تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 5 اولاول 12345
نمايش نتايج 41 به 49 از 49

نام تاپيک: خـــــــانومـ

  1. #41
    کاربر فعال انجمن بازی های کامپیوتری و کنسولی Captain_America's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2014
    پست ها
    1,405

    پيش فرض

    سالهاست زن بودن را فراموش کرده ام در عوض راننده خوبی شده ام! حسابدار خبره، مأمور خرید زرنگ، مدیر توانمند، باربر قوی، استراتژیست با هوشی شده ام. اما دیگر خودم نیستم، مدت زیادی است که در خودم گم شده ام! چه کسی مرا به عرصه های مردانه کشاند؟ در حالی که شانه هایم، بازوانم و زانوهایم هنوز زنانه اند، هنوز برای مرد شدن ساخته نشده ام!
    افسوس که ناآگاهانه مدتهاست به مرد بودنم افتخار میکنم. فراموش کرده ام که زن بودن اوج افتخار است. صبرم، عواطفم، هنرم ارزشمندتر از چیزهایی است که به دست آورده ام.
    دلم برای نوه هایم می سوزد، چه کسی میخواهد به دخترانم مادر بودن را بیاموزد!
    خانه ها بی مادر شده اند، مردان دیگر نگران هزینه های زندگی نیستند، نگران خرید، دیر رسیدن بچه ها، آینده خانواده و... نیستند! به لطف مرد شدن ما آنها فرصت زیادی برای سرگرمی پیدا کرده اند.
    بهشت زیر پایمان بود! ولی اکنون در جهنم دوگانگی می سوزیم. دلم خیلی برای زن بودنم تنگ شده است.
    Last edited by Captain_America; 08-04-2016 at 01:25.

  2. 2 کاربر از Captain_America بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #42
    کاربر فعال نرم‎افزار و سیستم‎عامل Pr0m3en's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2016
    پست ها
    768

    پيش فرض

    سالهاست زن بودن را فراموش کرده ام در عوض راننده خوبی شده ام! حسابدار خبره، مأمور خرید زرنگ، مدیر توانمند، باربر قوی، استراتژیست با هوشی شده ام. اما دیگر خودم نیستم، مدت زیادی است که در خودم گم شده ام! چه کسی مرا به عرصه های مردانه کشاند؟ در حالی که شانه هایم، بازوانم و زانوهایم هنوز زنانه اند، هنوز برای مرد شدن ساخته نشده ام!
    افسوس که ناآگاهانه مدتهاست به مرد بودنم افتخار میکنم. فراموش کرده ام که زن بودن اوج افتخار است. صبرم، عواطفم، هنرم ارزشمندتر از چیزهایی است که به دست آورده ام.
    دلم برای نوه هایم می سوزد، چه کسی میخواهد به دخترانم مادر بودن را بیاموزد!
    خانه ها بی مادر شده اند، مردان دیگر نگران هزینه های زندگی نیستند، نگران خرید، دیر رسیدن بچه ها، آینده خانواده و... نیستند! به لطف مرد شدن ما آنها فرصت زیادی برای سرگرمی پیدا کرده اند.
    بهشت زیر پایمان بود! ولی اکنون در جهنم دوگانگی می سوزیم. دلم خیلی برای زن بودنم تنگ شده است.
    خییییییلی زیبا بود
    هرکسی یا چیزی همونطور که هست و باید باشه خوبه

    فرستاده شده از C2105ِ من با Tapatalk

  4. #43
    پروفشنال green-mind's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2015
    محل سكونت
    Www.
    پست ها
    899

    پيش فرض

    .


    عاشق بشو دختر


    قبل از ایتکه شکوفهء قرمز لبهایت پژمرده شود
    قبل از اینکه جریان اشتیاق در تو سرد شود


    بخاطر این چیزهای تو........


    کی میدونه فردایی هست
    زندگی کوتاهه


    عاشق بشو دختر


    قبل از اینکه گیس های مشکی تو
    شروع به بی رنگ شدن کند


    قبل از اینکه آتش قلبت
    بلرزه و خاموش بشه


    بخاطر این چیزها
    امروز دیگه هیچوقت برنمیگرده.......





    زیستن/ آکیرو کوروساوا

  5. #44
    پروفشنال green-mind's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2015
    محل سكونت
    Www.
    پست ها
    899

    پيش فرض

    .


    .




    عاقد گفت عروس خانوم وكيلم؟
    گفتند عروس رفته گل بچينه. دوباره پرسيد وكيلم عروس خانوم؟
    - عروس رفته گلاب بياره.
    عاقد گفت براى بار سوم مى پرسم؛ عروس خانم. وكيلم؟
    عروس رفته...
    عروس رفته بود.


    پچ پچ افتاد بين مهمانها. شيرين سيزده سالش بود؛ وراج و پر هيجان. بلند بلند حرف مى زد و غش غش مى خنديد. هر روز سر ديوار و بالاى درخت پيدايش مى كردند. پدرش هم صلاح ديد زودتر شوهرش دهد.
    داماد بددل و غيرتى بود و گفته بود پرده بكشند دور عروس.
    شيرين هم از شلوغى استفاده كرده بود و چهاردست و پا از زير پاى خاله خانبانجى ها كه داشتند قند مى سابيدند، زده بود به چاك.
    مهمانى بهم ريخت. هر كس از يك طرف دويد دنبال عروس. مهمانها ريختند توى كوچه.
    شيرين را روى پشت بام همسايه پيدا كردند.لاى طناب هاى رخت. پدرش كشان كشان برگرداندش سر سفره عقد. گفتند پرده بى پرده! نامحرمها را رفتند بيرون. كمال مچ شيرين را سفت نگه داشت.
    عاقد گفت استغفرالله! براى بار دهم مى پرسم. وكيلم؟
    پدر چشم غره رفت و مادر پهلوى شيرين يك نيشگون ريز گرفت. عروس با صداى بلند بله را گفت و لگد زد زير آينه. زن ها كل كشيدند و مردها بهم تبريك گفتند. كمال زير لب غريد كه آدمت مى كنم جووووجه و خيره شد به تصوير خودش در آينه شكسته.


    فرداى عروسى شيرين را سر درخت توت پيدا كردند. كمال داد درخت هاى حياط را بريدند. سر ديوارها هم بطرى شكسته گذاشتند. به درها هم قفل زدند. اسم عروس را هم عوض كردند. كمال گفت چه معنى دارد كه اسم زن آدم شيرينى و شكلات باشد.
    شيرين شد زهره.
    زهره تمرين كرد يواش حرف بزند. كمال گفت چه معنى دارد زن اصلا حرف بزند؟ فقط در صورت لزوم! آنهم طورى كه دهانت تكان نخورد. طورى هم راه برو كه دستهايت جلو و عقب نرود. به اطراف هم نگاه نكن، فقط خيره به پايين يا روبرو.
    زهره شد يك آدم آهنى تمام و عيار. فاميل ها گفتند اين زهره يك مرضى چيزى گرفته. آن از حرف زدنش، آن از راه رفتنش. كمال نگران شد. زهره را بردند دكتر. دكتر گفت يك اختلال نادر روانى است. همه گفتند از روز عروسى معلوم بود يك مرگش مى شود. الان خودش را نشان داده.
    بستريش كه كردند، كمال طلاقش داد.
    خواهرها گفتند دلت نگيره برادر!
    زهره قسمتت نبود. برايت يك دختر چهارده ساله پسنديده ايم به نام شربت.








    .

  6. #45
    پروفشنال green-mind's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2015
    محل سكونت
    Www.
    پست ها
    899

    پيش فرض

    .


    اگه زنی در کار نباشه ، عشقی هم در کار نیست. شکسپیر و حافظ و رومئو و ژولیت و شیرین و فرهاد ول معطل اند. اگه روزی زن ها بخواند از این جا برند، تقریبا همه ادبیات و سینما و هنر دنیا رو باید با خودشون ببرند.





    - مصطفی مستور | استخوان خوک و دست های جذامی

  7. این کاربر از green-mind بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #46
    پروفشنال green-mind's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2015
    محل سكونت
    Www.
    پست ها
    899

    پيش فرض

    .




    داشتم به عکس هیلاری کلینتون نگاه میکردم .اولین زن کاندیدای نهایی ریاست جمهوری تاریخ آمریکا.
    صورتش از غرور و اعتمادبه نفس میدرخشید.
    گردن افراشته درمکانی ایستاده بودکه تابه حال هیچ زنی نایستاده.
    به صورتش که نگاه میکردم کنارچشم هایش پراز چین و چروک بود و پیری پوست صورتش را از طراوت جوانی انداخته بود.
    اما لبخند پیروزمندانه اش صورتش را روشن کرده بود.
    من در مورد سیاست ها و نگرش های جهان بینانه او بحثی ندارم.اینکه بعداز رسیدن به ریاست جمهوری آمریکا چه چیز برای کشورش و دنیا تدارک دیده است.
    مهم این بود که اودر آن مقام ایستاده ، انسانی در نهایت قدرت ازهمجنسان ما.
    وماهنوز درگیر بوتاکس و عمل های زیبایی و پروتز و آرایش های بی قاعده هستیم.
    این قدرت و عظمت را برای زنان کشورم آرزو کردم که با تمام مشقات و تضییع حقی که در قبالشان روا می دارند باز دلخوش النگو و گوشواره هایی هستند و صدای اعتراضشان را برق این فلزات زرد خاموش می کند.
    من نگران زنان کشورم هستم وقتی هنوز در جامعه مجازی میچرخند و جوک ارسال می کنند ولی متن های بلند و تکان دهنده را نمی خوانند چرا که از حوصلشان خارج است و اصولا علاقه ایی برای دانستن ندارند.
    جامعه مجازی برای زنان در مملکت ما همان اجتماع های زنانه دم دربهای منزل است ولی باکلاس تر ومدرن تر با گوشی های لمسی و لمیده و آسوده بر مبل.
    برای زنان جامعه خویش نگرانم که از اخبار جهان
    بی خبرند و مطالعه رامشقت بار و کسل کننده
    می دانند.
    برای زنان جامعه ام نگرانم .....

    "تهمینه میلانی"



  9. #47
    پروفشنال green-mind's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2015
    محل سكونت
    Www.
    پست ها
    899

    پيش فرض





    .



    مسؤلیت داشتن نسبت بخود
    یعنی نپذیرفتن اینکه دیگران برای شما فکر کنند، حرف بزنند و برای شما نام گذاری کنند.
    معنی‌اش این است که یاد بگیرید که به مغز و غریزه خود احترام بگذارید، و به تعبیری دست و پنجه نرم کردن با کاری دشوار.معنی‌اش اینست که با بدن خود مثل یک کالا رفتار نکنید که با آن محبت مصنوعی یا امنیت اقتصادی خریداری شود. برای اینکه در این زندگی فکر و جسم ما جدائی ناپذیرند، و وقتی ما اجازه می‌دهیم که با بدنمان مانند یک کالا رفتار شود، فکر ما در خطرنابودی قرار می‌گیرد.
    یعنی پافشاری کردن بر اینکه عشق و دوستی خود را به کسانی ارائه بدهید که قادرند به فکر شما احترام بگذارند.
    مسئوولیت داشتن معنی‌اش اینست که شما حاضر نمی‌شوید آرمان‌ها واستعداد‌هایتان را ارزان بفروشید، فقط برای اینکه از اختلاف نظر و مقابله کردن پرهیز کرده باشید. و این، درمقابل، به معنی مقابله کردن با نیروهایی در اجتماع است که می‌گوید زنان باید خوش برخورد باشند، محافظه کار و در حرفه کم توقع باشند، در عشق غرقه شوند و کار را فراموش کنند، از طریق دیگران زندگی کنند و در موقعیت‌هائی ایستا شوند که برای آنها مقرر شده است !
    معنی‌اش این است که ما برای زندگی با کاری پر معنا و مفهوم پا فشاری کنیم، پافشاری کنیم که کار همانقدر که عشق و دوستی در زندگی پر معناست، پر معنا باشد...»



    برگرفته از سخنرانی آدرین ریچ برای دانشجویان دختر دانشگاه داگلاس در 1997
    ترجمه کیواندخت شکیبایی.


  10. #48
    پروفشنال green-mind's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2015
    محل سكونت
    Www.
    پست ها
    899

    پيش فرض

    .


    ‏هر چیزی میتونه یه زن رو خوشــــحال کنه،
    اما "توجه" خوشبختــــــش میکنه . . .

  11. #49
    پروفشنال green-mind's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2015
    محل سكونت
    Www.
    پست ها
    899

    پيش فرض

    .



    روز جهانی زن گذشت

    امیدوارم یک روزی خودم . خودتون . خودمون بدون ترس از قضاوت های دیگران
    بدون ترس از تحقیرهای جنسیتی
    بدون دونستن خودمون به عنوان یک جنس دست دوم
    بدون ترس از زیبایی یا زشتی ظاهریمون


    با حجاب چادر یا با حجاب بیکینی با هر ایدولوژی ای
    هرجا که رفتیم هر جا که بودیم بتونیم نظرمون و ازادانه بیان کنیم بتونیم شرافت و با تک شاهی پول طاق نزنیم .. تو کارمون هر کاری که میکنیم تخصص داشته باشیم و این ها محصول اعتماد به نفس و عزت نفس ماست و این عزت نفس محصول خودشناسی

    آرزو میککنم روزی هر جور که خواستیم زندگی کنیم و این اجتماع حقیر موجودیت ما رو به عنوان یک انسان به رسمیت بشناسه و این مستلزم اینه که قبل همه خودمون خودمون رو به رسمیت بشناسیم
    روز زن مبارک : )
    green mind

  12. این کاربر از green-mind بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •