آمار طلاق و سقط جنین ربطی به رفاه و رضایت از زندگی ندارد و به خودی خود مشکل اجتماعی به حساب نمیآید. پذیرش مهاجر هم یک معضل اجتماعی نیست بلکه حتی برعکس، وقتی کشورهای اروپایی بهترینها را از جهان سوم پذیرش میکنند نتنها همزمان رقیبان خود را ضعیفتر میکنند بلکه با کمترین هزینه سرمایه انسانی وارد میکنند.نوشته شده توسط barton fink [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تمام ایراد شما به جوامع مدرن همین است؟ که تولیدمثل نمیکنند و طلاق میگیرند؟ شما هستید که باید بگوئید این تولید مثل و ازدواج روزافزون را برای چه میخواهید؟!
داشتن رحم و واژن هیچ ارتباطی با داشتن مسئولیت استفاده از آن [برای تولید مثل] ندارد. شما هم دست دارید، ولی مسئولیت ندارید که نقاش بشوید! پا هم دارید ولی مسئول دونده بودن نیستید. داشتن آلت جنس_ی هم مسئولیت تولید مثل و ازدواج به عهده کسی قرار نمیدهد چون تنها کارکرد این بخش از بدن این امر نیست. اینکه قرنهای طولانی زن مجبور به پذیرش این مسئولیت شده شما را متوهم کرده که واقعا اینها مسئولیت زن است.زن رحم و واژن دارد "قرارداد اجتماعی" نیست یعنی مسوولیت تولید نسل برعهده اوست و باقی اش حرافی است در حد استدلال های "مطالعات زنان"!
کل ماجرا در این جمله خلاصه می شود :زن ازادی می خواهد اما مسوولیت پذیری نه! ( [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )( [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )
مشکل خواستن آزادی و مسئولیت پذیر نبودن [نه تنها در چارچوب جنس_ی، بلکه در هر زمینهای] مختص زن نیست و در جامعه بشری بین هر جنسیتی [مرد، زن یا هر نوع دیگر جنسیت] ممکن است وجود داشته باشد.
میفرمائید ابتدا زن باید بپذیرد! به کلمه ابتدا دقت کنید. هیچ ابتدایی وجود ندارد. ممکن است زن درخواست رابطه جنس_ی یا حتی بچه دار شدن داشته باشد اما مرد نپذیرد و نخواهد. اگر زن بخواهد از هر ابزاری [چه بصورت اجتماعی چه فردی] برای اینکه این نقش را به مرد علارغم میلش بدهد، خشونت علیه مرد به حساب خواهد آمد. مقاومت شما در پذیرش این جمله ساده بسیار حیرت آور است!2.چقدر بد مسئله را فهمیده اید!برای بار هزارم، زن بله می گوید یعنی وقتی مرد سک^س منتهی به لذت یا بچه می خواهد ابتدا زن باید بپذیرد بعد باقی ماجرا! حالا چه کسی در تخیلات سیر می کند؟!