سلام.
به خاطره مطالبه خوبتون ممنونم.
واقعا مفید بودن.
ممنون.
یا حق.
سلام.
به خاطره مطالبه خوبتون ممنونم.
واقعا مفید بودن.
ممنون.
یا حق.
اجسام گوناگون موجود در طبيعت داراي سه بُعد طول، عرض و ارتفاع هستند كه مجموع اين ابعاد، حجم را به وجود ميآورد. اما هنگامي كه اجسام به تصوير در ميآيند، خصوصيات سه بُعدي آنها بر روي سطحي دو بُعدي نمايان ميشود. درست است كه توقع نداريم ابعاد حجم را در تصوير لمس كنيم، اما به كمك سايهروشنهايي كه بر روي حجم مورد نظر تشكيل ميشود، ميتوان احساس حجم و برجستگي را در تصوير ايجاد كرد.
حجمهايي كه به طور يكنواخت و يكدست روشن شده باشند و يا به طور يكدست در سايه قرار گيرند در تصوير از برجستهنمايي مطلوبي برخوردار نيستند. بنابراين، نور در عكاسي معماري اهميت فوقالعادهاي دارد.
اغلب عكاسان براي عكاسي معماري و منظره مايل به استفاده از نور مايل صبحگاهي يا هنگام عصر هستند چرا كه اين نور كنتراست متعادلي دارد. اما نور نيمه روز به خصوص در فصل تابستان شديد است و سايههايي عميق ايجاد ميكند. در عكاسي معماري ايدهآل آن است كه نماي اصلي ساختمان و يا قسمتي كه در تصوير مورد توجه اصلي قرار ميگيرد، در معرض تابش نور قرار گرفته و در سايه نباشد.
(عکس پايين: استفاده از نورپردازي صحيح در نشان دادن حجم ساختمان)
بهتر است نماهاي رو به مشرق هنگام صبح كه آفتاب به آنها ميتابد و بناهايي كه نماي اصلي آنها رو به مغرب است، هنگام عصر عكسبرداري شوند. هنگام عكسبرداري در نور صبحگاهي، براي اينكه بنا در تصوير از برجستهنمايي بهتري برخوردار باشد ترجيح دارد سايههايي كه در سمت چپ ساختمان ايجاد ميشود، در تصوير بگنجانيد و هنگام عكسبرداري از بنا در غروب بهتر است زاويه عكسبرداري اندكي به سمت راست بنا متمايل باشد تا سايههاي ايجادشده نيز در تصوير بيايد.
(عکس پايين: استفاده از سايه ها در بنا)
نورهاي بسيار ملايم و بدون سايه مانند نور هواي ابري يا مهآلود، احساس برجستهنمايي را در تصوير كاهش ميدهد.عكسبرداري از بناهاي تاريخي و قديمي در شب هنگام (زير نور ماه) حالت جالبي را براي نشاندادن قدمت آنها به وجود ميآورد.
(عکس پايين: بناهاي قديمي همراه با تصوير ماه)
همچنين اغلب بناها هنگام شب زيباترند، به ويژه اگر از آنها عكس رنگي گرفته شود. تداخل و تركيب رنگهاي حاصل از نورهاي مختلف موجود نيز بر جلوه و زيبايي تصوير ميافزايد. دقت در نورسنجي استفاده از سه پايه و سيم دكلانشور نكات مهم در اين شرايط است. با نصب اين سيم در محل مخصوص و هنگام فشردن آن به خصوص در استفاده از سرعتهاي كمشاتر، دوربين دچار كمترين لرزش شده و از وضوح تصوير كاسته نميشود.
(عکس پايين: برخي بناها در شب زيباترند)
عكاسي از بناهاي معماري در وضعيت ضد نور تصويري را ميسازد كه فقط كلياتي از ساختمان ديده ميشود. در حالت ضد نور چون منبع نور پُشت بنا و رو به عكاسي است، موضوع كاملاً تيره ديده ميشود و حالتي مرموز به خود ميگيرد.(عکس پايين : تصوير ضد نور از يک بنا)
منبع: تبیان
قبل از اينکه با سر به درياي عکاسي ديجيتال شيرجه برويد، خيالتان راحت باشد که قبل از شما افراد بسياري شيرجه رفتهاند و سرشان به سنگ خورده است! آنها اشتباهاتي مرتکب شده و درسها از آن گرفتهاند که نتايج تجربيات آنها در اختيار شماست. البته اين بدان معني نيست که ديگر شما مرتکب هيچ اشتباهي نخواهيد شد، ولي شما ميتوانيد از اشتباهات رايج تازهکاران مشتاق عکاسي ديجيتال پرهيز كنيد. براي شما ده توصيه در اينجا فهرست کردهام که ميتوانيد براي مواجه نشدن با آنها از هماکنون چارهانديشي كنيد.
1ـ دوربين شما دقت کافي يا مشخصات فني مناسب ندارد:
قبل از خريد دوربين ديجيتال، خوب در مورد هدف و نحوهي استفاده از آن در حال حاضر و در آينده فکر كنيد. اگر هدفتان از خريد دوربين، چاپ عکسهايي در اندازهي 8 در 10 يا بزرگتر است، از خريد مدلهايي با رزولوشن (دقت) پايين خودداري کنيد. همينطور اگر کارتان نياز به اتصال فلاشي قوي دارد، دوربينتان حتما بايد داراي محل نصب فلاش خارجي باشد (که اکثر دوربينهاي ديجيتال ندارند). فهرستي از مشخصاتي که دوربينتان بايد داشته باشد، بنويسيد و هنگام خريد دوربين، از آن براي انتخاب دوربين مناسب استفاده کنيد.
2ـ عکاسي با رزولوشن پايين:
براي جاي دادن عکسهاي بيشتر روي يک کارت حافظه، دوربين را روي رزولوشن پايينتر از حداکثر تنظيم كنيد. اين کار خوب است، ولي اين، زماني است که يك عکس ديدني كه بخواهيد از آن پرينت بزرگي بگيريد، نگرفته باشيد. پايين آوردن رزولوشن يک دوربين استفاده از عکسهاي آن را محدود ميکند و امکان گرفتن يک پرينت بزرگ و دقيق را از آن ميگيرد. مگر آنکه شما کاملا مطمئن باشيد عکسهايي که ميگيريد، فقط براي نمايش روي وب، ايميل کردن يا براي استفادهي رزولوشن پايين ديگري مورد استفاده خواهد بود. اگر اينطور است تنظيم را در حالت JPG يا TIFF در فشردهترين حالت قرار دهيد. اگر عکسي زيبا و مهم به دست آيد، شما بينهايت خوشحال خواهيد شد. در مورد رزولوشن بايد بيشتر بياموزيد.
3ـ تمام شدن باتري در شرايط حساس:
دوربينهاي ديجيتال به توان الکتريکي، آنهم به مقدار زياد نياز دارند. هيچ چيز نااميدکنندهتر از اين نيست که براي گرفتن صحنهاي حساس، شاتر را فشار دهيد و علامت يا صداي تمام شدن باتري و خاموش شدن دوربين را ببينيد. براي اطمينان از آماده بودن دوربين در شرايط حساس، از شارژ کامل باتريها اطمينان حاصل كنيد و حتماً باتري يدکي همراه خود داشته باشيد. باتريها را بايد خوب بشناسيد.
4ـ ته کشيدن حافظه در شرايط حساس:
دوربينهاي ديجيتال همراه يک کارت حافظه فروخته ميشوند، ولي معمولا اين مقدار حافظه فقط براي گرفتن چند عکس با کيفيت متوسط کافي است. در نظر بگيريد که تصميم داريد چند عکس بگيريد و اطمينان حاصل كنيد که کارت حافظه با ظرفيت کافي همراه داريد. بالاترين حافظهاي را که توان ماليتان اجازه ميدهد، بخريد و يا اگر ارزانتر درميآيد، چند حافظهي کم ظرفيتتر بخريد و خيال خودتان را راحت کنيد که در شرايطي گير نخواهيد کرد. چون تاسف از دست دادن منظرهها و يا صحنههاي تکرارنشدني را خواهيد خورد.
5ـ در آوردن نابهجاي کارت حافظه:
براي گرفتن عکس در دوربين ديجيتال، مراحلي بايد طي شود که در انتهاي آن، ثبت تصوير روي کارت حافظه قرار دارد. اين پروسه، چند ثانيه طول ميکشد. اگر در حالت عکسبرداري پيدرپي، سريع عکس گرفته باشيد، اين پروسه طولانيتر هم خواهد شد. اين مساله که قبل از خارج کردن کارت حافظه از دوربين، فرصت کافي براي ضبط تصوير را بدهيد، بسيار ضروري است. اگر در حين اين عمليات، کارت حافظه را بيرون بکشيد، ممکن است عکسها را از دست بدهيد. دوربينهاي ديجيتال، داراي نمايشگري هستند که در حين ضبط تصوير چشمک ميزند. قبل از انجام هرکاري روي کارت، مطمئن شويد که چشمک زدن اين لامپ قطع شده باشد. حتما خودتان را عادت دهيد که قبل از خارج کردن کارت حافظه دوربين را خاموش کنيد.
6ـ گرفتن عکس از صحنههاي سريع:
خوشبختانه امروزه دوربينهاي ديجيتال بيشتري در حال نزديک شدن به سرعت پاسخ فيلمهاي عکاسي هستند؛ به بيان ساده، به مجرد فشار دادن شاتر، عکس گرفته ميشود، ولي متاسفانه خيلي از مدلها هنوز کند بوده و آنچه را که در مانيتور نمايش ميدهند، هماني نخواهد بود که در عکس ثبت ميشود. اگر دوربين شما چنين است، دو راه براي فايق آمدن بر آن وجود دارد: اول آنکه خود را عادت دهيد بدون اينکه وابسته به تصوير نشان داده شده در مانيتور باشيد، براساس تجربه بهترين زمان فشار دادن شاتر را به دست آوريد؛ دوم اين که روي سوژههاي ساکن نحوهي قفل کردن فوکوس دوربينتان را ياد بگيريد. در شرايطي که ميخواهيد از جسم متحرک و يا صحنهي سريعي عکس بگيريد، از قبل فوکوس را روي فاصلهي مناسبي قفل کنيد. چون هنگامي که فوکوس انجام شده باشد با فشردن شاتر بلافاصله عکس گرفته ميشود.
7- عکس گرفتن از صحنههاي سريع در مد عکس تکي:
اگر تنظيم دوربين شما روي مد عکس تکي تنظيم شده باشد، بعد از گرفتن عکس تا زمان آماده شدن براي عکس بعدي زماني طول ميکشد که به علت ثبت اطلاعات عکس روي کارت حافظه، ممکن است دوربين در طي اين زمان با نشان دادن عکس گرفته شده، شما را سرگرم كند! اين مد براي گرفتن عکس از سوژههاي ثابت مناسب است، ولي هنگامي که ميخواهيد از سوژههاي در حال حرکت عکس بگيريد، بايد تنظيم دوربينتان را تغيير دهيد. در بعضي دوربينها ميتوانيد نمايش تصوير بعد از گرفتن عکس را غير فعال كنيد که باعث سريعتر شدن زمان آماده شدن براي عکس بعدي ميشود. در بعضي از دوربينها نيز ميتوانيد مد گرفتن چند عکس متوالي را فعال كنيد که قبل از اينکه دوربين به ثبت تصاوير بپردازد، چند عکس مختلف بگيريد.
8ـ مديريت نامناسب عکسها:
دربارهي اين موضوع، قبلا هم صحبت شده است؛ شما براي اينکه حداکثر بهره را از دوربينتان ببريد، بايد روند کاري منظمي شامل گرفتن عکس، انتقال به کامپيوتر، نگهداري و مرتب کردن منطقي عکسها و گرفتن کپي پشتيبان روي CD را رعايت كنيد. ممکن است عادت دادن خودتان به انجام دقيق اين کارها کمي مشکل باشد، ولي اين کار ضامن استفادهي درست و بدون اشتباه از عکسهايتان است.
9ـ انتظار اصلاح عکسها با نرم افزارهاي ويرايش تصوير:
در بعضي از فيلمهاي پليسي ديدهايد که از عکسي که کاملا تار است، چگونه عکسي واضح از صورت مجرم تهيه ميکنند و يا عکسي غيرواضح در شب را به عکسي روشن مثل وسط روز تبديل ميكنند، زياد جدي نگيريد! اين قدرت اسرارآميز کامپيوترها زاييدهي قوهي تخيل کارگردان فيلم است.
با استفاده از يک نرم افزار ويرايش تصوير خوب، مثل فتوشاپ، ميتوان تصوير رنگ پريدهي زير نور فلورسنت را بهبود داد، قرمزي چشم را اصلاح کرد، روشنايي و کنتراست را بالا برد و کارهايي از اين قبيل انجام داد، ولي در قدرت و کيفيت کار، محدوديتهايي وجود دارد. بعضي اشکالات هستند که با هيچ نرم افزاري قابل برطرف شدن نيستند.
10ـ ضبط روي عکس اصلي:
ممکن است شما در حال تجربه کردن يک نرم افزار ويرايش تصوير و امتحان جلوههاي عجيب و غريبي که بر روي تصوير و رنگها ايجاد ميکند، باشيد. کارهايي که انجام ميدهد، بسيار جالب است و شما ميخواهيد ادامهي کار را بعدا انجام دهيد. کليد CTRL-S را ميزنيد و عکس ضبط ميشود. شما نميخواستيد اينطور شود، ولي اکنون عکس اصلي با عکس تغيير دادهي شده شما جايگزين شده است و ديگر راهي براي بازگشت آن وجود ندارد. هميشه يادتان باشد، قبل از شروع کار با چنين نرم افزارهايي، با استفاده از SAVE AS يک کپي از تصوير اصلي تهيه كرده و روي آن کار کنيد.
مؤسسه تحقيقات و مطالعات عكاسي آبگينه /ابراهيم بهرامي
واژهي عكاسي مستند در سالهاي ركود اقتصادي كاربرد پيدا كرد. زماني كه شرايط اسفبار كشاورزان وجدان مردم امريكا را بيدار كرد تا نياز به اصلاحات اجتماعي را احساس كنند. اين زمينه از عكاسي هنوز عكسهاي داست باول (DUST BOWL) را تداعي ميكند, عكسهايي كه در آنها، پس كوچههاي كثيف و شرايط رقتبار شهري را تصوير كرده بود.
اما عكاسي مستند ابعاد وسيعتر از اينكه فقط بدبختيها و نارساييها را تصوير كند در بر ميگيرد، چراكه ميتوان موضوعهايي جدا از بدبختيها و ناكاميها را نيز به تصوير كشيد و سنديت بخشيد, مانند مناطق دورافتاده و محروم, انسانهاي سرزمينهاي ديگر, ناملايمات جامعه و طبيعت, ابعاد وسيع عواطف و تنشها، درواقع دامنهي موضوعهاي عكاسي مستند بيشمار و نامحدود است. با اينهمه هر عكسي را نميتوان عكس مستند ناميد. زيرا عكس مستند بايد حامل پيام باشد. پيامي كه آن را از يك عكس طبيعت، يك پرتره و يك منظرهي خيابان مستثني ميكند. عكس مستند ممكن است ثبتكنندهي يك واقعه باشد اما اين واقعه فيالنفسه بايد معنا داشته باشد. معنايي فراتر از آنچه عكس خبري با خود يدك ميكشد. عكس مستند ممكن است شخصيت يا احساسي را ثبت كند. اما باز هم بايد مفهومي اجتماعي داشته باشد و نمايانگر چيزهايي بيش از آنچه پرتره نشان ميدهد باشد. درواقع ما را بر آن ميدارد كه با ديدي نوبه دنيا بنگريم.
عكاسي مستند، نمايش دنياي واقعي است به وسيلهي عكاس كه قصدش تحليل و تفهيم چيزي مهم به بيننده است. از آنجا كه تعريف جهانشمولي دربارهي اين بخش مهم و پيچيدهي عكاسي وجود ندارد تا تمامي جنبههاي آن را در بر گيرد, وجود تعاريف گوناگون را اجتنابناپذير كرده است. تناقض بين ويژگيهايي كه به عكس مستند نسبت داده ميشود ممكن است ناشي از جديد بودن اين بخش از عكاسي باشد. چراكه اين نوع عكاسي از دههي 1930 به بعد ابداع شده و اين نام را به سياق آن دسته از فيلمهاي مستند كه موضوعشان از پيش پرداخته نبود و بهطور عمده زندگي افراد گمنام در مناطق دورافتاده را به تصوير ميكشيد, بر اين نوع عكاسي نهادند. فيلمهاي مستند، بر خلاف فيلمهايي كه ماجراهاي سير و سفر را به تصوير ميكشيدند، با نگاهي تحليلگر به دنيا مينگريستند. چنين نگرشي گرچه از مدتها قبل در بين عكاسان وجود داشته اما تا دههي 1930، اين نوع عكاسي به صورت عرصهاي خاص جايگاه و منزلتي نداشته است.
عكس جداي از تصوير دوبعدي و خاكستري رنگ از سايه روشنها ميتوانست ايدههايي فراتر را منتقل كند. منظره در برابر عدسي دوربين يك واقعيت بود، ولي عكاسي ميتوانست از همين چشمانداز واقعيتي ديگر را القا كند، واقعيتي عميقتر و شايد بسيار مهمتر، او ميتوانست همراه اين منظره تفسير و تحليل را نيز ارائه دهد. اگر اولين ويژگي عكس مستند انتقال بخشي از واقعيت محيط پيرامون بود، دومين ويژگي آن توانايي ارائهي تحليل و ديدگاه عكاس دربارهي آن واقعيت به شمار ميرفت.
اولين صاحب نام در استفاده از اين شيوه، «اوژن آتژه» بود. او بهعنوان يك عكاس مستند، مناظري زيبا و يكدست از شهر پاريس را در اوايل قرن بيستم به تصوير كشيد كه گاهي آنها را بهعنوان عكسهاي مرجع به نقاشان و معماران ميفروخت. عكسهايي كه آتژه از پاركهاي خلوت گرفت، واقعيت اين مناظر را با عمق معناي آنها كه جزئي از همين شهر بودند و نيز با احساسات دروني خويش درهم آميخت, به طوري كه آثار او اكنون جزو شاهكارهاي عكاسي مستند به شمار ميروند.
پي بردن به اين نكته كه دوربين قادر است واقعيت را تفسير كند، تاريخ عكاسي مستند را وارد مرحلهي جديد ميكرد. كشف اين توانايي دوربين كه قادر است آينهاي را در مقابل جامعه قرار دهد و جهانيان نيز ميتوانند بازتاب تصوير آن را بينند. «جاكوب ريس» دانماركي الاصل كه در اواخر قرن نوزدهم گزارشگر و روزنامهنگار بود، از اولين افرادي بود كه نشان داد از عكس ميتوان بهعنوان استناد و مدارك اجتماعي سود جست. او در دورهي بحران اقتصادي امريكا با دوربيناش به امريكاييها فهماند كه در نوشتههايش چه چيزهايي را نشان ميداده است: وحشيگري و بيرحميهايي كه در محلههاي كثيف نيويورك حاكم بود. عكسهايي كه او گرفت مانند گزارشهايش بسيار تأثيرگذار بودند و چهرهي فقر و خشونت حاكم بر امريكا را كه از نظر پنهان بود، به جهانيان نشان داد. بلافاصله پس از ريس، «لويس هاين» بهعنوان يكي از بهترين مستندسازان اجتماعي در تاريخ عكاسي زبانزد جهانيان شد. هاين يك جامعهشناس و معلم باتجربه بود كه آگاهيهاي اجتماعي او و شور و علاقهاي كه به اين كار نشان ميداد، او را بر آن داشت تا به كارخانههاو معادن سر بزند و همهي آن شرايط ظالمانه و غيرانساني را كه بر كارگران مهاجر و كودكانشان تحميل ميشد به تصوير بكشد. عكسهاي هاين درواقع به منزلهي كيفرخواستي بر عليه جامعهي صنعتي امريكا در اوايل قرن بيستم بود، اما استعداد خارقالعاده و دلسوزيهاي او موجب شد كه كارهايش به جاي اينكه خشم عدهاي را برانگيزد, بيشتر سازنده باشد. آثار هاين بيننده را بر آن ميداشت كه با آغوش باز آنها را پذيرا شود و خويش را در آلام و دردهاي همنوعاناش سهيم بداند. ريس و هاين هردو عكاسي مستند را به سمت مطالعهي شرايط زندگي انسانها سوق دادند و اين تحليل عيني از شاديها و دردها و رنجهاي جامعه، از آن زمان تا به امروز موضوع كار بسياري از عكاسان حرفهاي در عرصهي عكاسي مستند شده است.
در دورهي ركود اقتصادي دههي 1930 و سالهاي جنگ دههي 1940 و سالهاي بازسازي پس از جنگ، عكاسان مستندكار به اقصي نقاط دنيا مسافرت كردند و از نزديك همسايگانشان را ديدند تا از شرايط زماني و مكاني هر جامعه در مقطع تاريخي خاص آگاه شوند. هرچند اين عكاسان ـ كه از ميان آنها ميتوان به عكاسان صاحب نامي نظير «يوجين اسميت»، «آندره كرتس»، «دوروتي لانگ» و «واكرا يوانز» اشاره كرد ـ به هر كجا ميرفتند آلام و دردهاي انسانها را مشاهده ميكردند, ولي انعكاس دادن قدرت دروني، منزلتها و اميدواريهاي غيرقابل درك اين انسانها را نيز در موضوعهايشان نشان ميدادند. آنها بر اين باور بودند كه انسان رهايافتني است.
اسميت, عكاس مستندكار نابغه، بر اين باور بود كه وقتي عكسهايش آشكارا حماقتها و بيرحميها و جهالتهاي انسان را در به راه انداختن جنگها نشان دادند، آن وقت كه بشر وحشتزده سعي خواهد كرد از به راه انداختن جنگ و خونريزي خودداري كند
به هرحال تا دههي 1950 اين نكته روشن بود كه عكاسان مستندكار در راه اصلاح جامعه, كاري بيش از رماننويسان رمانتيك انجام ندادهاند. اما بعضي از وجدانهاي بيدار بشري تحت تأثير اين عكسها قرار گرفته بودند و بعضي از قوانين كه تا آن زمان اجرا نميشد، به مرحلهي عمل درآمدند، عكسهاي هاين راه را براي اصلاح قوانين كار هموار كرد و بسياري از كودكان را كه در كارخانهها مانند برده كار ميكردند، از شرايط فلاكتباري كه داشتند نجات داد.
زنگ آغاز تحولي جديد در عكاسي مستند،با انتشار كتاب امريكاييها در سال 1985 توسط رابرت فرانك نواخته شد. عكسهاي اين كتاب، كه فرانك ضمن مسافرتهايش به مناطق مختلف امريكا گرفته بود، جامعهي اين كشور را از ديد يك خارجي نشان ميداد ـ فرانك سوييسي بود و در همان جا نيز بزرگ شده بود ـ او در عكسهايش، تصوير آن تكه پارچه وصله مانند در پرچم امريكا را مشاهده كرد. او از زندگي ملالتبار روزمرهي مردم و ضايعات آلودهساز جامعهي صنعتي امريكا عكس گرفت. همينطور از سرخوردگيهاي امريكاييهايي كه در دوراهي عشق به ميهن و واقعيتهايي كه با آنها روبهرو بودند آواره و سردرگم بودند. ديدگاههاي فرانك بسيار صريح و بيپرده بود.
پس از انتشار كتاب امريكاييها، عكاسي مستند وارد مرحلهي جديدي از رشد خود شد. بيشتر عكاسان به جاي پرداختن به شرايط طاقتفرسا و آشفتهي زندگي و رفتارهاي خشن مردم, تلاش كرد تا درونيات انسانها را به نمايش گذارند. شرايط رواني و احساسي انسانها اهميت به مراتب بالاتر از واقعيتهاي اجتماعي و عيني پيدا كرد و احساسات و تجربيات عكاس، مانند نگاهاش به دنيا، محور كار او شد. اين نوع عكسها به تفسير دقيقتري نياز دارد كه هر بيننده به منظور درك كردن پيام مورد نظر عكاس بايد دربارهي آنها فكر كند.
ميتوان گفت كه با نگاه به مجموعه عكسهاي فوري گرفته شده در قرن نوزدهم و مجموعه عكسهاي پررمز و راز و خصوصي قرن بيستم، عكاسي مستند راه خود را در شناخت جامعه و انسان همچنان ادامه ميدهد.
گزيده مطالب چاپ شده در مجلهي عكس سالهاي 76و 73
اولین دوربین دیجیتال در سال ۱۹۷۵، توسط Steven J.Sasson در شرکت کوداک ساخته شده است.این دوربین هشت و نیم پوندی که با ۱۶ باتری AA کار می کرد قادر بود تا عکسی با حداکثر ۰/۰۱ مگاپیکسل را در مدت ۲۴ ثانیه روی یک نوار کاست دیجیتال ذخیره نماید.بنابر مطلبی از نیویورک تایمز، آقای J.Sasson در مورد اولین دوربین دیجیتال ساخته شده توسط وی می گوید:نمونه ای که ساخته ام از یک توستر هم بزرگتر است اما اهل فن این دوربین را بسیار دوست دارند.به نظر من در این دستگاه فقط فیلم حذف شده است که به هر حال برای مدیران این دوربین بسیار جذاب است - ولی شما در موردش با کسی صحبت نکنید.
جالب اینجاست که آقای Ken Geiger در این پست: ngm.typepad.com/digital_photography/2008/05/kodak.html
به ۲۵ سال قبل اشاره می کند که وی در انستیتیوی راچستر در حال یادگیری تصویر سازی بر پایه مواد شیمیایی بوده است (روش قدیمی عکاسی و چاپ آن) و در همان زمان J.Sasson و شرکت کداک در حال توسعه عکاسی Pixel-Based بوده اند.او خود را مدیون اختراع و زحمات آقای J.Sasson می داند چون توانسته است که با کمک این سیستم از عکاسی، در مجله نشنال جئوگرافیک به فعالیت بپردازد.
منبع: gizmag.com
اولین و قدیمی ترین عکس در دنیا:
اولین عکس دنیا در سال 1826 توسط Joseph Niepce گرفته شده است.
تاریخچه عکاسی نام این فرد فرانسوی را به عنوان اولین عکاس درج کرده است. روزنه اولین عکس دنیا از دریچه یک پنجره در منطقه Le Gras بود. این عکس در سال های اخیر در مرکز پژوهش های Harry Ransom Humanities در دانشگاه Austin به نمایش گذاشته شده است.
اولین عکس از یک انسان:
Louis Daguerre اولین فردی است که در سال 1838 عکس یک انسان را روی یک نگاتیو عکاسی جای داد.
این عکس نمایی از یک خیابان شلوغ بود که به علت نوردهی زیاد (10 دقیقه) ترافیک آن قابل مشاهده نیست، علاوه بر این که عکاس عنصر اصلی عکس یعنی فرد ذکر شده در گوشه پایین را حذف کرده است.
اولین مونتاژ تصویری دنیا:
اولین عکس مونتاژ شده جهان توسط Henry Peach Robinson در سال 1858 ایجاد شد.
این عکس حاصل ترکیب پنج نگاتیو است و عکاس آن را به نام Fading Away نامگذاری کرده است.
عکس تصویری از یک دختر مبتلا به بیماری سل است که آخرین لحظه های عمر خود را می گذراند.
اولین عکس رنگی دنیا:
سال 1861 سال تولد اولین عکس رنگی دنیاست.
اولین عکس رنگی جهان متعلق به James Clerk Maxwell ریاضیدان و فیزیکدان اسکاتلندی است.
که در سال1861 . صفحه های استفاده شده در فرآیند عکسبرداری در خانه محل تولد وی در خیابان 14 هند در ادینبورگ مرکز اسکاتلند که اکنون تبدیل به موزه شده است، نگهداری می شوند.
اولین پرتره شخصی:
تهیه پرتره های شخصی که با دست نقاشی می شدند صدها سال قبل از این وجود داشته است.
اما Mathew B. Brady عکاس مشهور آمریکایی اولین کسی است که یک عکس شخصی از خودش گرفته است.
اولین عکس از فضا:
کمی بعد از پایان دومین جنگ جهانی دوم در 24 اکتبر 1946 یک دوربین 35 میلی متری سوار بر موشک V-2 اولین عکس زمین از فضا را ثبت کرده است.
این تصویر زمین را از ارتفاع 65 مایلی نشان می دهد.
اولین عکس از زیرآب:
William Thompson اولین عکاسی است که یک عکس زیرآبی گرفته است.
این عکس با استفاده از دوربینی که بر روی یک تیرک سوار شده و از بالای آب کنترل می شد، برداشت شده است. هدف عکاس یک جلبک دریایی بود اما عکس تهیه شده کیفیت و وضوح پایینی داشت.
زمان نوردهی برای دریافت این عکس حدود 10 دقیقه بود و همانطور که شما هم حدس می زنید دوربین در این فرآیند غرق شده است.
تصویر اصلی موجود نیست.
اولین عکس هوایی:
در این دوره عکاس های هوانورد وجود نداشته اند و اولین عکاسان هوایی پرندگان بودند.
در سال 1903 Julius Neubronner دوربینی را با یک زمان سنج ترکیب کرده و آن را به نوک یک کبوتر ضمیمه کرده است.
این تکنیک توسط ارتش آلمان برای فعالیت های نظامی نیز مورد استفاده قرار گرفت.
اولین عکس رنگی از زیر آب:
اولین عکس رنگی از زیر آب متعلق به یک عقرب دریایی است که در خلیج مکزیک زندگی می کرده است.
این عکس را دکتر William Longley Charles Martin در سال 1926 برداشته است.
اولین عکس از کره زمین در حال درخشش:
اولین عکسی که زمین خاکی ما را در روشنایی کامل روز نشان می دهد در 7 دسامبر 1972 توسط فضانوردانی که با آپولو 17 سفر می کردند برداشته شده است.
در این عکس می توانید کره زمین را به صورت یک گوی آبی ببینید.
ترجمه شده از سایتfunhigh.com
منبع : شاهوار دات نت
به دليل ماهيت دوربينهاي ديجيتالي و تفاوت ذاتي كه در نحوه تبديل نور بازتابيده از اشيا و سوژهها به تصوير با دوربينهاي آنالوگ (يا همان فيلمي خودمان) دارند، معمولاً تصاوير ضبط شده اندكي با آنچه كه انتظار داريم، تفاوت دارند. دلايل متعددي براي توجيه اين وضعيت وجود دارد. سعي بر آن بوده است كه مهمترين و شايعترين اين پديدهها را توضيح داده و روشي براي برطرف كردنشان بياورم.
1- موجدار يا تابدار بودن تصوير (Moire)
ابداع بافت جديد در صنعت نساجي!
زماني كه از افراد مختلف عكسبرداري ميكنيد، متوجه ميشويد كه الگوهاي عجيبي بر روي لباسهايشان پديدار ميشود كه واقعاً بر روي لباسهايشان وجود ندارد.
هنگام عكسبرداري از موضوعي كه داراي تركيب و الگوي منظم و با قاعده در شكل بافت است، الگوي راهراه نامربوط و بههم ريختهاي بر روي الگوي اصلي بافت پارچه ظاهر ميشود. اين تركيب نافرم معمولاً بر روي پارچههايي با بافت متوسط و درشت، همچنين پارچههاي شطرنجي و بهخصوص پارچههاي توري به وجود ميآيد. همچنين رنگهايي نيز ممكن است ظاهر شوند كه در تركيب رنگي پارچه اصلاً به كار نرفته باشند.
اين پديده را اصطلاحاً موجدار شدن تصوير يا تابدار شدن تصوير مينامند. اما ذكر اين نكته ضروري است كه وقوع پديده فوق بر روي هر بافتي ممكن است. گاهي شما اين حالت را در عكسي از نردههاي محافظ يك پل برداشتهايد و حتي بر روي توري لباس عروس نيز مشاهده ميكنيد.
1
علت:
پديده فوق اصطلاحاً يك ضربه دوبعدي است كه در نتيجه واكنش بين الگوي منظم موضوع و الگوي منظم برداشت شده توسط CCD در دوربين ضبط ميشود.
در مثالهاي شبيه به همين پديده، زماني كه دو لايه سبز يا آبي رنگ (معمولاً در تركيبهاي آبي) براي بافت يك پارچه به كار ميروند در محل تلاقي يا اتصال آنها با هم و يا زماني كه دو لايه پارچه از جنس توري روي هم ميافتند، ميتوان به وضوح پيدايش اين موضوع را مشاهده كرد. در نتيجه، اين الگوي راه راه باعث بهوجود آمدن يك فاصله كاذب بين دو لايه روي هم افتاده بيش از مقدار واقعي آن ميگردد كه باعث تأخير در بازتابش نور از دو سطح ميگردد. پديدههاي موير ديده شده در عكسهاي ديجيتال بهطور اساسي يكسان بودهاند.
اين پديده تنها بر عكسهاي ديجيتال (گرفته شده توسط دوربين ديجيتال) تأثير ميگذارد و در دوربينهاي فيلمي، پديدهاي نادر بوده و تا به حال ديده نشده است. به اين دليل كه الگوي مشخصي در توزيع حساسيت نوري ماده مرسوم و معمول فيلم وجود ندارد.
راهحل:
●زماني كه از زاويه كمتري عكسبرداري شود، Moire كاهش پيدا ميكند.
●همچنين بهوسيله زوم كردن و يا تغيير دادن تعداد پيكسل (تفكيكپذيري) نيز ميتوان آن را كاهش داد.
●اگر دوربين شما فوكوس دستي دارد، سعي كنيد به مقدار خيلي كمي تصوير را از حالت فوكوس كامل خارج كنيد.
2 - كجي تصوير (Tilt)
تبديل انسان به غول، با يك روش بديع!
اين پديده زماني رخ ميدهد كه شما سعي كنيد يك عكس تمام قد در حالتي كه هم شما و هم موضوعتان ايستاده باشيد، بگيريد. البته با اين تفاوت كه شما كمي بالاتر يا پايينتر از سوژه قرار گرفته باشيد و مجبور باشيد لنز دوربين را اندكي رو به بالا و يا پايين بگيريد.
2
در اين موقعيت، اگر هر ساختار منظم و با قاعدهاي مانند ساختمان يا درخت در تصوير گرفته شده وجود داشته باشد، مشاهده ميكنيد كه زماني كه شما از زاويه پايين عكس ميگيريد عناصر موجود در بالاي تصوير عريضتر و در پايين تصوير باريكتر ميشود و زمانيكه از زاويه بالاتري عكسبرداري ميكنيد، عكس حالت قبل در قسمت پايين، عناصر عريضتر و در قسمت بالا باريكتر ميشود.
علت: اين مسئله دقيقاً مشابه زماني است كه شما تصويري را از پايينترين قسمت يك ساختمان رو به بالاي ساختمان برميداريد. متوجه ميشويد كه طبقات فوقاني باريكتر از طبقات پاييني هستند و اصطلاحاً ساختمانتان ساختار هرمي پيدا ميكند. دليل به وجود آمدن اين پديده، تفاوت فاصله دهنه لنز از طبقات پايين و طبقات بالا و در كل تفاوت فاصله بين قسمت پايين تصوير و لنز با فاصله قسمت بالايي تصوير از لنز است.
3
راهحل:
تا جايي كه ممكن است، دوربين را نسبت به سوژه عكاسي افقي نگه داريد. سپس اقدام به عكاسي كنيد. همواره سعي كنيد لنز دوربين مقابل نقطه مياني سوژه قرار گيرد.
3 - قرمزي چشم (RED Eyes)
نحوه شناسايي دراكولاي برام استوكر!
زماني كه براي عكسبرداري از سوژههاي انساني از فلاش استفاده ميكنيد، ممكن است هاله قرمزي دور قسمت رنگي چشم مشاهده كنيد. در عكسبرداري با فلاش پديده شايعي است به نام قرمزي چشم.
4
علت: مردمك چشم انسان مقدار نوري كه به شبكيه چشم ميرسد را به وسيله تنگ شدن (در نور زياد) و گشاد شدن (در نور كم) تنظيم ميكند.
اگر فلاش دوربين بهطور ناگهاني در تاريكي و اصطلاحاً نور كم عمل كند، مردمك چشم در آن لحظه به قدر كافي قادر به واكنش سريع نبوده و متعاقباً مردك چشم اصطلاحاً متورم ميشود. در نتيجه حالتي بهوجود ميآيد كه به آن قرمزي چشم ميگويند.
راهحل:
● فلاش دوربين را در حالت كاهش قرمزي چشم (Red Eyes Reduction) قرار دهيد. در اين حالت، فلاش دوربين در كسري از ثانيه ابتدا يك نور نسبتاً ضعيف ساطع كرده كه منجر به واكنش مردمك چشم ميشود. پس از مرحله عكس گرفته ميشود.
● سعي كنيد به گونهاي در مقابل سوژه قرار بگيريد كه سوژه با فلاش دوربين تا اندازهاي در يك راستا باشند.
● با فلاش عكسبرداري نكنيد!
4- دانههاي گِرد سفيد روي عكس
دانههاي سفيدي كه هرگز وجود نداشتند …
هنگامي كه با فلاش اقدام به عكسبرداري از سوژهاي ميكنيد، دانههاي نسبتاً سفيد گِردي برروي قسمتي از تصوير گرفته شده ظاهر ميگردند.
علت: در اين مورد خاص ميتوان اطمينان داشت كه مقداري ذرات گرد و غبار در محيط اطراف و بهويژه در مسير بين لنز و سوژه موردنظرتان وجود داشته است. ممكن است شما متوجه شده باشيد كه زماني كه به نوري كه از پروژكتور سينما دقت ميكنيم ذرات معلق و متحركي را ميبينيم كه آزادانه در حال حركتند و در برخورد با نور ساطع شده از لامپ پروژكتور ميدرخشند.
بهطور معمول زماني كه شما عكسبرداري ميكنيد، ذرات معلق گرد و غبار در اطراف دوربين و سوژه شما وجود دارد. زماني كه شما از فلاش استفاده ميكنيد، نور منتشر شده از فلاش در برخورد با ذرات معلق گرد و غبار رفلكس پيدا كرده و معمولاً اين رفلكس نور به وسيله CCD و يا فيلم ضبط ميشود.
5
البته ذرات غبار خيلي نزديك به دوربين، نامشخص هستند. به اين دليل كه فوكوس دوربين بر روي آنها نيست.
اما به اين دليل كه نور بازتابيده از اين ذرات نسبت به موضوعات دورتر قدرت بيشتري دارد، معمولاً اين رفلكت توسط دوربين ضبط ميشود و در نتيجه اين نورهاي بازتابيده به صورت دانههاي گرد سفيد رنگي بر روي عكس نهايي در ميآيند.
اين مسئله معمولاً در ساختمانها و زيرزمينها بيشتر رخ ميدهد. اما ممكن است زماني كه در يك فضاي باراني يا برفي نيز اقدام به عكسبرداري كنيد، اين مشكل رخ دهد.
دوربينهاي جمع و جور (اصطلاحاً بگير و ببين) كه فلاش و لنز توكار و كامپكت دارند، بيشتر مستعد پذيرش چنين مشكلي هستند.
راهحل:
● تا جايي كه ممكن است روشنايي محيط را به حدي برسانيد كه نياز به عكسبرداري با فلاش نباشد.
● اگر فلاش دوربين از نوع جداشدني است (نه انواع توكار)، فلاش را كمي دورتر از دوربين قرار دهيد.
● سعي كنيد تا حد امكان در محيطهاي با گرد و غبار كمتر عكسبرداري كنيد.
5- بازتاب داخلي (Internal Reflex)
دردسر ناشي از وجود عدسي در ساختار لنز دوربين!
زماني كه از سوژهاي عكسبرداري ميكنيد كه در گوشهاي از آن منبع نوري وجود دارد و يا قسمتي از تصوير روشن بوده و قسمت ديگر كاملاً تاريك باشد، معمولاً اثري بر روي تصوير نهايي ميشود كه به آن بازتابش داخلي ميگويند. اين حالت معمولاً به صورت اشكال دايرهوار بزرگي كه در امتداد منبع نور تا وسط تصوير ادامه دارند، ظاهر ميشود.
علت: اين مشكل ناشي از بازتابش نور از سطح سنسور CCD و عدسي داخلي بهكار رفته و لنز دوربين است. دوربينهاي ديجيتال و نيز دوربينهاي فيلمي، طوري طراحي شدهاند كه بازتابهاي داخلي سطوح داخلي دوربين را به حداقل رسانده و يا كلاً حذف كنند. (به عنوان مثال اگر دقت كرده باشيد متوجه ميشويد كه قسمتهاي داخلي بدنه و لنز دوربينها معمولاً به وسيله رنگ سياه مات پوشيده شده است.)
اما زماني كه در نقطهاي از تصوير قسمتي وجود داشته باشد كه به شدت نوراني باشد و يا قسمتي از تصوير نوراني و روشن بوده و قسمت ديگر كاملاً تاريك باشد، بازتابش نور از قسمت روشن تصوير كاملاً قابل ملاحظه است. منبع نوري خارج از تصوير نيز ميتواند چنين تأثيري برجا بگذارد. دوربينهاي ديجيتال به دليل استفاده از CCD براي ثبت تصوير بيشتر از دوربينهاي فيلمي مستعد وقوع اين پديده هستند. به اين دليل كه سطح CCD نسبت به سطح فيلم خيلي مسطحتر و صيقليتر بوده و بيشتر از فيلم قابليت بازتابندگي دارد.
راهحل:
● كمي زاويه لنز را براي عكسبرداري تغيير دهيد.
● اگر اين مشكل ناشي از تابش نور آفتاب بود، از هود استفاده كنيد يا براي جلوگيري از ورود نور اضافي به داخل لنز از دست كمك بگيريد.
منبع: ali786.wordpress.com
جالبه ... تا حالا نديده بودم اين تاپيكو ...
از همه تشكر مي كنم ...
بخش اول – شناخت دوربين
بيشتر دوربينهاي ديجيتال با استثنائاتي داراي عملکرد سادهاي ميباشند. مطالعه دفترچه راهنما آنها ميتواند مفيد و حاوي نکات سودمندي باشد. راه بهتر اين است که در حين خواندن دفترچه نکات گفته شده را بطور تجربي روي دوربين آزمايش نماييد. از کار کردن با دوربين نترسيد، بدترين اتفاقي که ممکن است براي دوربينتان بيفتد اين است که باتري آن تمام شود و مجبور به شارژ مجدد آن شويد. دوربينهاي ديجيتال براي آموختن عکاسي از راه تجربه واقعا عالي هستند. نه فيلمي مصرف ميکنند و نه اينکه براي ديدن نتنيجه مجبور به منتظر ماندن براي چاپ عکس هستيد. يادگيري کار کردن با دوربين نيمي از لذت داشتن آن است.
در اينجا بعضي از مطالبي را که بايد براي تجربه کردن و مطالعه مد نظر داشته باشيد ليست کردهام.
رزولوشن وفشرده سازي
يک دوربين ديجيتال بهترين تصويرش را در بالاترين رزولوشن و کمترين فشرده سازياش ميگيرد. هر چند در زمان استفاده فرمتهاي غير فشرده زمان زيادي براي ضبط شدن روي حافظه دوربين ميبرد و ضمنا فايل بسيار بزرگي توليد ميشود که بزودي حافظه دوربين شما را خواهد بلعيد. بخاطر همين فرمت JPEG با کمترين فشردگي را براي عکاسيهاي روزمره توصيه ميکنيم. در اين فرمت عکسها زمان کمتري براي ضبط شدن ميگيرد و نتيجه نهايي نيز تقريبا با فرمت غير فشرده قابل تشخيص نيست.
متاسفانه بيشتر دوربين ها داراي حافظه کافي براي عکاسي نيستند و بعداز خريد دوربين حتما بايد به فکر يک حافظه بالاتر باشيد.
مدهاي فلاش و تاثير پذيري فلاش
بيشتر دوربينهاي ديجيتال براي فلاش از تنظيم خودکار استفاده مي کنند. اگر نورسنج دوربين تشخيص دهد که نور محيط براي عکاسي کافي نيست دوربين فلاش را روشن ميکند. بايد بدانيد که اين گزينه هميشه بهترين انتخاب نيست. د راينجا مثالهايي براي برد فلاش آورده شده که به شما کمک ميکند که بدانيد در هر شرايطي چکار کنيد:
- در يک اتاق خيلي بزرگ: بدون اين که سوژه اي در برد فلاش واقع شده باشد، دوربين را ثابت کنيد و فلاش را خاموش نماييد. اما اگر سوژه از 3 - 4 متر به دوربين نزديکتر بود فلاش ميتواند موثر باشد. گزينه ديگر استفاده از فلاش تاخيري Slow Sync است که در اين حالت بايد دوربين را روي سه پايه ثابت نماييد. در اين مد دوربين سوژه را با فلاش روشن ميکند و پس زمينه را با باز نگه داشتن بيشتر ديافراگم.
-در فضاي باز: دراين حالت نيز اگر سوژه در برد فلاش قرار ندارد فلاش را خاموش نماييد. استفاده از فلاش دوربين را مجبور ميکند که از سرعت هاي شاتر خاصي (1/30 -1/60) استفاده نمايد و اين سرعت شاتر احتمال زيادي دارد که براي منظره شما مناسب نباشد.
- آتش بازي: استفاده از فلاش براي عکاسي از منظره آتش بازي بعيد به نظر ميرسد که اثري در عکس داشته باشد. ولي اينطور نيست! استفاده از فلاش اين مزيت را دارد که جلوي پايين آمدن سرعت شاتر بخاطر تاريک بودن محيط گرفته شود و عکس بهتري از آتش بازي ثبت شود!
- پرتره: گرفتن عکسهاي پرتره خوب با استفاده از فلاش سرخود دوربين کار بسيار مشکلي است. حتي با استفاده از سيستم کاهش قرمزي چشم، نور فلاش بسيار تک بعدي و نامطلوب است. بجاي استفاده از فلاش سعي کنيد عکس را در نور روز يا با نور پردازي در محيط بگيريد. براي اصلاح نور از تراز سفيدي دوربين استفاده کنيد و قبل از گرفتن عکس دوربين را ثابت کنيد (روي سه پايه يا جاي ديگر). هنگامي که نور محيط براي عکس مناسب بود از فلاش اجباري براي روشن کردن سوژه و درخشان کردن آن استفاده کنيد.
- عکاسي از درون ماشين يا پنجره: اگر شيشه باز نباشد نور فلاش به درون دوربين برخواهد گشت. بهتر است آن را خاموش کنيد.
مدهاي برنامه ريزي شده
اگر دوربين شما داراي مدهاي برنامه ريزي شده و يا اوليتهاي شاتر و ديافراگم مي باشد استفاده صحيح از آنها را ياد بگيريد.
يک مد برنامه ريزي شده استاندارد معمولا کنترل بهتري از حالت اتوماتيک دوربين براي آن شرايط خاص فراهم مينمايد. خيلي از دوربين ها داراي انتخاب جبران نوري و تراز سفيدي هستند، ولي در مد اتوماتيک نميتوان از آنها استفاده نمود.
- اولويت ديافراگم: اجازه کنترل بر روي عمق ميدان را براي عکاس فراهم مي کند. (عمق ميدان محدوده شارپنس تقريبا مناسب عکس در يک ديافراگم خاص ميباشد). هرچه ديافراگم بازتر باشد (عدد F کوچکتر نظير f1.8 يا f2.8) عمق ميدان باريکتر است. و هر چه ديافراگم بسته تر باشد (عدد f بزرگتر f8 يا f11) عمق ميدان پهنتر است. ميتوان از اولويت ديافراگم براي مات کردن پشت زمينه نامناسب عکس استفاده کرد يا از شارپ بودن صحنه از سوژه تا پشت زمينه مطمئن شد.
- اولويت شاتر: امکان کنترل سرعت شاتر را فراهم ميکند. در صحنههاي داراي حرکت بايد از سرعت بالاتر شاتر براي ثابت کردن سوژه متحرک استفاده نمود.
کنترلهاي ويژه
بيشتر دوربينها داراي کنترلها و گزينههاي اضافي هستند. مهمترين اين کنترلها عبارتند از:
- جبران نوري : براي اصلاح يا تغيير نورسنجي دوربين استفاده ميشود. اين گزينه تا حدودي پيچيده به نظر ميرسد ولي در واقع اينطور نيست. سيستم نورسنجي دوربين همواره در حال کار است و سازندگان ميدانند که اين سيستم در شرايط خاص بدرستي عمل نمينمايد. مثلا سوژههاي سفيد و منعکس کننده نور باعث کم نور شدن عکس ميشوند. بنابر اين ميتوان با يک جبران نوري مثبت عکس را اصلاح نمود.
- تراز سفيدي: براي کنترل رنگ سفيد در عکس و درنتيجه کيفيت ساير رنگها درنظر گرفته شده است. بيشتر دوربين ها براي نور روز تنظيم شدهاند، بنابر اين بعضي نورها باعث خارج شدن تراز رنگ سفيد و در نتيجه شيفت ساير رنگها و غير طبيعي شدن آنها ميشود. يک مثال خوب براي اين مورد لامپهاي فلورسنت هستند که در بيشتر مکانهاي تجاري استفاده ميشوند و باعث آبي شدن همه چيز ميشوند. معمولا تنظيم نور دوربين بر اساس نوع نور محيط به رها کردن دوربين در مد اتوماتيک ترجيح داده ميشود.
- نورسنجي: در بيشتر مواقع نورسنج استاندارد دوربين خوب کار ميکند. ولي ممکن است در شرايطي اين تنظيم مناسب نباشد. در بيشتر دوربينهاي ديجيتال امروزي يک گزينه و يا بيشتر براي نورسنجي وجود دارد. گزينه نورسنجي نقطه اي Spot meter نور را (ديافراگم و شاتر) را بر روي ناحيه کوچکي از کادر تنظيم ميکند. در بعضي مدلها ميتوان گزينهاي را انتخاب نمود که نقطه نور سنجي با نقطه فوکوس روي هم بيفتد. نورسنجي متوسط گيري مرکزي دو ناحيه در کادر را درنظر ميگيرد، يک ناحيه دايرهاي در مرکز و يک ناحيه در بقيه کادر. معمولا نتيجه به دست آمده از اين دو ناحيه به صورتي با هم ترکيب ميشود که اهميت ناحيه وسط از اطراف آن بيشتر باشد.
- زوم اپتيکال و ديجيتال: اگر دوربين شما فقط زوم ديجيتال دارد و يا يک زوم اپتيکال و يک زوم ديجيتال، د رمورد فرق بين اين دو نوع زوم که قبلا در مورد آنها به تفصيل صحبت کردهايم مطالعه کنيد. اگر فقط زوم ديجيتال داريد زياد روي آن حساب نکنيد.
منبع: سايت عكاسي
بخش دوم- موارد مهم در ترکيب بندي
يک ترکيب بندي خوب با اصول اوليه آن شروع ميشود. قرار دادن درست سوژه در کادر حياتي است و يکسري قوانين ساده مي تواند کمک زيادي در اين مورد نمايد. بسته به اين که سوژه يک منظره ، يک شخص يا شئ و يا اينکه کادر افقي يا عمودي است، ترکيب بندي فرق مي کند. در بعضي شرايط بايد به بعضي از قوانين ترکيب بندي کمتر و در بعضي موارد بيشترتوجه کرد.
هر عکسي بايد –علت وجودي – داشته باشد واگر اين علت براي گيرنده عکس مشخص نباشد چه انتظاري از بيننده داريد که از عکس چيزي بفهمد؟ بيشتر مردم براي منظورهاي خاصي نظير يادگاري از چيزي داشتن، ثبت يک لحظه تکرار نشدني، ثبت يک موقعيت استثنايي، شکار يک سوژه زيبا يا جذاب و ... عکس ميگيرند. براي اينکه عکس معني داشته باشد بايد اصولي را در آن رعايت کرد:
-افقي و عمودي: شما دنيا را با زاويه نسبت به افق نميبينيد، بنابر اين به غير از شرايطي که تعمدا اين کار را مي کنيد از آن پرهيز نماييد. افق را در کادرتان تنظيم نماييد. منظره يک ساحل کج که انگار آب دريا در حال ريختن از يک ور عکس ميباشد براي بيننده جالب نيست. براي تراز کردن دوربين يک خط افقي مثل خط آب دريا را در نظر گرفته و دوربين را بالا برده و بچرخانيد تا خط پايين کادر موازي خط افقي شود، سپس دوربين را بدون اينکه تغيير وضعيت دهيد پايين اوريد تا خط آب کمتر از2/1 و بيشتر از 3/1 کادر افقي عکس را اشغال نمايد و آسمان بقيه کادر را. يادتان باشد هيچگاه خط افق را در وسط کادر قرار ندهيد.
بعضي دوربينها براي سادگي شبکهاي افقي عمودي را روي مانيتور نشان مي دهند. اگر دوربين شما چنين امکاني دارد استفاده از آن براي بالا بردن دقت و کاهش زمان مناسب است.
-هر چند تکنيکي که بالا شرح داده شده بود براي منظرهاي مثل دريا مناسب است، ولي براي منظره يک آبگير يا بندرگاه مناسب نيست. مثلا ساحل آبگيرها در آنطرف درياچه قابل ديدن است و تشخيص سطح افقي در آنها مشکل است. در چنين شرايطي دنبال يک خط عمودي بگرديد. در کادر عکس نگاه کنيد و هر جا که يک خط عمودي يافتيد کادر عکس را با آن نقطه تراز نماييد.
عکاسي از سوژههاي عمودي مشکل تر است. ايجاد حالت پرسپکتيو توسط لنز دوربين ميتواند کاملا گيج کننده باشد. ميتوان به اجزاء عمودي در منظره توجه کرد و کادر را در اطراف آنها حرکت داد تا مطمئن شويم لبه عمودي کادر واقعا با خط عمودي موازي است. بخصوص عکاسي از مناظر شهرها مشکل است و براي تصميم گيري درباره اين که کدام خط واقعا عمودي است بايد دقت بيشتري به کار برد. با تنظيم کادر بر روي نزديکترين و بزرگترين ساختمان در کادر به احتمال زياد بقيه ساختمانهاي واقع در دوردست تصوير از تراز خارج خواهند شد. با يک نگاه کلي در تصوير ميتوان از اين اشتباه پرهيز کرد.
اگر باز هم تصوير کج به نظر ميرسد بايد زاويه دوربين را تغيير داد و يا حتي موقعيت عکاسي را عوض کرد.
يک نکته: بعضي مواقع مناظر خيابان از ميان خيابان به بهترين وجه گرفته ميشود، با گرفتن عکس از امتداد جاده پرسپکتيوي زيبا و طبيعي خواهيم داشت (البته به شرطي که قبل از تمام شدن عکاسي زير چرخهاي يک تريلي روي جاده پهن نشده باشيد!!)
از اجزاء شلوغ کننده در کادر پرهيز نماييد
اجزاء شلوغ کننده عکس به چند طريق ايجاد ميشوند. اين اجزاء ممکن است مردم، حيوانات يا اشيائي باشند که بطور ناخواسته در کادر قرار ميگيرند و حتي ممکن است بخشي از سوژه را بپوشانند، عدم تناسب رنگي ايجاد نمايند و يا نامتناسب با سوژه و موضوع عکس باشند. بعضي از اين مزاحمتها را براحتي ميتوان کنترل نمود و بعضي را نميتوان کاري کرد:
- توريستهاي سرگردان، پيادهها، احشام يا خودروها: کاري نمي توان کرد. بايد صبر کنيد (صبور باشيد!) تا هر وقت دلشان خواست از کادر مورد نظر شما خارج شوند! ميتوان با تغيير موقعيت يا نزديکتر شدن به سوژه بعضي از اشياء ساکن را از کادر خارج کرد يا با استفاده از زوم کردن يا بريدن کادر بعد از عکاسي مشکل را حل نمود.
- از اجزاء مزاحمي که خودتان ايجاد کرده ايد دوري کنيد: خيلي از دوربين ها مي توانند ساعت و تاريخ را روي عکس اضافه نمايند، تا جايي که برايتان لازم نيست از استفاده از آن خودداري نماييد. با اضافه کردن تاريخ و ساعت روي عکس چيزي به عکس شما اضافه نمي شود و حذف کامل آنها بعد از گرفتن عکس کاملا ممکن نيست. بعلاوه اطلاعات عکس در بخش متاديتا Exif عکس ثبت مي شود که نياز استفاده از تاريخ و زمان بر روي عکس را از بين مي برد.
نقطه فوکوس
نقطه فوکوس عکس بسيار مهم است:
- مطمئن شويد که فوکوس کامل روي سوژه انجام گرديده است: معمولا بايد سوژه مهمترين بخش تصوير بوده و نگاه بيننده به سمت آن کشيده شود، اما نيازي نيست که در مرکز عکس واقع باشد. با استفاده از قفل فوکوس کاري کنيد که فوکوس بجاي مرکز تصوير روي سوژه انجام شود. –سوژه را در ميان کادر قرار دهيد، فوکوس را روي سوژه انجام داده و دکمه شاتر را تا نيمه بفشاريد، وقتي مستطيل ميان مانيتور سبز شد فوکوس انجام شده و تا هنگامي که دکمه را رها نکنيد فوکوس در همان وضعيت باقي ميماند، اکنون کادر بندي مورد نظر را انجام داده و دکمه را تا آخر بفشاريد تا عکس گرفته شود.
- پرتره: روي چشمها فوکوس کنيد، اگر دوربين زوم اپتيکال دارد براي کادر بندي سوژه از آن استفاده نماييد. اگر دوربين اولويت ديافراگم دارد، يک ديافراگم باز انتخاب نماييد تا پس زمينه سوژه مات شود و اگر ندارد ممکن است يک مد مخصوص پرتره داشته باشد. اين مد بطور خودکار از يک ديافراگم باز استفاده مينمايد. اگر تنها فلاشي که داريد همان فلاش سر خود دوربين است آنرا خاموش کنيد و از نور يک پنجره يا نورهاي غير متمرکز محيط استفاده نماييد.
اگر فلاش تنها انتخاب شما براي نور است از قرار دادن سوژه در نزديکي ديوار يا هر سطح تخت ديگر پرهيز نماييد، زيرا يک سايه خشن در کنار سوژه روي ديوار ايجاد ميگردد که زيبا نيست.
هنگام کادر بندي براي امتداد نگاه سوژه جايي در کادر باقي بگذاريد و هميشه دوربين را کمي به سمت پايين بگيريد که نواحي زير بيني و چانه در عکس ديده نشود.
سخن آخر: هميشه به ياد داشته باشيد، اول فکر کنيد، بعد عکس بگيريد.
چند ثانيه فکر کردن در مورد عکسي که مي خواهيم بگيريم مهمترين مرحله عکاسي است. خوبي دوربينهاي ديجيتال اين است که نمايي از عکس نهايي را در مانيتور مي توان ديد و خيلي راحتتر از دوربينهاي معمولي در مورد نتيجه کار نظر داد.
منبع : سايت عكاسي
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)