تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 15 از 15 اولاول ... 51112131415
نمايش نتايج 141 به 149 از 149

نام تاپيک: چگونه با کودکمان رفتار کنیم؟

  1. #141
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Apr 2013
    پست ها
    15

    پيش فرض

    سلام . یکی از بهترین راههای تربیت فرزند خواندن قصه برای بچه هاست به خصوص شبها موقعی که در تختخوابشون قرار می گیرن شما کنار تختشون روی زمین بنشینید و با احسااس براشون قصه بگید بعضی وقتها هم نوازششون کنید و کودک را در هر قصه که می خوانید جایگزین یکی از شخصیتهای آن قرار دهید و برای هر شخصیت داستان صدای خود را تغییر دهید این روش فوق العاده اثر پذیر است امتحان کنید و ببینید به خصوص برای بچه هایی که از نظر ادب کمی ضعیف هستند و یا لجبازند البته نکته مهم اینجاست که اگر از نظر اسلام نگاه کنیم بچه ها هفت سال اول باید پادشاهی کنند ،هفت سال دوم تربیت شوند و هفت سال سوم وزیر شما باشند و دیگه اینکه خود شما اول از همه الگوی بزرگی برای بچه هاتون هستید اگر بهشون احترام گذاشتید چه وقتی تنها هستند چه در جمع اونوقت اونا هم به شما و خواسته هاتون احترام می گذارند.

  2. این کاربر از forogh53 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #142
    کاربر فعال انجمن ادبیات Lady parisa's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    2,598

    پيش فرض علت رفتارهای خشن فرزندتان را پیدا کنید

    عروسکش را روی پاهایش می گذارد و محکم او را می زند. موهایش را هم می کشد تا چند تار موی عروسک بین انگشت هایش گیر کند. اینقدر عروسک را محکم می زند که انگار می خواهد او را له کند... .

    نمی دانم شما هم شاهد برخوردهای خشن و نامناسب فرزندتان با عروسک هایش بوده اید یا نه؟ اما برخی از مادر و پدرها چنین صحنه ای را دیده اند و به جای آن که برایش تصمیمی بگیرند، کودک را دعوا کرده اند. آنها بدون این که دلیل اصلی این رفتار را بدانند یا حداقل سعی کنند آن را بفهمند، فقط کودک را متهم می کنند و با بدرفتاری او را از خود می رانند؛

    اما بعضی ها هم هستند که از کودک علت کارش را می پرسند و می خواهند بدانند چرا فرزندشان چنین رفتاری را انجام می دهد. مثلا ممکن است از او بپرسند: «چرا عروسکت را می زنی؟» یا «چرا می خواهی او را تنبیه کنی؟» در اغلب موارد هم کودکان پاسخ یکسانی خواهند داد: «عروسکم کار بدی کرده بود؛ باید تنبیهش می کردم!»

    گروهی از کودکان هم در جواب این سوال فقط سکوت می کنند و با تغییر حالت چهره و اخم کردن نشان می دهند که جوابی ندارند.

    در هر حال، متخصصان و کارشناسان براین باورند که رفتارهای خشن و نامناسب کودکان در برابر اسباب بازی ها و عروسک هایشان ممکن است به علل مختلفی بروز کند:

    ۱ ـ رفتار خشن پدر و مادر با کودک: شاید این موضوع یکی از ساده ترین و مشخص ترین علت های بدرفتاری کودک باشد. او رفتار خشن و نامناسب را از پدر و مادرش می بیند، می آموزد و در زندگی خودش هم آن را به کار می گیرد. پس یادمان باشد رفتار خشن پدر و مادر با کودک، تاثیر بسیار نامطلوبی بر ذهن و روان او برجا خواهد گذاشت و این تاثیرات منفی به شکل های مختلف خودش را نشان می دهد.

    در ضمن، گاهی شرایطی پیش می آید که کودک در برابر دوستان و آشنایان هم همین رفتارهای خشن را از خود نشان می دهد و چنین کاری فقط به بازی با عروسک هایش محدود نمی شود؛ بنابراین والدین باید دست به کار شوند تا هر چه زودتر کودک این عادت را ترک کند. برای حل این مشکل توصیه می شود والدین در رفتارشان تجدید نظر کرده و آرام تر از قبل با فرزندشان برخورد نمایند؛

    البته این حفظ آرامش حتی هنگامی که کودک رفتار نامناسبی دارد نیز باید ادامه داشته باشد.

    ۲ ـ رفتار خشن پدر و مادر با یکدیگر : بعضی از پدر و مادرها به فرزندشان از گل نازک تر نمی گویند و بسیار مراقب رفتارشان با او هستند، اما گاهی یادشان می رود چطور باید با همسرشان حرف بزنند و با او برخورد کنند. در حالی که رفتار خشن پدر و مادر با یکدیگر نیز می تواند به طور نامحسوس و ناخواسته به کودک منتقل شود.

    کودک بیشترین زمان خود را در کنار والدینش می گذراند و در نتیجه از نظر عاطفی بسیار به آنها وابسته است و رفتار آنها در زندگی اش تاثیر می گذارد؛ بنابراین اگر کودک شما به این دلیل عروسک هایش را تنبیه می کند، خوب است بیشتر مراقب لحن صحبت و رفتارتان با یکدیگر باشید.

    ۳ ـ کارتون های خشن یا بازی های کامپیوتری خشونت آمیز: دیدن کارتون هایی که میزان خشونت و کشت و کشتار در آنها زیاد است، اثرات نامطلوبی بر روح و روان کودک می گذارد که تا بزرگسالی نیز ادامه خواهد داشت. بازی های رایانه ای نامناسب هم همین شرایط را دارد و در صورتی که کودک در محیط خانوادگی مستعد پرخاشگری یا اختلالات رفتاری باشد نیز این مساله شدت بیشتری پیدا خواهد کرد.

    بنابراین حتما ساعات تماشای تلویزیون یا بازی با رایانه و تلفن همراه را محدود کنید و در این ساعت ها هم فقط بازی مناسب سن کودک را در اختیارش بگذارید.

    ۴ ـ رفتار خشن ناشی از اضطراب درونی: ممکن است کودک از مساله ای رنج ببرد و این باعث تشدید اضطرابش شود. در این شرایط شاید با فریاد کشیدن بر سر عروسک هایش یا زدن آنها، اضطرابش را نشان دهد و آن را تخلیه کند.

    در چنین مواقعی پدر و مادر باید با آرامش با کودک گفت وگو کنند و علت اضطرابش را بپرسند. البته ممکن است ابتدا کودک پاسخ دقیقی ندهد؛ ولی والدین باید با صبر و حوصله، علت را پیدا کنند.




    "جام جم "

  4. این کاربر از Lady parisa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #143
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض نحوه برخورد والدین با جیغ ودادهای کودکانه

    داد می‌زند، هوار می‌كشد، پا به زمین می‌كوبد و شروع می‌كند به گفتن همه حرف‌های بدی كه بلد است. تنها سه سال دارد. مادر سعی در آرام كردنش دارد، اما كودك بی‌توجه همچنان گریه می‌كند و حاضر نیست كاری را كه مادر گفته انجام دهد. این همان كوچولوی دوست داشتنی است كه حالا در نقش یك شیطان كوچك ظاهر شده است. به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم ؛ جیغ و گریه‌های بلند و داد و بیداد كودكان برای خیلی از والدین صحنه آشنایی است. زمانی كه مستاصل و درمانده می‌شوند و نمی‌دانند چه كار كنند. زمانی كه كودك حاضر است سرش را به دیوار یا زمین بكوبد تا به خواسته‌اش برسد و والدین را مرعوب كند.

    لجبازی یكی از خصوصیات رفتاری منفی است كه در سنین خاصی در كودكان بروز می‌كند؛ نافرمانی و پافشاری بر خواسته‌های عموما نامعقول كه در صورت مخالفت پدر و مادر به داد و بیداد و به تعبیری «قشرق» منتهی می‌شود.سنینی كه كودك برای دستیابی به استقلال تلاش می‌كند و می‌خواهد كارها را آن‌گونه كه خودش می‌خواهد و نه آن‌طور كه والدین می‌خواهند، انجام دهد.


    لجبازی طبیعی در كودكان نوپا:

    به گفته دكتر كتایون خوشابی، روان‌شناس كودك و نوجوان، رفتارهای لجبازانه به‌طور طبیعی در سنین بین پانزده‌ماهگی تا سه و نیم سالگی در كودكان شایع است.دكتر خوشابی می‌گوید: كودكان در این سنین لجباز و نافرمان هستند به‌طوری كه گاهی والدین بهتر است از افعال منفی برای واداشتن آنها به كاری كه باید انجام دهند، استفاده كنند. مثل این‌كه به این غذا دست نزن كه مال مادر یا خواهرت است تا كودك غذای خود را بخورد.

    وی با بیان این‌كه در این سنین هر خواسته‌ای كه از سوی والدین مطرح می‌شود با جواب نه كودك روبه‌رو می‌‌شود، می‌افزاید: در بسیاری مواقع كودكان برای انجام هر كاری اجازه دخالت والدین را نمی‌دهند و مرتب از واژه خودم استفاده می‌كنند.

    عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی این رفتارها در كودكان نوپا را طبیعی و ناشی از استقلال‌طلبی آنها می‌داند و می‌گوید: در این سنین زمانی كه پاسخ نه به خواسته كودك داده می‌شود یك سلسله رفتارهای پرخاشگرانه از آنها سر می‌زند كه به آن قشرق می‌گویند. این رفتارها شامل پا كوبیدن، جیغ و داد و فریاد زدن و گریه كردن است.


    آگاهی، گام اول در كنترل لجبازی:

    معمولا آگاهی كافی والدین از خصوصیات و ویژگی‌های روانشناختی كودكان نوپا می‌تواند در كنترل رفتارهای آنها موثر باشد.از این‌رو دكتر خوشابی پرت كردن حواس كودك را یكی از راه‌های كنترل رفتارهای لجبازانه در كودكان ذكر می‌كند و معتقد است: این كار منجر به قطع خواسته و پافشاری كودك می‌شود و به این ترتیب می‌توان جلوی قشرق را گرفت.

    وی پافشاری والدین بر پاسخ منفی به خواسته كودك را نیز موثر می‌داند و می‌گوید: اگر باید به خواسته كودك جواب منفی داده شود والدین باید بر پاسخ نه خود پافشاری كنند، در رفتار خود قاطع باشند و رفتار قشرق مانند كودك را تحمل كنند.

    این روانپزشك كودك و نوجوان در عین حال به این موضوع نیز اشاره می‌كند كه در بعضی مواقع تحمل رفتارهای لجبازانه كودك برای والدین سخت می‌شود و آنها احساس می‌كنند روش‌های تربیتی درست را نمی‌دانند یا كودكشان دچار یك مشكل جدی است در حالی كه این رفتارها در سنین نوپایی و همچنین در سنین نوجوانی كاملا طبیعی تلقی می‌شود.


    لجبازی در نوجوانان:

    وی به لجبازی‌های نوجوانان هم اشاره می‌كند و می‌گوید: نوجوانان هم برای كسب استقلال و احراز هویت خود رفتارهای لجبازانه در برابر والدین دارند و در برابر خواسته‌های آنها جواب منفی می‌دهند.دكتر خوشابی تاكید می‌كند ‌ با توجه به خصوصیات روانشناختی، مدارای والدین با نوجوان و كنار آمدن با آنها در كنترل رفتار لجبازانه نوجوانان، نقشی موثر دارد.


    بحث‌های بی‌پایان كودكان لجباز:

    ماندگاری رفتارهای لجبازانه در برخی كودكان كه از حدود چهار تا پنج سالگی خود را نشان می‌دهد، موضوع دیگری است كه می‌تواند والدین را درگیر كند. بداخلاقی‌ها معمولا در سنین بالاتر كمتر دیده می‌شود اما ممكن است به شكل دیگری بروز كند. رفتارهای لجبازانه دائمی همراه با پرخاشگری و نه گفتن مكرر كودكان به والدین، زمینه تنش همیشگی را در خانه فراهم می‌كند.

    دكتر خوشابی در این باره می‌گوید: كودكانی كه چنین رفتاری دارند دچار اختلال بی‌اعتنایی مقابله‌ای هستند كه از علائم آن لجبازی، سركشی، نافرمانی، بحث‌كردن زیاد و پرخاشگری است. این كودكان در مقابل هر خواسته‌ای حتی معمولی‌ترین خواسته‌های والدین «چرا» می‌گویند و بحث می‌كنند.

    آنها در بیشتر موارد دچار پرخاشگری هستند. در این اختلال، كودكان با والدین وارد جنگ قدرت می‌شوند و می‌خواهند به نوعی قدرت را در خانواده در دست بگیرند. به گفته این روانپزشك منزل این كودكان تبدیل به میدان جنگ والدین و كودك می‌شود.
    وی با بیان این‌كه در این اختلال، كودكان مشكل‌دار تنها با خانواده‌های اصلی به ویژه با مادران خود در جنگ و تضاد هستند، می‌گوید: به دلیل سرپرستی مداوم مادران و اجرای روش‌های تربیتی از سوی آنها بیشترین مقابله با مادر و پس ازآن با پدر صورت می‌گیرد.

    اما در محیط‌های آموزشی، آنها هیچ مشكلی ندارند و اولیای مدرسه از آنها راضی هستند.وی بر درمان‌های خاص اختلال بی‌اعتنایی مقابله‌ای تاكید می‌كند و می‌گوید: این كودكان نیازمند درمان‌های خاص خود به صورت استفاده از درمان‌های دارویی و رفتاری هستند.


    تاثیر تنبیه و تشویق ‌در ‌كنترل ‌رفتارهای ‌لجبازانه:

    معمولا كودكان بدون شناخت مفهوم خونسردی یا لجبازی و بداخلاقی می‌دانند با چه كارهایی به اهداف خود می‌رسند. آنها دقیقا می‌دانند والدین در چه زمانی، كوتاه‌می‌آیند یا عصبانی می‌شوند.آنها برای جلب توجه والدین بدخلقی می‌كنند اما اگر بدانند با این كار به هدف نمی‌رسند به احتمال زیاد دست از كار خود بر‌می‌دارند.

    بداخلاقی‌های كودكان به هر علتی كه باشد به هیچ وجه قابل پذیرش نیست و نباید در والدین این ترس را به وجود آورد كه در برابر هر پاسخ نه به كودك خود با داد و فریاد و كوبیدن سرش به زمین مواجه شوند.رفتارهای لجبازانه كودكان گاه كار را به جایی می‌كشاند كه والدین كنترل خود را از دست می‌دهند و حتی ممكن است در مواردی به تنبیه فیزیكی روی آورند

    .اما دكتر خوشابی با نفی كامل تنبیه فیزیكی كودكان می‌گوید: زمانی كه صحبت از تنبیه می‌شود به هیچ وجه تنبیه فیزیكی مدنظر نیست زیرا روش‌های تربیتی كه تنبیه بدنی دارد، جایی در تربیت نوین و سازنده امروزی ندارد، اما می‌توان از روش‌های رفتاری مانند تشویق و تنبیه در كنترل رفتار لجبازانه استفاده كرد.

    این روانپزشك كودك و نوجوان یكی از روش‌های تنبیهی را محرومیت موقتی برمی‌شمارد و ادامه می‌دهد: در محرومیت موقتی، والدین می‌توانند كودك را از حضور در مكانی كه آنها در آن حضور دارند، منع كنند. به‌طور مثال برای كودك سه ساله به میزان سه دقیقه او را در اتاق با در باز قرار دهند و از او بخواهند اتاق را ترك نكند.

    پس از این سه دقیقه هم نیم ساعت بی‌توجهی عاطفی به كودك كارساز است. همچنین محروم كردن كودك از اسباب‌بازی‌های مورد علاقه به مدت دو تا سه ساعت یا محرومیت كودك از بردن به جایی كه دوست دارد، می‌تواند به‌عنوان یك تنبیه مورد استفاده قرار گیرد.وی در عین حال به این موضوع هم اشاره دارد كه بعد از رفتار نامطلوب اگر تنبیه به صورت طولانی‌مدت ادامه یابد می‌تواند رفتارهای لجبازانه را تقویت كند.

    دكتر خوشابی با تاكید بر این‌كه رفتارهای تنبیهی باید بلافاصله پس از رفتار نامطلوب باشد وگرنه تاثیرات لازم را ندارد، می‌گوید: در صورتی كه كودك عذرخواهی كند والدین باید این معذرت‌خواهی را بپذیرند و او را به‌خاطر این كار تشویق كنند اما تنبیه لازم را نیز انجام دهند.



    پزشک آنلاین


    پی نوشت: در انتهای متن منظور از تنبیه ، مواردی مثل محروم کردن کودک از بردن به جایی یا مثلا بی توجهی عاطفی به مدت مشخص شده هست نه تنبیه بدنی.

  6. #144
    Banned
    تاريخ عضويت
    Sep 2013
    پست ها
    323

    پيش فرض

    هرگز این 7 قول را به فرزندتان ندهید




    والدین از وعده و وعید دادن به فرزندان خود به چند دلیل استفاده می کنند: برای رشوه دادن به فرزند جهت انجام کاری که خودشان می خواهند، اجتناب از برخورد احتمالی با فرزندشان، ناامید نکردن فرزند و ایجاد امید در او.

    ولی بچه ها وقتی نوبت به قول می رسد بسیار سمج می شوند و شکستن قول و عهدتان با آنها در واقع اعتماد او به شما را از بین می برد. در اینجا به چند قول و وعده و وعید که معمولاً والدین می دهند (و آنها را می شکنند!) اشاره می کنیم و توصیه هایی برای والدین می آوریم.

    1. "قول میدم درد نداشته باشه."
    باید بدانید که درد یک امر درونی است، پس وقتی بانداژ شما را برمی دارند زیاد برایتان مهم نیست، ولی فرزندتان حس دیگری دارد. بجای آنکه قول بدهید که اصلاً درد ندارد، بگویید که ممکن است کمی درد داشته باشد، ولی خیلی زود تمام می شود.

    2. "قول میدم قبل از اینکه خوابت ببره بیام خونه."
    در مورد موقعیت ها و شرایطی که خارج از کنترل شما هستند – مانند ترافیک و جلسات دقیقه نودی – مراقب باشید. بجای آن بگویید: "قول میدم تمام تلاشمو بکنم و قبل از اینکه بخوابی خونه باشم."

    3. "قول میدم هفته دیگه ببرمت پارک با دوستت بازی کنی، ولی امروز نه."
    بچه ها همیشه جزئیات را به یاد دارند. اگر بگویید هفته دیگر، یادشان می ماند. سعی کنید گزینه واقع گرایانه تری بدهید: "بذار با مامان دوستت حرف بزنم و قرار بذاریم بریم پارک."

    4. "قول میدم اگه اتاقتو مرتب کنی، ببرمت بیرون بستنی بخرم برات."
    رشوه دادن به فرزندتان به او خودکفایی را یاد نمی دهد. قول دادن و رشوه دادن را فراموش کنید و در عوض به او کمک کنید عواقب موضوع را درک کند. مثلاً چنین چیزی بگویید: "اسباب بازی هاتو جمع کن تا کسی روشون نیفته خراب بشن."

    5. "قول میدم اگه مشقاتو انجام بدی، باهوش ترین بچه کلاس بشی."
    به او کمک کنید تا ارزش یادگیری را بفهمد، نه اینکه تمرکز او را به سمت بهترین بودن جلب کنید. بهتر است بگویید: "انجام دادن تکلیف شب باعث می شه که رشد کنی و چیزای زیادی یاد بگیری."

    6. "قول میدم که فردا روز بهتری باشه."
    والدین می خواهند همه چیز را برای فرزندانشان بهتر کنند، ولی گاهی آنچه بچه ها بیش از همه به آن نیاز دارند، این است که احساساتشان درک و پذیرفته شود. جمله بهتر این است: "به نظر می رسه که امروز روز سختی برات بوده."

    7. "قول میدم که دفعه دیگه برای تولدت بریم مسافرت."
    فرزندتان ناامیدانه چیز خاص و ویژه ای از شما می خواهد و شما ناامیدانه می خواهد آن را به او بدهید، ولی چیزهای بزرگ و گرانی مانند سفر نیاز به پول و برنامه ریزی دارد. فرزندتان را در برنامه ریزی ها دخالت دهید تا بهتر وسعت آن را درک کند. مثلاً بگویید: "منم فکر می کنم تو این مسافرت بهمون خیلی خوش بگذره. پس بذار براش پول پس انداز کنیم."

    Last edited by shaparak13; 28-10-2013 at 23:32.

  7. 2 کاربر از shaparak13 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #145
    Banned
    تاريخ عضويت
    Sep 2013
    پست ها
    323

    پيش فرض

    هفت راه درمان ناسزاگویی کودکان
    گاهي پيش مي آيد که کودک براي اولين بار از کلمات زشت استفاده مي کند و موجب خنده اطرافيان مي شود در چنين مواقعي او مستقيما از بالاترين پاداش موجود يعني جلب توجه ديگران بهره مند شده است. بنابراين ضرورتي نمي بيند که اين رفتارش را تغيير دهد.
    پسر چهار ساله من به تازگي حرف هاي زشت و ناسزا زياد مي زند اين مسئله باعث شده است جلوي ديگران خجالت زده شوم. چه کار بايد بکنم تا اين کارش را ادامه ندهد.
    زهرا حسين زاده ملکي- روان شناس: بسياري از والدين نگران بددهاني يا ناسزاگويي فرزندانشان هستند؛ آن ها معمولا از خود سوال هاي گوناگوني مي پرسند؛ مي خواهند بدانند که کودکانشان اين الفاظ را چگونه و از کجا ياد گرفته اند؟ آيا مقصر اين رفتار خود والدين هستند؟ و سرانجام به دنبال راه حلي مي گردند تا کودک شان اين عادت زشت را کنار بگذارد.

    اين ناسزاها از کجا مي آيند
    ۱ -متاسفانه بايد پاسخ داد مانند بسياري از مشکلات رفتاري کودکان که از خانواده نشات مي گيرد، در اغلب موارد، ناسزاگويي نيز ريشه در خانواده و مسائل آن دارد. در واقع، همان گونه که کودکان رفتارهاي خوب والدين را مي آموزند در رفتارهاي نامطلوب نيز از آنان الگو مي گيرند؛ زيرا کودکان به صورت طبيعي گرايش دارند که رفتارهاي والدين را به صورت هوشيارانه يا ناهوشيارانه جزوي از رفتارهاي خود کنند و اصطلاحاً با آنان همانندسازي کنند.

    جالب است بدانيد تفاوتي هم نمي کند که والدين اين واژه ها را نسبت به فرزندان خود به کار برند يا در حضور او و خطاب به ديگران استفاده کنند.

    ۲-همچنين از ديگر علت هاي ناسزاگويي کودکان، يادگيري از طريق ديگر کودکان است. در حقيقت، بچه ها در تعاملات روزمره با هم سالان درمي يابند که آن ها از اين طريق مي توانند خشم خود را بروز دهند و ديگران را کنترل کنند از اين رو، مي آموزند که با اين شيوه مي توانند به خواسته هاي خود برسند، احساس قدرت کنند و ديگران را برنجانند.

    ۳-همچنين برخي از کارتون ها، فيلم ها و بازي هاي رايانه اي نيز از جمله مواردي است که ممکن است الفاظ ناپسند را مطرح کند.

    ۴-در تمامي اين رويدادها نکته مهم اين است که کودک در مقابل بيان اين کلمات به نوعي پاداش دريافت کرده است؛ به عنوان مثال وقتي پدر که نماد قدرت و توانايي براي فرزندان است از ناسزا استفاده مي کند کودک احساس مي کند که گفتن حرف هاي زشت نوعي توانايي است.

    يا مثلاً زماني که شخصيت محبوب کارتوني او حرف هاي زشتي به زبان مي آورد او احساس نمي کند که گفتن اين حرف ها کار بدي باشد!

    ۵-گاهي پيش مي آيد که کودک براي اولين بار از کلمات زشت استفاده مي کند و موجب خنده اطرافيان مي شود در چنين مواقعي او مستقيما از بالاترين پاداش موجود يعني جلب توجه ديگران بهره مند شده است. بنابراين ضرورتي نمي بيند که اين رفتارش را تغيير دهد.

    البته دقت داشته باشيد که اين پاداش ها همواره هم به نوع مثبت ارائه نمي شود يعني گاهي براي کودکي که حوصله اش سر رفته به کار بردن ناسزا باعث مي شود تا مادر به نحوي به او توجه نشان دهد حتي اگر اين توجه به صورت دعوا يا داد و بيداد باشد که در واقع اين هم به نوعي پاداش محسوب مي شود!

    ۶ -علاوه بر اين ها افسردگي و اضطراب نيز از انگيزه هايي است که باعث مي شود تا کودک واژه هايي را که شنيده است و به نظر نمي آمد که آن ها را آموخته است به کار برد.

    در ضمن ضرورتي هم ندارد که کودک ناسزا گفتن را بلافاصله تقليد کند گاهي بين يادگيري يک رفتار و بروز آن فاصله وجود دارد حتي ممکن است ماه ها قبل واژه اي را شنيده باشد، اما امروز و به اقتضاي موقعيت آن را به زبان بياورد.

    ۷ راه براي درمان
    اما چه روش هايي به کاهش اين مشکل کمک مي کند؟ در حل اين موضوع توجه به منشاء يادگيري بسيار مفيد است:

    ۱ -والدين بايد به طور کلي ناسزاگويي را ترک کنند همچنين به کودک توضيح دهند که رفتار قبلي آن ها صحيح نبوده است.

    ۲ -کنترل محيط و تعاملات کودک بسيار حائز اهميت است بايد با دور کردن کودک از محيط هاي ناسالم، دوستان و رفت و آمدهاي مناسبي را نيز جايگزين کرد. مناسب تر است که والدين به طور ويژه از ۲ سالگي يعني زماني که کودک تقليد کلامي رو به پيشرفتي را نشان مي دهد به اين نکته توجه داشته باشند.

    ۳ -والدين با دقت بيشتري کارتون ها، فيلم ها و بازي هاي رايانه اي را براي کودکانشان انتخاب کنند.

    ۴ -روش هاي سختگيرانه والدين، رفتارهاي پرخاشگرانه به خصوص ناسزاگويي کودک را افزايش مي دهد، تغيير شيوه هاي تعامل با کودک از تثبيت اين رفتار جلوگيري مي کند.

    ۵ -در مقابل فحاشي کودک هيچ گونه واکنشي نشان ندهيد و کاملا حرکات او را ناديده بگيريد تا حس کنترل کردن ديگران در او تقويت نشود.

    ۶ -با شنيدن حرف هاي زشت کودک نخنديد، بلکه با او صحبت کنيد و برايش توضيح دهيد هر روزي که حرف هاي ناپسند نزند يا درمهماني ها اين رفتار را نداشته باشد پاداش خواهد گرفت.

    ۷ -بايد در پي ايجاد کردن موقعيت هايي باشيد که کودک احساس نشاط و دوست داشتني بودن را تجربه کند. در چنين مواردي بايد به درمان حالات افسرده وار او نيز بپردازيم. اين حس را بايد در تمامي تعاملات بگنجانيد تا از افسردگي و اضطراب او بکاهيد.

    با اين حال چنان چه ناسزاگويي همراه با لجبازي يا تحرک بيش از حد باشد و کودک خشونت زيادي را نيز ابراز کند مراجعه به روان پزشک کودکان توصيه مي شود زيرا ممکن است استفاده از الفاظ ناپسند تنها بخشي از يک مشکل عمده تر باشد.


    Last edited by shaparak13; 28-10-2013 at 23:45.

  9. این کاربر از shaparak13 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #146
    Banned
    تاريخ عضويت
    Sep 2013
    پست ها
    323

    پيش فرض

    روزی 30 هزار کلمه با فرزندتان حرف بزنید



    روشی که شما با کوچولوی‌تان صحبت می‌کنید در نحوه رشد زبانی او تاثیر بسزایی دارد و حتی می‌تواند ضریب هوشی او را هم تحت تاثیر قرار دهد.
    یکی از نگرانی‌های هر مادری بعد از به دنیا آمدن فرزندش این است که تا وقتی نوزاد بخواهد حرف بزند چطور باید بفهمد چه چیز لازم دارد و چه می‌خواهد.
    در ضمن نگرانی بعدی این است که چطور قرار است کوچولو مثل بزرگ‌ترها حرف زدن یاد بگیرد. همه اینها می‌تواند به راحتی هر پدر و مادری را نگران کند اما نکته مهم آن است که والدین سعی کنند با کودک ارتباط کلامی داشته باشند.

    ایده‌آل‌ترین حالت ممکن این است که والدین روزانه 30 هزار کلمه در ارتباط با کودک استفاده کنند. در حقیقت مطالعات مختلف نشان داده است تعداد لغاتی که در حرف زدن با کودک استفاده می‌شود رابطه مستقیم با افزایش ضریب هوشی کودک دارد. در این مطلب با بعضی روش‌های موثر برای صحبت با کودک بیشتر آشنا شوید.
    بگویید و تکرار کنید
    ممکن است برای‌تان کسل‌کننده باشد اما تکرار برای کودک‌تان لذت‌بخش است. شنیدن چندباره یک کلمه در تقویت مسیر ارتباطی صدا و معنا در مغز کودک موثر است.

    تکرار همچنین باعث می‌شود او دنبال معنای آن به حافظه‌اش رجوع کند و آن را در ذهنش ثبت کند. تا یک سالگی کودک شما اغلب اصوات لازم را می‌داند اما نمی‌داند چه موقع باید از آنها استفاده کند. تکرار به او کمک می‌کند بتواند این وظیفه را به درستی انجام دهد.
    از زبان اشاره استفاده کنید
    برخی والدین فکر می‌کنند اگر با اشاره با کودک‌شان صحبت کنند او هیچ وقت انگیزه‌ای برای حرف زدن پیدا نمی‌کند اما مطالعات نشان داده کودکانی که اشاره‌ها را یاد می‌گیرند زودتر حروف صداها را می‌آموزند و به حرف می افتند.
    داستان تعریف کنید
    برای کارهای روزانه تشریفات داشته باشید؛ پوشک عوض کردن، غذا خوردن، حمام کردن، لباس پوشاندن، خوابیدن تا با کودک‌تان ارتباط بگیرید. با توصیف کاری که برای آنها انجام می‌دهید و توصیه‌هایی که در کنجکاوی و عکس‌العمل‌هایش دارید می‌توانید 30 هزار کلمه در روز حرف بزنید.
    دنبال بهانه‌ای برای صحبت کردن بگردید
    هر وقت دیدید کودک‌تان زل زده به شما یا یکی از وسایل موجود در خانه یا حرکات بدن یا صدای عجیب و غریب درمی‌آورد فرصت را غنیمت بشمارید و مکالمه را شروع کنید. مثلا وقتی کودک‌تان به نحوه درست کردن شیرش توسط شما نگاه می‌کند، به او بگویید «می‌بینم که داری به من نگاه می‌کنی! می‌خوای بدونی دارم چیکار می‌کنم؟ دارم شیرت رو آماده می‌کنم. فکر کنم گرسنه‌ای.»
    اینها را به یاد داشته باشید
    الگوها را دنبال کنید: کلا ما 2 نوع والدین داریم والدین «کمک‌کننده» که اجازه می‌دهند کودک مکالمه و فعالیت‌ها را هدایت کند و نوع دوم، والدین «دستوری» که اسباب‌بازی‌هایی را برای بازی کودک انتخاب و موضوع مکالمه را مشخص می‌کنند. بهتر است بدانید که والدین کمک‌کننده در بهبود زبان کودک خود تاثیر بیشتری دارند.
    نوبتی صحبت کنید: وقتی فرصت حرف زدن به کوچولوی‌تان را می‌دهید ضمن آنکه به او احترام می‌گذارید، می‌آموزید که چطور یک مکالمه دو طرفه داشته باشید. این کار را از روز تولد می‌توانید انجام دهید؛ خیلی زودتر از آنکه کودک کلمه‌ای بیاموزد. بعد از آنکه با او صحبت کردید مکث کوتاهی انجام دهید و منتظر جواب باشید. به مرور زمان او می‌فهمد که این زمان شانسی است که او برای دادن پاسخ خواهد داشت.
    مادرانه با او صحبت کنید: حالت سرزنده حرف زدن با کودک بسیار جالب است. تحقیقات نشان داده است کودکان دوست دارند با زبان خودشان با آنها صحبت شود. در این روش ساختار زبانی و دامنه لغات بهتری پیدا می‌کنند اما حواستان باشد که بین 18 ماه تا 2 سال و نیم کودک این نوع حرف زدن را ترک کنید چون ممکن است لحن آرام و پراغراق شما را تقلید کند.
    بگذارید تقاضا کند
    این کار را قبل از اینکه او به حرف زدن بیفتد هم می‌توانید انجام دهید. وقتی کودک شما موزی را که برایش خرد کردید خورد و شما احساس کردید که او باز هم موز می‌خواهد بدون آنکه ناخودآگاه مقداری در بشقابش بگذارید صبر کنید تا بسته به سن و سطح زبانش اشاره یا علامتی از او بگیرید یا به سادگی سؤال کنید «بازم موز می‌خوای؟» به جای اینکه همه چیز را آماده کنید، به کودک فرصت دهید درباره آنچه می‌خواهد از شما تقاضا کند.
    5 اشتباه زبانی
    همه والدین با وجود تمام مهارتی که در زمینه‌های مختلف دارند گاهی اشتباه می‌کنند. اینها بعضی از مهم‌ترین اشتباهات است:
    شما با کودک صحبت می‌کنید: بیشتر افراد شنوندگان خوبی نیستند. در حقیقت برخی محققان متوجه شده‌اند که بیشتر والدین اولین کلمه‌ای که کودک ادا می‌کند را به یاد نمی‌آورند. طبیعی است که درست صحبت نکردن کودک این کار را آسان می‌کند اما تامل کردن و شنیدن همان چیزهای نامشخصی که کودک ادا می‌کند به شما کمک می‌کند آنچه او می‌خواهد را بفهمید. مثلا وقتی می‌گوید شی می‌دانید که شیر می‌خواهد.
    تاکید بر کلمات: این کاری است که نباید انجام دهید. کودک به توپ رسیده است و می‌گوید اووه اما والدین توپ را از او دور می‌کنند: بگو توپ. کودک در حالی که عصبانی شده: اَه. والدین هنوز توپ را دور نگه داشته‌اند: اگه توپ رو می‌خوای بگو توپ. کودک: دوووووب
    تصحیح می‌کنید: تا به حال برای‌تان پیش آمده در حال حرف زدن باشید یک نفر وسط حرف‌تان بپرد و شما را تصحیح کند؟ این کاملا می‌تواند رشته کلام را از دست شما خارج کند به گونه‌ای که دیگر نخواهید صحبت کنید. این کار را نباید با کودک انجام دهید حتی اگر کلمه‌ای را اشتباه بگوید. زمانی که می‌خواهید به او پاسخ دهید کلمه درست را ادا کنید.
    مدام از لحن بچگانه استفاده می‌کنید: وظیفه شما این است که درست صحبت کنید و بچگانه حرف زدن می‌تواند بدترین راهنما باشد. بچگانه حرف زدن با مادرانه حرف زدن فرق می‌کند اگر کودک می‌گوید: «دوپ می‌خوام» والدین می‌گویند:‌ « بیا اینم دوپت» اما والدینی که مادرانه حرف می‌زنند می‌گویند «توپت رو می‌خوای؟!»
    زیاد حرف می‌زنید: کودک را به پارک می‌برید و مدام با او حرف می‌زنید؛ این درخته، بگو درخت، اینها برگه و رنگشون سبزه، کبوترها رو ببین، اونا دونه می‌خورن. او احساس می‌کند همه 30 هزار کلمه‌ای را که باید در روز می‌شنید در عرض یک ساعت دارد می‌شنود. این روش غلط است و نباید استفاده شود.



  11. 2 کاربر از shaparak13 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #147
    حـــــرفـه ای Atghia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    تهران کثیف
    پست ها
    5,812

    پيش فرض 10قانون مهم تربیتی که هر والدینی باید بداند

    این ده قانون تربیت مهم ترین اصول تربیتی هستند که بیش ترین کارآمدی را دارند و در اکثر موارد صدق می کنند.



    1 - تحسین و پاداش
    بهترین پاداش برای کودکان تعریف، تمجید، تحسین و محبتِ شماست.
    استفاده از اسباب بازی و خوراکی های متنوع برای پاداش به کودکان الزامی نیست. شاید استفاده از تابلوی ساده ای که در آن ها رفتار خوب فرزندتان را با یک ستاره پاداش دهید، موثرترین تمجید از وی باشد.

    2 - ثباتِ قدم و استمرار
    وقتی مقرراتی را برای کودکتان تعیین می کنید، نباید آن را به سادگی تغییر دهید.
    اغلب والدین برای برقراری آرامش در خانه و یا پایان دادن به گریه فرزندانشان، قوانین را نقض می کنند اما اگر قاعده ای را تعیین کردید، هیچ کس (همسرتان، مادربزرگ و حتی خود شما) نباید آن را نقض کند و همگی باید آن را محترم بشمارید. قانون وقتی قانون است که همه آن را رعایت کنند و در برابر آن مطیع باشند. اگر در جامعه امروزین ما رعایت قانون نهادینه نشده به علت این است که والدین قواعد مناسبی تعیین نکرده اند و آن ها را زیر پا گذاشته اند.

    3 - برقراری روال معین
    نظم و روال مشخصی را در خانه برقرار کنید. مهم ترین اصل در برقراری روال معین در زندگی؛ تعیین وقت دقیق خوابیدن، بیدار شدن و غذا خوردن است. وقتی روال مشخصی را در زندگی برقرار کردید، فقط در موارد خاص مانند زمان سفر یا بیماری می توانید کمی انعطاف به خرج دهید.
    تربیت صحیح فقط با وجود نظم امکان پذیر است اما این فقط فرزند شما نیست که باید نظم را رعایت نماید بلکه تمام اعضای خانواده باید منظم باشند تا کودک منظم زندگی کند و امکان تربیتش فراهم شود. تعیین روال مشخص، چهارچوبِ برنامه خانواده است و باید آن را حفظ کرد اما افراط نکنید و عاقلانه انعطاف به خرج دهید چرا که بی شک خانه پادگان نیست.


    4 - حدو حدود و خط قرمزها
    کودکان باید به طور کامل با حد و حدود و خط قرمزها آشنا باشند و به وضوح بدانند چه کارهایی پذیرفته و کدام یک غیر قابل قبول هستند. با تعیین حد و حدود برای فرزندتان مشخص می کنید، از وی چه انتظاری دارید و محدوده آزادی عمل او تا کجاست.


    5 - نظم
    حفظ حد و حدود و خط قرمزها با رعایت نظم امکان پذیر می شود و نظم یعنی نظارتی قاطعانه و عادلانه. برای برقراری نظم راه های متفاوتی مانند قاطعیت در صحبت کردن یا هشداری ساده با حرکت انگشت سبابه وجود دارد، اما نکته پر اهمیت این است که هرگز نباید نظم را با استفاده از خشونت و تنبیه برقرار کنید.




    6 - هشدارها
    هشدار دو نوع است.در هشدار نوع اول برنامه بعدی روزانه را به اطلاع کودک می رسانید. برای مثال به او اطلاع می دهید که به زودی باید آماده رفتن به تخت شود یا اینکه تا چند دقیقه دیگر سفره غذا پهن می شود. در هشدار نوع دوم رفتارِ نامناسب فرزندتان را به او گوشزد می کنید ، در واقع به او فرصت می دهید تا رفتار خود را تصحیح کند.

    7 - انتظارها
    بهتر است به فرزندتان بگویید چه انتظاری از او دارید و چه رفتاری را می پسندید. برای این منظور ، با او راجع به خواسته هایتان صحبت کنید اما از ارائه توضیح اضافه، استدلال و پیچیده کردن موضوع پرهیز کنید و فقط نکته اصلی را به ساده ترین شکل ممکن بیان کنید. به خاطر بسپارید؛ توضیح های خود را متناسب با سن فرزندتان بیان کنید و از آن ها سوال کنید آیا متوجه شده که چرا چنین انتظاری از او دارید یا خیر، تا این که به تدریج نظم مورد نظر شما را بپذیرد.

    8 - محدودیت ها
    خونسرد بوده و بر اعصاب خود مسلط باشید. بدون شک تصمیم نهایی بر عهده شما والدین است. نافرمانی را نباید با خشم و فریاد پاسخ دهید، همچنین اجازه ندهید ، کودکان به سهولت با اعصابتان بازی کنند


    9 - مسئولیت پذیری
    کودکان در نهایت روزی بزرگ خواهند شد پس به آن ها اجازه رشد بدهید. به آن ها امکان دهید، کارهای کوچک را خودشان به تنهایی انجام دهند و موفقیت های هر چند ناچیز به دست آورند تا اعتماد به نفسشان پرورش یابد و مهارت های زندگی و توانایی های اجتماعی در آن ها تقویت شود. اما یادآوری می کنم که انتظارهای شما باید متناسب با سن و توانایی های آن ها باشد، در غیر این صورت به جای برنده شدن ، بازنده بودن را به فرزند خود می آموزید.

    10 - آسودگی خیال و آرامش
    وقتِ اختصاصی برای تمام اعضای خانواده (حتی خود شما) از اهمیت فراوانی برخوردار است.علاوه بر آن باید بدانید که قصه گفتن و در آغوش کشیدن کودک ، روش های مناسبی برای آرام کردن او هستند.
    به دلیل آن که توجه ترکیبی از تایید کلامی و غیر کلامی است، اعضای خانواده باید از طریق گفتار و رفتار، به یکدیگر اطمینان خاطر بدهند که برای همدیگر مهم و دوست داشتنی هستند و این قانون فقط شامل ِ حالِ کودکان نمی شود بلکه در مورد شما و همسرتان نیز صادق است.


    منبع : tebyan.net

  13. 2 کاربر از Atghia بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #148
    حـــــرفـه ای Atghia's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2011
    محل سكونت
    تهران کثیف
    پست ها
    5,812

    پيش فرض

    از چه سنی برای کودک مان موبایل بخریم؟


    بهترین سن خرید گوشی برای فرزندان چه سنی است که آنها در این سن دیگر کودک نیستند و می‌توانند تا حدی خوب را از بد تشخیص دهند.برای پاسخ به این پرسش گزارش زیر را بخوانید.


    پیشرفت علم همیشه هم خوب و سازنده نیست. یعنی همه مسایل دنیا دو صورت دارند؛ منفی و مثبت. فناوری هم اینگونه است.
    انیشتین جمله جالبی در این مورد دارد که می‌گوید: «من از روزی می‌ترسم که تکنولوژی از تعامل انسانی پیشی بگیرد. چنین روزی، جهان نسلی از احمق‌ها خواهد داشت.» این جمله بار مفهومی بالایی دارد. همه از تکنولوژی در جهت بهبود امور استفاده می‌کنیم اما اگر قرار باشد همه زندگی ما را فرا بگیرد، فاتحه انسانیت و مهربانی را باید خواند.


    از چه سنی برای کودکان موبایل بگیریم
    موبایل یکی از محصولات فناوری است که مزایای بی شماری دارد. به ویژه در این عصر که موبایل تقریبا همه کار می‌کند و علاوه بر تلفن، دوربین، کامپیوتر، حسابدار و... نیز هست. اما همین موبایل دوست‌داشتنی که نفس بسیاری از ما به آن وابسته است برای کودکان مضر و مخرب است. متاسفانه خیلی از والدین در مورد اینکه فرزندان کوچک آنها گوشی موبایل دارد، با افتخار صحبت می‌کنند. کودک 5 یا 6 ساله‌ای که گوشی هوشمند به دست می‌گیرد آیا واقعا از محدودیت‌ها و روشهای استفاده آن آگاهی لازم را دارد؟ آیا پدر و مادر او احساس نمی‌کنند نباید این وسیله از این سن کم در اختیار او قرار بگیرد؟
    البته برخی از والدین برای استفاده از موبایل برای فرزندان خود محدودیت تعیین می‌کنند و مثلا فقط دو ساعت موبایل در اختیار او قرار می‌دهند. اما برخی از والدین از اینکه تا قبل از سن 12 تا 17 سالگی برای فرزند خود موبایل تهیه کنند، اکراه دارند. برخی از خانواده‌ها از اینکه موبایل در اختیار فرزند خود قرار دهند می‌ترسند زیرا هراس دارند مبادا باعث انحراف او بشود.


    واقعیت این است که والدین نباید به فرزندان دبستانی یا دوره راهنمایی خود موبایل بدهند زیرا با این کار این آزادی را به آنها می‌دهند که وارد شبکه‌های اجتماعی آنلاین شوند. یا متاسفانه با دوستان نامناسب ارتباط های مخفیانه داشته باشند. وقتی یک گوشی هوشمند در اختیار یک نوجوان باشد، او به‌طور دایم به اینترنت دسترسی دارد و اینترنت نیز با همه خوبی‌ها، سایت‌هایی دارد که برای فرزندان ما به هیچ وجه مناسب نیستند.


    شاید بهترین سن برای خرید گوشی برای فرزندان، دوره دبیرستان باشد. دختر و پسر در این سن دیگر کودک نیستند و می‌توانند تا حدی خوب را از بد تشخیص دهند. البته لازمه این امر آن است که پدر و مادر با ارائه مشورت های دقیق به فرزندشان او را همراهی کنند.

  15. #149
    ناظر انجمن فوتبال خارجی hossein blak's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2014
    محل سكونت
    BRN
    پست ها
    1,917

    پيش فرض

    این پدرو مادرها شاید ندانند که سخنان طعنه آمیز و کنایه دار جملاتی هستند که برخوردی متقابل طلب می کنند. این پدر و یا مادر آگاه نیست که با این اظهار نظرهای توهین آمیز، کودک را تحریک کرده و ذهن او را از نقشه های خیالی انتقام، پر می سازد ودر نتیجه باعث مسدود شدن راه ارتباطی بین خود او و کودکش می شود.
    • 5جمله ی خوب

    ۱) خـودت تـصـمـیم بگیر: کودک و دوستش در اتاق مشغول بازی هستند. سر و صدای آنها باعث اذیت و آزار شماست، بهتر است بگویید: "بچه ها تصمیم بگیرید یا بی سر و صدا بازی کنید، یا از اتاق خارج شوید." اگر بعد از ۵ دقیقه هنوز سر و صدا ادامه داشت، بگویید: "خوب می بینم تصمیم گرفتید که از اتاق بیرون بروید." این جمله، شما را از داشتن نقش منفی نجات می دهد، زیرا آنها می دانند این تصمیم آنها بوده که منجر به این نتیجه شده است. به این ترتیب کودک مسئول عمل خودش است.

    ۲) من تو را دوست دارم ولی این کار تو را نمی پسندم: اگر می خواهید لفظی را به کودک بیاموزید، کار خوب و بد را برایش مشخص کنید. به او بیاموزید ما کار خوب و کار بد داریم ، نه بچه خوب و بچه بد. هدف از وضع قوانین، آموزش رفتارهای مناسب است نه تنبیه کودک. اگر چه به رفتار ناپسند او اعتراض می کنید ولی محبت خود را به او قطع نمی کنید.

    ۳) از تو می خواهم مشکل مرا حل کنی: اگر کودک کاری را انجام می دهد که باعث رنجش شماست، به او بگویید که دچار مشکل شده اید. مثلا ً به او بگویید: "صدای بلند تلویزیون باعث می شود دچار سردرد شوم" و ازاو بخواهید در حل مشکل به شما کمک کند. در این صورت او که خود را دشمن شما نمی بیند خود را موظف می داند کاری انجام ندهد که برای شما مشکل آفرین باشد. اگر به رضایت خاطر شما اهمیت دهد، رفتار بد را خاتمه خواهد داد.

    ۴) احساس تو را درک می کنم: وقتی کودک عصبانی است جملاتی را به کار می برد تا دیگران را متوجه احساس خود کند. مثلا ً می گوید: "از تو متنفرم" یا "خیلی بدی." این تنها جملاتی است که همه ذهن او را پرکرده. شما می توانید به او کمک کنید تا جمله مناسب را به کار ببرد.

    ۵) "آیا دوستت چیزی گفته که واقعیت ندارد و تو عصبانی شده ای؟:" افراد متفاوت، نـیازهای متفاوتی دارند. اغلب کودکان در اعتراض به والدین می گویند: "عدالت را رعایت کنید و منصف باشید" و این جملات زمانی مطرح می شوند که کودک می خواهد وسیله خاصی برایش تهیه شود؛ صرفاً به این دلیل که برای برادرش تهیه شده است. باید به کودکان بیاموزیم "انصاف و عدالت این است که هر فرد، هر چه را نیاز دارد تهیه کند. اگر شما به عینک نیاز داری و خواهرت به کفش، هر کدام وسایل مورد نیاز خود را خریداری خواهید کرد و این است اجرای عدالت. گمان نمی کنم زمانی که خواهر شما به عفونت گوش مبتلاست و آنتی بیوتیک مصرف می کند لازم باشد شما هم آنتی بیوتیک مصرف کنی"!


    ● ۷ جمله ناخوشایند برای کودکان

    ۱) مناسب سن خودت رفتار کن! گاه والدین به رفتار کودک انتقاد می کنند، زیرا آن رفتار تأثیر بدی بر بزرگترها داشته است. در صورتی که رفتار کودک، نشان دهنده احساس درونی اوست و والدین وظیفه دارند احساس کودک را درک کنند. کودک ۶ ساله ای که نمی داند چه می خواهد و گریه می کند ، یا کودک ۴ساله ای که از محدود شدن در صندلی اتومبیل ناراحت است و گریه می کند ، هر دو متناسب سنشان عمل می کنند؛ اگر چه ما انتظار داریم رفتار آنها ما را آزار ندهد. به جای اینکه به کودک بگویید "مناسب سن خودت عمل کن" بگویید: "به نظر می رسد خیلی عصبانی هستی"، "می دانم وقتی چنین اتفاقی برایت افتاده بسیار ناراحت شده ای" این جملات به کودک آرامش می دهد و شرایط را قابل تحمل خواهد کرد.

    ۲) شوخی کردم: دست انداختن کودک اگر چه ظاهراً شرایط را شاد می کند ولی در واقع به شدت مخرب است. هنگامی که کودک عصبانی است، خندیدن به او باعث می شود احساس بدتری پیدا کند. شما به عنوان والدین کودک وظیفه دارید او را حمایت کنید نه اینکه باعث اذیت و آزار او شوید. اگر چنین منظوری ندارید هنگامی که کودک ناراحت است شاد نباشید.

    ۳) چـرا مـثـل ... نـیستی؟ با مقایسه کـودکـان، آنـهـا احـسـاس مـی کـنـنـد در مرتبه پایین تری قرار گرفته اند و این راه مناسبی برای وا داشتن آنها به فعالیت نیست. زمانی که کودک خود را پایین تر از دیگری احساس کند ، روحیه خود را می بازد و دست از فعالیت خواهد کشید. شما باید ضعف و قوت کودکان را بپذیرید و آنها را بر اصلاح رفتار خودشان تشویق کنید.

    ۴) ندو و گرنه می افتی! علی رغم تمام توجه شما به محافظت از کودک، به کار بردن این نوع جملات باعث می شود کودک بیفتد، زیرا به او القا می کنید منتظرید که او به زمین بخورد و این برای کودکی که تلاش می کند مستقل باشد بسیار مضر است. بهتر است در این موارد بگویید: "قبل از دویدن از محکم بودن بند کفش هایت مطمئن باش." در این صورت شما در مورد اشکال کفش صحبت کرده اید نه ناتوانی کودک.

    ۵) چی بهت گفتم؟ چرا سوالی را می پرسید که خودتان جواب را می دانید؟ انتظار دارید کودک چه پاسخی بدهد؟ وقتی می پرسید: لباست را کجا پرتاب کردی؟ لبخندی موذیانه می زند و می گذرد. اگر از رفتار او رنجیده اید بگویید: "من متاسفم که مجبورم برای بار سوم تکرار کنم که لباست را روی چوب لباسی آویزان کن."

    ۶) به تو قول می دهم که ... : به کودکان باید نه وعده داد و نه وعده از آنها گرفت. روابط ما با فرزندانمان باید بر اساس اعتماد و اطمینان باشد.
    وقتی پدر و یا مادر برای تأیید گفته خود مجبور است وعده بدهد، یعنی دارد اقرار می کند که "وعده داده نشده اش" اعتبار ندارد و قابل اعتماد نیست. وعده ها باعث می شوند که توقعات غیرواقعی در کودکان به وجود بیاید. وقتی به کودک وعده داده می شودکه او رابه باغ وحش ببرند، او آن وعده را یک تعهد به حساب می آورد و فکر می کند که براساس این تعهد، در روز موعود نه باران خواهد بارید، نه اتومبیل عیب و ایرادی پیداخواهد کرد و نه خود او مریض خواهد شد.
    از طرفی نباید از کودکان وعده گرفت که درآینده رفتاری خوب داشته باشند یا رفتار بدشان را اصلاح کنند. وقتی کودک وعده ای ناخواسته می دهد، وعده ای که متعلق به خود او نیست، در واقع چکی بانکی می کشد که در آن بانک اصلاً حساب ندارد. ما نباید مشوق و محرک این قبیل اعمال فریب آمیز باشیم.

    ۷) آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم؟ پدر یا مادری که در استفاده از سخنان نیشدار و طعنه آمیز استعداد ذاتی دارد، خطر و تهدیدی جدی برای سلامت روانی کودک به حساب می آید. این پدر یا مادر جادوگری است که از واژه ها استفاده می کند و با بیان این واژه ها، مانعی در برابر ایجاد ارتباط موثر برقرار می کند و مانع از پدید آمدن رابطه ای مثبت بین پدرومادر با کودک می شود. " آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم ؟ مگر تو کری ؟ پس چرا گوشت به من نیست؟ ..."
    این پدرو مادرها شاید ندانند که سخنان طعنه آمیز و کنایه دار جملاتی هستند که برخوردی متقابل طلب می کنند. این پدر و یا مادر آگاه نیست که با این اظهار نظرهای توهین آمیز، کودک را تحریک کرده و ذهن او را از نقشه های خیالی انتقام، پر می سازد ودر نتیجه باعث مسدود شدن راه ارتباطی بین خود او و کودکش می شود.

    tabnak

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •