من بادبانم باز
در طوفان روزگار
چه بی پروا میروم ....
من بادبانم باز
در طوفان روزگار
چه بی پروا میروم ....
خیلی خستم...
خسته از دنیا
خسته از آدمای دنیا
خسته از اونی که هر روز توی آینه میبینمش
خستم از همه چیز.......
ولی نمیدونم چرا با این که این همه خستم
هربار که بهت میگم دوست دارم یه جون تازه ای میگیرم!
.
.
.
رفتم توی این فکر که اگه یه روز تو همینو بهم بگی چه بلایی سرم میاد!؟
گاهی، فقط گاهی فکر میکنم تمامش یک سوء تفاهم است؛
آن خنده ها، دستهای در هم گره کرده، نگاه های گرم..
دستهایم را می گیرد و می خندد…
بعد هر چه فکر میکنم یادم نمی آید به چه فکر میکردم!
اگه
ميخواي کسي رو که دوستش داري رهات کنه بره
فقط يه بار از ته دل بهش بگو
دوستت دارم
اگه موند من شاه رگم رو ميدم
امتحانش مجانيه...
.
خـوآب نـیــستــґ..
چشـــґ بر هــم گذاشتــﮧ اґ
تــآ نبینـــґ
این همـﮧ دو رنـگـــے را یک جـــــآ / ..
.
گفتی " دست از سرم بردار"
دست از سرت بر میدارم و می اندازم "دور گردنت"
در جاده های بی کسی
من چه سنگین میروم
سایه افکنده سیاهی بر راه من
من با پاهای زخمی میروم
..
..
..
بی کس و تنها براه بی کسی
من به تقدیری نا نوشته ، آرام میروم
هر بار که میخواهم به سمتت بیایم یادم می افتد "دلتنگــــی" هرگز بهانه خوبی برای تکرار یک اشتباه نیست
دل را
بد نام نکنیم
آنچه بعضی ها در سینه دارند
کاروان سراست نه دل ...!
وقتـــی مــــــرا
شمــــا خطاب میکنی
یا آقا..
منــــی که تـا دیــــروز
عـــــــــــزیز دلـت بودم
درد دارد ،
درد ...
...
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)