هدفم از این نقل قول ها گفتگوی با یک شمای نوعی و در واقع امثال شماست
البته که شما را نمی شناسم و لزومی هم نیست اما با توجه به این چند پست هدفم از این سوالات این است که به خوداگاهی ملموس برسید
چون همانطور که گفتم این حرفها را فقط کسانی می زنند که انگار سابقه چندانی در رابطه با جنس مخالف آنهم به صورت عینی ندارند و مسلما فقدان تجربه رابطه جنسی در آنان مشخص است.
وقتی می گویید "گذشته ایرادی ندارد"
وقتی می گویید "با هرکسی خواست باشد فقط قبلش من را در جریان بگذارد که رابطه کات شود"
و امثال این ها همه خبر از یک عزت نفس ناچیز و بی تجربگی می دهد چون ان کس یا کسانی که باید شما را در جریان نگذاشته اند،شاید انها نیز نداستنه اند و حتی نبوده اند
لازم است بدانید با این حرکات بزرگترین دارایی تان در یک رابطه یعنی تعهد را نصیب کسی می کنید که گذشته ،حال و حتی اینده اش رسواست
چنین زنی نتوانسته تمام ان مردانی را که با انها رابطه داشته را به خود متعهد کند حتی با سک^س و چون بهتر از شما گیرش نمی اید پس تن به رابطه می دهد ولی حکما منتظر نباشید با احترام و اگاهی رفتار کند
تنها حسی که به شما دارد در بهترین حالات ترحم است و اگر عصبانی و ناراحت شود توهین و تحقیرتان می کند چون لیاقت اش را دارید و برخلاف شما او در یک سطوح عمیقی خوداگاهی دارد
می داند جایگاه او در رقابت بین جنسی با سایر زنان در کجاست
می داند جوانی و زیبایی اش به زوال رفته و می رود
می داند تجربیات تلخ پیشین او را روان نژد و ناتوان کرده
حال به هر اسم و توجیهی که خود و اعمالش را موجه می کند اهمیت و موضوعیتی ندارد چون به هر حال او نیز یک انسان است و می خواهد موجودیت خود در جامعه را حفظ کند اما شما و امثال شما لازم نیست فدایی او شوید