◄◄◄ روزنگار دانش و ادبیات P30World

[Ahmad]

دی - 22 دسامبر تا 20 ژانویه

1. 22 December
2. 23 December
3. 24 December
4. 25 December
5. 26 December
6. 27 December
7. 28 December
8. 29 December
9. 30 December
10. 31 December
11. 1 January
12. 2 January
13. 3 January
14. 4 January
15. 5 January
16. 6 January
17. 7 January
18. 8 January
19. 9 January
20. 10 January
21. 11 January
22. 12 January
23. 13 January
24. 14 January
25. 15 January
26. 16 January
27. 17 January
28. 18 January
29. 19 January
30. 20 January

[Ahmad]

بهمن - 21 ژانویه تا 19 فوریه

1. 21 January
2. 22 January
3. 23 January
4. 24 January
5. 25 January
6. 26 January
7. 27 January
8. 28 January
9. 29 January
10. 30 January
11. 31 January
12. 1 February
13. 2 February
14. 3 February
15. 4 February
16. 5 February
17. 6 February
18. 7 February
19. 8 February
20. 9 February
21. 10 February
22. 11 February
23. 12 February
24. 13 February
25. 14 February
26. 15 February
27. 16 February
28. 17 February
29. 18 February
30. 19 February

[Ahmad]

اسفند - 20 فوریه تا 20 مارس

1. 20 February
2. 21 February
3. 22 February
4. 23 February
5. 24 February
6. 25 February
7. 26 February
8. 27 February
9. 28 February
10. 1 March
11. 2 March
12. 3 March
13. 4 March
14. 5 March
15. 6 March
16. 7 March
17. 8 March
18. 9 March
19. 10 March
20. 11 March
21. 12 March
22. 13 March
23. 14 March
24. 15 March
25. 16 March
26. 17 March
27. 18 March
28. 19 March
29. 20 March

29 Leap Years - February


30 اسفند - سالهای کبیسه

[Ahmad]

6 اوت 1881 - 15 مرداد 1260
تولد الکساندر فلمینگ
کاشف پنی‌سیلین


Sir Alexander Fleming

الکساندر فلمینگ کاشف پنی‌سیلین درششم اوت سال 1881 در «لاچفیلد» اسکاتلند زاده شد.

در سال 1901 فلمینگ پس از گذراندن امتحان ورودی به دانشکده پزشکی بیمارستان سنت مری لندن وارد شد و با استفاده از یک بورس تحصیلی به تحصیل پزشکی پرداخت. در حقیقت این دانشکده ای بود که فلمینگ تا آخر عمر در آنجا کار می کرد. در سال 1906 دکترای خود را گرفت.

در تابستان سال 1928 فلمینگ مشغول تحقیق درباره آنفلوانزا بود. ضمن انجام کارهای معمول آزمایشگاهی که می بایست کشت های باکتریایی را که در ظرفهای پهن در پوش دار رشد کرده بودند زیر میکروسکوپ بررسی کند، متوجه شد که در یکی از ظرف ها ناحیه شفافی به وجود آمده است. تحقیقات بیشتر نشان داد که ناحیه شفاف در اطراف نقطه ای بود که ظاهراً وقتی سرپوش ظرف گذاشته نشده بود، تکه ای کپک به درون آن افتاده بود. فلمینگ با به خاطر آوردن تجربیاتش در زمینه لیزوزیم، نتیجه گرفت که کپک چیزی تولید می کرد که باعث مرگ باکتری های استافیلوکوک در ظرف کشت شده بود.

فلمینگ کپک را جدا کرد و آن را به عنوان یکی از اعضای جنس پنی سیلیوم شناخت، و ماده آنتی بیوتیکی را که تولید می کرد پنی سیلین نامید.

بعدها گفت: هزاران کپک مختلف وجود دارد و هزاران باکتری مختلف، و این که بخت ، کپک را در لحظه مناسب در نقطه مناسب بگذارد مثل برنده شدن در مسابقه بخت آزمایی بود. ذکر هزاران باکتری مختلف آن قدر هم بی مورد نبود، چون گرچه پنی سیلین برای باکتریهای متعددی، ازجمله استافیلوکوک، مرگبار است، اما بر برخی از انواع دیگر باکتری ها اثری ندارد. خوشبختانه باکتری هایی که پنی سیلین از بین می برد، سبب بسیاری از عفونت های شایع و خطرناک در انسان هستند.

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فلمینگ در حال دریافت جایزه‌ی نوبل در سال 1945

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
امضای الکساندر فلمینگ

ضمنا داستان معروفی هم درباره فلمینگ گفته شده :

اسمش فلمینگ بود . کشاورز اسکاتلندی فقیری بود. یک روز که برای تهیه معیشت خانواده بیرون رفت، صدای فریاد کمکی شنید که از باتلاق نزدیک خانه می آمد.وسایلشو انداخت و به سمت باتلاق دوید.اونجا ، پسر وحشتزده ای رو دید که تا کمر تو لجن سیاه فرو رفته بود و داد میزد و کمک می خواست. فلمینگ کشاورز ، پسربچه رو از مرگ تدریجی و وحشتناک نجات داد.

روز بعد، یک کالسکه تجملاتی در محوطه کوچک کشاورز ایستاد.نجیب زاده ای با لباسهای فاخر از کالسکه بیرون آمد و گفت پدر پسری هست که فلمینگ نجاتش داد. نجیب زاده گفت: میخواهم ازتوتشکر کنم، شما زندگی پسرم را نجات دادید. کشاورز اسکاتلندی گفت: برای کاری که انجام دادم چیزی نمی خوام و پیشنهادش رو رد کرد. در همون لحظه، پسر کشاورز از در کلبه رعیتی بیرون اومد. نجیب زاده پرسید: این پسر شماست؟ کشاورز با غرور جواب داد بله.” من پیشنهادی دارم.اجازه بدین پسرتون رو با خودم ببرم و تحصیلات خوب یادش بدم.اگر پسربچه ،مثل پدرش باشه، درآینده مردی میشه که میتونین بهش افتخار کنین” و کشاورز قبول کرد.

بعدها، پسر فلمینگ کشاورز، از مدرسه پزشکی سنت ماری لندن فارغ التحصیل شد و در سراسر جهان به الکساندر فلمینگ کاشف پنی سیلین معروف شد سالها بعد ، پسر مرد نجیب زاده دچار بیماری ذات الریه شد. چه چیزی نجاتش داد؟ پنی سیلین.

اسم پسر نجیب زاده چه بود؟ وینستون چرچیل.

منبع: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[Ahmad]

30 جولای 1818- 8 مرداد 1197 خ.
تولد امیلی برونته
نویسنده و شاعر انگلیسی

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

1818-1848

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نویسنده و شاعر انگلیسی، بزرگتر از [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و کوچکتر از [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] زندگی سختی همانند دو خواهر دیگرش داشت.

و هر سه در جوانی از دنیا رفتند.

اثر معروف امیلی " [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] " [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] تنها رمان این نویسنده است.

امیلی در سن سی سالگی در مراسم تدفین برادرش مریض شد و از درمان خودداری کرد و درنهایت بر اثر بیماری سل از دنیا رفت.

شاهکار امیلی برونته اینگونه آغاز میشود : هم اکنون از دیدار صاحب خانه ام بازگشته ام . مردی که میدانم مرا دچار دردسر خواهد کرد... واینگونه شما در مثلث برمودای عشق و نفرت امیلی غرق میشوید. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

+ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[Ahmad]

16 اوت 1920 سالروز تولد چارلز بوکفسکی
رمان‌نویس ، داستان کوتاه‌نویس و شاعر آلمانی-آمریکایی
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


August 16, 1920 – March 9, 1994

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] شاعر و نويسنده امريكايي بود كه با آثارش از يك سو خشم منتقدين را برانگيخت و از سوي ديگر تحسين نويسندگاني چون «ژان پل سارتر» و «ژان ژنه » را. رئاليسم خشن ، بي پرده و گزنده «بوكوفسكي »، هر فرم و ساختاري را پس مي زند و عريان از هرگونه پيچيدگي لفظي و ساختاري ، به خواننده هجوم مي آورد. همه چيز، حتي خود شاعر هم در شعر او به مسخره گرفته مي شود. از «بوكوفسكي » يك مجموعه داستان با عنوان «موسيقي آب گرم » توسط «بهمن كيارستمي » به فارسي برگردانده شده . [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بوکفسکی آثار متعددی داره که به نظرم معروفترین اونها اثری است بنام: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] یا [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] :

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ترجمه‌ی پیمان خاکسار
نشر چشمه

بخشی از کتاب:
" من با استعداد بودم . یعنی هستم . بعضی وقتها به دستهایم نگاه می کنم و فکر می کنم که می توانستم پیانیست بزرگی بشوم . یا یک چیز دیگر . ولی دستهایم چکار کرده اند ؟یک جایم را خارانده اند ٫ چک نوشته اند ٫ بند کفش بسته اند ٫ سیفون کشیده اند و غیره . دستهایم را حرام کرده ام . همین طور ذهنم را . "
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یکی از شعر‌های بوکفسکی:

باید باور کنیم
تنهایی
تلخ ‌ترین بلای بودن نیست
چیزهای بدتری هم هست،
روزهای خسته‌ای
که در خلوت خانه پیر می‌شوی
و سال‌هایی
که ثانیه به ثانیه از سر گذشته است
تازه
تازه پی می‌بریم
که تنهایی
تلخ ‌ترین بلای بودن نیست
چیزهای بدتری هم هست:
دیر آمدن!
دیرآمدن!
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[Ahmad]

9 سپتامبر 1828

تولد لئو تولستوی

"جنگ و صلح" و "آنا کارنینا" تولستوی، آن‌قدر مشهور شد که ثروت قابل توجهی را به او رساند.

اما وقتی که همه انتظار داشتند تولستوی با ثروت پدری و شهرت آثارش همچون اشراف‌زادگان زندگی کند، او به ساده‌زیستی روی آورد.

سوفیا، همسر تولستوی نقش قابل تحسینی در نویسندگی او داشت؛ تا جایی که جنگ و صلح لئو را هفت با بازنویسی کرد.

انتشار رمان رستاخیز با انتشار حکم ارتداد تولستوی از جانب کلیسا همزمان شد و دفاع تولستوی از مریدانش هم موجب شد به بازداشتگاه بیفتد.

تولستوی آن‌قدر محبوب بود که هنگام بازداشت پلیس امنیتی، تزار به او گفت: "جناب کنت! جاه و جلال شما به قدری بزرگ است که زندان‌های ما گنجایش آن را ندارد!"


منبع: دانستنیها - ش. 62