22 آذر ماه سال 98 تقریبا 4 ماه پیش گوشی موبایل A7 2018 همسرم رو تو اپلیکیشن دیوار جهت فروش به آگهی گذاشتم به قیمت 2900، پس از درج و تایید آگهی، شخصی باهام تماس گرفت و گفت اگه گوشی سالم و تمیز و بی خط و خش هست من میخوام امشب قرار بزاریم بیام ببینم و بخرمش چون السیدی گوشیم شکسته ارزشی نداره خرج پنل امولد سامسونگ کنم بهش گفتم هر خطی و خشی تو گوشی دیدی 100 تومن کسر میکنم 8 ماه نیست خریدیم ولی بنا به دلایلی میفروشم. (لازم به توضیح هست که بنده اولین بارم نبود که تو دیوار خرید یا فروش خرد و کلان انجام میدادم!) و این داستان نسبتا طولانی رو میگم صرفا جهت آگاهی و دقت عمل شما چون شاید برای شما هم اتفاق بیفتد!
بالاخره ساعت 10 همون شب نزدیک خونه پدرم قرار گذاشتیم. با تاکسی تلفنی اومده بودن. شخص خریدار پیاده شده و اومد نشست تو ماشین بنده و گوشی رو وارسی کرد، خلاصه رو مبلغ 2800 راضی به معامله شدیم، پس از انتقال مالکیت کامل گوشی از شماره همسرم به شماره طرف (که به طرز عجله ای و سریع هم خودشون انجام میدادن چون آقای حالا نمیدونم به ظاهر تاکسی تلفنی که نشانگر تاکسی تلفنی روی سقف ماشینش بود هم رو این عجله صحه میگذاشت که سرویس دارم خواهشا سریع باشید، روبروی جایی که بودیم خودپرداز بانک سینا بود رفتیم 2800 رو به کارتم واریز کرد و اس ام اس +2800 واریز به حسابم هم اومد و حتی همون لحظه همراه بانکم رو هم از گوشی چک کردم. پول به حسابم که واریز شد و پس از اطمینان به تراکنش موفق بانکی از گوشی رو بنا به حسن نیت همراه با یک گلس فول + یک کاور نو و با کیفیت دادم بهش و بعد از حدود یک دقیقه از واریز پول به حسابم از هم جدا هم شده بودیم در راه خونه بودم که متوجه پیامک -2800 کسر مبلغ از حسابم شدم!!! سریع ماشین رو نگه داشته و با اظطراب زنگ زدم به شخص خریدار که آقا پولی که واریز کردی از حسابم کسر شده لطف بفرمایید دوباره بزنید که در جواب اول گفتن نه آقا ما اینجور آدم نیستیم الان پولتون رو در عرض 5 دقیقه دوباره واریز میکنم و نمیدونم چرا اینجوری شده و این حرفا... منم گفتم پس منتظرم. بعد از گذشت حدود 10 دقیقه که خبری از تماس تلفنی شخص به من و واریز پول به حسابم نشد، زنگ زدم به طرف و رد تماس دادن (رد تماس پشت رد تماس! نزدیک به 10 بار تماس گرفتم اما هربار رجکت کردن!) SMS دادم آقای محترم پول چی شد من منتظرم چرا جواب تلفن رو هم نمیدین؟! بعد حدود 20 دقیقه در جواب SMS برگشت گفت کارت به کارت نشد نقد دادم دیگه پول نمیدم من!!! گفتم مرد بی ناموس کجا نقد دادی دوربین مداربسته روبروی مجتمعی که کارت به کارت کردی هست اگه نقد داده باشی میفته، من دنبال دردسر و علافی نیستم سریع یا پول رو واریز کن و دنبال دردسر نباش یا تا فیحا خالدون میرم جلو که ببینی با کی طرفی و باز دوباره زیر بار نرفت و گفت پوله دیگه ندارم، تو ماشینت نقد دادم، منم گفتم فردا شکایت میکنم حالت جا بیاد تا آخر میرم جلو! (خوشبختانه دوربین مداربسته هرچند دقیق جلو خودپرداز رو نشون نمیداد اما من کاملا اگه کار به جاهای باریک میکشید میتونستم ثابت کنم که پول نقدی نگرفتم که بیان و تحلیلش از حوصله شما خارج و مجال تایپ برایم نیست...
خلاصه فردای همون روز پس از بروکراسی و کاغذبازی بیش از حد و اعصاب خرد کن ایران از دفتر قضایی ارجاع دادن عریضه نویسی و شرح وقایع بعد به کلانتری و از کلانتری بعد حدود 3 روز لفت دادن الکی که نمیخوام وارد جزئیاتش بشم ارجاع دادن به کارشناس آگاهی و همه مدارک و مستنداتی که قرار هست آماده کنم و بدم به مراجع ذی سمت رو دستور نامهاش رو دادن دستم که خودم برم پیگیری نظیر گرفتن فیلم دوربین مداربسته مجتمعی که خودپرداز جلو دربش بود، بانک سینا که از طریق خودپرداز این بانک انتقال و کسر وجه صورت گرفته جهت دریافت سی دی چهره طرف، استعلام بانک قوامین خودم و ریز تراکنشهای اون روز، بانک ملت حساب طرف که با اون به حسابم زد (که مشخصات طرف رو بگیرم. که مشخص شد کارت مطلق به پسربچه 8 ساله هست نه خود ایشون بعدها هم مشخص شد بچه خودشه! یعنی یه بار نشده که من برم به مکانهایی که عرض کردم! به هر دلیلی که بود یا ایراد از نامه نگاری ناقص کلانتری بود یا بانک در ارائه اطلاعات تکمیلی کوتاهی کرده بود یا از طرف کارشناس آگاهی چند روز منو تو شهر تبریز آواره کردن و دهها مدل اذیت و علافی دیگر، دو بار به بانک ملت رفتم سه بار به بانک سینا و چندین و چندین بار بنا به علت هایی که گفتم بدلیل بروکراسی قرون وسطی ایران، با مدارک کامل برگشتم کلانتری و کلی دویدم و دویدم و کلی هزینه کپی و پرینت و پول بنزین و... تا بعد از حدود 1 هفته (که البته محل کار بنده هم بمدت یک هفته تعطیل شده بود!) تازه کارشناس آگاهی گفتن صبح برم کلانتری تا بفرستنم دادسرا.
خلاصه با هزار بدبختی و پیگیری پی در پی، پروندم رو توسط سرباز شعبه کلانتریم رسوندم به دست بازپرسی دادسرا. شرح وقایع و قضایا رو هم با قاضی در میون گذاشتم هم کتبی و هم شفاهی... در همان لحظه با وارد کردن کد ملی طرف شماره موبایل و چهره طرف رو از برگ ثنا در آورد گفت خودشه گفتم خودِ خودشه... آخر سر و همون روز خود قاضی پیشم زنگ زد و به آقای بی ناموس! گفتن ازتون شکایت شده فردا اول وقت تشریف بفرمایید شعبه بازپرسی دادسرای طباطبایی واقع در میدان آذربایجان و تلفن رو قطع کردن. فردا با مراجعه به بازپرسی و پیگیری از دفتردار قاضی متوجه شدم خودش نیومده و یکی رو فرستاده که پیگیری کنه و بهانه هم این بود که خودشون تبریز نیستن و شهرستان هستن نتونستن خدمت برسن بنده رو فرستادن! دفتردار ابله هم بدون اینکه طرف اصلی رو بخواد قضیه شکایت بنده رو بهش گفته که اصولا نباید بجز شخص اصلی دلیل پرونده به اشخاص غیر مرتبط بازگو بشه مخصوصا که شعبه بازپرسی باشه! به دفتردار گفتم خب چی شد گفت خودش نیومد یکی رو فرستاد قضیه رو گفتم گفت اشکالی نداره ما واریز میکنیم و رفت!!! گفتم حالا چی میشه؟ گفت: ابلاغیه میدیم با مهلت 5 روزه بعد پنج روز اگه خودشو معرفی نکرد حکم جلبش رو میدیم. منم خوشحال منتظر اتمام 5 روزه یا معرفی شخص فوق هستم اما زکی خیال باطل. بعد 5 روز که طرف نیومد بجای حکم جلب، به من نامه ای از طرف بازپرسی دادن که ببر بانک قوامین برای مشخص شدن علت کسری پول که ظرف 72 ساعت اعلام شود آیا عامل داخلی باعث بروز این خطا شده یا خارجی و... هرچی گفتم بابا عامل بانک این وسط بانک سینا و بانک ملت که حساب طرف هست، باید باشه نه حساب من قبول نکردن! گفتن شما کاریت نباشه ببر به بانکت. بردم نامه رو بانک شوتم کرد شعبه مرکزی از اونجا شوتم کردن به دبیرخانه و گفتن دو روز بعد باهاتون تماس میگیریم و جواب نامه رو میدیم. آقا سرتون رو درد نیارم این دو روز تبدیل شد به 2 هفته! اونم با کلی پیگیری و سریش شدن من! دلیلش هم این بود که از طرف شعبه مرکز تهران باید نامه کتبی بدستمون میرسید که نهایتا یا میگفت عامل داخلی و خطای سیستمی هست یا عامل خارجی و هک و سواستفاده و این چیزا پس عملا اعلام 72 ساعت کاری دادگاه یعنی پشکل!!! بعد دو هفته که نامه ام نیومد با پیگیری های زیاد و قانع کردن انفورماتیک بانک قوامین بالاخره ازشون یه نامه گرفتم و بردم دادسرا که سریع کارم را بیفته اون بی شرف رو بدست بیارم، جواب بانک هم این بود که علت این خطا داخلی و سیستمی بوده! همین که نامه رو دادم به قاضی بازپرسی ختم رسیدگی رو اعلام نمود و گفت بقیه شکایتتون رو باید از طریق شورای حل اختلاف حل کنید. (مشکل اصلی اینجاست این استعلام رو روز اول نمیتونستن بکنن و هزینه های عکس های پرینت رنگی و عریضه نویسی و دفتر پیشخوان قضایی، هزینه بنزین و مشکلات اذیت و اعصاب و روان مارو کم کنن و به وقتمون ارج بنهند!؟)
بعدش روز از نو روزی از نو! دوباره پول عریضه نویسی دفتر پیشخوان قضایی و در شورای حل اختلاف، تشکیل پرونده و اثبات دلیل و مدرک و شواهد. دقیقا 98/10/30 ابلاغیه هم برای خوانده و هم خواهان (یعنی بنده و اون بی همه چیز SMS داده شد که در این تاریخ و ساعت 10:30 در فلان شعبه حاضر باشیم. رفتم آقای بی شرف تشریف نیاورده بود! بعد یک هفته رای نهایی صادر و حق 2800 + هزینه تاخیر تادیه و خسارت و دادرسی به حق من صادر و طرف محکوم شد اما 20 روز مهلت واخواهی و 20 روز پس از آن تجدید نظر خواهی دارن ایشون! لازم به توضیح هست که یکی از بهترین کارهایی که کردم این بود که از اجرای احکام در همان روزهای اول معرفی من به شورای حل اختلاف تامین خواسته توقیف اموال درخواست دادم مبنی بر بلوکه و مسدود کردن تمامی بانکهایی که درش پول هست.
98/11/6 شخص فوق که پولمون رو کشیده بالا رفته دفتر پیشخوان و با هزینه 100 هزار تومان درخواست تجدید نظر خواهی داده (خاک به سر میتونست با همون مبلغ واخواهی بده حداقل!) دوباره کار ما شروع شد به من از طریق ابلاغیه با فرصتی 1 هفته ای گفتن اگر دفاعیه ای دارید به شعبه اعلام فرمایید (تبادل لوایح) تبادل لوایح هم با کلی مدرک و مستند دقیق و کپی برابر اصل دادیم دست شورا بعد حدود یک ماه و نیم در ابلاغیه ای باز در حق اون بی شرف قاضی رای صادر کرد که چون ایشون فرصت واخواهی داشتن و استفاده نکردن درنتیجه تجدید نظر خواهی ایشون رو واخواهی طلقی کرده و ادامه پروسه را به شعبه مربوطه ارجاع میدهیم... 98/12/28 دوباره هم به من و هم شخص فوق ابلاغیه اومد که ساعت 11 تو دادگاه جهت رسیدگی حاضر باشیم. یک روز قبل دادگاه زنگ زدم بهش گفتم دفعات پیش نیومدی اینبار به خاطر او بچت رحم میکنم بهت بیا و صلح کنیم رو همون 2800 و... برگشت بهم گفت حالا که اینجوری شد نمیام و حالتم جا میارم! منم گفتم باشه نیا برام اصلا مهم نیست خوش اومدی. قطع کردم و مسلما نیومدن اون روز و دوباره منتظر رای دادگاه بودم که دوم فروردین امسال یه شماره ناشناس که خودش رو برادر شخص متهم معرفی کردن و کلی از من معذرت خواهی کردن گفتن این یه اشتباهی و فوضولاتی تناول کرده شما بزرگواری کن ببخش 5 فروردین من خودم یا برادرزادم رو بفرستم بیاد برید دفترخونه پولتون رو بده رضایت بدین قال قضیه کنده شه. ظاهرا حسابشم مسدود کردید گفتم بله گفت بی زحمت اونا رو هم رفع کنید گفتم کلی هزینه کردم اونارو محبت بفرمایید بنده در خدمتم در غیر اینصورت دادگاه تکلیف رو مشخص میکنه! خلاصه سر 3300 راضی شدیم + اینکه 70 تومن هزینه دفترخانه اسناد رسمی که اونا متقبل شدن رضایت دادم پولم رو هم همونجا گرفتم. بعد کلی تشکر و قدردانی کردن. الان منتظرن بعد 16 فروردین برم حسابش رو از مسدودیت در بیارم.
قرض از توضیح و زیاده گویی اینه که این روزها اوضاع مملکت رو که هممون میبینیم چه قاراشمیشه! خیلی پوزش میطلبم اما شلوارتون رو دو دستی بچسبید! سعی کنید بیقدار به آب نزنید هرچند من بیقدار به آب نزدم و اولین معاملم نبود اما بزرگترین اشتباهم معامله در شب در اون ساعت + عجله کردن طرف (اصلا برام نباید مهم می بود اگه عجله داشت میرفت به من ربطی نداشت!)
و توصیه مهم اینکه یکم دل و جرعت و انگیزه و پشت کار برای گرفتن حقتون داشته باشید چه 1 تومن چه 100 تومن هرچند وقت و انرژی میذاریم و هزینه هایی هم متقبل میشید اما آخرش اگه زرنگ باشید میتونید به حقتون برسید. از خیلی از آشناها یا غریبه ها شنیدم که گفتن فلان میلیون پول منو خوردن اوایل شکایت کردم بعد بخیال شدم اما این بی خیالی شما باعث میشه قربانی بشید و یه عده بی ناموس بدون زحمت صاحب پول مفتی بشن که شما واسه هر ثانیش زحمت کشیدین! ول کن نباشید جون اوضاع اقتصادی مملکت اسفناک و بزه کاری هم شدید هست!
خیلی ها بهم گفتن میتونستی همون اول از بانک سینا شکایت کنی اما اونایی که آگاهی در مسائل حقوقی ایران دارن میدونن که اینجا مدینه فاضله نیست من شکایت کنم در عرض چند روز هم از بانک بدلیل خطای سیستمی غرامت بگیرم هم طلبم رو از دزد! (مثل خیلی جوامع پیشرفته و توسعه یافته که این امر شدنی بود) شکایت کردن یک شخص از یک ارگان بزرگی مثل بانک تو ایران مثل بازی انگشت انسان با راه رفتن مورچه هست!
ارادتمند شما