میان حرف زدن تا عمل کردن
راه طولانی نیست...
تنها فکر کردن را باید پیمود...
تا آنجا که مرگ صبور باشد می مانم...
تا بیایی...
می دانم...می دانی...
باز هم می مانم...
اما
می دانم...می دانی...
دیگر نمی آیی...
هرچند
می دانم...می دانی...
چقدر دوستت دارم...
و می دانم...می دانی...
می توانم دوستت داشته باشم...
اما
از میان این همه دانستن ها تنها...
نمی دانم...
چرا تو را دوست می دارم...
و
نمی دانی...
چرا باید مرا دوست داشته باشی...
و هردو نمی دانیم
و چگونه خواهد بود...
آینده ام...
اما
می دانم...می دانی...
مهم نیست
دنیایم...
برایت...
تو نباشی...
دیگران باشند...
اما
مهم نیست
دنیایم...
برایم...
دیگران باشند...
تو نباشی
افسوس
می دانم...نمی دانی...