تراشه‌هاي ريزپردازنده و سرآمد شدن شركت در توليد ريزپردازنده از 64 بيت در آغاز تأسيس شركت در 1968 تا توليد تراشه‌هاي پنتيوم كنوني و برنامه توليد تراشه با 11 ميليارد ترانزيستور در سال 2011، همگي به رهبري او انجام شده است. در آمد سالانه 6/2 ميليارد دلاري شركت در آغاز رهبري او، در سال 2003 ميلادي به 26/5 ميليارد دلار بالغ شده است. همكاران همواره او را فردي منضبط، دقيق و جزيي‌نگر يافته‌اند. او به راستي يكي از معماران عصر ديجيتال است با شخصيتي برجسته و داراي جنبه‌هاي مختلف. او يك دانشمند است كه چند موضوع انحصاري را در طرح‌هاي نيمه‌هادي به نام خود ثبت كرده است. يك مدرس است كه در دانشگاه و شركت به امر آموزش اهتمام مي‌ورزد. يك مدير توليد است كه در فتح بازارهاي جديد پيشقدم است. يك برنامه‌ريز و آينده‌نگر در كسب‌وكار است كه به عمل راهبردي اهميت مي‌دهد. او با آن كه بناي اينتل را مستحكم كرده و 30 سال براي شركت «مردي براي تمام فصول» به حساب آمده است، با تواضع، خود را مديون كاركنان شركت مي‌داند؛ آناني كه وقتي مديريت تصميم اصلي را مي‌گيرد در پياده كردن انديشه، بكارگيري منابع و اصلاح برنامه‌ها صميمانه مي‌كوشند و كارها را پيروزمندانه پيش مي‌برند. او فرهنگ ارتباط صادقانه و باز را در اينتل تقويت و محيط باز دفاتر را سمبل قدرت اينتل كرد. اندي گرو شخصيتي است كه فقيرانه راه مهاجرت را برگزيد و با همت عالي خويش مدارج دانشگاهي و مديريتي را پشت سر گذاشت و اكنون در رأس شركتي عظيم مانند اينتل دفتر كار او همان گونه كوچك مانده است و حتي با رشد اينتل كوچك‌تر نيز شده است! شما چه نقشي در اينتل ايفا كرده‌ايد؟ آيا اينتل با وجود شما شكل گرفته است؟ من هرگز به خود به عنوان موسس نگاه نمي‌كنم. موسسان اينتل گوردون مور و روبرت نويس بوده‌اند. من به عنوان يك محقق، مدير تحقيق و توسعه اين شركت بودم و بعد از طي 20 سال كه مسئوليت شركت را پذيرفتم، آن را به راه جديد هدايت كردم كه البته بسيار سخت‌تر از تأسيس يك شركت جديد است. سابقه و شخصيت شما نشانگر ارتباط نزديك با فعاليت‌هاي آموزشي است. جايگاه آموزش در شركت چيست؟ من يك مهندس و مدير هستم ولي همواره بر اين نكته اصرار دارم كه به كار آموزشي نيز بپردازم. آنچه را خود دريافته‌ام با ديگران در ميان بگذارم و همين كوشش را در زمينه يادگيري از ديگران نيز به كار مي‌برم. شركت اينتل از اين ويژگي برخوردار است كه حتي افرادي با 20 سال تجربه كاري را براي آموختن زمينه‌هاي نو و بي‌سابقه به مركز آموزش بفرستد. ما در اينتل توانسته‌ايم ديوار ميان دارندگان قدرت سازماني و دارندگان دانش و خبرگي را فرو بريزيم. با وجود اين همه مسئوليت شغلي، چرا در دانشگاه استانفورد درس مي‌دهيد؟ چون دوست دارم! من هميشه تدريس را دوست داشته‌ام. من آنچه را كه بعداً به صورت كتاب «مديريت كارا» منتشر شده در اينتل و دانشگاه درس داده‌ام. به علاوه، آماده‌سازي درس‌ها و كلاس رفتن، كمك بسياري به فهم و يادگيري موضوع براي خود شخص مي‌كند. وقت خود را چگونه تنظيم مي‌كنيد كه به كارهاي شركت بپردازيد؟ من زمان بسياري روي صنعت ارتباطات فكر مي‌كنم. نوشته‌هاي زيادي را مي‌خوانم حتي اگر مستقيم به اينتل مربوط نباشد. آخر هفته نيز سه تا پنج ساعت كار مي‌كنم. من واقعا آن كاري را كه بايد، انجام مي‌دهم و زياد به كارهاي اداري نمي‌پردازم. من اكنون بيش از 60 سال دارم و ديگر بايد بازنشسته شوم. دفتر كار شما كوچك است و مي‌گويند هر چه اينتل رشد كرده، دفتر شما كوچك‌تر شده است. البته من يك اتاق كنفرانس براي ملاقات‌هاي شخصي نياز دارم اما اغلب اوقات من مي‌توانم در اتاقم مطالعه كنم، با رايانه كار كنم يا گفت‌‌وگوي تلفني داشته باشم حتي اگر اتاق بغلي بشنود! شما دائماً با پست الكترونيكي كار مي‌كنيد و از اين طريق در تماس با آنچه در شركت 62 هزار نفري شما اتفاق مي‌افتد، هستيد. در هفته چند پيام دريافت مي‌كنيد؟ 250 تا 300 پيام. من روزانه دو ساعت وقت خود را صرف خواندن پيام‌هاي الكترونيكي مي‌كنم كه از سراسر جهان برايم فرستاده شده است. من 10 سال پيش وقتي به تعطيلات مي‌رفتم و برمي‌گشتم بايد 10 ساعت كارتاپل را مي‌ديدم، اما الان از كارهاي كاغذي تقريبا چيزي وجود ندارد. پيام‌هاي الكترونيكي من بسيار مختصر و يك خطي و حداكثر يك فرازي است. در عصر ديجيتال، آيا مفهوم شغل و حرفه تغيير كرده است؟ بله؛ ديگر كسي مسئول اشتغال شما نيست. حرفه هر كس تنها به خودش مربوط است و او بايد از آن نگهداري كند. امروز هر كس كارفرماي خويش است. افراد نيز- مثل كسب و كارها- با ميليون‌ها رقيب در جهان روبرو هستند. هر كس بايد مالكيت حرفه و مهارت شغلي خود را بپذيرد و براي بهره‌برداري از آن برنامه‌ريزي كند. افراد مسئول اين دارايي ارزشمند خود هستند. بايد با آن به گونه‌اي رفتار كنند كه از دگرگوني‌هاي محيطي بهره مثبت ببرند. چنين كاري از هيچ كس جز خودتان ساخته نيست. شما همواره در نوشته‌هايتان، «عمل راهبردي» را مهم‌تر از «برنامه‌ريزي راهبردي» قلمداد كرده‌ايد. چرا؟ «برنامه‌ريزي راهبردي» مثل سخنراني سياسي است، بيانيه‌اي است درخصوص آنچه مي‌‌خواهيد انجام دهيد. خشك و مجرد است و فقط براي مديران ارشد قابل فهم است. در حالي كه «عمل راهبردي» برداشتن گام‌هاي قابل ديدن و قابل شمارش است؛ گام‌هايي كه الان برداشته‌ايم و در حال برداشتن هستيم. عمل راهبردي براي همگان قابل فهم است. اصولا برنامه‌ريزي بايد مثل كار واحدهاي آتش‌نشاني باشد كه محل آتش‌سوزي آينده را نمي‌دانند اما گروهي را آنچنان كارآمد و توانمند آماده مي‌سازند كه مي‌توانند به پيشواز هر حادثه دشوار و پيش‌بيني نشده بروند. چه احساسي از موفقيت‌ها و پيروزي‌هاي روزافزون اينتل داريد؟ پيروزي در كار، بذر نابودسازي خود را نيز به همراه دارد، زيرا رقبا بيشتر برانگيخته مي‌شوند. ابتدا تكه‌اي از نان تو را مي‌خواهند، سپس تكه‌اي ديگر و... به تعمير مايكل تاشمن: پيروزي يك دام است. شايد شگفت‌انگيز به نظر برسد ولي به گمان من پيروزي‌هاي چشمگير ما در سال‌هاي بعد از سال‌هاي تلخ 1985 و 1986، پيامد ناكامي‌هايي است كه در آن دو سال رخ داد. شما در كتاب‌هايتان يك مفهوم كليدي را بسيار به كار برده‌ايد: «نقطه چرخش راهبردي» و آن را در روند حيات هر سازمان بسيار مهم مي‌دانيد. اين نقطه چيست و كجاست؟ «نقطه چرخش راهبردي» در زندگي هر بنگاه زماني است كه بنيان‌هاي آن در معرض دگرگوني قرار مي‌گيرند. اين دگرگوني ممكن است از بيرون تحميل شود و يا خود ما آغازگر آن باشيم. نقطه چرخش راهبردي هنگامي است كه تعادل نيروها از ساختار كهن، روش‌هاي كنوني انجام كار و راه‌هاي جاري رقابت به روندي تازه روي مي‌آورد. اين دگرگوني ممكن است فرصت بالا رفتن از نردبان به نقطه‌اي بلندتر يا آغاز سرنگوني باشد. بنابراين، نقطه چرخش راهبردي به مفهوم تغيير بنيادين در هر گونه كسب‌وكار فني و غيرفني است. تاثير اين انتقال در كسب‌وكار بسيار ژرف است. در رياضي، نقطه چرخش وقتي است كه علامت نرخ تغيير شيب منحني (مشتق دوم) عوض مي‌شود. مثلا از مثبت به منفي. پس از اين نقطه با توسعه كسب‌وكار يا سقوط كسب‌وكار مواجه خواهيم بود. چگونه مي‌توان تشخيص داد كه يك سازمان به نقطه چرخش راهبردي رسيده است؟ هيچ كس با به صدا درآوردن زنگ به ما هشدار نمي‌دهد كه به دوره جديد آمده‌ايم. فرآيند تدريجي است. دوران انتقال آهسته و آ‌شفته است. تشخيص اين كه چه موقع به نقطه چرخش راهبردي رسيده‌ايم- حتي پس از آن- دشوار است. اما طي آن نخست احساس ناراحتي پديد مي‌آيد كه گويا چيزي دگرگون شده است. درست مثل گم شدن گروهي در جنگل؛ كه يك بار احساس مي‌كنيد گم شده‌ايد اما مجددا پيش مي‌رويد تا بالاخره در يك نقطه، راهنما مي‌ايستد و مي‌‌گويد گم شده‌ايم. اين همان نقطه چرخش است. بنابراين،‌ نقطه چرخش راهبردي تنها يك نقطه نيست، كوششي درازمدت و طاقت‌فرساست. پيدايش ناهنجاري‌هاي راهبردي نشان از رسيدن به نقطه چرخش راهبردي است. پرسش كاركنان مبني بر اين كه چرا چنين مي‌‌گوييم ولي چنان عمل مي‌كنيم، اخطار فرا رسيدن يك نقطه چرخش راهبردي است. وظيفه مديريت ارشد سازمان در دگرگوني‌هاي بنيادي يا به تعبير شما نقطه چرخش راهبردي چيست؟ مدير ارشد سازمان مسئول رهبري سازمان و خارج كردن آن از نقطه خطر و همخوان كردن آن با نظم نوين است. تصميم‌گيري در نقطه چرخش راهبردي وظيفه مدير ارشد و هيات مديره است. انتقال مخاطره‌آميز از وضع موجود به وضع جديد را من «دره مرگ» مي‌نامم. مدير مي‌فهمد كه اوضاع واقعا تغيير كرده و چيزي ديگر شده است. اگر در نقطه چرخش نتواند كشتي شركت را به ساحل امن برساند به صخره‌ها برخورد كرده و واژگون خواهد شد. چه بسا دگرگوني‌ براي مديران عادي و بي معني شده باشد اما نقطه چرخش راهبردي يك دگرگوني ساده نيست، زيرا ممكن است شما همه كارهايتان را به درستي انجام دهيد، به كيفيت سخت پايبند باشيد، در كار خود پيشتاز و چابك باشيد اما ناگهان وضع دگرگون شود. مثل تغيير جهت باد در دريا در حالي كه شما در قايق هستيد و همه چيز به خوبي پيش مي‌رود، ناگهان قايق به گل مي‌نشيند! در آوردن و راه‌اندازي مجدد قايق و پيگيري مسير درست، كار دشواري است. در چنين وضعيتي، دانش، از خودگذشتگي و كوشش فراوان نياز است. پس به اين جهت است كه شما در گزينش مديريت ارشد سازمان‌ها نظر خاصي داريد؟ بله، براي جانشين‌سازي مديريت ارشد سازمان‌ها به جاي جست‌وجوي مديري برجسته‌تر بايد كسي را يافت كه در راهبرد و روش گذشته سرمايه‌گذاري نكرده و به آن دلبستگي ويژه‌اي نداشته باشد؛ تنها راه بيرون آمدن از شور و مستي ديرين، فرصت دادن به ديدگاه‌هاي تازه است. اما آيا مديران اين توانايي را دارند كه نقطه چرخش راهبردي را تشخيص دهند؟ در بسياري از سازمان‌‌ها، رهبران آخرين افرادي هستند كه از بروز دگرگوني‌هاي چشمگير آگاه مي‌شوند! بسياري از مديران ارشد در برج عادج خود راحت نشسته‌اند و اخبار- به ويژه از گونه ناگوار آن- بايد به سختي از لايه‌هاي گوناگون بگذرد تا به گوش آنها برسد. آنان با آرميدن در اتاق‌هاي گرم و نرم خود اسير باورهايي هستند كه پيروزي‌هاي گذشته را به وجود آورده است. درس مهم اين است كه همه بايد خود را در مسير بادهاي دگرگوني قرار دهيم. بايد در دسترس مشتريان و كاركنان رده‌هاي پايين باشيم كه يافته‌هايي دارند كه از چشم كارشناسان گاه دور مي‌ماند. بايد ميز خود را ترك كنيم و با ديدار از رسانه‌ها و خبرگان و كاركنان پرسش‌هايي با آنان مطرح كنيم. ستاره پيروزي‌هاي دوران گذشته، اغلب آخرين نفري است كه تن به دگرگوني و سازگار شدن با منطق نقطه چرخش راهبردي مي‌دهد. هم اوست كه بيشترين زيان و سخت‌ترين سقوط را بايد تحمل كند. البته مديران مياني و به ويژه مديران فروش و بازاريابي و برنامه‌ريزي توليد و مالي، يعني كساني كه در خط مقدم جبهه كسب‌وكار هستند، دگرگوني‌ها را سريع‌تر مي‌بينند و بهتر و بيشتر درمي‌يابند، زيرا آنها نسيم دنياي واقعي بهتر به صورتشان مي‌خورد و احساس آسيب‌پذيري مي‌كنند. آنها «پيشگويان سازماني‌» هستند. برف‌هاي كوه در فصل بهار ابتدا از حاشيه‌ آب مي‌شوند چون بيشتر در معرض آفتاب هستند. آيا هميشه بايد به آنچه به تعبير شما پيشگويان سازمزاني مي‌‌گويند، گوش فرا داد؟ ممكن است نشانه‌هايي كه پيشگويان سازماني مي‌دهند به جاي راهنمايي گمراه كننده باشد. بايد دقت كرد. البته هميشه بايد رادار روشن باشد و به دگرگوني‌هايي كه در محيط پيرامون رخ مي‌دهد، همانند يك نشانه هشداردهنده در صفحه رادار نگريست. خطر در جايي نهفته است كه من آن را دام «نخستين برداشت» ناميده‌ام. با برداشت نخست نمي‌توان درباره برجستگي و اهميت يك نقطه چرخش راهبردي درست داوري كرد. بايد به تجربه پرداخت. با سيستم عامل Dos و Windows نيز در ابتدا با سردي برخورد مي‌شد، اما بعدا معلوم شد كه آنها نيروي دگرگون‌ساز بوده‌اند. زمان مناسب واكنش به دگرگوني‌هاي بنيادي چه وقت است؟ انتقال منابع لازم از كسب‌وكار و روش قديم به كسب‌وكار جديد مانند رشته دو امدادي است كه بايد دادن چوب به نفر بعدي به موقع صورت گيرد. به تعبير پيتر دراكر، كارآفرينان كساني هستند كه منابع ارزشمند را از بخش‌هاي كم‌بازده به بخش‌هايي كه بهره‌وري بيشتري دارد، جابجا مي‌كنند. بنابراين، بايد از موج‌هاي آرام در كسب‌وكار استفاده كرد و تا وقت سپري نشده و توفان و موج‌هاي غول‌پيكر فرا نرسيده، كاري كرد. بايد به هنگام و حتي پيش‌تر واكنش نشان داد. تمايل به اقدامات كوچك و ديرهنگام را كنار گذاشت. من به مارك تواين عقيده دارم كه گفت: «همه تخم‌مرغ‌ها را در يك سبد بگذاريد و آن را خوب بپاييد.» شما از «نيروي دگرگون‌ساز 10 برابر» نيز نام برده‌ايد. ارتباط اين نيروي دگرگون‌ساز با نقطه چرخش راهبردي چيست؟ وقتي نيروي دگرگون‌ساز 10 برابر بيايد به نقطه چرخش راهبردي رسيده‌ايم. الگوي تجزيه و تحليل رقابتي «پورتر» اين مساله را توضيح مي‌دهد. او از نيروهاي پنج‌گانه- و جديدا شش‌گانه- نام مي‌برد كه ميزان و درجه توان اين موارد را آشكار مي‌سازد: توان رقابتي سازمان؛ نيروي رقيبان كنوني شركت؛ نيروي رقيبان پنهان (بالقوه)؛ نيروي تامين كنندگان؛ نيروي مشتريان؛ جانشين‌سازي خدمت يا كالا (مثل توليدكنندگان نرم‌افزار در صنعت رايانه با ينزين در خودرو). اينان همسفر و همراه هستند اما ممكن است رهيافت‌ها، روش‌ها يا فناوري‌هاي تازه آنها را جدا سازد. ايجاد دگرگوني‌هاي بسيار بزرگ در يكي از اين شش نيرو را من نيروي دگرگون‌ساز 10 برابر ناميده‌ام كه 10 برابر بيشتر شده و سازمان تاب تحمل آن را ندارد و در آنجا باد به توفان و باران به سيل و رقابت به ابر رقابت تبديل مي‌شود. بنابراين رقابت، فناوري، كسب‌وكار و حتي مقررات مي‌تواند دگرگوني بيافريند. سر رسيدن يك رقيب برتر خود به معناي زمان دگرگوني است. در اين حال ادامه فعاليت‌ها به روش پيشين ديگر كارساز نيست. من خصوصي‌سازي را مادر همه دگرگوني‌ها در مقررات مي دانم. اين يكي از بزرگ‌ترين نقطه‌هاي چرخش راهبردي و از همه مهم‌تر است. اگر اين دگرگوني‌ها به طور گسترده و همزمان حتي بر اقتصاد كشوري وارد شود، توفان ايجاد مي‌كند مثل انهدام شوروي و ادامه مهار يافته آن در چين. ويژگي سازمان‌هايي كه بهتر از ديگران آماده رويارويي با نقطه چرخش راهبردي و بهره گيري از آن هستند، چيست؟ اول تحمل بحث و جدل و تشويق به آن، دوم توانايي پروراندن تصميم‌هايي روشن كه همه در آن مشاركت دارند و از آن پشتيباني مي‌كنند. براي فهم بهتر نقطه چرخش راهبردي، اگر ممكن است از شركت خود شما شروع كنيم. چه موقع دگرگوني بنيادي در شركت شما پديد آمد؟ اينتل در سال 1968 با هدف فناوري نيمه رسانه‌ها آغاز به كار كرد و با ارائه حافظه 64 بيتي و سال بعد 256 بيتي به عرصه صنعت رايانه وارد شد. در آغاز دهه 80 ژاپني‌ها دست به كار شدند و روي تراشه‌هاي 16 كيلوبايتي و 256 كيلوبايتي و حتي ميليون كيلوبايتي با كيفيت بالا كار كردند. با اين عمل، اينتل تحت فشار قرار گرفت. ما خطر را احساس مي‌كردم. اما دست‌كم يك دهه طول كشيد تا از ژاپني‌ها پيش بيفتيم. براي مقابله با اين وضعيت چه تصميمي‌ گرفتيد؟ ما نوميدانه مي‌كوشيديم يك امتياز ويژه در فرآورده‌هاي خود پديد آوريم. ما بر توليد حافظ متكي بوديم و گرچه ريزپردازنده را هم داشتيم اما بر گسترش فناوري آن زياد تكيه نكرده بوديم. ما چرخيديم و در اواسط 1980 بزرگ‌ترين هدف و دليل وجودي شركت يعني توليد حافظه را كنار گذاشتيم و در اثناي دره مرگ و نقطه چرخش راهبردي به ريزپردازنده روي آورديم. با توليد ريزپردازنده 386، تا 1992 حتي از ژاپني‌ها هم پيش افتاديم. آيا در صنعت رايانه نيز نقطه چرخش راهبردي وجود داشته است؟ ساخت ريزپردازنده در مدت پنج سال قيمت رايانه را 90 درصد كاهش داد. اين يك نيروي تهاجمي 10 برابر در ساخت رايانه‌هاي شخصي بود كه در دهه 80 عمر نظام عموي صنعت رايانه را- كه در آن همه چيز از نرم‌افزار و سخت‌‌افزار در دست يك شركت بود- از بين برد. در روش افقي جديد هيچ شركتي مالك همه يچز نبود. به تدريج با پيش آمدن وضع جديد، Ibm كه سرآمد روش عمودي و وارد در آن كار بود، كنار رفت و شركت‌هاي «كمپكت» و «دل» پديد آمدند. امروزه اينتل و موتورولا و... تراشه مي‌سازند و مي‌فروشند. كمپك و دل و Hp و Ibm و... رايانه مي‌سازند. مايكروسافت، مكينتاش و يونيكس سيستم عامل توليد مي‌كنند. شركت‌هاي مختلف نرم‌افزارهاي كاربردي عرضه مي‌كنند و بالاخره فروشگاه‌ها آنها را مي‌فروشند. پس قوانين تازه‌اي بر اين صنعت حاكم شده است؟ بله، زندگي و مرگ صنايع افقي در گرو توليد انبوه و بازاريابي انبوه است. قوانين تازه صنعت افقي عبارتند از: 1- بهسازي در فرآورده و محصول جديد نه تنها براي شما بلكه براي مشتري نيز امتياز داشته باشد. 2- هنگامي كه همه مردد هستند، نخستين حركت كننده تنها برنده است. با تن دادن به دگرگوني بنيادي بايد فرصت‌هاي طلايي را خريد. 3- بايد قيمت مناسب ناشي از توليد انبوه را برگزيد. اينتل در مورد عرضه پنتيوم در ابتدا با مشكلاتي مواجه بود. ممكن است توضيح دهيد؟ در سال 1994 اينتل بزرگ‌ترين شركت سازنده ريزپردازنده رايانه تحت عنوان «پنتيوم» بود و درآمدش به 10 ميليارد دلار بالغ مي‌شد. ما در آن سال براي عرضه پنتيوم بسيار سرمايه‌گذاري و تبليغ كرديم و آن را اولويت و فعاليت نخست كاركنان قرار داديم. در آ‌ن هنگام يكي از كاركنان شركت در اينترنت پيامي مي‌بيند از يك استاد رياضي، كه در واحد نماد علمي پنتيوم كاستي‌هايي وجود دارد و در محاسبات گسترده گاه اشتباه روي مي‌دهد. البته اين اشتباه عبارت بود از اشتباه در رند كردن حاصل تقسيم در هر 9 ميليارد بار محاسبه يك بار. اين مساله را ما مي‌دانستيم اما ضريب احتمال آن را 27 هزار سال يك بار- در كارهاي معمولي- مي‌ديديم. در عين حال بلافاصله مجله‌ها و رسانه‌ها به اين امر دامن زدند. اولين كاري كه كرديم، تعويض تراشه براي كاربراني بود كه با عمليات رياضي گسترده كار مي‌كردند و توجيه و ارائه گزارش فني به بقيه افراد. اين مساله موثر افتاد. اما مجددا شركت Ibm اين تراشه را پس زد و مشكل حاد آغاز شد. ديگر پاسخ‌هاي عادي راهگشا نبود. بايد به يك دگرگوني بزرگ و بي‌سابقه تن مي‌داديم. چه عواملي اين وضع را پديد آورد؟ آيا اين مساله يكباره رخ داد؟ به نظر من دو عامل نيرومند بر اينتل تاثير گذاشت تا اين وضع به گونه‌اي پيش رود كه يك عيب كوچك در ريزپردازنده قارچ‌گونه رشد و در كمتر از شش هفته زيان نيم ميليارد دلاري به ما تحميل كند. اول اين كه ما كوشيده بوديم با تبليغ و ارائه نام تجاري، نگاه مردم را به فرآورده‌هايمان دگرگون كنيم و بفهمانيم كه بخش عمده رايانه، تراشه ريزپردازنده است. لذا به محض آن كه كاستي در اين فرآورده پيدا شد، انگشت اتهام و انتقاد هم به سوي ما نشانه رفت. دشوارترين موضوع سنگين براي ما به وجود آمدن تصور منفي در ميان مردم بود. دوم رشد شتابان ما در نيمه‌هادي‌ها بود كه از همه شركت‌هاي ژاپني و آمريكايي پيش افتاده بوديم و مثل فرزندي شديم كه در جواني از پدر رشيدتر مي‌شود و از فراز شانه به او مي‌نگرد. در اين موقعيت، نام و اندازه بزرگ نه تنها كمكي به ما نكرد بلكه ما را هيولايي مي‌ديدند. ما در 26 سال قبل از آن همواره از پيشتازان بوديم. اما پيشامدي بزرگ، ناگهاني و بي سابقه رخ داده بود. در سايه تغيير وضع، قانون‌هاي پيشين كسب‌وكار عوض شده بود. براي رفع مشكل چه تدابيري انديشيديد؟ تصميم گرفتيم تراشه همه درخواست كنندگان را، چه داشنمند تحليلگر و چه مشتري عادي را تعويض كنيم. همه كاركنان را به پاسخگويي تلفني بسيج كرديم و خود مستقيم با كاربران تماس گرفتيم. تجربه‌اي كه چندان نداشتيم. طراحان، كارشناسان، بازاريابان، مهندسان نرم‌افزار، همه كارهاي اصلي را رها و پشت ميزهاي موقتي جا گرفتند تا پاسخگوي مشتريان باشند. تعطيلات را لغو و توليد فرآورده‌هاي ديگر را متوقف كرديم. از مصاديق نيروهاي دگرگون‌ساز 10 برابر و نقطه چرخش راهبردي در شركت‌هاي ديگر و موارد ديگر مي‌توانيد مثال بزنيد؟ الف: شركت «نوول» رايانه مي‌ساخت اما در آغاز دهه 80 با رسيدن به نقطه چرخش راهبردي آن را كنار گذاشت و به توليد نرم‌افزار براي شبكه پرداخت و اكنون درآمدهاي ميلياردي دارد. ب: فروشگاه‌هاي زنجيره‌اي «وال مارت» با تحويل به‌موقع و ارتباطات ماهواره‌اي و خريد انبوه و آموزش نظام يافته همه چيز را تغيير داده و وقتي به شهر كوچكي وارد مي‌شود، فروشگاه‌هاي محلي را سخت دگرگون مي‌كند. ج: «استيو جابز» بعد از رايانه اپل مكينتاش، شركت «نكست» را به وجود آورد و پس از آن كه با قبضه شدن بازار توسط مايكروسافت و سيستم عامش به نقطه بحراني رسيد، از آن دست برداشت و به دنياي عرضه فيلم‌هاي «پويانمايي» وارد شد. د: اثرات حمل و نقل هوايي بر راه‌آهن و حمل و نقل با كانتينر در بنادر نيز از نقطه‌هاي چرخش راهبردي در صنايع حمل و نقل است. هـ: آمدن صدا به سينماي صامت نيز باعث ايجاد تحول شد. شخصي مثل «چاپلين» هم ابتدا با اين تحول مخالف بود اما سرانجام در سال 1940 با ساخت فيلم «ديكتاتور بزرگ» تسليم اين تحول شد. و: امروزه عرصه فناوي ديجيتالي مثل ساخت اولين فيلم سينمايي بلند «داستان اسباب‌بازي» نيز تحولي جدي ايجاد كرده است.

  4. #4
    در آغاز فعالیت turnoffsystem's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    پست ها
    11

    پيش فرض

    شرکت اینتل به منظور رقابتی‌تر کردن بازارهای جهانی و حقظ محبوبیت خود نزد کاربران سیاست کاهش قیمت را در پیش گرفته و براین اساس شرکت AMD نیز می‌کوشد با پایین آوردن بهای محصولات تولیدی خود بتواند رقابت بیشتری را با رقیب دیرینه خود انجام دهد.

    آخرین اخبار منتشر شده نشان می‌دهد که بهای CPU دوهسته‌ای اینتل با مدل Extreme از هفته گذشته تا امروز 71 دلار کمتر شده و با شش درصد کاهش نسبت به قیمت اصلی تعیین شده، هم‌اکنون 1111 دلار فروخته می‌شود.

    در این میان قیمت مدل E6400 از سری محصولات Core 2 Duo نیز با 6/3 درصد کاهش به 238 دلار رسیده و E6300 نیز با 9/4 درصد کاهش قیمت 194 دلار خرید و فروش می‌شود.
    این کاهش قیمت‌ها در کنار اینکه مشتری‌های بیشتری را به سمت دو شرکت یاد شده می‌کشاند، می‌تواند مشکلات مالی فراوانی را برای ٱنها به دنبال داشته باشد.

  5. #5
    در آغاز فعالیت turnoffsystem's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    پست ها
    11

    پيش فرض

    مقايسه جديدترين پردازنده‌هاي خانواده "كور ‪ ۲‬ديو"(‪Duo‬ ‪ (Core 2‬شركت "اينتل" با پردازنده‌هاي توليدي شركت "اي ام دي" نشان مي‌دهد "اينتل" بار ديگر برتري خود را در زمينه عملكرد پردازنده‌هاي رايانه‌اي از شركت "اي ام دي" بازپس گرفته‌است.

    به گزارش سايت اينترنتي "نيوزفكتور"، كارشناسان نشريه تحقيقاتي "رگ هاردور" اعلام كردند سرعت محاسباتي پردازنده جديد "كور ‪ ۲‬ديو" شركت "اينتل" كه به زودي به بازار عرضه مي‌شود، از سرعت محاسباتي آخرين محصولات "اي ام دي" به ميزان قابل توجهي بالاتر است و به همين علت شركت "اي ام دي" براي ادامه رقابت با "اينتل" يا بايد قيمت محصولات فعلي خود را كاهش داده و يا محصولات جديد و كارامدتري را روانه بازار سازد.

    شركت "اي ام دي" كه پس از "اينتل"، دومين توليدكننده بزرگ پردازنده‌هاي مورد استفاده در رايانه‌هاي شخصي و رايانه‌هاي سرور محسوب مي‌شود در ماه‌هاي اخير موفق شده‌بود با پردازنده‌هاي "اتلن" (ويژه رايانه‌هاي شخصي) و "اوپترون" (ويژه رايانه‌هاي سرور) كه داراي كارايي بالا و مصرف انرژي اندك بودند، بخش قابل توجهي از بازار پردازنده‌هاي شركت "اينتل" را تصاحب كند اما هم‌اكنون "اينتل" با پردازنده "كور ‪ ۲‬ديو" به اوج قدرت خود بازگشته است.

    كارشناسان وب سايت "اكستريم تك" نيز در جديدترين اظهار نظرهاي خود اعلام كردند سري پردازنده‌هاي "كور ‪ ۲‬ديو" كه به مرور جايگزين پردازنده‌هاي "پنتيوم ‪ "۴‬شركت "اينتل" مي‌شوند، با برخورداري از دو هسته محسباتي مجزا و سرعت محاسباتي دست كم ‪ ۲/۶۶‬گيگاهرتز، كاملا از نظر كارايي بر پردازنده‌هاي فعلي "اتلن ‪ "۶۴‬و "اتلن اف‌اكس" شركت "اي ام دي" برتري دارند.

    شركت "اينتل" هنوز پردازنده‌هاي سري "كور ‪ ۲‬ديو" خود را به صورت رسمي به بازار نداده و تنها نمونه‌هايي از آن را جهت آزمايش در اختيار محققان قرار داده‌است.

    "اينتل" تاريخ آغاز فروش رسمي پردازنده‌هاي جديد "كور ‪ ۲‬ديو" را ‪۲۷‬ ژوئيه سال جاري ذكر كرده‌است

  6. #6
    در آغاز فعالیت turnoffsystem's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    پست ها
    11

    پيش فرض

    اينتل و AMD
    شركت AMD، با ساخت اولين مدل آتلون 64 بيتي كه البته برخلاف نام آن، قابليت پشتيباني 40 بيتي (نه 32 و نه 64) از حافظه را داشت و مي‌توانست 136 گيگابايت از فضاي حافظه را آدرس‌دهي كند و اينتل با ساخت پردازندهXeon سري Dual Processor) DP) با قابليت اجراي 32 و 64 بيتي و برخورداري از تكنولوژي hyper threading، اولين گام‌ها را جهت ساخت پردازنده‌هاي 64 بيتي برداشتند. اين پردازنده‌ها علاوه بر مهيا‌ساختن قابليت دسترسي به ميزان حافظه بيشتر براي سيستم‌عامل، به هر برنامه كاربردي قابل اجرا بر روي آن سيستم‌عامل، يك بلاك چهار‌گيگابايتي از حافظه را جهت اجرا اختصاص مي دهند.

    اين توانايي جديد به نحو بسيار محسوسي، كاربران برنامه‌هاي طراحي مهندسي (CAD) و بسياري از بانك‌هاي اطلاعاتي را با افزايش كارايي و سرعت اجراي برنامه‌ها مواجه‌‌كرد. اين پردازنده‌ها كه طبق نظر سازندگانشان به‌طور كامل از سيستم‌عامل‌ها و برنامه‌هاي 32‌بيتي پشتيباني كرده و هيچ خللي را به دليل ارتقا به وضعيت 64 بيتي، در برنامه‌هاي قبلي وارد نمي‌كردند و به قول خودشان سازگار ‌با‌قبل (Backward Compatible) بودند، تنها در صورت اجراي سيستم‌عامل‌هاي 64 بيتي (مثل ويندوز 2003 نسخه 64) و همچنين اجراي برنامه‌هاي 64 بيتي، مي‌توانستند قدرت خودشان را به نمايش بگذارند.

    در حالي كه در زمان اجراي 32‌بيتي بر روي سيستم‌عامل‌هاي 32‌بيتي، تنها چيزهايي كه مي‌توانند عايد اين محيط‌هاي قديمي نمايند، عبارت است از:

    1 - استفاده از فركانس بالاتر جهت اجراي تعداد بيشتري دستورالعمل در واحد زمان

    2 - استفاده از سطوح بالاتر cache (سطح 2) جهت افزايش سرعت دسترسي به اطلاعات

    3 - استفاده از سيليكون‌هايي با كيفيت بالاتر و داراي تعداد ترانزيستور بيشتر باز هم در راه افزايش سرعت.

    به هر روي هر دو شركت سرشناس توليدكننده پردازنده‌هاي 64 بيتي براي كامپيوترهاي x86 مدعي ساخت
    پردازنده‌هاي مذكور با كيفيت بالاتر بوده و در واقع هر دو ادعاي پيشتازي در اين عرصه را دارند.


    ‌● راه‌حل‌هاي اينتل
    اين راه‌حل‌ها شامل سه دسته پردازنده (بعد از ارائه Xeon DP) و سه مدل پردازنده ايتانيوم به شرح زير است:


    1- پردازنده‌هاي سري 64bit xeon
    اين سري از پردازنده‌هاي اينتل با قدرت انعطاف بالا و دو مگابايت cache لايه سه، به‌عنوان محبوب‌ترين پردازنده 64 بيتي براي سرورها شناخته شده‌اند. ضمن اين‌كه قادرند هم برنامه‌هاي 64 بيتي و هم برنامه‌هاي 32 بيتي را با كارايي بالا و با استفاده از حافظه‌هاي DDR2 و خطوط حامل PCI‌‌‌Express اجرا كنند و در نتيجه كارايي سيستم را تا حد 50‌درصد بالاتر از xeonهاي قديمي‌تر 32 بيتي، مثل پردازنده 3.2xeon DP گيگاهرتز ببرند. اين پردازنده‌ها در وب سرورها و ايميل سرورها كاربرد زيادي دارند.

    2- پردازنده‌هاي سري 64bit xeon MP
    قدرتمندترين و سريع‌ترين پردازنده با نام xeon است و با قدرت بالاي دسترسي به حافظه، هشت مگابايت cache لايه سه و وجود فناوري Demand Based Switching) DBS)، بهترين انتخاب براي سرورهاي لايه واسط، يعني همانApplication Server يا سرور مربوط به بانك‌هاي اطلاعاتي با حجم داده و پردازش بالا مي‌باشد. اين سرور در كاربردهاي Enterprise، مثل سيستم‌هاي تجاري ERP و BI كاربرد بسيار مناسبي دارد.

    3- 64bit xeon workstation
    همان‌گونه كه از نام آن برمي‌آيد، اين پردازنده قادر‌‌است با استفاده از قابليت‌هايي مثل NetBurst ،PCI Express ،Cache لايه دو، و فناوري hyper threading، برنامه‌هاي 32 و 64 بيتي، خصوصاً برنامه‌هاي طراحي مهندسي، گرافيك و امثال آن را با كارايي و سرعت بالا اجرا نمايد.

    4- Itanium2
    قدرتمندترين و با ثبات‌ترين پردازنده ساخت اينتل است. اين پردازنده كه خود در مدل‌هاي DP ،MP و Low voltage به بازار ارائه شده است، با قابليت نه مگابايت فضاي cache لايه سه، بالاترين كارايي و سرعت را براي سرورهاي لايه واسط، بانك‌هاي اطلاعاتي، راه‌حل‌هاي ERP ،BI ،HPC، و انواع سيستم‌هاي مديريتي پيچيده به ارمغان مي‌آورد.
    پردازنده‌هاي سري ايتانيوم، آلتوناتيوي قوي براي سيستم‌هاي اطلاعاتي موجود بر روي پردازنده‌هاي RISC ساخت آي‌بي‌ام بوده و با قيمت بسيار پايين‌تر از سيستم‌هاي MainFrame، رقيبي سرسخت براي آن به حساب مي‌آيند.

    ● راه‌حل AMD
    AMD براي پشتيباني از فناوري پردازش‌هاي 64‌بيتي، چندين مدل پردازنده 64 بيتي آتلون، اُپترون، و توريون را ارائه كرده است. كه در ادامه به‌بررسي اجمالي آن‌ها پرداخته مي‌شود.

    فناوري ‌EM64T

    تكنولوژي 64 بيتي حافظه توسعه يافته (Extended Memory 46 Technology)، امكاني است كه توسط آن سيستم‌عامل‌هاي 64 بيتي قادر خواهند‌‌بود برنامه‌هاي 64 بيتي را توسط پردازنده‌هاي xeon اجرا نمايند. براي استفاده از اين قابليت، تمام فاكتورهاي موجود، يعني سيستم‌عامل، برنامه در حال اجرا، BIOS كامپيوتر، و درايورهاي مورداستفاده بايد به اين فناوري يا در اصطلاحEM64T مجهز باشند.

    با استفاده از اين تكنولوژي، سيستم قادر به استفاده فراتر از چهار گيگابايت حافظه سنتي خواهد بود. در واقع برنامه‌هاي 64‌‌بيتي، چه بر روي سرور (مثل 2005 SQL Server يا سرورها و سرويس‌هاي ديگر 64 بيتي) و چه بر روي كلاينت (مثل بازي‌هاي 64 بيتي، برنامه‌هاي طراحي و گرافيك 64 بيتي، و امثال آن) در صورت وجود فناوري EM64T قادر خواهند بود در يك سرور مبتني بر پردازنده xeon به مقدار حافظه بيشتر (تا يك‌ترابايت) چه در حافظه اصلي (RAM) و چه در حافظه مجازي (virtual) دسترسي داشته باشند. ضمناً اينتل اين فناوري را به گونه‌اي طراحي‌كرده‌است كه برنامه‌هاي 32 بيتي نيز قادرند تا حدود كمي، از مزاياي افزايش دسترسي به حافظه و افزايش كارايي آن در زمان اجرا در يك سيستم‌عامل 64 بيتي (با كمك wow 64) بهره‌اي هر چند محدود ببرند.

    1- 64AMD Athlon
    انواع و اقسام مختلفي از آتلون سري 64 براي اجراي برنامه‌هاي 64 و 32 بيتي با كارايي بالا ساخته شده است. اين پردازنده‌ها كه با فناوري‌هاي قابل رقابت مشابه آنچه كه در اينتل براي ساخت پرازنده‌هاي زئون ساخته شده‌است، ارائه شده‌اند، به كاربران كامپيوترهاي دسكتاپ اجازه‌مي‌دهد برنامه‌هاي كاربردي‌اي كه به سرعت بالا و دسترسي سريع به حجم بالاي حافظه نياز دارند را با كارايي بالايي اجرا نمايند. برنامه‌هاي گرافيكي و مالتي مديا، بازي‌هاي سه بعدي، ويرايش تصاوير، فيلم، موسيقي، و به‌طور كلي Applicationهاي مربوط به كاربران نهايي
    (end users)، بهترين بهره را از اين پردازنده‌ها مي‌برند. اين پردازنده در چند مدل مختلف ارائه شده كه از مدل FX آن براي كاربردهاي دسكتاپ و از مدل MP براي سرورها استفاده مي‌شود.

    2- Opteron
    AMD، پردازنده‌هاي سري اُپترون را در قالب و همپاي با xeonهاي 64 بيتي و تا حدودي پردازنده‌هاي گران‌قيمت‌تر ايتانيوم ساخته است. اين پردازنده كه به گفته AMD با تركيب فاكتورهاي مهمي چون سازگاري، كارايي، قابليت اعتماد، و قيمت نسبتاً پايين رقابتي، پا به عرصه وجود گذاشته، تاكنون در قالب چهار مدل مختلف سري 8wag-1 و سري‌هاي 100، 200 و 800 به بازار عرضه شده است.

    اين پردازنده قادر است تا 256 ترابايت فضاي حافظه را مورد دسترسي قرار دهد و با استفاده از توان مصرفي نسبتاً پايين 55 وات (براي سري HE) و 30 وات (براي سري EE) از هدر رفتن توان مصرفي پردازنده و در نهايت كل سيستم جلوگيري كند. پردازنده‌هاي آتلون و اُپترون 64 بيتي تاكنون بارها از طرف مجامع مختلف به عنوان مقرون به‌صرفه‌ترين راه‌حل براي كاربردهاي دسكتاپ و تا حدودي Enterprise با حفظ هر دو فاكتور كارايي بالا و قيمت پايين شناخته شده است.

    3- Turion
    اين پردازنده به منظور ايجاد امكان سواركردن سيستم‌عامل‌هاي 32 و 64 بيتي بر روي كامپيوترهاي نوت‌بوك با تكنولوژي Mobile طراحي و ساخته شده است. اين پردازنده با وزن بسيار كم، مصرف انرژي پايين، و ايجاد حرارت محدود با فناوري بي‌سيم (wireless) بسيار سازگار بوده و مي‌تواند با كارايي بسيار بالاتري نسبت به پردازنده‌هاي معمولي دستگاه‌هاي مبتني بر تكنولوژي موبايل و بي‌سيم، به اجراي برنامه‌هاي طراحي شده براي اين محيط‌ها بپردازد. سيستم‌عامل، كليه برنامه‌هاي صوتي تصويري، بازي‌ها و امثال آن از مزاياي افزايش سرعت با استفاده از اين پردازنده 64 بيتي بهره‌مند مي‌شوند.

  7. #7
    در آغاز فعالیت turnoffsystem's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    پست ها
    11

    پيش فرض

    اينتل به حركت لينوكس دسك‌تاپ كمك می‌كند

    آيا اينتل قصد دارد نقش "عامل پشت پرده" را براي لينوكس دسك‌تاپ ايفا نمايد؟


    هر كسي از اين مطلب آگاه است كه اينتل خواهان فروش پردازنده‌هاي خود است اما سوال اينجاست كه آيا واقعا براي آن اهميت دارد كه چه سيستم عاملي بر روي چيپ‌ اجرا مي‌گردد؟ ظاهرا پاسخ مثبت است. آن پيشروي لينوكس در بازار IT را مد نظر قرار داده و در مورد آن عكس‌العمل نشان مي‌دهد. براي مثال، لينوكس همان گونه كه دولت‌ها در سراسر جهان به سرمايه‌گذاري در زمينه نرم‌افزار كدباز مي‌پردازند به رشد خود ادامه مي‌دهد. اين كاربران خواهان برچيده شدن حصار مالكيت (چرخه ارتقاي ويندوز دسك‌تاپ را در نظر بگيريد) به منظور حفظ دلارهاي IT به صورت محلي (OSS راه‌اندازي شده توسط شركت‌هاي محلي) و همچنين كاهش قيمت‌ها هستند. بر اساس يك مطالعه صورت گرفته از سوي IDC در سال 2004، پيش‌بيني مي‌شود تا سال 2008 تقريبا 17 ميليون PC از لينوكس به عنوان سيستم‌عامل استفاده نمايند كه اين در بازار PC ارزشي معادل 10 بيليون دلار خواهد داشت.

    اينتل همچنينISV هايي همچون MySQL AB و Jboss، كه مدل‌هاي تجاري جديد مبتني بر درآمدهاي ناشي از خدمات و ابزارهاي مرتبط را ايجاد نموده‌اند، را مد نظر قرار داده است. اينتل همچنين نيم‌نگاهي به چين دارد جايي كه دلارهاي خرج شده توسط كاربران IT مي‌توانند به جاي سيستم‌هاي عامل مالكيتي همچون ويندوز به سخت‌افزار اختصاص يابند.

    يكي از برنامه‌هايي كه در ماه ژانويه از سوي اينتل معرفي شد از ظهور پنج پلاتفرم جديد اينتل شامل Mobility، Digital Home، Digital Enterprise، Digital Health Care و Channel Products خبر مي‌داد. در اين برنامه‌ تصريح شده بود كه اينتل جديد تمركز بر روي سيليكون و سرعت چيپ‌ها را متوقف خواهد ساخت و در عوض بر روي پلاتفرم‌هايي همچون لينوكس به منظور توليد راهكارهايي براي آنها متمركز خواهد شد. در BrainShare ناول در ماه مارس مدير بازاريابي اينتل Matt Semenza مقاله‌اي را تحت عنوان "اينتل و لينوكس دسك‌تاپ" ارائه داد كه بيان مي‌داشت اينتل در حال تلاش براي تضمين اين امر است كه راهكارهاي كدباز و لينوكس بر روي پلاتفرم‌هاي اينتل به شكلي بهينه اجرا گردند.

    اينتل در زمينه نرم‌افزارهاي كدباز چندان هم تازه‌كار نيست. آن يكي از بنيانگذاران مشترك OSDL و Richard Wirt است، مديركل گروه راهكارها و نرم‌افزارهاي اينتل (Software and Solutions Group) در هيئت مديره OSDL حضور دارد. Matt Wichmann از شركت اينتل رييس Linux Standards Base Workgroup زيرمجموعه‌اي از Free Standards Group مي‌باشد.

    اينتل همچنين به توسعه‌دهندگان نرم‌افزارهاي آزاد امكان استفاده از آن دسته از محصولات اينتل كه قبلا تنها در ازاي پرداخت هزينه مجوز قابل استفاده بودند، شامل كامپايلرهاي اينتل، تحليلگران VTune، كتابخانه‌هاي كارآيي، ابزارهاي threading و كلاستر را مي‌دهد. اينتل همچنين از نخستين سرمايه‌گذاران Red Hat بود از اين رو نمي‌توان به آن به عنوان يك تازه‌ وارد به دنياي كدباز نگاه كرد.

    اينتل يك ديد واقع‌گرا از نيروهاي دخيل در بازار دسك‌تاپ دارد. اين نيروها شامل شتاب‌دهنده‌ها هستند، كه هم داراي اجزاي تكنولوژيكال و هم اجزاي اقتصادي مي‌باشند. آن مي‌بيند كه سياست‌هاي توسعه‌اي دولت در جهت حفظ دلارهاي IT در داخل كشور است از همين رو است كه اين گونه به نظر مي‌رسد كه شركت‌هاي آمريكايي همچون مايكروسافت و Apple در مواردي كه امكان جانشيني لينوكس وجود دارد دچار مشكل مي‌گردند. فقدان انتخاب در نرم‌افزار به احساسات ضد مايكروسافتي منتهي گرديده است. داشتن امكان انتخاب ميان ويندوز و لينوكس وضعيت مطلوبي را ايجاد مي‌نمايد و از محدوديت فروشنده واحد جلوگيري به عمل مي‌آورد. تكثير فراوان كرم‌ها، ويروس‌ها، و ساير خطرهاي امنيتي كاربران PC دسك‌تاپ را وادار مي‌سازد تا سيستم‌هاي عامل داراي آسيب‌پذيري كمتر يا كمتر هدف قرار گرفته همچون لينوكس را مد نظر خود قرار دهند. از سوي ديگر، ديدگاه‌ها در مورد لينوكس PC كلاينت (يك نام مورد استفاده توسط اينتل) يا دسك‌تاپ چندان خوش‌بينانه نيست. بازدارنده‌هاي مهمي در مسير پذيرش عمومي لينوكس قرار دارد كه اينتل اميدوار است آنها را كاهش دهد با تلاش‌هايي از قبيل فراهم ساختن پشتيباني درايور سخت‌افزار به منظور تضمبن پشتيباني سخت‌افزار خود تحت لينوكس. آن همچنين تصديق مي‌نمايد كه فقدان يك سري از مشخصه‌ها احساس مي‌گردد مواردي همچون يك معماري Plug N Play كه به يكپارچگي و جامعيت موارد مورد استفاده از سوي كاربران ويندوز و Mac OS باشد. دسترس‌پذيري برنامه‌هاي كاربردي نيز يك دغدغه محسوب مي‌گردد. ويندوز، پيشگام طولاني مدت، برنامه‌هاي كاربردي بسيار بيشتري براي سيستم‌عامل خود در اختيار دارد. يك تحول در بازار جايي كه لينوكس به شكلي وسيع‌تر مورد استفاده قرار مي‌گيرد عرضه راهكارهايي هم بر روي ويندوز و هم بر روي لينوكس را براي ISVها تبديل به امري سودآور خواهد نمود. و همچنان كه زمان به‌روزرساني برنامه‌هاي كاربردي قديمي‌تر فرا مي‌رسد، انتقال آنها به Web Service ها همان گونه كه Intuit در مورد Turbo Tax خود براي وب انجام داد در را به سوي سيستم‌هاي عامل جديد مي‌گشايد. در نهايت، همكاري اينتل در تضمين وجود اعتبارسنجي و راهنمايي كافي به كاهش ترديد كاربران بالقوه لينوكس دسك‌تاپ در مورد آن كمك خواهد نمود.



    طرح لينوكس اينتل

    اينتل از آزاردهنده بودن حملات نرم‌افزاري مجرمانه، جهاني‌سازي، نياز رو به رشد براي حمل‌پذيري تكنولوژي، و درخواست‌هاي موكد براي ذخيره‌سازي داده‌هاي سنتي از قبيل پايگاه‌هاي داده و همچنين voicemail ديجيتال و موارد مانند آن به عنوان پيامدي از پذيرش VOIP كاملا آگاه است. اينتل در حال تلاش براي سوق دادن دفاتر كاري ديجيتال به سوي همكاري‌هاي مستحكم‌تر ميان PC ها، تحليل داده‌ها، و حمل‌پذيري از طريق اتصال فراگير است. اينتل حتي يك كيت آغاز سريع لينوكس (Linux Quick Start Kit) را گردآوري نموده است تا سازندگان سيستم بتوانند اقدام به عرضه درايورهاي تصويري (Extreme Graphics Driver، Graphics Media Accelerator 900)، LAN (Gigabit LAN، Marvell Yukon Gigabit Driver) و صوتي (Intel High Definition Audio، AC '97 Audio Driver) نمايند. اين درايورها در حال حاضر به همراه لينوكس دسك‌تاپ شركت ناول ارائه مي‌شوند.

    اينتل نسبت به پشتيباني قسمت‌هاي كليدي بازار صنعتي براي لينوكس بر روي PC هاي كلاينت شامل اتوماسيون اساسي دفاتر كاري، دولت، سازمان‌هاي تراكنشي، و آموزش و پرورش متعهد شده است. به علاوه، آن در حال همكاري با فراهم‌كنندگان تكنولوژي همچون ناول براي توسعه‌ي راهكارهاي قدرتمند لينوكس مي‌باشد.



    Vanderpool و پردازنده‌هاي چند هسته‌اي

    تا همين چندي پيش اينتل از نام‌كد Vanderpool براي توصيف تكنولوژي جديد مجازي‌سازي خود استفاده مي‌نمود. پيش‌بيني مي‌گردد اين تكنولوژي مجازي‌سازي بر روي Pentium D جفت‌هسته‌اي جديد مورد استفاده قرار گيرد. انتظار مي‌رود كاربران PC قادر به اجراي چندين نمونه از يك سيستم‌عامل به صورت همزمان باشند. گام بعدي، هر چند كه هنوز تاييد نشده است، مي‌تواند اجراي ويندوز و لينوكس در كنار يكديگر باشد.

    AMD نيز چيپ Opteron چندهسته‌اي خود را ارائه نمود تا به اين وسيله پا به عصر جديد معماري‌هاي چندهسته‌اي بگذارد. AMD امكان اجراي چندين سيستم‌عامل در كنار يكديگر با استفاده از تكنولوژي جديد Pacifica (كه بر طبق زمانبندي صورت گرفته سال 2006 عرضه خواهد شد) را طرح‌ريزي نموده است. اين تكنولوژي امكان استقرار سيستم‌هاي عامل مختلف بر روي يك سخت‌افزار را فراهم خواهد ساخت.

    اين بدان معني است كه لينوكس مي‌تواند در سازگاري با ويندوز بر روي يك PC اجرا گردد، تا شرايط يك مهاجرت احتمالي به لينوكس دسك‌تاپ را مهيا سازد. از لحاظ تئوري اين موضوع قابل تصور و محتمل است، راهكاري براي مقايسه دو سيستم‌عامل در كنار يكديگر. احتمال گرايش بازار سرور به اين سو نيز بسيار بالا است چرا كه اين روزها سرعت دغدغه اصلي نيست و تاكيد بيشتر بر روي بهره‌وري سخت‌افزار است. يكپارچه‌سازي سرورها در يك محيط مجازي امر بسيار مطلوبي است نه فقط از ديدگاه سخت‌افزاري بلكه از نقطه نظر صرفه‌جويي در فضا و مصرف انرژي.



    خلاصه

    كوتاه سخن آنكه اينتل به لينوكس به عنوان يك پلاتفرم معتبر نه تنها براي سرور بلكه براي دسك‌تاپ مي‌نگرد. به عنوان يك تشريك مساعي كه معتقد به سرمايه‌گذاري در تكنولوژي‌هاي در حال ظهوري است كه محصولات آن را مورد تاييد و تحسين قرار مي‌دهند، آن بر ارتقاي لينوكس دسك‌تاپ و تضمين موفقيت آن مصمم شده است. آن آشكارا خواهان اين است كه به عنوان پلاتفرم برگزيده براي راهكارهاي لينوكس شناخته شود. آن به استفاده از تكنولوژي‌هاي ابداعي جديد از قبيل تكنولوژي مجازي‌سازي خود ادامه خواهد داد در عين حالي كه پا به جامعه‌ي نرم‌افزارهاي كدباز مي‌نهد. از صحبت‌هاي صورت گرفته با كاركنان آن آشكار است كه رويكرد آن كمك به كاهش ريسك و زمان فروش راهكارهاي لينوكس با فراهم ساختن پشتيباني كامل است.



    اينتل پشتيباني Centrino را ارائه مي‌نمايد

    يكي از شكايات وارد بر اينتل فقدان پشتيباني لينوكس بر روي Centrino بود. Centrino مجموعه‌اي از چيپ‌ها است كه با هدف بيشينه ساختن كاربردپذيري كامپيوترهاي قابل حمل با مصرف انرژي پايين با استفاده از چيپ Pentium M به اضافه قابليت‌هاي بي‌سيم گردآوري شده‌اند. به هر حال، همه چيز در حال تغيير است. با عرضه درايورهاي كارت شبكه Intel Pro/Wireless ( [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اينتل شروع به ارائه‌ي پشتيباني ايميلي مشكلات نصب نمود و پروژه‌هاي كدباز را براي كمك به درايور PRO/Wireless 2100 ( [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ) و درايور Pro/Wireless 2200 BG ( [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ) خود آغاز كرد. Centrino در مارس 2003 عرضه گرديد و يك ابتكار كدباز در سال 2004 آغاز شد. اين گونه به نظر مي‌رسد كه لينوكس از ديد اينتل به عنوان يك پلاتفرم دسك‌تاپ معتبر پشتيباني خواهد شد و در غير اين صورت پروژه‌هاي موفقي همچون DriverLoader ( [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ) براي ابزارهاي LAN بي‌سيم ( [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ) كه درايورهاي بومي ويندوز را تحت لينوكس به منظور راه‌اندازي سخت‌افزارهاي مشخص شامل چيپ‌هاي بي‌سيم Centrino بارگذاري مي‌كنند براي كار بر روي مسائل حوزه بي‌سيم وجود دارد.

  8. #8
    در آغاز فعالیت turnoffsystem's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    پست ها
    11

    پيش فرض

    اينتل پردازنده دو هسته‌اي خود را بنام پنتيوم دي ارائه كرده است كه در واقع پردازنده كوچك كامپيوتري با دو موتور محاسبه‌اي است.




    مدير ارشد بخش ديجيتال خانگي شركت اينتل، آقاي جرالد هلزهمر درباره پردازنده دو هسته‌اي پنتيوم دي گفته است: اين گام بزرگي براي ماست. نخستين بار است كه شاهد تاثير واقعي پردازنده دو هسته‌اي بر بازار هستيم.

    اين شركت درنظر دارد صد هزار پردازنده دوهسته‌اي را طي چند ماه آتي و ميليون‌ها از آن را تا پايان سال ارائه نمايد.
    نخستين پردازنده دوهسته‌اي آنان، Extreme در ماه آوريل همين سال به بازار آمد.

    به هرحال اين شركت قيمت پنتيوم دي را كمتر از نسخه Extreme خود درنظر گرفته تا به مشتري‌هاي بيشتري دست يابد.
    قيمت فروش پنتيوم دي بين 241 و 530 دلار تعيين شده كه سرعت را از 8/2 گيگاهرتز به 2/3 افزايش خواهد داد. هفته گذشته نيز اينتل، Business Platform حرفه‌اي خود را شامل پردازنده‌هاي پنتيوم4 سري 600، چيپ ست 945G , 945P و آداپتور شبكه اينتل پرو1000 به عنوان نخستين محيط دسكتاپ ارائه نمود كه ابزار مديريتي از راه دور و ابزارهاي امنيتي را هم دربر دارد.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •