تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 5 از 11 اولاول 123456789 ... آخرآخر
نمايش نتايج 41 به 50 از 104

نام تاپيک: اطلاعات جامع سلامت داخلی مغز و اعصاب(نورولوژی)

  1. #41

    پيش فرض

    جراحی زندگی مبتلایان به پارکینسون را بهتر می‌کند
    یک بررسی جدید نشان می‌دهد که مبتلایان به بیماری پارکینسون در صورتی که تحت عمل جراحی تحریک عمقی مغز قرار گیرند، کیفیت زندگی بهتری خواهند داشت.

    به گزارش هلث دی بیمارانی که در این جراحی الکترودهایی برای تحریک عمقی در مغز آنها کار گذاشته شده بود، یک سال بعد از این عمل کیفیت بهتر زندگی و بهبود توانایی برای جابه‌جایی و انجام فعالیت‌های معمول روزانه را در مقایسه با بیمارانی که تنها از دارو استفاده می‌کردند، گزارش کردند.

    نتایج این بررسی در 29 آوریل در نسخه آنلاین ژورنال The Lancet Neurology منتشر شده است.

    نویسندگان این بررسی یادآور شده‌اند که با اینکه جراحی می‌تواند منافع قابل‌توجهی برای بیماران داشته باشد، خطر عوارض وخیم به دنبال آن هم وجود دارد.

    در روش تحریک عمقی مغز، تکانه‌های الکتریکی به درون مغز فرستاده می‌شود تا نواحی از مغز که مسئول کنترل حرکات هستند، تنظیم شوند.

    این پژوهشگران می‌نویسند: "جراحی احتمالا گزینه درمانی مهمی برای بیماران مبتلا به پارکینسون است، به خصوص اگر شیوه ایجاد مناقع درمانی از طریق تحریک عمقی مغز بهتر درک شود، اگر استفاده از این روش با قراردادن و تنظیم بهتر الکترودها به حد مطلوب برسد، و اگر بتوان بیمارانی که بیشترین از این روش را می‌برند، بهتر مورد شناسایی قرار داد."



    موارد جراحی در بیماری پارکینسون

    موارد جراحی دز بیمارانی که به درمان های داروئی پاسخ نمی دهند یا دچار عوارض غیر قابل تحمل داروئی شده اند اغلب مفید است.درمان جراحی در مواردی در بیماران نسبتا جوانی که عمدتا دچار لرزه و سفتی اندام یک طرفه هستند و به درمان داروئی پاسخ نداده اند مفید است. جراحی ناحیه تالاموس در درمان لرزه و جراحی ناحیه پالیدوم در درمان سستی و کندی حرکات مفید است. اختلال عروقی منتشر یا زوال عقلی از موار منع درمان جراحی هستند. میزان عوارض عمده پس از جراحی ناحیخ پالیدوم یا تالاموس یک طرفه کمتر از 5% است اما پس از جراحی دوطرفه به 20% یا بیشتر بالغ می شود و به همین جهت از جراحی دوطرفه باید اجتناب نمود
    تحریک عمقی مغز
    تحریک الکتریکی تالاموس با فرکانس بالا در بهبود لرزه پارکینسون مفید است. تحریک پالیدوم یا هسته ساب تالامیک در درمان تمامی علائم پارکینسون مفید است و زمان دوره های خاموشی در مبتلایان به نوسانات پاسخ درمانی را کاهش می دهد. مزایای این روش قابل برگشت بودن , عوارض کمتر نسبت به اعمال جراحی تخریبی ( به خصوص موارد دوطرفه ) و تخریب اندک بافت مغز می باشد. این روش درمانی در مبتلایان به پارکینسون غیر معمول و یا زوال عقلی ممنوع است


    عضو تيم جراحي كارگذاري الكترود در هسته زير تالاموس براي بيماران پاركينسوني در ايران

    تاكنون 29 عمل با موفقيت به انجام رسيده است

    دكتر غلامعلي شهيدي، در گفت وگو با خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، با اين توضيح كه تحريك الكتريكي و شارژالكترودهاي كار گذاشته شده در هسته زير تالاموس (stn) توسط باطري انجام مي‌شود، اظهار كرد: 15 ميليون تومان فقط هزينه تامين باطري شارژكننده الكترودهاي مغزي است كه برخلاف باطري‌هاي قلبي تحت پوشش هيچ بيمه‌اي نيستند. وي، با اشاره به سودمندي و اثربخشي بالاي درمان جراحي پاركينسون در بهبود علايم بيماري گفت: نخستين عمل در سال 83 به كمك يك تيم خارجي و سپس در سال‌هاي 84، 85 و 86 در كشور به انجام رسيد. عضو تيم جراحي كارگذاري الكترود در هسته زير تالاموس بيماران پاركينسوني با بيان اين‌ كه درمان جراحي پيشرفت بيماري را براي سال‌ها به تعويق مي‌اندازد، افزود: هم اكنون به مدد درمان دارويي و جراحي، طول عمر بيماران پاركينسوني و كيفيت زندگي آنان افزايش يافته است. دكتر شهيدي، با تاكيد بر اين‌ كه بيش از 60 درصد از 29 بيمار تحت درمان جراحي در كشور زير 50 سال عمر داشته‌اند، يادآور شد: امروزه بر اساس يافته‌هاي نوين توصيه مي‌شود جراحي در پنج سال نخست درمان انجام شود. عضو تيم جراحي كارگذاري الكترود در هسته زير تالاموس براي بيماران پاركينسوني در تعريف اين بيماري گفت: در پاركينسون سلول‌هاي نواحي از مغز واقع در بالاي ساقه مغز معروف به جسم سياه ، مسئول ترشح دوپامين مختل مي‌شود. اين متخصص مغز و اعصاب، با بيان اين ‌كه با از بين رفتن اين سلول‌ها حركت بيمار مختل مي‌شود، افزود: در اثر فقر دوپامين علايم حركتي بيمار تظاهر مي‌يابد. به گفته وي، با تجويز داروي لودوپا اين ماده در مغز به دوپامين تجزيه مي‌شود كه در درمان جراحي الكترود اثرات فيزيولوژيكي مشابه دوپامين در مدار بندي بخش حياتي مغز را ايجاد مي‌كند. عضو تيم جراحي كارگذاري الكترود در هسته زير تالاموس بيماران پاركينسوني، لرزش اندام از جمله دست، پا، حتي چانه و زبان را از علايم بيماري برشمرد و افزود: سفتي عضلات و متعاقب آن كندي و فقر حركتي از علايم بيماريست. دكتر شهيدي، با بيان اين ‌كه بيمار در مراحل پيشرفته از انجام فعاليت‌هاي اوليه روزانه خود ناتوان است، يادآور شد: درمان دارويي تا حدودي در جبران علايم موثر است. اين در حاليست كه اين درمان دارويي در اثر مصرف روزانه 35 قرص است. وي، ادامه داد: نخستين بيماري كه در سال 83 در كشور تحت درمان جراحي قرار گرفت به مدت شش سال براي كنترل لرزش ناچار به مصرف روزانه چهار هزار ميلي‌گرم دارو (35 قرص در روز) بود كه لرزش شديد مانع از خواب شبانه آن مي‌شد. عضو تيم جراحي كار گذاري الكترود در هسته زير تالاموس بيماران پاركينسوني با تاكيد بر اين ‌كه اين عمل از حساسيت و ظرافت بالايي براي كارگذاري الكترود در هسته‌هاي زير تالاموس برخوردار است، گفت: در يكي از موارد جراحي محاسبات و هدف گذاري به علت وجود فلزات در دندان به درستي انجام نشد. اين متخصص مغز و اعصاب، در ادامه توضيح داد: براي انجام اين عمل براي بيمار بايد روز پيش از عمل از طريق mri اعدادي از مختصات و محاسبات حاصل ‌شود تا هدف گيري هسته الكترودها به درستي انجام شود.
    به گفته وي، شيوع پاركينسون در ايران، 150 مورد در يكصد هزار نفر جمعيت كشور (15 مورد در ده هزار نفر) است كه با به كارگيري درمان جراحي اثر بخشي فراواني در كاهش لرزش و افزايش طول عمر و كيفيت زندگي حاصل خواهد شد.

  2. 4 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #42

    پيش فرض

    هنرمنداني که پارکينسون داشتند
    بيماري پارکينسون براي اولين بار توسط دانشمند بريتانيايي دکترجيمز پارکينسون در سال ???? ميلادي توصيف شد. او نام اين بيماري را «فلج‌لرزان» ناميد که امروزه آن را تحت‌عنوان بيماري پارکينسون مي‌شناسند. بيماري پارکينسون يک بيماري دستگاه عصبي مرکزي در بزرگسالان مسن‌تر است که مشخصه آن سفتي عضلاني پيشرونده تدريجي، لرزش و از دست رفتن مهارت‌هاي حرکتي است. اين اختلال هنگامي رخ مي‌دهد که نواحي خاصي از مغز توانايي خود در توليد دوپامين (يکي از ناقلان عصبي در مغز) را از دست مي دهند...

    اما اينکه اين بيماري چه ربطي به صفحه چهره و رسانه دارد را در اين بيابيد که در ادامه اسامي هنرمنداني مي‌آيد که متاسفانه به اين بيماري مبتلا بودند:

    ميشائيل چي فاکس

    (
    متولد 9 جون 1961) بازيگر سينما و تلويزيون

    از نقش‌هاي مشهوري که او بازي کرده است مي‌توان به مارتي مک‌فلاي در فيلم بازگشت به آينده و الکس پي ليتن در فيلم خانواده‌ تايز و مايک فلاهرتي در فيلم spin city اشاره کرد. فاکس در ادمنتن آلبرتاي کانادا به دنيا آمد. او به همراه بازيگر مقابل‌اش در سريال کانادايي لئوومن در سال 1979 در سن 18سالگي براي دنبال کردن بازيگري به صورت حرفه‌اي به شهر لس‌آنجلس نقل مکان کرد. در سال 1991 معلوم شد فاکس به بيماري پارکينسون مبتلا شده است و در سال 1998 ابتلا به بيماري‌اش براي طرفداران‌اش آشکار شد. در سال 2000 با بدتر شدن علايم بيماري‌‌اش خود را از حرفه‌ بازيگري بازنشسته کرد.

    جيمز دوهان مونتکمري

    3
    مارچ 1960 تا 20 جولاي 2005 بازيگر کانادايي و دوبلر

    مشهورترين بازي‌اش در نقش اسکاتي در تلويزيون و مجموعه فيلم استار ترک است. به دنبال موفقيت‌اش در استار ترک او درآمد و شهرت‌اش بين طرفداران‌اش را با حضور در جمع‌هاي عمومي تضيمن کرد. علاوه بر بازي در نقش اسکاتي او دوبله خيلي از صداهاي بازيگرهاي مهمان در سري فيلم‌ استارترک را انجام داده است از جمله: مارگون در «بازگشت به خدا»، ام فايو در «کامپيوتر نهايي» و اراسل در «براي دنيايي که پوچ است ومن آسمان را لمس کرده‌ام». دوهان از بيماري‌هاي پارکينسون و ديابت و التهاب بافت لنفي رنج مي‌برد و در سال 2004 هم معلوم شد که به بيماري آلزايمر مبتلا شده است.


    دبورا کر

    (30
    سپتامبر 1921 تا 10 اکتبر 2007) بازيگر

    او جايزه ساراسيدنز را براي بازي‌اش در نقش «چايي و هم‌دردي» دريافت کرده و جايزه گلدن گلاب را براي فيلم «شاه و من». همچنين او دريافت‌کننده جايزه‌هاي افتخاري از آکادمي بافتا و فستيوال فيلم کن بوده است. اولين بازي‌اش را در فيلم‌ انگليسي «قاچاق» در سال 1940 انجام داده است و در سري فيلم‌هاي ديگري نيز مثل: قلعه هاتر (1942) در مقابل روبرت نيوتن و جيمز ماسن ايفاي نقش کرده است. او از سال 1992 تا زمان مرگ‌اش به علت بيماري پارکينسون حامي جامعه هواي پاک و دوستدار طبيعت بود.


    جرج روي هيل

    (20
    دسامبر 1921تا 27 دسامبر 2002) نويسنده و بازيگر

    او سال‌هاي سال تنها کارگرداني بود که دو فيلم‌‌اش در فهرست 10 فيلم اول پرفروش دنيا بود. در سال 1964 فيلم‌هاي «پتير يلرز» و «جهان هنري اورينت هيل. او را در هاليوود بسيار مطرح کرد ولي فيلم «هاوايي» در سال 1966 براي او يک شکست بود. اگر چه او با ساخت فيلم‌هاي موفق ديگري دوباره شهرت‌اش را به دست آورد. جرج سرانجام به علت مسايلي که بيماري پارکينسون براي او ايجاد کرده بود دست از کار کشيد و سال 2002 در خانه درگذشت.

    والتر لرد

    (8
    اکتبر 1917 تا 19 مي 2004) نويسنده

    شهرت‌اش به علت فيلم مستندش «شبي براي يادآوري» درباره غرق شدن کشتي تايتانيک بوده است. لرد 12 جلد کتاب موفق نوشته بود ولي بيشترين شهرت‌اش براي فروش خارق‌العاده کتاب «شبي براي يادآوري» در سال 1955 درباره غرق شدن کشتي تايتانيک بود. لرد براي تهيه اين کتاب، داستان‌هاي 60 نفر از نجات يافته‌هاي اين کشتي را جمع‌آوري کرده است. او هم از بيماري پارکينسون رنج مي‌برد.

    آنانيگل

    (20
    اکتبر 1904 تا 3 جون 1986) بازيگر سينما و خواننده

    شهرت‌اش به علت زيبايي‌اش و ايفاي نقش در قهرمانان زن واقعي زندگي انگليسي بوده است. او عاشق تئاتر بود تا حدي که وقتي واقعا در فيلم‌هاي سينمايي موفق بود هنوز بر صحنه‌هاي تئاتر فعاليت مي‌کرد.بازي‌هاي او در انگليس مورد توجه هاليوود قرار گرفت و او براي بازي در اولين فيلم آمريکايي‌اش به آمريکا رفت. او در ميانسالي دچار بيماري‌ پارکينسون شد.

    اردشير محصص و پارکينسون

    اردشير محصص، کاريکاتوريست وطراح هم مبتلا به بيماري پارکينسون بود. اين هنرمند پرآوازه ايراني 18 شهريور 1317 از مادري ‌شاعر و پدري قاضي‌ در رشت به دنيا آمد. اردشير 3 ساله بود که به همراه‌ برادر بزرگ‌ترش‌ به تماشاي‌ سريال‌ مشهور «بلاي جان نازي‌ها» رفته بود ، زماني‌ که‌از سينما برگشت در منزل‌ از او درباره‌ داستان فيلم‌ سوالاتي کردند و چون او نمي‌توانست ماجراي‌ فيلم‌ را شرح دهد آنچه‌ را ديده بود روي‌ کاغذ طراحي کرد. اين‌ اولين طراحي محصص بود و آغاز راهي‌ که بعدها او را به مشهورترين طراحان ايران‌ و جهان مبدل ساخت‌. او بعد از تحمل يك دوره بيماري پاركينسون، 18 مهر 1387 در نيويورک درگذشت البته علت مرگ او سكته قلبي اعلام شد.

  4. 4 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #43

    پيش فرض

    اصول درمان پاركينسون

    مقدمه
    پاركينسونيسم..در مراحل اوليه به درمان داروئي نياز ندارد . اما ماهيت بيماري و نيز در دسترس بودن درمان طبي در صورت
    تشديد علايم بيماري و نيز در دسترس بودن درمان طبي در صورت تشديد علايم بايد براي بيمار توضيح داده شود و بيمار بايد تشويق به ادامه فعاليت شود. درمان در صورت لزوم جهت برقرار ساختن تعادل دوپامين.- استيل كولين در استرياتوم توسط مهار
    اثرات استيل كولين باداروهاي ضد كولينرژيك يا تقويت اثرات دوپامين صورت ميگيرد

    داروهاي آنتي كلينرژيك
    داروهاي آنتي كولينرزيك موسكاريني.. در درمان لرزه وريژيديته موثر تز از درمان هيپوكينزي هستند اما بطور كلي تاثيري كمتر از داروهاي تقويت كننده دوپامين دارند. انواع مختلف ازاين داروها در دسترس است و بيماران مختلف به داروهاي متفاوتي پاسخ ميدهند. از ميان شايع ترين داروهاي مصرفي تري هگزي فنيديل و بنز تروپين راميتوان نام برد.عوارض شايع عبارتند از خشكي دهان.. يبوست..احتباس ادرار.. و اختلال تطابق. اين عوارض ناشي از مهار گيرنده هاي موسكاريني.. در اعضاي هدف پاراسمپاتيكي هستند. كونفوزيون كه در افرا مسن شايع است.. ناشي از اثرات ضد موسكاريني در مغز است. در مان با مقادير اندك يك آنتي كولينرژيك شروع ميشود و ميزان دارو.. بتدريج تا بروز پاسخ يا ايجاد عوارض افزايش مي يابد. در صورتي كه درمان مفيد واقع نشود..دارو قطع شده.. از يك داروي آنتي كولينرژيك ديگر استفاده مي شود.

    آمانتادين
    از آمانتادين.. جهت درمان پاركينسونيسم.. خفيف به تنهائي يا به همراه يك داروي آنتي كولينرژيك ميتوان استفاده نمود چگونگي عمل دارو دقيقا مشخص نيست.. مزاياي آن عبارتند از بهبود تمامي تظاهرات پاركينسونيسم و ناشايع بودن عوارض( بي قراري..كونفوزيون..راش پوستي.. ادم.. اختلالات ريتم قلبي). همچنين اثرات دارو به سرعت ايجاد ميشود و دوز آن مشخصا 100 ميلي گرم دوبار در روز بصورت خوراكي است. متاسفانه بسياري از بيماران به اين دارو پاسخ نميدهند يا اثرات درماني آن كوتاه مدت است. آمانتادين در كاهش ديسكينزي هاي داروئي در بيماران مبتلا به بيماري پيشرفته نيز ممكن است مفيد واقع شود.

    لوادوپا
    لوادوپا كه در بدن انسان به دوپامين تبديل ميشود تمامي علائم پاركينسونيسم را بهبود ميبخشد و بر خلاف داروهاي آنتي كولينرژيك به خصوص در درمان هيپوكينزي موثر است. در مورد بهترين زمان شروع داروهاي دوپامينرژيك اختلاف نظر وجود دارد.
    نگراني در اينمورد كه لوادوپا به مرور اثرات خودرا بربرخي بيمارا ن از دست خواهد داد احتمالا بي اساس است اما نوسانات
    پاسخ كه در مواردي پس از چندين سال مصرف رخ ميدهد. بسيار ناتوان كننده بوده .. به سختي قابل كنترل ميباشد. چنين بنظر ميرسد كه بهتر است استفاده از لوادوپا تا حدممكن به تاخير انداخته شودو آنگاه جهت به حد اقل رساندن دوز مصرفي از يك آگونيست دوپامين به همراه آ ن استفاده نمود

    شايعترين عوارض لوادوپا عبارتند از تهوع استفراغ افت فشار خون ..حركات غير طبيعي( ديس كينزي).. بي قراري..كونفوزيون
    آريتمي هاي قلبي گهگاه ممكن است رخ دهد. ديس كينزي هاي تاخيري و عوارض رفتاري پديده هايي وابسته به دوز هستند اما كاهش دوزدارو اثرات درماني را از بين خواهد برد. درمان با كلوزاپين كه از مشتقات بنزوديازپين ها است و اثرات درماني داروهاي دوپاميني را كاهش ميدهد ممكن است سبب بهبود.. كونفوزيون و اختلالات سايكوتيك و در برخي بيماران ديس كينزي
    شود. در صورت مصرف كلوزاپين شمارش سلولهاي سفيد بايد منظما صورت گيرد. اولانزپين.. كيو تياپين وريسپريدون.. داروهاي جايگزيني هستند كه ممكن است تاثيري كمتر داشته باشند.. اما بر شمارش سلولهاي خوني تاثيري ندارند. ديگر عارضه ديررس درمان با لوودوپا... نوسان در پاسخ درماني است كه ممكن است به صورت تحليل رفتن( waering -off effect).. به معني تشديد علايم در فاصله كوتاهي قبل از مصرف دوز بعدي و يا پديده خاموش روشن(on-off pheromenon) باشد كه در آن نوساناتي گذرا اما ناگهاني در شدت علائم پاركينسونيسم در دفعات متعدد در طول روز و ظاهرا بدون ارتباطي مشخص با زمان
    مصرف دوز قبلي رخ مي دهد.
    تجويز هم زمان كربي دوپادر درمان اين اختلال كه گاه سبب ناتواني شديد ميشود بي تاثير است و اين اختلال را تنها ميتوان بطور
    نسبي با تغيير دادن فاصله دوزهاي دارو.. مصرف لوودوپا يك ساعت قبل از هر وعده غذا.. محدود ساختن پروتئين مصرفي..
    و يا استفاده از داروهاي آگونيست دوپامين درمان نمود.
    دوپا دي كربوكسيلاز كه لووادوپا را به متابوليت فعال آن يعني دوپامين تبديل ميسازد. توسط كربي دوپا مهار ميشود. كربي دوپا
    از سد خوني-مغزي عبور نميكند و به همين سبب در صورت مصرف كربي دوپا به همراه لوادوپا.. متابوليسم لووادوپا در خارج ازcns محدود گشته... دوز روزانه مورد نياز لوادوپا كاهش مي يابد و از بروز تهوع... استفراغ .. افت فشار خون و اختلالات
    ريتم قلب كاسته ميشود.كربي دوپا معمولا در تركيباتي با نسبت ثابت با لوادوپا با عنوان sinemet مصرف ميشود( 1:10 - 1:4)
    . درمان با دوز هاي اندك مانند 100/10 ميلي گرم سينمت و يا 100/25 ميلي گرم سينمت بصورت خوراكي سه بار در روزشروع شده.. بر اساس پاسخ درماني به تدريج افزايش مي يابد. اكثر بيماران در نهايت به مصرف 250/25 ميلي گرم سينمت سه يا چهار بار در روز نياز خواهند داشت. دوز كلي كربي دوپا بايد حد اقل به 75 ميلي گرم در روزرسانده شود.

    مصرف لوادوپا( به تنهائي يا به همراه كربي دوپا) در مبتلايان به گلوكوم زاويه بسته و يا بيماريهاي سايكوتيك ممنوع است و نبايد در افرادي كه مهار كننده هاي مونو آمين اكسيداز A مصرف ميكنند مورد استفاده قرار گيرد. همچنين مصرف آن در مبتلايان به زخم پپتيك فعال و يا ملانوم بدخيم بايد با احتياط صورت گيرد. استفاده از انواعي از سينمت كه بتدريج آزاد ميشوند.. ممكن است نوسانات پاسخ درماني و دفعات مصرف دارو در طول روز را كاهش دهد.


  6. 4 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #44

    پيش فرض

    آگونیست های دوپامین
    آگونیست های قدیمی دوپامین از مشتقات ارگوت هستند. بروموکرپتین گیرنده های D2 دوپامین را تحریک میکند. اثرات این دارو در بهبود علائم پارکینسونیسم احتمالا اندکی کمتر از لوادوپا است اما به میزان کمتری سبب دیس کینزی یا پدیده خاموش و روشن میشود. در نتیجه در زمانی که درمان دوپامینرژیک شروع میشود به دنبال تجویز سینمت به میزان 100/25 میلی گرم سه بار در روز .. بروموکریپتین. نیز اضافه و به تدریج بر میزان آن افزوده میشود. دوز ابتدائی بروموکریپتین 25/1 میلی گرم در روز به مدت یک هفته و 5/2 میلی گرم در روز در هفته دوم است و از آن پس دوز روزانه هر دو هفته 5/2 میلی گرم و بر اساس پاسخ درمانی و پیدایش عوارض افزوده میشود. دوز نگهدارنده معمولا بین 5/2 تا 10 میلی گرم سه بار در روز به صورت خوراکی است. عوارض مشابه عوارض لوودوپا است اما اثرات روانی مانند هذیان یا توهم به خصوص شایع است و به همین جهت مصرف بروموکرپتین در بیماران دارای سابقه بیماری سایکوتیک ممنوع است. موارد منع مصرف نسبی عبارتند از انفارکت میوکارد اخیر.. بیماری عروق محیطی شدید و زخم پپتیک فعال. فیبروز پری کارد پلور.. یا خلف صفاق از عوارض
    نادر مشتقات ارگوت است.

    پرگولاید نیز از مشتقات ارگوت و آگونیست گیرنده دوپامین است.. اما برخلاف بروموکرپتین هر دو گیرنده D1 و D2
    را فعال میسازد. موارد مصرف.. عوارض و منع مصرف آن شبیه به بروموکریپتین است و برتری هیچیک از این دو دارو بر یکدیگر ثابت نشده است. دوز ابتدائی 05/0 میلی گرم در روز به صورت خوراکی به مدت 2 روز و آنگاه افزایش به میزان
    0/1 - 0/15
    میلی گرم در روز هر 3 روز به مدت 12 روز و از آن پس 25/0 میلی گرم در روز هر 3 روز می باشد. دوز نگهدارنده متوسط 1 میلی گرم سه بار در روز بصورت خوراکی است

    آگونیست های جدید دوپامین مانند پرامیپیکسول و رو پینیرول از مشتقات ارگوت نیستند. به نظر میرسد که این داروها از آگونیست های قدیمی موثر تر بوده میتوان از آنها در مراحل اولیه یا در موارد شدید پارکینسونیسم استفاده نمود. پرامیپیکسول به میزان
    0/125
    میلی گرم سه بار در روز شروع میشود و دوز روزانه پس از یک هفته و مجددا پس از یک هفته دیگر دو برابر میشود
    و آنگاه به میزان75/0 میلی گرم هر هفته افزایش می یابد تا اثر درمانی ظاهر گردد یا از تحمل بیمار خارج گردد. دوز نگهدارنده
    معمول بین 5/0- 5/1 میلی گرم سه بار در روز است. رو پینیرول با دوز 25/0 میلی گرم سه بار در روز آغاز میشود. و آنگاه
    هر هفته75/0 میلی گرم تا هفته 4 ام افزایش می یابد... و از آن پس 5/1 میلی گرم در هفته بر آن افزوده میشود. اکثر بیماران نیاز به مصرف 8-2 میلی گرم سه بار در روز دارند. عوارض این داروها عبارتند از خستگی.. خواب آلودگی.. تهوع.. ادم محیطی.. دیس کینزی... کونفوزیون.. توهم و افت فشار خون وضعیتی. تمایلی مهار نشدنی به خواب در مواقع نامناسب نیز گزارش شده است که ممکن است سبب آسیب دیدن بیمار شود.

    مهار کننده های کاتکول-0- متیل ترانسفراز
    از این مهار کننده ها میتوان جهت کاهش دوز سینمت و کاهش نوسان پاسخ درمانی به سینمت استفاد ه نمود. استفاده از این داروها
    سبب تثبیت سطح پلاسمائی لوادوپا شده.. انتقال آن را به خون و عبور از سد خونی مغزی را تسهیل میکند. عوارض عبارتند از
    اسهال.. کونفوزیون.. دیس کینزی.. و اختلال عمل کبدی. دو دارو از این گروه مورد استفاده وسیع قرار گرفته اند. تولکوپان به میزان 100- 200 میلی گرم سه بار در روز مصرف میشود. بیمارانی که از این دارو استفاده میکرده اند در مواردی نادر دچار
    نکروز حاد کبدی شده اند و به همین سبب انتا کاپون( 200 میلی گرم) به همراه سینمت تا حد اکثر 5 بار در روز عموما بر آن ترجیح داده میشود.

    سلجلین
    سلجلین ( که الدپریل یا دپرنیل نیز نامیده میشود).. مهار کننده مونو امین اکسیداز از نوع B است و به همین جهت تخریب دوپامین
    را مهار می سازد. مهار تخریب دو پامین اثرات ضد پارکینسونی لوادوپا را تشدید می سازد و ممکن است نوسانات ملایم خاموش روشن را کاهش دهد. سلجلین در برخی مطالعات بالینی پیشرفت بیماری پارکینسون را کند ساخته است اما شواهد در این مورد
    کافی نیست. در صورتی که این دارو بدین منظور به کار رود بهتر است فقط در موارد خفیف پارکینسون استفاده شود. دوز 5 میلی گرمی دو بار در روز به صورت خوراکی است که معمولا جهت پیشگیری از بی خوابی در ابتدای روز مصرف میشود.

  8. 5 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #45

    پيش فرض

    بیماری پارکینسون - مقاربت جنسی
    مترجم افتخاری
    دکتر سجاد معدنی


    تمایلات جنسی (sexuality) به معنای تمامی تجارب جنسی زندگی نمی باشد بلکه دربرگیرنده ی نیاز های اساسی انسان برای ابراز محبت ، عشق ، احساس ، لمس و صمیمیت می باشد.

    مراحل مختلف لمس عبارتند از : آرامش یافتن و در عین حال آرامش بخشیدن ، احساس بهبودی کردن و تحریک جنسی.

    فعالیت های جنسی علاوه بر بالا بردن اعتماد به نفس در انسان باعث ایجاد حس خودباوری می شود و احساس زنده بودن ، عاشق شدن و شایستگی را در او تایید می کند.

    زوج های با مشکلات جنسی ، از لمس یکدیگر چه به صورت جنسی و چه غیر جنسی خودداری می کنند.

    تمایلات جنسی نقش بسزایی در سلامت و کیفیت زندگی زناشویی دارد و می تواند از یک سو عاملی برای نشاط و رضایت باشد و از سوی دیگر عاملی برای ناامیدی و رنج کشیدن.

    مبتلایان به پارکینسون و همسران آنها با تغییرات عمده ای در زندگی شخصی و روابط زناشویی شان مواجه اند ، که عوامل مختلفی در ایجاد این تغییر موثر است : ماهیت بیماری ، رژیم درمانی ، و تبعاتی که یک بیماری مزمن می تواند به همراه داشته باشد ( همچون خستگی ، اضطراب و یا افسردگی ).

    تغییرات جنسی وابسته به سن و ذهنیت افراد از تاثیر بیماری پارکینسون بر روابط جنسی شان از جمله عواملی است که به شیوع بالای اختلالات جنسی در بین این دسته از بیماران کمک می کند.

    مشکلات حرکتی همچون سفتی بدن (rigidity)، لرزش (tremor)، کندی حرکات بدن ((bradykinesia؛ تغییران خلق و خو (افسردگی)؛درمان با داروهای ضد پارکینسونیسم و ضد افسردگی ؛ و تغییرات اجتماعی (بیکاری) ، می توانند زمینه ساز مشکلات جنسی شوند.

    افسردگی به کاهش تمایلات جنسی ، اختلالات نعوظ ، کاهش ترشحات واژن و مشکل در ارضاء کامل و رسیدن به حد ارگاسم کمک می کند.

    داروهای مصرفی نیز باعث تغییراتی در خلق و خو و میل جنسی ، اختلالات نعوظ و همچنین عدم ارگاسم ، می شود.

    بسیاری از مبتلایان به پارکینسون احساس می کنند که ناتوانی های فیزیکی آنها بر عادات معمول جنسی شان تاثیر می گذارد. از سوی دیگر چهره ماسکه شده ی این بیماران می تواند در ذهن همسرانشان تعبیر به عدم میل جنسی شود.

    کند شدن حرکات و سفتی بدن بیش از پیش به منفعل شدن این بیماران از لحاظ جنسی می انجامد ، چراکه فعالیت بیشتری را بر زوج سالم خود تحمیل می کنند.

    لرزش های غیر ارادی بدن و اختلالات خواب باعث می شود که بسیاری از زوج ها ، اقدام به جدا کردن تخت خواب و یا حتی اتاق خواب یکدیگر کنند.از این رو است که مبتلایان به پارکینسون از انجام امور جنسی و نزدیکی به همسرانشان خودداری می کنند ،چراکه از طرد شدن توسط آنان ویا ناموفق بودن در انجام آمیزش نگرانند.

    در این موارد انجام مشاوره های جنسی به بیماران توصیه می شود، تا از این طریق بتوانند روابط صمیمی و شخصی شان را ارتقا داده و کیفیت زندگی شان بهتر شود.هردو زوج باید از لحاظ جنسی مورد بررسی قرار گیرند زیرا دارای اثر متقابل بر یکدیگر هستند.

    مردی که اختلال نعوظ دارد ، به احتمال زیاد همسرش تجربه یک آمیزش نامطلوب را خواهد داشت و با مواردی همچون درد هنگام آمیزش و یا نرسیدن به حد ارگاسم مواجه خواهد شد.اما زمانی که مرد درمان شود به طور معنی داری عملکرد جنسی همسرش بهبود خواهد یافت.

    در درمان مشکلات جنسی مبتلایان به PD ،از یک تیم تخصصی بهره گرفته می شود که متشکل از متخصصان مختلف در زمینه های اورولوژی ، بیماری های زنان ، روانپزشک ، نورولوژیست و ... می باشد.

    این مشاوره ها با استفاده از رویکرد Intercourse-outercourse و بر اساس آموزش های مخصوص به هریک از زوجین و نیز بر اساس روابط آزاد جنسی انجام می گیرد.

    این آموزش ها به زوجین امکان می دهد که با کمک یک متخصص درمان اختلالات جنسی و یا یک پزشک ( که وظیفه اشان درمان اختلالات جنسی ، زیر نظر تیم مشاوره ای ، جهت افزایش امکان آمیزش موفق می باشد) همانند قبل با یکدیگر آمیزش کنند.

    زوج ها می توانند روش outercourse را انتخاب کنند که به معنی لذت بردن از فعالیت های جنسی خوشایند بدون وارد شدن آلت های تناسلی می باشد.(none-penetrative ---)

    این روش به بیماران با محدودیت و ناتوانی جسمانی امکان می دهد تا در امور شخصی و جنسی خود فعال باقی بمانند.فعالیت هایی همچون در آغوش گرفتن ، بوسیدن، نوازش کردن ، که باعث افزایش صمیمیت بین یکدیگر، و همچنین افزایش اعتماد به نفس می شود و به زوجین کمک می کند تا از زندگی با کیفیتی بهره مند شوند.همچنین این روش به هریک از زوجین کمک می کند تا میزان دلخواه لذت و شهوت خود را انتخاب کنند.

    به هریک از زوجین بر اساس سلایق شان ، این امکان داده می شود که در خانه به تمرین بپردازند.همچنین برای آنهایی که تمایل دارند به روش outercourse ادامه دهند، از تحریکات جنسی مثل استفاده از دست یا دهان برای رسیدن به ارگاسم استفاده می شود.

    روابط آزاد جنسی به زوج ها این توانایی را می دهد تا یکدیگر را در احساس و افکار خود سهیم کنند ، که اکثرشان تا به حال ،تجربه چندانی از آن نداشته اند.

    ما معتقدیم که بیماران پارکینسونی ، علی رغم ناتوانی های جسمی شان ، انسان هایی با تمایلات جنسی هستند که از توانایی عشق ورزیدن ، ارتباط برقرار کردن ، صمیمیت و داشتن رابطه جنسی برخوردار می باشند.

  10. 4 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #46

    پيش فرض

    بیماری پاركینسون
    پیشگویی و تخمین زدن پیشرفت این بیماری در یك بیمار مشخص غیر ممكن است. سرعت پیشرفت و محدودیت های جسمی و روحی در بیماران مختلف متفاوت است.
    بیماری پاركینسون برای اولین بار توسط دانشمند انگلیسی به نام دكتر جیمز پاركینسون در سال ۱۸۱۷ میلادی توصیف شد و از این رو نام این بیماری به او تعلق یافت.
    این بیماری بر اساس چهار علامت مخصوص آن مشخص می شود:
    ارتعاش دست و پا در حالت استراحت (لرزش بیمار همزمان با ارتعاش دست و پا در حالت استراحت)
    آرام شدن حركت
    سختی حركت ( خشك شدن) دست و پا یا بدن
    تعادل بد (تعادل ضعیف)
    در حالی كه دو یا بیشتر از این علایم در بیمار دیده شود، مخصوصا وقتی كه در یك سمت بیشتر از سمت دیگر پدیدار شود، تشخیص پاركینسون داده می‌شود مگر اینكه علایم دیگری همزمان وجود داشته باشد كه بیماری دیگری را نمایان كند.
    بیمار ممكن است در اوایل، بیماری را با لرزش دست و پا یا با ضعیف شدن حركت احساس كند و دریابد كه انجام هر كاری بیشتر از حد معمول طول می كشد و یا اینكه سختی و خشك شدن حركت دست و ضعف تعادل را تجربه می‌كند.

    اولین نشانی‌های پاركینسون مجموعه‌ای متفاوت از ارتعاش، سفت شدن عضلات و تعادل ضعیف هستند.
    معمولا علایم پاركینسون ابتدا در یك سمت بدن پدیدار می شوند و با گذشت زمان به سمت دیگر هم راه پیدا می كنند.
    تغییراتی در حالت صورت و چهره روی می دهد، از جمله ثابت شدن حالت صورت (ظاهرا احساسات كمی بر چهره نمایان می‌شود) و یا حالت خیرگی چشم ( به دلیل كاهش پلك زدن). علاوه بر اینها، خشك شدن شانه یا لنگیدن پا در سمت تحت تاثیر قرارگرفته عوارض دیگر (عادی) این بیماری است. افراد مسن ممكن است نمایان شدن یك به یك این نشانه های پاركینسون را به تغییرات افزایش سن ربط بدهند، ارتعاش را به عنوان “لرزش” بدانند، برادیكنسیا را به “آرام شدن عادی” و سفت شدن عضلات را به “آرتروز” ربط بدهند.
    حالت قوز این بیماری را هم خیلی از این افراد به سن یا پوكی استخوان ربط می دهند. هم بیماران مسن و هم بیماران جوان ممكن است بعد از بیش از یك سال كه با این عوارض روبرو بوده اند برای تشخیص به پزشك مراجعه كنند.
    از هر
    ۱۰۰ نفر بالای سن ۶۰ سال یك نفر به پاركینسون مبتلا می‌شود و معمولا این بیماری در حدود سن ۶۰ سالگی آغار می‌شود. افراد جوانتر هم می‌توانند مبتلا به پاركینسون شوند. تخمین زده می‌شود كه افراد جوان مبتلا به پاركینسون (مبتلا شده در سن چهل یا كمتر) ۵ تا ۱۰ درصد كل این بیماران را تشكیل می دهند.
    ‌● پیشرفت بیماری پاركینسون
    بعد از بیماری آلزایمر بیماری پاركینسون معمولترین بیماری مخرب اعصاب به حساب می آید. پاركینسون یك بیماری مزمن و همیشه در حال پیشرفت است. این بیماری نتیجه از بین رفتن یا ضعیف شدن و لطمه خوردن سلولهای عصبی در مغز میانی است. این سلولهای عصبی ماده‌ای به نام دوپامین، ترشح می كنند.
    دوپامین پیام‌های عصبی را از سوبستانتیا نیگرا (مغز میانی) به بخش دیگری از مغر به نام كارپوس استراتوم می برد. این پیام ها به حركت بدن تعادل می بخشند. وقتی سلول‌های ترشح كننده دوپامین در سوبستانتیا نیگرا می میرند، مراكز دیگر كنترل كننده حركات بدن نامنظم كار می كنند.
    این اختلال ها در مراكز كنترل بدن در مغز باعث به وجود آمدن علایم پاركینسون می شوند. اگر
    ۸۰ درصد سلول‌های ترشح كننده دوپامین از بین بروند، علامتهای پاركینسون پدیدار می شوند.
    علایم پاركینسون در مراحل اولیه بیماری ملایم و بیشتر اوقات در یك سمت بدن دیده می شوند و گاه حتی احتیاج به درمان پزشكی ندارند. ارتعاش در حالت استراحت یك علامت ویژه بیماری پاركینسون است، كه یكی از معمولترین علایم‌های پاركینسون به حساب می آید. ولی بعضی از مبتلایان پاركینسون هیچ وقت با این مشكل برخورد نمی كنند. بیماران ممكن است دست لرزان خود را در جیب یا پشت پنهان كنند یا چیزی را برای كنترل ارتعاش در دست نگه دارند. لرزش می تواند بیشتر از هر محدودیت جسمی دیگر اثر منفی روحی داشته باشد.
    با مرور زمان علایم اولیه بدتر و وخیم تر می شوند. یك رعشه ملایم تبدیل به یك ارتعاش مزاحم و ملموس می شود. ممكن است تكه كردن غذا و استفاده از دست مرتعش به مرور زمان سخت‌تر شود. برادیكینسیا (آرام شدن حركت) به مشكلی كاملا محسوس بدل می شود كه محدود كننده‌ترین علامت و اثر پاركینسون است.
    آرام شدن حركت می تواند مانع انجام عادات روزانه شود: لباس پوشیدن، ریش زدن و یا حمام كردن ممكن است وقت بسیار زیادی از روز را بگیرند. تحرك ضعیف می‌شود و مشكلاتی بوجود می‌آورد مانند نشستن و برخاستن از صندلی یا اتومبیل و یا غلتیدن در رختخواب. راه رفتن آهسته‌تر می‌شود و بیمار حالت قوز پیدا می‌كند ( سر و شانه به طرف جلو تمایل پیدا می‌كند). صدای بیمار یك نواخت می‌شود.
    كمبود تعادل می‌تواند باعث افتادن بیمار شود. دست خط ریزتر و ناخوانا می شود. حركات غیر ارادی مانند حركت دست در حال پیاده‌روی كم می شود.
    علایم پاركینسون معمولا دست یا پای یك طرف بدن اختصاص دارد ولی با مرور زمان به دست یا پای سالم همان طرف هم سرایت می‌كند. این علایم پیشرفت می‌كند تا سمت دیگر بدن را هم تحت تأثیر قرار دهد.
    معمولا این پیشرفت تدریجی است اما سرعت این پیشرفت از بیمار تا بیمار تفاوت دارد.
    مهم است كه بیماران پاركینسون در حال پیشرفت علایم با پزشك خود صحبت و مشورت كنند تا پزشك بتواند درمان را برای بیمارش فراهم كند زیرا بدن هر بیمار به طور مختلف و متفاوت به داروهای گوناگون واكنش نشان می دهد. هدف از درمان برای بیماران از بین بردن علایم نیست بلكه تحت كنترل درآوردن عوارض است. این امر می تواند به بیمار كمك كند تا مستقل عمل كند و یك كنترل مناسب برای این بیماری مزمن بوجود آورد. این بیماری از بین نخواهد رفت ولی كنترل عوارض آن می تواند تا حد زیادی جلوی ناتوان كردن و از كار افتادگی را بگیرد.
    بیماران پاركینسون اغلب از این موضوع كه بیماری آنها همواره در حال پیشرفت است، آگاه هستند و این موضوع می تواند باعث نگرانی شدید آنها شود. مبتلایان پاركینسون ممكن است بخواهند خود و مشكلات خود را بیش از حد نیاز تحت كنترل درآورند و خود را با دیگر افراد مبتلا مقایسه كنند. نگرانی در مورد پیشرفت بیماری و امكان ادامه كار هم غیرعادی نیست.
    پیشگویی و تخمین زدن پیشرفت این بیماری در یك بیمار مشخص غیر ممكن است. سرعت پیشرفت و محدودیت های جسمی و روحی در بیماران مختلف متفاوت است. نوعی راهنمایی برای تشخیص پیشرفت این بیماری در بیماران مختلف بر اساس پیشروی بیماری از زمان تشخیص وجود دارد ولی این تنها در حد یك پیشنهاد است.
    وقتی محدودیتهای جسمی پاركینسون به حدی برسد كه كارهای روزمره سخت شوند، درمان علایم پاركینسون آغاز می شود.


    پایگاه اطلاع‌رسانی دانشگاه علوم‌پزشکی یاسوج

  12. 4 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #47

    پيش فرض

    بیماری پاركینسون 2

    بيماري‌ پاركينسون‌ يك‌ بيماري‌ دستگاه‌ عصبي‌ مركزي‌ در بزرگسالان‌ مسن‌تر كه‌ مشخصه‌ آن‌ سفتي‌ عضلاني‌ پيشرونده‌ تدريجي‌، لرزش‌ و از دست‌ رفتن‌ مهارت‌هاي‌ حركتي‌ است‌. اين‌ اختلال‌ هنگام‌ رخ‌ مي‌دهد كه‌ نواحي‌ خاصي‌ از مغز توانايي‌ خود در توليد دوپامين‌ (يكي‌ از ناقلين‌ عصبي‌ در مغز) را از دست‌ مي‌دهند.
    علايم‌ شايع‌
    لرزش‌، به‌ خصوص‌ در حالت‌ عدم‌ حركت‌ اندام‌
    سفتي‌ عضلاني‌ و كندي‌ حركت‌ در كل‌ بدن‌
    راه‌ رفتن‌ نامتناسب‌ به‌ حالتي‌ كه‌ پاها به‌ زمين‌ كشيده‌ مي‌شوند و فاصله‌ پاها از هم‌ بيشتر از حالت‌ طبيعي‌ است‌.
    قامت‌ خميده‌
    از بين‌ رفتن‌ حالت‌ چهره‌
    تغييرات‌ صدا؛ صدا ضعيف‌ و بم‌ مي‌شود.
    اختلال‌ بلع‌، آبريزش‌ دهان‌
    توانايي‌ ذهني‌ تا مراحل‌ پيشرفته‌ بدون‌ تغيير مي‌ماند و در مراحل‌ پيشرفته‌ به‌ آهستگي‌ كاهش‌ مي‌يابد.



    افسردگي‌، عصبي‌ بودن‌
    علل‌
    علت‌ اين‌ اختلال‌ در اغلب‌ موارد ناشناخته‌ است‌. بعضي‌ موارد آن‌ ناشي‌ از داروهايي‌ نظير فنوتيازين‌ها؛ آسيب‌ مغزي‌؛ تومورها؛ آنسفاليت‌ پس‌ از آنفلوانزا؛ عفونت‌ با ويروس‌هاي‌ داراي‌ رشد آهسته‌؛ يا مسموميت‌ با مونواكسيدكربن‌ (احتمالاً) مي‌باشد.
    عوامل تشديد كننده بيماري
    ناشناخته‌
    پيشگيري‌
    پيشگيري‌ خاصي‌ ندارد.
    عواقب‌ مورد انتظار
    اين‌ بيماري‌ در حال‌ حاضر غيرقابل‌ علاج‌ محسوب‌ مي‌گردد. ولي‌، علايم‌ آن‌ با درمان‌ قابل‌ تسكين‌ يا كنترل‌ است‌. اين‌ بيماري‌ طول‌ عمر را چندان‌ كاهش‌ نمي‌دهد.
    تحقيقات‌ علمي‌ علل‌ و درمان‌ اين‌ بيماري‌ ادامه‌ دارد و اين‌ اميد وجود دارد كه‌ درمان‌هاي‌ مؤثر و نهايتاً علاج‌بخش‌ براي‌ آن‌ ارايه‌ گردند.


    تحقيقاتي‌ كه‌ به‌ بررسي‌ پيوند بافت‌ جنيني‌ براي‌ درمان‌ اين‌ اختلال‌ پرداخته‌اند نويدبخش‌ درمان‌ مؤثري‌ در آينده‌ بوده‌اند. با اين‌ درمان‌ به‌ نظر مي‌رسد سلول‌هاي‌ جديد توليدكننده‌ دوپامين‌ در مغز با پيوند بافتي‌ جنيني‌ تشكيل‌ گردند.
    عوارض‌ احتمالي‌
    زوال‌ عقل‌
    پنوموني‌ (ذات‌الريه)
    يبوست‌ شديد
    احتباس‌ ادرار ناشي‌ از داروهاي‌ تجويز شده‌ براي‌ درمان‌ اين‌ اختلال‌
    افتادن‌ و بروز شكستگي‌ استخواني‌
    ناتواني‌
    درمان‌

    اصول‌ كلي‌
    - هيچ‌ آزمون‌ تشخيصي‌ براي‌ اثبات‌ بيماري‌ پاركينسون‌ وجود ندارد. تشخيص‌ بيماري‌ معمولاً مبتني‌ بر معاينه‌ فيزيكي‌ است‌. بررسي‌هاي‌ طبي‌ براي‌ رد ساير اختلالات‌ ممكن‌ است‌ توصيه‌ گردد.



    - اصول‌ كلي‌ مراقبت‌ اين‌ بيماران‌ عبارتند از درمان‌ فيزيكي‌، اميدواركردن‌ و اطمينان‌ دادن‌ به‌ بيماران‌، و درمان‌ بيماري‌هاي‌ همراه‌ (نظير افسردگي‌)
    - روان‌ درماني‌ يا مشاوره‌ جهت‌ كمك‌ به‌ كاهش‌ افسردگي‌
    - كار درماني‌ و گفتار درماني‌ ممكن‌ است‌ توصيه‌ گردد.
    - استفاده‌ مكرر از حمام‌ گرم‌ و ماساژ دادن‌ جهت‌ پيشگيري‌ از ايجاد سفتي‌ عضلاني‌ استفاده‌ از ريش‌ تراش‌ برقي‌ جهت‌ اصلاح‌
    - استفاده‌ از كفش‌هاي‌ بدون‌ بند، نظير كفش‌هاي‌ راحتي‌، كفش‌هاي‌ زيپ‌دار يا كفش‌هاي‌ چسبي‌
    - محيط‌ منزل‌ را طوري‌ طراحي‌ كنيد كه‌ از افتادن‌ و آسيب‌ديدگي‌ جلوگيري‌ شود.
    - محدوديت‌هاي‌ تدريجي‌ بيماري‌ ممكن‌ است‌ باعث‌ عاجز شدن‌ بيمار گردد. براي‌ يافتن‌ راه‌هايي‌ جهت‌ حفظ‌ عملكرد و كارآيي‌ خود از مشاوره‌ تخصصي‌ و اعضاي‌ خانواده‌ كمك‌ بگيرد.
    داروها
    داروهاي‌ آنتي‌كولينرژيك‌؛ آنتي‌هيستامين‌ها؛ داروهاي‌ ضدلرزش‌، نظير آمانتادين‌؛ يا داروهاي‌ ضدپاركينسون‌ از قبيل‌ بروموكريپتين‌، لوودوپا و كاربي‌دوپا. سلژيلين‌ براي‌ به‌ حداكثر رسيدن‌ اثربخشي‌ لوودوپا و كاربي‌ دوپا تجويز مي‌شود.

    همه‌ اين‌ داروها لرزش‌ و سفتي‌ عضلاني‌ را كاهش‌ مي‌دهند ولي‌ اغلب‌ عوارض‌ جانبي‌ قابل‌ توجهي‌ نيز دارند.
    فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري
    در حد امكان‌ به‌ فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري هاي‌ خود ادامه‌ دهيد و به‌ دفعات‌ استراحت‌ كنيد. اختلاف‌ زيادي‌ بين‌ توانايي‌ جسمي‌ بيماران‌ دچار اين‌ بيماري‌ وجود دارد. محدوديت‌ فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري تنها در بيماران‌ دچار سفتي‌ عضلاني‌ وجود دارد.
    درمان‌ فيزيكي‌ كمك‌كننده‌ است‌.



    رژيم‌ غذايي‌
    رژيم‌ خاصي‌ نياز نيست‌، در موارد وجود اختلال‌ بلع‌ ممكن‌ است‌ مصرف‌ غذاهاي‌ نرم‌ لازم‌ باشد. براي‌ پيشگيري‌ از يبوست‌ به‌ رژيم‌ غذايي‌ خود فيبر غذايي‌ يا مواد حجم‌افزا(نظير ميوه‌ و سبزيجات)‌ اضافه‌ كنيد.
    درچه شرايطي بايد به پزشك مراجعه نمود؟
    اگر شما يا يكي‌ از اعضاي‌ خانواده‌تان داراي‌ علايم‌ بيماري‌ پاركينسون‌ بوده‌ يا علايم‌ شما در طي‌ درمان‌ تشديد شده‌ است‌.
    اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه به‌ خصوص‌ اختلال‌ در ادرار كردن‌، گيجي‌ يا تاري‌ ديد. داروهاي‌ تجويزي‌ ممكن‌ است‌ با عوارض‌ جانبي‌ همراه‌ باشند.



  14. 4 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #48

    پيش فرض

    قرارگرفتن در معرض حشره‌کش‌ها باعث تشديد بيماري پارکينسون مي‌شود

    طبق مطالعات انجام شده، قرار گرفتن در معرض حشره کش‌ها، حتي در مقادير کم مي تواند منجر به تشديد بيماري پارکينسون شود.

    به گزارش خبرنگار بهداشت ودرمان خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه مرکزي، با بررسي بر روي حداقل هزار نفر از افراد مبتلا به پارکينسون در پنج کشور مختلف، دانشمندان به اين نتيجه رسيدند که قرار گرفتن زياد در برابر حشره کش‌ها، خطر ابتلا به بيماري پارکينسون را که همراه با تضعيف شدن مغز مي باشد را تا 39 درصد افزايش مي دهد.



    افرادي که در باغ‌ها کمتر با حشره کش‌ها سر و کار دارند، اين افزايش تا 9 درصد مي باشد.

    پارکينسون يک بيماري غيرقابل علاج است که در آن سيستم عصب مرکزي غيرقابل کنترل شده و حرکت عضلات و گويش با مشکل مواجه مي شود. همچنين يک سوم موارد اين بيماري به اختلال مشاعر و جنون ختم مي شود.


    در دنيا از هر 500 نفر يک نفر به اين بيماري مبتلا مي باشند.

    طي مطالعه‌اي از 959 نفردر خصوص ميزان رويارويي آنها با حشره کش‌ها و ديگر مواد شيميايي به مانند ديگر عوامل بيماري زا همچون سابقه بيماري در خانواده و صدمات وارده بر سر، سوالاتي به عمل آمد.



    کارگران مزارع در پنج منطقه، اسکاتلند، ايتاليا، مالت، سوئد و روماني آزمايش شدند و در آنها ارتباط بين حشره کش‌ها و بيماري پارکينسون به اثبات رسيد.

    دکتر ديک سرپرست اين تحقيق تاکيد مي کند که افزايش اين عامل خطرزا به اين معني نيست که هيچ کس نمي تواند از حشره کش‌ها استفاده كند.

    عوامل ژنتيکي در شروع اين بيماري نقش مهمي دارند و وجود حشره‌کش‌ها قطعه ديگري از اين پازل مي باشد

  16. 4 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #49

    پيش فرض

    داروي جديد احتمالا پيشرفت بيماري پاركينسون را متوقف مي‌كند

    دانشمندان آمريكايي مي‌گويند، دارويي كشف كرده‌اند كه پيشرفت بيماري پاركينسون را كند مي‌كند و ممكن است بتواند حتي آن را متوقف سازد.
    به گزارش خبرگزاري يونايتدپرس از ايوانستون، محققان "دانشگاه نورث وسترن" كه رياست آنها را پرفسور "دي. جيمز سورميير" بر عهده داشت، دريافتند كه داروي "ايسراديپاين" ( (isradipineسلول‌هاي پير دوپامين را كه مرگ آنها در مغز موجب بروز علائم پاركينسون مي‌شود، جوان مي‌كند.
    از ايسراديپاين براي درمان فشار خون بالا و سكته مغزي در سطح وسيعي استفاده مي‌شود و دوپامين يك پيام‌رسان شيميايي حياتي در مغز است كه بر توانايي شخص براي هدايت حركاتش تاثير مي‌گذارد.
    سورميير گفت، آنها اميدوارند كه اين دارو از نرون‌هاي دوپامين محافظت كند بنابراين اگر مصرف اين دارو زود شروع شود شخص حتي اگر در معرض ابتلا به پاركينسون قرار داشته باشد، به اين بيماري مبتلا نمي‌شود.
    وي افزود، مصرف اين دارو شبيه مصرف روزانه يك عدد قرص آسپرين بچه‌ها براي محافظت از قلب خواهد بود.
    ايسراديپاين همچنين ممكن است در افراد مبتلا به پاركينسون نيز تاثير چشمگيري داشته باشد.
    گروه سورميير در آزمايش ايسراديپاين روي الگوهاي حيواني مبتلا به پاركينسون دريافتند كه اين دارو با بازگرداندن نرون‌هاي دوپامين به يك وضعيت جوانتر با آسيب پذيري كمتر، از آنها در برابر سمومي كه معمولا اين نرون‌ها را مي‌كشند، محافظت مي‌كند.
    اين مطالعه در نشريه اينترنتي مجله "نيچر" منتشر شده است.

  18. 4 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #50

    پيش فرض

    نخستین تلاش برای درمان پارکینسون با سلول پایه

    استفاده از سلول های پایه یکی از نویدبخش ترین راه های درمان پارکینسون تلقی می شود
    پژوهشگران آمریکایی برای نخستین بار سلول های پایه انسانی را برای درمان علائم بیماری پارکینسون به میمون ها تزریق کرده اند؛ این گامی مهم در تلاش برای یافتن درمانی برای این بیماری تلقی می شود.
    سلول های پایه، که در گذشته به جوندگان تزریق شده بود، در ابتدا از بدتر شدن وضعیت سلول های آسیب دیده مغز میمون ها جلوگیری کرد.
    با این حال براساس نتایج این مطالعه که در نشریه "اقدامات آکادمی ملی علوم" چاپ شده است، حال میمون های بیمار بعد از چهار ماه مجددا رو به وخامت نهاد.
    سلول های پایه نویدبخش پیدایش معالجاتی برای بسیاری از بیماری ها هستند، اما پیشرفتی عمده در این زمینه فرار از آب درآمده است.
    دکتر ریچارد سیدمن، یکی از نویسندگان این مقاله، گفت: "حالا سال ها مانده به چنین پیشرفتی دست پیدا کنیم، اما این مطالعه آغاز خوبی است و ما ممکن است کاربردهای آن برای شماری از بیماری ها غیر از پارکینسون را بررسی کنیم.
    "پستانداران عالی مقابل انسان
    در این مطالعه تیم محققان با شگفتی دریافت که سلول های پایه برخلاف انتظار به جای آنکه جایگزین سلول های خسارت دیده شوند در عمل به محافظت از آنها می پردازند و مانع وخیم تر شدن وضعیت آنها می شوند.
    اما هرچند میمون ها در وهله اول آزمایش وضع خوبی داشتند، بعد از چهار ماه بار دیگر علائم بیماری در آنها ظاهر شد.
    پژوهشگران گمان می کنند علت آن می تواند این باشد که بدن میمون ها شروع به طرد بافت خارجی که به آنها تزریق شده می کند و می گویند شاید لازم باشد مطالعات دیگری برای سرکوب سیستم دفاعی بدن آنها انجام شود.
    اما دکتر کیه-ران برین، مدیر "تحقیق و توسعه" انجمن پارکینسون، خواستار احتیاط شد.
    وی گفت: "این نتایج متعلق به مرحله خیلی ابتدایی آزمایشی 'ما قبل کلینیکی' است که به روی نوع حیوانی پارکینسون انجام شده."
    دکتر استفان مینگر، مدیر "آزمایشگاه بیولوژی سلول پایه کینگ" گفت او از هر پژوهشی که جستجو برای یافتن یک معالجه را جلو ببرد استقبال می کند اما او نیز علیه خوشبینی بیش از اندازه هشدار داد.
    سلول های مادر
    تخمین زده می شود که بیش از 4 میلیون نفر در جهان از بیماری پارکینسون رنج می برند که آن را در میان بیماری های رایج زایل کننده مغزی، پس از آلزایمر، در جایگاه دوم قرار می دهد.
    پارکینسون یک بیماری سیستم عصبی است که مردان و زنان بالای 40 سال را مبتلا می کند. این بیماری با لرزش دست و پا، خشکی و انعطاف ناپذیری عضلات و کند شدن حرکات بدن همراه است.
    این بیماری پیش رونده به تدریج باعث نابودی بخشی از سلول های مغزی که ماده ای به نام دوپامین تولید می کنند می شود.
    استفاده از سلول های پایه یکی از نویدبخش ترین راه های درمان این بیماری تلقی می شود.
    سلول های پایه یا "مادر" به فاصله کوتاهی پس از تشکیل نطفه شکل می گیرند و ظرفیت بدل شدن به کلیه بافت های بدن را دارند.

  20. 4 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •