تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: به نظر شما کدام پزشکی کامل ترو بهتر است؟

راي دهنده
14. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • هومیوپاتی

    10 71.43%
  • رایج

    3 21.43%
  • گیاهی/سنتی

    3 21.43%
Multiple Choice Poll.
صفحه 5 از 7 اولاول 1234567 آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 65

نام تاپيک: هوميوپاتي

  1. #41
    پروفشنال h2006's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    tabriz
    پست ها
    602

    پيش فرض سلام!

    7 - تئوری شعور
    دکتر "مسعود ناصری" محقق، نویسنده و دانشمند معاصر ایرانی، درسال 1336 درشهر نقده بدنیا آمد. برخی از مدارک کسب شده و تحقیقات ایشان برای اطلاع بیشتر به شرح زیر ارائه میگردد:
    لیسانس مهندسی مکانیک از دانشگاه شریف، فوق لیسانس علوم و مهندسی راکتورهای اتمی‏ از دانشگاه لندن، فوق دکترای روشهای عددی در معادلات ترانسپورت از انگلستان، دیپلم پزشکی هومیوپاتی از انگلستان، سه سال تحقیق درآئرودینامیک درسازمان هوانوردی و فضانوردی آمریکا (ناسا) و غیره.
    ایشان بنیان گذار " تئوری شعور" می‏باشند که برای اولین بار در سال 1375 در همایشی که در ارتباط با پزشکی هومیوپاتی در لندن برگزار شد ارائه شده است. این تئوری، بسیار جامع بوده و کاربردهای زیادی در فلسفه، جامعه شناسی، مدیریت، بهداشت و تغذیه، گیاه شناسی، پزشکی، دامپزشکی وکشاورزی دارد.
    دکتر ناصری معتقد است که: شعور وجود داشته و وجود دارد! درست مثل نیروی جاذبه که قبل از نیوتن نیز موجود بوده است هر چند کسی نمی‏توانست آن را توضیح دهد و یا توجیه نماید (آیا قبل از کشف نیوتن، سیبی از درخت نمی‏افتاد؟). حتی انسان هزار سال قبل، از وجود جاذبه آگاه بود و با استفاده از غلتاندن سنگ از یک بلندی و یا آسیاب آبی از آن استفاده می‏کرد.
    تمام سلول‏های یک انسان (به جز سلول‏های خاکستری مغز) حداکثر در طول مدت هفت‏سال کاملاً از بین می‏روند و با سلول‏های جدیدی جایگزین می‏شوند. یعنی اگر دوستمان را بعد از هفت سال ببینیم، حتی یک سلول این شخص همان نیست که ما آخرین بار دیده بودیم، ولی جالب است که شکل ظاهری وی صرف نظر از اثرات پیری، همان خواهدبود. لوزالمعدۀ انسان اکثر سلول‏های خود را در شبانه‏روز یک‏بار تجدید می‏کند، پوشش داخلی معده نیز هر سه روز یک‏بار تجدید می‏شود، گلبول‏های سفید، هر ده روز یک‏بار با گلبول‏های جدید جایگزین می‏گردند، 98% پروتئین مغز در مدتی کم‏تر از یک ماه تعویض می‏شود و تمام این فرایندها به نحوی تنظیم می‏شوند که شکل کلی آن عضو باقی می‏ماند. پس بافت‏ها و سلول‏های بدن ما به صورت یک "سیستم خودساز" دارای خصیصۀ "همانند سازی " است.
    هر موجود زنده یک "سیستم زنده" است(رشد می‏کند) که از مجموعه‏ای از سیستم‏های زندۀ کوچک‏تر تشکیل می‏شود و خودش نیز به نوبۀ خود زیرمجموعه‏ای از طبیعت است. یک‏سیستم زنده علاوه بر خصیصۀ همانندسازی، دارای توان "خودگردانی نسبی" نیز هست. بدین معنی که می‏تواند در پاره‏ای موارد تحت تأثیر محرکی، از خود عکس‏العمل نشان‏بدهد یا خود‏را کنترل نماید و بدون عکس‏العمل باقی بماند.
    پس تمام کائنات و طبیعتی که در آن بسر می‏بریم، شبکه‏ای به‏هم‏بافته‏شده از سیستم‏های زنده (گیاهان، حیوانات، انسان......) را تشکیل می‏دهد که هر جزء این شبکه خود یک‏سیستم خودساز است و از خصوصیات همانندسازی و خودگردانی نسبی برخوردار است. باید توجه داشت که سیستم‏های زنده به نوعی با یکدیگر ارتباط دارند و تمام کائنات به‏عنوان یک‏سیستم همپاس عظیم به حیات تک‏تک اجزاء آن بستگی دارد و اگر بپنداریم که حتی یک باکتری بیهوده است، مرتکب اشتباه شده ایم.
    در یک "سیستم همپاس"، حیات یک عضو وابسته به حیات عضو دیگر است. این بدان‏معنی است که یک میتوکندری نمی‏تواند بدون یک سلول وجود داشته باشد و بالعکس، یک قلب نمی‏تواند وجود داشته باشد، اگر مغز یا کلیه‏ای موجود نباشد و بالعکس، جامعۀ انسانی نمی‏تواند وجود داشته‏باشد، اگر جامعۀ باکتری‏ها موجود نباشد. کرۀ زمین با مشتری، کهکشان راه شیری با کهکشان آلفا سنتوری .....
    بنابراین هر سیستم زنده، مجموعۀ بسیار پیچیده‏ای از اجزا است که رابطه‏ای همپاس بین یکایک اجزاء آن وجود دارد. اگر آشفتگی خاصی به هر جزء وارد شود نتیجۀ آن بلافاصله به دیگر اجزاء منتقل خواهد شد و بعد از مدتی، کل سیستم زنده را در بر خواهد گرفت.
    هر عضو استعداد تکثیر دارد و تکثیر هر کدام متأثر از تکثیر دیگر اعضا است. خود طبیعت به‏عنوان یک سیستم زنده مکانیزم‏های خاصی برای کنترل این تعادل دارد، حال اگر میزان تکثیر یک‏عضو، ناسازگار با تکثیر دیگر اعضا باشد سلامتی طبیعت به خطر می‏افتد که مشابه این حالت در سرطان دیده می‏شود. یعنی سلولی زیاده طلب می‏شود و شروع به تکثیر بی‏رویه می‏کند که در دراز مدت به کل سیستم صدمه وارد می‏کند.
    پس شبکۀ رابطی وجود دارد که بین اجزاء جهان حاکم است و به ماده شکل می‏دهد، ذرات بنیادی را در کنار هم قرار می‏دهد، اتم، مولکول، سلول، گیاه....و حیات سیستم زنده را مفهوم می‏بخشد. ساختار مادی تمام اجزاء جهان مشترک است، همگی از "ذرات بنیادی" ساخته شده‏اند، آنچه که موجب پیدایش اشکال گوناگون ماده شده‏است و می‏شود، همان "شبکۀ رابط " است. می‏دانیم که همۀ عکس‏ها از نقطه ساخته شده‏اند ولی آنچه عکس شما و عکس یک ساختمان را متمایز می‏کند، مجموعه روابطی است که بین نقاط بر قرار است. در بین موجودات زنده، این شبکه، در هر رابطه، آن قدر خاص است که شما هیچ موجود زنده‏ای را دقیقاً همانند موجود زنده دیگر نمی‏توانید پیدا کنید. شاید بهتر باشد این شبکۀ ارتباط را " شعور " بنامیم، این جا شعور به معنای آگاهی است و منظور عقل یا هوش نیست.
    در یک سیستم زنده، شعور هر جزء ضمن اختصاص داشتن به آن جزء، بخشی از شعور سیستم زندۀ غالب بر آن و بالاتر، بخشی از شعور جهان است. مثلاً کبد در انسان، خود یک‏سیستم زنده است که دارای شعور خاص خودش است (شعور کبد: مجموعه‏ای از شعورهای انواع بافت‏ها وسلول‏ها) که آن شعور ضمن اختصاص داشتن به کبد، بخشی از شعور انسان است که آن نیز بخشی از شعور طبیعت است. پس حیات من بستگی دارد به حیات مجموعۀ اعضای بدنم، گیاهان، حیوانات، دیگر انسان‏ها، طبیعت، کرۀ زمین، ماه و.......
    یک سیستم زنده به‏عنوان مجموعه‏ای از اجزاء، زمانی در بهترین وضعیت خود (سلامتی) هست که اجزاء آن ساختاری "بوز-انیشتین( Bose-Einstein condensate ) " تشکیل دهند. یعنی ساختاری که هر جزء آن نه تنها مانند کل عمل کند بلکه هر جزء همان کل است و بین تمام اجزاء آن تعادل و هماهنگی کامل وجود دارد.
    براین‏اساس، با توجه به کیفیت شعور بوز-انیشتینی می‏توانیم سلامتی و بیماری را اینگونه تعریف کنیم:
    سلامتی یعنی شعور بوز-انیشتینی(تعادل)، بیماری یعنی انحراف از شعور بوز-انیشتینی (عدم تعادل) که شعور ناهنجار نیز می‏نامند. شدت بیماری نیز به میزان این انحراف بستگی دارد، هر قدر انحراف بیشتر باشد، شدت بیماری زیادتر خواهدبود. مرگ، انحراف کامل شعور از حالت بوز-انیشتینی است که موجب فروپاشی کل شبکۀ ارتباطی بین شعور اجزاء یک موجود می‏گردد.
    پس طبق قانون اول شعور می‏گوئیم: هر ذره‏ای در جهان، شعور خاص خودش را دارد! اشکال گوناگون ماده چیزی نیست مگر نمود قابل مشاهده این شعور! فرهنگ‏های مختلف نام‏های گوناگونی به این شعور داده‏اند:
    نیروی حیات در ایران، پرانا در هند، چی در چین، مانا در جزایر پولنزو.........
    سؤال: شعور به کدام قسمت از بدن تعلق دارد؟ تا دورۀ رنسانس، شعور را در قلب می‏دانستند بعدها علم کالبد شناسی روشن کرد که قلب تنها یک عضله و یک پمپ ساده است. چون مغز عضوی بسیار پیچیده است، شعور به مغز ارتباط داده‏شد که هنوز بسیاری بر این باورند. لیکن بحث بالا مشخص می‏کند که شعور به همه جای بدن تعلق دارد. به‏عنوان مثال غشاء سلول دارای شعور است، چرا که می‏تواند تشخیص دهد که کدام مولکول را بگیرد و کدام را رها کند.
    هر مادۀ غذایی برای خود شعوری دارد و می‏تواند شعور انسان رامتأثر نماید. با ورود مواد مختلف به بدن، ترتیب بیوشیمی‏ بدن تغییر می‏کند و طبعاً اعضایی که در ارتباط با آن تغییر قرارگرفته‏اند، دچار تغییر در سیگنال شعور می‏شوند. در نهایت تغییر شعور یک عضو موجب تغییر شعور کل انسان می‏گردد. این در حالی است که شعور مواد غذایی بطور مستقیم نیز می‏تواند شعور عضوی را که با آن در ارتباط است (عمدتاً سیستم گوارش، خون و ادراری) متأثر نماید.
    آشکار است که این تأثیر می‏تواند در جهت مثبت و یا منفی باشد و یا به نوعی دیگر می‏تواند شعور شخص را هنجارتر یا ناهنجارتر نماید. انسان سالم هیچ ناهنجاری شعوری ندارد و در نتیجه مستعد هیچ نوع بیماری نیست. او وقتی در معرض محرکی (چه میکروب و چه ترس یا خبر ناگوار) قرار می‏گیرد تنها بطور موقت متأثر می‏شود، ولی سریع حالت عادی خود را بازمی‏یابد.
    در بدن انسانی با ناهنجاری شعور، سلول‏های معیوب بسیاری هستند که زاییدۀ همان ناهنجاری‏ها هستند و همین سلول‏ها هستند که مقدار زیادی از غذا را مصرف می‏نمایند. با سالم شدن انسان سلول‏های معیوب، میدان را خالی می‏کنند و قطعاً نیاز به غذا کاهش می‏یابد.
    اگر دقت نمائید انسان‏های سالم، غذای اندکی می‏خورند و علی‏رغم آن، انرژی نسبتا زیادی در مقایسه با یک انسان معمولی دارند و در حقیقت در مسیر زندگیشان بسیار شاداب و سلامت هستند. شرط سلامت احساس این است که انسان شعور خود را جزئی از شعور کل بداند و اولویت را به شعور کل بدهد. در چنین حالتی، احساس بسیار زیبایی بوجود می‏آید که شاید مناسب‏ترین کلمات برای توصیف آن "آرامش درون" است.

  2. #42
    پروفشنال h2006's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    tabriz
    پست ها
    602

    پيش فرض سلام!

    داروهای هومیوپاتی
    هومیوپاتی، یک طب طبیعی و مکمل است که بدون عوارض جانبی، بدون اعتیاد، بدون آزمایش روی حیوانات و فقط روی انسان‏های داوطلب در شرایط ویژه، اثبات دارویی انجام می‏دهد و با کمک به سیستم دفاعی بدن، درمان کل شخصیت بیمار را هدف قرار می‏دهد. براساس قانون مشابهت‏ها، هر ماده‏ای در روی زمین که قادر باشد علائم بیماری را در یک فرد سالم ایجاد کند، عامل یک داروی هومیوپاتی است!
    در پزشکی هومیوپاتی، داروها از طبیعت گرفته می‏شوند، هر آنچه در طبیعت وجود دارد، دارای شعوری خاص (نیروی حیاتی) است. بنابراین تمام اجزاء طبیعت می‏توانند به‏عنوان داروی هومیوپاتی بکار روند. بدین منظور تمام اجزاء طبیعت شامل جامدات و مواد معدنی، گیاهان و درختان، حشرات، جانداران دریایی و زمینی، انسان و...... می‏توانند مورد استفاده قرار بگیرند. تابحال بیش از 3000 نوع داروی هومیوپاتی شناخته‏شده‏است که از منابع ذکر شده مشتق شده‏اند.
    واقعیت این است که بدن انسان بهترین کارخانۀ داروسازی است، داروهای آن هیچ عوارض جانبی ندارند و مقدار و دفعات و دستور مصرف آنها نیز به همراه خودشان است و درحقیقت همان قدر تولید می‏شوند که مصرف می‏شوند. این کارخانۀ داروسازی بدن توسط شعور (نیروی حیاتی) کنترل می‏شود، لذا وقتی در بهترین وضعیت خود کار می‏کند که شعور حاکم، هیچ ناهنجاری خاصی نداشته باشد (نیروی حیاتی متعادل). در صورت بروز هر نوع اختلالی، بیوشیمی ‏بدن مختل می‏شود و در نتیجه نوع و مقدار مواد ساخته شده از حالت عادی خارج می‏گردد و بدن مجبور می‏شود برای بقاء خود تغییراتی در خود بوجود بیاورد. در نتیجه کارکردهای افراطی یا تفریطی دستگاه‏ها و انواع بیماری‏ها آشکار می‏شوند.
    کاری که پزشکی هومیوپاتی در بیماری انجام می‏دهد، اصلاح شعور مختل شده است، تا بدن، خود هر دارویی را به همان مقداری که نیاز دارد بسازد. شعور هر آنچه که مورد نظر ماست، به آب با درصدی الکل ( آب مقطر خالص و حد اقل 20% اتیل الکل) انتقال داده می‏شود و آن، به‏بیمار تجویز می‏شود. در این جا از آب به‏عنوان یک مادۀ حامل استفاده می‏گردد چون در طبیعت، آب در بدن تمام موجودات زنده وجود دارد و بهترین جاذب شعور است و لازم به تأکید است که منظور آب درمانی نیست. ما اعتقاد داریم حقیقتی که عمل می‏کند، یک انرژی لطیف و نافذ است که اثر درمانی دارد و توان داروهایی که از عدد آواگادرو می‏گذرد، این را ثابت می‏کند.
    در سال 1811 میلادی یک فیزیکدان ایتالیایی به نام آواگادرو (Avagadro) ادعا کرد، یک مولکول گرم از هر ماده دارای تعداد مساوی مولکول می‏باشد که تراکم آن در شرایط استاندارد (حرارت صفر درجه سیلسیوس و فشار 1/013 نیوتن بر متر مربع) مقدار ثابتی است. او ثابت کرد، تعداد مولکول‏ها در یک مولکول گرم از هر ماده 6.4 x 10مولکول می‏باشد. هنگام تهیۀ داروهای هومیوپاتی در ادامۀ توالی رقیق کردن و تجاوز از حد آواگادرو، به این نتیجه می‏رسیم که:
    "همۀ داروهای توان‏دار شده، بالاتر از ( 12C ) 24X دارای هیچ مولکولی از ماده اولیه نمی‏باشند! "
    برای اثبات این نکته طی مطالعۀ خواص شیمیایی داروهای هومیوپاتی متوجه شدند، در لابلای مولکول‏های محلول " سوراخ‏های غیر متقارن " به اثبات رسیده است که این سوراخ‏ها، در آب /الکل خالص وجود ندارد. ولی شکل این سوراخ‏ها، با شکل مولکول‏های مادۀ مؤثر در تنتور مادر (Mother Tinctute - داروی هومیوپاتی در غلیظ ترین فرم یا داروی صفر که هنوز توانمند نشده است.) ارتباط دارد و این یعنی پوتنس بالا دارنده " اثر انگشت " و علامت شناسایی تنتور مادر می‏باشند.
    داروهای هومیوپاتی در دسترس به فرم مایع، قرص، دانه‏های‏گرد، پودر، کرم، پماد و....می‏باشند که در ایران بیشتر به صورت مایع، قرص یا دانه‏های گرد استفاده می‏شوند.

    9 - نگهداری و مصرف داروهای هومیوپاتی
    داروهای هومیوپاتی با حجم بسیار کمی ‏که دارند، بسیار حساس هستند و نباید با دست تماس پیدا کنند، چون تأثیر شیمیایی آمینو اسید پوست ممکن است روی آنها اثر بگذارد. داروها باید داخل ظرف‏های شیشه‏ای کهربایی در جای خنک، خشک و تاریک، دور از موادی با بوهای قوی مانند عطر یا مواد شیمیایی نگهداری شده و در آن به خوبی بسته باشد. هنگام استفاده، دارو را داخل سر بطری یا قوطی و یا با استفاده از یک قاشق خشک و تمیز، زیر زبان بگذارید و بدون خوردن آب اجازه دهید تا با بزاق دهان حل شود.
    در زمان استفادۀ دارو باید دهان شما تمیز بوده و نیم‏ساعت قبل و نیم‏ساعت بعداز مصرف، چیزی میل نکنید. در طی دوران درمان به روش هومیوپاتی، برای گرفتن نتیجۀ بهتر، از مصرف مواد زیر خودداری کنید، چون استفاده از آنها می‏تواند موجب اختلال در عمل‏کرد و کم‏تر کردن تأثیر دارو شود.
    موارد پرهیز به شرح زیر می‏باشند:
    - سیر ( خام، پخته یا ترشی )
    - نسکافه ( قهوه، شکلات، بستنی یا شیرینی )
    - نعناع ( خام یا عرق نعناع، ولی به صورت پخته در غذا مانعی ندارد )
    - سیگار و تنباکو
    - نوشیدنی‏های حاوی الکل

    نکته: پس از اتمام مصرف دارو، تا هر زمان که رژیم هومیوپاتی خود را حفظ کنید، تأثیر دارو عمیقا در بدن شما پایدار خواهد ماند.

    10 - منا بع References

    - علم شفا بخش هومیوپاتی / پرفسور جورج ویتولکاس / ترجمۀ مجید آصفی

    - یک کوانتوم، عرفان و درمان ( پزشکی هومیوپاتی ) / دکتر مسعود ناصری

    -DIPLOMA COURSE- Lesson 2 and 4
    The British Institute of Homoeopathy /Copyright@1993/1995

  3. #43
    پروفشنال h2006's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    tabriz
    پست ها
    602

    پيش فرض منشاء داروهاي هوميوپاتي!!!!!!!!!!!!

    منشاء داروهاي هوميوپاتي

    در حال حاضر در حدود 4000 عنوان دارو در هوميوپاتي استفاده مي‌شود و از نظر تئوري هر ماده يا نيرويي مي‌تواند يك داروي هوميوپاتيك باشد . ( به شرط گذراندن پروسه‌هاي لازم پرووينگ )
    روز به روز نيز از كار و تلاش محققين داروشناس هوميوپاتي بر تعداد آنها افزوده مي‌شود .
    كلا اين داروها را مي‌توان در موارد زير تقسيم‌بندي كرد .
    1 - داروهاي گياهي ( مشتق شده از گياه ) مانند Arnica كه حدود 60% الي 70% داروهاي هوميوپاتي را تشكيل مي‌دهند .
    2 - داروهاي معدني شامل عناصر و فلزات مانند Zincum ( روي ) يا phosphprm ( فسفر ) يا مواد مركب ، نمكها و غيره كه 10% الي 12% از داروهاي هوميوپاتي را تشكيل مي‌دهند .
    3 - داروهاي مشتق شده در عناصر حيواني - مانند sepia - Lachesis و ... كه 10% الي 14% از داروهاي هوميوپاتي را تشكيل مي‌دهند .
    4 - نوسودها Nosodes كه داروهاي مشتق شده از ترشحات متفاوت و يا بافتهاي انساني مي‌باشند . مانند توبركولينوم ( Tuberculinum ، عصاره‌ي چرك آبسه‌ي سلول ) و يا كارسينوسين ( Carcinosin ) كه از بافت سرطان ( تومور ) پستان تهيه مي‌شود و يا گونه‌اي ديگر از آن به نام ( Bowel nosodes ) كه از فلور طبيعي باكتريهاي روده تهيه مي‌شود و درصد كمي از داروهاي هوميوپاتي را تشكيل مي‌دهند ( حدود 2 - 1% )
    5 - ساركودها ( Sarcodes ) كه از داروهاي مشتق شده از بافتها و ترشحات سالم حيواني هستند مانند اسيد اوريك و داروهاي هورموني اين گروه درصد بسيار كمي از داروها را تشكيل مي‌دهند .
    6- حساسيت‌زاها مانند گروه گلها درصد بسيار كمي از داروها را تشكيل مي‌دهند .
    7 - عصاره داروهاي رايج مانند آسپيرين ، پني‌سيلين ، كلرامفنيكل
    8 - از ويروسها و باكتريهاي بيماري‌زا ( Isopathy ) مثل Scarlatioum يا Vibrinum و يا Medorrhinum كه در حقيقت جزء نوسودها به حساب مي‌آيند .

  4. #44
    پروفشنال h2006's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    tabriz
    پست ها
    602

    پيش فرض اصول و قوانين هوميوپاتي ! و معنی هوميوپاتي !!!!!!!!

    اصطلاح هوميوپاتي Homoeopathy از تركيب دو واژه يوناني Homosis يا Homoion به معناي مشابه و همگون و pathos به معني حزن، رنج و يا حتي به شكل انگليسي آن بيماري، تشكيل شده است. اگر اين دو ريشه را در كنار هم قرار دهيم، اصطلاح واحدي خواهيم داشت به نام «مشابه بيماري» كه مي‌تواند در فارسي به «همگون درماني» ترجمه شود. هوميوپاتي در واقع يك سيستم درماني است با اين اساس : موادي كه سبب ايجاد نشانه‌اي در يك فرد سالم مي‌شوند، هنگامي كه در غلظتهاي بسيار كم به كار رو ند، مي‌توانند سبب رفع همان نشانه‌ها در فرد بيمار شوند. قانوني كه پايه و اساس هوميوپاتي را بنا نهاد، Similia similibus currentur «مشابه، مشابه را درمان مي‌كند.» عقيدة هانمن بر اين بود كه دو بيماري مشابه به هم نمي‌توانند در يك زمان خاص در يك شخص وجود داشته باشند. بيماري مشابه ولي قوي‌تر، بيماري ضعيفتر را بيرون مي‌كند. او اين پديده را وقتي به طور طبيعي اتفاق مي‌افتاد، مشاهده كرد. او معتقد بود كه ما بايد از طبيعت تقليد كنيم كه به اين طريق يك بيماري مزمن با اضافه شدن بيماري ديگر بهبود مي‌يابد. به دليل اينكه بيماري مصنوعي كه ما ايجاد كرده‌‌ايم قدرت پيماري‌زايي زيادي ندارد، بنابراين قادر به ايجاد بيماري طولاني مدت نمي‌باشد. در هر صورت، اين بيماري در از بين بردن بيماري اصلي مشابه با خود، كه ديگر هم برنخواهد گشت، موفق خواهد بود. داروها به طور اختصاصي با توجه به توانائيشان در ايجاد علائمي مشابه اما شديدتر از علائم بيمار، براي هر فرد خاصي انتخاب مي‌شوند. از آنجا كه علايم هر فرد، در واقع تلاشهاي اندام او براي بازگرداندن تعادل و توازن به بدن است، منطقي است كه ما در جستجوي شيوه‌اي باشيم كه بتواند همان علائم را، با شدت اندكي بيشتر ايجاد كند تا در واقع محركي قويتر براي بدن در جهت از بين بردن بيماري باشد. هوميوپاتها مانند بسياري از فيزيولوژيستها، دريافته‌اند كه علايم نشانگر تلاش شديد ارگانيسم براي تطابق و مقابله با استرسها و عفونتهاست. از آنجا كه بدن در اين نبرد هميشه پيروز نيست، بجاست كه ما موادي را در طبيعت بيابيم كه با پيروي از علايم بيمار، بدن را در تلاش براي دفاع و مداواي خود ياري رساند. «قانون مشابه‌ها» حتي در برخي درمانهاي پزشكي رايج مانند ايمن سازي (واكسيناسيون) و درمان آلرژيها نيز بكار مي‌رود. البته چنين درمانهايي كاملاً هوميوپاتيك محسوب نيستند، چرا كه داروهاي هوميوپاتي اختصاصي‌تر و در دوزهاي كوچكتر تجويز شده و براي درمان بيماران و پيشگيري از بيماري كاربرد دارند.
    شواهد آشكاري در مورد فعال و درمان‌بخش بودن داروها وجود دارد كه يكي از آنها موفقيت چشمگيري است كه هوميوپاتي در درمان بيماريهاي خطرناك آن روزگار مانند تب زرد، مخملك، وبا و بسياري امراض ديگر داشت. ميزان مرگ در بيمارستانهاي هوميوپاتي در حدود يك چهارم تا يك هشتم بيمارستانهاي طب آن زمان بود. علاوه بر آن داروهاي هوميوپاتي در درمان نوزادان و حيوانات مختلف(سگ، گربه، اسب و حتي گاو) يعني مواردي كه ظن دارونما(placebo ) بودن آنها را باطل مي‌كند، موثر بوده‌اند. همچنين پزشكان هوميوپات مشاهده كرده‌اند كه هنگاميكه بيماران براي يك بيماري مزمن داروي هوميوپاتي مصرف مي‌كنند، گاهي اوقات به علت تحريك دفاع بدن با يك تشديد علايم موقت روبرو مي‌شوند. اينان دريافته‌اند كه گاه يك «بحران درمان» براي مداوا ضرروي است. بعيد است كه چنين تشديد علايمي ناشي از اثر دارونما باشد. بايد دانست كه دوزهاي كوچك مورد استفاده هوميوپاتها تنها وقتي موثرند كه فرد به آن دوزهاي پايين حساس باشد. اگر دارويي نادرست براي فرد تجويز شود، اتفاقي رخ نمي‌دهد، در صورتيكه دارو درست باشد، vital force فرد را سازمان‌دهي خواهد كرد. در هرحال داروهاي هوميوپاتي هيچ عارضه جانبي ندارد.
    هوميوپاتي كلاسيك بر پايه چهار قانون استوار است :
    1. قانون همانندها similars
    2. قانون داروي منفرد single remedy
    3. قانون غلظت كم minimal dose
    4. قانون اثبات proving

    قانون همانندها similars
    قانون همانندها مي‌گويد «موادي كه مي‌توانند يك بيمار يا يك نشانه بيماري را توليد كند، در مقادير كم قادر به درمان همان بيماري هستند، و در واقع وقتي اثر دارو و بيماري مشابه باشند، هر دو روي هم اثر گذاشته و سلامتي حاصل مي‌گردد» به نظر هانمن اين قانون نه فقط دلالت بر شباهت نشانه‌هاي بيماري با نشانه‌هايي كه دارو مي‌تواند ايجاد نمايد دارد، بلكه مستلزم وجود تشابهي ماهيتي بين داروي مناسب با اختلالي است كه باعث بيماري مي‌شود. يعني در حقيقت روند ديناميك بيماري طبيعي(Natural disease) بايد مشابه روند ديناميك بيماري مصنوعي (Artificial disease) باشد. به اعتقاد وي با پروسه توان دهي(potentisation) در روند داروسازي هوميوپاتي(بعداً توضيح داده خواهد شد) محرك قوي ساخته مي‌شود كه قدرت تاثير گذاري بر نيروي حياتي آشفته را براي بازگشت به سلامتي دارد و چون دارو مي‌تواند تصويري از نشانه‌ها، مشابه آنچه كه در بيماري رخ مي‌دهد ظاهر كند، پس توانايي تحريك نيروي حيات در بروز واكنش مناسب را نيز خواهد داشت. با خوردن داروي هوميوپاتي نيروي حيات فرد به روشي مشابه آنچه كه در روند بيماري طبيعي پديد مي‌آيد، دچار اختلال شده و همزمان، محرك واكنشهاي بعدي نيروي حيات مي‌شود. و چون دارو توان‌دار شده است، قوي‌تر از روند بيماري طبيعي محرك نيروي حياتي مي‌باشد، ولي چون طول مدت اثر دارو كوتاه است، واكنشي كوتاهتر ايجاد مي‌كند، و اين حالت به بازگشت سريعتر سلامتي كمك مي‌نمايد.
    در مقدمه كتاب بيماريهاي مزمن هانمن مثالي جالب از اين قانون بيان شده است كه گفتن آن در اينجا خالي از لطف نيست. فرض كنيد دختري با پدرش دعوا كرده و در اثر اين نزاع از خانه فرار كرده و به خانه دوستش مي‌رود. در آنجا دوستش براي از بين بردن حالت غم‌زدگي دختر و تقويت روحيه وي سعي در فراهم كردن شرايط شادي وي با بيان شوخي و بردن وي به گشت و گذار مي‌كند. تا موقعي كه اين شرايط فراهم است، حال دختر نيز خوب است، اما به محض اتمام گشت و گذار و تفريح، مجدداً افكار ناراحت كننده قبلي سراغ دختر آمده و اين دفعه بدتر از دفعه قبل نيز مي‌شود. اما فرض كنيد كه دختر به خانه دوست ديگري مي‌رفت كه او تازه پدرش را از دست داده بود، و در معرض مشكلات و ناراحتيهاي خانواده در نبودِ پدر قرار مي‌گرفت، نه تنها مشكل خودش را فراموش مي‌كرد، بلكه خدا را از بابت سلامتي پدرش شكر مي‌كرد و با بازگشت به خانه آن نزاع و دعواي اوليه را نيز فراموش مي‌كرد

    قانون داروي منفرد single remedy
    قانون داروي منفرد اشاره به استفاده از يك دارو در هر بار تجويز بر اساس وضعيت (State) آن لحظه بيمار دارد. اخيراً برخي از كارخانجات داروسازي هوميوپاتي با مراجعه به كتب Repetory تمام داروهايي كه مثلاً تحت روبريك سردرد موجود است را مخلوط كرده و به عنوان داروي سردرد به فروش مي‌رسانند و با توجه به اينكه يكي از اين داروها نيز داروي similimum شخص دچار سردرد مي‌باشد، حتي ممكن است سردرد مريض نيز خوب شود، اما مي‌دانيم با توجه به تاثيري كه نيروي حيات از ساير داروها (بردارهاي انرژي) خواهد گرفت، دچار مشكل شده و به تدريج به داروهاي هوميوپاتي مقاوم و به شدت تضعيف مي‌شود. بنابراين همواره اين اصل در تمامي درمانهاي هوميوپاتي بايد مدنظر قرار گيرد.

    قانون غلظت كم minimal dose
    قانون غلظت كم اشاره به استفاده از حداقل potence و دوز داروها بر روي بيماران دارد، زيرا همان طور كه در فصل آينده درباره آن توضيح خواهيم داد، استفاده از دوزهاي بالا(كه معمولاً سيستمهاي kentian از آن پيروي مي‌كنند) در حقيقت يك Primary reaction(aggrevation) شديد به نيروي حيات وارد آورده، باعث بدتر شدن شديد علايم بيمار خواهد شد. البته در روش Kent و پيروان آن از اين بدتر شدنها به عنوان بيرون‌ريزي تعبير شده و نكته‌اي مثبت در درمان محسوب مي‌شود. در حاليكه از نظر هانمن اين بدتر شدن اوليه فشار شديدي به نيروي حياتي وارد آورده و چه بسا كه باعث عوارض جبران‌ناپذيري شود.(ميازم دارويي) به همين جهت طبق اصل درمانيِ مشابه و اندكي قويتر، ميزان نيروي وارد به سيستم حيات بايد فقط اندكي از نيروي بيماري اصلي قويتر باشد. بنابراين عملاً aggrevation چنداني به وجود نخواهد آمد و آنطور كه پيروان روش كنت مي‌گويند نكته‌اي مثبت در درمان به حساب نمي‌آيد، البته بدتر شدن علايم اوليه بيماري اين نويد را به پزشك خواهد داد كه داروي انتخابيش دارويي درست منتهي با نيروي بسيار قوي بوده است. بنابراين بر طبق پاراگراف دوم ارگانون كه تاكيد بر درماني gentle و ملايم شده است، استفاده از كمترين دوز و پوتنسي مي‌تواند جلوي بدتر شدن علائم كه گاهي نيز خسارات جبران‌ناپذيري به سيستم حياتي وارد مي‌آورد را بگيرد.(در هوميوپاتي منظور از potence همان قدرت دارو و دوز اثر كميت يا مقدار دارو مي‌باشد.) البته حساسيت و آستانه تحريك افراد مختلف در قبال داروها نيز متفاوت مي‌باشد. بدين معني كه بعضي اشخاص به دوزهاي كمتر حساسند و بعضي به دوزهاي بالاتر نيز واكنشي نمي‌دهند.

    قانون اثبات اثر دارويي proving
    قانون اثبات اثر دارويي روشي است كه بر اساس آن داروها براي تشخيص اثرات درمانيشان مورد آزمايش قرار مي‌‌گيرند. بدين صورت كه به يك گروه از افراد سالم روزانه دوزي از آن ماده دارويي داده مي‌شود و سپس نشانه‌هاي ظاهر شده(Artifical disease) مطابق روش استاندارد (Double blind) به دقت ثبت مي‌شود. بعد از پايان دوره اثر دارو، همه نشانه‌ها به عنوان تصوير خاص آن دارو در مجموعه اطلاعات دارويي(Materia medica) ثبت مي‌شود. براي درمان يك بيمار در شرايط حاد و چه در شرايط مزمن، پزشك هوميوپات نشانه‌هاي وي را با تصاوير داروهاي موجود در Materia Medica مطابقت نموده و سپس طبق قانون «همانندها» دارويي را كه تصويرش بيش از بقيه داروها با نشانه‌هاي بيمار جور درمي‌آيد، انتخاب مي‌كند. براي تسهيل كار، هر علامت تحت عنوان يك صنعت(روبريك) جداگانه نوشته شده و سپس مجموعه داروهايي كه علايم گوناگون(روبريكهاي متفاوت)را در proving خود نشان مي‌دهند، در كتب Repertory ثبت مي‌شوند. پزشك هوميوپات با مراجعه به كتب Repertory مجموعه علايم(روبريكهاي) بيمار را جمع‌آوري نموده و با اشتراك داروهاي موجود در همه روبريكهاي بيمار به داروي مورد نظر مي‌رسد.(نمونه‌اي از علايم ذهني در كتاب Repertory synthesis در صفحه بعد و همينطور Materia Medica Opium به عنوان داروي مورد استفاده در اين كار تحقيقي را در صفحات بعدي مي‌بينيد) به عنوان مقال با نگاه Repertory مي‌بينيم كه مهمترين داروهاي(دو يا سه خطي) موجود در جلوي يك روبريك Anxiety health about(اضطراب سلامتي) Arg-met-calc-Nit ac - phos-puls-phac-sep مي‌باشد.

    روش كار در proving به اينگونه است كه 100-50 نفر از افراد داوطلب را انتخاب نموده و به هريك از آنها تعدادي قرص، قطره يا گلبول مي‌دهند(دارو مي‌دهند) و مي‌گويند روزي سه بار مصرف نمايند(TDS) تا اينكه نشانه‌ها در آنها ظاهر شود و به مجرد پديد آمدن نشانه‌ها دارو را قطع مي‌نمايند كه بر حسب قدرت و حساسيت فرد زمان بروز نشانه‌ها فرق خواهد نمود.

    Last edited by h2006; 07-01-2008 at 09:32.

  5. #45
    پروفشنال h2006's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    tabriz
    پست ها
    602

    پيش فرض

    [quote=h2006;1970458]اصطلاح هوميوپاتي Homoeopathy از تركيب دو واژه يوناني Homosis يا Homoion به معناي مشابه و همگون و pathos به معني حزن، رنج و يا حتي به شكل انگليسي آن بيماري، تشكيل شده است. اگر اين دو ريشه را در كنار هم قرار دهيم، اصطلاح واحدي خواهيم داشت به نام «مشابه بيماري» كه مي‌تواند در فارسي به «همگون درماني» ترجمه شود. هوميوپاتي در واقع يك سيستم درماني است با اين اساس : موادي كه سبب ايجاد نشانه‌اي در يك فرد سالم مي‌شوند، هنگامي كه در غلظتهاي بسيار كم به كار رو ند، مي‌توانند سبب رفع همان نشانه‌ها در فرد بيمار شوند. قانوني كه پايه و اساس هوميوپاتي را بنا نهاد، Similia similibus currentur «مشابه، مشابه را درمان مي‌كند.» عقيدة هانمن بر اين بود كه دو بيماري مشابه به هم نمي‌توانند در يك زمان خاص در يك شخص وجود داشته باشند. بيماري مشابه ولي قوي‌تر، بيماري ضعيفتر را بيرون مي‌كند. او اين پديده را وقتي به طور طبيعي اتفاق مي‌افتاد، مشاهده كرد. او معتقد بود كه ما بايد از طبيعت تقليد كنيم كه به اين طريق يك بيماري مزمن با اضافه شدن بيماري ديگر بهبود مي‌يابد. به دليل اينكه بيماري مصنوعي كه ما ايجاد كرده‌‌ايم قدرت پيماري‌زايي زيادي ندارد، بنابراين قادر به ايجاد بيماري طولاني مدت نمي‌باشد. در هر صورت، اين بيماري در از بين بردن بيماري اصلي مشابه با خود، كه ديگر هم برنخواهد گشت، موفق خواهد بود. داروها به طور اختصاصي با توجه به توانائيشان در ايجاد علائمي مشابه اما شديدتر از علائم بيمار، براي هر فرد خاصي انتخاب مي‌شوند. از آنجا كه علايم هر فرد، در واقع تلاشهاي اندام او براي بازگرداندن تعادل و توازن به بدن است، منطقي است كه ما در جستجوي شيوه‌اي باشيم كه بتواند همان علائم را، با شدت اندكي بيشتر ايجاد كند تا در واقع محركي قويتر براي بدن در جهت از بين بردن بيماري باشد. هوميوپاتها مانند بسياري از فيزيولوژيستها، دريافته‌اند كه علايم نشانگر تلاش شديد ارگانيسم براي تطابق و مقابله با استرسها و عفونتهاست. از آنجا كه بدن در اين نبرد هميشه پيروز نيست، بجاست كه ما موادي را در طبيعت بيابيم كه با پيروي از علايم بيمار، بدن را در تلاش براي دفاع و مداواي خود ياري رساند. «قانون مشابه‌ها» حتي در برخي درمانهاي پزشكي رايج مانند ايمن سازي (واكسيناسيون) و درمان آلرژيها نيز بكار مي‌رود. البته چنين درمانهايي كاملاً هوميوپاتيك محسوب نيستند، چرا كه داروهاي هوميوپاتي اختصاصي‌تر و در دوزهاي كوچكتر تجويز شده و براي درمان بيماران و پيشگيري از بيماري كاربرد دارند.
    شواهد آشكاري در مورد فعال و درمان‌بخش بودن داروها وجود دارد كه يكي از آنها موفقيت چشمگيري است كه هوميوپاتي در درمان بيماريهاي خطرناك آن روزگار مانند تب زرد، مخملك، وبا و بسياري امراض ديگر داشت. ميزان مرگ در بيمارستانهاي هوميوپاتي در حدود يك چهارم تا يك هشتم بيمارستانهاي طب آن زمان بود. علاوه بر آن داروهاي هوميوپاتي در درمان نوزادان و حيوانات مختلف(سگ، گربه، اسب و حتي گاو) يعني مواردي كه ظن دارونما(placebo ) بودن آنها را باطل مي‌كند، موثر بوده‌اند. همچنين پزشكان هوميوپات مشاهده كرده‌اند كه هنگاميكه بيماران براي يك بيماري مزمن داروي هوميوپاتي مصرف مي‌كنند، گاهي اوقات به علت تحريك دفاع بدن با يك تشديد علايم موقت روبرو مي‌شوند. اينان دريافته‌اند كه گاه يك «بحران درمان» براي مداوا ضرروي است. بعيد است كه چنين تشديد علايمي ناشي از اثر دارونما باشد. بايد دانست كه دوزهاي كوچك مورد استفاده هوميوپاتها تنها وقتي موثرند كه فرد به آن دوزهاي پايين حساس باشد. اگر دارويي نادرست براي فرد تجويز شود، اتفاقي رخ نمي‌دهد، در صورتيكه دارو درست باشد، vital force فرد را سازمان‌دهي خواهد كرد. در هرحال داروهاي هوميوپاتي هيچ عارضه جانبي ندارد.
    هوميوپاتي كلاسيك بر پايه چهار قانون استوار است :
    1. قانون همانندها similars
    2. قانون داروي منفرد single remedy
    3. قانون غلظت كم minimal dose
    4. قانون اثبات proving

    قانون همانندها similars
    قانون همانندها مي‌گويد «موادي كه مي‌توانند يك بيمار يا يك نشانه بيماري را توليد كند، در مقادير كم قادر به درمان همان بيماري هستند، و در واقع وقتي اثر دارو و بيماري مشابه باشند، هر دو روي هم اثر گذاشته و سلامتي حاصل مي‌گردد» به نظر هانمن اين قانون نه فقط دلالت بر شباهت نشانه‌هاي بيماري با نشانه‌هايي كه دارو مي‌تواند ايجاد نمايد دارد، بلكه مستلزم وجود تشابهي ماهيتي بين داروي مناسب با اختلالي است كه باعث بيماري مي‌شود. يعني در حقيقت روند ديناميك بيماري طبيعي(Natural disease) بايد مشابه روند ديناميك بيماري مصنوعي (Artificial disease) باشد. به اعتقاد وي با پروسه توان دهي(potentisation) در روند داروسازي هوميوپاتي(بعداً توضيح داده خواهد شد) محرك قوي ساخته مي‌شود كه قدرت تاثير گذاري بر نيروي حياتي آشفته را براي بازگشت به سلامتي دارد و چون دارو مي‌تواند تصويري از نشانه‌ها، مشابه آنچه كه در بيماري رخ مي‌دهد ظاهر كند، پس توانايي تحريك نيروي حيات در بروز واكنش مناسب را نيز خواهد داشت. با خوردن داروي هوميوپاتي نيروي حيات فرد به روشي مشابه آنچه كه در روند بيماري طبيعي پديد مي‌آيد، دچار اختلال شده و همزمان، محرك واكنشهاي بعدي نيروي حيات مي‌شود. و چون دارو توان‌دار شده است، قوي‌تر از روند بيماري طبيعي محرك نيروي حياتي مي‌باشد، ولي چون طول مدت اثر دارو كوتاه است، واكنشي كوتاهتر ايجاد مي‌كند، و اين حالت به بازگشت سريعتر سلامتي كمك مي‌نمايد.

  6. #46
    پروفشنال h2006's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    tabriz
    پست ها
    602

    پيش فرض هومیوپاتی!

    در مقدمه كتاب بيماريهاي مزمن هانمن مثالي جالب از اين قانون بيان شده است كه گفتن آن در اينجا خالي از لطف نيست. فرض كنيد دختري با پدرش دعوا كرده و در اثر اين نزاع از خانه فرار كرده و به خانه دوستش مي‌رود. در آنجا دوستش براي از بين بردن حالت غم‌زدگي دختر و تقويت روحيه وي سعي در فراهم كردن شرايط شادي وي با بيان شوخي و بردن وي به گشت و گذار مي‌كند. تا موقعي كه اين شرايط فراهم است، حال دختر نيز خوب است، اما به محض اتمام گشت و گذار و تفريح، مجدداً افكار ناراحت كننده قبلي سراغ دختر آمده و اين دفعه بدتر از دفعه قبل نيز مي‌شود. اما فرض كنيد كه دختر به خانه دوست ديگري مي‌رفت كه او تازه پدرش را از دست داده بود، و در معرض مشكلات و ناراحتيهاي خانواده در نبودِ پدر قرار مي‌گرفت، نه تنها مشكل خودش را فراموش مي‌كرد، بلكه خدا را از بابت سلامتي پدرش شكر مي‌كرد و با بازگشت به خانه آن نزاع و دعواي اوليه را نيز فراموش مي‌كرد

    قانون داروي منفرد single remedy
    قانون داروي منفرد اشاره به استفاده از يك دارو در هر بار تجويز بر اساس وضعيت (State) آن لحظه بيمار دارد. اخيراً برخي از كارخانجات داروسازي هوميوپاتي با مراجعه به كتب Repetory تمام داروهايي كه مثلاً تحت روبريك سردرد موجود است را مخلوط كرده و به عنوان داروي سردرد به فروش مي‌رسانند و با توجه به اينكه يكي از اين داروها نيز داروي similimum شخص دچار سردرد مي‌باشد، حتي ممكن است سردرد مريض نيز خوب شود، اما مي‌دانيم با توجه به تاثيري كه نيروي حيات از ساير داروها (بردارهاي انرژي) خواهد گرفت، دچار مشكل شده و به تدريج به داروهاي هوميوپاتي مقاوم و به شدت تضعيف مي‌شود. بنابراين همواره اين اصل در تمامي درمانهاي هوميوپاتي بايد مدنظر قرار گيرد.

    قانون غلظت كم minimal dose
    قانون غلظت كم اشاره به استفاده از حداقل potence و دوز داروها بر روي بيماران دارد، زيرا همان طور كه در فصل آينده درباره آن توضيح خواهيم داد، استفاده از دوزهاي بالا(كه معمولاً سيستمهاي kentian از آن پيروي مي‌كنند) در حقيقت يك Primary reaction(aggrevation) شديد به نيروي حيات وارد آورده، باعث بدتر شدن شديد علايم بيمار خواهد شد. البته در روش Kent و پيروان آن از اين بدتر شدنها به عنوان بيرون‌ريزي تعبير شده و نكته‌اي مثبت در درمان محسوب مي‌شود. در حاليكه از نظر هانمن اين بدتر شدن اوليه فشار شديدي به نيروي حياتي وارد آورده و چه بسا كه باعث عوارض جبران‌ناپذيري شود.(ميازم دارويي) به همين جهت طبق اصل درمانيِ مشابه و اندكي قويتر، ميزان نيروي وارد به سيستم حيات بايد فقط اندكي از نيروي بيماري اصلي قويتر باشد. بنابراين عملاً aggrevation چنداني به وجود نخواهد آمد و آنطور كه پيروان روش كنت مي‌گويند نكته‌اي مثبت در درمان به حساب نمي‌آيد، البته بدتر شدن علايم اوليه بيماري اين نويد را به پزشك خواهد داد كه داروي انتخابيش دارويي درست منتهي با نيروي بسيار قوي بوده است. بنابراين بر طبق پاراگراف دوم ارگانون كه تاكيد بر درماني gentle و ملايم شده است، استفاده از كمترين دوز و پوتنسي مي‌تواند جلوي بدتر شدن علائم كه گاهي نيز خسارات جبران‌ناپذيري به سيستم حياتي وارد مي‌آورد را بگيرد.(در هوميوپاتي منظور از potence همان قدرت دارو و دوز اثر كميت يا مقدار دارو مي‌باشد.) البته حساسيت و آستانه تحريك افراد مختلف در قبال داروها نيز متفاوت مي‌باشد. بدين معني كه بعضي اشخاص به دوزهاي كمتر حساسند و بعضي به دوزهاي بالاتر نيز واكنشي نمي‌دهند.

    قانون اثبات اثر دارويي proving
    قانون اثبات اثر دارويي روشي است كه بر اساس آن داروها براي تشخيص اثرات درمانيشان مورد آزمايش قرار مي‌‌گيرند. بدين صورت كه به يك گروه از افراد سالم روزانه دوزي از آن ماده دارويي داده مي‌شود و سپس نشانه‌هاي ظاهر شده(Artifical disease) مطابق روش استاندارد (Double blind) به دقت ثبت مي‌شود. بعد از پايان دوره اثر دارو، همه نشانه‌ها به عنوان تصوير خاص آن دارو در مجموعه اطلاعات دارويي(Materia medica) ثبت مي‌شود. براي درمان يك بيمار در شرايط حاد و چه در شرايط مزمن، پزشك هوميوپات نشانه‌هاي وي را با تصاوير داروهاي موجود در Materia Medica مطابقت نموده و سپس طبق قانون «همانندها» دارويي را كه تصويرش بيش از بقيه داروها با نشانه‌هاي بيمار جور درمي‌آيد، انتخاب مي‌كند. براي تسهيل كار، هر علامت تحت عنوان يك صنعت(روبريك) جداگانه نوشته شده و سپس مجموعه داروهايي كه علايم گوناگون(روبريكهاي متفاوت)را در proving خود نشان مي‌دهند، در كتب Repertory ثبت مي‌شوند. پزشك هوميوپات با مراجعه به كتب Repertory مجموعه علايم(روبريكهاي) بيمار را جمع‌آوري نموده و با اشتراك داروهاي موجود در همه روبريكهاي بيمار به داروي مورد نظر مي‌رسد.(نمونه‌اي از علايم ذهني در كتاب Repertory synthesis در صفحه بعد و همينطور Materia Medica Opium به عنوان داروي مورد استفاده در اين كار تحقيقي را در صفحات بعدي مي‌بينيد) به عنوان مقال با نگاه Repertory مي‌بينيم كه مهمترين داروهاي(دو يا سه خطي) موجود در جلوي يك روبريك Anxiety health about(اضطراب سلامتي) Arg-met-calc-Nit ac - phos-puls-phac-sep مي‌باشد.

  7. #47
    پروفشنال h2006's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    tabriz
    پست ها
    602

    پيش فرض هوميوپاتي!

    داروهای هومیوپاتی
    داروهای هومیو پاتی که ازمنابع گوناگون تهیه می شوند باید بسیار رقیق شده وحتما باید چندین بار تکان داده می شوند تا توان دار شده وقابل تجویز باشند.
    با توجه به قانون مشابهت هر نوع ماده ای که توانایی ایجاد علائم بیماری را دریک شخص سالم داشته باشد، می تواند یک داروی هومیوپاتی باشد. در زمان دکتر هانمن حدود یک صد دارو امتحان وشناخته شد؛ ولی اکنون بیش از سه هزار داروی هومیوپاتی شناخته شده وبه تدریج نیز داروهای بیشتری در حال شناسایی هستند وتعدادشان بیشتر خواهد شد . منابع داروهای هومیو پاتی بسیار متوع هستند ومی توان آنها را در گروه های زیر دسته بندی نمود:
    1. منابع گیاهی که 60 تا 70 درصد کل داروهای هومیوپاتی را تشکیل می دهند. منابع گیاهی از قسمت های مختلف گیاهان متفاوت مانند برگ، ساقه ، گل ریشه ، پیاز، دانه ، پوسته ی گیاه ، صمغ ، جوانه ، عصاره ، میوه وخلاصه هر قسمتی ازگیاه به دست می آیند. آنها را خرد کرده ، سائیده وبا حلال های مختلف مخلوط می کنند تا تنطور یا داروی مادر به دست آید؛ مانند داروی اکونیت (aconit) که ازگیاه تاج الملوک تهیه می کنند.
    2. منابع حیوانی ، مانند ترشحات جانوران، سم مارها عصاره ی بدن جانواران ، شیر برخی ازحیوانات ومواردمشابه که حدود 15 تا 20 درصد کل داروهای هومیوپاتی راتشکیل می دهند ، مانند داروی آپیس (apis)که از سم زنبور عسل تهیه می شود.
    3.منابع معدنی وشیمیایی مانند انواع اسیدها،عناصر فلزی،ترکیبات ونمک های معدنی، ترکیبات آلی، آب برخی چشمه های معدنی وموارد مشابه که حدود 10 درصد کل داروها راتشکیل می دهند؛ مانند نیترات نقره، کربنات کلسیم،طلا، سرب وغیره.
    4. منابع بیولوژیکی مانند نوسودها(nosodes) که از ترشحات مختلف بافت های بیمار انسانی تهیه می شود . سارکودها(sarcodes) که از ترشحات مختلف بافت های سالم حیوانی به وجود می آید. این مواد حدود یک درصد داروها را تشکیل می دهند.
    به طور کلی نحوه ی تهیه ی داروهای هومیوپاتی طی مراحل زیر انجام می گیرد:
    الف.جمع آوری مواد دارویی از منابع مختلف ، که در بالا ذکر شده است.
    ب.تهیه فرآورده یا تنطور مادرازمواد دارویی اصلی .
    ج.توان دار کردن وتهیه ی داروهای توان دار(potentisation)
    د.انتقال داروهای توان دار به حامل های مختلف.
    پس از جمع آوری مواد دارویی از ماده ی مزبور فرآورده یا تنطور مادر تهیه می شود. نحوه ی تهیه ی تنطور مادر بدین طریق است که ماده ی اصلی را ازمنابع مختلف با استفاده از الکل به عنوان حلال یاحامل مخلوط می کنند . بدین طریق ماده ی اصلی در حلال حل می شود. اگر لازم شد ماده ی اصلی را سایده وبعد با حلال مخلوط می کنند.
    حلال های مورد استفاده غیراز الکل معمولا گلیسرین وآب مقطر می باشد . پس از حل ماده در محلول ،تنطور مادر به دست می آید . اینک تنطور مادر باید توان دار شود. برای توان دار کردن دارو ، یک قسمت ازتنطور مادر را با نود ونه قسمت الکل دقیق مخلوط می کنند وبین ده تا صد بار به آن ضربه می زنند. حال محلول توان دار شده است . بدین ترتیب محلولی با توان C1 به دست می آید که رقت آن ده به توان یک صدم است .
    منظور ازc کلمه ی سانتی سیمال (centicimal) ونیز مخفف عدد رومی صد می باشد . در واقع ، سانتی سیمال به معنی یک صدم است. سپس یک قسمت ازمحلول C1 رابا 99 قسمت الکل یا آب مقطر مخلوط کرده را دوباره ده تا صد بار ضربه می زنند . اینک محلولی با توان C2 به دست می آید که رقت آن یک ده هزارم است . حال یک قسمت ازمحلول یک ده هزارم را با 99 قسمت الکل یا آب مقطر مخلوط کرده وضربه می زنند . در این حالت، محلولی با رقت یک میلیونیم به دست می آید . همین طور این رقت انجام می گیرد تا C6 با رقت ده به توان منفی دوازده وc30 با رقت ده به توان منفی شست وc200 با رقت ده به توان منفی چهارصد ساخته می شود وسپس در شرایط مختلف آن را تجویز می کنند . داروهای هومیوپاتی دارای نیروی حیاتی مشخص می شود. درنتیجه ، هر قدر داروها رقیق تر شوند نیرو یا جوهرحیاتی آن از بین نمی رود.

  8. #48
    پروفشنال h2006's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    tabriz
    پست ها
    602

    پيش فرض هوميوپاتي!

    داروهای هومیوپاتی
    داروهای هومیو پاتی که ازمنابع گوناگون تهیه می شوند باید بسیار رقیق شده وحتما باید چندین بار تکان داده می شوند تا توان دار شده وقابل تجویز باشند.


    با توجه به قانون مشابهت هر نوع ماده ای که توانایی ایجاد علائم بیماری را دریک شخص سالم داشته باشد، می تواند یک داروی هومیوپاتی باشد. در زمان دکتر هانمن حدود یک صد دارو امتحان وشناخته شد؛ ولی اکنون بیش از سه هزار داروی هومیوپاتی شناخته شده وبه تدریج نیز داروهای بیشتری در حال شناسایی هستند وتعدادشان بیشتر خواهد شد . منابع داروهای هومیو پاتی بسیار متوع هستند ومی توان آنها را در گروه های زیر دسته بندی نمود:
    1. منابع گیاهی که 60 تا 70 درصد کل داروهای هومیوپاتی را تشکیل می دهند. منابع گیاهی از قسمت های مختلف گیاهان متفاوت مانند برگ، ساقه ، گل ریشه ، پیاز، دانه ، پوسته ی گیاه ، صمغ ، جوانه ، عصاره ، میوه وخلاصه هر قسمتی ازگیاه به دست می آیند. آنها را خرد کرده ، سائیده وبا حلال های مختلف مخلوط می کنند تا تنطور یا داروی مادر به دست آید؛ مانند داروی اکونیت (aconit) که ازگیاه تاج الملوک تهیه می کنند.
    2. منابع حیوانی ، مانند ترشحات جانوران، سم مارها عصاره ی بدن جانواران ، شیر برخی ازحیوانات ومواردمشابه که حدود 15 تا 20 درصد کل داروهای هومیوپاتی راتشکیل می دهند ، مانند داروی آپیس (apis)که از سم زنبور عسل تهیه می شود.
    3.منابع معدنی وشیمیایی مانند انواع اسیدها،عناصر فلزی،ترکیبات ونمک های معدنی، ترکیبات آلی، آب برخی چشمه های معدنی وموارد مشابه که حدود 10 درصد کل داروها راتشکیل می دهند؛ مانند نیترات نقره، کربنات کلسیم،طلا، سرب وغیره.

  9. #49
    پروفشنال h2006's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    tabriz
    پست ها
    602

    پيش فرض ادامه مطلب قبلی!!!

    4. منابع بیولوژیکی مانند نوسودها(nosodes) که از ترشحات مختلف بافت های بیمار انسانی تهیه می شود . سارکودها(sarcodes) که از ترشحات مختلف بافت های سالم حیوانی به وجود می آید. این مواد حدود یک درصد داروها را تشکیل می دهند.
    به طور کلی نحوه ی تهیه ی داروهای هومیوپاتی طی مراحل زیر انجام می گیرد:
    الف.جمع آوری مواد دارویی از منابع مختلف ، که در بالا ذکر شده است.
    ب.تهیه فرآورده یا تنطور مادرازمواد دارویی اصلی .
    ج.توان دار کردن وتهیه ی داروهای توان دار(potentisation)
    د.انتقال داروهای توان دار به حامل های مختلف.
    پس از جمع آوری مواد دارویی از ماده ی مزبور فرآورده یا تنطور مادر تهیه می شود. نحوه ی تهیه ی تنطور مادر بدین طریق است که ماده ی اصلی را ازمنابع مختلف با استفاده از الکل به عنوان حلال یاحامل مخلوط می کنند . بدین طریق ماده ی اصلی در حلال حل می شود. اگر لازم شد ماده ی اصلی را سایده وبعد با حلال مخلوط می کنند.
    حلال های مورد استفاده غیراز الکل معمولا گلیسرین وآب مقطر می باشد . پس از حل ماده در محلول ،تنطور مادر به دست می آید . اینک تنطور مادر باید توان دار شود. برای توان دار کردن دارو ، یک قسمت ازتنطور مادر را با نود ونه قسمت الکل دقیق مخلوط می کنند وبین ده تا صد بار به آن ضربه می زنند. حال محلول توان دار شده است . بدین ترتیب محلولی با توان C1 به دست می آید که رقت آن ده به توان یک صدم است .
    منظور ازc کلمه ی سانتی سیمال (centicimal) ونیز مخفف عدد رومی صد می باشد . در واقع ، سانتی سیمال به معنی یک صدم است. سپس یک قسمت ازمحلول C1 رابا 99 قسمت الکل یا آب مقطر مخلوط کرده را دوباره ده تا صد بار ضربه می زنند . اینک محلولی با توان C2 به دست می آید که رقت آن یک ده هزارم است . حال یک قسمت ازمحلول یک ده هزارم را با 99 قسمت الکل یا آب مقطر مخلوط کرده وضربه می زنند . در این حالت، محلولی با رقت یک میلیونیم به دست می آید . همین طور این رقت انجام می گیرد تا C6 با رقت ده به توان منفی دوازده وc30 با رقت ده به توان منفی شست وc200 با رقت ده به توان منفی چهارصد ساخته می شود وسپس در شرایط مختلف آن را تجویز می کنند . داروهای هومیوپاتی دارای نیروی حیاتی مشخص می شود. درنتیجه ، هر قدر داروها رقیق تر شوند نیرو یا جوهرحیاتی آن از بین نمی رود.

  10. #50
    پروفشنال h2006's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    tabriz
    پست ها
    602

    پيش فرض بيماريهاي قابل درمان به روش هوميوپاتي!

    بيماريهاي قابل درمان به روش هوميوپاتي
    بيماريهاي قابل درمان :
    پزشكي هوميوپاتي علم شناخت قدرت درماني طبيعت است،
    در اصل هوميوپاتي يك نظام درماني خاص با استفاده ازداروهاي طبيعي است كه توانائي درمان انواع مختلف بيماريهاي انساني رابه سرعت،پايداروبدون عارضه دارد.

    - سردرد : ميگرن،خوشه اي ،عصبي و ...
    - سرگيجه : حاد ، مزمن ، به علت بيماري گوش ، علت ناشناخته و ...
    - آلرژيهاي مختلف : بيني (عطسه،آبريزش و...) ، چشم (قرمزي ،اشكريزش،خارش) و ....
    - مشكلات تنفسي : حساسيت ريوي،سرماخوردگيهاي مكرر،سينوزيت،سرفه ي مزمن و ...
    - ناراحتيهاي گوارشي : ريفلاكس(برگشت موادازمعده)،گاستريت،زخم معده، نفخ،يبوست يا اسهال مزمن، بي اشتهائي يا اشتهاي سيري ناپذيرو ...
    - مشكلات ادراري : عفونتهاي مكرر،سنگ ادراري، پروستاتيت مزمن، بي اختياري و ...
    - بيماريهاي زنان وزايمان : اختلالات پريود،ناراحتيهاي قبل يا حين پريود(دردهاي كمر يارحم و تخمدانها، تشنگي، درد يا تورم سينه ها، جوش صورت ،ضعف وغش رفتن بدن عصبي يا افسرده شدن و...) ، عفونتهاي مكرر و مزمن، نازائي، مشكلات دوران يائسگي (گُركشيدن ،تعريق و...) ، مشكلات زناشوئي (درد و...) .
    - اختلالات عملكردجنسي : سرد مزاجي زن يا مرد ، ناتواني جنسي يا زود انزالي مرد ، سردرد بعد از زناشوئي ، درد موقع زناشوئي و ...
    - مشكلات عضلاني- اسكلتي: كمردرد ، درد سياتيك ، درد هاي مزمن ، روماتيسم و ...
    - بيماريهاي پوست ومو : خارش ، اگزما ، كهير ، پسوريازيس ، ليكن پلان و ...
    - اختلالات خواب : بيخوابي،بدخوابي،كابوس،حرف زدن،راه رفتن يا دندان كروچه درخواب .
    - اختلالات رفتاري و رشد ونمو بچه ها : بي اشتهائي ، ناخن جويدن ، Adhd ( بيش فعالي - كم توجهي ) ، شب ادراري .
    - ناراحتيهاي روحي- عاطفي : اضطراب، افسردگي ،ترس ، وسواس،حسادت ،بدبيني و ...

    « به لحاظ كاربرد درماني وسيع هوميوپاتي از آن به عنوان پزشكي قرن 21 نام مي برند .»

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •