تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 4 1234 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 32

نام تاپيک: خواجوی کرمانی

  1. #1
    داره خودمونی میشه amatraso's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    in the speace
    پست ها
    65

    پيش فرض خواجوی کرمانی

    زندگی خواجو
    انان که دوای دل افگار کنند
    پیوسته کنند کار و در کار کنند
    چون پشت به دیوار کنی یاد اور
    زان روز که از خاک تو دیوار کنند
    ابوالعطا كمال الدين محمودبن علي بن محمود متخلص خواجو المرشدي كرماني ملقب به نخلبند از شعراي عارف بزرگ و شاعر استاد ايران در قرن 8 هجري است . نسبت مرشدي را براي او حاج خليفه آورده است و اين به سبب انتساب اوست به فرقه مرشديه يعني از پيروان شيخ مرشد ابوالحق كازروني است كه در تاريخ 15 شوال سال 689 هـ . ق در خاندان يكي از بزرگان كرمان چشم به جهان گشود و سپس به سفرهاي طولاني خود به حجاز و خليج فارس پرداخت و در اين سفرها توشه ها از دانش و تحقيق اندوخت و در پايان سفرهاي حجاز و شام و عراق عرب جند گاهي در بغداد باقي ماند و در سال 732 يكي از مثنويهاي خود را بنام هما و همايون كه مدتي پيش از آغاز كرده بود بنام سلطان ابو سعيد و وزيرش غياث الدين محمد به انجام رسانيد . در ضمن مسافرت خواجو به ملاقات علاء الدوله سمناني متوفي در سال 736 هـ . ق كه از بزرگان صوفيه آن عصر به شمار مي رفت نايل آمد و از او كسب فيض نمود و حلقه ارادت او را به گوش كرد .
    همچنين بعضي از سلاطين آل مظفر را ستود و در موقع اقامت در شيراز با اكابر و فضلاي آن شهر از جمله با خواجه حافظ معاشرت داشت و از شاه شيخ ابو اسحاق اينجو حمايت ديد و او را مدح كرد .
    از ديگر ممدوحان خواجو يكي شمس الدين محمود صاين بود كه نخست در خدمت امراي چوپاني بود بعد به خدمت امير مبارزالدين محمد از آل مظفر و سرانجام به خدمت شيخ ابو اسحاق اينجو پيوست و به وزارت او منصوب گرديد و در 746 هـ . ق به دست امير مبارزالدين مقتول شد .

    اثار خواجو
    خواجو در منظومه " كمال نامه " كه به سال 744 سروده از پسر خود بنام " مجيدالدين ابو سعيد علي " نام مي برد . جون اشعاري كه هنگام دوري از كرمان ساخته چند بار به هجران وي اشاره مي كنند .

    ---------- Post added at 09:46 AM ---------- Previous post was at 09:45 AM ----------

    مثنويات
    1 ـ سام نامه : منظومه ايست حماسي و عشقي به بحر متقارب مثمن مقصور كه مانند همه منظومه هاي مشابه آن به تقليد از شاهنامه ي فردوسي ساخته شده و راجع به سرگذشت سام نريمان و عشق ها و جنگها و ماجراهاي او از اين مجموعه نسخه هاي متعدد وجود دارد كه هيج يك كامل به نظر نمي آيد و نسخه چاپي آن به سال 1319 شمسي تقريبا شامل 4500 بيت است .بنا بر آنچه از بعضي نسخ سام نامه برمي آيد اين منظومه را خواجو بنام ابوالفتح مجدالدين محمود وزير ساخت يعني همان كسي كه خواجو منظومه را به نام او آورده است .
    2 ـ مثنوي عاشقانه : داستان عشق همايون با هما دختر فغفور چين به بحر متقارب كه خواجو آنرا به سال 732 هجري در 4407 بيت به اتمام رسانيد .
    هما و همايون در چند سال از خدمت مسافرت خواجو و خاصه در مدت اقامت وي در بغداد سروده شده و خواجو به تصور اينكه هنگام ورود به آذربايجان آنرا به ابو سعيد بهادر خان تقديم دارد در آغاز آن منظومه ايلخان و وزير او غياث الدين محمد را مدح گفته و چون در ورود خود به اردوي اياخان با مرگ ابو سعيد بهادر خان و ايلخاني ارپاخان مواجه گرديد و به تشويق خواجه تاج الدين احمد آنرا بنام شمس الدين صاين و پسرش عميدالملك ركن الدين كرد .
    3 ـ گل و نوروز : منظومه ايست به بحر هرج مسدس محذوف يا مقصور در عشق شاهزاده اي نوروز نام با گل , دختر پادشاه روم و مسلما خواجو اين مثنوي را براي نظيره سازي در برابر خسرو و شيرين نظامي سروده است . خواجو در آغاز داستان گويد كه اين منظومه به لفظ هندي بوده و آن را داستان پردازان بابل ترتيب دادند اين داستان منظوم را خواجو در ماه صفر سال 743 هجري در 5302 بيت ساخته است .
    4 ـ روضه الانوار : منظومه ايست از متفرعات بحر سريع كه خواجو آن را به پيروي از منظومه مشهور مخزن الاسرار نظامي و بر همان روش نگاشت . اين منظومه اندكي بيشتر از دو هزار بيت دارد و شاعر آن را بعد از ذكر مقامات در بيست مقاله و هر مقاله اي را در يك مقدمه و يك حكايت و استنتاج از آن پرداخته و در آن مقالات مباحثي از اخلاق و عرفان را مطرح كرده و يك جا نيز وصف حالي رسا از خود تا آنجا كه معتلف درگاه مرشد خويش آورده است . روضه الانوار به نام شمس الدين محمود صاين وزير ساخته شد و خواجو در آن نيز از بنيان گزاران طريقت مرشد يه يعني شيخ ابواسحاق كازروني و از مرشد مستقيم خود امين الدين بلياني به بزرگي نام برده است اين منظومه به سال 743 هجري اتمام پذيرفت .
    5 ـ كمال نامه : منظومه ايست عرفاني در دوازده باب بر وزن سير العباد سنايي و به پيروي از روش آن مشتمل بر خطابه هايي با عناصر و ارواح و عقول و جز آنها در يكهزار و هشتصد و چهل و نه بيت و يا اندكي بيشتر و كمتر ( ينا بر اختلاف نسخ ) كه به سال 744 هجري تمام شد اين مثنوي را خواجو بنام و بياد پيشواي طريقت مرشديه يعني شيخ مرشدالدين ابو اسحاق كازروني آغاز نموده و به اسم شاه شيخ ابو اسحق اينجو ختم كرده است .
    6 – گوهر نامه : گوهر نامه منظومه ايست در يكهزار بيت در بحر هرج مسدس مقصور يا محذوف كه به سال 746 به اتمام رسيده است و شاعر آنرا به نام امير مبارز الدين محمد و وزيرش بهاء الدين محمودبن عزالدين يوسف كه از اعقاب تظام الملك طوسي بوده و در مناقب او و پدر و اجدادش هر يك فصلي ترتيب داده است . با مطالعه در اثار منظوم و منثور خواجو كه مجموعه عظيمي از غررالفاظ و در معنانيست بخوبي دريافته مي شودكه دو دوستار حرفه خويش بود عمر خود را در اين راه نهاده و به همين سبب مورد احترام اقران و معاريف روزگار خود بوده است وي بنابر روش ادباي زمان از اكثر علوم مطلع و در بعضي مانند نجوم و هيئت صاحب فن بوده است .

  2. 4 کاربر از amatraso بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2

    پيش فرض




    بـرای استفاده راحت تـر از فهرسـت بـه روش زیر عمل کنید :

    1. Ctrl + f یا F3 را فشار دهید
    2. کلمه ی کلیدی مورد نظر را وارد کنید
    3. کلمات هایلایت شده را بررسی کنید





    » غــزلــیــات :


    فهرست غزلیات بر اساس حرف آخـر قـافیـه جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر کافی ست حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید .
    ا

    غزل 1 : فی التوحید : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 2 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 3 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 4 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 5 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 6 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 7 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 8 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 9 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 10 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 11 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 12 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 13 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 14 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 15 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 16 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 17 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 18 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    ت

    غزل 19 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 20 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 21 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 22 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    ج

    غزل 23 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    د

    غزل 24 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    غزل 25 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    ر

    غزل 26 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    ی

    غزل 27 : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


    آپدیت کامل بود تا پست: 29#
    Last edited by Ahmad; 18-07-2013 at 14:29.

  4. این کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #3
    کاربر فعال انجمن موسیقی و ورزش Pessimist's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    3,382

    پيش فرض

    یه شعر از خواجوی کرمانی هست که خیلی زیباست!



    ای غره ماه از اثر صنع تو غرا
    وی طره شب از دم لطف تو مطرا

    نوک قلم صنع تودر مبدا فطرت
    انگیخته برصفحه‌ی کن صورت اشیا

    سجاده نشینان نه ایوان فلک را
    حکم تو فروزنده قنادیل زوایا

    هم رازق بی ریبی و هم خالق بی عیب
    هم ظاهر پنهانی و هم باطن پیدا

    مامور تو از برگ سمن تا بسمندر
    مصنوع تو از تحت ثری تا بثریا

    توحید تو خواند بسحر مرغ سحر خوان
    تسبیح تو گوید بچمن بلبل گویا

    برقله‌ی کهسار زنی بیرق خورشید
    برپرده‌ی زنگار کشی پیکر جوزا

    از عکس رخ لاله عذران سپهری
    چون منظر مینو کنی این چنبر مینا

    بید طبری را کند از امر تو بلبل
    وصف الف قامت ممدوده‌ی حمرا

    از رایحه‌ی لطف تو ساید گل سوری
    در صحن چمن لخلخه‌ی عنبر سارا

    تا از دم جان پرور او زنده شود خاک
    در کالبد باد دمی روح مسیحا

    خواجو نسزد مدح و ثنا هیچ ملک را
    آلا ملک العرش تبارک و تعالی

  6. 5 کاربر از Pessimist بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4
    داره خودمونی میشه amatraso's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    in the speace
    پست ها
    65

    پيش فرض

    وفات
    تاريخ وفات به سال 750 در كرمان نوشته اند گويا اين واقعه در شيراز اتفاق افتاده و قبرش در تنگه الله اكبر شيراز نزديك دروازه قرآن واقع است
    .


    ---------- Post added at 11:28 AM ---------- Previous post was at 11:26 AM ----------

    دلم ديده از دوستان بر نگيرد كه بلبل دل لز بوستان بر نگيرد
    زمين سايه اي مانند از مهر رويش گر آن مه زخور سايبان بر نگيرد
    به بازار او نقد دل چون فرستم كه قلبست و كس رايگان بر نگيرد
    دلم چون كشد مهد سلطان عشقش كه يك ذره هفت آسمان بر نگيرد
    جهان مشك و عنبر نگيرد گر آن مه ز رخ زلف عنبر فشان بر نگيرد
    قد عاشقان خم نگيرد چون سنبل گر او سنبل از ارغوان بر نگيرد
    اگر اين دل مهربان خاك گردد دل از يار نامهربان بر نگيرد
    به جان جهان كي رسد رهرو عشق اگر دل ز جان و جهان بر نگيرد
    چرا سنبل لاله پوش تو يكدم سر از پاي سرو روان بر نگيرد
    نيابد كنار از ميان تو آن كو حجاب كنار از ميان بر نگيرد
    دل نازكم تاب فكرت نيارد تن لاغرم بار جان بر نگيرد
    برو آستين بيش مفشان كه خواجو به خنجر سر از آستان بر نگيرد
    خواجوی کرمانی

  8. 4 کاربر از amatraso بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5
    داره خودمونی میشه zqsxsw's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2010
    پست ها
    98

    پيش فرض

    خرقه رهن خانهٔ خمار دارد پیر ما


    ای همه رندان مرید پیر ساغر گیر ما


    گر شدیم از باده بدنام جهان تدبیر چیست


    همچنین رفتست در عهد ازل تقدیر ما


    سرو را باشد سماع از نالهٔ دلسوز مرغ


    مرغ را باشد صداع از نالهٔ شبگیر ما


    داوری پیش که شاید برد اگر بی موجبی


    خون درویشان بی طاقت بریزد میر ما


    هم مگر لطف تو گردد عذر خواه بندگان


    ورنه معلومست کز حد میرود تقصیر ما


    صید آن آهوی روبه باز صیاد توئیم


    ما شکار افتاده و شیر فلک نخجیر ما


    تا دل دیوانه در زنجیر زلفت بسته‌ایم


    ای بسا عاقل که شد دیوانهٔ زنجیر ما


    از خدنگ آه عالم سوز ما غافل مشو


    کز کمان نرم زخمش سخت باشد تیر ما


    ره مده در خانقه خواجو کسی را کاین نفس


    با جوانان عشرتی دارد بخلوت پیر ما

  10. این کاربر از zqsxsw بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #6
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    بی خانمان
    پست ها
    2,533

    پيش فرض


  12. #7
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    بی خانمان
    پست ها
    2,533

    پيش فرض

    یکصد و هجدهمین غزل:


    هر که او دیدهٔ مردم کش مستت دیدست / بس که برنرگس مخمور چمن خندیدست

    مردم از هر طرفی دیده در آنکس دارند / که مرا مردم این دیدهٔ حسرت دیدست

    ایکه گفتی سر ببریده سخن کی گوید / بنگر این کلک سخن گو که سرش ببریدست

    گوئی ان سنبل عنبرشکن مشک‌فروش / بخطا مشک ختن بر سمنت پاشیدست

    زان بود زلف تو شوریده که چونرفت به چین / شده زنجیری و بر کوه و کمر گردیدست

    سر آن زلف نگونسار سزد گر ببرند / که دل ریش پریشان مرا دزدیدست

    خبرت هست که اشکم چو روان می‌گشتی / در قفای تو دویدست و بسر غلتیدست

    دم ز مهر تو زنم گر نزنم تا بابد / که دلم مهر تودر عهد ازل ورزیدست

    هر چه در باب لب لعل تو گوید خواجو / جمله در گوش کن ای دوست که مرواریدست

  13. #8
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    بی خانمان
    پست ها
    2,533

    پيش فرض

    غزل یکصد و هجده منهای یک


    چـو طـلـعـت تـو مـرا مـنـتـهای مقصودست / بـیـا کـه عـمـر من این پنجروز معدودست

    مـقـیـم کـوی تـو گـشـتـم کـه آسـتـان ایاز / بـنـزد اهـل حـقـیـقـت مـقـام مـحـمـودسـت

    دلـم ز مـهـر رخـت مـی‌کـشـد بـزلـف سـیاه / چـرا کـه سـایـهٔ زلـف تـو ظـل مـمـدودست

    مـن از وصـال تـو عـهـدیست کارزو دارم / کـه کـام دل بـسـتـانم چنانکه معهودست

    ز بـسـکـه دل بـربـودی چـو روی بـنمودی / گـمـان مـبـر کـه دلـی در زمانه موجودست

    اگر چنانکه کسی را ز عشق مقصودیست / مـرا ز عـشـق تـو مـقـصود ترک مقصودست

    دلــم ز زلــف تـو بـر آتـشـسـت و مـی‌دانـم / کـه سـوز سـیـنـه پـر دود مجمر از عودست

    چـه نـکـهـتـسـت مگر بوی لاله و سمنست / چـه زمـزمه‌ست مگر بانک زخمه عودست

    اگــر مـراد نـبـخـشـد بـدوسـتـان خـواجـو / خـمـوش باش که امساک نیکوان جودست

  14. این کاربر از Help118 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #9
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    پست ها
    160

    پيش فرض

    ای صـبـح صـادقـان رخ زیـبـای مـصـطـفـی *** وی سـرو راسـتـان قـد رعـنـای مـصـطـفـی

    آئــیــنــهٔ ســکــنــدر و آب حــیــات خـضـر *** نـور جـبـیـن و لـعـل شـکـر خـای مـصطفی

    مـــعــراج انــبــیــا و شــب قــدر اصــفــیــا *** گـیـسـوی روز پـوش قـمـرسـای مـصـطـفـی

    ادریــس کــو مــعــلــم عـلـم الـهـی اسـت *** لـب بـسـتـه پـیـش مـنـطـق گـویای مصطفی

    عـیـسـی کـه دیـر دایـر علوی مقام اوست *** خـاشـاک روب حـضـرت اعـلـی مـصـطـفـی

    بـــر ذروه دنـــا فــتــدلــی کــشــیــده ســر ایـــوان بـــارگـــاه مــعــلــای مــصــطــفــی

    وز جـام روح‌پـرور مـا زاغ گـشـتـه مست *** *** آهـوی چـشـم دلـکـش شـهـلـای مـصطفی

    خـــیــاط کــارخــانــهٔ لــو لــاک دوخــتــه *** دراعـــه ابـــیـــت بــبــالــای مــصــطــفــی

    شـمـس و قـمـر کـه لـولـوی دریای اخضرند *** از روی مــهــر آمــده لــالــای مــصــطـفـی

    خالی ز رنگ بدعت و عاری ز زنگ شرک *** آئــیــنــه ضــمــیــر مــصــفــای مــصــطــفـی

    کــحــل الــجــواهـر فـلـک و تـوتـیـای روح *** دانـی کـه چـیـسـت خاک کف پای مصطفی

    قـرص قـمـر شـکسته برین خوان لاجورد *** وقــت صــلـای مـعـجـزه ایـمـای مـصـطـفـی

    روح الـامـیـن کـه آیـت قربت بشان اوست *** قــاصــر ز درک پــایــه ادنــی مــصــطــفــی

    در بـرفـکـنـده زهـره بـغـلـطـاق نـیـلـگـون *** از ســوک زهــر خـوردهٔ زهـرای مـصـطـفـی

    گـومـه بـنـور خـویـش مـشـو غـره زانـک او *** عــکــســی بــود ز غـره غـرای مـصـطـفـی

    بــر بــام هــفــت مـنـظـر بـالـا کـشـیـده‌انـد *** زیــن چــار صــفـه رایـت آلـای مـصـطـفـی

    خـواجـه گـدای درگـه او شـو کـه جـبرئیل *** شــد بــا کـمـال مـرتـبـه مـولـای مـصـطـفـی


  16. این کاربر از حنّانه بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #10
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    پست ها
    160

    پيش فرض

    مـگـذار مـطـرب را دمـی کـز چـنـگ بنهد چنگ را // در آبــگــون ســاغــر فـکـن آن آب آتـش رنـگ را
    جـام صـبـوحـی نـوش کـن قـول مـغـنـی گوش کن // درکـش مـی و خـامـوش کـن فـرهنگ بی‌فرهنگ را
    عــامــان کــالـانـعـام را در کـنـج خـلـوت ره مـده // الــا بــبــزم عــاشــقــان خــوبـان شـوق شـنـگ را
    سـاقـی مـی چـون زنـگ ده کـائـیـنـهٔ جـان مـنـست // بــاشــد کــه بــزدایـد دلـم ز آئـیـنـه جـان زنـگ را
    پر کن قدح تا رنگ زرق از خود فرو شویم به می // کـز زهـد ودلـق نـیـلـگـون رنـگـی ندیدم رنگ را
    آهــنــگ آن دارد دلــم کــز پــرده بــیـرون اوفـتـد // مـطـرب گـر ایـن ره مـیـزنـد گـو پـست گیر آهنگ را
    فـرهـاد شـورانـگـیـز اگر در پای سنگی جان بداد // گـفـتـار شـیـریـن بـی سـخن در حالت آرد سنگ را
    آهـوی چـشـمـت بـا من ار در عین روبه بازی است // ســر پــنــجـهٔ شـیـر ژیـان طـاقـت نـبـاشـد رنـگ را
    خـواجـو چـو نـام عـاشقان ننگست پیش اهل دل // گــر نــیــک‌نــامــی بــایـدت در بـاز نـام و نـنـگ را
    خـواجـو چـو ایـن ایـام را دیـگـر نـخـواهـی یـافتن
    بــاری بــهــر نــوعــی چــرا ضــایــع کــنــی ایـام را
    گــر کــامــرانـی بـایـدت کـام از لـب سـاغـر طـلـب
    ور جـان رسـانـیـدی بـلـب از دل طلب کن کام را

  18. این کاربر از حنّانه بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


صفحه 1 از 4 1234 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •