خیلی واسم جالبه . هر چی فکر می کنم اصلا متوجه ارتباط بین شعور و اخلاق و
سطح تحصیلات نمیشم . من خودم ارشد گرفتم و بیشتر همکلاسیام آدمای گنده دماغ و مغروری بودن و اتفاقا به خاطر همین اخلاقشون هم اکثرا با سن بالا ، مجرد بودند یا شکست عشقی خورده بودن !!!
توی جمع افراد تحصیلکرده ، حتی یک بار هم ندیدم که سطح تحصیلات بتونه مانع از کوته نگری ها ، تعصبات ، خودخواهی ها ، حسادت ها و باقی صفات ناپسند بشه .
در مورد رفتارهای ناجور و نابهنجار مثل اعتیاد و بحث های فساد اخلاقی که دیگه اصلا نمیخوام صحبت کنم!!!
مشکل از اونجا شروع میشه که دانشگاه رفتن ، نوعی توهم و تخیل
متفاوت بودن واسه افراد ایجاد می کنه . فکر می کنیم چون درس خوندیم ، پس دیگه الان ابر انسان هستیم و به جای راه رفتن ، پرواز می کنیم
. در حالی که خیلیامون توی روابط اجتماعی و یا کاری ، انسان های شکست خورده ای هستیم .
. جالب اینجاست که گاهی این توهم به قدری شدید میشد که بین خود دانشجو ها هم اختلاف طبقاتی بوجود میومد . مثلا توی دانشکده ما بچه های مکانیک ، دانشجویان متالورژی رو تحویل نمی گرفتند و صنایعی ها رو هم به زور جواب سلام می دادند
.
من اگه قرار باشه ازدواج کنم ، اختلاف سطح تحصیلات ، آخرین معیارم خواهد بود .
دلیل اینه که ازدواج ، بستگی به خیلی شرایطی داره که فرد توش قرار میگیره . بحث روحی و فکری خود شخص ، نگرش خانواده ها و از همه مهمتر ، افرادی که در سن ازدواج بر سر راه شخص قرار می گیرند . این شرایط واسه همه یکسان نیست . ضمنا سلیقه افراد با هم فرق داره . ممکنه شما شخصی رو زشت و خنگ تلقی کنید ولی از نظر دیگران ، زیبا و باهوش باشه .