نام |
ریشه نام |
معنی و شرح نام |
هاتف |
عربی |
نوا دهنده ای که صدایش شنیده شود، اما خودش دیده نشود، سروش، نام شاعر معروف قرن دوازدهم، هاتف اصفهانی |
هادی |
عربی |
هدایت کننده، راهنما،از نامهای خداوند،از القاب پیامبر(ص) و امام علی نقی(ع) |
هارون |
عبری |
معرب از عبری کوه نشین، نام برادر موسی(ع) |
هاشم |
عربی |
نام جد پیامبر(ص) |
هامان |
یونانی |
معرب از یونانی، مشهور، نام وزیر اخشویروش |
هامون |
فارسی |
زمین هموار و بدون پستی و بلندی، نام دریاچه ای در سیستان |
هامی |
فارسی |
سرگشته و حیران |
هانی |
عربی |
مرد دلسوز و مهربان – نام چندتن از مشاهیر عرب |
هدایت |
عربی |
راهنمایی کردن به مسیر درست، ارشاد، نویسنده نامدار قرن چهاردهم، صادق هدایت |
هرمز |
فارسی |
نام روز اول از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام ستاره مشتری، نام یکی از پادشاهان ساسانی |
هژبر |
فارسی |
شیر |
همایون |
فارسی |
خجسته، مبارک، فرخنده،از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی مشهور به زرین کلاه در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی |
هوتن |
فارسی |
نیرومند، خوش اندام، نام پسر ویشتاسب پادشاه هخامنشی |
هوشنگ |
فارسی |
از شخصیتهای شاهنامه، نام فرزند سیامک پادشاه پیشدادی |
هوشیار |
فارسی |
دارای هوش، باهوش،خردمند، عاقل |
هومن |
فارسی |
نیک اندیش |
هونام |
فارسی |
خوشنام، نیک نام |
هیراب |
فارسی |
نام فرشته باد |
هیراد |
فارسی |
کسی که چهره ای خوشحال و شاد دارد |
هیربد |
فارسی |
شاگرد-آموزنده-از شخصیتهای شاهنامه، نام دانایی پاکدل و کلیددار سراپرده کیکاووس پادشاه کیانی |
هیرسا |
فارسی |
پارسا |
هیرمند |
فارسی |
نام رودی بزرگ در سیستان، لقب گشتاسپ پادشاه کیانی |
هیرود
|
فارسی |
نام مردی از اهالی سارد در زمان کوروش پادشاه هخامنشی |
هوراد |
فارسی |
جوانمرد و با خدا ، مرد نیکنام |
هوفر |
فارسی |
مرکب از هو به معنای خوب بعلاوه فر به معنای شأن و شکوه و شوکت ، شأن و شکوه نیک ، شان و شوکت خوب |
هوداد |
فارسی |
نیک آفریده ، داده خوب ، داده نیک |