تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 8 12345 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 79

نام تاپيک: »» پاراگراف اول از کتاب ... ««

  1. #1
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    3 »» پاراگراف اول از کتاب ... ««



    یکی از مهمترین قسمتهایی که برای نوشتن یک داستان یا رمان در نظر گرفته میشه اینه که اون داستان چنان قوی شروع بشه که خواننده رو ترغیب کنه تا ادامه‌ی اون رو بخونه.

    شما ممکنه کتابی رو بدست بگیرین و بخونین چرا که اون رو یک نویسنده نامی نوشته و ادامه بدین ولی برای یک نویسنده‌ای که میخواد اثرش مورد توجه قرار بگیره این اصل خیلی مهمتره.

    بد نیست تو این تاپیک اگه کتابها و رمانهای خوبی که رو که خوندیم پاراگراف اول و اگه پاراگراف اول خیلی کوتاهه چند پاراگراف ابتدایی رو بنویسیم تا هم کسایی که اون کتاب رو نخوندن با آغاز اون آشنا بشن و هم اونایی که خوندن براشون یه یادآروی شیرین باشه.

    لیست کتابها رو تو پست بعدی مینویسم.
    اگه همون کتاب با ترجمه دیگه‌ای داریم بد نیست اون رو اگه دیدیم تو لیست با ترجمه‌ی دیگه‌ای هست بنویسیم تا اگه تفاوتی هست مشخص بشه.
    و اینکه مشخصات کتاب کامل باشه.
    ممنون




  2. #2
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض لیست

    قلب سگی - میخائیل بولگاکف - ترجمه آبتین گلکار : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    همنوایی شبانه ارکستر چوبها/ رضا قاسمی: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    تهران در بعد از ظهر ، مصطفی مستور: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    نغمه ای از یخ و آتش-بازی تاج و تخت/ جرج آر. آر. مارتین/ سحر مشیری : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] آزادی یا مرگ - نیکوس کازانتزاکیس - ترجمه محمد قاضی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    ميشائيل کلهاس/ هاينريش فون کلايست / محمود حدادی/ نشر ماهی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    نغمه ای از یخ و آتش/ جلد دوم- نبرد شاهان/ جورج آر. آر. مارتین/ سحر مشیری : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    بابام هیچوقت کسی را نکشت - ژان لویی فورنیه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    سفر به انتهای شب/ لويی فردينان سلين/ فرهاد غبرایی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مسیر سبز - استیون کینگ - ترجمه‌ی ماندانا قهرمانلو - انتشارات افراز : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    باشگاه مشت زنی/ چاک پالانيک/ پيمان خاکسار : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    آناکارنينا/ لئو تولستوی/ سروش حبيبی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    عقاید یک دلقک / هاینریش بل / ترجمه‌ی محمد اسماعیل زاده / نشر چشمه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    کوری / ژوزه ساراماگو / ترجمه زهره روشنفکر : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    این است انسان نوشته ی فردریش نیچه و ترجمه ی سعید فیروز آبادی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    سر گذشت نديمه/ مارگارت اتوود/ سهیل سمی/ انتشارات ققنوس : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    خنده در تاریکی / ولادمیر نابوکوف / ترجمه‌ی امید نیکفرجام / انتشارات مروارید : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غرامت مضاعف/ جيمز ام. کين/ بهرنگ رجبی/ چشمه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مرگ قسطی/ لویی فردينان سلين/ مهدی سحابی/ نشر مرکز : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    گتسبی بزرگ / اسکات فیتزجرالد / مترجم: کریم امامی / انتشارات نیلوفر : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    تنهايي پُر هياهو / بهوميل هرابال / ترجمه: پرويز دوائي / انتشارات کتاب روشن : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    جای خالی سلوچ - محمود دولت آبادی - نشر چشمه - قطع جیبی - 441 صفحه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    عروس فريبکار/ مارگارت اتوود/ شهين آسايش/ ققنوس : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    هابيت يا آنجا و بازگشت دوباره/ جی. آر. آر تالکين/ رضا عليزاده/ روزنه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    ارباب حلقه ها/ جلد اول-ياران حلقه/ جی. آر. آر. تالکين/ رضا عليزاده/ روزنه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شطرنج‌باز / اشتفان تسوایک / ترجمه‌ی دکتر محمد مجلسی / نشر دنیای نو : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    ارباب حلقه ها/ جلد دوم-دو برج/ جی. آر. آر. تالکين/ رضا عليزاده/ روزنه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    ارباب حلقه ها/ جلد سوم-بازگشت شاه/ جی. آر. آر. تالکين/ رضا عليزاده/ روزنه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    دسته ی دلقک ها/ لويی فردينان سلين/ مهدی سحابی/ مرکز : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شطرنج‌باز / برتینا هنریش / مترجم سمانه حنیفی / انتشارات افراز : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] معرکه/ لويی فردينان سلين/ سميه نوروزی/ چشمه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    قصه های سرزمين اشباح-سيرک عجايب/ دارن شان/ سوده کريمی/ قدیانی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    دفاع لوژين/ ولاديمير ناباکوف/ رضا رضايی/ کارنامه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    لایم لایت/ چارلی چاپلین/ مترجم رضا سید حسینی/ شرکت سهامی کتاب های جیبی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مرد سوم/ گراهام گرين/ محسن آزرم/ چشمه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    دریا / جان بنویل / اسدا... امرایی / نشر افق : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    گرداب/صادق هدایت : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    نان آن سال ها/ هاينريش بل/ محمد ظروفی/ جامی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مادام بوواری/ گوستاو فلوبر/ مهدی سحابی/ نشر مرکز : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    برف سیاه/ میخائیل بولگاکف/ احمد پوری/ نشر افکار : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    بلندی های بادگیر/امیلی برونته/نوشین ابراهیمی/نشر افق : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    روی ماه خداوند را ببوس/مصطفی مستور/نشر مرکز : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    سه شنبه ها با موری/ میچ آلبوم/ ماندانا قهرمانلو/نشر قطره : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    موش‌ها و آدم‌ها / جان استاین‌بک / مترجم: سروش حبیبی / نشر ماهی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    قصه عشق/اریک سگال/سودابه پرتوی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    آبلوموف / ایوان گنچاروف | مترجم: سروش حبیبی / انتشارات: فرهنگ معاصر : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شطرنج در برابر آینه / ماسیمو بونتمپلی / مترجم: ماندانا قهرمانلو / انتشارات: افراز : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    سال های سگی/ ماريو بارگاس يوسا/ احمد گلشيری/ نگاه : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    منم کوروش/نویسنده:الکساندر جووی/مترجم:سهیل سمی/انتشارات:ققنوس : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    سال بلوا/عباس معروفی/انتشارت ققنوس : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    ده بچه زنگی / آگاتا کریستی / خسرو سمیعی / انتشارات هرمس : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    قتل راجر آکروید / آگاتا کریستی | مترجم: خسرو سمیعی \ انتشارات: هرمس : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    وقتی بابام کوچک بود / علی احمدی ـ انتشارات آفرینگان : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    کنستانسیا / کارلوس فوئنتس / ترجمه عبدالله کوثری / نشر ماهی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مسخ و داستان‌های دیگر/ فرانتس کافکا/ صادق هدایت/ نشر جامی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مسخ و داستان‌های کوتاه کافکا/ فرانتس کافکا/ علی اصغر حداد/ نشر ماهی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مسخ / فرانتس کافکا + درباره‌ی مسخ / ولادیمیر ناباکوف | ترجمه: فرزانه طاهری \ انتشارات نیلوفر : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    مجموعه داستان کتاب ویران / ابوتراب خسروی : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    منِ او / رضا امیرخانی/ انتشارات سوره مهر : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    اندازه‌گیری دنیا / دانیل کلمان | مترجم: ناتالی چوبینه \ انتشارات: افق : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    سقوط / آلبر کامو | ترجمه: شورانگیز فرخ \ انتشارات نیلوفر : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    فارنهایت 451 / ری بردبری | ترجمه: علی شیعه‌علی \ انتشارات سبزان : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    بینایی / ژوزه ساراماگوی . ./ : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    سلاخ‌خانه‌ی شماره پنج / کورت ونه‌گات جونیور / ع.ا بهرامی/ انتشارات روشنگران و مطالعات زنان : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    انا کارنینا .. تولستوی/ : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    قورباغه را قورت بده! / اشرف رحمانی و كورش طارمی، انتشارات رهنما : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    افسانه خدايان / گرد آوری و ترجمه / شجاع الدين صفا / نشر دنيای نو : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    گفت و گو در کاتدرال \ ماریو بارگاس یوسا : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    Last edited by Ahmad; 10-09-2013 at 14:58.

  3. 15 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #3
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض قلب سگی - میخاییل بولگاکف


    قلب سگی
    میخاییل آفاناسییویچ بولگاکف


    مترجم: آبتین گلکار

    چاپ اول: 1391
    تعداد صفحه: 192
    اندازه: جیبی
    ترجمه شده از زبان اصلی (روسی)
    قیمت: 5000 تومان
    انتشارات: ماهی

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    .................................................. .....................

    عو-وو-و-و-و-عوعو-عوو-عوو! آهای، مرا نگاه کنید، من دارم می‌میرم! باد از شکاف زیر در برای من مرثیه سرمی‌دهد و من هم همراه آن زوزه می‌کشم. از دست رفتم، نابود شدم! مردک بی‌همه‌چیز با آن کلاه کثیفش، همان آشپز غذاخوری عمومی کارمندان شورای مرکزی اقتصاد مردمی، به من آب‌جوش پاشید و پهلوی چپم را حسابی سوزاند. عجب آشغالی، تازه پرولتاریا هم هست! خدای بزرگ، چقدر درد می‌کند! آب‌جوش تا مغز استخوانم را سوزاند. حالا زوزه می‌کشم، زوزه می‌کشم، زوزه می‌کشم، ولی مگر زوزه کشیدن کمکی می‌کند؟

  5. 14 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #4
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض همنوایی شبانه ارکستر چوبها/ رضا قاسمی

    ممنون بابت تاپيک احمد عزيز اتفاقا تو همين چند روزه ميخواستم همچين تاپيکی بزنم که شما زحمتش رو کشيديد

    مثله اسبی بودم که پيشاپيش وقوع فاجه را حس کرده باشد. ديده ای چه طور حدقه هاش از هم می درند و خوفی را که در کاسه ی سرش پيچيده باد می کند توی منخرفين لرزانش؟ ديده ای چه طور شيهه می کشد و سم می کوبد به زمين؟ نه، من هم نديده ام. ولی، اگر اسبی بودم هراس خود را اين طور بر ملا می کردم.(کسی چی می داند؟ کنيز بسيار است کدو هم بسيار! شايد روزی مادری از مادران من چهار پايه ای گذشته باشد زير شکم چارپايی تا در آن کنج خلوت و نمناک طويله ی کاهگلی و در ان تاريک و روشنای آغشته به بوی علف و سرگين نطفه ی مرا بگيرد و در لفافی از حسرت و تمنا بپيچاند.)

  7. 11 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #5
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    پسر گوشش را چسباند به تلفن تا صدای ضعیف آن طرف خط را بهتر بشنود اما چیزی نشنید . برای چندمین بار گفت :"می شه کی بلندتر صحبت کنید ؟"

    دختر گفت :«نه ، نه نمی تونم بلندتر حرف بزنم . مامانم تو آشپزخونه س، صدام رو میشنوه.»


    «می تونی چند روزی درباره ش فکر کنی . شاید نظرت تغییر کرد . به ش فکر می کنی ؟ »


    باز گوشش را چسباند به گوشی و منتظر ماند . انگار کسی که آن طرف خط بود می خواست با چند کلمه سرنوشتش را اعلام کند . انگار زندگی اش ، آینده اش ،هستی اش گیر کرده بود لای حرف های دختر آن طرف خط .


    «من واقعا نمی دونم چی بگم.»


    « بگو که فکر می کنی درباره ش . همین کافیه »


    « و اگه قبل از فکر کردم جوابم معلوم باشه چی ؟ منظورم اینه اگه جوابم "نه" باشه چی ؟»


    پسر از پنجره زل زد بیرون . از دودکش بعضی خانه ها دود سیاه غلیظی بیرون میزد . لحظه ای فکر کرد کاش می توانست همین حالا توی آشپزخانه آن طرف خط باشد . جائی نزدیک دختر . جائی که بتواند بویش را حس کند .


    گفت :«واقعا می خوای بدونی ؟ »
    «آره ، آره واقعا می خوام بدونم اگه جوابم منفی باشه چی کار میکنی ؟»


    دقیقه ای سکوت کرد و بعد از روی کاناپه بلند شد و تا آنجا که سیم تلفن می توانست کشیده شود به پنجره نزدیک شد . آن طرف خیابان ، در آپارتمان رو به رو، زنی با پیراهن سرخ روشنی داشت به شیشه های پنجره دستمال می کشید .


    صدای آن طرف خط گفت :«شنیدی چی گفتم ؟»
    پسر گفت : « شنیدم »


    آن قدر آرام گفت که صدای خودش را به سختی شنید . به پشت انگشتان لاغر دستی که گوشی توی آن ها نبود نگاه کرد و ،‌انگار بخواهد از لبه پرتگاهی عمیق دور شود ، ناگهان یک قدم برگشت و باز نشست روی کاناپه .




    تهران در بعد از ظهر ، مصطفی مستور ، نشر چشمه

  9. 9 کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #6
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض نغمه ای از یخ و آتش-بازی تاج و تخت/ جرج آر. آر. مارتین/ سحر مشیری

    و حتی جنگل در اطرافشان شروع به تاريک شدن کرد، گرد با اسرار گفت:" ديگه بايد برگرديم. وحشی ها مرده اند."
    سر ويمار رويس با مختصری لبخند پرسيد:"مرده ها تو رو می ترسونن؟"
    گرد دم به تله نداد. پيرمردی با بيش از پنجاه سالن سن بود و آمدن و رفتن اين بچه اشرافی ها را ديده بود. "مرده، مرده است. ما کاری با مرده ها نداريم."
    روی به آرامی پرسيد: "اونا مرده ند؟ چه مدرکی داريم؟"
    "ويل اونا رو ديده. حرفش که می گه مرده اند، برای من مدرک کافيه."
    ويل می داسنت که دير يا زود او را به بحث خواهند کشاند. آرزو داشت که ديرتر می شد. اظهار نظر کرد: "مادرم به من گفته که مرده ها حرفی برای گفتن ندارند."
    رويس جواب داد: "دايه ی من همينو بهم گفته، ويل. هيچ وقت چيزی رو که در آغوش زن ها می شنوی، باور نکن. حتی از مرده ها هم می شه چيز هايی ياد گرفت." انعکاس صدايش در هوای نميه روشن، زيادی بلند بود.
    گرد خاطر نشان کرد: "راه طولانی در پيش داريم. هشت، يا شايد نه روز. و داره شب می شه."
    سر ويمار رويس بی علاقه به آسمان نگاه کرد. "هر روز حدود اين موقع شب می شه. از تاريکی می ترسی، گرد؟"
    ويل متوجه تنش دور دهان گرد شد، و خشمی که به زحمت در چشم های زير کلاه سياهش مهار شده بود. گرد چهل سال از عمرش را در خدمت نگهبانان شب گذرانده بود، از پسربچگی و کل مردانگی، و عادت نداشت که حرفش سبک شمرده شود. اما موضوع بيش از اين بود. پشت غرور جريح دار شده، ويل می توانست چيز ديگری را در پيرمرد حس کند. می شد آن را چشيد. فشار عصبی که داشت به مرز ترس نزديک می شد.
    ويل در بی قراری او شريک بود. چهار سال را روی ديوار گذرانده بود. اولين بار که به آن طرف ديوار فرستاده شده بود، تمام قصه های قديمی به سرعت به يادش آمده بود و دل و روده اش را آب کرده بود. بعدا به اين موضوع خنديده بود. اکنون تجربه س صدها گشتزنی را داشت و سرزمين تاريک بی انتهايی که جنوبی ها جنگل اشبح می ناميدند، ديگر چيزی نداشت که او را بترساند


  11. 9 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #7
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض آزادی یا مرگ - نیکوس کازانتزاکیس - ترجمه محمد قاضی


    آزادی یا مرگ
    نیکوس کازانتزاکیس
    ترجمه محمد قاضی
    انتشارات خوارزمی

    پهلوان میکلس، مثل هر بار که دستخوش خشمی می‌شد، دندانهای خود را بر هم فشرد. دندان انیاب طرف راستش از لب بیرون زده بود و در سیاهی سبیلش برق می زد. در "کاندی" او را به نام "پهلوان گراز" می‌خواندند و این لقب خوب به او می‌آمد. در حالت خشم کامل، با آن چشمان گرد و کدر و آن پس گردن کوتاه و برآمده و آن سینه پهن و نیرومند و آن دندان انیاب سرکشش واقعا به گرازی می‌مانست که چشمش به آدم افتاده و سر سم بلند شده، آماده‌ی پریدن است.

    نامه‌ای را که در دست داشت مچاله کرد و زیر پر شال ابریشمین خود فرو برد. نامه را مدتی مدید کلمه به کلمه هجی کرده بود تا شاید معنایی از آن بفهمد. زیر لب گفت: "امسال هم که نخواهد آمد! باز مادر بدبخت و خواهر محنت‌کشیده‌اش عید پاک را بدون او جشن خواهند گرفت! چون گویا آقا هنوز به تحصیل مشغول است!... آخر این آقا چه درس زهرماری می‌خواند و تا کی باید بخواند؟ روی آن را ندارد که اقرار به خجالت خود بکند و به کرت برگردد چون با یک دختر یهودی ازدواج کرده است!... آه، کوستاروس برادر عزیز من، راستی که این پسر نارک نارنجی تو خون خانواده‌ی ما را کثیف کرده است! کاش تو زنده بودی و این پسرت را مثل مشک از یک پا به تیر سقف می‌آویختی!"
    Last edited by Ahmad; 25-05-2012 at 14:33.

  13. 7 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #8
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض ميشائيل کلهاس/ هاينريش فون کلايست / محمود حدادی/ نشر ماهی

    در ساحل رود هاول و در ميانه ی قرن شانزدهم اسب فروشی زندگی می کرد از پشت مردی مدرس،و نامش ميشائيل کلهاس،يکی از درستکارترين و همزمان هراس انگيز ترين انسان های روزگار خود،نادرمردی که تا به سی امين سال زندگی اش می شد نمونه ی شهروندی نيک و پسنديده اش بشماری و در دهی که هم امروز هم به نام اوست اسب پرورش می داد و با اين حرفه نانی و آرامشی داشت و در خداترسی خود بچه هايی را که زنش برايش می آورد با صدق و سخت کوشی بزرگ می کرد.و در همه همسايگانش نبود حتی يک نفر هم که شيرينی خير خواهی يا انصاف او را نچشيده باشد.خلاصه آن که جهان بی شک از اين مرد به نيکی ياد می کرد اگر که وی در فضايل خود به راه افراط در نمی غلتيد.اما حق خواهی اش او را راهزن و قاتل کرد.

  15. 10 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #9
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض نغمه ای از یخ و آتش/ جلد دوم- نبرد شاهان/ جورج آر. آر. مارتین/ سحر مشیری


    بعد از مدت ها گفتم اين تاپيک ارزشمند رو با يکی از بهترين کتاب های زندگيم بيارمش بالا کتابی که همانند جستجوی پروست بند بندش رو دوست دارم.

    سری مجموعه نغمه ای از یخ و آتش رو دوبار تا الان خوندم اما باز هم برايم خوندنش لذت داره مارتين دنيايی از انسان ها رو چنان در قالب تخيل، اسطوره و فانتزی به تصوير کشيده است که آدم مات و مبهوت ميشود از اين همه قدرت شخصيت نگاری. کاراکترهايی که بر خلاف خيلی از کاراکترهای رمان های ديگر نه در جبهه سفيد تعريف ميشوند نه در جبهه سياه بلکه انسان هايی خاکستری هستند که بنابر شرايط و موقعيتشون مجبور به اتنخاب هستند


    .................................................. .................................................. .................................................. ..............


    دنباله ی شهاب در امتداد سپيده کشيده شده بود. زخم سرخی روی آسمان صورتی و ارغوانی که روی تخته سنگ های درگون استون خون می چکاند.
    استاد روی ايوان فرسوده از باد بيرون اتاقش ايستاده بود. زاغ ها بعد پرواز تولانی اينجا می نشستند. فضولاتشان گارگويل هايی را لکه دار کرده بود که به ارتفاع دوازده قدم در دو طرف او برخاسته بودند. يک تازی جهنم و يک وايورن، دو تا از هزارتايی که روی ديوارهای قلعه ی باستانی به فکر فرو رفته بودند. اولين بار که به درگون استون آمد، لشکر مجسمه های سنگی مضطربش کرده بود، اما با گذشت سال ها به آن ها عادت کرده بود. حالا آن ها را دوست قديمی می پنداشت. سه نفری آسمان را با نگرانی تماشا می کردند.
    استاد به نشانه اعتقاد نداشت. با اين وجود... با سنی که داشت، کرسن هرگز دنباله داری با روشنايی نصف اين يکی نديده بود. اين رنگی هم نديده بود، آن رنگ هولناک، رنگ خون و شعله و غروب. نمی دانست که آيا گارگويل هايش نظير آن را ديده اند. آن ها خيلی طولانی تر از او اينجا بوده اند و بعد رفتنش هنوز به مدتی طولانی باقی خواهند ماند. اگر زبان سنگی می توانست حرف بزند...
    چه احمقانه به بارور تکيه داد، دريا زير پا می کوبيد، سنگ سياه زير انگشتانش زبر بود. گارگويل های سخنگو و پيشگويی آسمانی. من يه پيرمرد از کار افتاده هستم، دوباره مثل بچه ها سربهوا شدم. آيا خردی که با کار سخت يک عمر به دست آورده بود، همراه سلامتی و توانايی از دست داده بود. او يک استاد بود، در دژ بزرگ اولدتاون آموزش ديده و زنجير به گردن انداخته بود. عاقبتش چه می شد اگر مثل جاهل مزرعه، خرافات مغزش را پر می کردند؟
    با اين وجود... با اين وجود... اکنون دنباله دار روز ها هم می سوخت و پشت قلعه، دود خاکستری کم رنگ از دهانه های داغ درگون مونت بر می خاست، و صبح پيش، زاغ سفيدی از خود دژ خبر آورده بود، خبری که مدت ها چشم انتظارش بود ولی از شدت واهمه اش نکاسته بود، خبر پايان تابستان. همه نشانه بودند. بيش از آن که ناديده گرفته شوند. معنايش چه بود؟ می خواست گريه کند.

  17. 10 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #10
    داره خودمونی میشه ღ♥ஜDAYANஜ♥ღ's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    23

    پيش فرض بابام هیچوقت کسی را نکشت.


    یادم می آید که از حضرت مسیح خواستم که بابام نوشیدن را کنار بگذارد و یک وقت هم به سرش نزند که مامانم را نفله کند.از وجود کریسمس استفاده کردم و یک آرزوی دیگر هم به آرزوهایم افزودم.از حضرت طلب یک هدیه کردم.
    خاطرم می آید که یک سال،ششلولی از او خواستم.مارک سولیدو.اما مخصوصا مشخصات و مارک آن را در آرزوهایم عنوان نکردم.آخر به من گفته بودند که او از دل آدم باخبر است،فکرمان را میخواند،با این حساب او خوب میدانست که من چه میخواستم.دلم میخواست به حقیقت این موضوع پی میبردم و راست و دروغش را در میافتم.
    یک ششلول گیرم آمد،معمولی و بدون مارک.بابام هم به باده گساریش ادامه داد.درست تا دم آخر مرگ.

    بابام هیچوقت کسی را نکشت.
    ژان لویی فورنیه


  19. 11 کاربر از ღ♥ஜDAYANஜ♥ღ بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


صفحه 1 از 8 12345 ... آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •