تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: آیا احترام به عقاید دیگران لازم و ضروری است؟

راي دهنده
91. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • بله ، ضروری است که به عقاید دیگران احترام بگذاریم.

    39 42.86%
  • خیر ، ضرورتی وجود ندارد.

    47 51.65%
  • نمی دانم

    5 5.49%
صفحه 14 از 14 اولاول ... 41011121314
نمايش نتايج 131 به 138 از 138

نام تاپيک: احـترام به عـقـایـد دیـگـران :: بحث و تبادل نظر

  1. #131
    آخر فروم باز shaahani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    پست ها
    1,771

    پيش فرض

    احترام به عقاید یکی از مغالطه‌های جدی در خفه کردن مخاطب یا حریف مباحثه و ترکیبی از چندین مغالطه است. در این مغالطه فرد به جای پاسخ به گزاره استدلالی، آن را توهین به یکی از باورها دانسته و با تمارض پا از بحث بیرون می‌کشد و یا با مغالطه سنگ بزرگ راه را بر استدلال دیگران یا دادن پاسخ می‌بندد.
    • طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر هر انسان حق دارد عقیده، دین، مسلک و آئینی را انتخاب کند، آن را ابراز کرده و به هر شکلی که علاقه دارد به عبادت بپردازد، اما در شرایطی‌ که این عقیده باعث سلب آزادی بیان و عقیده دیگران نشده و تفکرات و جان و مال و آزادی دیگران را تهدید نکند. به بیان ساده‌تر می‌توان عقاید افراد را مادامی که فقط و فقط در حوزه فردی و شخصی حضور دارد نادیده گرفته و با آن مدارا کرد، اما اگر عقاید شما از حیطه ذهن شما بیرون آمده و باعث اثراتی محدود کننده یا تهدیدگر برای دیگران شود باید با آن برخورد کرد. اینکه شما بر اساس عقیده‌ای از مرحله نصیحت و ارائه نظر عبور کرده و برای دیگران تصمیم‌ بگیرید یا تصمیمات فردی مبتنی بر عقاید را به فاز عملی برسانید، باعث می‌شود که عقیده شما نه تنها محترم نباشد، بلکه پس زده شود. ریچارد داوکینز در جایی می‌گوید «بر این باور بودم که عقاید دیگر در مرزهای ذهن محصور شده و نمود بیرونی ندارد و می‌توان آن را ندیده گرفت، تا پس از حملات یازده سپتامبر و اتفاقات پس از آن در خاورمیانه، دیدیم که عقاید فردی چقدر می‌توانند خطرناک باشند» {نقل به مضمون}
    • توهین به عقیده البته با توهین به شخص تفاوت جدی دارد، احترام به کرامت انسانی از اهمیت بالایی برخوردار است اما عقاید نمی‌تواند محترم باشد. اگر احترامی برای عقاید قائل باشیم باید نگاهی نوین به عقاید داعش، بوکوحرام، القاعده، فاشیسم و نازیسم داشته باشیم. حال اینجا این مغالطه ابهامی ایجاد می‌شود که «فرد از عقایدش جدا نیست و توهین به عقاید همان توهین به کرامت یک انسان است»، اما باید توجه کرد کسی که عقایدش مقدس و جزئی جدانشدنی از وجودش باشد، یک متعصب یا «فقط یک عقیده است نه انسان» و دیگر انسانی باقی نمانده که کرامت انسانی‌‌اش شایسته احترام باشد. هیچ عقیده‌ای آنقدر مقدس نیست که زیر تیغ نقد نرود.
    • از جنبه دیگر باید به این نکته توجه کرد که «توهین به عقیده» با مفهوم «نقد عقیده» تفاوت بسیار ظریفی دارد. زمانی یک نظر «توهین» محسوب می‌شود که عقیده دیگران «صرفاً اشتباه/احمقانه/وحشیانه/غیره خوانده شود اما دلیلی بر آن ذکر نشود» اما اگر در پس آن دلایل و براهنی منطقی/ استنتاجی بوده و اصطلاحاً احتجاج صورت گرفته باشد در دایره «نقد» قرار می‌گیرد، کمااینکه یک فیلم، رمان یا موسیقی نیز می‌تواند با دلایلی روشن؛ احمقانه و چرند باشد.
    • وقتی دیگران {با عقاید متفاوت} از نگاه شما نجس/مشرک/ملحد/مفسد فی‌الارض هستند یعنی شما عملاً به عقاید آنها توهین می‌کنید و نمی‌توانید انتظار داشته باشید که عقاید شما محترم باشد. دین قریب به اتفاق مردم ایران اسلام است و منابع اسلام کتاب و سنت هستند. وقتی کتاب قٰرآن بارها عقاید دیگر را مردود شمرده و معتقدان به آن را شایسته مرگ و ویرانی دانسته، چگونه می‌توان آن را ندیده گرفت؟ در سنت پیامبر نیز مثال‌های فراوان می‌توان یافت. پیامبر اسلام پس از فتح مکه بت‌های کعبه را شکست، دستور داد همه بت‌ها در خانه‌ها و معابد شکسته شود و بت‌خانه‌ها و معابد ویران شود و تا فرسنگ‌ها هر آنچه مخالف عقیده مسلمانان بود نابود کرد. او سپس دستور داد که بلال بر بلندای کعبه اذان بگوید و فریاد بزند «خدا یکی است و همین خدای محمد است». در این عمل چه اثری از احترام به عقاید دیگران می‌توان یافت؟ آیا عقیده یک بت‌پرست محترم نیست؟ پس یک مسلمان نمی‌تواند ادعایی برای احترام به عقیده داشته باشد مگر اینکه منظورش از «اسلام» دینی باشد که بر مبنای قرآن و سنت پیامبر اسلام نیست.
    • از نگاه دیگر دوقطبی کردن بحث، گاهی باعث بستن درهای نقد شده و بحث را به جدل بدل می‌کند، پس ضروری‌ست که در مباحث عقیدتی تا حد امکان پا را در حریمی که بحث را جدلی و فرسایشی کرده (و یا حریف متعصب را از کوره به در ببرد) نگذاریم. البته باید توجه داشت که {بنا به تجربه} عموماً مباحثه با متعصب سودی نخواهد داشت.

  2. این کاربر از shaahani بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #132
    آخر فروم باز shaahani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    پست ها
    1,771

    پيش فرض

    به اعتقادات ما توهین شده.
    به مقدسات ما توهین شده.
    به خدا، پیغمبر و امامان و … توهین شده.
    به اعتقادات یک میلیارد انسان توهین شده.
    اینها جملاتی است که زیاد شنیده ایم. زیاد می شنویم و خواهیم شنید.

    توهین به مقدسات چیست ؟ ‌اساسا مقدسات چیست ؟ آیا باید به هر عقیده ای احترام گذاشت ؟ معیار مقدس بودن یک عقیده چیست ؟ آیا برخی عقاید امتیاز ویژه ای دارند که مابقی عقاید ندارند؟
    پاسخ به همه پرسشهای بالا از حوصله این نوشته خارج است. ولی مختصری که در زیر میخوانید تا حدودی به روشن شدن موضوع کمک میکند. البته امیدوارم.

    روی سخنم با بعضی مذهبیون طرفدار سفسطه احترام به عقاید است.

    نخست : این نکته باید روشن شود که لزوما تعدد پیروان یک مکتب، عقیده و یا طرز فکر هیچ دلیل مستندی بر حقانیت آن نیست. اگر اینطور بود الان همه دنیا باید تمام اعتقادات خود را رها ‪کرده‬ و دنباله روی چین و هند میشدند. بنابراین تکرار جمله (شما به اعتقادات یک میلیارد مسلمان توهین کردید) هیچ کمکی به اثبات درستی یا بر حق بودن اعتقادات آن یک میلیارد نمیکند. کما اینکه روزگاری در آلمان، فاشیسم در اکثریت مطلق بود،‌ ولی امروز هیچکس در دفاع از فاشیسم نمی تواند از منطق فوق استفاده کند. تقریبا همه انسانهای زمان گالیله هم اعتقاد داشتند خورشید بدور زمین می چرخد. اکثریت هندوها گاو را مقدس میدونند. آیا اکثریت دلیلی بر حقانیت است؟ لابد میخواهید بگویید: عقاید آنها باطل و پوچ بوده، ولی عقاید ما الهی و مقدس اند ! … ادامه را بخوانید.

    دوم: عقاید شما چه امتیاز ویژه ای دارند که مابقی عقاید ندارند؟ در پاسخ میگویید:‌ الهی و مقدس اند ! بله مقدس اند. ولی فقط برای شما. همیشه بخاطر داشته باشید، آن چیزی که برای شما مقدس است، ممکن است برای افراد دیگر هیچ تقدسی نداشته باشد. پس دلیلی ندارد برایش احترامی قایل باشند. همونطور که شما برای عقاید هندوها، بوداییان، قبایل سرخپوستی آمریکا و یا سیاهان آفریقایی احترامی قایل نیستید. خیلی از قبایل آفریقایی اعتقاد دارند که برای درمان بیماریهای روحی فرد، باید او را زنده در آتش سوزاند تا شیاطین از جسمش خارج شوند،‌ آیا شما برای این عقاید که اتفاقا بشدت هم مقدس!! هستند ارزش قایلید؟ آیا اگر در یکی از این کشورها ماموریت کاری داشتید و دچار افسردگی شدید، حاضرید بخاطر احترام به عقاید آنها در آتش بسوزید؟

    سوم: آیا شما هیچوقت به عقاید غیرمذهبیون احترام گذاشته اید؟ پاسخ البته که منفی است. شما در حالی دم از احترام به عقاید میزنید که عقاید مخالف یا حتی متفاوت را تحمل نکرده و نمیکنید. در خصوصی ترین حوزه زندگی افراد به بهانه امر به معروف دخالت می کنید. احکام شما برای بند بند زندگی تعیین تکلیف میکند. و سنگین ترین مجازاتها را برای کسانی که تبعیت نکنند اجرا میکند. (البته اگر در اکثریت باشید،‌ در غیر اینصورت تقیه میکنید!)‌ دین شما صریحا فرمان به قتل مخالفان و مشرکان می دهد. بزرگان دین شما نامسلمانان را به فجیع ترین شکل ممکن از بین برده اند. در این میان مطرح کردن احترام به عقیده از سوی شما بیشتر به شوخی شبیه است. این بانگ وامصیبتایی که سر میدهید دل کسی را به درد نمی آورد. تجربه تاریخ نیز این نکته را تایید میکند و این به دین خاصی محدود نمی شود. تمام ادیان وقتی در قدرت هستند، نه تنها برای عقاید مخالف احترامی قایل نیستند، بلکه با خشن ترین روش ها آنها را سرکوب میکنند. تاریخ هر گوشه ای از جهان را ورق بزنیم، پر از انسانهای بیگناهی است که به فتوای روحانیون گردن زده شده اند، به دار آویخته یا به صلیب کشیده شده اند.
    چهارم: بسیاری از عقاید و احکام شما در تضاد مستقیم با اخلاقیات دنیای مدرن هستند. در تناقض با اصول دموکراسی و حقوق بشر هستند. اصول دموکراسی، آزادی بیان و حقوق بشر دستاوردهایی هستند که انسانها طی قرنها با تمرین، تجربه و آزمون و خطا بدست آورده اند. این دستآوردها مجانی بدست نیامده اند و بر خلاف ایدیولوژی های مذهبی، هیچگاه ادعای کامل بودن و ایده آل بودن نکرده اند. دایما نقد شده، با خرد جمعی سنجیده و اصلاح می شوند. اگر مجموعه آنرا یک ساختمان بدانیم، انسانهای زیادی جان خود را از دست داده اند تا ذره ذره این بنا ساخته شود. خیلی بیراه نیست اگه بگوییم تک تک آجرهای این بنا نماینده انسانهای شریفی هستند که در این راه قربانی شده اند. حال چطور انتظار دارید که احکامی مثل سنگسار، قطع عضو، اعدام، چند همسری و … بسیاری احکام و عقاید ضد انسانی مورد احترام جوامع مدرن باشند؟! انسانهای امروزی نه تنها احترامی برای این افکار قایل نیستند، بلکه به آنها اعتراض هم دارند. جدا از روشنفکران انتظار دارید به این عقاید بدوی احترام بگذارند که دایما تکرار میکنید : باید به عقاید دیگران احترام گذاشت !؟
    پنجم:‌ به یاد داشته باشید که مهمترین دلیل تعصب بیش از اندازه شما به باورهایتان، حقانیت آنها نیست بلکه فقط و فقط یک چیز است: با این باورها و اعتقادات بزرگ شده اید. مغز کودک بستر مناسبی است برای هر آنچه که از ابتدا به او بیاموزید. اگر از دوران خردسالی دایما در گوش او تکرار کنید:‌ مسیح خود خداوند است که روزگاری برای نجات بشر به زمین آمد و سخت ترین شکنجه ها را متحمل شد تا به بشریت درس خداشناسی دهد. و در آخر هم از صلیب خود به عرش پرواز کرد، کودک این داستان را به عنوان جز لاینفکی از اعتقاداتش می پذیرد و این باور مقدس طوری در ذهنش نفوذ میکند که هیچ انتقادی را تحمل نکرده و آنرا توهین آمیز می داند. دلیل باور بی چون و چرای شما به مقدساتتان این است که در چنین بستری بدنیا آمده و بزرگ شده اید، نه اینکه تحقیق کرده و به این نتیجه رسیده اید که اینها بهترین باورها و تنها راه رسیدن به رستگاری هستند. شما هم اگر کوچکترین انتقاد، شوخی یا طنز را توهین آمیز تلقی میکنید، تنها به این دلیل است که از کودکی این عقاید در ذهن شما فرو شده بدون آنکه آلترناتیو دیگری داشته باشید. اگر در تایلند بدنیا آمده بودید، بودا برای شما همانقدر مقدس بود که در حال حاضر محمد مقدس است. و اگر در اسراییل بدنیا آمده بودید، عمیقا باور داشتید که خداوند در دفتر املاک و مستعلاتش برای شما یه تکه زمین به اسم سرزمین موعود کنار گذاشته که قرار است روزی آنرا بهر قیمتی بدست آورید!

  4. 2 کاربر از shaahani بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #133
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    مثال:
    عده ای عقیده دارند که رابطه جنسی با حیوانات هم یکی از لذتهای زندگیست پس هیچ اشکالی نداره و هر کسی خوشش میاد باید آزاد باشه تا باحیواناتِ مورد علاقه اش رابطه جنسی داشته باشه
    آیا این عقیده و این کار قابلِ احترامه ؟
    و یا کسانی که عقیده دارند هیچ حد و مرزی در رابطه ی جنسی با انسانها نباید وجود داشته باشه حتی با بستگانِ درجه یک و درجه 2 (پدر , مادر , خواهر , برادر , فرزند / عمه , عمو ,دایی , خاله , پدر بزرگ , مادر بزرگ ) و متأهلها
    این عقیده قابل احترامه ؟
    برای اینکه به هر کدوم از این عقاید احترام نگذارید باید «دلیل» داشته باشید. مثلا اینکه به شما (و یا دیگران) آسیبی بزنه اینکار. مواردی که گفتید به شما لطمه ای نمیزنند و هیچ دلیلی هم وجود نداره که بخوایم در مورد احترام گذاشتن یا نگذاشتن بهش بحث کنیم. یعنی اگر من به این موارد بخوام احترام بگذارم یا نگذارم اهمیتی نداره. مگر اینکه بی احترامی من بخواد تبدیل به اجبار و قانون بشه که اونوقت با توجه به اینکه به افرادی از جامعه بدون دلیل موجه لطمه میزنه باید در مقابلش ایستاد. در واقع مهم اینه که ما به افکار و اعمالی احترام بگذاریم که به نفع همه افراد هست یا به اونهایی بی احترامی کنیم که به ضرر انسان ها. ضرر و فایده نه از نگاه تخیلی و آسمانی بلکه با معیاری که بی طرفانه، منطقی و مطمئن هست.

  6. 3 کاربر از Mohammad Hosseyn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #134
    آخر فروم باز shaahani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    پست ها
    1,771

    پيش فرض

    من فکر میکنم اگه به این موضوع منصفانه و بی طرفانه نگاه کنیم ، بسیار ساده باشه و نیازی به بحث های پیچیده نداشته باشه .
    احترام به عقاید .
    عقاید جمع عقیده است ، یعنی فکر و نظر ، ایده و باور انسان ها .
    خب معنی ساده اون این میشه که به فکر ، نظر و باورهای انسان ها احترام بگذاریم .
    این رفتار به ظاهر متمدنانه از بنیان دچار مشکل است ، عقاید ، نظرات و ایده ها باید خودشان احترام بدست آورند ، با سنجیده شدن ...
    با به زیر تیغ سخت ترین انتقادات ، نقدها و تفکرات مخالف رفتن .
    اینجاست که عیار و ارزش یک عقیده بوسیله احترامی که در ذات خود اون عقیده وجود داره به وسیله عقل و منطق برای اون بدست میاد .
    عقیده و نظرات نیاز به احترام ندارند بلکه نیازمند نقد ، پرسشگری و سنجشگری هستند.

    اگه قرار باشه به تمامی نظرات احترام بگذاریم ، پس بشریت و تمدن چطور پیشرفت کنه ؟
    احترام به عقاید نه تنها یک رفتار متمدنانه نیست بلکه یک رفتار کاملا ضدبشری و به دور از تمدن است .

    مسئله بر سر این نیست که یک عقیده به ما و یا دیگران آسیب وارد میکند و یا خیر ،و سپس از روی این موضوع مشخص شود که باید به آن احترام گذاشته شود و یا خیر !
    مسئله این است که هیچ عقیده ای نباید محترم شمرده شود ! چون نظر است ، فکر و ایده و باور در ذهن انسان هاست ...
    هر تفکری ممکن است اشتباه باشد ، دلیلی برای احترام گذاشتن به تفکرات وجود ندارد ، برعکس دلیل های بسیار محکمی برای به چالش کشیدن آنها وجود دارد.

    تصور کنید من باور دارم که جانوران مختلفی به مانند خر میتوانند پرواز کنند و یا درگذشته پرواز میکردند .
    عقیده من تا زمانی که نتواند احترام عقل و منطق را بدست آورد و در ذات خودش دارای ارزش شود ، نباید محترم شمرده شود .
    حال اگر مجله ای در فرانسه تصویر من و یا پیشوای من را به چاپ رساند که در حال پرواز با یک خر پرنده است .
    آیا این موضوع باید میلیون ها نفر مثل من رو عصبانی کند و دست به حملات سنگین به سفارت های فرانسه در کشورهای مختلف بزنیم و یا وارد دفتر این مجله شویم و تمام آنها را به گلوله ببندیم که به عقاید من بی احترامی کرده اند ؟!

    اگر احساس میکنم در این جریان توهینی به من شده ، در اصل این ذات نظر و عقیده من است که من را از کرامت انسانی به پایین کشیده و مورد تمسخر قرار داده .
    این طبیعی است که دیگران نظرات من را مسخره بدانند و یا به آنها بخندند .
    شخصی که عقیده من را مسخره میکند ، میتواند بسیار دوست دار من باشد و از اینکه با آن عقیده من خودم را به تمسخر گرفته ام ، ناراحت باشد !
    همانطور که من آزادم به هرچیز مسخره عقیده و باور داشته باشم، دیگران هم آزاد هستند آن را مسخره بدانند.

    این موضوع برای بشریت بسیار اهمیت دارد و احترام گذاشتن به عقاید بشریت و تمدن انسانی را به عقب باز میگرداند ، به دوران زندگی در غار !

    اگر من باور داشته باشم که 2+2 برابر با 4 میشود و شخصی من را بخاطر باورم مسخره کند ، من احساس ناراحتی و یا عصبانیت نخواهم کرد به این دلیل که در انتهای ذهنم از ثبات کامل استدلالی بهره می برم.
    و یا اگر شخصی خلاف نظر من بگوید که کشور ایران در قطب شمال واقع شده است ، بخاطر ابراز عقیده ای خلاف نظر من ، عصبانی نخواهم شد و ممکن است احساس دلسوزی نیز برای آن شخص به من دست دهد.

    پس هر عقیده ، باور و نظری میتواند با ذات خودش احترام عقل را بدست آورد و نیازی به احترام گذاشتن به آن نیست .
    هرشخصی اندکی به سادگی بیاندیشد و بی طرفانه قضاوت کند به همین نتایج خواهد رسید .

    پس چرا موضوع احترام به عقاید تا این حد پرطرفدار شده و انواع افراد با ژست های متمدنانه از آن دفاع میکنن و حتی آن را از حقوق بشر می دانند !!
    خب پاسخ ساده است .
    عقاید و نظراتی هستند که نمیتوانند احترام عقل را بدست آورند و از پشتوانه استدلالی محکمی برخوردار نیستند و اگر به زیر تیغ نقد بروند خطاهای آنها اشکار می شود.
    بعضی از فلاسفه که بجای دنبال کردن واقعیت ، تنها به دنبال پیروزی در بحث و هدفشان به کرسی نشاندن حرف خود بوده و به اصطلاح سفسطه گر بوده اند میبایست راهی میافتند که در برابر پتک های مهلک عقل و منطق ، عقاید خود را حفظ کرده و ایمن سازند .
    به این گونه سفسطه و مغلطه احترام به عقاید را ابداع کردند .
    آنها به گونه ای زیرکانه اصل احترام به کرامت انسان ها را با سفسطه احترام به عقاید و مقدسات جایگزین کردند .

    به این شیوه هرزمان عقیده آنها از سوی مخالفین مورد نقد و یا تمسخر قرار میگرفت ، با ژست های متمدنانه مدعی می شدند که شخصیت آنها از سوی فردی که هتاک می نامند مورد اهانت قرار گرفته ، و به جرم اهانت به عقاید و یا مقدسات آن اشخاص را سلاخی می کردند.
    جرم و مجازات جدید ایجاد شده به خوبی از عقاید و تفکرات آنها محافظت میکند و باعث ایجاد ترس از به نقد کشیدن و به چالش کشیدن آن تفکرات شده است.

    اگر عقیده ای خوب باشد ، مقدس باشد و یا متعالی . این احترام میبایست با همان تفکرات انسانی و عقل و منطق نصیب آن عقیده شود.
    واضح است که هرشخصی در پیش خود میتواند بعد از سنجش عقیده ای را محترم شمارد ، که این میشود همان باور داشتن فرد به آن عقیده .
    اما آیا این درست است که عقیده و تفکری که از سوی شخص دیگری مسخره شمرده میشود و هرگز نتوانستنه احترامی در نظر آن فرد بدست آورد ، تنها به این دلیل که شخص دیگری به آن باور دارد ، آنرا محترم دانسته و آن شخص را مجبور کنیم که به آن احترام گذارد ؟

    یک فرد باید بتواند اگر عقیده و نظری را مسخره میداند ، آنرا نقد کند ، به چالش بکشد و مسخره بودن آن را ابراز نموده و مسخره کند !
    این عین تمدن است .
    باور داشتن به سفسطه احترام به عقاید ، عقب مانندگیست ، غار نشینی ست و ضدیت با بشریت و تمدن است .

    عقاید و نظرات همواره باید به شدت نقد شوند ، به چالش کشیده شوند و مسخره شوند ! این تنها راه پیشرفت بشر در زندگیست .

    اگر چیزی شایسته احترام است یا فکر میکنید مقدس است ، این فکر شماست که درصورت توانمندی میتواند بر دیگر تفکرات پیروز شود و احترام یا تقدسی در میان دیگر افراد بدست آورد ، در غیر اینصورت شایسته احترام از سوی دیگران نیست .

    همیشه بدانید که شخصیت و کرامت انسانی شما با عقیده ، نظر ، تفکرات و مقدسات شما متفاوت است ، همیشه هر تفکری ممکن است اشتباه باشد و راه پیشرفت در زندگی ، یافتن حقیقت و یا یافتن شیوه های جدید زندگی ، همین نقد و بررسی افکار دیگران است .

    تمسخر راهیست برای شکستن تقدس ها
    اگر چیزی دارای تقدس است ، خود ذات آنچیز باید این تقدس را در ذهن انسان ها بدست آورد .
    اما اگر یک نام گذاری ساده باشد و هرعقیده یا هرچیزی در این دنیا که نام مقدس به خود گرفت با سفسطه احترام به مقدسات از نقد و بررسی فرار کند و همواره خود را صحیح بداند و بخاطر آن اجازه هرکاری را به خود دهد ، این نمیتواند درست باشد و شک نداشته باشید انسان هایی هستند که به واقعیت عشق میورزند و فریب هزاران سفسطه به مانند این را نخواهند خورد .

    به عنوان مثال :
    این که یک خر بتواند پرواز کند ، از نظر عقل و منطق و علم مورد پذیرش نیست .
    حال مسلمانان عقیده دارند که پیامبر آنها سوار بر یک خر پرنده به دیدار خدا رفته است ؛ آنچنان که در قران در مورد آن نگاشته شده است.
    تا اینجا هیچ مشکلی وجود ندارد ، مسلمانان میتوانند چنین باور و عقیده ای داشته باشند.
    اما وقتی یک مجله این عقیده را مسخره میکند و تصویر پیامبر اسلام را سوار بر خر پرنده به چاپ میرساند .
    مسلمانان فریاد به ظاهر متمدنانه سفسطه احترام به عقاید سر می دهند !
    همانطور که آنان آزادهستند به وجود خر پرنده باور داشته باشند ، این مجله فرانسوی نیز آزاد است این عقیده را مسخره بداند .

    شاید عقل و منطق و تقدس در ذات عقیده آنان به قدری نبوده و توانایی نداشته که کارکنان این مجله نیز در ذهن خود این عقیده را درست شمرده و مورد احترام شود.

    به چالش کشیدن عقاید در ذات تمدن و پیشرفت بشری وجود دارد ، سفسطه احترام به عقاید با آن در تضاد است.
    اما جان انسان ها و حق زندگی آنها در حقوق بشر و عقل جمعی مردم جهان آمده است .
    حال اگر این مسلمانان بخاطر خشم به آن مجله فرانسوی حمله کرده و آن ها را به گلوله بسته و قتل و عام میکنند .
    این افراد را میتوان اشخاصی دانست که هیچ از تمدن و انسانیت و حقوق اولیه آنها نمیدانند . اشخاصی که بخاطر مسخره شدن عقیده شان فتوای مرگ صادر میکنند و هر آنکس را که مخالف عقیده آنهاست ؛ سلاخی میکنند .
    این اشخاص هستند که باید از دیدگاه انسانیت و تمدن انسانی مورد بازخواست قرار گیرند .

    شخصی که عقیده ای را مسخره میکند ، هیچ کاری در تضاد با تمدن بشری و یا ضد حقوق انسان ها انجام نداده است. تازه او به تمدن و پیشبرد بشریت کمک کرده است .
    از این رو وی شخصی نیست که در نظر عقل جمعی مردمان این کره خاکی میبایست مورد محاکمه و سرزنش قرار گیرد.

  8. #135
    كاربر فعال اتومبیل، متفرقه، سبک زندگی MOHAMMAD_ASEMOONI's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زمین پهناور خدا (أرضُ اللّٰه الواسعة)
    پست ها
    9,738

    پيش فرض

    سلام بر همگی و ممنون از مطالبتون

    از همون ابتدای تاریخ بشریت, اخلاف بوده بین مردم درباره ی خیلی چیزها مثل:
    صحیح و غلط , حق و ناحق , قانونی و غیرقانونی , عدل و ظلم , شرعی و غیرشرعی , حلال و حرام , لیستِ ارزشها , لیستِ اولویتها , تعیینِ تخلّف , تعیین نوع مجازات و مقدارش و غیره
    آدمها با هم فرق دارند در میزانِ علم و دانش , وجدان , هوش و ذکاوت , قدرتِ تفکّر , نوع منافع و مقدارش , رحم و مروت , خوب بودن یا بد و پلید بودن و غیره
    برای همینه که مردم با هم اختلاف دارند در اون چیزها که ذکر شد
    یکی حاضره برای گوشت خوک کلی پول بده. یکی اگر از گشنگی بمیره حاضر نیست ارش بخوره
    یک جا میشه 4 تا زن گرفت با رعایت عدالت و اخلاق و مسائل مالی و غیره
    یک جا اگر زنِ دوم بگیرید 20 سال زندان میشید مثل امریکا

    یک جا معشوقه گرفتن جُرمه
    یک جا میشه 100 تا معشوقه گرفت و از همشون هم بچه دار شد .حتی مرد متاهل . زنش هم اگر شکایت کنه بهش میگن دوست نداری برو تقاضای طلاق بده . شوهرت همینه
    یک جا اعدام ممنوعه یک جا مجاز با شروط لازم
    یکی از علتهای مهاجرت همینه . یعنی بعضیها هدفشون از مهاجرت اینه که برند جایی که قوانین و مقرراتش براشون قابل قبوله .
    فقط یک "معیارِ صحیح" وجود داره برای تعیین حق و ناحق و ظلم و عدل که در این سایت جای مطرح کردنش نیست
    علاقمندانش میدونند کجا به اون معیارها دست پیدا کنند

    ضمناً رفتار اکثریت دلیل بر درست بودنش نیست . مثلا یک جا اکثر مردم سیگاری یا الکل خور باشند . این دلیل بر درستی کارشون نیست
    باید به اون معیار صحیح توجه داشت تا بشه حق و ناحق و ظلم و عدل رو تشخیص داد و ارزشهای آدم و اولویتهاش صحیح باشه

    ==================================
    وقتی چند نفر دانششون و میزان عقل و هوششون و وجدانشون و ارزشهاشون و اولویتهاشون و نگرششون به دنیا و زندگیِ ذنیا با هم فرق داره مسلماً با هم اختلاف دارند در تعیین کار صحیح و غلط , قانونی و غیر قانونی , زشت و ناپسند و صحیح و غیره

    ===================================
    صرفه جویی های میلیونی در هزینه های خودرو و زندگی
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  9. این کاربر از MOHAMMAD_ASEMOONI بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #136
    پروفشنال Masoud-2014's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2013
    پست ها
    841

    پيش فرض

    عقیده ای که به پوچی میگراید نتنها شایسته احترام نیست بلکه باید سرکوب و محو بشه

  11. این کاربر از Masoud-2014 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #137
    آخر فروم باز shaahani's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    پست ها
    1,771

    پيش فرض

    اگه بشه اسم نظرات اشخاصی که به خدا باور ندارند رو پوچ گرا گذاشت ...
    هرچند که این یک مغلطه مسخره برای سعی در خراب کردن ایده ای بزرگ است و اشخاصی که این ایده را دارند معنا و مفهوم های بزرگی در زندگی خود خلق کرده اند ، و شاید در طرف مقابل پوچ گرای واقعی دینداری باشد که زندگی خود را به مفتی هرچه تمام تر و بدون هدف از کف میدهد ، انهم با واقعی انگاشتن افسانه ها و داستان های هزاره های پیشین و توهم انکه زندگی پس از مرگی وجود دارد و میتواند بلاخره روزی ، به اندازه یک روز هم که شده زندگی کند! .
    اما بیاید این مغلطه را قبول کنیم و بگویم بی خدایان همگی پوچ گرا هستن . و لازم است عقیده آنها از بین برود
    در این موضوع نیز فکر میکنم یک عقل سلیم به این نتیجه برسد که توهین کردن به خود اشخاص و نه عقاید آنها ، یا تجاوز به مال و جان آنها نمیتواند راه بجایی ببرد و موجب از بین رفتن این عقیده شود .
    یک عقیده در عیار عقل سنجیده می شود ، آنرا تحت آزمون های مختلف قرار میدهند و نتیجه گیری میکنند .
    اینگونه است که عقاید با عیار عقلانیت کمتر از بین رفته و عقاید عقلانی تر باقی خواهند ماند ، پس راه متمدنانه آن مباحثه و تبادل نظر و گفتگو است .
    با این نظر یک پوچ گرا کیست ؟ اشخاص زیادی از جمله به عنوان مثال پروفسور ریچارد داوکنیز یک زیست شناس بریتانیایی که موفقیت های گسترده علمی داشته است .
    برای اینکه عقیده او را به چالش کشید میبایست ابتدا به دقت وسواس گونه ای عقاید و نظرات او را بررسی کرد و از آنها اطلاع یافت .
    راه آن مطالعه کتاب های او از جمله پندار خداست یا آموختن علم ابتدایی فرگشت از کتابهایی چون "فرگشت و ژنتیک -بهنام محمدپناه" و همینطور مشاهده بیشمار مستند های ویدیویی ساخته شده او .
    پس از آگاهی دقیق و علمی از نظرات او ، میتوان پاسخ هایی مناسب ارائه کرد ، و در جوامع علمی و پس از آن در جوامع مردمی به نقد صحیح پرداخت .
    قضاوت نهایی را عقل های سنجشگر خواهند کرد و رفته رفته نظرات صحیح تر انتخاب خواهند شد .
    یا اشخاص دیگری مثل پروفسور علی نیری ، پروفسور لارنس کرواس و بسیاری دیگر

    اگر جامعه دینداران و خصوصا مسلمانان با پدیده ای روبرو شده اند که هر روزه تعداد بیشتری از آنان بجای حفظ عقاید خودشان ، به قول شما پوچ گرا می شوند این است که رعایت روش مقابله و مبارزه با عقاید اشتباه را به روش عقلانی و متمدنانه نمیکنند .
    با فریاد زدن ، توهین کردن ، انجام قتل و کشتار ، حمله به سفارت این و آن و حمله به اشخاصی که عقاید مخالف آنها دارند ، هرگز موفقیتی بدست نخواهد آمد.

    عقاید هوشمندانه ای که عقل و منطق بیشتری پشت آنها نهفته باشد در نهایت خواهند ماند و شمار زیادی از عقاید نیز منسوخ خواهند شد و به تاریخ خواهند پیوست .
    باز هم به موضوع تاپیک می رسیم ، هرعقیده ای عیار و ارزش خودش در خودش نهفته است و تنها این عیار و ارزش است که میتواند احترامی پیش انسان ها بدست آورده و یا احترام خویش را از دست دهد.
    این که بخواهیم به عقاید احترام بگذاریم ، بزرگترین خطا در اندیشه بشری است و بجای گفتمان و مباحثه ، راه جنگ خون ریزی و کشت و کشتار متعصبانه یا نژادپرستانه را باز خواهد کرد ، که انسان را به جای موجودی انسانی به سمت حیوان هایی جنگ طلب و طالب خون خواهد برد.

  13. #138
    پروفشنال Masoud-2014's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2013
    پست ها
    841

    پيش فرض

    جالبه این دست افراد تو تک تک کارهاشون تو زندگیشون هدفی رو دنبال میکنن و از هدف چی میخوان؟ خب نتیجه و منفعت

    ولی از کل زندگیشون چی؟ چه سرانجامی؟ مرگ بی ثمر ... چرا چرا یه ثمری دارن واسه کرم ها و هزارپاها و عقربها و بقیه حشرات چندش آور ...
    از اونا نتیجه میخوان ولی از کلش نه

    مجموعه هدف های کوچیک و بزرگ دوران زندگی زمینی = هیچ و پوچ

  14. این کاربر از Masoud-2014 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •