لن بزاک و سندی لرنر (دارای مدرک لیسانس از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا، فوق لیسانس اقتصادسنجی از دانشگاه کلرمونت و فوق لیسانس علوم کامپیوتر از دانشگاه استنفورد)، زوجی که در بخش کامپیوتر دانشگاه استنفورد کار می کردند، Cisco را در سال ۱۹۸۴ تأسیس کردند. بزاک نرم افزار روترهای چند پروتکل را که توسط ویلیام یاگر(یک کارمند دیگر که کار سالها قبل از بزاک شروع کرده بود) نوشته شده بود تکمیل کرد.
ریشه نام سیسکو:
اسم «سیسکو» مخفف سانفرانسیسکو است. با توجه به اظهارات جان مرگریج، کارمند ۳۴ ساله و مدیر پیشین شرکت، موسسان شرکت زمانی که داشتند به سمت ساکرامنتو رانندگی می کردند تا شرکت را به ثبت برسانند، با تصویر پل گلدن گیت
در نور آفتاب مواجه می شوند و اسم و نماد شرکت را بر این اساس انتخاب می کنند. نماد شرکت منعکس کننده اصلیت سان فرانسیسکویی آن است، که نشان دهنده پل گلدن گیت است که به سبک خاصی طراحی شده است. در اکتبر ۲۰۰۶، سیسکو نماد جدید خود را که از نماد قبلی ساده تر و ساختیافته تر بود به معرض نمایش گذاشت.
در حال حاضر این شرکت با مدیریت "جان چمبرز" (John Chambers)
آنچنان محکم و راسخ در جاده تکنولوژي پيش مي روند، که ميليون ها انسان و حتي شرکت هاي بزرگ را با خود به اين سو و آن سو مي کشانند. به راستي سيسکو چگونه توانسته است در سراسر جهان چنين بازتاب درخشاني داشته باشد.
آيا به يقين باور داريد كه دوران کودکي هر فرد، لوح سفيدي است که مي توان آينده او را در آن ترسيم کرد. خيلي ها عقيده دارند که شرکت سيسکو، در کودکي "جان چمبرز" (John Chambers)، مدير عامل و رئيس هيئت مديره سيسکو، ترسيم شده بود. پدر جان چمبرز، هتلدار بود و جان وردست او بود. او مي ديد که چگونه پدرش، هتل مي خريد، متل واگذار مي کرد. او مي ديد که چگونه پدرش توانست 9 بيمارستان را با هم ادغام کند و روز به روز بزرگ و بزرگتر شود.
خط مشي سيسکو و موفقيت هايي که کسب کرده است، بي شک الهام گرفته شده از ادغام همان 9 بيمارستاني بود که در لوح ذهن جان چمبرز نقش بسته شده بود.
سيسکو، شرکت هاي موثر و موفق را مي خرد و با خود ادغام و همگام مي کند. و اينچنين است که روز به روز اين غول بزرگ و بزرگتر مي شود. جان چمبرز، فروشنده بود (6 سال در شرکت IMB و 8 سال در شرکت WANG).
رئيس شرکت سيسکو، در سال 1991 به او پيشنهاد کار در شرکت سيسکو را داد. مديران، مسئولان و منتقدان بر اين باورند که روحيه خدمت و پاسخ گويي سريع به مشتريان آنچنان در روح "جان چمبرز" دميده شده بود، که توانست سيسکو را به رشد و شکوفايي سحر آميزي برساند. اولين شعار جان چمبرز "اول مشتري" بود. و اين شعار رمز موفقيت روز افزورن اين شرکت محسوب مي شد. دو شرکت کرشند .
(Communications Crescenddo) و نت اسپيد (NetSpeed) به توصيه مشتريها، توسط سيسکو خريداري و با شرکت سيسکو ادغام شد. ادغام شرکتها از نظر سيسکو، به عنوان بازوهايي براي توليد بيشتر، خدمات بيشتر و توسعه و مطرح شدن بيشتر تلقي مي شد.
سيسکو و صنعت مخابرات
چمبرز و همکاران نخبه اش، ماوراي روحيه اقتصادي کسب و کار، قريحه قابل تحسيني داشتند و آن يافتن علل و ريشه هاي تحولات صنعتي و نيز دور انديشي آنها بود. اين قريحه منجر به بلوغ و مطرح شدن هر چه بيشتر سيسکو شد. افکار چمبرز بعد از 8 سال کار در سيسکو، روز به روز متبلورتر مي شد. او و همکارانش تصميم گرفتند، سيسکو را که عمده فعاليتش Data Communication و اينترنت داده اي بود، به شيوه اي هنرمندانه با صنعت مخابرات (تلفن) تلفيق و ادغام نمايند. (اين بار هم بايد روياي کودکانه "ادغام"، کار خودش را مي کرد!!). آنها در اين انديشه بودند که از اين ادغام نسل جديدي از تکنولوژي به جهان معرفي نمايند: شبکه هاي ارتباطي مدرن! با تبلور اين فکر، چمبرز و يارانش، روح مخابرات و صنعت تلفن را اين بار با خريدن شرکت سرنت (Cernet) و همسو کردن آن با خود، در کالبد سيسکو دميدند. هر چند که اين شرکت، شرکت آماتوري بود، ولي به عقيده سيسکو، يک شرکت نوپا، مي تواند مانند مومي در دستان سيسکو به هر شکلي در بيايد. و اين بود که سيسکو وارد دنياي جديد ديتا و تلفن شد. يعني شبکه اينترنت پر سرعت، متکي بر:
خطوط فيبرنوري ، شبکه کابلي و سيستم مخابراتي بيسيم .
سيسكو با پيوستن به دنياي ديتا و تلفن، رقبا و يا بهتر بگوييم دشمنان سر سختي در صنعت مخابرات براي خود تراشيد و کار خود را سخت تر از گذشته کرد. شرکت هاي بزرگي مانند AT&T، شرکت غول پيکر Nortel کانادايي و شرکت لوسنت Lucent رقيبان سرسختي بودند.
شرکت لوسنت، شرکتي است مخابراتي و سرسخت که در صدد کنار گذاشتن تجهيزات مخابراتي خود و مجهز شدن به تاسيسات هايبريد (ديتا و تلفن) نبود!
اين دو شرکت(سيسکو و لوسنت)، دشمن خوني يکديگر بودند تا جايي که کار به بحث ها و قضاياي سياسي هم کشيده شد! خوشبختانه، آثار و تبعات نزاع اين شرکت ها لابه لاي تکنولوژي ها وفناوري هاي متنوع و بي نظير سيسکو مدفون شد. که بصراحت مي توان گفت اکنون کمتر کسي از درگيري هاي اين دو جناح چيزي شنيده باشد.
سيسکو و تجارت الکترونيک
سيسکو موفقيت خود را در تجارت الکترونيک، مديون مدير فناوري اطلاعات پيشين خود، پيتر سالويک (Peter A. Solvic) مي داند. پيتر 46 ساله، با انقلابي که در کسب و کار الکترونيکي سيسکو ايجاد کرد، توانست 80 در صد سفارشات شرکت را به صورت آنلاين و از طريق اينترنت به انجام برساند. چيزي بيش از 30 ميليون دلار در هر روز!!
سيسکو و وب
طراحي وب سايت قدرتمند و دايناميک با امکانات آموزش از راه دور از يک طرف، و نحوه اطلاع رساني رايگان اينترنتي از طرف ديگر، وب سايت سيسکو را به وب سايتي قدرتمند و بي نظير، با کيفيتي استثنايي، تبديل کرده است. بطوريکه 80 در صد پاسخگويي به مشکلات مشتريان و پشتيباني آنها از طريق وب و به صورت الکترونيکي انجام مي گيرد.
چمبرز اندرز زيبايي داده است: "شرکت هاي کوچک و معتبر پس زده نمي شوند، اما شرکت هاي کند با يک حرکت از طرف شرکت هاي سريع نابود مي شوند" چمبرز خود اولين نفري بود که اين پند را در ذهن خود حک کرد. کما اينکه مي بينيم سيسکو اينترنت را زير بناي اطلاع رساني و پشتيباني و خريد و فروش قرار داده است تا هميشه سريعترين باشد. و اين يعني مديريت استثنايي در قرن بيست و يکم ومعرفي بخشي از هويتش در فضاي سايبر اينترنتي!
اما اين کل ماجرا نبود....
سيسکو و تدابير اساسي
جالب است بدانيد که سيسکو تا پايان سال 2000 ، 70 شرکت را رسما خريد. و نيز حداقل 1300 شرکت هستند که تجهيزات سخت افزاري خود را با مارک سيسکو تزيين و وارد بازار جهاني کردند. (هر چند که اين شركت ها وب سايتي مجزا و پرسنل پشتيباني مجزايي داشتند) و اين يکي ديگر از اهداف شرکت غول پيکر و ماجراجوي سيسکو مي باشد: يعني مديريت زنجيره اي شرکت هاي توليد کننده ماجراي اخراج 8500 نفر از کارکنان در ساعت 9 صبح، روز هشتم مارس 2001، خاطره تلخ اين شرکت بود. خريدهاي بي حد و حصر شرکت هاي کوچک و ادغام آنها، کنترل و نظارت ناموزون و زياده خواهي بيش از حد، مي رفت تا سيسکو را به قهقراي سقوط برساند! تا اينکه کمک و ياري "ماريو مازولا" يکي از مهندسين بازنشسته شرکت، اوضاع نابسامان را دوباره سامان داد. و با شيوه هاي دردناکي معالجه شد! شيوه هايي نظير اخراج کارکنان، به حداقل رساندن خريد شرکت ها، قطع ارتباط کاري با 3000 فروشنده و 800 تامين کننده قطعات... پس از گذراندن اين تجربه، اين بار سيسکو پخته تر و با تجربه تر شد و دوباره مانند غولي در صحنه نمايان شد. جالب اينجاست که در دوران بحران، سيسکو هيچ وقت کاسه و کوسه کسب و کار الکترونيک را به هم نريخت و نه تنها چيزي براي آن کم نگذاشت بلکه آنرا بهينه تر کرد. سپس شروع به ساماندهي و تجزيه تحليل داده هاي فروش بر مبناي سيستم پيشرفته مديريتي کرد و ساختار مديريت سرمايه خود را سامان داد تا دخل و خرج خود را کنترل نمايد و خريدهاي بي حساب را از ليست خارج کند.
ولي باز مي بينيم سيسکو اين موجود شرور و بازيگوش، گاهي دست به کارهاي عجيب و غريبي مي زند تا کسب و کار خود را رونق ببخشد. ماجراجويي که سيسکو در سالهاي اخير شروع کرده بود يعني "امنيت شبکه" و "شبکه بي سيم"، اقدامي کاملا جدي و بجايي بود. کما اينکه مي بينيم لوگوي سيسکو در تجهيزات سخت افزاري شرکت هايي نظير آنچه که در LinkSys (شرکت توليد کننده سخت افزار شبکه بي سيم است) ديديد، حک شده است.
اما ماجراي فروش دوربينهاي ارزان قيمت (به تقليد از کار اينتل)، به عقيده خيلي از کارشناسان يک شوخي سيسکو بود و محض دستگرمي !! اين اقدام سيسکو در فروش دوربينهاي ارزان قيمت، به گفته سيسکو، تنها به هدف انجام فعاليت چندگانه، جلوگيري از کليشه اي شدن! و ورود به همه خانه ها! بود.
"جان جمبرز حتي شماره تلفن منزلش را به مشتري مي داد" بله اين عين واقعيت بود!! اين حرکت جمبرز ميزان درآمد سيسکو را از 3 / 1 ميليارد دلار در سال 1994 به 2 / 12 ميلياد دلار در سال 1999 رساند. درآمد سيسکو در سال 2003 در حدود 19 ميليار دلار بوده است.
سيسکو اين موجود فعال و ماجراجو، از زمان تاسيس تاکنون از دل تجربه هاي تلخ و ناگوارا بيشماري با موفقيت بيرون آمده است و کماکان افسون کاميابي در دست گرفته و با سرعتي بي نظير اما استوار و محکم گام بر مي دارد.