بازم سریالای ایرانی شعور مخاطبو بردن زیر سوال؟
خوب شد نتونستم ببینم ......
بازم سریالای ایرانی شعور مخاطبو بردن زیر سوال؟
خوب شد نتونستم ببینم ......
«هوش سیاه» در میان گلههای کارگردان و تهیهکننده تقدیر شد
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مراسم تقدیر فرمانده نیروی انتظامی از عوامل سریال «هوش سیاه»، با گلههایی از سوی کارگردان و تهیهکننده همراه بود.
*** گله از نیروی انتظامی در جلسات خصوصیتر
به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا، سید مرتضی فاطمینویس، تهیهکننده مجموعه «هوش سیاه» با اشاره به اینکه امنیت مهمترین نعمت است و احساس امنیت قاعدتا از خود امنیت مهمتر است، گفت: «هوش سیاه» در این راستا تلاش کرد احساس امنیت را به مردم القاء کند.
وی در ادامهی صحبتهایش به ویژگیهای سریال «هوش سیاه» و روند تولید و محتوای آن نیز اشاره کرد و گفت: بیش از 150 لوکیشن اصلی در این سریال وجود داشت. همچنین بیش از 30 هنرور نیز در این سریال ایفای نقش کردند. لوکیشن زندان نیز از جمله اتفاقات مهمی بود که برای اولین بار ساخته شد و به عقیدهی من این سریال در سطح سریالهای الف ویژه کار ویژهای است. همهی اینها یک دلیل داشت و آن اینکه مردم احساس کنند پلیس هوشمند است.
وی در ادامه همچنین با اشاره به گلهای که از نیروی انتظامی در قبال همکاری با ساخت این سریال مطرح کرده بود، گفت: دوست داریم جزییات خیلی رسانهیی نباشد. امیدوارم در جلساتی خصوصیتر بیشتر در ارتباط با جریان ساخت این سریال و چالشهایی که به وجود آمد، صحبتهایی داشته باشم.
*** مسعود آبپرور: ذهنم تلخ است
مسعود آبپرور، کارگردان این مجموعه نیز که در مراسم تقدیر حضور داشت، در صحبتهایی که برایش نیز ناخوشایند بود، گفت: ذهنم تلخ است و تلاش میکنم از این تلخیها فاکتور بگیرم اما به گروه سازندهی «هوش سیاه» تبریک میگویم به دلیل این که در این ایام مردم بعد از مدتها سرور ملی را احساس میکردند و سهم کوچکی بود که خانوادهی «هوش سیاه» داشت. از اعتماد زیادی که به بنده شد، حداکثر استفاده را کردم اما ای کاش پیچ آخر را نیز میگذاشتم تا سکان سریال در دست خودمان باشد.
آبپرور در ادامهی صحبتهایش خطاب به احمدی مقدم گفت: ادامهی ساخت «هوش سیاه» را برای واریثینمان گذاشتم.
وی ادامه داد: یک محصول ملی شکل گرفت که حاصل زحمات خیلی زیادی است. پلیسی که در این سریال مشاهده شد روشنگری و آیندهنگری را ترویج داد. با توجه به اینکه از سال 74 در عرصهی کار رسانهیی هر کاری که کردم اختراع رسانهیی بوده است.
او همچنین به برخی از این اقداماتش اشاره کرد و گفت: ساخت ویدئو کلیپ، اولین تلهفیلمها از جمله اقداماتی بوده است که قادر به انجام آن بودهام و فکر میکنم اختراع رسانهیی بوده است.
این کارگردان همچنین در توضیحاتی گفت: امنیت را جزو وظایف خودم میدانم و راجعبه آن تلاش میکنم و میجنگم.
***
حسن اسلامیمهر همچنین از جمله مدیرانی بود که در این مراسم حضور داشت.
این مدیر اسبق سیمافیلم که مجموعهی «هوشسیاه» در زمان مدیریت وی ساخته شد در توضیحاتی ضمن تشکر و قدردانی از تیم تولید مجموعهی «هوشسیاه» توضیحاتی در زمینهی طرحهای مربوط به جرم و نیروی انتظامی و مجرمین ارائه داد و گفت: «پلیس جوان»، «جرم و مجرمین»، «جرماولیها» از جمله طرحهایی هستند که سیما فیلم نسبت به ساخت آن پیشنهاداتی را مطرح کرده است.
***
آرش قادری، نویسندهی مجموعه «هوشسیاه» نیز در این مراسم مورد تقدیر قرار گرفت و در توضیحاتی گفت: معمولا زمانی که کار خوب میشود همه دور هم جمع میشوند. ساخت این مجموعه زحمت همه بوده است و من از نیروی انتظامی تشکر و قدردانی میکنم به جهت این که زمانی که دسترسی به پرونده و اطلاعات خاصی نداشتم به آنجا مراجعه میکردیم.
*** هوش سیاه 50 پیام داشت
در بخش دیگری از این مراسم فاطمینویس، مدیر طرح و برنامه در سخنانی گفت: پلیسی که در این سریال ارائه شد پلیس توانمند، هوشمند و پلیسی بود که پیشگیری میکرد حتی متهم را در زندان هم رها نمیکرد.
وی ادامه داد: این مجموعه اطلاعات فراوانی را به مخاطبان ارائه داد و 50 پیام داشت. البته در این شرایط سخت و با مشکل بودجهای که وجود داشت، گروه موفق شدند آن را به تولید برسانند. در حالی که ساخت در شهر تهران به این راحتی نیست. البته اگر وقت بیشتر در اختیار این کار قرار میدادند، بیشتر دیده میشد.
به گزارش ایسنا، در پایان این مراسم که در محل فرماندهی ناجا برگزار شد، از عوامل مجموعهی «هوش سیاه» تقدیر شد. همچنین از مدیر شبکه سه، مدیر جدید سیمافیلم، مدیر گروه مطالعات فرهنگی صداوسیما و حسن اسلامیمهر (مدیر سابق سیمافیلم) تقدیر شد.
در بخشهایی از این مراسم نیز بخش هایی از سریال «هوش سیاه» جهت بازبینی پخش شد و در حین پخش بود که سیستم تصویری مونتیور با مشکل مواجه شد و با واکنش مسعود آبپرور مواجه شد که این سریال بدون کیفیت پخش میشود، بهتر است پخش آن قطع شود.
_______
ادمین: هزینه ی تبلیغات در صدا و سیما به صورت ثانیه ای حساب می شود و حدوداً ثانیه ای 60 میلیون تومان است!
اگر فقط پول 3 بار تبلیغ کرم حلزون که هر دفعه حدود 30 ثانیه است به ساخت سریال هوش سیاه اختصاص داده می شد...
شما بگید چی می شد!
توضیح فنی نحوه فرار کامران (جمشید کاظمی) از زندان مرکزی هوش سیاه از زبان مهرداد صالح
بنام خدا
در پی سوالات بسیار در رابطه با نحوه فرار کامران از زندان و شبهات پیش آمده متنی فنی و در سطح متوسط به بالا تقدیم حضور میشود، لازم به توضیح است که هوش سیاه دورهی آموزشی امسیآیتیپی میکروسافت یا سیسیاناِی سیسکو نبود، دانشش نزد ما بود اما باید دٌزی از تکنولوژی به جامعه تزریق میشود که اٌور نباشد! در این متن هم این دٌز رعایت شده و امیدواریم با فرومهای تخصصی قیاس نشه!
برای این که تو فضای کامران قرار بگیریم باید خودمون رو یک زندانی تصور کنیم، با محدودیت های زندان، پس کلاً باید به چیزهای کهنه، و ازکار افتاده، نرم افزارهایی که هیچ وقت سراغشون نمیریم و... فکر کنیم و با اون ها باید کار رو پیش ببریم، همینطور میدونیم از بیرون هم محاله که چیزی بتونه به داخل زندان نفوذ کنه، چون چندین لایه امنیتی در پیش هست، پس دنبال امداد غیبی هم نباید باشیم. یک زندان داریم که از تجهیزات جدید تو بخش اداریش استفاده میشه و کارمندان اون دایم در حال رفت و آمد در این بخش هستند.
در بخش اداری از وایرلس هم برای ارتباطات استفاده میشه. در زندان، زندانیها دنبال چیزهایی هستند که به چشم نیاد، ابزارآلات کوچکی به راحتی قابل پنهان کردنه، در بحث ارتباطات، وایرلس برای کامران همین حکم رو داره و ایده آله پس به سراغش میره!
علم مخابرات علم جدیدی نیست، در جنگهای جهانی از بیسیم و رادیو استفاده میشد، پس امروز هم پیرو آن زمان از اونها استفاده میشه، تولید فرکانس و دریافت فرکانس و تبدیل اونها جزو موارد پایهی الکترونیک و مخابرات به حساب میاد، پس کامران دنبال کتابهای مخابراتیه.
برای ساخت یک فرستنده و گیرنده نیاز به حدود 15 قطعهی الکترونیکی داریم. این قطعات در مدارهای دستگاهای قدیمیتر یافت میشوند، پس کامران باید دنبال لوازم قدیمی میگشت تا قطعات مورد نیاز رو انتخاب و مونتاژ کنه، در این حال دیده میشد که کامران در تخت خواب خود قطعاتی را کنترل و از سلامت اونها مطعمن میشه، و برای این که بتونه بدون دردسر اونها رو حمل کنه به صورت طبیعی استتار میکنه و مثلاً داخل پسته قرار میده.
در این حال از مهندس اشراقی که تخصصش مخابراته کمک میگیره، در سلول میبینیم که دربارهی ساختار شبکهی زندان صحبت میشه، یک ساختار قوی و منسجم با اصول طراحی شبکه های وایرلس، با توجه به وسعت زندان از چند ریپیتر (تکرارکننده) برای روت کردن استفاده میشه، گاهی هم بریدج (پل) زدن تا به صورت پوینت تو پوینت (نقطه به نقطه) ساختمانهای زندان رو به هم متصل کنند.
در طراحی شبکههای وایرلس یک اکسس پوینت به عنوان اکسس پوینت مادر یا مین در نظر گرفته میشه که با دادن مک آدرس اون به بقیه اکسس پوینتها میتونیم اونها رو به عنوان ریپیتر تعریف کنیم، در این حالت وقتی آنتن دهی یک اکسس پوینت مثلاً 100 متر باشه ما میتونیم در شعاع 150 متری یک اکسس پوینت دیگه رو قرار بدیم تا با همپوشانی سیگنالها 100 متر دیگه به آنتن دهی اولیه اضافه کنیم، پس در فاصلهی 250 متری هم ما آنتن خواهیم داشت و همینطور میتوانیم با اضافه کردن ریپیتر این مقدار رو تا حدود 5 برابر افزایش بدیم. البته شیوههای جدیدتری هم برای پوشش وجود دارد که از حوصلهی این متن خارجه.
خوب پس کل فضای اداری به این صورت ساپورت میشد. اما تبادل اطلاعات در این شبکه به چه صورت بود؟
زیرساخت شبکهی زندان کابلی است، برای اتصال وایرلس به شبکهی کابلی کافی است به مین اکسس پوینت یک کابل لن و از طرف دیگه به یک سویچ متصل باشیم، از آن زمان به بعد روترها کار خود را شروع کرده و به شبکهی کابلی زندان و درنتیجه به سرورها و کامپیوترهای بخش اداری متصل میشویم.
برگردیم به سراغ کامران، اون داره سعی میکنه کارت شبکه وایرلس درست کنه، اون در ابتدا قصد داره به اینترنت متصل بشه، پس به دنبال موبایل میگرده تا بتونه از طریق جیاسام به اینترنت متصل بشه، تا این که باخبر میشه غیر از بخش اداری تمام باندهای جی اس ام و ... با جمر مختل شدن، جمر دستگاهیه که با انتشار فرکانسهای معکوس اختلال در شبکههای وایرلس و موبایل ایجاد میکنه، پس قبلاً مسوولین آیتی زندان به این هم فکر کرده بودن، کامران میدونه که باید در بخش اداری این کار رو انجام بده تا از جمرها در امان باشه، پس نقشهی انبار رو از هم سلولیش میگیره تا نزدیکترین جا به بخش اداری رو تعیین کنه، همزمان در حال ساخت کارت شبکه وایرلسه، فلش مموری رو از سرباز میدزده و از اون مصرف دوگانه میکنه، هم برای انتقال درایورهای مورد نیاز جدید کارت شبکه از کامپیوتر کتابخانه که به صورت پیش فرض در ویندوز تعبیه شده و همینطور درایورهای یو اس بی تا اونها رو به هرجا که خواست انتقال بده.
کامران به کامپیوتر کتاب خونه میرسه، کتاب خونه هم جمر داره، پس امکان ارتباط به اینترنت از این طریق نیست، کامران درحال نوشتن برنامهی کتابداری دیده میشه، تنها نرم افزار کامران نوتپد بود و هیچ نرم افزار دیگهای در اختیارش قرار نمیگیره، راحتترین زبان برنامه نویسی با نوتپد اچتیامال است! یادمان باشد که در زندان هستیم و از پکهای 24 دیویدی با تمام نرم افزارهای تخصصی خبری نیست پس اچتیامال برای زندان کافی است، چرا که با یک فرم ورود اطلاعات و یک دیتا بیس به صورت فایل تکست میتونیم یک کار قابل قبول انجام بدیم.
حالا کامران چطوری باید فرار کنه؟ مثلاً یک قرار خارج از زندان با دوستانش و چیدن نقشهی فرار، پس برای این کار نیاز به یک فرم ارسال ایمیل داره که به محضی که به اینترنت متصل شد بتونه فوراً پیامش رو مخابره کنه، پس دیده می شد که گاهی کامران رو یک فرم پست اسامتیپی و پاپ3 کار میکنه و اون رو داخل فلش میریزه، کار کردن رو فرمهای تحت وب نیاز به مرورگر داره و با توجه به کار خلافی که کامران انجام میداد دیده میشد که فرم را داخل فلش کپی و فقط یک فولدر رو از ریسنت فایل ها پاک کرده و هیستوری مرورگر رو کلین می کنه.
چک کردن کامپیوتر توسط بخش آی تی به صورت روزمره انجام می شد، اما چون مامورین مطمعن بودن که کتابخانه دارای جمر است و هیچ ابزاری تحت اختیار زندانی نیست خیلی سر سری از آن می گذشتند و کار به جستجوهای پیشرفته با نرم افزارهای میکرو رکوردر یا کیلاگر نمیرسید، روزمرگی و انجام کارهای روتین گاهی انسان رو دچار تنبلی میکنه، حتی یک مامور رو!
کامران در انبار دیده میشه، پر از کامپیوترهای خراب و قطعات اونها، برای افرادی که کامپیوتر اسمبل کردن قابل درکه، که میشه از هر کیس یک قطع رو برداشت و یک کامپیوتر اسمبل کرد، اما نصب ویندوز و درایورها در زندان و در اون شرایط معضلی به حساب میاد! پس کامران دنبال چندین هارد دیسک میگرده و دیدیم که سه تا از هاردها خراب بودن و یکی درست بود، برای شناخت هارد میبایست به بایوس مراجعه کنه تا ببینه که هارد دیتکت میشه یا نه، و اگر نه رو جامپرهای هارد کار کنه تا مستر و اسلیوشون رو تنظیم کنه. هارد شناسایی میشه و ویندوز بالا میاد! اما چطور؟!؟
یه فلاش بک بزنیم به تاریخچهی این کامپیوترها، اینها قبلاً ابزار کار کارمندان بخش اداری بودن، و شاید چند سالی مثل ما خیلی منطقی از کامپیوترشون نگهداری میکردن تا روزی که به مشکل سخت افزاری برخوردن، مثلاً اشکال در رم، که ممکنه باعث ریست و هنگ پی در پی بشه، کارمند به بخش آیتی زنگ زده و تکنسین بالاسر سیستم حاضر میشه، رم خرابه و باید عوض بشه، همینطور 5 سال از عمر کامپیوتر گذشته و رم، با اون پین پیدا نمیشه یا سخت پیدا میشه، به بخش مالی اعلام میشه و برچسب اموال کنترل میشه و با توجه به استهلاک 5 ساله و این که ناوگان زندان درحال آپدیت شدنه تصمیم میگیرن سیستم رو از رده خارج کنن و یک سیستم جدید به کارمند اختصاص بدن، با توجه به استهلاک 5 ساله ارزش ریالی زیادی برای سیستم قدیم درنظر گرفته نمیشه و بنابراین کامپیوتر به انبار ضایعات و نخالهها انتقال پیدا میکنه تا بعد از جمع شدن نخالهها به صورت کیلویی به فروش برسه و این برگ برندهی کامران بود. پس روی این سیستم ویندوز نصب بوده و همینطور احتمال نصب بودن نرم افزاری مثل فوتوشاپ! چرا که درصد بالایی از کاربران ایرانی پس از نصب ویندوز به صورت پیش فرض فوتوشاپ نصب میکنند، حتی اگر لازمشان نباشد!!! پس این احتمال احتمال بالایی است و گروه فیلمسازی از آن بهره برد.
حالا کامران کامپیوتر دارد، و نزدیک فضای اداری است.
تعریف درستی از استفادهی شبکهی وایرلس زندان نزد کارمندان نبود، چون رییس زندان با تکنولوژی جدیدی رو برو بوده ترجیح میده این ابزار نزدیک به خودش یا در اطاق خودش باشه! برای اتصال به شبکهی زندان نیاز به پسورد وایلس داریم، به دست آوردن پسورد وایلس از طریق ماموان زندان امری محاله، -- کردن اون هم با توجه به نداشتن نرمافزارها و ابزارهای به روز از اون نشدنی تره، ورود به پرتال زندان نیاز به ورود اطلاعات داره که اون هم با چند لایه فایروال کنترل و مهار شده، پس کامران راه سختی در پیش داره.
نامههای بخش اداری به صورت پیدیاف در میومده تا کارمندانی که با لپتاپ و تبلیتهاشون در حال تردد بودن بتونن از اون ها استفاده کنن، چراکه پورتال زندان محدود به مک آدرس تعدادی کامپیوتر مستقر در زندان و از پیش تعریف شده بود و وقتی افراد با کامپیوترهای دیگه وارد میشدند اجازه ورود به پرتال و رسیدن به کارهای روزمره رو نداشتن، این محدودیت باعث میشه تا یک شبکهی شیرنگ فولدری درست کنن و یکی مامور میشه فایلها رو داخل فولدرها بزاره و یا برداره، یک اشتباه ساده که در 80% شبکههای شرکتها و ادارات دیده میشه!
پس ورود به شبکهی وایرلس زندان و ارسال و دریافت اطلاعات به پرتال توسط کامران امری محال بود، اما در پروسهی پرینت آیپی و پورت پورتال در زیر نامهها پرینت میشه، حتماً افرادی که از وب سایتی پرینت گرفتن این رودیدن، البته کامران هم این رو دیده! زمانی که نامههای دادگاه به دستش داده میشد، پس شد دو تا اشتباه، اول شیرینگ فولدری بدون پرمیشن و دوم درج آیپی و پورت در زیر نامه اون هم تو محیط زندان.
کامران در انبار، در حال راه اندازی کارت شبکهی وایرلسی که با کمک مهندس اشراقی (مهندس مخابرات) ساخته بود دیده میشه، میدونیم که فرکانس 2.4 تا 2.4835 فرکانس آزاد هستند و فیری لایسنس به حساب میان، کامران هم در همین رنج باید به اکسس پوینت کانکت میشد، البته اگر لازم بدونه به کل استانداردهای اف سی سی رو زیر پا میزاشت چون اینجا زندانه، همون جایی که دو سال طول کشید تا یک پروفیل شماره 4 رو ببره و الان هم 20 دقیقه وقت داره.
بلاخره به اکسس پوینت کانکت میشه و منتظره تا کتابدار کارشو انجام بده.
سومین اشتباه رو رییس زندان کرد و کتابدار زندان رو در کنار مین اکسس پوینت تنها گذاشت، و اون هم باتوجه به تهدیداتی که شده بود کار کامران رو راحت کرد.
کامران هیچ نرم افزاری همراه ندارد، پس محیط کامند نجات بخش است، میدونیم که اکسس پوینت های سیسکو وقتی ریست میشن در حالت دی اچ سی پی قرار میگیرن، و از رنج 192.168.1.1 شروع به آی پی دادن می کنند، همزمان تعدادی از کاربران بخش اداری در حال استفاده از وایلس هستند، مثلاً 40 نفر.
کتابدار اکسس پوینت را ریست کرده و تمام ریپیترها کلاً از شبکه خارج می شوند و مثلاً 34 کاربر از شبکه قطع می شوند، اما 6 کاربر مستقیم از مین اکسس پوینت آی پی گرفته اند حدود 2 دقیقه طول می کشد تا اکسس پوینت بوت شود، در این فاصله کامران چند پنجره کامنت باز کرده و شروع به گرفتن پینگ از آی پی 2 به بالا می کند به امید این که یکی جواب دهد، همزمان کارت شبکهی 6 دستگاه با توجه به اتو آی پی بودن، اوتو ریپیر شده و از اکسس پویت آی پی جدید میگیرند همینطور کارت شبکهی کامران.
پس یک شبکهی داخلی شامل یک اکسس پوینت و 4 یا 5 کامپیوتر تشکلیل می شود و یکی از کامپیوترها همان است که فولدر شیر در آن درست شده، یک امر بسیار بدیهی و ساده، بدون این که بخواهیم تکنیکهای خیلی سخت رو پیاده کنیم، کامران وارد شده و با دیدن تعدادی از نامههای محرمانه و تغیر اون با فوتوشاپ نامهی فرار خودش رو درست و در فولدر روز نامهها قرار داد.
در کمتر از20 دقیقه...
به یاد داشته باشیم که کامران هیچ جا رو -- نکرد و هیچ وقت هم به پورتال زندان و اینترنت دسترسی پیدا نکرد!
صبح کارمندان بخش اداری در سرکارهای خود هستند، ترکیدهگی لوله مزید برعلت شده و نامه رو طبق روال هر روزه و کارمندوار پیش رییس برده و رییس هم با توجه به ذهنیت قبلی کاملاً آماده بود تا با این نامه مواجه بشه، و کامران به این صورت از زندان فرار کرد...
به این صورت یکی از هایتک ترین فرارهای از زندان، به جمشید کاظمی یا کامران بوریایی تعلق میگیره.
مهرداد صـــالح
مشاور آیتی و ماهواره سریال هوش سیاه
اینم تموم شد رفت
من قسمت آخرش یجایی بودم که نتی در کار نبود!
اومدم اینجا نظرات خوندم یه لحظه شک کردم پایان سریال خیلی خوب بود
انصافا پایان سریال خوب بود چند قسمت قبلش اگه یادتون باشه
کامران به عموش گفت وقتی بچه بودم منو تو دریا رها کردی و ...
الان بهترین شناگر شدم و آخرش هم که ...
کجاش بد تموم شد اگر ادامه داشته باشه از همونجا فرار کامران نشون میدن
اگرم ادامه نداشت خوب همگی نابود شدن دیگه
ولی به احتمال زیاد ادامه داره...
دوستانی که به پایان این فصل معترضن
اگه سریال شیاطین داوینچی ببینن چی میگن؟
پایان فصل 1 هیچی جمع بندی نشد
{البته سریال فوق العاده ای حتما ببیندش}
یا دفترچه خاطرات خون آشام پایان هیچ کدوم از فصلاش خوب نبود
باز هوش سیاه پیش این دوتا پایانش(حتی اگه ادامه نداشته باشه) عالی بود
{البته مقایسه این سریالا باهم واقعا ....}
آخه اين پايان خيلي مسخره بود. پليس تركيه مگه احمقه كه رئساي كل گروهاي تروريستي رو با آر پي جي بزنه دد كنه بفرسته هوا ؟ همين پژاك و پ.ك.ك رو فقط سربازا و نوچه هاشونو ميكشه افسرا و بلندپايه ها رو كوماندو ميفرسته دستگير ميكنه. ممكن نيست پليس تركيه همچين كار احمقانه اي بكنه.
كلا پايان سريال غلط بود. حالا شايد بگن كه مثلا پليس تركيه آر پي جي رو به قايق رئيس ها شليك نكرده به محافظاشون شليك كرده ....
به هر حال اينجور حمله كردن به رئساي باندهاي تروريستي هيچ جا اتفاق نميافته همشون رو دستگير ميكنن هميشه.
کسی آخرش فهمید این صدای جیلیز ویلیز که روی 0 و 1 های روی مونیتور آگاهی دیده میشد واسه چی بود خدایی؟اصلا اون 0 و 1 ها چی بود!!!
راستی هوشی 1 رو داره از Ifilm میزاره.2 اش رو هم از پی ان تی وی.
سلامنوشته شده توسط mojtaba2321 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هوش سیاه یک چه ساعتی از آی فیلم پخش میشه؟
هرروز ساعت 18 و سی دقیقهنوشته شده توسط payam178 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام
دوستان هوش سیاه 3 ایا ساخته میشه ؟ واقعا سریال قشنگی بود. از این جور سریال ها خیلی خوشم میاد .
اصلا کل سریال غلط بود اومده بودن از تغییر متغیر پلیس ایران بجای وزارت اطلاعات استفاده کرده بودند
تمامی مسائل بمب گذاری و مسائل سیاسی حل اون بر عهده وزارت اطلاعات است
در ثانی فقط وزارت اطلاعات به مرکز ارتباطات رادیویی کشور دسترسی داره
کل سریال از ریشه غلط بود
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)