آداب معاشرت

[Shahin King]

سلام

آداب رفتن به میهمانی

توصیه های یک میزبان درد کشیده ی گیلانی ( شمالی )
متاسفانه برخی از میهمانان عزیز که به گیلان ( شمال ) تشریف میارن ، بخصوص به منزل اقوام و آشنایان ، با هدف عشق و صفا و خوش گذرانی منزلشون رو ترک می کنن و وقتی وارد منزل صاحبخانه میشن انتظار دارن همچون هتل ها و رستوران ها ازشون پذیرایی بشه و اصلا به این فکر نمی کنن که اون صاحب خانه ی بد بخت شمالی به آرامش و مسافرت احتیاج داره !!!!!

اگر رعایت این نکات و رفتارهای پسندیده ی اجتماعی براتون دشواره ، به ادب و تربیت خود شک کنید .

» همیشه قبل از رفتن به منزل دیگران حتی برای مدت کوتاه ( فقط در حد یک چای خوردن ) به صاحب خانه روز و ساعت ورودتون به منزلش رو اطلاع بدین . بعضی ها مثل چهارپایان بدون اطلاع ، سر زده ( با خنده ای حال بهم زن و سرد بر لب ) وارد خونه میشن ، و وحشتناک تر اینکه دقیقا موقع نهار و شام میان .
( با اطلاع قبلی به میهمانی برین تا صاحب خانه کاملا خودش رو آماده پذیرایی کنه )
» وقتی به میهمانی میرین مثل گیج ها فقط مشغول خوردن و حرف زدن و خندیدن نباشین . به حالات و روحیات صاحبخانه دقت کنید . حواستون به مقدار میوه و نوع پذیراییش باشه . اگه احساس کردین حال خوش و وسایل پذیرایی مناسب و کافی نداره زودتر منزلش رو ترک کنین .
» بدون اجازه وارد دیگر اتاق های منزل میزبان نشین. سرک کشیدن در یخچال ، کشوها ، مجموعه فیلم ها ، کابینت ها و ... ربطی به شما نداره . ( حتی اگر میزبان از اقوام درجه یک شما باشه )
» میزبان وظیفه نداره غذایی رو که شما حوس کردی و میوه ای رو که شما مدتهاست میل نکردی رو برات تهیه کنه ( پس دهان مبارک رو ببند و اینقدر نگونه خیلی وقته فلان غذا رو نخوردم - شما فلان خوراکی رو خیلی خوب درست می کنی - خوردن فلان میوه الان میچسبه و ... .
» به عادات و وسواس های صاحبخانه احترام بزار . ( بعضی از صاحبخانه ها به نظافت منزلشون بسیار اهمیت میدن ، جوراب کثیف ، پاچه شلوار گِلی، بوی بد بدن، راه رفتن با کفش روی فرش و موکت و ... )
» در طول مدتی که در منزل صاحبخانه حضور دارین بارها ازشون تشکر کنید که پذیرای شما شدن .
» تنها یک مصرف کننده نباشید ، در چیدن و جمع کردن سفره و با اجازه صاحبخانه و در صورت داشتن مهارت تعمیرات جزئی و بعضی نظافت های منزل صاحب خانه رو انجام بدین .
==============================
» لطفا قاشق دهنیت رو نکن تو ظرف خورشت!! اگر صاحبخانه یادش رفته که قاشق تو خورشت ها قرار بده ، خودتون از صاحبخانه تقاضا کنید که برای جلوگیری از دهنی شدن کل ظرف توی همه ی ظرف های خورشت یک قاشق قرار بده .
» بعد از صرف غذا حتما دست مبارک رو بشور ، با دست چرب از سفره پا میشی و از کنترل تلویزیون تا دستگیره های درب ها رو گریس کاری می کنی ؟!!! خب میزبان بیچاره باید بعد از رفتن شما کلی وقت بزاره برای از بین بردن چربی های به جای مونده روی وسایل خونش .
» بعضی از میهمانان گرامی تصور می کنن کل محتویات سفره باید توسط خودش و خانوادش خورده بشه و تموم بشه !!! پس قاشق دهنیش رو میکنه تو ظرف خورشت! همه ی گوشت ها رو درو می کنه ! نوشابه رو میزاره کنار دست خودش ! و باز هم با قاشق دهنی برنج میکشه تو ظرفش و ...
» بعد از صرف غذا ، وقتی که رفتی یه گوشه ای نشستی ( بدون شستن دست ها ) لطفا دست مبارک رو تا مچ نکن تو دهنت برای پاکسازی دندان ها !! ( تازه با همون دست با کنترل تلویزیون هم ور میری ) با خلال یا چوب کبریت ، اون هم به دور از چشم دیگران دندان های صدفی! خودت رو صفا بده .
» با دهن پر حرف نزن ( کثیف ) خرده های غذات پاشید تو ظرف خورشتی که میخواستم چند دقیقه بعد ازش خورشت بردارم . غذات رو غورت بده بعد حرف بزن !!!
===============================

ادامه دارد ...

و ...

ما میزبان ها همدیگر رو تو صف نانوایی ، قصابی و بقالی می بینیم .
90 درصد میزبان ها از رفتار بد میهمانان گله دارن و مهم تر از همه از این ناراحتن که میهمانان گرامی مدت اقامت رو کوتاه نمی کنن .
میهمان با ادب ، از لحظه ی سال تحویل تا غروب 13 به در رو میخواد همراه صاحب خونه باشه .
عزیز میهمان، دقایقی ، ساعاتی یا روزهایی رو به صاحب خانه اجازه بده که با خانواده ی خودش باشه ( راحت و آسوده )

بعضی از میهمانان میگن بابا صاحبخونه که غریبه نیست برادرمه یا خواهرمه یا پدر و مادرمه هر چی آورد میخوریم و هر جا رفت ما هم باهاش میریم . غافل از اینکه بیشترین گله ها و اعتراض ها رو همین اقوام درجه یک در خلوت از شما دارن که مثل کنه چسبیدین به زندگیشون .


میهمان گر چه عزیز است ولی همچو نفس
خفه میسازد اگر آید و بیرون نرود



قربان شما
شاهین

[Shahin King]

سلام

آداب و معاشرت در سطح شهر ، تاکسي و ...

اگر رعايت اين نکات و رفتارهاي پسنديده ي اجتماعي براتون دشواره ، به ادب و تربيت خود شک کنيد .


» آب دهان و خ ل ت رو با صداي بلند ، به شکلي که همه ي مردم تو پياده رو بر مي گردن و بهت نگاه مي کنن ميريزي رو زمين ؟!
» وسط پياده رو جاي صحبت کردن و توقف نيست ، به عابراني که ميخوان با عجله از مسيري که شما سد کردي عبور کنن هم فکر کن
» موقع راه رفتن در پياده رو هاي باريک ، حواست به پشت سر هم باشه ، بعضي از هموطنان عزيز بدون توجه به پشت سر با آرامش در پياده رو قدم مي زنن و جلوي حرکت افرادي که از پشت سر بهش نزديک ميشن و قصد عبور دارن رو مي گيرن . اين موضوع در خانم ها بيشتر ديده ميشه به اين دليل که روسري و چادر کناره هاي چشم خانم ها رو پوشش ميده و اجازه نميده به راحتي با بقل چشم به پشت سر نگاه کنن و در صورت نزديک شدن عابري تغيير مسير بدن .
» با صداي بلند پشت ويترين مغازه ها از محصولات چيده شده درونش ايراد نگير ( طرف پشت ويترين ايستاده بدون اينکه به اين موضوع توجه داشته باشه که ممکنه صاحب مغازه صداشو بشنوه شروع مي کنه به نظر دادن در مورد محصولات : ببين چه کفش زشتي داره - هميشه جنساش بيخود بوده - نگاه کن يه وجب خاک نشسته رو جنس ها - اين مغازه گرون فروشه بريم يه جاي ديگه - از اين يارو فروشنده خوشم نمياد و ... )
» تو تاکسي و اتوبوس با صداي بلند صحبت نکن . بعضي وقتها با دو نفر که هم سفر ميشي تمام شجره نامه و زندگينامه ي دو طرف رو متوجه ميشي . جز به جز ماجراهاي اتفاق افتاده رو با صداي بلند براي هم تعريف مي کنن . افراد سودجود از اين همه اطلاعاتي که شما به راحتي در اختيارشون قرار ميدين سوء استفاده مي کنن .


ادامه دارد ...

[Переклад не]

واقعا جای تاسف شدیدی داره بعضیا اصلا چطور جرات میکنن قوانین رو زیر پا بذارن تازه طلبکار هم باشن
این من و شما هستیم که با حرکت و رفتارمون چه با ماشین چه با دوچرخه یا پیاده به شهر مون نظم میبخشیم
چرا باید حین رانندگی انقدر خشمگین باشیم فش بدیم و آماده ی دعوا و دردسر؟ واقعا توجه کردید کلا رفتار اکثر راننده هامون و یا خودمون تو شهر اینطوریه
امروز صب داشتم با ماشین مسیر یکطرفه رو میرفتم یه پراید تاکسی از روبرو ظاهر شد .هم برعکس اومده بود که زود بره و هم شاکی بود چرا راه نمیدن خداییش این شاکی بودنش خیلی عصبانیم کرد اولش چراغامو رو چشش انداختم انقدر عصبانی بودم که ناخودآگاه میخواستم برم رو ماشین جوجش و مثله تانک زیرش کنم بعدش به خودم اومدم مثله این کسایی که قرص اکس میخورن شدم یه لحظه
نوشته های دوستان که اینجاها خونده بودم باعث فروکش کردن عصبانیتم شد بهش راه دادم رفت.
البته این زیر گرفتنش که میشد اما زندان و اعدام و اینچیزا میشد نتیجش .بزرگترین کشتارها و دعواها هم اولش با یه عصبانیت کوچولو شروع میشه

[toolhelp]

من یه بار به استادم ساعت 8.5 شب تماس گرفتم زنک همچین پاچمو گرفت که این چه موقع زنگ زدنه و ... که تا دو روز تو بهت بودم!
(میخواستم برم ببینمش خودش گفته بود شب تماس بگیرید اگه فرداش دانشگاه بودم بیاید!!)

احتمالا اون لحظه شوهرش اونجا بوده و جوگير شده با از چيزي عصباني بوده...
واسه خودم يبار پيش اومد ولي طرف بعد ار اينكه من رو شست و گذاشت كنار چند دقيقه بعدش زنگ زد و عذرخواهي كرد

[bomberman]

واقعا جای تاسف شدیدی داره بعضیا اصلا چطور جرات میکنن قوانین رو زیر پا بذارن تازه طلبکار هم باشن
این من و شما هستیم که با حرکت و رفتارمون چه با ماشین چه با دوچرخه یا پیاده به شهر مون نظم میبخشیم
چرا باید حین رانندگی انقدر خشمگین باشیم فش بدیم و آماده ی دعوا و دردسر؟ واقعا توجه کردید کلا رفتار اکثر راننده هامون و یا خودمون تو شهر اینطوریه
امروز صب داشتم با ماشین مسیر یکطرفه رو میرفتم یه پراید تاکسی از روبرو ظاهر شد .هم برعکس اومده بود که زود بره و هم شاکی بود چرا راه نمیدن خداییش این شاکی بودنش خیلی عصبانیم کرد اولش چراغامو رو چشش انداختم انقدر عصبانی بودم که ناخودآگاه میخواستم برم رو ماشین جوجش و مثله تانک زیرش کنم بعدش به خودم اومدم مثله این کسایی که قرص اکس میخورن شدم یه لحظه
نوشته های دوستان که اینجاها خونده بودم باعث فروکش کردن عصبانیتم شد بهش راه دادم رفت.
البته این زیر گرفتنش که میشد اما زندان و اعدام و اینچیزا میشد نتیجش .بزرگترین کشتارها و دعواها هم اولش با یه عصبانیت کوچولو شروع میشه

آره این حرفت رو قبول دارم،واقعا این قضیه رو خوب اومدی
من واقعا نمیدونم ما ایرانیها چه تعصبی روی رانندگی داریم،انگار همه اسطوره ناسکارن و بقیه هیچی حالیشون نیست
تا یه اتفاق یا اشتباه کوچیکی تو رانندگی از کسی سر میزنه هر دو طرف آماده اند برای دعوا و کتک کاری،چقدر من دیدم حتی برخورد فیزیکی بین دو ماشین صورت نگرفته ولی هر دو ماشین وسط جاده اصلی پر ترافیک می ایستن و جاده رو بند میارن و دارن با هم کل کل میکنن و جالب اینجاست که هیچ کس هم کوتاه نمیاد
هنوز بدتر فحش و فحش کشی هایی هست که به هم میپرونن ،چه داخل ماشین و چه موقعی که پیاده میشن البته فحش رو بیشتر داخل ماشین میدن تاسبک بشن و دیگه پیاده نشن واسه دعوا(طرف هم نشنوه)
یه بار سوار تاکسی بودم که یکدفعه یه ماشین پیچید جلوی تاکسی که یکم حرکتش خطرناک بود ولی عکس العمل راننده تاکسی منو برد تو کما:همون لحظه دیدم راننده تاکسی جلوی من با چندتا جمله خواهر و مادر و خاندان طرف رو برد هوا و رو هوا اونا رو ناک اوت کرد(گرفتین چی گفتم؟)بعدش که یکم آروم شد بجای اینکه ازم معذرت خواهی کنه بابت این رفتار زشتش،ولی داشت توجیه میکرد و با فحش های کوچکتر (نفهم،بیشعور،چیزخل) داشت رانندگی طرف رو زیر سوال میبرد
البته من از این اتفاقا کم ندیدم
انشالله برسه روزی که مردم ایران فرهنگ رانندگی و فرهنگ پاکیزه نگه داشتن شهر و فرهنگ ارتباط با جنس مخالف رو یاد بگیرن،آمین

[saeed_2007r]

آره این حرفت رو قبول دارم،واقعا این قضیه رو خوب اومدی
من واقعا نمیدونم ما ایرانیها چه تعصبی روی رانندگی داریم،انگار همه اسطوره ناسکارن و بقیه هیچی حالیشون نیست
تا یه اتفاق یا اشتباه کوچیکی تو رانندگی از کسی سر میزنه هر دو طرف آماده اند برای دعوا و کتک کاری،چقدر من دیدم حتی برخورد فیزیکی بین دو ماشین صورت نگرفته ولی هر دو ماشین وسط جاده اصلی پر ترافیک می ایستن و جاده رو بند میارن و دارن با هم کل کل میکنن و جالب اینجاست که هیچ کس هم کوتاه نمیاد
هنوز بدتر فحش و فحش کشی هایی هست که به هم میپرونن ،چه داخل ماشین و چه موقعی که پیاده میشن البته فحش رو بیشتر داخل ماشین میدن تاسبک بشن و دیگه پیاده نشن واسه دعوا(طرف هم نشنوه)
یه بار سوار تاکسی بودم که یکدفعه یه ماشین پیچید جلوی تاکسی که یکم حرکتش خطرناک بود ولی عکس العمل راننده تاکسی منو برد تو کما:همون لحظه دیدم راننده تاکسی جلوی من با چندتا جمله خواهر و مادر و خاندان طرف رو برد هوا و رو هوا اونا رو ناک اوت کرد(گرفتین چی گفتم؟)بعدش که یکم آروم شد بجای اینکه ازم معذرت خواهی کنه بابت این رفتار زشتش،ولی داشت توجیه میکرد و با فحش های کوچکتر (نفهم،بیشعور،چیزخل) داشت رانندگی طرف رو زیر سوال میبرد
البته من از این اتفاقا کم ندیدم
انشالله برسه روزی که مردم ایران فرهنگ رانندگی و فرهنگ پاکیزه نگه داشتن شهر و فرهنگ ارتباط با جنس مخالف رو یاد بگیرن،آمین

این فرهنگ های غلط فقط برای رانندگی نیست...
من تو خیابون قدم میزدم دو تا لات بی سروپا...اومدن جلوم سبز شدن.کلی بهم فوش دادن...حالا سر چی؟؟
بهم میگفتن بهشون چپ چپ نگاه کردم!!!!
مثل قرن21است. البته یادمون نره ایران عزیزمون همش اینطوری نیست.ما مهد فرهنگ همه ی دنیا ههستیم این رو هرگز فراموش نکنیم.

[iraaaaan]

آقا من اصلا نمیفهمم این موضوع علتش چی هست:
بعضی وقتا پیش اومده یه نفر باهام سلام کرده و دست داده و احوال پرسی، بعد دفعه بعد که دیدمش هیچی.
نمیدونم ازم خوشش نیومده یا مثلا این دفعه نوبت منه که چاق سلامتی کنم

بعضی از آدما اخلاقشون جوریه که فقط خودشون خودشون رو درک میکنن. شما زیاد جدی نگیر این جور اتفاقات رو . احتمالا یا حواسش به یه گرفتاری چیزی بوده یا آدم نرمالی نیست و یا از یه بیماری روانی رنج می بره بنده خدا
مثلا ما یه فامیل داریم بنده خدا عقده حقارت داره و خیلی دوست داره بهش بگیم دایی . اخه
اختلاف سنی من و اون خیلی کمه و نمدونم چجوری دوست داره بهش بگم دایی. بچه بودیم با هم بازی میکردیم

[iraaaaan]

راستی یه موضوع دیگه در مورد شوخی ها و متلک پروندن دوستان هم جوابی نمیدم یا خیلی کوتاه جواب میدم اکثرا سکوت میکنم و باز دیگران ممکنه پپه بنده رو فرض کنن در این حالت اکثرا ناراحت میشم ....

به نظرتون این روند رو ادامه بدم یا اگرنه چجوری تغییر کنم؟

این مشکل خیلی هاست . من خودم همیشه سعی میکنم اول طرف رو بشناسم و سعی کنم نسبت به رفتارش عکس العمل مناسبی داشته باشم ولی بعضی اوقات هم اشتباه از آب در میاد . ولی در کل هرچی زودتر برخورد کنی بهتره چون هرچی دیر تر اقدام کنی عوارض بیشتری داره . اینجور ادما مثل باکتری میمونن

[Переклад не]

دوستان زمانی که شنیدم گفتن ایرونی ها فرهنگمون غنی هستش و این غنی بودن مارو یکی از بافرهنگترین مردمان قرار داده ، چشمامو بیشتر باز کردم و با تمام وجود نگاه کردم به اکثر شهر ها رفتم اما چیزی که ندیدم و یا کم دیدم ، فرهنگ بود . خودمم یکی از اینها.
شاید فکر کنید این لحن توهین آمیزه اما ما که غریبه نیستیم از خودمون دارم انتقاد میکنم و این انتقاد ها اگه نباشه یا باشه و گوشها نشنوه و چشمها نبینه ، هیچگاه پیشرفت نمیکنیم

[bomberman]

دوستان زمانی که شنیدم گفتن ایرونی ها فرهنگمون غنی هستش و این غنی بودن مارو یکی از بافرهنگترین مردمان قرار داده ، چشمامو بیشتر باز کردم و با تمام وجود نگاه کردم به اکثر شهر ها رفتم اما چیزی که ندیدم و یا کم دیدم ، فرهنگ بود . خودمم یکی از اینها.
شاید فکر کنید این لحن توهین آمیزه اما ما که غریبه نیستیم از خودمون دارم انتقاد میکنم و این انتقاد ها اگه نباشه یا باشه و گوشها نشنوه و چشمها نبینه ، هیچگاه پیشرفت نمیکنیم

حرفت کاملا درسته
فقط داریم همش میگیم که ایران مهد فرهنگه و خیلی بافرهنگیم ولی بیاین واقع بین باشیم و بجای این همه تلقین کردن ببینیم واقعا وضع فرهنگمون در چه حاله؟!
ایران اگه مهد فرهنگ بود توی دوران قدیم بود که اکثر ملت ها تو جهل و نادانی و بی فرهنگی فرو رفته بودند ولی ایرانیان مردمان بافرهنگی بودن اونم به خاطر علما و شعرا و اساتید علم و ادب بوده ولی الان دیگه خبری از اون فرهنگ نیست ،اگه هست بهم اثبات کنین