دریا

[- Saman -]

دريا
جنگل!
جنگل
دريا!
بيهوده مي پيموديم
سرنوشت
زودتر از ما
راه افتاده بود



-آرزو نوری-

[- Saman -]

در آن خلوت كه دل درياست آنجا / همه سرچشمه‌ها آنجاست آنجا


خسرو شيرين... نظامی گنجوی

[- Saman -]

بحريست نه کاهنده نه افزاينده
امواج برو رونده و آينده


ابوسعيد ابوالخير

[- Saman -]

---

با عاشقانه‌های تو
اين دريا
رام می‌شود
بخوان
كه دريا به خواب رود.



سينا
18 شهريور 92




سينا بچاری

[- Saman -]

---

هنوز لنگرم
تن‌اش را درتن تو می‌شويد
تا وقتي به ساحل می‌رسيم
در جشن پايكوبی
عروس دريا
خوابش نبرد



علی غلامی

Photo: Anchored by Tommy Ingberg

[Doublex]

دریا جوابم بده دریا جوابم بده منو ازین گرفتاری رها کن

[shi.irani]

عاشق دریا بود و دست امواج رها...
روزی که طینت نوازشگر اما بی صفت امواج او را به اعماق تاریکی و لابه لای لجن ها رساند باله هایش برای رهایی بازی با موج ها را آموخت
و زمانی رسید که آن ماهی موج موج دریای بی مروت را درهم شکست
با نگاهی به امواج عصیانگر از او گذشته دریافت
آنچه که روزی دل به دلشان داده بود و آنچه روزی به زیر کشیده بودنش
حقیقت وجودی جز کف و حباب نداشته اند...

[Йeda]

خیال می‌کنم
در آب‌های جهان قایقی‌ست
و من مسافرِ قایق، هزارها سال است
سرودِ زنده‌ی دریانوردهای کهن را
به گوشِ روزنه‌های فصــول می‌خوانم


«سهراب سپهـری»

[- Saman -]

---

کنار بیا
می‌خواهم چیزی به گوشت بگویم
من پری دریایی‌ات نیستم
دریانوردم
قایقم همین تن خسته است
بادبان، پیراهنم