تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 8 از 47 اولاول ... 45678910111218 ... آخرآخر
نمايش نتايج 71 به 80 از 468

نام تاپيک: اشعار شاعران معاصر ایران

  1. #71
    آخر فروم باز hamed29's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    محل سكونت
    سیاره زمین
    پست ها
    1,567

    پيش فرض

    عراقی:


    ای لطف تو دستگیر هر رسوایی
    وی عفو تو پرده‌ پوش هر خود رایی

    بخشای بدان بنده، که اندر همه عمر
    جز درگه تو دگر ندارد جایی







    با حکم خدایی، که قضایش این است
    می‌ساز، دلا، مگر رضایش این است

    ایزد به کدامین گنهم داد جزا؟
    توبه ز گناهی، که جزایش این است


    __________________________________________________ ______________________________________________
    Last edited by Ahmad; 03-02-2014 at 22:20. دليل: انتقال شعر دوم ( هاتف اصفهانی) به تاپیک شاعر

  2. 2 کاربر از hamed29 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #72
    آخر فروم باز hamed29's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    محل سكونت
    سیاره زمین
    پست ها
    1,567

    پيش فرض

    بیژن ارژن (آثار : بی هم شدگان_مجموعه رباعی )



    پیدا شدگانیم که تنها هستیم
    پنهان شدگان خواب و رویا هستیم

    در دنیای چقدرها از هم دور
    آدم های چقدر تنها هستیم



    __________________________________________________ __________________________________________________ __



    او شوم نبود این گناه از ما بود
    پرهای
    سیاه او،سیاه از ما بود

    آواز
    کلاغ را خدا بد ننوشت
    ما بد خواندیم اشتباه از
    ما بود

    Last edited by hamed29; 25-06-2012 at 11:39.

  4. 3 کاربر از hamed29 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #73

  6. 2 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #74
    آخر فروم باز hamed29's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    محل سكونت
    سیاره زمین
    پست ها
    1,567

    پيش فرض


    بعضی الکی بزرگ هستند،چرا؟
    در پوست میش گرگ هستد،چرا؟
    یک بچه نفهم است همه میدانند
    آنها که پدر بزرگ هستند چرا؟



    مهران عرب

  8. 3 کاربر از hamed29 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #75
    آخر فروم باز hamed29's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    محل سكونت
    سیاره زمین
    پست ها
    1,567

    پيش فرض


    هر چند که ظاهری ملایم دارم

    چون موج درونی متلاتم دارم

    پروانه ام و برای آلونک دل

    یک شعله چراغ اشک لازم دارم




    ای چشم ببار باغ آهم گل کرد

    جان شعله کشید داغ آهم گل کرد

    پروانه ی واژه ها به پرواز آیید

    در خلوت غم چراغ آهم گل کرد




    درد آمد و جام دل گل آلود نمود

    شیرازه ی جانم آتش اندود نمود

    اشکم به هواداری دل می آمد

    بغض آمد و راه اشک مسدود نمود





    تلاوت تاریخ

    آنانکه زبان فطرت تاریخند

    در گوش سحر تلاوت تاریخند

    از سلسله ی بهشتیانند همه

    آزاده و راست قامت تاریخند



    دکتر رحمدل(استاد فقید دانشگاه گیلان)

    Last edited by hamed29; 02-07-2012 at 19:30.

  10. 3 کاربر از hamed29 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #76
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    صبر کُـטּ...


    ايـــن تمـآمـِ حرفم نيست ؛


    " تــــو " نبايد دُعاےِ مـטּ باشي !!


    از خدا خواستم موافــــق بود


    ميتوانـــي "خــُداےِ" مـטּ باشــے !!



    افشین یداللهی
    Last edited by F l o w e r; 02-07-2012 at 23:55. دليل: اضافه کردن نام شاعر

  12. 5 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #77
    آخر فروم باز hamed29's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    محل سكونت
    سیاره زمین
    پست ها
    1,567

    پيش فرض شيون فومني



    بر قله ي عاشقي

    در شيشه ي شبنم آفتابت نکنند
    مي تابي و آئينه حسابت نکنند

    تا سينه برازنده ي زخمي نکني
    بر قله ي عاشقي عقابت نکنند


    شيون فومني

  14. 3 کاربر از hamed29 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #78
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض

    ...چشم ایمان مرا، ناز کافرانه ی تو بست! ( دفتر شعر واژه های وزیده بر احساس روشنی )


    چشم باور ام
    از بیداری
    در راه بلوغ
    خمار و خسته بود!
    خواب می خواست، خواب!
    ...
    ـ نیاز ـ تو
    از راه دور
    از رویا
    رسید!
    و پلک سنگین ایمان مرا

    با ـ ناز ـ
    کافرانه بست!


    سیده زهرا یوسفی پور
    Last edited by F l o w e r; 03-07-2012 at 00:07. دليل: اضافه کردن نام شاعر و شعر

  16. 2 کاربر از hamid_diablo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #79
    آخر فروم باز hamed29's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    محل سكونت
    سیاره زمین
    پست ها
    1,567

    پيش فرض وحید ضیائی




      محتوای مخفی: فدای همیم 



    من و این درد آشنای همیم

    مرهم زخم هم,دوای همیم

    پیچک وشاخ سبز احساسیم

    که در این باغ از برای همیم

    سخن از ترک گفتن آسان نیست

    مبتلای هم و بلای همیم

    در قفس گر چه عمر می گذرد

    بلبل طبع با صفای همیم

    هر غزل خنجری است بردل خون

    درد زخمان بی شفای همیم

    من و و ترس از خیال بی تو شدن

    در تظاهر که دل رضای همیم

    صحبت از رفتن و آمد و دیدم

    هر یکی زودتر فدای همیم










      محتوای مخفی: خاک مزرعه 


    « بوی گندم مال من
    هر چی که دارم مال تو
    یه وجب خاک واسه من
    هر چی می کارم مال تو»

    نه !!!
    نه عزیز
    بوی گندم مال تو
    وقت درو , ریشه نکن !
    تموم خاک واسه تو
    خرمنو آتیش نزن !
    هر چی داریم مال تو
    هر چی می کاریم مال تو
    بذار از پشته ی خرمن کلاغا دون بخورن
    بذاگنجیشکای ده ارزن ارزون بخورن
    ارزنای انباری
    گربه دارن !
    بعضی شون جون واسه ی نون می ذارن !
    بذا پائیز که می شه
    برگه درختا می ریزه
    مثل اشک ما دو تا وقت وداع
    شونه ی باد باشه و
    زلفای زرد مزرعه
    بی مترسک که دل مزرعه رو خون بکنه
    بذا باز دست نسیم
    مجنون رو بیدار بکنه
    بیدای مزرعه مون خشک شدن
    آخه تا کی نباید چه چه سار
    تو گوش مزرعه آواز نخونه؟
    عاشقم عاشق صبح
    عاشق صافی آب
    عاشق چشم بهار
    عاشق دختر گل چهره ی یاس
    عاشق خنده ی شب تو بغل گرم غروب
    عاشق اینکه بگی دوست داری
    عاشق اینکه بگم دوست داریم
    بوی گندم مال تو
    هر چی که دارم مال تو
    در عوض جار نزن
    چلچله ها خوندن بس !
    در عوض جار نزن
    پا پی دل موندن بس !
    دل ما تو مزرعه جون می گیره
    از جوونه رگ بیا خون می گیره
    داره شب می رسه باز
    نقل این قصه دراز :
    بید مجنون واسه من قصه بگو :
    « یکی بود یکی نبود
    زیر گنبد کبود
    لخت و عور تنگ غروب سه تا پری نشسته بود
    زار و زار گریه می کردن پریا
    مث ابرای بهار گریه می کردن پریا
    روبرو شون تو افق شهر غلامای اسیر«
    شبشون سرد و سیاه قلعه ی افسانه ی پیر
    لالالالادلِ سیر
    لالالا بی تقصیر
    لالالاتو زنجیر
    دلخوشی تو همه آبادی کو ؟
    بچه ها لذت آزادی کو ؟










    آن این عکس | وحید ضیائی


    Last edited by hamed29; 30-06-2012 at 11:22.

  18. 3 کاربر از hamed29 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #80
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    من را ببخش امشب اگر چشمم سياهي رفت

    تا صبح پيشم باش! تا صبحي که خواهي رفت...

    بگذار تا مويي بماند از تو بر تختم

    با هر که بودي، باش! من با
    درد، خوشبختم!


    سید مهدی موسوی
    Last edited by F l o w e r; 03-07-2012 at 00:19. دليل: اضافه کردن نام شاعر

  20. 3 کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •