تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: کدامیک از دلایل زیر را عامل اصلی کاهش ازدواج میدانید ؟

راي دهنده
725. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • مسائل مالی و آینده ی مبهم

    578 79.72%
  • مهریه

    112 15.45%
  • عدم اعتماد به جنس مخالف

    195 26.90%
  • از بین رفتن اعتقادات

    86 11.86%
  • سایر دلایل

    151 20.83%
Multiple Choice Poll.
صفحه 265 از 328 اولاول ... 165215255261262263264265266267268269275315 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,641 به 2,650 از 3272

نام تاپيک: چرا ازدواج میکنم / نمیکنم ؟

  1. #2641
    آخر فروم باز k1ozil's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2013
    محل سكونت
    کرمان
    پست ها
    3,604

    پيش فرض

    به عنوان کسی که یک روز بعد از عقد رفتم دنبال طلاق میگم. اگه کسی قبل ازدواج رابطه داشته باشه. ازدواجش واقعا سخت میشه. ولی اگه بدون رابطه و در سن پایین ازدواج کنی. احتمال موفق بودن ازدواج خیلی بیشتره.

    Sent from my Redmi Note 3 using Tapatalk
    اساس ازدواج باید بر اساس روابط عاطفی و عشق باشه
    اگه فقط جهت ارضای غریزه جنسی باشه مسلمن اگه کسی قبلن ارتباط داشته باشه ازدواج موفقی نخواهد داشت
    البته زن و شوهر باید برای هم جذابیت جنسی هم داشته باشند ک بحثش جداست
    در ضمن ازدواج تو سن پایین اصلن خوب نیست چون پسر و دختر ب بلوغ عقلی اجتماعی نرسیدند و تصمیم گیری بیشتر از روی احساسه تا منطق

  2. #2642
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jun 2012
    پست ها
    1,916

    پيش فرض

    از پاسخهاتون ممنونم

    بله خودم میدونم که رفتار این مدل پدر و مادر ها به خاطر علاقه شون به فرزندشونه و به حساب میخوان مسیولیت شونو درست انجام بدهند غافل از اینکه با این کارا دارند زندگی بچه شونو خراب میکنند...

    در مورد زندگی مجردی هم که گفتید خب من این راه رو هم حتی رفتم ... شهریور تا دی92 ... بهار و تابستان 92 دوران اوج اختلافات من و خانوادم بود و همون اختلافات باعث شد هرجور شده دیگه از خونه بکنم و برم... ... دیگه اینطوری بود که اون زمونا چون درس و دانشگاه هم نداشتم و وقتم آزاد بود چند ماه هر کاری از فروشندگی بوتیک و کارگری فست فود گرفته تا بازاریابی و این مسخره بازی ها کردم و یک مقدار پول پس انداختم و یک سوپیت گرفتم اتفاقا سوییت خوب و جای خیلی خوب هم گرفتم... اما دیدم اونجوری هم فایده نداشت ... چون پول کرایه خونه مو به زور در میاوردم ... اون زمونا ویزیتوری میکردم ... از طرفی چون از مهر 92 دانشجو هم شده بودم مقداری از وقتم هم برای درس و دانشگاه میرفت و نمیشد روی کار و پول درآوردن تمرکز کنم... تغذیه ام هم که داغون شده بود و قوت غالب ام تخم مرغ و عدسی و شیر و بیسگویت و نون پنیر و ساندویچ های فست فودی و همین چیزا بود ... و البته به هدفی که داشتم هم نرسیدم ... یعنی مستقل نشدم چون این مادر بنده خدا روزی چندبار زنگ میزد و بالاخره ما هم که آدم بودیم و احساس داشتیم میگفتیم پس به خونه هم یک سری بزنیم ... یعنی از ماه دوم به بعدش کلا زیاد خونه پدری میرفتیم... دیگه اینجوری بود که دیدم نمیشه قید خانواده رو زد و کلا هم خونه مجردی گرفتنم هم اشتباه و حماقت و خرج اضافه بود ... و خیلی زود به اون صابخونه هه گفتم پول پیش رو جور کن که من میرم ...

    در مورد ورزش هم که توصیه کرده بودید ممنون من قبلنا باشگاه میرفتم بدنسازی و قبل از اون هم تکواندو ... الان خیلی شاید 3 سال یا شایدهم بیشتر باشه دیگه باشگاه که نمیرم ولی خودم هر از گاهی برنامه های ورزشی برای خودم میزارم ... کوه / دو / بعضی وقتا هم بشه فوتبال ... البته همین برنامه های ورزشی خودم هم الان کمتر از مثلا 1 یا 2 سال پیش شده ... اما بهرحال قطع نشده...


    دوست دیگه ای هم گفته بودند این ها دلایل خوبی نیست برای ازدواج ... بله خب حق با ایشونه ...
    اما میبینید که من راه دیگه ای که توصیه شده بود یعنی مستقل زندگی کردنو تجربه کردم و به هدفی که داشتم نرسیدم ... حالا من ازدواج هم حالا حالا ها نمیخوام بکنم خیالتون راحت ... پول مولی که ندارم و پشتم به بابام هم که اصلا گرم نیست... دختریکه پیدا بشه و به دل من واقعا بشینه و حس کنم اونم حس متقابلی به بنده داره هم که اصلا پیدا نمیشه ... از طرفی من یک سری عقاید خاص خودمو هم در مورد زندگی زناشویی دارم اصلا یک مقدار بعید به نظر میرسه که زنی این چیزا رو قبول کنه ... مثلا توی همین تاپیک گفته بودم من از موافقان گرفتن فرزندخواندگی هستم و با تولید فرزند مخالف ام نمیدونم بقیه مردم چقدر با این حرف موافقند ... شاید خیلیها هم به ظاهر بگن بله اما در باطن اعتقادی نداشته باشند و این مساله براشون خوشایند نباشه و مرد عمل نباشند ... اما من توی زندگیم هیمشه حرفم صادقانه و با عمل ام یکی بوده و جدی بودم و وقتی بگم کاری رو میکنم تا زمانیکه اون کار انجام نشه من بیخیالش نمیشم و کلا مغزم هم آروم نمیشه حتی اگر بعد از انجامش پشیمانی در بر داشته باشه ... خیلی کارها رو هم خیلی ها گفتند کار تو نیست و براشون قابل تصور نبوده که به تنهایی انجامش بدم اما من انجام اش دادم و حد اقل توی زندگیم اتفاقاتی رو هم رقم زدم که به خودم افتخار کنم و زمانهایی حس ابهت و غرور داشته باشم ...


    شاید هم برای حل این مشکل( یعنی نساختن با پدر و مادر زیر یک سقف) دوباره مثل همون زمان جوانی به فکر یک شهر دیگه بیافتم باز ... اگه بشه و دانشگاه خوب قبول شم دوران ارشد رو بزنم برم یک جای دیگه ... برای خودم واقعا اینجوری خیلی خوب میشه ... اصلا من باید از این شهر برم ... موندنم برام خوب نیست ... نباید ادامه ی عمر و زندگیم با این غم و غصه ها بگذره... شهر خوبی برای من نیست گذشته های خوبی هم نداشتم ... از خیلی جاها و خیابوناش وقتی رد میشم میبینم کلی اتفاقات و خاطرات تلخ و شوم داشتم مثلا تصادف ... بازجویی مامور گشت و ارشاد ... جریمه ی مامور راهنمایی رانندگی و سر و کله زدنای من با اونا ... سر و کله زدنام با مردم ... دستگیری و انتقال به پایگاه و گرفتن تعهد توسط بسیج ... دادگاه... (حالا این چیزا رو گفتم خیال نکنید آدم خلافی ام ... آدم سر به راه تر از من پیدا نمیشه...بهر حال تو این مملکت آسه هم میری و میای باز هم مزاحم زندگی و حقوق شهروندی ت میشن...) بیمارستان... مطب روانکاوی... کوچه ی معشوقه... یک سری اتفاقات دیگه ... ببخشید شعارگونه و احساسی شد ... بحث تاپیک هم خیلی از برنامه ش دور شد ...
    Last edited by banii; 11-04-2017 at 11:12.

  3. 3 کاربر از banii بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #2643
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    May 2008
    پست ها
    716

    پيش فرض

    به عنوان کسی که یک روز بعد از عقد رفتم دنبال طلاق میگم. اگه کسی قبل ازدواج رابطه داشته باشه. ازدواجش واقعا سخت میشه. ولی اگه بدون رابطه و در سن پایین ازدواج کنی. احتمال موفق بودن ازدواج خیلی بیشتره.

    Sent from my Redmi Note 3 using Tapatalk
    اتفاقا به نظر من وقتی قبل از ازدواج رابطه داشته باشی قدرت تشخیصت بالاتر میره و معیارت به غیر از مسائل جنسی به موارد دیگه ای هم گسترش پیدا میکنه.ولی اگر بدون داشتن رابطه بخوای ازدواج کنی به تنها چیزی که فکر میکنی یک چیز هست.

  5. 4 کاربر از J@viD بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #2644
    کاربر فعال انجمن بازی های کامپیوتری و کنسولی Captain_America's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2014
    پست ها
    1,405

    پيش فرض

    اتفاقا به نظر من وقتی قبل از ازدواج رابطه داشته باشی قدرت تشخیصت بالاتر میره و معیارت به غیر از مسائل جنسی به موارد دیگه ای هم گسترش پیدا میکنه.ولی اگر بدون داشتن رابطه بخوای ازدواج کنی به تنها چیزی که فکر میکنی یک چیز هست.
    موافق هستم تجربیات به ما کمک می کنند که تصمیم های بهتری بگیریم به شرط اینکه دید واقع گرایانه ای داشته باشیم ، و به این موضوع باید برسیم که هر رابطه ای قرار نیست به ازدواج ختم بشه و اینکه به نظرات مختلف احترام گدشته بشه . مثلا من خودم ازدواج سنتی رو برای خودم بهتر دیدم برای همین با وجود اینکه تفکرات مدرن دارم ولی کاملا سنتی ازدواج کردم کلا قبل از عقد ۶ ساعت شاید با هم صحبت کردیم!

  7. 2 کاربر از Captain_America بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #2645
    کاربر فعال انجمن بازی های کامپیوتری و کنسولی Captain_America's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2014
    پست ها
    1,405

    پيش فرض

    عاغا ازدواج خیلی چیز مفید و خوبیه ...


    من هم قدیما گاهی وقتا میگفتم نه ازدواج خوب نیست اصن چه معنی میده آدم یکی دیگه رو به زندگی خودش اضافه کنه... اما نه امشب به این نتیجه رسیدم ازدواج عالی و لازمه ...



    و مهمترین و بهترین تاثیر مثبتش هم رفتن از خانه ی پدریه ...


    بله درسته پدر و مادر جاشون روی چشمای فرزنده و به گردن فرزند هم خیلی حق دارند و حتی اگر پدر و مادر شایسته ای نباشند هم احترامشون واجبه... اما از یک سنی به بعد برای فرزندان زندگی زیر یک سقف با پدر مادراشون عین عذاب و شکنجه گاهه ... اصلا چندش آوره ... منحوسه ... بدبختی میاره ... شاید برای اونایی که رضایت کامل از پدر و مادرشون دارند این حرف صدق نکنه اما خب برای من یکی که خیلی صدق میکنه ... و اتفاقا از چندتا رفقام هم زیاد شنیدم که از ننه باباهاشون دل خوشی ندارند...

    ما از وقتی که چشمامونو باز کردیم دیدیم ننه و بابامون بویی از مهر و محبت و صفا و عشق و آدم بودن نبردند و با ما که بچه شون هم بودیم در حد بز رفتار میکردند (واقعا معذرت میخوام ببخشید...)

    بابامون که یک آدم سربه هوای خوشگذرون و بی برنامه بود و ننه مون هم مذهبی و غرغرو و بد اخلاق و ترشرو... دیگه ببینید چه معجون حال به هم زنی هم میشن تو رو خدا...


    امشب دلم از دست مادرم واقعا پره ... اصن به قول فریدون فروغی عزیز "دلم میخواد برم لب پنجره و از دستش فریاد بزنم..."
    یک سوال توی انجمن پرسش پزشکی پرسیده بودم بعد دیدم سر دخالت این ننه توی زمان خوردن قرص چه بلایی سرم اومده ....
    اصن من خاک بر سر از ابتدای عمر کثیف ام عروسک خیمه شب بازی مادرم بودم ... هر کاری دلش میخواست منو مجبور به انجام اون کار میکرد ... ما هم که گردنمون از تار مو نازکتر و چاره ای جز تسلیم و قبول کردن نداشتیم ... اصن من خیلی سال پیش هم به همین نتیجه رسیده بودم و گفتم علاج ما رفتن از این خونه است ... و گفتم بهترین راه رفتن هم 4 سال یا بیشتر دانشجویی توی یک شهر دیگه است ... و به همین خاطر 91 دانشگاه شهر دیگه ای قبول و شدم و اتفاقا رفتم هم ... اما از بس که این حاج خانوم توی گوش ما آیه و حدیث خوند و ما رو تهدید و ... کرد من بیچاره رو توی شهر غریب کلافه کرد و از ثبت نام توی اون دانشگاه منصرف شدم و برگشتم به همین خراب شده ... اصن زندگی من براش کوچکترین اهمیتی نداشت ... انگار نه انگار که من با این کار یک سال هم از دانشگام عقب میمونم ...




    حیف من شرایطشو یا همون پول لعنتی رو ندارم وگرنه که از همین فردا یکی یکی موردهای مدنظرمو و حتی مورد هایی که اصلا مد نظرم نبودند و نیستند رو هم پیشنهاد میدادم و تا آخر همین ماه کلا تمامی مراسم عقد و عروسی و ... رو یکجا با هم میگرفتم و خودمو میشستم از این خونه ی لعنتی و میرفتم و حد اقل تا 5-6 سال هم این دور و برا آفتابی نمیشدم...
    سلام به نظر من هم ترک خانه والدین در حدود ۲۰ سالگی واقعا تصمیم درستی هست ولی تو کشور ما اگر والدین همون شهر باشند عرف نیست پس کلا چندتا راهکار هست درس و خدمت در شهر دیگر که موقتی هست و شغل و ازدواج .
    من خودم از ۱۸ سالگی که دانشگاه قبول شدم از شهرمون زدم بیرون تا الان و بهترین و سخت ترین تصمیم های زندگیم رو گرفتم و واقعا وقتی میبنم افرادی در حدود ۳۰ سالگی هنوز دارند با والدینشون زندگی میکنند کمی برام درکش سخته.

  9. این کاربر از Captain_America بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #2646
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Aug 2014
    پست ها
    429

    پيش فرض

    من فقط تجربه شخصی خودم رو میگم درست و غلطش نظر بدید برام مهمه حتما می خونم

    من تحصیلاتم ارشده و شغل خوبی دارم و از 18 سالگی هم کار آموزشی انجام دادم الان در زمینه تحصیلی خودم کار می کنم. درآمدم خوبه و همه چیز خوب به نظر می رسه.

    تصمیم به ازدواج داشتم و دارم ولی مورد مناسب واقعا پیدا نمیشه. نه اینکه دختر خوبی نباشه نه منظورم این نیست. یه مقدار زندگی ها فرق کرده مثال می زنم مثلا دختری در فامیل هست که من خیلی هم به ایشون علاقه دارم ولی هیچ آینده ای با هم نمی بینم. ایشون هم کار می کنند تا ساعت 4 بعد از ظهر 5 الی 6 می رسن خونه و بعد تبلت دستشونه تا 1 شب و دوباره همین پروسه تکرار می شه. زندگی شخصی شون هم هیچ نظمی نداره یعنی اتاق نامرتب و ... . خوب من با این دختر خانوم چه آینده ای می تونم داشته باشم؟؟؟
    من انتظار دارم بخشی از وقتش صرف خانواده بشه و مرتب باشه. نظر شما چیه؟ ازدواج کار درستیه؟

  11. #2647
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jun 2012
    پست ها
    1,916

    پيش فرض

    سلام به نظر من هم ترک خانه والدین در حدود ۲۰ سالگی واقعا تصمیم درستی هست ولی تو کشور ما اگر والدین همون شهر باشند عرف نیست پس کلا چندتا راهکار هست درس و خدمت در شهر دیگر که موقتی هست و شغل و ازدواج .
    من خودم از ۱۸ سالگی که دانشگاه قبول شدم از شهرمون زدم بیرون تا الان و بهترین و سخت ترین تصمیم های زندگیم رو گرفتم و واقعا وقتی میبنم افرادی در حدود ۳۰ سالگی هنوز دارند با والدینشون زندگی میکنند کمی برام درکش سخته.
    بله واقعا... اصن چندش آوره...
    از سید محمد حسینی خوشم نمیاد و به نظرم آدم جوگیریه اما توی یکی از این برنامه های ری استارت اش داشت در مورد همین موضوع حرف میزد میگفت حیوانات این مزیت رو به انسان دارند که از یک سنی به بعد بچه هاشونو رها میکنند...
    من فقط تجربه شخصی خودم رو میگم درست و غلطش نظر بدید برام مهمه حتما می خونم

    من تحصیلاتم ارشده و شغل خوبی دارم و از 18 سالگی هم کار آموزشی انجام دادم الان در زمینه تحصیلی خودم کار می کنم. درآمدم خوبه و همه چیز خوب به نظر می رسه.

    تصمیم به ازدواج داشتم و دارم ولی مورد مناسب واقعا پیدا نمیشه. نه اینکه دختر خوبی نباشه نه منظورم این نیست. یه مقدار زندگی ها فرق کرده مثال می زنم مثلا دختری در فامیل هست که من خیلی هم به ایشون علاقه دارم ولی هیچ آینده ای با هم نمی بینم. ایشون هم کار می کنند تا ساعت 4 بعد از ظهر 5 الی 6 می رسن خونه و بعد تبلت دستشونه تا 1 شب و دوباره همین پروسه تکرار می شه. زندگی شخصی شون هم هیچ نظمی نداره یعنی اتاق نامرتب و ... . خوب من با این دختر خانوم چه آینده ای می تونم داشته باشم؟؟؟
    من انتظار دارم بخشی از وقتش صرف خانواده بشه و مرتب باشه. نظر شما چیه؟ ازدواج کار درستیه؟
    زن و مرد پس از ازدواج درگیر تغییر و‌تحولاتی میشن و احتمالا این خانوم هم مقداری سبک زندگیش فرق خواهد کرد اما من توصیه میکنم کلا ازدواج فامیلی نکنید...

  12. #2648
    پروفشنال AMHSIN's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2015
    محل سكونت
    Khozestan
    پست ها
    606

    پيش فرض

    رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس: هر ۹ دقیقه یک طلاق در کشور ثبت می شود

    سلمان خدادادی:

    قانون تسهیل ازدواج جوانان مصوب سال ۸۴ بعد از گذشت ۱۲ سال همچنان بلاتکلیف مانده است!

    فاصله ازدواج تا طلاق ۵ تا ۷ سال بوده که اکنون به ۳ تا ۵ سال رسیده است

    مشکلات اقتصادی و بیکاری مهمترین عامل بی رغبتی جوانان به امر ازدواج است.

    بیش از ۲.۷ میلیون نفر زن سرپرست خانوار در کشور داریم
    Last edited by AMHSIN; 12-04-2017 at 13:06.

  13. 2 کاربر از AMHSIN بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #2649
    کاربر فعال بورس کاربر شماره ی یک's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2012
    پست ها
    975

    پيش فرض

    به عنوان کسی که یک روز بعد از عقد رفتم دنبال طلاق میگم. اگه کسی قبل ازدواج رابطه داشته باشه. ازدواجش واقعا سخت میشه. ولی اگه بدون رابطه و در سن پایین ازدواج کنی. احتمال موفق بودن ازدواج خیلی بیشتره.

    Sent from my Redmi Note 3 using Tapatalk
    توضیح بیشتر ، باز تر کنید مسئله رو ....

  15. #2650
    آخر فروم باز Zeitgeist's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2011
    محل سكونت
    on the edge of a super-massive black-hole
    پست ها
    1,219

    پيش فرض

    به نظرم مهمترین نکته در یافتن شخصی که بتونید باهاش یک زندگی مشترک رو تصور کنید، اینه که هم فاز باشید و علایق بنیادینتون شباهاتی داشته باشن.

    باید نسبت به کاراکتر همدیگه شناخت زیادی پیدا کنین و دوست به معنای واقعی کلمه باشین. تنها راه یه زندگی سالم و شاداب، همینه که شما انتخاب میکنید یه دوستی طولانی مدت، خالصانه، و بدون قضاوت و پیش داوری های عصبانی رو با یک نفر آغاز کنید.

    در غیر این صورت، دیر و زود، رابطه رو به مشکلات و اختلافات میره. دو طرف باید همدیگه رو بفهمن و درک کنن؛ علت هر کار هم رو بدونن و شخصیت هم رو بشناسن، و نتیجتاً دوست صمیمی واقعی هم باشن...

    از روشای دیگه هم زندگیا پیش ممکنه بره همونطور که میبینید در سطح جامعه و روابط ناخوشایند افراد، ولی اگه میخواید زندگی خوب و آرامی داشته باشید رمزش همینه.

  16. 2 کاربر از Zeitgeist بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •