تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 44 از 47 اولاول ... 344041424344454647 آخرآخر
نمايش نتايج 431 به 440 از 468

نام تاپيک: اشعار شاعران معاصر ایران

  1. #431
    کاربر فعال انجمن ادبیات - Saman -'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    ا مـپـر ا طـو ر ی پـا ر س
    پست ها
    1,595

    پيش فرض نگرانی







    نگران تو هستم
    مثل مادری كه كودكش را
    گم كرده باشد

    بی‌خبر از آن‌كه گمشده‌اش
    سرگم بازار شده...



    زهرا امير بيك

  2. این کاربر از - Saman - بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #432
    کاربر فعال انجمن ادبیات - Saman -'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    ا مـپـر ا طـو ر ی پـا ر س
    پست ها
    1,595

    پيش فرض سؤال‌های وارونه

    درخت‌ها كه اين‌همه سبزند، به خاطر ريشه‌های
    در زمينشان است؟ يا شاخه‌های در هوايشان؟
    برای بهتر ديدن يك منظره گاهی بايد برعكس شد.







    عكس: نيوشا نوشاد/نوشته‌ی پوريا خوش‌فكر




    برگرفته از نشريه "دوچرخه" ويژه‌ی نوجوانان روزنامه همشهری شماره‌ی 784
    Last edited by - Saman -; 18-04-2015 at 09:42.

  4. 2 کاربر از - Saman - بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #433
    کاربر فعال انجمن ادبیات - Saman -'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    ا مـپـر ا طـو ر ی پـا ر س
    پست ها
    1,595

    پيش فرض





    اول:

    حرف بزن

    می‌خواهم صدایت را بشنوم
    تو باغبان صدایت بودی
    و خنده‌ات
    دسته‌ کبوتران سفیدی
    که به یکباره پرواز می‌کنند










    میانه:

    نامه‌ای به دستم رسیده است

    در هر سطر آن
    نسیمی از عشق می‌وزد
    او که
    دامن
    دامن عشق
    به جهانم پاشیده است کیست؟
    چه کسی
    حسرت مرا می‌خورد
    مرا آرزو می‌کند؟










    آخر:

    می‌رویم و هر جا که رفتیم زندگی همانجاست. ما خود زندگی هستیم.

    تو را دوست دارم
    چون اذان در سپیده‌دم
    چون راهی که به خودت منتهی می‌شود
    تو را دوست دارم
    چون آخرین بسته‌ سیگاری در تبعید







    شعرها؛ اول و آخر از غلامرضا بروسان، شعر میانه از لاله بریا
    Last edited by - Saman -; 19-04-2015 at 14:36.

  6. 3 کاربر از - Saman - بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #434
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    TeH
    پست ها
    1,631

    پيش فرض



    و همان طور که دردم به خودم مربوط است
    شیطنت های دلم هم به خودم مربوط است

    گله کم کن که چرا از همه شهر تو را...
    آرزویم که مسلم به خودم مربوط است

    گفته بودند که عشق است و غمش سوزان است
    برود غم به جهنم! به خودم مربوط است

    دوست دارم که از این بغض بمیرم اما
    پیشت هرگز نزنم دم، به خودم مربوط است

    می نشینم شب و در فکر تو تا اول صبح
    می چکم خاطره ، نم نم ، به خودم مربوط است

    اینکه بعد از تو چه با زندگی ام خواهم کرد
    دار ، رگ ، پنجره یا سم به خودم مربوط است

    دوستت دارم واین دست خودم نیست ولی
    بهتر آن است بگویم به خودم مربوط است

    دوستت دارم،بی آنکه بپرسم که : تو چه؟
    عاشقی کردن مبهم! به خودم مربوط است!

    این مهم نیست تو و بقیه چه می اندیشید
    دوستت دارم و آن هم به خودم مربوط است

    احسان امیدی

  8. 7 کاربر از Miss Artemis بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #435
    حـــــرفـه ای Atghia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    تهران کثیف
    پست ها
    5,812

    پيش فرض

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    سیب غلتان رودخانه من! آهوی نقش بسته بر چینی!
    پری قصه های کودکی ام ! قالی دستباف تزیینی!

    خُنکای نسیم اول صبح! گرمی چای عصر پاییزی!
    به چه نامی ترا صدا بزنم؟ لیلی روزگار ماشینی!

    دور مجنون گذشت اینک من دور لیلا گذشت اینک تو
    دست بردار از این حکایت تلخ تا بگویم چقدر شیرینی

    از کدامین عشیره ای بانو که در این شهر آسمان زنجیر
    شیر از آفتاب می دوشی میوه از باغ ماه می چینی

    ای جهان بر مدار مردمکت ، چشم بردارم از تو ؟ ممکن نیست
    منم آنکس که زندگی کرده سالها با همین جهان بینی

    گیسوان سیاه پوشت را روی دیوار شانه ها آویز
    تا ببینی غزلسرایان را همه مشتاق شعر آیینی

    جنبش سبز فتنه انگیزی اگر از جای خویش برخیزی
    کودتاچی مخملی دامن! شورشی! بهتر است بنشینی

    عشق حق مسلم من و توست مابقی را به دیگران بسپار
    *هر چه داری اگر به عشق دهی کافرم گر جویی زیان بینی*



    مجيد آژ


  10. 7 کاربر از Atghia بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #436
    آخر فروم باز alone_boy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    کرمانشاه - پاوه
    پست ها
    1,902

    پيش فرض



    ﺁﻣﺪﯼ ﻃﺒﻌﻢ ﺷﮑﻮﻓﺎ ﺷﺪ، ﺑﻬﺎﺭﺍﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟
    ﺻﻮﺭﺗﻢ ﺷﺪ ﺧﯿﺲ ﺧﯿﺲ ﺍﺯﺷﻮﻕ، ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟

    ﺁﻣﺪﯼ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻧﺖ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﺩﺭ ﻣﻦ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﯼ
    ﺭﻭﺡ ﺭﺳﺘﺎﺧﯿﺰﯼ ﻣﻦ! ﺩﺭ ﺗﻨﻢ ﺟﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟


    ﺁﻣﺪﯼ ﻭ ﻫﺮ ﺧﯿﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ
    ﭘﯿﺶ ﭘﺎﯾﺖ ﺳﺮ ﺑﺮﯾﺪﻡ ﻋﯿﺪ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟

    ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﯼ ﺯﻧﺠﯿﺮﯼ ﻣﻮﯼ ﺗﻮﺍَﻡ
    ﻧﯿﺴﺖ ﺍﻣّﯿﺪ ﺭﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ، ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟


    ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻋﺸﻖ ﺯﻻ‌ﻟﻢ ﺭﺍ ﺑﺴﻨﺠﯽ ﺑﺎ ﻗﺴﻢ
    ﺍﯼ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮ ﻟﺒﻢ ﺳﻮﮔﻨﺪ، ﻗﺮﺁﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟

    ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﮔﺮﺩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﮕﯿﺮﺩ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ
    ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺍﯾﻦ ﺁﺋﯿﻨﻪ ﭘﻨﻬﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟


    ﺷﺮﻁ ﮐﺮﺩﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﯾﺎﺩﺕ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺧﺎﻃﺮﻡ
    ﺧﻮﺩ ﮐﻪ ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺍﯼ ﺧﻮﺏ! ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟

    ﺷﺮﻁ ﮐﺮﺩﯼ ﺟﺰ ﺗﻮ ﺩﺭﻣﻦ ﮔﺎﻡ ﻧﮕﺬﺍﺭﺩ ﮐﺴﯽ
    ﻗﻠﻌﻪ ﺍﯼ ﻣﺘﺮﻭﮎ ﻭ ﮔﻤﻨﺎﻣﻢ، ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟


    ﺁﻥ ﻗﺪَﺭ ﺭﻓﺘﯽ ﻭ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ ﮐﻪ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﺷﺪ ﺩﻟﻢ
    ﺣﺲّ ﺻﺤﺮﺍ ﮔﺮﺩِ ﺷﻬﺮﺁﺷﻮﺏ! ﺗﻮﻓﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟

    ﮔﺮﺩﺑﺎﺩ ﺩﺍﻣﻦ ﻣﻮّﺍﺟﺖ ﺁﺗﺶ ﺯﺩ ﻣﺮﺍ
    ﺭﻗﺺ ﻣﺸﻌﻞ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﺷﻦ ﺩﺭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻧﯽ ﻣﮕﺮ؟

    حمیدرضا حامدی

  12. 7 کاربر از alone_boy بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #437
    کاربر فعال انجمن ادبیات - Saman -'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    ا مـپـر ا طـو ر ی پـا ر س
    پست ها
    1,595

    پيش فرض




    (1)

    در انتظار بوی كدامين مسافری
    دوران انتظار من و تو گذشته است
    ديگر بگو هزار زمستان به پا كنند
    آب از سر بهار من و تو گذشته است







    (2)

    اميد گاهی به خانه ما میآيد
    با خنده‌اش بيدار می‌شويم
    دورش می‌نشينيم
    و چای سبز می‌نوشيم








    (3)

    مرا گرفته در آغوش درد و غم‌هايم
    به غير رنج چه دارند صبحدم‌هايم
    نه جاده‌ای نه توانی نه مقصدی حتی
    نرفتن است تمام رفتن‌هايم







    شعرها
    1 و 3. حامد يعقوبی
    2. الياس علوی شاعر افغانی



    Photos:

    1. waiting by OlinThe
    2. Hopes by Monique
    3. The Eternal (Pain) by Gregory Dimanche
    Last edited by - Saman -; 27-04-2015 at 13:04.

  14. 3 کاربر از - Saman - بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #438
    حـــــرفـه ای Йeda's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2013
    محل سكونت
    221B
    پست ها
    1,692

    پيش فرض




    من پـر از ابــــرم و تو شـــاعر بارانی‌ها
    عاشقِ لحـنِ توام حیــن غــزلخوانی‌ها

    هنرت، شاعری‌ات، طبع بلندت شده‌است
    شغل محبـــوبِ همه بچه دبستـــانی‌ها

    هرکسی دید تو را، بی سر و سامان شد و رفت!
    مثـــل ویــــــــران شدن دولت سامانی‌ها

    شک نکنن گر ببرد عطر تو را روزی باد
    فکــر یـــوسف برود از سر کنعــانی‌ها

    آنچنان منظره‌ی
    سـاحــل تو دیدن داشت
    که دگر محوِ تـــو شد کشتیِ یــونانی‌ها!

    این ترافیک خبر می‌دهـــد از آمــــدنت
    بـاز بیــــرون‌زده‌ای شـــاعر تهـرانی‌ها!

    مــرگ مشکوک زیاد است و نمی‌دانی که
    شهر از عشق تو پــر می‌شود از جانی‌ها...



    «مهسا مجیدی پور»

  16. 2 کاربر از Йeda بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #439
    کاربر فعال انجمن ادبیات - Saman -'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    ا مـپـر ا طـو ر ی پـا ر س
    پست ها
    1,595

    پيش فرض پدرانه




    مرگ تلخ است
    ولی می میرم
    برای نیم نگاه عاشقانه دختری که
    دخترم هست



    حسن امتحانی

  18. 7 کاربر از - Saman - بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #440
    کاربر فعال انجمن ادبیات - Saman -'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    ا مـپـر ا طـو ر ی پـا ر س
    پست ها
    1,595

    پيش فرض سكوت دهان سوز




    سر آمده است
    ريخته دور سكوت دهان سوزش
    دور «حرف نزن، يواش، هيس!»
    صدايش را بريده
    حلقه حلقه
    كه بپيچد كنار انگشت‌های كشيده‌اش در ديس
    حال شما بگوييد
    بفرماييد!
    از دهان می‌افتد




    راضيه بهرامی خشنود
    Last edited by - Saman -; 10-05-2015 at 17:34.

  20. این کاربر از - Saman - بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •