تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 4 از 4 اولاول 1234
نمايش نتايج 31 به 32 از 32

نام تاپيک: خواجوی کرمانی

  1. #31
    آخر فروم باز Dark Soul's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    Forgotten Empire
    پست ها
    1,003

    پيش فرض

    گفتا تو از کجائی کاشفته می‌نمائی -------------------------------گفتم منم غریبی از شهر آشنائی

    گفتا سر چه داری کز سر خبر نداری--------------------------------گفتم بر آستانت دارم سر گدائی

    گفتا کدام مرغی کز این مقام خوانی-------------------------------گفتم که خوش نوائی از باغ بینوائی

    گفتا ز قید هستی رو مست شو که رستی------------------------گفتم بمی پرستی جستم ز خود رهائی

    گفتا جویی نیرزی گر زهد و توبه ورزی-------------------------------گفتم که توبه کردم از زهد و پارسائی

    گفتا بدلربائی ما را چگونه دیدی--------------------------------------گفتم چو خرمنی گل در بزم دلربائی

    گفتا من آن ترنجم کاندر جهان نگنجم--------------------------------گفتم به از ترنجی لیکن بدست نائی

    گفتا چرا چو ذره با مهر عشق بازی-----------------------------------گفتم از آنکه هستم سرگشته‌ئی هوائی

    گفتا بگو که خواجو در چشم ما چه بیند------------------------------گفتم حدیث مستان سری بود خدائی

    *عاشق این غزلم

  2. #32
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض

    17 دی روز بزرگداشت خواجوی کرمانی


    مجسمه خواجوی کرمانی در کنار دروازه قران شیراز

    اگر سرم برود در سر وفای شما
    ز سر برون نرود هرگزم هوای شما

    بخاک پای شما کانزمان که خاک شوم
    هنوز بر نکنم دل ز خاک پای شما

    چو مرغ جان من از آشیان هوا گیرد
    کند نزول بخاک در سرای شما

    در آن زمان که روند از قفای تابوتم
    بود مرا دل سرگشته در قفای شما

    شوم نشانهٔ تیر قضا بدان اومید
    که جان ببازم و حاصل کنم رضای شما

    کرا بجای شما در جهان توانم دید
    چرا که نیست مرا هیچکس بجای شما

    ز بندگی شما صد هزارم آزادیست
    که سلطنت کند آنکو بود گدای شما

    گرم دعای شما ورد جان بود چه عجب
    که هست روز و شب اوراد من دعای شما

    کجا سزای شما خدمتی توانم کرد
    جز اینکه روی نپیچم ز ناسزای شما

    غریب نیست اگر شد ز خویش بیگانه
    هر آن غریب که گشستست آشنای شما

    اگر بغیر شما می‌کند نظر خواجو
    چو آب می شودش دیده از حیای شما




  3. 2 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


صفحه 4 از 4 اولاول 1234

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •