تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 5 اولاول 12345
نمايش نتايج 41 به 48 از 48

نام تاپيک: رابطه بین منطق و علم

  1. #41
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,322

    پيش فرض

    واقعا من چقد در جاهلیت بودم که نمی دونستم انرژی تاریک و جاذبه واقعا وجود نداره و فقط اسمی هستن که ما روی مشاهداتمون گذاشتیم! من فکر میکرم این اسم ها واقعا وجود دارن! پس با این حساب اگر کسی هنگام بحث اسم فرگشت و ریاضی و ... بیاره، اینها رو نفهمیده
    جناب استریم من اگه اسم این موجود! (همون انرژی تاریک) رو نیارم، چطور باید در موردش صحبت کنم؟
    منظور من اینه که به هر حال (فرض) من با این علم رفتم تو اون زمان، تکلیف من چیه؟ میبینم اونا با فیزیک کلاسیک میگن فلان ستاره یا کهکشهان تا هزار سال دیگه میرسه به نقطه ایکس، اما من چون به اون مشاهداتم (انرژی تاریک) آگاهی دارم، می دونم به نقطه ایکس نمیرسه به وای میرسه، تکلیف چیه؟
    انرژی تاریک موجود نیست! بگذریم.

    شما اگه بخواید درباره این پدیده صحبت کنید، شما ابتدا کشف می کنید جهان داره انبساط پیدا می کنه، و بعد نشون میدید سرعت این انسباط رو به افزایش است (قبلا تصور می شد رو به کاهش است) که این یک تناقض رو در دانش اون زمان نشون میده، و بعد یک تئوری مطرح می کنید که یک نوع انرژی دیگه وجود داره با این مشخصات و خواص و ... که بر اساسش میشه نرخ دقیق انسباط جهان رو محاسبه کرد، بیان متفاوتی از ثابت هابل داشت و ... و در نهایت اسمش رو می گذارید انرژی تاریک.

    انرژی تاریک اینطوری کشف شده، نه اینکه یک نفر از ابتدا فرض کنه یک انرژی تاریک هست!


    جناب استریم نمی دونم چرا اینقد مته به خشخاش میذارین. مگه مشاهده بدون ابزار هم ممکنه؟ مشاهده کهکشانها عین داشتن تلسکوپ ها قوی، مشاهده زاده و فرزند ابزار هست. میشه بدون میکروسوپ یه سلول رو مشاهده کرد؟
    دوست عزیز! من گفتم با ابزار چیزی اثبات نمیشه، بلکه پدیده ها مشاهده میشن. بین اثبات و مشاهده تفاوت بسیاره. نکته تفاوت بین اثبات و مشاهده بود، نه بودن یا نبودن ابزار. شما پشت سر هم میگید (و بحث هاتون ناشی از تصور اشتباه این قضیه است) که فلان چیز اثبات شد و برای همین به قول شما مته به خشخاش گذاشتم.


    اولی یعنی تسلسل امکان نداره
    اینا که تعریف نیستن:
    دو باضافه دو میشود چهار
    پنچ از چهار بزرگتر هست
    اگر الف با ج مساوی باشد و ج با ب، الف با ب مساوی است
    ما وجود داریم
    و ...
    عدم امکان تسلسل خودش لزوما صحیح نیست (به هر حال ادعایی است که قابل تست و آزمایش است). شما یک مثال از تسلسل بیارید خب نشون میدید عدم امکان تسلسل نقض میشه پس این ادعا هم نقض پذیر است.
    اون موارد ریاضی هم تعریف هستند. وقتی اون ها رو نسبت میدیم به مفاهیمی در جهان قابل آزمایش، تایید و رد میشن. اگه شما نشون بدید 5 کیلو آهن از 4 کیلو آهنگ سبک تر است اون عبارت 5 از4 بزرگتر است رو نقض کردید.
    "ما وجود داریم" بحث متفاوتی است و شواهدی برای تاییدش هست (تاپیک داریم دربارش)، بحث مفصلی است و خارج از این تاپیک.

    واضحه شما هدفتون اینه که همینطور پشت سر هم یک سری ادعا بیان کنید و بگید "اینها نقض ناپذیر هستند ولی شما اینها رو قبول می کنید" ، پس باید ادعای نقض ناپذیر شما رو هم قبول کنیم و میخواید بگید فرقی بین ادعای نقض ناپذیر شما نیست (یا چون اینها با ادعا درباره غول چراغ جادو فرق دارن پس ادعای شما هم فرق داره). شرمنده، این بازی ها در بحث های فلسفی پاسخ نمیده. شما حتی اگه یک عبارت پیدا کنید که من قبول داشته باشم و واقعا نقض ناپذیر باشه و شواهدی براش نباشه، من نظرم رو عوض خواهم کرد. تعصبی نسبت به دانشی که دارم وجود نداره.

    شرطا چیز دیگه بودن!

    شرط اول همون Falsifiable نیست! شرط ها اینها هستن که بولد کردم!

    جمله های که من گفتم " با همه مشاهدات جهان همخونی دارن"؟ داعش رو همه تروریست میدونن؟ حتی خودشون؟
    اینکه مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسه با همه مشاهدات جهان همخونی داره؟
    اینکه مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسه قابلیت توضیح و پیشبینی تجربیات بهتر، بیشتر و دقیق تری نسبت به نظریه های رقیب ارائه می کنه؟
    این جمله ها رو همه قبول دارن و هیچ اما و اگری توشون نیست؟
    واضحه اما و اگر توش هست، چه ربطی داره؟ من گفتم عبارتی مفید است که از اون دو شرط رد بشه، نه اینکه هر عبارتی در جهان از این دو شرط رد میشه !!!

    افراد مختلف تعاریف متفاوتی از یک گروه ترویستی دارند ولی بر اساس هر تعریف خاص، میشه به نتیجه رسید آیا این گروه در همون تعریف خاص صدق می کنه یا خیر. اینکه شما با بقیه سر یک تعریف دقیق روی کلمه تروریست به توافق نمی رسید کل مفهوم دانش شناسی بررسی یک پدیده رو نقض نمی کنه. همخوانی داشتن یک تئوری با مشاهدات یعنی تئوری شما با مشاهدات هماهنگی داره، مثلا شما میگید "آب در دمای 100 درجه در فشار 1 پاسکال به جوش میاد" ، همه جهان آزمایش می کنند و با همه مشاهدات جور در میاد. قرار نیست اگه شخصی با شما روی اینکه 100 درجه فارنهایت است یا سانتیگراد به توافق نرسید، کل دانش شناسی قضیه زیر سوال بره.

    اینکه مارگزیده ... با همه مشاهدات جهان همخوانی نداره یعنی نشون میده این ادعا به آزمایش گذاشته شده و براش مثال نقض بوجود اومده / پس غلط است. اگه ادعا تغییر کنه "اکثر مارگزیده ها از ریسمان سیاه و سفید می ترسند" باز هم با آزمایش میشه بررسی کرد آیا صحیح است یا خیر. اگه با مشاهدات همخونی نداشته باشه این ادعا هیچ فایده ای نداره. اگه این عبارت صحیح باشه یعنی اکثر مارگزینه ها از ریسمان سیاه و سفید بترسند بله قابلیت توضیح و پیشبینی تجربیات رو داره چون می فهمیم رفتار یک شخص مارگزینه مقابل ریسمان سیاه و سفید چگونه خواهد بود. اینکه آیا از بقیه تئوری های مربوط به افراد مارگزیده قابلیت توضیح و پیشبینی دقیقتری رو داره یا خیر هم قابل بررسی است.

    شما مدعی شدید این جمله ها رو همه قبول دارند، خیر / همه قبول ندارند. صحت هر کدوم رو میشه بطور مستقل از افراد سنجید. به ازای هر تعریف دقیق از تروریست میشه سنجید آیا اون گروه رفتارشون بر اساس اون تعریف صدق می کنه یا خیر، و ترسیدن یا نترسیدن شخص مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید هم قابل آزمایش و قابل تایید/رد است.

    نمی دونم این بازی های شما تا کی ادامه خواهد داشت. خیلی واضحه من چی میگم، شما هم خیلی واضح می دونید که من چی میگم، باز هم این حرف هایی که بارها پاسخ داده شدن رو تکرار می کنید.

  2. 3 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #42
    ناظر انجمن علوم انسانی New Ray's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    21°N - 71°W
    پست ها
    978

    پيش فرض

    فقط چون بحث منتقل شد اینجا در مورد منبعی که جناب dedegoli1 معرفی کرد یه بخشی گذاشتم ( در مورد مراکز تحقیقاتی فراروانشناسی ) :

    همونطور که قبلا هم گفتم بیش از صد ساله که مراکز تحقیقاتی در غرب تاسیس شدن که صرفا به مسائل مربوط به روح می پردازن، حتی در بعضی دانشگاه ها هم رشته هایی به همین منظور در نظر گرفته شده، کتاب ها بسیار زیادی در این مورد نوشته شدن،

    چون به این منبع استناد شده بود ، بخشهایی رو گذاشتم و مهمترها رو قرمز کردم ( بدلیل طولانی بودن گلچین شده - آدرس متن کامل پایین پست هست ) :

    ....
    فراروانشناسان بر مبنای این تحقیقات تعدادی مطالعات فراتحلیلی (meta-analytical) انجام داده‌اند. در مطالعات فراتحلیلی، داده‌های بدست آمده از آزمایش‌های پراکنده، در یک مجموعه دادهٔ بزرگ با یکدیگر ترکیب می‌شوند. تعدادی از این تحلیل‌های آماری در صفحاتی از نشریات اصلی ارائه شده و در زمان خود بحث‌ها و جنجال‌هایی به راه انداختند. فراروانشناسی یک علم حاشیه‌ای محسوب می‌شود(fringe science) می‌باشد، چرا که شامل تحقیقاتی می‌باشد که در مناسب مدل‌های نظری استاندارد (standard theoretical models) قابل قبول برای جریان اصلی علم (mainstream science) نمی‌باشد. دانشمندانی نظیر [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (Ray Hyman) و جیمز الکوک در صدر منتقدان فراروانشناسی هم از لحاظ روش شناحتی فراروانشناسان و هم از لحاظ نتایج بدست آمده توسط فراروانشناسان قرار دارند. همچنین بسیاری از دانشمندان صاحب نام نیز که به محققان شکاک معروفند نشان داده‌اند که نقص‌های روش شناختی بسیار بهتر از توضیح‌های ناهنجار پیشنهاد شده توسط فراروانشناسان می‌تواند دلیل بدست آمدن آندسته از نتایج به ظاهر موفقیت آمیز فراروانشناسان را توضیح دهد. همچنین برخی منتقدان عنوان کرده‌اند که فراروانشناسی از خط علم به سمت [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (pseudosienc)متمایل شده‌است.
    تا این زمان، هنوز هیچ مدرکی که وجود پدیده‌هایی ماوراءالطبیعه را اثبات کند توسط بنیادهای معتبر علمی (scientific community) پذیرفته نشده‌است.
    از دههٔ ۱۹۷۰، تحقیقات ِ فراروانشناسی معاصر در آمریکا به طور قابل توجهی کاهش یافت. تحقیقات اولیه پس از بررسی مجدد بی دقت و بدون نتیجه در نظر گرفته شد و فراروانشناسان با مخالفت شدید همکاران آموزشی شان مواجه شدند. برخی اثرات نظیر عکس برداری کیرلیان که [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و نامتعارف پنداشته می‌شد، تحت شرایط کنترل شدهٔ دقیق تر لو رفت و عمر نظریه‌شان به پایان رسید . همچنین بسیاری از آزمایشگاه‌های دانشگاهی در آمریکا بسته شد. دلیل این مساله، فقدان استانداردهای لازم برای پذیرش توسط جریان کلی علم عنوان شد. در نتیجه فراروانشناسی به موسسه‌های خصوصی با منابع خصوصی محدود شد. پس از ۲۸ سال تحقیق، [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] در سال ۲۰۰۷ به تحقیقات خود پایان داده و اعلام بازنشستگی کرد. با این حال دو دانشگاه در آمریکا همچنان جان سختی می‌کنند و دارای آزمایشگاه‌هایی برای فراروانشناسی هستند .

    بسیاری از منتقدان عقیده دارند که فراروانشناسان به مطالعهٔ پدیده‌هایی می‌پردازند که تحت شرایط آزمایشگاهی کاملاً ً دقیق و سخت گیرانه تمامی آنها ناپدید شده و معلوم می‌شود که فرایندهایی عادی و معمولی بیش نبودند.
    اما مطالعاتی که بیش از همه جنجال برانگیز بوده‌اند مربوط به استفاده از فراتحلیل در بررسی مدارک اماری SPI می‌باشد .

    تله پاتی / روش آزمایش گانزفلد :
    یک فرد به عنوان گیرنده و فردی دیگر به عنوان فرستنده وجود دارند که هر دو در محیط عایق قرار داده می‌شوند . فرد دریافت کننده در موقعیت محیط گانزفلد قرار می‌گیرد . انگاه به فرد فرستنده یک ویدئوکلیپ یا تصویر ساکن نشان دهد می‌شود و از او خواسته می‌شود که به صورت ذهنی این تصویر را به فرد گیرنده منتقل کند . از فرد دریافت کننده نیز که در محیط کانزفلد قرار دارد خواسته می‌شود که به طور پیوسته با صدای بلند راجع به حالات ذهنی خود یعنی تصاویر، افکار و احساسات خویش سخن بگوید . در انتهای دورهٔ فرستادن اطلاعات که معمولاً ً حدود ۲۰ تا ۴۰ دقیقه طول می‌کشد، فرد دریافت کننده از اتاق گانزفلد بیرون آورده می‌شود و به او ۴ تصویر یا کلیپ نشان داده می‌شود . یکی از این ۴ تصویر یا کلیپ، مورد درست می‌باشد و سه تای دیگر برای فریب ارائه شده‌اند . فرد دریافت کننده تلاش می‌کند تا مورد درست را انتخاب کند . در واقع او تلاش می‌کند تا از تجربیات ادراکی خویش حین موقعیت گانزفلد به عنوان آثاری از آنچه که ممکن است به طور ذهنی از تصویر ارسالی بدست آمده باشد استفاده کند . نتیجه ی این آزمایش گانزفلد به طور منفرد از وجود هیچ پدیدهٔ ماوراءالطبیعه خبر نمی‌دهد . و فرد تقریباً ً به همان میزان که قوانین احتمال پیش بینی می‌کنند یعنی ۲۵ ٪ قادر به تشخیص گزینهٔ صحیح می‌باشد .
    با این وجود هنگامی که از روش فراتحلیل استفاده می‌شود نتایج تا حدی متفاوت است .


    تداخلات ذهنی مستقیم با سیستمهای جاندار ( DMILS ) :
    احساس اینکه کسی به شما زل زده‌است ؛ فرد زل زننده و فردی که قرار است به او زل زده شود در مکان‌های متفاوتی که عایق هستند قرار داده می‌شوند . آنگاه از فرد زل زننده خواسته می‌شود تا در دوره‌های زمانی خاصی از طریق اتصال ویدئویی مداربسته به فردی که در نقش دریافت کننده است یک چشمک ساده بزند . در همین اثنا فعالیت [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] فرد مخاطب به طور خودکار و پیوسته بررسی می‌شود . روشی که فراروانشناسان مجموع داده‌های این آزمایش و آزمایش‌های DMILS مشابه را تفسیر کرده‌اند نشان می‌دهد که توجه یک فرد به سوی یک فرد دور از دسترس، یعنی فردی عایق می‌تواند به طور قابل توجهی سیستم عصبی فرد را فعال کرده و یا از فعالیت باز دارد ! در یک فراتحلیل که از این آزمایش‌ها در ژورنال روانشناسی بریتانیا در سال ۲۰۰۴ منتشر شد، محققان دریافتند که یک اثر بسیار کوچک اما معنادار از مجموع DMILS می‌توان برداشت کرد . با این وجود، این مطالعه همچنین مشخص کرد هنگامی که یک تعداد کم از مطالعات شدیداً سخت گیرانه و دقیق که تنها از یک آزمایشگاه بدست آمده تجزیه تحلیل می‌شوند، اندازهٔ تأثیر به هیچ وجه معنی دار نیست . مولفان نتیجه گیری کردند که گرچه وجود برخی پدیده‌های مربوط به خواستن از راه دور نمی‌تواند کاملاً ً منتفی دانسته شود، با این وجود در حال حاضر به دلیل کمبود مفاهیم تکرار شوندهٔ مستقل و نظری، هیچ مدرکی در تایید وجود چنین پدیده‌ای وجود ندارد .

    بسیاری از تحلیل گران فراروانشناس عقیده دارند که مدارکی از فراروانشناسی که معنادار در نظر گرفته شده‌اند همگی دارای کیفیت آزمایش پایینی بوده و تحت شرایط دقیق کنترل نشده‌اند . در نظر آنها، شاخهٔ فراروانشناسی به طور کلی نتوانسته‌است هیچ گونه نتیجهٔ قطعی ارائه کند . آنها نمونه‌هایی از جعل و کلاه برداری، مطالعات ِ پر از کاستی، نیاز روانشناختی به عرفان پرستی و شهود پرستی و نهایتاً تعصبات شناختی را به عنوان دلایلی برای نتایج فراروانشناختی بدست آمده عنوان می‌کنند . کسانی که یافته‌های فراروانشناسی را با دیدهٔ شک می‌نگرند همچنین عقیده دارند که کشش و تمایل افراد به باور پدیده‌های غیرعادی اغلب بسیار قویتر از مدارکی که وجود ندارد می‌باشد . واقعیت پدیده‌های فراروانشناختی و اعتبار علمی تحقیقات ِ فراروانشناسان مایهٔ اختلاف نظر و مخالفت‌های دنباله داری شده‌است . روش‌های فراروانشناسان از دیدگاه بسیاری از شکاکان ( skeptics ) شبه علم خوانده می‌شود . برخی منتقدان حرفه‌ای تر اظهار کرده‌اند که فراروانشناسی نه مادهٔ موضوعی تعریف شده‌ای دارد، نه یک آزمایش که به راحتی تکرارپذیر باشد و بتواند یک PSI به هنگام درخواست نمایش دهد، و نه یک نظریهٔ اصولی جهت توضیح انتقال غیرعادی اطلاعات . جیمز ای .آلکوک ( James E. Alcock ) پروفسور روانشناسی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] می‌گوید که تعداد کمی از نتایج تجربیات فراروانشناختی به تحقیقات بین رشته‌ای و همکاری با علوم اصلی نظیر فیزیک یا بیولوژی دست زده‌اند . آلکوک استدلال می‌کند که در سیر علوم، فراروانشناسی به حدی منزوی خواهد شد که درستی و بر حق بودن آن به کلی زیر سوال برود و در مجموع زدن برچسب علم به این شاخه هیج توجیهی ندارد .

    بسیاری از تحلیل گران فراروانشناس عقیده دارند که مدارکی از فراروانشناسی که معنادار در نظر گرفته شده‌اند همگی دارای کیفیت آزمایش پایینی بوده و تحت شرایط دقیق کنترل نشده‌اند . در نظر آنها، شاخهٔ فراروانشناسی به طور کلی نتوانسته‌است هیچ گونه نتیجهٔ قطعی ارائه کند . آنها نمونه‌هایی از جعل و کلاه برداری، مطالعات ِ پر از کاستی، نیاز روانشناختی به عرفان پرستی و شهود پرستی و نهایتاً تعصبات شناختی را به عنوان دلایلی برای نتایج فراروانشناختی بدست آمده عنوان می‌کنند .

    برخی جملات مهم از متون پایانی :
    * نمونه‌هایی از [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و جعل در طول تاریخ تحقیقات فراروانشناسی وجود داشته‌است.

    * سال‌ها بعد، هنگام آشکار سازی مدارک آماری ، جعل و کلاه برداری مدارک تایید شد.
    * بررسی این یافته‌ها معلوم کرد که دکتر سول با تغییر داده‌های خام و اولیه حقه زده‌است.
    * پس از آن محققان دریافتند که لِوی در تجهیزات ثبت داده‌ها دست برده و به صورت دستی یک ردیف نتایج مثبت دروغین ایجاد کرده‌است. راین، لِوی را اخراج کرد و گزارش داد که در تعدادی از مقالات، جعل صورت گرفته‌است.

    * بسیاری از افراد واسطه که معتقد به روح هستند در حقیقت کاری به جز کلاه برداری انجام نمی‌دهند.
    * چنین شکست‌های روش شناختی به عنوان مدارکی ست که اثبات می‌کند: اگر نگوییم همه- دست کم اکثر - نتایج غیرعادی بدست آمده در فراروانشناسی از خطاها یا جعل‌ها حاصل شده‌است.

    * بنیاد آموزشی جیمز رندی : تاکنون هیچکس آزمایش اولیه را با موفقیت رد نکرده‌است و حتی یک مدعی نیز در این زمینه وجود ندارد !

    منبع :
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  4. 4 کاربر از New Ray بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #43
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    انرژی تاریک موجود نیست! بگذریم.

    شما اگه بخواید درباره این پدیده صحبت کنید، شما ابتدا کشف می کنید جهان داره انبساط پیدا می کنه، و بعد نشون میدید سرعت این انسباط رو به افزایش است (قبلا تصور می شد رو به کاهش است) که این یک تناقض رو در دانش اون زمان نشون میده، و بعد یک تئوری مطرح می کنید که یک نوع انرژی دیگه وجود داره با این مشخصات و خواص و ... که بر اساسش میشه نرخ دقیق انسباط جهان رو محاسبه کرد، بیان متفاوتی از ثابت هابل داشت و ... و در نهایت اسمش رو می گذارید انرژی تاریک.

    انرژی تاریک اینطوری کشف شده، نه اینکه یک نفر از ابتدا فرض کنه یک انرژی تاریک هست!
    انرژی تاریک موجود نیست!!!!! معنی موجود رو میدونید؟ یعنی دارای وجود (شاید شما مفهوم فروشگاهیش رو در نظر دارید) وقتی میگیم انرژی تاریک موجود هست یعنی انرژی تاریک وجود دارد، موجود بر وزن مفعول هست، یعنی چیزی که وجود برش عارض شده! بگذریم.

    شما انگار اصلا منظور من رو نفهمیدین که دارید تاریخ کشف انرژی تاریک رو برای ما میگید. منظور من از مثال انرژی تاریک این بود، که واقعیت هایی هستن که علم روز به انها واقف نیست! هدف من این بود که انسان باید از تاریخ عبرت بگیره، چون میبینیم در گذشته هم انسان فکر میکرد تمام دنیا رو شناخته اما بعد ثابت شد اینطور نبوده. همین. حالا شما چرا این توضیح رو در مورد انرژی تاریک دادین من دلیلش رو نمیدونم.
    هر چند به قول یه بزرگ بزرگترین درس تاریخ اینه که انسان هیچ وقت از تاریخ درس نمیگره

    عدم امکان تسلسل خودش لزوما صحیح نیست (به هر حال ادعایی است که قابل تست و آزمایش است). شما یک مثال از تسلسل بیارید خب نشون میدید عدم امکان تسلسل نقض میشه پس این ادعا هم نقض پذیر است.
    اون موارد ریاضی هم تعریف هستند. وقتی اون ها رو نسبت میدیم به مفاهیمی در جهان قابل آزمایش، تایید و رد میشن. اگه شما نشون بدید 5 کیلو آهن از 4 کیلو آهنگ سبک تر است اون عبارت 5 از4 بزرگتر است رو نقض کردید.
    "ما وجود داریم" بحث متفاوتی است و شواهدی برای تاییدش هست (تاپیک داریم دربارش)، بحث مفصلی است و خارج از این تاپیک.

    واضحه شما هدفتون اینه که همینطور پشت سر هم یک سری ادعا بیان کنید و بگید "اینها نقض ناپذیر هستند ولی شما اینها رو قبول می کنید" ، پس باید ادعای نقض ناپذیر شما رو هم قبول کنیم و میخواید بگید فرقی بین ادعای نقض ناپذیر شما نیست (یا چون اینها با ادعا درباره غول چراغ جادو فرق دارن پس ادعای شما هم فرق داره). شرمنده، این بازی ها در بحث های فلسفی پاسخ نمیده. شما حتی اگه یک عبارت پیدا کنید که من قبول داشته باشم و واقعا نقض ناپذیر باشه و شواهدی براش نباشه، من نظرم رو عوض خواهم کرد. تعصبی نسبت به دانشی که دارم وجود نداره.
    واقعا برام عجیبه!
    اول قابل رد رو تعریف میکنم چون احساس میکنم تصور شما چیز دیگری هست، ابطال‌پذیری یا ابطال‌گرایی امکان منطقی این است که غلط بودن یک گزاره را بتوان از طریق یک مشاهده یا تجربه فیزیکی نشان داد. "مثلا انیشتن میگه اگر سرعت جسم از سرعت نور بیشتر بشه نظریه من دیگه صحیح نیست و رد شده."
    جناب استریم میدونید دارید چی میگید! "عدم امکان تسلسل خودش لزوما صحیح نیست (به هر حال ادعایی است که قابل تست و آزمایش است)" لزوما صحیح نیست! یعنی شما فکر میکنید تسلسل واقعا امکان داره؟ که مثلا الف دلیل وجودی ب باشه و ب دلیل وجودی الف؟ شما واقعا می تونید این رو از طریق یک مشاهده یا تجربه فیزیکی نشون بدید؟ اگر می تونید مشتاقانه منتظر هستم.

    "شما یک مثال از تسلسل بیارید خب نشون میدید عدم امکان تسلسل نقض میشه پس این ادعا هم نقض پذیر است."
    شما یک ادعا میکنید مثالش رو از من می خواید؟! باز هم میگم بشدت منتظر هستم شما با یک مثال عدم امکان تسلسل رو برام نقض کنید، بشدت ... اگر شما با یک مثال، تکرار میکنم فقط یک مثال عدم امکان تسلسل رو برام نقض کنید، من از تمام ادعا هام دست میکشم! یو هو مای ورد.

    "اون موارد ریاضی هم تعریف هستند. وقتی اون ها رو نسبت میدیم به مفاهیمی در جهان قابل آزمایش، تایید و رد میشن. اگه شما نشون بدید 5 کیلو آهن از 4 کیلو آهنگ سبک تر است اون عبارت 5 از4 بزرگتر است رو نقض کردید."

    بله میشه ذهنی 5 رو از 4 کوچکتر دونس، میشه 2 باضافه 2 رو 5 در نظر گرفت، خوب این یعنی اینکه ادعا ها رو میشه به صورت منطقی و از طریق یک مشاهده یا تجربه فیزیکی رد کرد؟ قابل رد بودن یک ادعا یعنی امکان داشته باشه شرایطی پیش بیاد که اون ادعا صادق نباشه مثل چیزی که انیشتن میگه، یعنی ممکنه در واقعیت، علم روزی به جایی برسه که جسمی رو کشف کنه که سرعتش از نور بیشتر باشه.

    خوب حالا حرف شما " اگه شما نشون بدید 5 کیلو آهن از 4 کیلو آهنگ سبک تر است اون عبارت 5 از4 بزرگتر است رو نقض کردید."

    من نشون بدم؟!
    بنظر شما امکان داره در واقعیت، علم روزی به صورت منطقی و از طریق مشاهده و آزماش فیزیکی کشف کنه 5 از 4 کوچکتره؟مثلا کشف کنه 5 تا سیب از 4 سیب کمتره؟! جناب استریم این تصوریه که شما از مفهوم غیر قابل رد دارید؟ اگر بله، برای داشتن عقایدی که دارید به شما کاملا حق میدم.
    مفهوم قابل رد رو دوبار مرور کنید، و اگر تونستید فقط و فقط برای یکی از ادعاهای که مطرح کردم، شرایطی رو تعریف کنید که در اون شرایط بتونیم بصورت منطقی، و برا اساس مشاهده و آزمایش فیزیکی این ادعا ها رو رد کنیم و اشتباه بدونیم، من اینجا علنا اعتراف میکنم که تمام عقایدم باطل هستن. از تمام دانشمندها و فلاسفه حال و گذشته هم کمک بگیرید هیچ اشکالی نداره، فقط مثه همه کسانی که وقتی ادعایی میکنن، همراه اون شرایط ردش رو هم ذکر میکنن، شما هم شرایط رد این ادعاها رو بیان کنید. مشتاقانه منتظر هستم.

    واضحه شما هدفتون اینه که همینطور پشت سر هم یک سری ادعا بیان کنید و بگید "اینها نقض ناپذیر هستند ولی شما اینها رو قبول می کنید" ، پس باید ادعای نقض ناپذیر شما رو هم قبول کنیم و میخواید بگید فرقی بین ادعای نقض ناپذیر شما نیست (یا چون اینها با ادعا درباره غول چراغ جادو فرق دارن پس ادعای شما هم فرق داره). شرمنده، این بازی ها در بحث های فلسفی پاسخ نمیده. شما حتی اگه یک عبارت پیدا کنید که من قبول داشته باشم و واقعا نقض ناپذیر باشه و شواهدی براش نباشه، من نظرم رو عوض خواهم کرد. تعصبی نسبت به دانشی که دارم وجود نداره.
    واضحه؟؟؟
    "شما حتی اگه یک عبارت پیدا کنید که من قبول داشته باشم و واقعا نقض ناپذیر باشه و شواهدی براش نباشه"
    اگر شما با توجه به مفهوم قابل رد و ابطال پذیر نشون بدید که یکی (و فقط یکی) از موارد فوق نقض پذیر هستن. من از تمام اعتقاداتم دست میکشم.

    واضحه اما و اگر توش هست، چه ربطی داره؟ من گفتم عبارتی مفید است که از اون دو شرط رد بشه، نه اینکه هر عبارتی در جهان از این دو شرط رد میشه !!!

    افراد مختلف تعاریف متفاوتی از یک گروه ترویستی دارند ولی بر اساس هر تعریف خاص، میشه به نتیجه رسید آیا این گروه در همون تعریف خاص صدق می کنه یا خیر. اینکه شما با بقیه سر یک تعریف دقیق روی کلمه تروریست به توافق نمی رسید کل مفهوم دانش شناسی بررسی یک پدیده رو نقض نمی کنه. همخوانی داشتن یک تئوری با مشاهدات یعنی تئوری شما با مشاهدات هماهنگی داره، مثلا شما میگید "آب در دمای 100 درجه در فشار 1 پاسکال به جوش میاد" ، همه جهان آزمایش می کنند و با همه مشاهدات جور در میاد. قرار نیست اگه شخصی با شما روی اینکه 100 درجه فارنهایت است یا سانتیگراد به توافق نرسید، کل دانش شناسی قضیه زیر سوال بره ...
    من آخر تکلیف خودم رو نفهمیدم! شما دارید میگید هر چیزی رو نتونیم از روش علمی اثبات کنیم خرافات هست، بعد روش علمی رو تعریف میکنید قابل آزمایش، قابل تکرار، قابل رد، و بعد میگید ارزش این روش اینه که ما رو به واقعیت میرسونه، یعنی یک نتیجه واحد، همه پذیر، عینی و آبجکتیو

    خوب مگه چنین نتیجه دیگه اما و اگر داره؟ وابسته به تعریف هست؟ برای هر گروهی یه چیزه متفاوته؟

    مفهوم آب (یک مفهوم فیزیکی) تعریف داره، همه هم این تعریف رو قبول دارن و هیچ کس در موردش اختلافی نداه، همه ما انسان ها وقتی میگن آب در ذهنمون یک چیز رو تصور میکنیم

    آیا مفهوم تروریست (یک مفهوم ذهنی) هم اینطوره؟ که شما میخواید هر جور شده یه طوری با حرفای قبلیتون جورش کنید. بله تعریف تروریست یک چیز واحد هست، اما آیا مصداقش هم همینطوره؟ آیا همه ما انسان ها وقتی میگن تروریست در ذهنمون یک چیز رو تصور میکنیم؟ یا هر کس برای خودش یک گروه رو تروریست میدونه؟ داعش آمریکا رو تروریست میدونه و آمریکا داعش رو! خوب حالا شما چطور میخواید با متد علمی این ادعا که "داعش تروریست هست" رو اثبات کنید؟ با تعریف آمریکایش یا داعشیش؟ مگه نه اینه که نتیجه متد علمی فقط و فقط یکی هست، اونم بصورت عددی و بسیار دقیق که هر کس هر جا و در هر زمان از متد علمی استفاده کنه به همین نتیجه میرسه، مگه تمام قدرت علم به همین نیست؟ شما پدیده تروریست رو مثل نیروی جاذبه در نظر میگیرید؟

    هدف من از اوردن ان مثال ها این بود که بگم مفاهیم انتزاعی (دوست، تروریست، زیبایی... که در خارج عینیت ندارن) رو نمیشه با متد علمی بررسی کرد که شما انگار متوجه این نکته نبودین، و توضیحات عجیب و غریبی دادید. حتما میدونید که متد علمی به عینیات و واقیعات محسوس میپردازه نه امور سابجکتیو و ذهنی

    نمی دونم این بازی های شما تا کی ادامه خواهد داشت. خیلی واضحه من چی میگم، شما هم خیلی واضح می دونید که من چی میگم، باز هم این حرف هایی که بارها پاسخ داده شدن رو تکرار می کنید.
    باور کنید من هم دقیقا همین نظر رو در مورد شما دارم.
    Last edited by N I G H T P E A C E; 09-09-2014 at 01:21.

  6. این کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #44
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    فقط چون بحث منتقل شد اینجا در مورد منبعی که جناب dedegoli1 معرفی کرد یه بخشی گذاشتم ( در مورد مراکز تحقیقاتی فراروانشناسی ) :




    چون به این منبع استناد شده بود ، بخشهایی رو گذاشتم و مهمترها رو قرمز کردم ( بدلیل طولانی بودن گلچین شده - آدرس متن کامل پایین پست هست ) :

    ....
    فراروانشناسان بر مبنای این تحقیقات تعدادی مطالعات فراتحلیلی (meta-analytical) انجام داده‌اند. در مطالعات فراتحلیلی، داده‌های بدست آمده از آزمایش‌های پراکنده، در یک مجموعه دادهٔ بزرگ با یکدیگر ترکیب می‌شوند. تعدادی از این تحلیل‌های آماری در صفحاتی از نشریات اصلی ارائه شده و در زمان خود بحث‌ها و جنجال‌هایی به راه انداختند. فراروانشناسی یک علم حاشیه‌ای محسوب می‌شود(fringe science) می‌باشد، چرا که شامل تحقیقاتی می‌باشد که در مناسب مدل‌های نظری استاندارد (standard theoretical models) قابل قبول برای جریان اصلی علم (mainstream science) نمی‌باشد. دانشمندانی نظیر [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (Ray Hyman) و جیمز الکوک در صدر منتقدان فراروانشناسی هم از لحاظ روش شناحتی فراروانشناسان و هم از لحاظ نتایج بدست آمده توسط فراروانشناسان قرار دارند. همچنین بسیاری از دانشمندان صاحب نام نیز که به محققان شکاک معروفند نشان داده‌اند که نقص‌های روش شناختی بسیار بهتر از توضیح‌های ناهنجار پیشنهاد شده توسط فراروانشناسان می‌تواند دلیل بدست آمدن آندسته از نتایج به ظاهر موفقیت آمیز فراروانشناسان را توضیح دهد. همچنین برخی منتقدان عنوان کرده‌اند که فراروانشناسی از خط علم به سمت [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (pseudosienc)متمایل شده‌است.
    تا این زمان، هنوز هیچ مدرکی که وجود پدیده‌هایی ماوراءالطبیعه را اثبات کند توسط بنیادهای معتبر علمی (scientific community) پذیرفته نشده‌است.
    از دههٔ ۱۹۷۰، تحقیقات ِ فراروانشناسی معاصر در آمریکا به طور قابل توجهی کاهش یافت. تحقیقات اولیه پس از بررسی مجدد بی دقت و بدون نتیجه در نظر گرفته شد و فراروانشناسان با مخالفت شدید همکاران آموزشی شان مواجه شدند. برخی اثرات نظیر عکس برداری کیرلیان که [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و نامتعارف پنداشته می‌شد، تحت شرایط کنترل شدهٔ دقیق تر لو رفت و عمر نظریه‌شان به پایان رسید . همچنین بسیاری از آزمایشگاه‌های دانشگاهی در آمریکا بسته شد. دلیل این مساله، فقدان استانداردهای لازم برای پذیرش توسط جریان کلی علم عنوان شد. در نتیجه فراروانشناسی به موسسه‌های خصوصی با منابع خصوصی محدود شد. پس از ۲۸ سال تحقیق، [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] در سال ۲۰۰۷ به تحقیقات خود پایان داده و اعلام بازنشستگی کرد. با این حال دو دانشگاه در آمریکا همچنان جان سختی می‌کنند و دارای آزمایشگاه‌هایی برای فراروانشناسی هستند .

    بسیاری از منتقدان عقیده دارند که فراروانشناسان به مطالعهٔ پدیده‌هایی می‌پردازند که تحت شرایط آزمایشگاهی کاملاً ً دقیق و سخت گیرانه تمامی آنها ناپدید شده و معلوم می‌شود که فرایندهایی عادی و معمولی بیش نبودند.
    اما مطالعاتی که بیش از همه جنجال برانگیز بوده‌اند مربوط به استفاده از فراتحلیل در بررسی مدارک اماری SPI می‌باشد .

    تله پاتی / روش آزمایش گانزفلد :
    یک فرد به عنوان گیرنده و فردی دیگر به عنوان فرستنده وجود دارند که هر دو در محیط عایق قرار داده می‌شوند . فرد دریافت کننده در موقعیت محیط گانزفلد قرار می‌گیرد . انگاه به فرد فرستنده یک ویدئوکلیپ یا تصویر ساکن نشان دهد می‌شود و از او خواسته می‌شود که به صورت ذهنی این تصویر را به فرد گیرنده منتقل کند . از فرد دریافت کننده نیز که در محیط کانزفلد قرار دارد خواسته می‌شود که به طور پیوسته با صدای بلند راجع به حالات ذهنی خود یعنی تصاویر، افکار و احساسات خویش سخن بگوید . در انتهای دورهٔ فرستادن اطلاعات که معمولاً ً حدود ۲۰ تا ۴۰ دقیقه طول می‌کشد، فرد دریافت کننده از اتاق گانزفلد بیرون آورده می‌شود و به او ۴ تصویر یا کلیپ نشان داده می‌شود . یکی از این ۴ تصویر یا کلیپ، مورد درست می‌باشد و سه تای دیگر برای فریب ارائه شده‌اند . فرد دریافت کننده تلاش می‌کند تا مورد درست را انتخاب کند . در واقع او تلاش می‌کند تا از تجربیات ادراکی خویش حین موقعیت گانزفلد به عنوان آثاری از آنچه که ممکن است به طور ذهنی از تصویر ارسالی بدست آمده باشد استفاده کند . نتیجه ی این آزمایش گانزفلد به طور منفرد از وجود هیچ پدیدهٔ ماوراءالطبیعه خبر نمی‌دهد . و فرد تقریباً ً به همان میزان که قوانین احتمال پیش بینی می‌کنند یعنی ۲۵ ٪ قادر به تشخیص گزینهٔ صحیح می‌باشد .
    با این وجود هنگامی که از روش فراتحلیل استفاده می‌شود نتایج تا حدی متفاوت است .


    تداخلات ذهنی مستقیم با سیستمهای جاندار ( DMILS ) :
    احساس اینکه کسی به شما زل زده‌است ؛ فرد زل زننده و فردی که قرار است به او زل زده شود در مکان‌های متفاوتی که عایق هستند قرار داده می‌شوند . آنگاه از فرد زل زننده خواسته می‌شود تا در دوره‌های زمانی خاصی از طریق اتصال ویدئویی مداربسته به فردی که در نقش دریافت کننده است یک چشمک ساده بزند . در همین اثنا فعالیت [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] فرد مخاطب به طور خودکار و پیوسته بررسی می‌شود . روشی که فراروانشناسان مجموع داده‌های این آزمایش و آزمایش‌های DMILS مشابه را تفسیر کرده‌اند نشان می‌دهد که توجه یک فرد به سوی یک فرد دور از دسترس، یعنی فردی عایق می‌تواند به طور قابل توجهی سیستم عصبی فرد را فعال کرده و یا از فعالیت باز دارد ! در یک فراتحلیل که از این آزمایش‌ها در ژورنال روانشناسی بریتانیا در سال ۲۰۰۴ منتشر شد، محققان دریافتند که یک اثر بسیار کوچک اما معنادار از مجموع DMILS می‌توان برداشت کرد . با این وجود، این مطالعه همچنین مشخص کرد هنگامی که یک تعداد کم از مطالعات شدیداً سخت گیرانه و دقیق که تنها از یک آزمایشگاه بدست آمده تجزیه تحلیل می‌شوند، اندازهٔ تأثیر به هیچ وجه معنی دار نیست . مولفان نتیجه گیری کردند که گرچه وجود برخی پدیده‌های مربوط به خواستن از راه دور نمی‌تواند کاملاً ً منتفی دانسته شود، با این وجود در حال حاضر به دلیل کمبود مفاهیم تکرار شوندهٔ مستقل و نظری، هیچ مدرکی در تایید وجود چنین پدیده‌ای وجود ندارد .

    بسیاری از تحلیل گران فراروانشناس عقیده دارند که مدارکی از فراروانشناسی که معنادار در نظر گرفته شده‌اند همگی دارای کیفیت آزمایش پایینی بوده و تحت شرایط دقیق کنترل نشده‌اند . در نظر آنها، شاخهٔ فراروانشناسی به طور کلی نتوانسته‌است هیچ گونه نتیجهٔ قطعی ارائه کند . آنها نمونه‌هایی از جعل و کلاه برداری، مطالعات ِ پر از کاستی، نیاز روانشناختی به عرفان پرستی و شهود پرستی و نهایتاً تعصبات شناختی را به عنوان دلایلی برای نتایج فراروانشناختی بدست آمده عنوان می‌کنند . کسانی که یافته‌های فراروانشناسی را با دیدهٔ شک می‌نگرند همچنین عقیده دارند که کشش و تمایل افراد به باور پدیده‌های غیرعادی اغلب بسیار قویتر از مدارکی که وجود ندارد می‌باشد . واقعیت پدیده‌های فراروانشناختی و اعتبار علمی تحقیقات ِ فراروانشناسان مایهٔ اختلاف نظر و مخالفت‌های دنباله داری شده‌است . روش‌های فراروانشناسان از دیدگاه بسیاری از شکاکان ( skeptics ) شبه علم خوانده می‌شود . برخی منتقدان حرفه‌ای تر اظهار کرده‌اند که فراروانشناسی نه مادهٔ موضوعی تعریف شده‌ای دارد، نه یک آزمایش که به راحتی تکرارپذیر باشد و بتواند یک PSI به هنگام درخواست نمایش دهد، و نه یک نظریهٔ اصولی جهت توضیح انتقال غیرعادی اطلاعات . جیمز ای .آلکوک ( James E. Alcock ) پروفسور روانشناسی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] می‌گوید که تعداد کمی از نتایج تجربیات فراروانشناختی به تحقیقات بین رشته‌ای و همکاری با علوم اصلی نظیر فیزیک یا بیولوژی دست زده‌اند . آلکوک استدلال می‌کند که در سیر علوم، فراروانشناسی به حدی منزوی خواهد شد که درستی و بر حق بودن آن به کلی زیر سوال برود و در مجموع زدن برچسب علم به این شاخه هیج توجیهی ندارد .

    بسیاری از تحلیل گران فراروانشناس عقیده دارند که مدارکی از فراروانشناسی که معنادار در نظر گرفته شده‌اند همگی دارای کیفیت آزمایش پایینی بوده و تحت شرایط دقیق کنترل نشده‌اند . در نظر آنها، شاخهٔ فراروانشناسی به طور کلی نتوانسته‌است هیچ گونه نتیجهٔ قطعی ارائه کند . آنها نمونه‌هایی از جعل و کلاه برداری، مطالعات ِ پر از کاستی، نیاز روانشناختی به عرفان پرستی و شهود پرستی و نهایتاً تعصبات شناختی را به عنوان دلایلی برای نتایج فراروانشناختی بدست آمده عنوان می‌کنند .

    برخی جملات مهم از متون پایانی :
    * نمونه‌هایی از [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و جعل در طول تاریخ تحقیقات فراروانشناسی وجود داشته‌است.

    * سال‌ها بعد، هنگام آشکار سازی مدارک آماری ، جعل و کلاه برداری مدارک تایید شد.
    * بررسی این یافته‌ها معلوم کرد که دکتر سول با تغییر داده‌های خام و اولیه حقه زده‌است.
    * پس از آن محققان دریافتند که لِوی در تجهیزات ثبت داده‌ها دست برده و به صورت دستی یک ردیف نتایج مثبت دروغین ایجاد کرده‌است. راین، لِوی را اخراج کرد و گزارش داد که در تعدادی از مقالات، جعل صورت گرفته‌است.

    * بسیاری از افراد واسطه که معتقد به روح هستند در حقیقت کاری به جز کلاه برداری انجام نمی‌دهند.
    * چنین شکست‌های روش شناختی به عنوان مدارکی ست که اثبات می‌کند: اگر نگوییم همه- دست کم اکثر - نتایج غیرعادی بدست آمده در فراروانشناسی از خطاها یا جعل‌ها حاصل شده‌است.

    * بنیاد آموزشی جیمز رندی : تاکنون هیچکس آزمایش اولیه را با موفقیت رد نکرده‌است و حتی یک مدعی نیز در این زمینه وجود ندارد !

    منبع :
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    ای کاش اینا رو هم اضافه می کردی!

    تحقیقات روحی - روانی اولیه

    جامعهٔ تحقیقات ِ روحی - روانی (SPR) در ۱۸۸۲ در لندن تأسیس شد . شکل گیری SPR اولین تلاش سیستماتیک و نظام مند برای سازمان دهی دانشمندان و محققان برای یک تحقیق منسجم و انتقادی از پدیدهای ماوراءالطبیعه بود. اولین اعضای SPR عبارت بودند از فیلسوف‌ها، محققان، دانشمندان، معلمان و ساستمدارانی نظیر هنری سیدویک (Henry Sidgwick)، آرتور بالفور (Arthur Balfour)، ویلیام کروکس و چارلز ریچت. (Charles Richet)


    SPR موضوع‌های مورد مطالعه را به چندین قسمت طبقه بندی کرد: تله پاتی، هیپنوتیزم، پدیدهٔ ریچنباخ (Reichenbach`s phenomena)، ظهور روح (apparitions)، رفت‌وآمد ارواح (haunts) و جنبه‌های فیزیکی از روح گرایی نظیر واژگون شدن میز؟ (table – tilting) و یا ظاهر شدن چیزی از یک منبع ناشناخته یا به عبارت دیگر تجسد (مادی سازی) ( materalization ).


    یکی از نخستین تلاش‌های مشترک SPR سر شماری و طبقه بندی توهم‌ها بود که در این راستا تحقیقاتی در زمینهٔ روح و توهم در افراد عاقل صورت دادند . این طبقه بندی اولین تلاش این انجمن در راستای ارزیابی آماری پدیده‌های ماوراءالطبیعه بود . نتایج این تحقیقات که در کتاب « توهم‌های زندگی » در سال ۱۸۸۶ منتشر شد همچنان به عنوان یکی از مقاله‌های قابل توجه در فراروانشناسی محسوب می‌شود. پس از آن SPR مدلی شد که انجمن‌های مشابهی در کشورهای دیگر اروپا و آمریکا در اواخر قرن ۱۹ نیز به آن پرداختند . این انجمن‌ها تا حد زیادی توسط روانشناس معروف ویلیام جیمز پشتیبانی شد و به این تریتب انجمن آمریکایی تحقیقات فیزیکی (American Society for Psychical) یا ASPR در ۱۸۸۵ در شهر نیویورک تأسیس شد. امروزه، SPR و ASPR همچنان به تحقیقات خود بر روی پدیده‌های PSI ادامه می‌دهند . هدف SPR که در تمامی نشریه‌ها بارها توضیح داده شده‌است عبارت است از: بررسی علمی، بدون پیش فرض و عاری از هر گونه تعصب آندسته از توانایی‌های فکر بشر – واقعی یا فرضی – که در فرضیه‌های عموماً ً شناخته شدهٔ حال حاضرغیر قابل توضیح به نظر می‌رسد .

    سازمان‌ها و انتشارات

    تعدادی از آزمایشگاه‌های دانشگاهی تحقیقات را اداره می‌کنند . در میان آنها واحد فراروانشناسی کوستلر در دانشگاه ادینبورگ، گروه تحقیقات ِ فراروانشناسی دانشگاه ِ هوپ لیورپول، برنامهٔ تحقیقاتی VERITAS در دانشگاه آریزونا، واحد تحقیقاتی روانشناسی انتقال شخصی و هوشیاری دانشگاه جان مورس لیورپول، مرکز مطالعهٔ فرایندهای روانشناختی غیرعادی دانشگاه نورت هامپتون و واحد تحقیقات روانشناسی گلداسمیت دانشگاه لندن . تحقیقات غیرعادی دانشگاه پرینستون، یکی از شناخته شده‌ترین آزمایشگاه‌ها که اداره کنندهٔ آزمایش‌های روان – جنبشی بود در فوریه ۲۰۰۷ بسته شد .

    سازمان‌های تحقیقات عبارت‌اند از :
    مؤسسه علوم معرفت‌بخشانه، انجمن فراروانشناسی، جامعهٔ تحقیقات روحی - روانی ( منتشر کنندهٔ نشریهٔ جامعهٔ تحقیقات روحی- روانی )، جامعهٔ آمریکایی تحقیقات ِ روحی - روانی ، (منتشر کنندهٔ نشریهٔ آمریکایی جامعهٔ تحقیقات روحی- روانی )، مرکز تحقیقاتی راین و موسسهٔ فراروانشناسی، منتشر کنندهٔ نشریهٔ فراروانشناسی، بنیاد فراروانشناسی منتشر کنندهٔ نشریهٔ بین‌المللی فراروانشناسی، و موسسه ی استرالیایی تحقیقات فراروانشناسی منتشر کنندهٔ نشریهٔ فراروانشناسی . نشریهٔ فراروانشناسی اروپا که به طور مستقل انتشار می‌یابد .


    منبع :
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    آیا در مرود هیولا و غوری هم چنین کارای صورت گرفته؟ نشریه و سازمان و ... دارن؟ چرا باید برای تحقیق در مورد امور روحی چنین مراکزی بوجود بیان، اما برای قوری و هیولا نه؟
    Last edited by N I G H T P E A C E; 09-09-2014 at 01:37.

  8. #45
    ناظر انجمن علوم انسانی New Ray's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    21°N - 71°W
    پست ها
    978

    پيش فرض

    آیا در مرود هیولا و غوری هم چنین کارای صورت گرفته؟ چرا باید برای تحقیق در مورد امور روحی چنین مراکزی بوجود بیان، اما برای قوری و هیولا نه؟
    اینها برای امور روحی بوجود نیومدن بلکه برای آزمایش ادعاهای مختلف ماوراءالطبیعه مختلف مربوط به ذهن بوجود اومدند مثل تاثیرگذاری بر موجودات ، یا اشیاء telekinesis ، تله پاتی ، ادعاهای مربوط به رفت و آمد ارواح و ...
    روح هم چون در ادیان مختلف پیشینه مذهبی داره و طرفداران و مدعیان زیادی مثل احضارکنندگان روح هستن که چنین ادعاهایی میکنن تحت آزمایش قرار میگیرن. یکی دیگه از موارد تحقیق هم اتفاق مربوط به جدایی پس از مرگ موقت و بالا رفتن و مشاهده نور و غیره هست ولی هیچکدوم به نتیجه مشخصی نرسیدن.
    یا مثلا در مورد شفا Healing با استفاده از خودآگاهی یا تلقین تحقیقات و مطالبی هست اما اینکه تبدیل به علم بشه نه هنوز اینها رو شبه علم میدونن.

  9. 3 کاربر از New Ray بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #46
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,322

    پيش فرض

    انرژی تاریک موجود نیست!!!!! معنی موجود رو میدونید؟ یعنی دارای وجود (شاید شما مفهوم فروشگاهیش رو در نظر دارید) وقتی میگیم انرژی تاریک موجود هست یعنی انرژی تاریک وجود دارد، موجود بر وزن مفعول هست، یعنی چیزی که وجود برش عارض شده! بگذریم.

    شما انگار اصلا منظور من رو نفهمیدین که دارید تاریخ کشف انرژی تاریک رو برای ما میگید. منظور من از مثال انرژی تاریک این بود، که واقعیت هایی هستن که علم روز به انها واقف نیست! هدف من این بود که انسان باید از تاریخ عبرت بگیره، چون میبینیم در گذشته هم انسان فکر میکرد تمام دنیا رو شناخته اما بعد ثابت شد اینطور نبوده. همین. حالا شما چرا این توضیح رو در مورد انرژی تاریک دادین من دلیلش رو نمیدونم.
    هر چند به قول یه بزرگ بزرگترین درس تاریخ اینه که انسان هیچ وقت از تاریخ درس نمیگره
    موجود به مفهوم فیزیکیش (بیان دقیق از مفهوم Existence) فرق داره با وزن مفعول.. بر اون بیان حرف شما صحیحه.

    من براتون تاریخچه رو گفتم تا یاد بگیرید نادانسته ها کشف میشن، کشف شدن نادانسته ها بر این اساس نیست که یک نفر بره و بگه "من با علم شما نمی تونم ثابتش کنم ولی شاید در آینده اثبات شد حرفم درسته" ، کاری که شما در این تاپیک می کنید و کاری که شما مدعی شدید شخصی که از انرژی تاریک آگاهی داره برای سایرین انجام میده (که صحیح نیست).

    واقعا برام عجیبه!
    اول قابل رد رو تعریف میکنم چون احساس میکنم تصور شما چیز دیگری هست، ابطال‌پذیری یا ابطال‌گرایی امکان منطقی این است که غلط بودن یک گزاره را بتوان از طریق یک مشاهده یا تجربه فیزیکی نشان داد. "مثلا انیشتن میگه اگر سرعت جسم از سرعت نور بیشتر بشه نظریه من دیگه صحیح نیست و رد شده."
    تصور من دقیقا همون چیزی است که شما لینک دادید. دقیقا.

    مشکلی که شما دارید اینه که فکر می کنید این قضیه روی تعریف های ذهنی هم صدق می کنه، یعنی فکر می کنید بر اساس این نوع دانش شناسی، برای اینکه یک تعریف ذهنی رو مفید بدونیم لازمه ابتدا یک شیوه پیدا کنیم که بطور فیزیکی ابطال پذیر باشه. واضحه که این صحیح نیست، این سیستم درباره ادعاها درباره جهان واقعیت صدق می کنه و نه درباره تعریف های ذهنی ما مثل ریاضیات یا اسم گذاشتن رو رنگ ها و تعریف تروریست و ...


    جناب استریم میدونید دارید چی میگید! "عدم امکان تسلسل خودش لزوما صحیح نیست (به هر حال ادعایی است که قابل تست و آزمایش است)" لزوما صحیح نیست! یعنی شما فکر میکنید تسلسل واقعا امکان داره؟ که مثلا الف دلیل وجودی ب باشه و ب دلیل وجودی الف؟ شما واقعا می تونید این رو از طریق یک مشاهده یا تجربه فیزیکی نشون بدید؟ اگر می تونید مشتاقانه منتظر هستم.

    "شما یک مثال از تسلسل بیارید خب نشون میدید عدم امکان تسلسل نقض میشه پس این ادعا هم نقض پذیر است."
    شما یک ادعا میکنید مثالش رو از من می خواید؟! باز هم میگم بشدت منتظر هستم شما با یک مثال عدم امکان تسلسل رو برام نقض کنید، بشدت ... اگر شما با یک مثال، تکرار میکنم فقط یک مثال عدم امکان تسلسل رو برام نقض کنید، من از تمام ادعا هام دست میکشم! یو هو مای ورد.
    من گفتم "لزوما صحیح نیست" یعنی ادعای "تسلسل غیرممکن است" نتونسته وظیفه اثباتش رو به جا بیاره، من هیچ وقت نگفتم "تسلسل ممکن" است که شما از من مثال میخواید. این هم یک نمونه دیگه از درک اشتباه شما از وظیفه اثبات و کلا قبول کردن یا نکردن ادعاهاست. موضع من اینه که من نمی دونم تسلسل غیرممکن است یا خیر. قرار نیست برای اینکه من ادعای شما درباره "غیرممکن بودن تسلسل" رو نپذیرم، براتون اثبات کنم که تسلسل ممکن است.

    امیدوارم این آخرین باری باشه که اینطوری وظیفه اثبات رو پاس میدید به طرف مقابل. قسمت قرمز مثال مدرسه ای مغلطه تغییر جهت وظیفه اثبات است، شما ادعا کردید، من نپذیرفتم، از من خواستید نقیض ادعاتون رو ثابت کنم: "ثابت کن تسلسل امکان داره" / من این رو به حساب شور و اشتیاق شما می گذارم و فکر نمی کنم روال و سیستم استدلالی ذهن شما واقعا اینه.


    "اون موارد ریاضی هم تعریف هستند. وقتی اون ها رو نسبت میدیم به مفاهیمی در جهان قابل آزمایش، تایید و رد میشن. اگه شما نشون بدید 5 کیلو آهن از 4 کیلو آهنگ سبک تر است اون عبارت 5 از4 بزرگتر است رو نقض کردید."

    بله میشه ذهنی 5 رو از 4 کوچکتر دونس، میشه 2 باضافه 2 رو 5 در نظر گرفت، خوب این یعنی اینکه ادعا ها رو میشه به صورت منطقی و از طریق یک مشاهده یا تجربه فیزیکی رد کرد؟ قابل رد بودن یک ادعا یعنی امکان داشته باشه شرایطی پیش بیاد که اون ادعا صادق نباشه مثل چیزی که انیشتن میگه، یعنی ممکنه در واقعیت، علم روزی به جایی برسه که جسمی رو کشف کنه که سرعتش از نور بیشتر باشه.
    مثالی که زدم در همین قسمتی که نقل قول کردید هست، اگه یک شیء که سرعتش 5 کیلومتر در ساعت هست از شیء ای که سرعتش 4 کیلومتر در ساعت هست دیرتر به مقصد برسه شما نشون دادید ادعای اینکه 5 بزرگتر از 4 است اشتباهه، مشاهده فیزیکی برای یک ادعا. دلیل اینکه شما نمی تونید تصور کنید چنین چیزی ممکن باشه اینه که شما 5 رو تعریف کردید طوری که از 4 بیشتر باشه. کل ریاضیات تعریف انسان است و اصلا ریاضیات بیانگر هیچ چیز خارج از ذهن انسان نیست. قضیه همون ادعای "طول موج نور آبی 400 تا 700 نانومتر است چون رنگ نوری که در طول موج 400 تا 700 نانومتر هست رو آبی تعریف کردیم".


    خوب حالا حرف شما " اگه شما نشون بدید 5 کیلو آهن از 4 کیلو آهنگ سبک تر است اون عبارت 5 از4 بزرگتر است رو نقض کردید."

    من نشون بدم؟!
    بنظر شما امکان داره در واقعیت، علم روزی به صورت منطقی و از طریق مشاهده و آزماش فیزیکی کشف کنه 5 از 4 کوچکتره؟مثلا کشف کنه 5 تا سیب از 4 سیب کمتره؟! جناب استریم این تصوریه که شما از مفهوم غیر قابل رد دارید؟ اگر بله، برای داشتن عقایدی که دارید به شما کاملا حق میدم.
    مفهوم قابل رد رو دوبار مرور کنید، و اگر تونستید فقط و فقط برای یکی از ادعاهای که مطرح کردم، شرایطی رو تعریف کنید که در اون شرایط بتونیم بصورت منطقی، و برا اساس مشاهده و آزمایش فیزیکی این ادعا ها رو رد کنیم و اشتباه بدونیم، من اینجا علنا اعتراف میکنم که تمام عقایدم باطل هستن. از تمام دانشمندها و فلاسفه حال و گذشته هم کمک بگیرید هیچ اشکالی نداره، فقط مثه همه کسانی که وقتی ادعایی میکنن، همراه اون شرایط ردش رو هم ذکر میکنن، شما هم شرایط رد این ادعاها رو بیان کنید. مشتاقانه منتظر هستم.
    واضحه نه، چون همونطور که در بالا گفتم ریاضیات رو ما تعریف کردیم و ما عدد 4 رو تعریف کردیم که از 5 کوچکتر باشه. اعداد، ریاضیات، قواعد ریاضی و ... همه ساخته ما هستند و بیانگر هیچ چیزی از خارج از ذهن ما نیستند که شما براشون دنبال آزمایش فیزیکی بگردید. اون مثال هم سبک و سنگین تر بودن صرفا هم بیان فیزیکی مفهوم "کمتر" و "بیشتر" هست که اگه این بیان فیزیکی رو قبول کنیم، میشه آزمایشی طراحی کرد که نتیجه اش اگر سنگین تر بودن شیء 4 کیلویی از 5 کیلویی باشه، نشون میده ادعای ابتدایی غلط است (گرچه شرط امکان منطقی در اینجا صدق نمی کنه و دلیلش هم اینه که ما داریم درباره تعریف های خودمون صحبت می کنیم و کمتر و بیشتر بودن 4 از 5 ادعایی درباره جهان طبیعت نیست).


    واضحه؟؟؟
    "شما حتی اگه یک عبارت پیدا کنید که من قبول داشته باشم و واقعا نقض ناپذیر باشه و شواهدی براش نباشه"
    اگر شما با توجه به مفهوم قابل رد و ابطال پذیر نشون بدید که یکی (و فقط یکی) از موارد فوق نقض پذیر هستن. من از تمام اعتقاداتم دست میکشم.
    شما از من چیزی رو میخواید که من مدعی نیستم.

    درباره تسلسل من ادعا نکردم می تونم آزمایشی طراحی کنم که بر اساس نتیجه اش میشه ادعای "تسلسل غیرممکن است" رو رد کرد، برای همین هم من گفتم "من نمی دانم". چیزی که شما به هیچ وجه حاضر نیستید بگید.

    شما به نظر میاد معتقد هستید حتی امکان منطقی اشتباه بودن "تسلسل غیرممکن است" هم وجود نداره، موافق نیستم. من با یکی دو دقیقه فکر کردن به یه مثال رسیدم که در خیلی از مشاهداتمون میشه فرض کرد "غیرممکن نبودن تسلسل"، از نظر امکان منطقی، ممکن است مثل نصف کردن فاصله بین دو نقطه بطور نامحدود، که این قضیه اگه ممکن باشه شاید بشه یک مثال نقض آورد برای این ادعا که "تسلسل غیرممکن است" ، چون فعلا تکنولوژی انجام این آزمایش ها رو نداریم، نتیجه اش رو نمی دونیم و بنابرین -> من نمی دانم.

    درباره عدد هم که توضیح دادم خدمتتون. قضیه تعریف است. کل ریاضیات و سیستم اعداد طبیعی تعریف شده طوری که 5 بیشتر از 4 باشه، همونطور که رنگ آبی تعریف شده طول موج بین 400 تا 700 نانومتر. تعریف ها صرفا عامل خلاصه کننده لغات رو دارند (به جای اینکه در یک جمله بگید "طول موج بین 400 تا 700 نانومتر" میگید "آبی" ، همونطور که به جای اینکه در یک جمله بگید "حاصل تفریق عدد 5 از 4 یک عدد مثبت است" ، میگید "5 از 4 بیشتر" است. ریاضیات یک زبان Prescriptive است و نه Descriptive (امیدوارم تفاوت این دو رو در زبان شناسی بدونید).


    من آخر تکلیف خودم رو نفهمیدم! شما دارید میگید هر چیزی رو نتونیم از روش علمی اثبات کنیم خرافات هست، بعد روش علمی رو تعریف میکنید قابل آزمایش، قابل تکرار، قابل رد، و بعد میگید ارزش این روش اینه که ما رو به واقعیت میرسونه، یعنی یک نتیجه واحد، همه پذیر، عینی و آبجکتیو
    من هرگز چنین ادعایی نکردم. بگذارید براتون ساده بگم شاید متوجه بشید: فرضیه ای که توضیح یک مشاهده از جهان طبیعت است، در صورتی که قابلیت پیشبینی مشاهدات ما رو نداشته باشه بی فایده است.

    خرافات به باور برمی گرده (Belief) ، ما داریم درباره دانش حرف می زنیم (Knowledge) + تاپیک درباره خرافات داریم اگه تمایل به بحث درباره خرافات دارید. شرط کافی برای خرافه بودن یک باور، عدم تایید توسط روش علمی نیست.


    خوب مگه چنین نتیجه دیگه اما و اگر داره؟ وابسته به تعریف هست؟ برای هر گروهی یه چیزه متفاوته؟

    مفهوم آب (یک مفهوم فیزیکی) تعریف داره، همه هم این تعریف رو قبول دارن و هیچ کس در موردش اختلافی نداه، همه ما انسان ها وقتی میگن آب در ذهنمون یک چیز رو تصور میکنیم
    بله.


    آیا مفهوم تروریست (یک مفهوم ذهنی) هم اینطوره؟ که شما میخواید هر جور شده یه طوری با حرفای قبلیتون جورش کنید. بله تعریف تروریست یک چیز واحد هست، اما آیا مصداقش هم همینطوره؟ آیا همه ما انسان ها وقتی میگن تروریست در ذهنمون یک چیز رو تصور میکنیم؟ یا هر کس برای خودش یک گروه رو تروریست میدونه؟ داعش آمریکا رو تروریست میدونه و آمریکا داعش رو! خوب حالا شما چطور میخواید با متد علمی این ادعا که "داعش تروریست هست" رو اثبات کنید؟ با تعریف آمریکایش یا داعشیش؟ مگه نه اینه که نتیجه متد علمی فقط و فقط یکی هست، اونم بصورت عددی و بسیار دقیق که هر کس هر جا و در هر زمان از متد علمی استفاده کنه به همین نتیجه میرسه، مگه تمام قدرت علم به همین نیست؟ شما پدیده تروریست رو مثل نیروی جاذبه در نظر میگیرید؟

    خیر. شما درباره بعضی لغات تعریف دقیق دارید که اتفاق نظر وجود داره، درباره بعضی لغات تعریف دقیقی که اتفاق نظر وجود داشته باشه نداریم. این مبحث زبان شناسی است. کار متد علمی پیدا کردن تعریف برای کلمه تروریست نیست که شما و بقیه قبول کنید! کار علم بررسی تطابق مشاهدات ما با هر تعریف از هر کلمه ای است که در نظر داریم. رفتار یک شخص رو با تعریف من از تروریست میشه تطابق داد، با تعریف شما هم میشه تطابق داد.

    تروریسم هم مثل جاذبه است (اسمی است که ما انسان ها روی یک نوع رفتار سایر انسان ها می گذاریم)، ولی فعلا توافق نظر روی این کلمه بین افراد مختلف وجود نداره. زیبایی، دوست و ... هم از همین جنس هستند ولی بر اساس هر تعریفی (تعریف من، شما، ...) میشه قضیه رو بطور علمی بررسی کرد. من قبلا هم به شما گفتم و دوباره تکرار می کنم (و امیدوارم این دفعه متوجه بشید): اینکه شما با بقیه سر یک تعریف دقیق روی کلمه تروریست به توافق نمی رسید کل مفهوم دانش شناسی بررسی یک پدیده رو نقض نمی کنه.


    هدف من از اوردن ان مثال ها این بود که بگم مفاهیم انتزاعی (دوست، تروریست، زیبایی... که در خارج عینیت ندارن) رو نمیشه با متد علمی بررسی کرد که شما انگار متوجه این نکته نبودین، و توضیحات عجیب و غریبی دادید. حتما میدونید که متد علمی به عینیات و واقیعات محسوس میپردازه نه امور سابجکتیو و ذهنی
    بله وقتی توافق نظر درباره تعریف ها وجود نداره واضحه توسط متد علمی نمیشه نتیجه ای گرفت که مورد توافق نظر باشه! ولی اگه صرفا برای هر مشاهده و هر آزمایش یک تعریف دقیق از مفهومی که دنبالش هستیم در نظر بگیریم، این پدیده ها بطور علمی قابل بررسی میشن.


    من ادامه بحث درباره این مطلب رو بی فایده می دونم و لزومی به توضیح چهار باره این مطالب نمی بینم (و از توان من خارج است)، اگه واقعا هدفتون یادگیری است و واقعا هنوز درک مطالب گفته شده براتون ممکن نیست براتون در این راه آرزوی موفقیت می کنم ولی توضیح واضحتر از این از توان ذهنی و زمانی من خارج است.

  11. 4 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #47
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    موجود به مفهوم فیزیکیش (بیان دقیق از مفهوم Existence) فرق داره با وزن مفعول.. بر اون بیان حرف شما صحیحه.

    من براتون تاریخچه رو گفتم تا یاد بگیرید نادانسته ها کشف میشن، کشف شدن نادانسته ها بر این اساس نیست که یک نفر بره و بگه "من با علم شما نمی تونم ثابتش کنم ولی شاید در آینده اثبات شد حرفم درسته" ، کاری که شما در این تاپیک می کنید و کاری که شما مدعی شدید شخصی که از انرژی تاریک آگاهی داره برای سایرین انجام میده (که صحیح نیست).


    ....
    جناب استریم میشه بحث رو ادامه داد و پست شما را تحلیل کرد و جواب داد. اما بقول خودتون:
    من ادامه بحث درباره این مطلب رو بی فایده می دونم و لزومی به توضیح چهار باره این مطالب نمی بینم (و از توان من خارج است)، اگه واقعا هدفتون یادگیری است و واقعا هنوز درک مطالب گفته شده براتون ممکن نیست براتون در این راه آرزوی موفقیت می کنم ولی توضیح واضحتر از این از توان ذهنی و زمانی من خارج است.
    ممنون

  13. این کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #48
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2014
    پست ها
    97

    پيش فرض

    بنده معتقدم باید بین علم و منطق غربی و علم و منطق اسلامی تفکیک قائل شویم. منطق غربی با علم غربی در تناقض است و با منطق و علم اسلامی نیز در تناقض است. تنها راه رهایی از تناقض استناد به فلسفه و علوم اسلامی است.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •