تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 8 اولاول 1234567 ... آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 76

نام تاپيک: سریال دايی جان ناپلئون

  1. #21
    آخر فروم باز enimonte's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    پست ها
    1,204

    پيش فرض

    دوستان کتاب اش رو به صورت فیزیکی که بعید میدونم بشه پیدا کرد ، کسی pdf اش رو سراغ نداره؟

    ////////

    1 مصاحبه از پرویز صیاد (صمد آقا ) میدیدم که میگفت بعضی از قسمت های سریال دیگه وجود خارجی ندارن چون تنها جایی که سریال را به طور کامل داشتن ، آرشیو صدا سیما بوده که بعد از انقلاب از بین بردنش یا شایدم فعلاً ناپدید شده

    پ.ن: ســـانفرانسیسکو
    کتابش تو کتابخونه ها پیدا میشه.خواهرم تابستون از تو میدون انقلاب از یک دستفروش خریدش.پی دی اف هم توی نت زیاده تو سایت 98 یا هست

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  2. 2 کاربر از enimonte بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #22
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض

    سلام دوستان.
    تو قسمت اول يك سكانس خيلي جالب و خنده دار هست.
    مش قاسم روي چارپايه وايساده و داره بوته ي بزرگ گل نسترن رو يهش ميرسه و شاخه هاي اضافه رو قيچي ميكنه و جاش هم خيلي ميزون نبود و هي لق ميزد.در همين حال سعيد پسر آقاجان صداش مبكنه و مش قاسم هم ميوفته در حالي كه يك شاخه ي بزرگ نسترن هم از جا ميكنه:دي
    بعد ميگه واي خدايا آقاجان اگه بفهمه ميكشه منو.و ميره شاخه رو يه جايي خاك ميكنه و ميگه:
    انا لله و انا اليه راجعون:دي
    اين خيلي خنده بود

  4. 4 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #23
    آخر فروم باز ardalan_zapata's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    ̿̿̿ ̿' ̿'\̵͇̿̿\з=(•̪●)=ε/̵͇̿̿/'̿'̿ ̿
    پست ها
    2,457

    پيش فرض

    من قضیه این سانفرانسیسکو رو نگرفتم
    دیدم چند بار میگن

    جریانش چیه ؟ !

  6. #24
    R e b i r t h Kurosh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    همون جا ! :دی
    پست ها
    10,857

    پيش فرض

    من قضیه این سانفرانسیسکو رو نگرفتم
    دیدم چند بار میگن

    جریانش چیه ؟ !
    اگه الان سریال دم دستم بود، چند دیالوگ مرتبط رو برات می‌نوشتم بترکی از خنده
    ولی کلیتش اینه که اسدالله میرزا که به شدت خانوم باز و اهل حال تشریف دارن، به سک*س میگن سانفرانسیسکو
    مدام تو گوش سعید کنگرانی می‌خونه که اگه دختر دایی جان رو می‌خوای، باید باهاش یه سفر سانفرانسیسکو بری، از سانفرانسیسکو برنگشته، دیگه دختره مال خودته
    ایرج پزشکزاد تو رمانش خیلی به جا از این شوخی استفاده می‌کنه ... حتماً باید ببینید این اسدالله میرزای پدرسوخته رو (با بازی شاهکار پرویز صیاد)

  7. 9 کاربر از Kurosh بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #25
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض

    يه تيكه ديالوگ بامزه.اينجا بازي زيباي پرويز فني زاده رو ميبينيم(در كمال ساده لوحي:دي):

    مش قاسم(رو به شمسعلي ميرزا(برادر اسدلله ميرزا): شما فرموديد كه اون صداي مشكوف...
    شمسعلي ميرزا(صحبت مش قاسم رو قطع ميكنه و ميگه): مشكوك ! مشكوك آقا!!
    مش قاسم:يعني چي؟!
    شسمعلي ميرزا:يعني چي!! ديگه يعني چي؟!:دي شما گفتي مشكوف ...بنده گفتم بگو مشكوك!
    مش قاسم(با تعجب و ساده لوحي):حالا فرقش چيه؟!
    شمسعلي ميرزا:فرق چي‌ ! چيه؟!
    مش قاسم:فرق اين كه ما گفتيم با آنكه شما گفتيد؟!
    اسدلله ميرزا: بابا صداي مشكوك يعني ......(اينجا يه شيشكي ميكشه)

  9. 6 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #26
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض

    سلام دوستان.يك قسمت خنده دار ديگه:اول توضيح رو بخونيد.بعد ديالوگ رو.محشره اين سكانس:

    تو يه مهموني وسط تعريف كردن دايي جان ناپلئون از جنگ كازرون درست در جاي حساس تعريف يه صداي مشكوكي بلند ميشه:دي
    كه دايي جان اين صدا رو ميندازه گردن شوهر خواهرش و ميگه چون مي خواسته منو ضايع كنه از خودش صدا درآورده.و خلاصه اختلاف پيش مياد.
    ديگران هم يه مجلسي تشكيل ميدن تا اختلاف رو حل كنند.تصميم ميگيرن به مش قاسم بگن اگه قبول كنه اين صداي مشكوك از جانب اون بوده بهش پول بدن كه تو قياس آباد يه آب انبار درست كنه(آرزوي مش قاسم بوده).يه سري ها هم ميگن كه مش قاسم اين كار رو بي شرف بازي ميدونه و قبول نميكنه:دي... حالا از لحظه ي دادن پيشنهاد به مش قاسم بخونيد:

    شمسعلي ميرزا:مش قاسم پس شما به ما كمك ميكني اختلاف حل بشه؟! اگه كمك كني ما بهت پول ميديم تا تو قياس آباد آب انبار بزني...
    مش قاسم(بي خبر از همه جا):آره آقا جان ما همه كار ميكنيم... من تا قله ي قاف هم ميرم بلكه پول دستم بياد و براي اين بدبختاي قياس آبادي كه از جوب آب ميخورن يه آب انبار بزنم...
    شمسعلي: ما از شما مي خوايم قبول كني كه اون صدايي كه اون شب آقا رو ناراحت كرد از ناحيه شما بوده.
    مش قاسم(در كمال سادگي):يعني از محله ي ما بوده؟!
    شمسعلي:نه نفهميدي... يعني اون صدا همينطوري اتفاقي از جانب شما صادر شده ...همين
    مش قاسم(با ناراحتي جوري كه بهش برخورده):به اين سوي چراغ قسم كه ما نبوديم(صداي مشكوك رو ميگه:دي) به نان و نمك آقا قسم ما نبوديم(اينجا بلوا ميكنه و كولي گيري) ميگه: آقا رو كفن كنم ما نبوديم... يعني شما ميگيد ما انقدر بي شرفيم :دي
    دايي حان سرهنگ:مش قاسم ما ميدونيم تو نبودي فقط مي خوايم فداكاري كني و قبول كني كار تو بوده تا اين آشوب تموم بشه...
    مش قاسم:نه ما به آقا دروغ نميگيم...
    دايي جان سرهنگ:مش قاسم فكر پول باش و فكر آب انبار كه مي خواي براي قاسم آباديا بزني كه آب بخورن...آب انبار مش قاسم ... دعاي خير مردم قياس آباد...(مي خواد گولش بزنه)
    مش قاسم:ما بيايم به خودمان نسبت اينجور بي شرف بازيها رو بديم كه قياس آباديا آب بخورن؟! مي خوام 70 سال سياه كوفت بخورن بجا آب
    Last edited by Hamid Hamid; 26-01-2011 at 01:04.

  11. 2 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #27
    آخر فروم باز elendil's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    مشاوره، طراحی سازه ، تاسیسات ، تهویه مطبوع
    پست ها
    2,281

    پيش فرض

    کتابش رو که قبلا خونده بودم

    دانلودش رو هم شروع کردم

    فعلا اپیزود اول

    خدااااااااااااااااااس

    اگه میتونین شما هم حتما دانلود کنید حیفه



  13. 2 کاربر از elendil بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #28
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض

    يه ديالوگ با مزه.جايي كه دايي جان ناپلئون و مش قاسم دارن واسه هم خالي ميبندن و هي از هم تعريف ميكنن و از جنگ ميگن:دي
    خيلي جالبه اين اونو تاييد ميكنه اون يكي اينو تاييد ميكنه:دي
    مش قاسم:آقا جان انگليس ها چرا با شما بدن؟!
    دايي جان( با سوز و گداز مثل نوحه خوني):اونا با هركي كه وطنش رو دوست داشته باشه بدن.مگه اين جوون مردم ناپلئون بناپارد چه كرده بود كه از زن و بچش جداش كردن و آوارش كردن و اونو به جزيره ي سگ هلند تبعيدش كردن؟!... دق كشش كردن ... چون وطنش رو دوست داشت.
    (مش قاسم اينجا كم مونده برا ناپلئون بناپارد گريه كنه:دي.ميكوبه رو سينش و ميگه): الهي به حق مرتضي علي آب خوش از گلوشون پايين نره
    Last edited by Hamid Hamid; 27-01-2011 at 00:12.

  15. 2 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #29
    آخر فروم باز ardalan_zapata's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    ̿̿̿ ̿' ̿'\̵͇̿̿\з=(•̪●)=ε/̵͇̿̿/'̿'̿ ̿
    پست ها
    2,457

    پيش فرض

    يه ديالوگ با مزه.جايي كه دايي جان ناپلئون و مش قاسم دارن واسه هم خالي ميبندن و هي از هم تعريف ميكنن و از جنگ ميگن:دي
    خيلي جالبه اين اونو تاييد ميكنه اون يكي اينو تاييد ميكنه:دي
    مش قاسم:آقا جان انگليس ها چرا با شما بدن؟!
    دايي جان( با سوز و گداز مثل نوحه خوني):اونا با هركي كه وطنش رو دوست داشته باشه بدن.مگه اين جوون مردم ناپلئون بناپارد چه كرده بود كه از زن و بچش جداش كردن و آوارش كردن و اونو به جزيره ي سگ هلند تبعيدش كردن؟!... دق كشش كردن ... چون وطنش رو دوست داشت.
    (مش قاسم اينجا كم مونده برا ناپلئون بناپارد گريه كنه:دي.ميكوبه رو سينش و ميگه): الهي به حق مرتضي علي آب خوش از گلوشون پايين نره
    سلام
    این قسمت رو الان دیدم گفت سند هلن

  17. 2 کاربر از ardalan_zapata بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #30
    Super Moderator Ezel's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    5,298

    پيش فرض

    سلام دوستان.يك قسمت خنده دار ديگه:اول توضيح رو بخونيد.بعد ديالوگ رو.محشره اين سكانس:

    تو يه مهموني وسط تعريف كردن دايي جان ناپلئون از جنگ كازرون درست در جاي حساس تعريف يه صداي مشكوكي بلند ميشه:دي
    كه دايي جان اين صدا رو ميندازه گردن شوهر خواهرش و ميگه چون مي خواسته منو ضايع كنه از خودش صدا درآورده.و خلاصه اختلاف پيش مياد.
    ديگران هم يه مجلسي تشكيل ميدن تا اختلاف رو حل كنند.تصميم ميگيرن به مش قاسم بگن اگه قبول كنه اين صداي مشكوك از جانب اون بوده بهش پول بدن كه تو قياس آباد يه آب انبار درست كنه(آرزوي مش قاسم بوده).يه سري ها هم ميگن كه مش قاسم اين كار رو بي شرف بازي ميدونه و قبول نميكنه:دي... حالا از لحظه ي دادن پيشنهاد به مش قاسم بخونيد:

    شمسعلي ميرزا:مش قاسم پس شما به ما كمك ميكني اختلاف حل بشه؟! اگه كمك كني ما بهت پول ميديم تا تو قياس آباد آب انبار بزني...
    مش قاسم(بي خبر از همه جا):آره آقا جان ما همه كار ميكنيم... من تا قله ي قاف هم ميرم بلكه پول دستم بياد و براي اين بدبختاي قياس آبادي كه از جوب آب ميخورن يه آب انبار بزنم...
    شمسعلي: ما از شما مي خوايم قبول كني كه اون صدايي كه اون شب آقا رو ناراحت كرد از ناحيه شما بوده.
    مش قاسم(در كمال سادگي):يعني از محله ي ما بوده؟!
    شمسعلي:نه نفهميدي... يعني اون صدا همينطوري اتفاقي از جانب شما صادر شده ...همين
    مش قاسم(با ناراحتي جوري كه بهش برخورده):به اين سوي چراغ قسم كه ما نبوديم(صداي مشكوك رو ميگه:دي) به نان و نمك آقا قسم ما نبوديم(اينجا بلوا ميكنه و كولي گيري) ميگه: آقا رو كفن كنم ما نبوديم... يعني شما ميگيد ما انقدر بي شرفيم :دي
    دايي حان سرهنگ:مش قاسم ما ميدونيم تو نبودي فقط مي خوايم فداكاري كني و قبول كني كار تو بوده تا اين آشوب تموم بشه...
    مش قاسم:نه ما به آقا دروغ نميگيم...
    دايي جان سرهنگ:مش قاسم فكر پول باش و فكر آب انبار كه مي خواي براي قاسم آباديا بزني كه آب بخورن...آب انبار مش قاسم ... دعاي خير مردم قياس آباد...(مي خواد گولش بزنه)
    مش قاسم:ما بيايم به خودمان نسبت اينجور بي شرف بازيها رو بديم كه قياس آباديا آب بخورن؟! مي خوام 70 سال سياه كوفت بخورن بجا آب
    ضمن تشکر از ارسال دیالوگ فوق ( و البته زنده شدن خاطرات بامزه ) ، اون سه بخشی رو که بولد کردم اگر اشتباه نکنم ، مش قاسم از واژه ی " ..... " استفاده می کرد .

    پی نوشت : ویرایش شد ، البته هدف وفادار موندن به اصالت واژه ی استعمال شده بود نه چیز دیگری ، ارجاع به توضیح دوستمون در پست بعدی .

    با تشکر.
    Last edited by Ezel; 27-01-2011 at 15:30.

  19. 3 کاربر از Ezel بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •