تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 4 1234 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 38

نام تاپيک: ماجراهای سخت افزاری

  1. #1
    Banned
    تاريخ عضويت
    Mar 2010
    محل سكونت
    پایتخت تاریخ و تمدن
    پست ها
    1,035

    پيش فرض ماجراهای سخت افزاری

    با سلام
    دیدم جای یه همچین تاپیکی خالیه.همه دوستان با گفتن خاطرات سخت افزاری خود دیگران رو در یادگیری و تجربه بهتر کمک کنید.در ضمن یاد کردن از گذشته و برخورد با اولین کامپیوترتون میتونه خیلی خواندی و جالب باشه!!!

  2. 13 کاربر از NirvanaH بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    Banned
    تاريخ عضويت
    Feb 2011
    محل سكونت
    Internet
    پست ها
    96

    پيش فرض

    گفتی اولین مواجهه با کامپیوتر یاد یه چیزی افتادم.
    اولین باری که کامپیوتر خریدم اوردم تو خونه 11 یا 12 سالم بود. کامپیوترو که روشن کردم میترسیدم برم تو درایواش که نکنه یه وقت سیستم منفجر شه

  4. 10 کاربر از Malwaare بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    Banned
    تاريخ عضويت
    Mar 2010
    محل سكونت
    پایتخت تاریخ و تمدن
    پست ها
    1,035

    پيش فرض

    اولین روزی که کامپیوتر داشتم
    ینم از افتتاحیه که اولین روزی که کامپیوتر خریدم.ماجرا برمیگرده به 13سال پیش که پدرم اولی کامپیوتر رو واسم خرید.یه p4.یادش به خیر.تازه اومده بود و اون موقع نزدیک 1تومن واسه پدرم خرج برداشت.با یه ویندوز95.ای روزگار.......
    تازه داشت ویندوز98 با کلی سرو صدا می اومد.منم که بچه و از همه جا بی خبر.چند روزه اول تا چند ماهی فقط کارم تکون تکون دادن موس بود.بعد از اون که تعادل لازم رو واسه تکون دادن یه موس چرخی عتیقه به دست آوردم(البته این چند روزی بیشتر طول نکشیدا!!!!)رفتم سراغ باز کردن فایل ها هر چی داخل کامپیوتر بود و باز میکردم تا ببینم داخلش چیه.خیلی جالب بود اون موقع هر فایلی رو که نمی تونسم بازش کنم و یا مطالب داخلش قابی خواندن نبود رو پاک می کردم.چند روزی این روال ادامه داشت تا اینکه یه روز صبح که اومدم کامپیوتر رو روشن کنم دیدم ویندوز بالا نمی یاد.داد بلندی کشیدم که مامان کی کامپیوتر منو خراب کرده و بعد از چند دقیقه زدم زیر گریه.بابام اومد داخل اتاقم و بعد دلداری دادنم گفت قبل از اینکه برم سر کار میدم درستش کنند و بعد از ظهر واسد می آرمش........
    وای از موقع رفتن بابام تا موقعی که بیاد قرار و آرامش نداشتم.وقتی اومد سریع رفتم و کیس رو ازش گرفتم.انگار دنیارو دوباره بهم داده بودند.بابام گفت:حامد جان می تونی وصلش کنی یا نه، که صحبتش هنوز تموم نشده بود که باز صدای گریم رفت بالا و پدرم با شنیدن صدای گریه من خودش رو به من رسوند و بعد از مطلع شدن از ماجرا پشت کیس رو بررسی کرد و همون دکمه کوچیک پاور رو روشن کرد. و گفت حالا روشن میشه.بعد از اون حادثه خیال اینکه پدرم نابغه کامپیوتر در ذهنم به واقعیت تبدیل شد.
    یکسالی گذشت و همه چی خوب بود تا اینکه پدرم یه روز که اومد خونه گفت اسمت رو توی یه کلاس کامپیوتر ثبت کردم و از هفته بعد روزی 2ساعت باید به کلاس کامپیوتر بری......
    آقا چشمتون روز بد نبینه.چند هفته ای بود که از کلاس رفتنم میگذشت(سخت افزار)، منم مغرور به خودم اومدم قاب کیس رو باز کنم و داخلش رو یه نگاهی بندازم که مثلاآ اگر مشکل داره درستش کنم.پیچا رو باز کردم و تا اومدم در اصلی رو در بیارم دیدم پشتش چند تا برچسب گنده که اسم یه شرکتی روش بود، چسبیده.اولش چند تا بدوبرا به اون کسی که اینارو اونجا زده بود گفتم و بعدشم همه رو کندک و با آب و یه تیکه کهنه ردشم از بین بردم تا کیسم از تازگی نیفته.کامپیوتر روشن بود و داشت یه موسیقی چخش می کرد . منم مثل این مهندسا کله رو کردم داخل کیس و ..........
    یه دفعه ای به ذهنم رسی که یه گرد گیری از قطعاتش بکنم و دست مبارک روی چند تا قطعه کشیدم و تا به رم رسید و دستم رفت روش، یه سوزش کوچیکی رو دستم حس کردم و بعد از چند ثانیه دود سیاهی از کیس همراه با بوی سوختگی بلند شد.
    صدای موسیقی قطع شد .ولی صدای پنکه(اونموقع به فن میگفتم پنکه)هنوز می اومد.سریع کامپیوتر رو خاموش کردم و دوباره دکمه روشن رو زدم ولی خبری از عکس ویندوز95نبود.....
    عرق سردی رو بدنم نشته بود که ناگهان مادرم سر صحنه جرم حاضر شد و مچم رو گرفت. با ابتکار خلاقانه من و باز کردن درب کیس قطعات کیس از گارانتی خارج شد(اونموق 2سالی گارانتی داشت) و با هزینه اضافی به تعمیر اون اقدام کردم.بله اینبار پدرم همه مسئولیت تعمیر اون رو به عهده خودم گذاشت......
    Last edited by NirvanaH; 26-02-2011 at 12:20.


  6. #4
    Banned
    تاريخ عضويت
    Mar 2010
    محل سكونت
    پایتخت تاریخ و تمدن
    پست ها
    1,035

    پيش فرض

    ظاهراً خاطره نویسی داره داره کمکم منسوخ میشه.
    ای روزگار...........

  7. 2 کاربر از NirvanaH بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #5
    داره خودمونی میشه Hossein-GMail's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    پایتخت تاریخ تمدن همدان
    پست ها
    159

    پيش فرض

    اگه اشتباه نکنم سال79 بود که یه سیستم انفچاریP3 خریدیم!
    اون موقع چون خواهرم دانشجوی کامپیوتر بود و منم طبق معمول خراب کار,نمی ذاشتن ازش استفاده کنم!
    زیباترین کیسی که در تاریخ وجود داشت رو گرفتیم به رنگ کرم و بنفش
    نخندیناون موقع خیلی شاخ بود.
    با رم128یه دنیا حال میکردم!

  9. 11 کاربر از Hossein-GMail بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #6
    Banned
    تاريخ عضويت
    Mar 2010
    محل سكونت
    پایتخت تاریخ و تمدن
    پست ها
    1,035

    پيش فرض

    اگه اشتباه نکنم سال79 بود که یه سیستم انفچاریP3 خریدیم!
    اون موقع چون خواهرم دانشجوی کامپیوتر بود و منم طبق معمول خراب کار,نمی ذاشتن ازش استفاده کنم!
    زیباترین کیسی که در تاریخ وجود داشت رو گرفتیم به رنگ کرم و بنفش
    نخندیناون موقع خیلی شاخ بود.
    با رم128یه دنیا حال میکردم!


    حسین جان بازم گلی به جمال شما

  11. این کاربر از NirvanaH بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #7
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    پست ها
    22

    پيش فرض

    اولین روزی که کامپیوتر گرفتم اونقدر نشسته بودم پاش که چشام شده بود کاسه خون.هرکس که میگفت چی شده میگفتم هیچی،خاک رفته تو چشمام.
    تا یک هقته شبانه روز پشت کامپیوتر بودم.

  13. 6 کاربر از dodgeee بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #8
    پروفشنال afceaglee2013's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2009
    پست ها
    708

    پيش فرض

    هیچ وقت یادم نمیره اول شهریور سال 77 بود بعد از کلی چک و چونه با فروشنده، 550 تومن دادیم (با 550 تومن میشد 200 300 متر زمین خرید که الان حداقل 200 300 میلیون پولشه) و پنتیوم یک 233 ، 32 مگ رم ، هارد 4 گیگ با یه مانیتور 14 اینچ که بیرون زدگی قوس شیشه اش بیشتر از قلمبه ی پشتش بود رو گرفتیم و اوردیم خونه، کیسو من برداشته بودم انگار دارم نیترو گلیسیرین میبرم، با احتیاط بردم گذاشتم رو میز ، قرار بود فروشنده فردا بیاد خونه و سیستم رو سرهم کنه (سیماشو وصل کنه ) جرات نداشتم حتی جعبه هاشو باز کنم فقط کیبوردشو باز کردم و یکی 2 ساعتی با کیبوردش ور رفتم خلاصه مگه اونشب خوابم بیاد .. بعد از کلی فحش به 71 جد فروشنده که چرا امروز نیومد نصب کنه بالاخره خوابیدیم و طرف فردا اومد سیستمو سر هم کرد و زد و روشن شد. یکی دو تا گیم زده بود و سیستم عامل هم داس 6.0. ویندوز 3.1 هم زده بود ..
    کار ما شده بود DOOM بازی .. شب و روز نداشتم .. آی حال میدااااد.. تو مدرسه هم Qbasic یاد گرفتم و از اونروز بد بخت شدیم رفت پی کارش .. برنامه نویس گیم باز
    هر هفته کیسو برمیداشتم و میبردم برام ویندوز میزد. وقتی برمیگشتم خونه حتی تو تاکسی هم کیسو رو صندلی نمیذاشتم، هر دست انداز 10 تا فحش آبدار نثار راننده و فک و فامیلش میکردم

    الانم دارمش بعضی وقتا به یاد قدیم باهاش حال میکنم


  15. #9
    آخر فروم باز Davood_titan's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2009
    محل سكونت
    ...::: هـمــــدان :::....
    پست ها
    1,419

    پيش فرض

    یادش بخیر
    اولین بار کامپیوتر گرفتم هیچی بلد نبودم بابام برنامه Paint رو میاورد نقاشی میکردم

  16. 10 کاربر از Davood_titan بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #10
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    پست ها
    12

    پيش فرض

    سال 76-77 بود یه سیستم گرفتیم پنتیوم 200 رم 32 هارد 2گیگ گرافیک trident 9440 2mg !! وینروزش 95 بود cdrom مارک creative بود که ریموت داشت وقتی سیستمو روشن میکردی یه خانمه بهت سلام میکرد و اینا اولین بار که سخت افزاری ترکید بردیم یه جا یارو گفت توش ماکارونی پخته پیدا کرده! یادم افتاد اونی اول ازش گرفته بودم سیماشو با کش زرد رنگ بسته بود!! سیستم نازی بود با xing player فیلمو فول اسکرین میکردی اسلوموشن میشد
    اولین بار که به خودم جرات دادم روش ویندوز بریزم اونجا که سریال میخواست موندم اشکم درومد اینور اونور آخرش از یکی از معلمامون پرسیدم گفت قضیه چیه
    مانیتورشو هنوز دارم lg که دکمه روشن خاموشش یه مستطیل آبیه -یادش بخیر نوستالژیم زد بالا

  18. 9 کاربر از jax559 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


صفحه 1 از 4 1234 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •