تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 5 اولاول 12345 آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 47

نام تاپيک: جملات کلیدی زبان انگلیسی ( منوچهر سرخابی ) Key sentences of English

  1. #21
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    پاسخ تمرین 1 - 2


    1- My father is not old. He’s middle-aged.
    2- My elder sister is in her early thirties.
    3- My mother is rather short.
    4- My father is pretty / quite tall.
    5- I’m 1 meter 75.
    6) My eldest brother is tall and broad-shouldered.
    7) You are thin / slim but big-boned.
    8) My cousin is medium height and petite.
    9) I wish I had straight black hair.
    10) My sister has wavy blonde (Am.) / fair (Br.) hair.
    11) Do you part your hair in the middle?
    12) Why don’t you have your hair premed?
    13) My sister always braids her hair.
    14) I like your hairdo / hair style.
    15) His face is square and suntanned.
    16) He has a long face with a high forehead.
    17) My brother’s wife has black eyes with thin eyebrows.
    18) She has green eyes with long eyelashes.
    19) She has big eyes and turned-up nose.
    20) He has a beard and a mustache.
    21) Her face is freckled. / She’s freckle-faced.
    22) My sister has a mole on her right cheek.
    23) My grandma’s face is round and wrinkled.
    24) My mother has thin lips and a straight nose.
    25) My father has an oval face and thick eyebrows.

  2. 5 کاربر از sajadhoosein بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #22
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    6-2- شخصیت
    2-6- Character



    توضیح مهم : انگلیس زبان ها معمولاً در گفتار و نوشتار صفات مربوط به شخصیت انسان را به تنهایی به کار نمی برند بلکه اغلب از دو قید quite و rather ( نسبتاً ) استفاده می کنند. قید quite معمولاً قبل از صفات مطلوب ( مانند خوش اخلاق ، مودب ، ... ) و rather قبل از صفات نامطلوب ( بد اخلاق ، بی ادب ، ... ) به کار می رود. در انگلیسی آمریکایی اغلب از Pretty به معنای quite استفاده می شود.


    نسبتاً اجتماعی است.
    He’s quite sociable.
    نسبتاً گوشه گیر است .
    He’s rather unsociable.



    این دو قید از شدت معنای صفات می کاهند و در مکالمات مانع از ایجاد رنجش می گردند. ضمناً اگر بخواهیم راجع به شخصیت خودمان صحبت کنیم معمولاً نمی گوییم :


    من مهربان و صمیمی هستم.
    I’m kind and friendly.
    بلکه بهتر است بگوییم :
    خودم را مهربان و صمیمی می دانم.
    I consider myself kind and friendly.



    برای صحبت درباره شخصیت افراد ، دانستن تعدادی از صفات و اصطلاحات لازم است.
    او راستگو ( درستگار ) / نادرست است.
    He’s honest / dishonest.
    او آرام / عصبی است.
    He’s calm / nervy.
    او اجتماعی ( زودجوش ) / گوشه گیر ( دیرجوش ) است.
    He’s sociable / unsociable.
    او خوش اخلاق / بد اخلاق است.
    He’s good-tempered / bad-tempered.
    او صمیمی ( خوش برخورد ) است / او چندان صمیمی نیست.
    He’s friendly / rather unfriendly.
    او خنده رو / افسرده است.
    He’s cheerful / depressed.
    او پرحرف / کم حرف است.
    He’s talkative / quiet.
    او خوش صحبت / کسل کننده است.
    He’s entertaining / boring.
    او خجالتی / پررو است.
    He’s shy / cheeky.
    او مؤدب / بی ادب است.
    He’s polite / impolite ( rude ) .
    او متین ( باوقار ) ≠ جلف / سطح پایین است.
    He’s calm / composed / self-possessed ≠ cheap / low-class
    او قابل اعتماد / غیر قابل اعتماد است.
    He’s reliable / unreliable.
    او باهوش / کودن است.
    He’s smart ( clever , intelligent ) / stupid.
    او پرکار / تنبل است.
    He’s hard-working / lazy.
    او صبور / عجول است.
    He’s patient / impatient.
    او فعال / کم تحرک است.
    He’s active / inactive.
    او عاطفی / غیرعاطفی است.
    He’s emotional / unemotional ( cool )
    او آگاه ( معقول ) / ناآگاه است.
    He’s sensible / insensible.
    او خوش بین / بدبین است.
    He’s optimistic / pessimistic.
    او شجاع ( با شهامت ) / بزدل است.
    He’s brave ( courageous ) / chicken-hearted ( a coward )
    او جدی / بی خیال است.
    He’s serious / easygoing.
    او سخاوتمند / خسیس است.
    He’s generous / mean.

  4. 6 کاربر از sajadhoosein بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #23
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    او صرفه جو / ولخرج است.
    He’s economical / extravagant.
    او باتدبیر / بی تدبیر است.
    He’s tactful / tactless.
    او دارای اعتماد به نفس / فاقد اعتماد به نفس ( متزلزل ) است.
    He’s self-confident / insecure.
    او مهربان / نامهربان است.
    He’s kind / unkind.
    او متواضع / متکبر است.
    He’s down-to-earth ( humble ) / arrogant.
    او عاقل / ابله است.
    He’s wise / a fool ( foolish ) .
    او قاطع / بی اراده است.
    He’s decisive / indecisive.
    او روشنفکر / امّل است.
    He’s intellectual / fanatic.
    او مسئول / غیر مسئول است.
    He’s responsible / irresponsible.
    او خلاق / فاقد خلاقیت است.
    He’s creative / unimaginative.
    او خودخواه نیست / خودخواه است.
    He’s unselfish / selfish.
    او آزاد اندیش / کوته فکر است.
    He’s broad-minded / narrow-minded.
    او با سلیقه / شلخته است.
    He’s tidy (neat ) / messy (untidy)
    او حس همکاری دارد / حس همکاری ندارد.
    He’s cooperative / uncooperative.
    او باملاحظه / بی ملاحظه است.
    He’s considerate / inconsiderate.
    او قابل انعطاف / لجباز است.
    He’s flexible / stubborn.
    او یک آقای به تمام معنی است.
    He’s a real gentleman.
    او یک خانم به تمام معنی است.
    She’s a real lady.
    او بانشاط و پرانرژی است.
    He’s lively and energetic.
    او مبتکر و خلاق است.
    He’s innovative and creative.
    او متفکر و آزاداندیش است.
    He’s thoughtful and open-minded.



  6. 6 کاربر از sajadhoosein بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #24
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    او خودساخته و متکی به نفس است.
    He’s self-made and independent.
    او باسواد و بامطالعه است.
    He’s knowledgeable and well-read.
    او باشخصیت و قابل احترام است.
    He’s dignified and respectable.
    او سخاوتمند و مهمان نواز است.
    He’s generous and hospitable.
    او سخت کوش و درس خوان است.
    He’s hard-working and studious.
    او متظاهر است.
    He’s showy ( a show-off) .
    او خسیس است.
    He’s stringy ( a miser ) .
    او حسود است.
    He’s jealous.
    او دورو است.
    He’s two-faced.
    او حساس است.
    He’s sensitive ( touchy ) .
    او احساساتی است.
    He’s sentimental.
    او لوس است.
    He’s spoiled.
    او کنجکاو (فضول) است.
    He’s curious (nosy / nosey ) .
    او زود از کوره در می رود.
    He’s quick-tempered. / He loses his temper quickly.
    همیشه پشت سر (من) حرف می زند.
    He’s always talking behind (my ) back.
    او اعتماد به نفس ندارد.
    He lacks self-confidence.
    نسبت به انتقاد حساسیت دارد.
    He’s rather sensitive to criticism.
    هرگز غیبت نمی کند.
    He never backbites.
    همیشه سر به سر دوستانش می گذارد.
    He always teases his friends.
    معمولاً با دیگران قاطی نمی شود.
    He doesn’t usually mix with others.

  8. 4 کاربر از sajadhoosein بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #25
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    تمرین 2-2- جملات زیر را به انگلیسی چگونه بیان می کنید ؟


    1- او متین ولی کمی گوشه گیر است.
    2- برادر بزرگم خوش اخلاق ولی کمی پرحرف است.
    3- پدرزنم اجتماعی و خوش صحبت است.
    4- مادرزنم مؤدب و خنده روست.
    5- او خجالتی ولی باهوش است.
    6- پدربزرگم عاقل و فعال است.
    7- دختر برادرم مهربان و باعاطفه است.
    8- او تنبل و بدبین است.
    9- نوه دختری ام جدی و متکی به نفس است.
    10- خواهر دوستم حسود و لجباز است.
    11- مادرم باسلیقه و مهمان نواز است.
    12- پدرم باتدبیر و صرفه جوست.
    13- برادرت فضول و بی ملاحظه است.
    14- او متظاهر و ولخرج است.
    15- معلم مان قاطع و باشهامت است.



  10. 4 کاربر از sajadhoosein بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #26
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    پاسخ تمرین 2-2-


    1- He is self-possessed but a little reserved.
    2- My eldest brother is good-tempered but talkative.
    3- My father-in-law is sociable and amusing.
    4- My mother-in-law is polite and cheerful.
    5- She is shy but intelligent.
    6- My grandfather is wise and active.
    7- My niece is kind and emotional.
    8- He is lazy and pessimistic.
    9- My granddaughter is serious and independent.
    10- My friend’s sister is jealous and stubborn.
    11- My mother is neat and hospitable.
    12- My father is tactful and economical.
    13- Your brother is curious / nosy and inconsiderate.
    14- She is showy and extravagant.
    15- Our teacher is decisive and courageous.

  12. 5 کاربر از sajadhoosein بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #27
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    فصل 3
    خود را بیازمایید !


    در این فصل معادل انگلیسی جملات زیر و تعداد زیادی از جملات دیگر را یاد می گیرید. چند تا از این جملات را از قبل بلدید؟ سعی کنید معادل انگلیسی جملات زیر را بنویسید. آن گاه پس از مطالعه ی کامل فصل شوم یک بار دیگر همین آزمون را انجام دهید. پاسخ هایی را که در شروع و پایان فصل سوم داده اید با هم مقایسه کنید و پیشرفت تان را بسنجید .


    1- می خواهم تحصیلاتم را در خارج ادامه بدهم.
    2- کلاس چندمی ؟
    3- من دانشجوی سال چهارم هستم.
    4- چه رشته ای می خوانی ؟
    5- چرا مهندس ساختمان را انتخاب کردی؟
    6- دوستم پارسال دانشگاه را رها کرد.
    7- تا حالا چند واحد گذرانده ای ؟
    8- چه مدرکی ( دانشگاهی ) داری ؟
    9- من لیسانس فیزیک دارم.
    10- خواهرم فوق لیسانس شیمی می خواند.



  14. 4 کاربر از sajadhoosein بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #28
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    3- تحصیلات
    3- Education



    1-3- انواع مدارس و دانشگاه ها
    3-1- Type of schools & universities
    پسر کوچکترم به دبستان می رود.
    My younger son goes to elementary school (Am.) / primary school (Br.) .
    پسر بزرگترم به دبیرستان می رود.
    My elder son goes to high school. (Am.) / secondary school (Br.) .
    او به مدرسه پسرانه می رود.
    He goes to a boys’ / an all boys’ school.
    او به مدرسه دخترانه می رود.
    She goes to a girls’ / an all girls’ school.
    او به مدرسه مختلط می رود.
    He / She goes to a coeducational school (Am.) / mixed school (Br.) .
    او قبلاً به مدرسه بین المللی می رفت.
    She used to go to an international school.
    باید تا مدتی به مدرسه تطبیقی برود.
    He’ll have to go to a comparative school for a while.
    ترجیح می دهم به مدرسه فنی بروم.
    I’d prefer to go to a technical school.
    چرا در یک مدرسه شبانه ثبت نام نمی کنی ؟
    Why don’t you enroll in a night school?
    مدرک ماشین نویسی ام را از یک آموزشگاه فنی - حرفه ای گرفته ام.
    I got my typing certificate from a vocational school.
    برادرم دانشجوست. دانشگاه دولتی می رود.
    My brother is a university student. He goes to a state university.
    من در دانشکده پزشکی ، پزشکی می خوانم.
    I study medicine at the Faculty of Medicine.
    مری می خواهد به کالج ( تحصیلات عالیه ) برود.
    Mary wants to go to a college ( of further education ) .
    جان تصمیم گرفته است که تحصیلاتش را در پلی تکنیک ادامه دهد.
    John has made up his mind to continue his studies in a polytechnic.



  16. 5 کاربر از sajadhoosein بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #29
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    2-3- کلاس ها ، رشته های تحصیلی ، مدارک تحصیلی
    3-2- Grades , majors , degrees



    کلاس چندمی ؟
    Which grade are you in?
    کلاس چهارمم.
    I’m in the fourth grade.
    سال چندمی ؟
    What year are you in?
    سال سومم.
    I’m in the third year. / I’m doing my junior year.
    کدام مدرسه / دانشگاه می روی ؟
    Which school / university do you go to ?
    من دانشجوی سال اول / سال دوم / سال سوم / سال چهارم هستم.
    I’m a freshman / a sophomore / a junior / a senior .
    هم اطاقی ام سال دومی است.
    My roommate is a sophomore.
    می خواهم تحصیلاتم را در خارج ادامه دهم.
    I want to continue my studies abroad.
    هنوز درسم را تمام نکرده ام.
    I haven’t completed / finished my studies yet.
    رشته تحصیلی ات چیست ؟ چه رشته ای می خوانی ؟
    What’s your major (field of study) ?
    رشته ریاضی می خوانم.
    My major is math / I’m majoring in math.
    انتخاب رشته تحصیلی
    to take up a major
    قصد دارم رشته پزشکی را انتخاب کنم.
    I’m going to take up medicine.
    ترک تحصیل کردن
    to drop out of
    ناچار شدم کالج را رها کنم / ترک تحصیل کنم.
    I had to drop out of college.
    واحد درسی
    a unit / a credit / a credit hour
    این نیمسال 18 واحد گرفته ام.
    I’ve taken 18 units / credits / credits hours this semester.
    یکسال تحصیلی از دو نیمسال تشکیل شده است.
    An academic year consists of two semesters.
    تا حالا 60 واحد گذرانده ام.
    I’ve passed 60 units / credit hours so far.



  18. 5 کاربر از sajadhoosein بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #30
    آخر فروم باز sajadhoosein's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    محل سكونت
    iran
    پست ها
    1,893

    پيش فرض

    تحصیلات دوره لیسانس
    undergraduate studies
    تحصیلات دوره فوق لیسانس
    graduate / postgraduate studies
    فارغ التحصیل شدن از
    graduate from / be graduated from
    فارغ التحصیل
    a graduate (of)
    برادرم ماه قبل از دانشگاه آزاد فارغ التحصیل شد.
    My brother (was) graduated from Open University last month.
    برادرم فارغ التحصیل دانشگاه تهران است.
    My brother is a graduate of Tehran University.
    در پایان این دوره مدرکی می گیری ؟ ( منظور نوعی مدرک علمی یا فنی - حرفه ای است که معمولاً با دیپلم یا لیسانس فرق دارد. )
    Will you get a certificate at the end of this course?
    دیپلم دبیرستان دارم.
    I have a high school diploma.
    مدرک دانشگاهی داری ؟
    Do you have a degree ?
    فوق دیپلم دارم.
    I have an Associate’s Degree.
    مدرک لیسانس
    a Bachelor’s Degree
    مدرک فوق لیسانس
    a Master’s Degree
    مدرک دکتری
    a Ph.D (Doctor of Philosophy)
    مدرک لیسانس در رشته های علمی و فنی ( فیزیک و شیمی )
    B.S. / B.S.c = Bachelor of Science
    مدرک لیسانس در رشته های علوم انسانی و هنر
    B.A. = Bachelor of Arts
    مدرک فوق لیسانس در رشته های علمی و فنی
    M. S. / M. Sc. = Master of Science
    مدرک فوق لیسانس در رشته های علوم انسانی و هنر
    M. A. = Master of Arts
    لیسانس فیزیک دارم.
    I have a B.S. in Physics.
    مری پارسال فوق لیسانس اقتصاد گرفت.
    Mary got an M.Z. in Economics last year.
    دارم فوق لیسانس شیمی می خوانم.
    I’m studying for an MS (Degree) in chemistry.

  20. 4 کاربر از sajadhoosein بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •