.
ایـن روزهــــا
نـبـضـم ڪـُـنـد مـﮯزنـد
قـلـبـم تـیـر مـﮯڪشـد
دارم ..
صـداﮮ ِ خـورد شـدن ِ احـسـاسـم را
لا بـﮧ لاﮮ ِ
چـرخ دنـده هـاﮮ زنـدگـﮯ مـﮯشـنَـوم ..
"دانـیـال رحـمـانـیـان"
.
ایـن روزهــــا
نـبـضـم ڪـُـنـد مـﮯزنـد
قـلـبـم تـیـر مـﮯڪشـد
دارم ..
صـداﮮ ِ خـورد شـدن ِ احـسـاسـم را
لا بـﮧ لاﮮ ِ
چـرخ دنـده هـاﮮ زنـدگـﮯ مـﮯشـنَـوم ..
"دانـیـال رحـمـانـیـان"
نگاه ( دفتر شعر آوا )
پرچينــ نگاهتــــــ كوتاه است!
ازكوچه دلواپسى هايتـــــــــ كه مـــی گذرمـ
ياغى مـــــى شومــــــــ!
تمامـــــ پلكـــ زدنتـ را مى دزدمـ
بانگاهتـــــــ ورق مى زنمـــ هرآنچه دار و ندارمــــ استــــــ
بیژن طاهری اذرک
Last edited by F l o w e r; 02-07-2012 at 20:10. دليل: اضافه کردن نام شاعر و شعر
زخــم زنــدگــيات منــم!
همــه بــه زخــمهــايشــان
دستمــال مــيبنــدنــد،
تــو
امــا
بــه زخــمات،
دلـــــ بستــهاي . . .
انسيه اکبري
Last edited by part gah; 13-06-2012 at 22:22.
دلم،رد پاي ترا،چون يعقوب،از دور دست ها،به نظاره نشسته است.
منا چنانی محسن زاده
Last edited by F l o w e r; 02-07-2012 at 20:34. دليل: اضافه کردن نام شاعر
نگاه میکنم از غم به غم که بیشتر استبه خیسی چمدانی که عازم سفر استمن از نگاه کلاغی که رفت فهمیدمکه سرنوشت درختان باغمان تبر استبه کودکانه ترین خواب های توی تنتبه عشقبازی من با ادامه ی بدنتبه هر رگی که زدی و زدم به حس جنونبه بچه ای که توام ! در میان جاری خونبه آخرین فریادی که توی حنجره استصدای پای تگرگی که پشت پنجره استبه خواب رفتن تو روی تخت یک نفرهبه خوردن دمپایی بر آخرین حشرهبه ( هرگز ) ت که سوالی شد و نوشت : ( کدام ؟ )به دست های تو در آخرین تشنج هامبه گریه کردن یک مرد آن ور ِ گوشیبه شعر خواندن ِ تا صبح بی هماغوشیبه بوسه های تو در خواب احتمالی منبه فیلم های ندیده ، به میل خالی منبه لذت رویایت که بر تن ِ کفی ام..به خستگی تو از حرف های فلسفی امبه گریه در وسط ِ شعر هایی از ( سعدی )به چای خوردن تو پیش آدم بعدیقسم به این همه که در سرم مدام شدهقسم به من ! به همین شاعر تمام شدهقسم به این شب و این شعر های خط خطی امدوباره بر می گردم به شهر لعنتی امبه بحث علمی بی مزه ام در ِ گوشتدوباره بر می گردم به امن ِ آغوشتبه آخرین رویامان ، به قبل کابوس ِ
دوباره بر می گردم به آخرین بوسه
سید مهدی موسوی
Last edited by F l o w e r; 02-07-2012 at 20:50. دليل: اضافه کردن نام شاعر
قشنـگـﮯ ..
آن درختـﮯ اسـت
که تنهــا زیر خورشیــد
کنار سنگ خــارا
فــراز صخـــــره ها
چــون سایبـــان اسـت ..
" پژمان صالحـ ی "
كسي كه طعم زبان عسل نميفهمد
تو هرچه هم كه بخوانی غزل، نميفهمد
" حكايت نرود ميخ آهنين در سنگ "
نگو به سنگ، كه ضربالمثل نميفهمد
كسي كه صنعت تشبيه را نمیداند
ركوع ماه و طواف زحل نمیفهمد
ميان آينه و آب و شانه و گيسو
لطيفهاي است كه آن را كچل نميفهمد
حديث درد به پايان نميرسد اما
هزار حيف كه اين را اجل نمیفهمد
سيد مرتضی كرامتی
پ ن : کچل و خوب اومده : )
.
انگشتــان ِ سبابه اَم را مـﮯ رسانم به کنــج ِ لب هایـم ،
و بـا تــمــــام ِ جانـم
گوشه هاﮯ لبانم را بـالا مـﮯ کشــم..
تـا همه بفهمنــد
که من خیلـﮯ شــادم!
"عاطفه وفاخواه "
در نبــودت بــانــو،
از تــو بُتــی ســاختــهام!
امــا
حــالا کــه آمــدهای،
ابــراهیــم از کجــا بیــاورم . . .
محمدرضا صالحی
خدا ما رو برای هم نمیخواست
فقط میخواست همو فهمیده باشیم
بدونیم نیمهی ما مال ما نیست
فقط خواست نیمه مونو دیده باشیم
تموم لحظه های این تب تلخ
خدا از حسرت ما با خبر بود
خودش ما رو برای هم نمیخواست
خودت دیدی دعامون بیاثر بود
افشین یداللهی
Last edited by F l o w e r; 02-07-2012 at 23:39. دليل: اضافه کردن نام شاعر
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)