تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 12 از 17 اولاول ... 28910111213141516 ... آخرآخر
نمايش نتايج 111 به 120 از 161

نام تاپيک: ماجراهاي رانندگي

  1. #111
    اگه نباشه جاش خالی می مونه mehryazdan's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    تبریز
    پست ها
    364

    پيش فرض

    من یه بار تو جاده یه سراشیبی تند و نسبتا طولانی هست وقتی از عجبشیر داری میرسی به آذرشهر با پراید 160 رفتم ولی جدی پراید من تو کف بیشتر از 140 نمیره
    در ضمن واسه تکون ماشینتون هم هر چند وقت یهبار به بالانس مراجعه کنید خیلی خوب جواب میده

  2. 3 کاربر از mehryazdan بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #112
    آخر فروم باز isbn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    3,106

    پيش فرض

    چه تاپیک باحالیه این.
    تا حالا ندیده بودم.البته خودم که گواهینامه ندارم ولی عشق ماشینم!!!
    (16.5 سالمه!)

    دوست عزیز ماشین چی بود؟
    ماشین پرشیا !
    Last edited by isbn; 23-01-2011 at 13:33.

  4. 3 کاربر از isbn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #113
    آخر فروم باز isbn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    3,106

    پيش فرض

    راستی در مورد سگ
    سگ همیشه اینطوری عمل میکنه.اول میخواد جاده رو عرضشو طی کنه ولی گولشو نخورید .نصف جاده رو که رد میشه دوباره زود برمیگرده و امکان تصادف و واژگونی ماشینو باعث میشه .سگ دیدنی خیلی مراعات کنین چون خیلی گاگوله دوباره برمیگرده

    ------
    راستی یه کلیپ صوتی هست یکی از رفقا تو موبایلش بود جالب بود بچه تبریزیا در جریانش هستش
    همونی که میگه آقا اوایل انقلاب بود خاور دنده ی هفتم سرعت 700 رو رد شده بودیم پیچیدیم تو یه کافی شاپ و با یکی درگیر شدیم مجبور شدم یارورو عین آبدماغ بمالم رو زمین .بعدش هر چی پلیس بود ریختن اونجا آقا جونم بهتون بگه شمشیر سامورایی رو کشیدم کوبیدم 700 گردان اینور 700 گردان اونور همشو ناکار کردم اومدیم برگشتیم تبریز دیدم همه جوبا پره خونه آسمون غرید آیه نازل شد که یا بهزاد من خلقه تو قتله زدیم سه روز عزای عمومی اعلام کردیم و...
    هیچی تعریف کردن رفقا باعث شدن اینم واسمون یه یادآوری بشه
    من کلا تعریف کردن خاطره هام اینطوریه !

  6. 3 کاربر از isbn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #114
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    پست ها
    725

    پيش فرض

    خوب بنده خداها چشمشون میترسه دیگه....اصلن قانونن هیچی،خداییش چالوس هم 130تا میکشه؟...به این حساب بذار که ماجرای خوبی برات اتفاق افتاده.......
    حق داری،ولی آخه کسی که انقدر نگرانه سرعت و سبقته،به نظر من یه نگاهیم به کیفیت جاده،(کوچیک و کم عرض بودن و دو طرفه و اینا رو کار ندارم!!!!!)یه آسفالت خوب که وقتی سر پیچ یکم سرعتت بالاست،به خاطر رفتن تو چاله،یا شکستگیهای آسفالت ماشین پشتش سر نخوره و بعدش باعث تصادف بشه،بندازه بد نیست!!!!!!
    بعدشم این که اونجا کمر بندی بود آخه.....سرع مجاز 110 تا بود!
    به این حساب بذار که ماجرای خوبی برات اتفاق افتاده.......
    اینو قبول دارم،مسوول پارکینگم همینو گفت!!!

  8. 3 کاربر از mahdistar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #115
    پروفشنال solo8's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    ایران-گرگان
    پست ها
    933

    پيش فرض

    کسی دیگه ماجرا نداره؟
    یعنی تاپیک فقط واسه یه هفته؟؟؟!

  10. این کاربر از solo8 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #116
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    پست ها
    491

    پيش فرض

    کسی دیگه ماجرا نداره؟
    یعنی تاپیک فقط واسه یه هفته؟؟؟!
    با سلام . همه ی ما با خواندن تجربیات تلخ همدیگر سربراه شدیم
    با دیدن آمار کشتار جاده ای دنیا و بالاخص ایران و نیز دیدن تصاویر آنها..... به این واقعیت میرسیم که ماشین هر قدر هم پیشرفته باشد بازم از وحشی ترین حیوان روی زمین وحشی تر است . فقط یک سوارکار عاقل و بافرهنگ میتواند این حیوان آهنی بسیار وحشی را کنترل کند نه یک ادم عصبی یا عجول یا آرتیست و.....

  12. 6 کاربر از Namdarian بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #117
    حـــــرفـه ای rami_hemi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    تبریز
    پست ها
    4,451

    پيش فرض

    من بیشتر مواردی که دیدم همه گفتن
    حوصله کم اعصاب خراب و تفکر و توهم بودش
    بابام همیشه یه کلمه به من میگفت باید هر کاری رو با صبر و حوصله انجام بدی خودش 40 یال راننده جاده بود و تنها یه دفعه تصادف کرد که اونم ماشین دیگه ترمزش ایراد داشت و هیچکس هم طوریش نشد
    راننده های ما چه تو شهر چه جاده تنها تحملشون کمه
    من کمتر موردی توی رانندگیم پیش اومده چون مثل گفته بابام عمل کردم 4 ساله هم زیاد رانندگی نمیکنم
    و اما یه مورد مهم در رابطه با سگ و گربه
    بعضی از سگها عمدا میان جلو ماشین چرا ؟چون پیر شدن و صاحبان بی وجدانشون بعد یه عمر کار بردن ازشون و عادت دادنشون اونا رو ول میکنن به امون خدا او.نام چون وصع بدی پیدا میکنن میخوان با این کار خود کشی کنن
    در مورد گربه باید بگم نردیک ظرفای زباله سرعتتون رو کم کنید چون از صدا و نور ماشین به خصوص شبا میترسن میحوان فرار کنن ولی نور چراغ گیجشون میکنه اکهرا هم که شهر و حاده واسه خیلی هاتون فرق نمیکنه نور بالا میرین
    این مورد رو در مناطق باز بیرون حاده تو شب هم رعایت کنید و با سرعت کم برونید چون گاهی نا خواسته حیوانات خاصی رو به کشتن میدید یادتون باشه ما تنها نیستیم تو این دنیا
    میدونید یوزپلنگ ایران کمتر از 100 باقی مونده و دولت هم هیچ کاری واسه حفاظتشون از ماشینا نمیکنه پس مراقب باشید که نسل این حیوانات هم دست شما ها هستش .
    کلا با عجله کردن هم خودتون رو به خطر میندازید هم دنیا رو آورم باشید مقصدتون جایی نمیره همونجاس که بود

  14. 10 کاربر از rami_hemi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #118
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    پست ها
    298

    پيش فرض

    البته این خاطره رو خودم دیدم
    توی پیاده رو واستاده بودم که دو تا پیرمرد اومدن و سوار موتور شدن و همین که موتور رو روشن کردن یه دفعه تک چرخ زدن همه ی مردم نیششون باز شده و میگفتن از شما بعدیه و ....پیرمرده گفت : من فقط کسی که موتور رو دنده گذاشته بود پیدا کنم ، فقط پیداش کنم میدونم چیکارش کنم

    نکته اخلاقی :همیشه دنده موتور رو چک کنین

  16. 5 کاربر از aref16 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #119
    داره خودمونی میشه kazem795's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    57

    پيش فرض

    سلام
    يه مدت گرفتار بودم نتونستم بهتون سر بزنم. ببخشيد
    ولي خداييش حال ميكنيد با اين تاپيكي كه ساختم
    حالا يه خاطره بگم
    يه بار داشتم ميرفتم سمت خونه كه از جايي زنگ زدند سريع خودت رو برسون
    موضوع خيلي مهم بود بايد هر چه زود تر يه مسير تقريبا نيم ساعته رو تو 10 دقيقه ميرفتم
    خلاصه سريع دور زدم با هر چه سرعت كه ميتونستم داشتم ميرفتم كه ديدم از كنار يه بلوار كه داشتند به چمنهاش آب ميدادند حسابي آب اومده تو خيابون
    يه پرايد مشكي هم داشت از كنار همين قسمت كه اب جمع شده بود خيلي آروم حركت ميكرد مبادا كه آب بريزه روي ماشينش آخه ماشينش خيلي تميز بود
    يه كارواش دقيقا اونطرف خيابون بود فكر كنم بنده خدا تازه از كارواش اومده بود بيرون
    منم كه شديدا عجله داشتم حتي پام رو از روي گاز برنداشتم به آب كه رسيدم احساس كردم يه گودي حدود نيم متر هست كه حسابي آب توش جمع شده بود . ديگه كاري نميشد كرد با همون سرعت از داخل آب رد شدم
    ديگه خودتون تجسم كنيد چه حجم ابي ريخت روي ماشين اون بنده خدا كلا همه جاش خيس شده بود حالا اونم ماشينش مشكي كه سريع لكه ميشه
    طرف دست گذاشت رو بوق چراغهاش رو هم روشن كرد اومد دنبالم ولي چون من سرعت داشتم نتونست بهم برسه
    ولي خداييش خودم دلم به حالش سوخت گناه داشت بنده خدا

  18. 6 کاربر از kazem795 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #120
    داره خودمونی میشه kazem795's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    57

    پيش فرض

    تق تق تق کسی نیست؟
    هیچ کس نیست؟

  20. این کاربر از kazem795 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •