تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 6 اولاول 123456 آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 56

نام تاپيک: انـــواع مــغــلـــطــه

  1. #41
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,322

    پيش فرض

    مغلطه نرخ پایه یا Base Rate Fallacy ، یک مفلطه تفکری و استدلالی است که در آن شخص پس از اینکه اطلاعات پایه درباره یک موضوع را بطور کلی دریافت کرد و سپس اطلاعاتی خاص درباره یک مورد به خصوص را دریافت کرد، سعی می کند اطلاعات کلی را فراموش و صرفا فقط از اطلاعات خاص درباره آن قضیه خاص برای تصمیم گیری استفاده کند.

    برای روشن شدن این مغلطه یک مثال می زنیم:


    یک نوع سرماخوردگی جدید وارد شهر شده که تشخیص آن توسط یک دستگاه از طریق آنالیز تنفس بدن صورت می گیرد. این دستگاه در 5 درصد مواقع به اشتباه یک شخص سالم را بیمار نشان می دهد ولی هیچ وقت یک شخص بیمار را سالم نشان نمی دهد. ما می دانیم در شهر از هر 1000 نفر، یک نفر به این سرماخوردگی مبتلاست. فرض کنید یک شخص به بیمارستان می رود و برای این سرماخوردگی تست می شود و نتیحه تست مثبت است. احتمال اینکه این شخص واقعا مبتلا به بیماری باشد چند درصد است؟

    توضیح: در خیلی از موارد ما به راحتی می گوییم خطای دستگاه 5 درصد است پس این شخص به احتمال 95 درصد مبتلا به سرما خوردگی است و این دقیقا نمونه بارز این مغلطه است چون ما صرفا شرط خاص را درباره این دستگاه در نظر گرفته ایم بدون در نظر گرفتن شرط عمومی که از 1000 نفر فقط یک نفر به این بیماری مبتلاست. برای آنالیز صحیح این موضوع باید از [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] در احتمالات استفاده کنیم:



    یعنی در این مثال اگر D را مثبت تشخیص دادن دستگاه آنالیز تصور کنیم:



    که Sick یعنی بیمار بودن و Healthy یعنی سالم بودن. و در صورت مسئله داریم:





    که با عددگذاری به نتیجه می رسیم:



    که این یعنی در صورتی که دستگاه یک نفر را بیمار تشخیص دهد، فقط به احتمال کمتر از 2 درصد این شخص واقعا بیمار است ولی اگر ما دچار این مغلطه شویم فکر می کنیم شخص به احتمال 95 درصد بیمار است.


    مغز انسان به شدت نسبت به این مغلطه آسیب پذیر است و در سیستم استدلالی ساده این مغلطه به راحتی وارد ذهن انسان می شود و حتی می توان آن را یک ایراد در سیستم استدلالی مغز نام داد و ما باید دقت بسیار زیادی کنیم هنگام بررسی این عوامل، چنین بی دقتی هایی نکنیم. تکنیک مناسب برای جلوگیری از رخ دادن این مغلطه در ذهن ما اینه که همیشه سعی کنیم وقتی قصد تصمیم گیری یا پیشبینی آینده رو داریم، در نظر بگیریم احتمال مشاهده پدیده ای که می کنیم مستقل از این تجربه فعلی ما چقدر است و آن را وارد ماجرا کنیم.

    یک مثال دیگر:

    در یک شهر که 1 میلیون نفر جمعیت دارد، 100 خلافکار وجود دارد و 999,900 نفر فرد معمولی یعنی یک شخص را که در خیابان مشاهده می کنیم به احتمال 99.99 درصد انسانی عادی است و به احتمال 0.01 درصد خلافکار است. ما برای پیدا کردن این خلافکار ها یک نرم افزار طراحی می کنیم که همه دوربین های مداربسته شهر را مانیتور می کند و خصوصیات این نرم افزار چنین است:

    * در صورتی که دوربین ها یک خلافکار را مشاهده کنند، در 99 درصد مواقع نرم افزار یک آلارم را به صدا در می آورد و در 1 درصد مواقع کاری نمی کند.
    * در صورتی که دوربین ها یک فرد عادی را مشاهده کنند، در 99 درصد مواقع هیچ آلارمی به صدا در نمی آید و در 1 درصد آلارم به صدا در می آید.

    و حالا زنگ به صدا در می آید. احتمال این که این شخص خلافکار باشد چقدر است؟ فردی که به این مغلطه مبتلاست ممکن است بگوید نرم افزار در 99 درصد مواقع که خلافکاری را مشاهده می کند صحیح کار می کند و در 99 درصد مواقعی که یک شخص عادی را مشاهده می کند هم درست، پس احتمال اینکه این شخص خلافکار باشد 99 درصد است.

    و این در حقیقت در نظر نگرفتن شرط عمومی و ابتدایی است که در این شهر همه مردم به احتمال 99.99 درصد خلافکار نیستند. بطور مثال اگر یک روز هیچ خلافکاری از خانه بیرون نیاید، این آلارم کماکان برای 1 درصد مردم عادی یعنی 9,999 نفر به صدا در خواهد آمد که هیچ کدام خلافکار نیستند. حالا فرض می کنیم همه 1 میلیون ساکن این شهر از جلوی آلارم رد بشوند:

    * 100 خلافکار از جلوی دوربین ها رد شده اند و 99 بار زنگ به صدا در آمده است.
    * 999,900 نفر انسان عادی هم از جلوی دوربین ها رد می شوند که زنگ برای 9,999 نفر آن ها به صدا در می آید.

    یعنی زنگ برای 10,098 نفر به صدا در آمده است و تفکر آلوده به این مغلطه فکر می کند 99 درصد این افراد یعنی 9997 نفر خلافکار هستند در حالی که فقط 99 نفر در این بین خلافکار هستند یعنی در صورتی که آلارم به صدا در بیاید احتمال خلافکار بودن آن شخص کمتر از 1 درصد است.


  2. #42
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    پست ها
    1,398

    پيش فرض

    Confusing currently unexplained with the unexplainable ( اشتباه گرفتن آنچه فعلا توضیح داده نشده با آنچه قابل توضیح نیست) – چون ما در حال حاضر توضیح درخوری برای پدیده ای نداریم به معنای آن نیست که از قوانین طبیعی پیروی نمی کند یا نیازمند یک توضیح غیر طبیعی است. یکی از مثالهای این امر استراتژی قائلین به خلقت توسط خداست که به برهان " خدای شکافها ( نادانسته ها) " معروف است که هرچه را هم اکنون نمی توانیم توضیح دهیم ، اصولا قابل توضیح نیست و بنابراین کار خداست.

  3. #43
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,322

    پيش فرض مغلطه رد کامل مرجع به دلیل وجود اشتباه

    مغلطه رد کامل مرجع به دلیل وجود اشتباه مغلطه ای است که در آن شخص تلاش می کند به دلیل وجود یک نقص جزئی یا اطلاعات اشتباه، کل اطلاعات موجود در یک مرجع را بدون بررسی مردود اعلام کند.

    حالت کلی:

    شخص A مدعی می شود یافته جدیدی پیدا شده است.
    شخص B از وی مدرک می خواهد.
    شخص A مدرکی را از یک مرجع مطرح می کند.
    شخص B بدون بررسی آن مدرک، صرفا به دلیل اینکه در گذشته اطلاعات اشتباه در آن مرجع بوده کل ادعا را مردود می کند و مدارک ارائه شده را بدون بررسی کردن فاقد ارزش می داند.


    علت مغلطه بودن:

    ممکن است در گذشته به هر دلیلی در یک مرجع اطلاعات اشتباه وجود داشته باشد، اما این دلیل بر آن نیست که تمام اطلاعات موجود در آن مرجع غلط است و حتی لایق بررسی نیز نیست.


    مثال:

    شخص A: تحقیق جدید گرم شدن زمین را دیده ای؟ چقدر مهم است حواسمان به گرم شدن زمین باشد.
    شخص B: همان تحقیق که در ژورنال Nature چاپ شد را می گویی؟ مگر نمی دانی پارسال یک مقاله در این ژورنال مرود شد؟ ژورنال Nature فاقد ارزش است.
    نتیجه گیری شخص B: تحقیق ارائه شده درباره گرم شدن زمین غلط و بی ارزش است.


    شخص A: آیا می دانی متوسط دمای شهر لندن در تابستان 22 درجه است؟
    شخص B: از کجا فهمیدی؟
    شخص A: در ویکیپدیا دیدم.
    شخص B: مگر نمی دانی ویکیپدیا دانشنامه آزاد است و هر کس می تواند آن را ویرایش کند؟ این حرف فاقد ارزش است.

  4. 11 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #44
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    پست ها
    1,398

    پيش فرض

    False dichotomy (دوگانگی کذب) – کاستن احتمالات زیاد به طور اختیاری به تنها دو مورد . مثلا تکامل امکان پذیر نیست ، بنابرای باید ما به یکباره خلق شده باشیم ( فرض بر این است که تنها موارد ممکن این دو مورد است ) . این مغالطه را میتوان برای ساده سازی طیفی از موارد و چیزهای متعدد به دو انتخاب سفید و سیاه (ضد هم) به کار برد. مثلا ، علم و شبه علم دو چیز کاملا مجزا نیستند ، بلکه روشها و مدعیات کسانی که سعی بر تبیین واقعیت دارند در امتداد یک طیف قرار میگیرد از یک انتها تا انتهای دیگر.

  6. 5 کاربر از leo.unique بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #45
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,322

    پيش فرض False Cause Fallacy

    مغلطه علت اشتباه یا False Cause Fallacy یک مغلطه است که در آن شخص می کوشد تا یک پدیده خاص را دلیل یک سری مشاهدات نشان دهد در حالی که دلیل واقعی چیز دیگر است که در بین جملات حذف شده است.

    شکل عمومی:

    هدف ما نسبت دادن پدیده A به مشاهدات ماست برای اینکه تصور آن را ایجاد کنیم که پدیده A دلیل مشاهدات ماست در حالی که دلیل مشاهدات ما چیز دیگری است.


    مثال:

    تحقیقات ثابت می‌کند روزه داری که با کاهش 20 تا 30 درصد مصرف غذا همراه است، نتایجی چون کم شدن چربی‌های ذخیره، کم شدن میزان چربی خون و کلسترول و نیز فعال شدن سیستم ایمنی بدن را به دنبال دارد. واضح است تاثیرات بسیار مثبت روزه گرفتن در سلامت انسان.

    توضیح: دلیل پایین آمدن چربی خون، کلسترول، تغییرات در سیستم ایمنی و ... در اصل کاهش 20 تا 30 درصد مصرف غذاست و نه روزه گرفتن. روزه گرفتنی که با کاهش مصرف غذا همراه نباشد این تاثیرات را به همراه نخواهد داشت و عادت های متفاوت از روزه که با کاهش 20 تا 30 درصد مصرف غذا همراه باشند دقیقا همین تاثیرات مثبت را خواهند داشت و ارائه کردن این تحقیقات برای مثبت جلوه دادن روزه از نظر پزشکی یک مغلطه است.

  8. 12 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #46
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    پست ها
    1,398

    پيش فرض

    Moving the goalposts ( تغییر قیود ) – این مغالطه هنگامی رخ میدهد که معیارها یا شرایط یا موارد از قبل توافق شده برای تصمیم گیری در مورد یک استدلال یا شرایط حدوث یک واقعه و یا صدق یک برهان ، بعد از برآورده شدن ، به طور دلبخواهی تغییر داده شوند. این کار معمولا توسط طرف بازنده ی یک برهان انجام می شود تا اعتبار خود را حفظ کند .

    یکی ازمثالهای این قضیه در رابطه با مجوز شناسنامه ی باراک اوباما اتفاق افتاد. مخالفین او ابتدا تقاضای ارائه ی مشخصات شناسنامه کردند . اوباما این مدرک را سریعا ارائه داد. آنها سپس اعلام کردند که این کافی نیست و اعتراضاتی را برای ارائه ی مدرک اصلی به راه انداختند. اوباما این مدرک را پس از کوششهای زیاد از سوی ایالت هاوایی ارائه کرد.آنها سپس شرایط درخواستهایشان را افزایش داده و درخواست ارائه ی مدارک از مدارس و کالجهایی که اوباما در آنها درس خوانده بود کردند و حتی اثبات اینکه مادرش در بیمارستان او را وضع حمل کرده است.

  10. 4 کاربر از leo.unique بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #47
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,322

    پيش فرض

    مغلطه تو هم چنینی یا Tu Quoque مغلطه ای است که در آن شخص سعی می کند دو رویی و تضاد در شخصیت یک فرد را با گفته هایش نشان دهد برای اینکه بگوید ادعای شخص اشتباه است.

    مثال:

    پرشک: سیگار کشیدن کار خوبی نیست و ضررهای بسیار زیادی برای بدن دارد.
    بیمار: ولی شما خودتان سیگار می کشید. پس سیگار کشیدن اشکالی ندارد.

    ضرب المثل های زیادی در فارسی داریم که به این مغلطه دست گریبان هستند:
    رطب خورده منع رطب کی کند.
    خفته، خفته را کی کند بیدار.
    دیگ به دیگ میگه روت سیاه.
    دیگ به دیگ میگه ته دیگ.


    توضیح: پزشک می تواند در حالی که خود سیگار می کشد آگاه باشد که سیگار کشیدن برای بدن ضرر دارد. رطب خورده هم می تواند منبع رطب کند در صورتی که استدلال قوی داشته باشد.

  12. 11 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #48
    حـــــرفـه ای Erfan.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    Solar System
    پست ها
    5,350

    پيش فرض

    مغلطه دو راهی کاذب یا False Dichotomy, False Dilemma, Bifurcation, Black-and-white thinking هنگامی رخ می دهد که تنها دو حالت برای چیزی متصور شود در صورتی که احتمال وقوع حالت های دیگر نیز وجود دارد.

    فرم کلی:


    1. یا ادعای X درست است یا ادعای Y ( در صورتی که هر جفت این ادعا ها ممکن است نادرست باشند)
    2. ادعای Y غلط است
    3. پس ادعای X صحیح است


    ایراد کار در این جاست که هر جفت ادعا ها ممکن است نادرست باشند و در این صورت نمی توان در صورت نادرست بودن یکی، درست بودن دیگری را نتیجه گرفت.

    مثالی واضح در این مورد:


    1. یا 2+2=5 میشود یا 3+3=7
    2. ادعای 2+2=5 درست نیست
    3. پس 3+3=7 می شود.



    جمله ای معروف که این مغلطه در آن به کار رفته است: "با ما هستی یا بر ما؟"، چون پاسخ آن می تواند "هیچ کدام" باشد.


    ویرایش: الآن متوجه شدم که پست [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] به همین مغلطه پرداخته، پست من رو به عنوان مکمل و در کنار این پست در نظر بگیرید.

  14. 12 کاربر از Erfan. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #49
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    محل سكونت
    ______
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    با تشکر از همه عزیزان، [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] به روز و موارد جدید اضافه شدند.

    ویرایش: الآن متوجه شدم که پست [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] به همین مغلطه پرداخته، پست من رو به عنوان مکمل و در کنار این پست در نظر بگیرید.
    عرفان عزیز، به عنوان پست مکمل قرار گرفت.

  16. 5 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #50
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,322

    پيش فرض

    مغلطه توسل به مغلطه مغلطه ای است که در آن ادعا می شود یک نتیجه گیری غلط است صرفا به خاطر اینکه شخص مدعی در ارائه آن از یک مغلطه استفاده کرده است.

    شکل کلی:

    شخص اول ادعا می کند گزاره A صحیح است و به نتیجه C می رسد.
    شخص دوم متوجه می شود در گزاره A یک مغلطه است.
    شخص دوم نتیجه می گیرد C غلط است.

    توضیح: ممکن است شخصی در ارائه یک ادعا از مغلطه استفاده کند و این شرط لازم و کافی برای غلط بودن نتیجه گیری نیست.

    مثال:

    شخص A: فرگشت صحیح است چون چارلز داروین آن را مطرح کرده است.
    شخص B: این مغلطه توسل به مرجعیت است. پس فرگشت غلط است.

    شخص A: من نمی دانم جنس ابرها از چیست، حتما جنس آن ها از آب است.
    شخص B: این مغلطه توسل به جهل است. پس جنس ابرها از آب نیست.

    توضیح: در هر دو مثال شخص مدعی از یک عبارت مغلطه آمیز استفاده کرده است ولی لزوما نتیجه گرفته شده غلط نیست.

  18. 8 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •