اینم توی صفحه فیسبوک خانم مجری گذاشته بودن!!!
محتوای مخفی: مخفی
اینم توی صفحه فیسبوک خانم مجری گذاشته بودن!!!
محتوای مخفی: مخفی
تازه ببین دیگه چی ها گفتن :
اینو برا مسی گزاشتن ..
اینم که دیگه رسما به ...... :
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نوشت :
آقای لیونل مسی ببخشید!
وبلاگ > حدادی، محسن - محسن حدادییکی از مشکلات ما ایرانیها کم ظرفیتی و در برخی اوقات بی ظرفیتی است؛ مثلا تیم ملی به جام جهانی میرود، پخش میشویم توی خیابان که شادی کنیم؛ یادمان میرود که در شادی نباید برای کسی مزاحمت ایجاد کرد. ترافیک ایجاد کرد. راه بندان ایجاد کرد و ...نامزد مورد علاقه مان پیروز انتخابات میشود دوباره پخش خیابان میشویم و تا صبح توی خیابان و جلوی بیمارستان و درمانگاه و اورژانس بوق بوق بازی میکنیم که چی؟ یک شب که هزار شب نمیشود...علت این برون گرایی وحشتناک ما کجاست باشد با کارشناسانش اما هرچه هست عجیب عمیق است و هرچه جلوتر میرویم گویا ریشهدارتر میشود.اینکه ما ایرانیها به وقت نیاز «بسیج» میشویم و مثلا نام خلیج فارس را آنقدر کلیک میکنیم تا روی خیلیها کم بشود، بد نیست اما اینکه در صفحات اجتماعی، فیلتری برای نظارت و انتخاب و حذف وجود ندارد و هرکه هرچه خواست و نوشت، بی حساب و کتاب منتشر میشود، بزرگترین ضربه برای مایی است که بالقوه کم ظرفیتیم و البته ادعای فرهنگ و تمدنمان عالم را تحت فشار قرار داده است! حالا هم دور، دور توهین به رقبای ورزشی است؛ درست همان کاری که در سکوهای ورزشگاهها و جلوی دوربینها از سوی مربیان و کمکهایشان انجام میشود؛ بالاخره «توهین» به عنوان یک «ابزار» یکشبه اختراع نشده است! ریشهاش همین فوتبال لمپن و ناپاکی است که چاشنی بیپرواییهای گاه خطرناک «جناب 90» را هم دارد!
حالا هم تیر جدید این شاهکارهای ما خورده به تن لیونل مسی، ستاره فوتبال جهان که سالهاست برای خودش بروبیایی دارد و یکدفعه قرعه لجن مال شدن از سوی یک عده از هموطنان بی ادب و بی ظرفیت ما، به نام او در آمده است!
در 30 ساعت گذشته صفحه شخصی لیونل مسی حدود 50 هزار کامنت دریافت کرده که اگرچه به چند بخش تقسیم میشود، اما متاسفانه اغلب، کامنتهای توهینآمیز ما برای آقای مسی است. برخی کاربران ایرانی زشتترین الفاظ ممکن را در صفحه شخصی او نوشتهاند و انگار طرف دشمن خونی و البته بددهن ماست! که ما داریم در فضای مجازی با تانک توهین از روی او رد میشویم و لابد از این رفتارمان قاه قاه میخندیم!
پرانتز باز: دیدید برخی از رفقای خیلی رفیق(!) وقتی به هم میرسند برای نمایش صمیمیت بالا، احوال همدیگر را با احوال پرسی از مادر و خواهر طرف سراغ میگیرند؟! و این برایشان یعنی اند (end) مرام!؟ پرانتز بسته!
مطمئنا 50 هزار نفر ایرانی یا حتی 100 هزار نفر، نماینده 76 میلیون ایرانی نیستند اما به هر حال نماد ایران و ایرانی محسوب میشود و چقدر خوب که فیس بوک فیلتر است تا خدای نکرده - با بدبینی - این آمار خیلی رشد نکند! و بازهم خدا را شکر که زبان طرف ما، فارسی نیست و دوستان زحمتکش امر «بی ادبی آنلاین»، زیاد به زبان دوم تسلط ندارند!
کمی قبل تر هم یادتان هست؛ جمع زیادی از کاربران ایرانی فیسبوک در خلال برگزاری لیگ جهانی والیبال با هجوم به صفحه شخصی ایوان زایتسف یکی از بازیکنان تیمملی ایتالیا، این صفحه را پر از نظرات و و الطاف خود کردند! به طوری که حجم بالای کامنتها با واکنش این بازیکن روبرو شد: «متاسفم که بزرگترین تفریح ایرانیان توهین به دیگران است!»
*
شاید زیاد نتیجه گیری خوبی نباشد که بگوییم این رفتارها موجب شده تا تصویری نامناسب از ایرانیها برای چهرههای سرشناس دنیا ترسیم شود، اما پر بیراه نیست اگر بگوییم «آینده نزدیک است» و شاید همین دست فرمان، ما را به جایی برساند که با یقین همین پایان را برای خود تکرار کنیم.
ما ضرب المثل «مشت نمونه خروار» را کنار میگذاریم اما از قدیم گفتهاند از کوزه همان برون ترواد که در اوست...یعنی نباید از این فوتبال بکش بکش، توقع ادب و آداب اجتماعی داشت!
به هر حال جناب آقای لیونل مسی، ستاره محبوب مستطیل سبز و ریزنقش دوست داشتنی آرژانتینی، من به نمایندگی از میلیونها میلیون ایرانی شریف و محترم، از رفتار زننده «فیسبوکباز نما»ها عذرخواهی میکنم، این کامنتهای توهین آمیز، توهین به خود نویسندگان و کاربرانی است که آنها را برای شما نوشتهاند، ایران و ایرانی همیشه به ادب مشهور بوده و خواهد بود، انشالله.
-------------
با وجود اينكه با خيلي از مطالبش موافق نيستم اما بي ظرفيتي هاي شديد را نميشه كتمان كرد.
خداييش چه دليلي وجود داره كه اينطوري بي آبرويي ميكنن؟ گمان ميكنم اين دسته از قماش افرادي هستن كه جان دادن يك اعدامي را با حرص و ولع تماشا ميكنن.
با اين اوضاع معتقدم اي كاش به جام جهاني نميرفتيم. فرهنگ ما ظرفيت حضور در جمع 32 تيم برتر فوتبال دنيا را نداره. با كمال احترام و بلانسبت دوستاني كه سالم فكر ميكنن بايد بگم ظرفيت استفاده از تكنولوژي هاي جديد را به دليل عقب افتادگي مفرط نداريم.
اما متأسفانه مشت نمونه خرواره و لاجرم بايد بپذيريم كه توي اين كشور نسبت افراد مثبت انديش به منفي هايي كه اتفاقاً با افتخار اين تفكرشونو فعالانه ابراز ميكنن بسيار كمه.
Last edited by Pejvak61; 08-12-2013 at 11:32.
راستي يكي به اين مناسبت اين بيت را سروده بود :
دشت بي فرهنگي ما ... سبز تموم علفاش
Last edited by Pejvak61; 08-12-2013 at 12:52.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چی میشد یه ساپورت میپوشیدی تا ماهم مراسم قرعه کشی رو مستقیم میدیدیم؟ ... عادل فردوسی پور مجری برنامه 90 دلیل عدم پخش زنده مراسم قرعه کشی جام جهانی برزیل را منشوری بودن لباس مجری این مراسم اعلام کرد.
صفحه مدل معروف برزیلی، فرناندا لیما، پس از دقایقی از شروع مراسم قرعه کشی جام جهانی 2014 مورد هجوم کاربران ایرانی قرار گرفت. جالب آنکه آخرین پست لیما مربوط به ژانویه است ولی تمامی کامنتهای اخیر پستهایاش مربوط به کاربران ایرانی است که دقایقی پس از شروع مراسم قرعهکشی اقدام به درج کامنت نمودهاند. البته اکثر کامنتها قابلیت انتشار را ندارند. جالبتر آنکه یکی از کاربران لینک توئیتر وی را در کامنتی گذاشته و نوشته "حالا نوبت اینجاست..."
عادل فردوسی پور مجری برنامه 90 دلیل عدم پخش زنده مراسم قرعه کشی جام جهانی برزیل را منشوری بودن لباس مجری این مراسم اعلام کرد. کنایهای که جرقهای بود برای کاربران ایرانی تا با هجوم به پیج این خانم مدل مشهور برزیلی، کامنتهایی با این مضمون منتشر کنند که اگر فلان لباس را می پوشید، آنها امکان تماشای زنده مراسم را داشتند.
به گزارش کافهسینما، فردوسیپور پس از مواجهه با اصرارهای مکرر مهدی مهدوی کیا در برنامه 90 مبنی بر پخش مراسم قرعه کشی جام جهانی فوتبال گفت: بگذارید بگویم، لباس خانمی که در مراسم بر روی صحنه حضور دارند، خیلی منشوری است. فردوسیپور پس از اعلام این موضوع شروع به خندیدن کرد .
جدیدا هم کامنت دادن گفتن دیگه خسته شدیم باید بریم صفحه ناسا رو هم به هم برییزم ......
این معلومه که هم فیکه هم فتوشاپ!نوشته شده توسط m-530 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چجوری در عرض 5 دقیقه 112 تا لایک خورده در حالی که کامنت های بالا و پایینش هیچی لایک ندارن!؟
مسی بخواد جواب بده یک پست جداگانه در پیجش میذاره و به این مساله واکنش نشون میده نه اینکه بره در لابلای کامنتهای انبوه و جایی که در هر دقیقه 20 تا کامنت ارسال میشه یه چیزی بنویسه بره
خودمون با دست خودمون ! داریم خودمون و منفور میکنیم تو دنیا !!
البته به اندازه کافی هستیم داریم بیشترش میکنیم
خيلي وقت به سيم آخر زده شده! چه ترسي؟چه خجالتي؟ بيماراني كه هر روز داريم تحملشون ميكنيم از هيچ هرزگي ابايي ندارند
حالا چرا من خجالت بكشم!؟ افتخارم اينه قاطي اين بيمارا سالم زندگي ميكنم! دنيا هم اين رو بدونه
چند نمونه از استاتوس هاي فيسبوكي :
بیشعوریِ ایرانی، نکبت انگیزیِ ایرانی، چرت اندیشیِ ایرانی
برید شبکهِ ال جزیره رو ببینید، برید کامنتِ اون فوتبالیسیتی که تو پیج ش اوجِ بی همه چیز بودنتون رو نشون دادید رو ببینید (که امیدوارم درست نباشه)
برید ...
میدونین چیه؟ برید مجسمهِ ... ها رو بسازید و نصب کنید تو خونه هاتون، شماها لیاقتش رو نداشتین. اون جزوِ خوبهایِ شما بود
برید دسته جمعی بمیرید
با شناختی که ازتون دارم میاین اینجا هم از خودتون با فحش دادن به من دفاع میکنید. عیب نداره بیاید فحش بدید، چون اونجوری تکتکتون از این پیج بلاک میشید
اگه من به یه ایران افتخار میکنم اون ایرانی نیست که شماها اهلشید.
همگی با هم بفرمائید بیرون از این پیج. مخاطبِ مثلِ شما داشتن شرمه.
بذار چارصد هزار نفر عضوِ اینجا ۲۰۰ نفر بشه، ولی با شعور باشن، اصیل باشن، ایرانی باشن.
---------------------
سلام. واقعا خوشحالم که فارسی زبانی بینالمللی نیست. امیدوارم هیچکس دور و برت فارسی بلد نباشد تا برایت ترجمه کند. حیف است که فکر کنی توی فارسی جز کلمات مربوط به پایینتنه کلمه دیگری نیست. مثلا توی فارسی کلمه شرمنده وجود دارد. که من اینجا از آن استفاده میکنم و میگویم شرمندهام.
راستش من اصلا فوتبالی نیستم. اما وقتی آقای مایلیکهن که اصلا مربی خوبی نیست گویا و هیچکس دوستش ندارد، با بغض میگفت اگر مربی بدی است چرا به خودش ایراد نمیگیرند و پای ناموسش را وسط میکشند، خیلیها بهش خندیدند. اما من دلم گرفت. الان هم دلم گرفته است.
اصولا ما شوخی را تا سر حد مرگ میکنیم. یعنی تا گریه کسی را درنیاوریم نمیتوانیم بخندیم.
به هر حال از خانواده عذرخواهی کن.
و یادت باشد که در فارسی میگویند فحش باد هواست. اما میدانم در هوای آلوده نمیشود درست نفش کشید.
امیدوارم باز هم گل بزنی و گل بکاری
قربانت
-----------------------
يک جای کارمان می لنگد!
فرض کنید مسابقه فوتبالی در شهر شما در جریان است. هواداران دو تیم به ورزشگاه می روند. یا اصلا جشنی در مرکز شهر برقرار است. گردهمایی برای نشان دادن یک اعتراض در گوشه ای شکل گرفته یا یک گروه معروف کنسرت برگزار کرده.
پس از پایان همه به خانه هایشان برمی گردند اما عده ای در راه بازگشت انگار که هیجان یا سرگرمی برایشان کافی نبوده یا نتیجه آن نبوده که می خواسته اند یا اصلا برای خنده و سرگرمی دست به تخریب مغازه ها می زنند. دسته جمعی فحش می دهند تابلو یک بانک را به خاطر رنگش آتش می زنند! یا به سمت رهگذران بطری و زباله پرتاب می کنند. در عرف به اینها چه می گوییم؟ ..... اراذل و اوباش! کسانی که برایشان مهم نیست به چه کسی فحش می دهند. مهم این است که فحش بدهند و ابراز تنفر کنند از این و آن.
حالا حکایت رفتار ماست در فضای مجازی. ما اراذل و اوباش فضای مجازی هستیم. پس از هر واقعه بین المللی "سطح شعور و فهممان" را به صورت کامل و با رسم شکل به همه نشان می دهیم.
مهم نیست هدف برگه یک امیر عرب است که می خواهیم به او مالکیت جزائر سه گانه را بفهمانیم یا یک والیبالیست ایتالیایی که تیمش را شکست داده ایم! به پیج ناسا حمله می کنیم که چرا جهان تمام نشد! بهانه ای برای اینکه بخندیم؟ به برگه لیونل مسی می ریزیم و زشت ترین کلمات را که شاید حتی حاضر نباشیم روی استاتوس خودمان بنویسیم بر روی برگه مسی می نویسیم چرا که تیمش هم گروه تیم ما در جام جهانی شده و این داستان انگار ادامه خواهد داشت...
این دیگر تفریح نیست طنز نیست. لودگی است بی شعوری مجازی است.
شاید بهانه برای باهم بودن کم داریم شاید بهانه برای خندیدن کم داریم شاید فرهنگمان همین است اصلا ...
جایی می لنگد. این یک رفتار اجتماعی است و فراگیر تر از آن است که آن را محدود به عده ای کنیم. دفعات و حجمش بیش از آن است که آن را تفریحی کوچک بخوانیم. صرف محکوم کردن آن نیز انگار دردی دوا نمی کند. جای جامعه شناسان در این میان خالی است. اصلا چیزی به اسم جامعه شناسی مجازی لازم داریم.
شاید باید تمام آن همه ادعای فرهنگ و هنر و تمدن را یکجا بگذاریم دم در که سپور شهرداری بردارد و ببرد و بنشینیم از اول حساب و کتاب کنیم.
وبلاگ > اقلیما، مصطفی - این روزها بحث واکنش کاربران شبکههای اجتماعی نسبت به مسائل روز بسیار مطرح میشود.
یکی از تازهترین اتفاقهایی که در این زمینه افتاده، واکنشی است که کاربران شبکه فیسبوک در صفحه شخصی "مسی" انجام دادهاند. حرکات ناشایست، الفاظ نامناسب و کارهایی که از سوی بعضی از کاربران ایرانی در صفحه این بازیکن مطرح فوتبال انجام شده جای تحلیلهای اجتماعی زیادی دارد.
این قضیه از چند جهت جای تامل دارد. یکی از این موارد این است که گفته میشود بسیاری از کاربران اینترنت و شبکههای اجتماعی، فرهنگ استفاده از این فضاها را ندارند، شخصیت اجتماعیشان شکل نگرفته، نیاز به اقدامات روانشناسی دارند و ... اما مساله اینجاست که این افراد چقدر متهم و مقصرند؟ این که در فضایی رشد پیدا کردهاند که آموزشهای لازم در این زمینه به آنها داده نشده دلیل این نمیشود که آنها را مقصر بدانیم. درست است که هرکس مسئول رفتار خودش است اما این را هم باید در نظر گرفت که در رسانههای ما، در صداوسیما، در مدارس و در خانوادهها چه میزان درباره فضاهای مجازی، کاربردشان، نحوه استفاده از آنها، ممنوعیتها و محدودیتها و فرصتسازی در این فضاها حرف زده شده است؟ وقتی این آموزشها داده نشده، نباید هم توقع داشته باشیم که چنین کارهایی صورت نگیرد.
موضوع دیگری که وجود دارد این است که گفته میشود اصلا چرا ایرانیها بیشتر از مردم بسیاری از کشورها به اینترنت و فضاهایی مانند فیسبوک، توییتر و ... علاقه نشان میدهند و در این محیطها وقت میگذرانند. پاسخ این سوال روشن است و آن این که در فضای بیرون با محدودیتهای زیادی مواجهند که آنها را پشت کامپیوترهایشان مینشاند. وقتی یک جوان و نوجوان برای تخلیه هیجانی خودش امکانی در فضای بیرون نداشته باشد، هزینه تئاتر و سینما و باشگاه ورزشی و حتی خرید کتاب برایش مساله باشد و درآمد خود یا خانوادهاش فقط صرف نیازهای اولیه زندگیاش شود، دیگر چه توقعی از او هست که ننشیند و چشم ندوزد به صفحه مانیتور تا وقتش را پر کند؟
یک نکته مهم دیگر در رو آوردن افراد به این شبکهها بحث ارتباطات است. وقتی افراد در فضای بیرون فرصتی برای ارتباط گرفتن با یکدیگر نداشته باشند، وقتی دختران و پسران در فضاهای دانشگاهی از یکدیگر جدا باشند و فرصتی برای شناخت یکدیگر نداشته باشند، وقتی محیطهای سالمی در بیرون از اینترنت وجود نداشته باشد که افراد در آنجا تبادلات فرهنگی، اجتماعی و فکری داشته باشند، ناچار به سمت عضویت در این شبکهها میروند تا بتوانند با آزادی بیشتری حرف زده و حرفهای دیگران را بشنوند. تمام اینها در حالی است که معمولا در کشورهای دیگر، اینترنت، شبکهها و سایتهای مجازی غالبا برای تحقیقات علمی و ارتباط گیری مثبت با بازارهای جهانی و کسب تازهترین اخبار و اطلاعات استفاده میشود. اما در اینجا میبینیم که حتی بعضی از استادهای دانشگاهی نحوه صحیح استفاده از آن را نمیدانند و تنها کاربردی که اینترنت برایشان دارد چت کردن و ایمیل فرستادن و گرفتن است.
از سوی دیگر این که تصور میشود با فیلتر کردن میتوان جلوی استفادههای نادرست از این شبکهها را گرفت، تفکری است که ناکارآمدی آن نیازی به توضیح ندارد. امروزه فیلترشکنها به راحتی آب خوردن در دسترس همه قرار دارد و میبینیم که حتی کودکان و نوجوانان هم پابهپای جوانان و بزرگترها به این امکانات دسترسی پیدا کردهاند و حتی در بعضی از موارد گوی سبقت را در استفاده از تکنولوژیهای جدید از پدر و مادرشان ربودهاند.
با توجه به تمام این موارد، این سوال از کارشناسان و دستاندرکاران باقی میماند که به جای محدودیتهای ناکارآمد، زمان آموزش و فرهنگسازی برای استفاده صحیح از فناوریهای نو نرسیده است؟
khabaronline
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)