تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 4 اولاول 1234 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 31

نام تاپيک: شعر در مورد جوانی

  1. #11
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    بی خانمان
    پست ها
    2,533

    پيش فرض

    حدیث جوانی

    اشکم ولی به پای عزیزان چکیده‌ام
    خارم ولی به سایهٔ گل آرمیده‌ام
    با یاد رنگ و بوی تو ای نو بهار عشق
    همچون بنفشه سر به گریبان کشیده‌ام
    چون خاک در هوای تو از پا فتاده‌ام
    چون اشک در قفای تو با سر دویده‌ام
    من جلوهٔ شباب ندیدم به عمر خویش
    از دیگران حدیث جوانی شنیده‌ام
    از جام عافیت می نابی نخورده‌ام
    وز شاخ آرزو گل عیشی نچیده‌ام
    موی سپید را فلکم رایگان نداد
    این رشته را به نقد جوانی خریده‌ام
    ای سرو پای بسته به آزادگی مناز
    آزاده من که از همه عالم بریده‌ام
    گر می‌گریزم از نظر مردمان رهی
    عیبم مکن که آهوی مردم‌ندیده‌ام


    رهی معیری

  2. #12
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    بی خانمان
    پست ها
    2,533

    پيش فرض

    بهار آیو به صحرا و در و دشت

    جوانی هم بهاری بود و بگذشت

    سر قبر جوانان لاله رویه

    دمی که گلرخان آیند به گلگشت


  3. #13
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    بی خانمان
    پست ها
    2,533

    پيش فرض

    جوانی گسست و چیره زبانی
    طبــــــعم گرفــت نیز گــرانــی
    ---

    کافیه یا بازم بگم؟

  4. #14
    آخر فروم باز reza2pars's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    شیراز
    پست ها
    1,468

    پيش فرض

    ﻣﺒﺮ ﺯ ﻣﻮﯾﻪ ﺳﭙﯿﺪﻡ ﮔﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﻋﻤﺮﻩ ﺩﺭﺍﺯ -ﺟﻮﺍﻥ ﺯ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺍﯼ ﭘﯿﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮔﺎﻫﯽ- ﺑﮕﻮ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﻤﯿﺮﺳﺪ ﻓﺮﯾﺎﺩ- ﮐﻼﻡ ﺣﻖ ﺩﻣﻪ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮔﺎﻫﯽ

  5. #15
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    بی خانمان
    پست ها
    2,533

    پيش فرض

    ﻣﺒﺮ ﺯ ﻣﻮﯾﻪ ﺳﭙﯿﺪﻡ ﮔﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﻋﻤﺮﻩ ﺩﺭﺍﺯ -ﺟﻮﺍﻥ ﺯ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺍﯼ ﭘﯿﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮔﺎﻫﯽ- ﺑﮕﻮ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﻤﯿﺮﺳﺪ ﻓﺮﯾﺎﺩ- ﮐﻼﻡ ﺣﻖ ﺩﻣﻪ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮔﺎﻫﯽ
    مر ز موی سپیدم گمان به عمر دراز
    جوان ز حادثه ای پیر می شود گاهی
    اگر چه به جایی نمی رسد فریاد
    کلام حق دم شمشیر می شود گاهی
    ---------
    من اصلاح کردم شعر بالایی رو
    --------
    دوست عزیز بیزحمت بفرمایید رباعی فوق از کیست و اینکه منظورت از مویه و دمه چیه؟ من مویه رو موی با کسره میدونم ولی دمه چیه؟ منظورت دم با کسره هستش؟

  6. این کاربر از Help118 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #16
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض

    جـــــــــــوانــــــــــی کجــــــــــــایــــــــی کــــــه یــــــــــــــادت بخیـــــــــر

  8. #17
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    بی خانمان
    پست ها
    2,533

    پيش فرض

    نـوایـی نـوایـی نـوایـی نــوایی

    جوانی بگذرد تو قدرش ندانی

  9. #18
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    بی خانمان
    پست ها
    2,533

    پيش فرض

    در جوانی به خود می گفتم شیر شیر است گرچه پیر بود

    چون که پیری بود دانســـــتم پیر پیر است گرچه شیر بود

  10. #19
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    بی خانمان
    پست ها
    2,533

    پيش فرض

    ای کاش که بخت سازگاری کردی

    با جور زمانه یار یاری کردی

    از دست جوانی‌ام چو بربود عنان

    پیری چو رکاب پایداری کردی

  11. #20
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    بی خانمان
    پست ها
    2,533

    پيش فرض

    بهای جوانی (پروین اعتصامی)


    خمید نرگس پژمرده‌ای ز انده و شرم / چو دید جلوهٔ گلهای بوستانی را

    فکند بر گل خودروی دیدهٔ امید / نهفته گفت بدو این غم نهانی را

    که بر نکرده سر از خاک، در بسیط زمین / شدم نشانه بلاهای آسمانی را

    مرا به سفرهٔ خالی زمانه مهمان کرد / ندیده چشم کس اینگونه میهمانی را

    طبیب باد صبا را بگوی از ره مهر / که تا دوا کند این درد ناگهانی را

    ز کاردانی دیروز من چه سود امروز / چو کار نیست، چه تاثیر کاردانی را

    به چشم خیرهٔ ایام هر چه خیره شدم / ندید دیدهٔ من روی مهربانی را

    من از صبا و چمن بدگمان نمیگشتم / زمانه در دلم افکند بدگمانی را

    چنان خوشند گل و ارغوان که پنداری / خریده‌اند همه ملک شادمانی را

    شکستم و نشد آگاه باغبان قضا / نخوانده بود مگر درس باغبانی را

    بمن جوانی خود را بسیم و زر بفروش / که زر و سیم کلید است کامرانی را

    جواب داد که آئین روزگار اینست / بسی بلند و پستی است زندگانی را

    بکس نداد توانائی این سپهر بلند / که از پیش نفرستاد ناتوانی را

    هنوز تازه رسیدی و اوستاد فلک / نگفته بهر تو اسرار باستانی را

    در آن مکان که جوانی دمی و عمر شبی است / بخیره میطلبی عمر جاودانی را

    نهان هر گل و بهر سبزه‌ای دو صد معنی است / بجز زمانه نداند کس این معانی را

    ز گنج وقت، نوائی ببر که شبرو دهر / برایگان برد این گنج رایگانی را

    ز رنگ سرخ گل ارغوان مشو دلتنگ / خزان سیه کند آن روی ارغوانی را

    گرانبهاست گل اندر چمن ولی مشتاب / بدل کنند به ارزانی این گرانی را

    زمانه بر تن ریحان و لاله و نسرین / بسی دریده قباهای پرنیانی را

    من و تو را ببرد دزد چرخ پیر، از آنک / ز دزد خواسته بودیم پاسبانی را

    چمن چگونه رهد ز آفت دی و بهمن / صبا چه چاره کند باد مهرگانی را

    تو زر و سیم نگهدار کاندرین بازار / بسیم و زر نخریده است کس جوانی را

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •