تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 9 اولاول 12345678 ... آخرآخر
نمايش نتايج 31 به 40 از 83

نام تاپيک: اتاق خاکستری ( تراوشات دل بیمارم )

  1. #31
    آخر فروم باز vahidhgh's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,035

    پيش فرض خیانت

    نگاهت میکنم که رو به رویم نشسته ای
    بی هیچ دغدغه ای ناخن هایت را سوهان میزنی
    گوشیت پشت هم زنگ می خورد
    سرم را به دیوار تکیه میدهم
    پک هایم به سیگار عمیق تر میشود
    و تو همچنان در حال سوهان زدنی

    امان از خیانت .....

  2. 2 کاربر از vahidhgh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #32
    آخر فروم باز vahidhgh's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,035

    پيش فرض

    قطره قطره پیکم را پر میکنم ...
    نگاهی به پیک می اندازم و لحظه ای تامل می کنم
    چه فرقی می کند باشد یا نباشی
    همه را تا انتها مینوشم
    دوباره نگاهش میکنم
    به سلامتی هرکی که به عهدش وفادار ماند ، پیک را میشکنم....

  4. 3 کاربر از vahidhgh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #33
    آخر فروم باز vahidhgh's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,035

    پيش فرض

    سلام ، خوش اومدی ، هر چند خیلی دیر شده
    فقط قبل از وداع همیشگی بیا اینجا مقابلم بنشین
    میخواهم یک دقیقه سکوت کنیم
    به احترام تمام لحظه هایی که در انتظار پاسخ تو مردند....



    این نوشته با اس ام اس به دستم رسید از یه ناشناس
    با روحیات من خیلی جوره
    حیفم اومد نذارمش

  6. 2 کاربر از vahidhgh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #34
    آخر فروم باز vahidhgh's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,035

    پيش فرض چگونه ؟

    شاید بتوانی
    شاید بتوانی من رو پاک کنی
    از ذهنت و خیالت و از صفحه روزگارت
    از برگ برگ دفتر خاطراتت
    از هرچی که میشه فکرش رو کرد
    که بتوان از بین برد نابود منهدم کرد
    ولی نازنینم
    مرا چگونه می توانی پاک کنی
    از جای جای بدنت
    بدنی که سرتاسرش را مثل مورچه
    سالها در نوردیدم
    چگونه ؟ ........




  8. 2 کاربر از vahidhgh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #35
    آخر فروم باز vahidhgh's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,035

    پيش فرض

    میگن مرد و قولش
    تا آخر پای دستی که بهت دادم هستم
    حتی اگر
    تو هم نباشی

  10. 2 کاربر از vahidhgh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #36
    آخر فروم باز vahidhgh's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,035

    پيش فرض

    از دنده چپ بلند شده بودم انگار
    ترس و دلهره
    تمام وجودم رو به زانو در آورده بود
    این نگرانی بی خود
    این چشم مضطرب
    قدم زنان خودم را به پارک رساندم
    صدای گنجشکان زیباست
    روی نیمکتی دور دست
    دو نفر پشت به من سر روی شانه هم
    چه لباس آشنایی
    دستم می لرزد و شماره میگیرد
    صدایی با ترس جواب میدهد
    ( سر کلاس هستم )
    گوشی و رابطه هر دو قطع میشود......
    Last edited by vahidhgh; 22-02-2013 at 13:08. دليل: 1

  12. 2 کاربر از vahidhgh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #37
    آخر فروم باز vahidhgh's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,035

    پيش فرض

    بچه که بودیم
    میشد با هرکسی که دوستش داری همبازی شد
    کاش کودکی را پایانی نبود...

  14. 3 کاربر از vahidhgh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #38
    آخر فروم باز vahidhgh's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,035

    پيش فرض


    سوفیا طاقت دیدن اشکهای جیمی را نداشت ، به چشمان جیمی زل زد و اشکهای چکیده روی صورتش را با نوک انگشتانش کنار زد و در حالی که از زور گریه بریده بریده حرف می زد به جیمی گفت
    ( جیمی ... دیدن اشکهایت برایم از جدایی سخت تر است ، برو ، برو جیمی ، بیا این هم ساک لباسهایت ، فقط خواهش میکنم ، التماست میکنم جیمی ، قدمهایت را آرام بردار تا رفتنت را به درازا بکشاند ، بگذار بلکه برای آخرین بار چشمانم از دیدنت سیر شوند ...)
    جیمی سوفیا را بوسید و سپس کلاه خودش را بر سرش گذاشت ، سرش را پایین انداخت با قدمهایی آهسته گامهایش را به سوی رفتن کج کرد ، هنوز از سوفیا فاصله نگرفته بود که صدای گریه سوفی رو پشت سرش شنید ، چند لحظه ایستاد و تامل کرد ، دو دل بود که به سمت سوفیا برگردد یا نه ، دستش را مشت کرد و دوباره قدمهایش را از سر گرفت ، جیمی برنگشت تا سوفی رو حتی نگاه کند ، سوفیا هم که دید اشکهایش برای جیمی اهمیتی ندارد گریه اش بیشتر شد ، جیمی برنگشت تا سوفیا رو ببیند چون که چهره اش خیس از اشک بود و نمی خواست سوفیا چشمان گریان او را ببیند ، آنقدر از سوفیا فاصله گرفت که در کشاکش سیاهی غروب سوفیا نتواند چشمان پر اشکش رو ببیند ، سپس با آستین لباسش اشکهایش را پاک کرد و سرش را به سمت سوفی چرخاند تا برای آخرین بار رویای زندگی خود را ببیند ، سوفیا با دیدن جیمی گریه اش تمامی نداشت ، جیمی اگر سوفیا رو دوست داشت باید تمومش می کرد هر چه بیشتر طول می کشید سوفیا خودش را از بین می برد ، با اشکهایی از گونه سرازیر دستش را تا نزدیک کلاهش بالا آورد و به سوفیا سلام نظامی داد و سپس پوتینهایش را به سمت راه بی برگشت چرخاند و در سیاهی شب غرق شد .



    قسمت حذف شده از رمان

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  16. این کاربر از vahidhgh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #39
    آخر فروم باز vahidhgh's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,035

    پيش فرض هوس


    دوباره تو آتیش هوس کی سوختی
    دوباره چشمهات رو به کی زل زدی دوختی
    یک موی باریکه فقط بین عشق و هوس
    داری دست و پا میزنی تو لجن هوس
    خیلی وقته عشقت رو کردی کنج قفس
    می ترسم یه روز به خودت بیای که دیر بشه
    دلم از تو و اسمت دیگه سیر بشه

    آره عزیزم
    داری دست و پا میزنی تو لجن هوس

  18. این کاربر از vahidhgh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  19. #40
    آخر فروم باز vahidhgh's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,035

    پيش فرض

    بین من و تو قولی بود که شکست
    بین من و دنیا عهدی بود که گسست
    از این تابوت خسته استخوانی بر جاست
    که آن هم بعد از تو به خاطره پیوست

  20. 7 کاربر از vahidhgh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •