بزرگترین خدمت علم به بشر حل مسائلیه که با عقل به ظاهر سلیمش نمیتونست حل کنه. یه زمانی عقل سلیم بشر میگفت زمین باید صاق باشه، یه عده اومدن گفتن نه آقا شواهد نشون میده کرهاست!! ... خیلی ها فکر میکنن علم همین فیزیک و شیمیه ولی خب از وقتی اقتصاد هم با متد علمی بکارگرفته شد خیلی از بدبختی های بشر کم شد. هرچند در جامعه ی عقب افتاده ای مثل ما هنوز تو فهم مسائلی که کشورهای دیگه دههها و قرنهای پیش حل کردند مشکل داریم!...
با ذکر این مقدمه میپردازیم به اینکه شما چه اشتباهی مرتکب شدید در این تحلیلتون. امیدوارم این توضیح بهتون انگیزه بده که در این زمینه مطالعه بیشتر کنید چون کاملا واضح هست که تخصصی در این زمینه ندارید. برای سادگی سعی میکنم در قالب چند سوال و پاسخ کوتاه مفهوم رو جا بندازم.
1. بانکها چه موسسه هایی هستن؟ کارشون چیه؟
ج: بانکها واسطه مالی هستن. اصطلاحا سپرده های خرد رو جمع میکنن و منابع جمع شده رو به کسب و کارها وام میدن. در یک کلمه «تجهیز منابع».
2. از کجا سود بدست میارن بانکها؟
ج. بانکها دو نوع منبع کسب درآمد دارن. درامدهای بهره ای و درامدهای کارمزدی. بانکها از اختلاف نرخ بهره سپرده ها و نرخ بهره وامهایی که میدن یک حاشیه درامد بهره ای بدست میارن در کنار اون با خدماتی که ارائه میدن کارمزدهای مشخصی میگیرن مثل خدمات حواله و... .
3. چرا اصلا بانکها برای اقتصاد ضروری هستن؟
ج. چون با تجهیز منابع به سرمایه گذاری کمک میکنن. سرمایه گذاری باعث ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی میشه.
4. نرخ بهره چیه؟ چه چیزی تعیین کننده نرخ بهره هست؟
ج. نرخ بهره قیمت زمانی پوله. هر فردی درامدهاشو یا مصرف میکنه یا پس انداز. افراد یا بنگاههایی هم هستن که میزان مصرفشون از پس اندازشون بیشتره و نیاز دارن که قرض بگیرن. این دو گروه در بازار پول و بازار سرمایه با هم سر پول برای زمان مشخص معامله میکنن و نرخ بهره از معامله این دو گروه تعیین میشه. بانکها بخاطر این واسطه اصلی این بازارها هستن نقش تعیین کننده ای تو نرخ بهره دارن. بجای اینکه پس انداز کننده ها و قرض دهنده ها مستقیم معامله کنند بانک یک قیمت به پس انداز کننده ها پیشنهاد میکنه و قیمتی دیگه هم با کمی حاشیه به قرض دهنده ها و سعی میکنن این قیمت رو در حدی نگه دارند که بیشترین منابع جذب و تخصیص داده بشه چون درامد بهره ای بانکها زمانی حداکثره که بیشترین منابع رو بتونن به گردش در بیارن.
5. چرا بالا بودن نرخ بهره مانع رشد کسب و کارهائه (موضوعی که شما اون رو یک فریب میدونید)؟
ج. چون با نرخ بهره ی کمتر افراد بیشتری هستند که میتونن برای راه انداختن کسب و کارها وام بگیرن. بخاطر اینکه معمولا در شرایط رکودی بازدهی سرمایه پائینه سرمایه گذاری با نرخ بهره بالا امکان پذیر نیست.
6. بازدهی سرمایه دیگه چیه؟
ج. هر کسب و کاری دو فاکتور برای تولید داره. نیروی کار و سرمایه. دیگه مشخصه سرمایه به چی میگن. ماشین الات، مواد اولیه و .... کسی که برای تولیدش وام میگیره قصد داره سرمایه جدید بخره و با اون تولیدش رو بیشتر کنه. بازدهی سرمایه یا تولید نهایی سرمایه یعنی به ازای هر یک واحد سرمایه گذاری جدید چه میزان تولید بدست میاد.
7. فرق بازدهی سرمایه با سود چیه؟
از آسمون تا زمین فرق دارن (فرقی که شما بخاطر اینکه نمیدونید استدلال اشتباه بالاتون رو ارائه دادید و به خطا رفتید). سود اختلاف درآمد با هزینه هست. هزینه ها دو بخش هستن. هزینه نیروی کار و هزینه سرمایه. درآمدها هم از محل فروش تولیدی که نیروی کار و سرمایه ایجاد کردن. ممکنه سود یک کسب و کاری بالا باشه اما این به معنی این نیست که الزاما بازدهی سرمایش هم بالا باشه.
نتیجه گیری کلی:
کل حرفایی که زدید به اندازه ای از دانش مالی و اقتصاد بدوره که خودش خلاقیت بالایی میخواست گفتنش! اولا اگر دستفروش رو مثال میزنید، دستفروش هزینه سرمایه نداره مقایسش نکنید با یک کسب و کار معمولی. دوما سود واحدش درصد نیست!! سوما نرخ بازدهی سرمایه تو همین ایران در حال حاضر به هیچ وجه در ماه به 15%ی که شما میگی نمیرسه که اگر چنین سرمایه گذاری الان وجود داشت کل دنیا پولاش رو سرازیر میکرد تو کشور ما مارو رو سرشون هم میذاشتن
. چهارما سعی کنید در مورد چیزی که خیلی تخصص ندارید نظر به این قاطعیت ندید و حکم هم صادر نکنید...