تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 5 از 5

نام تاپيک: چگونگی طرح یک دادخواست

  1. #1
    آخر فروم باز france's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    P30World.Com
    پست ها
    1,779

    11 چگونگی طرح یک دادخواست

    چگونگی طرح یک دادخواست در دادگاه حقوقی

    در این جا چگونگی طرح یک دعوای حقوقی که شروعش با نوشتن خواسته بر روی یک برگ فرم چاپی مخصوص آغاز می شود و این فرم را بایستی از دادگاه های حقوقی تهیه نمود را بیان می دارم البته اینجانب سعی خواهم کرد که با زبان روزمره و گفتاری مطالب را بیان نمایم تا فهم آن راحتر و سریعتر باشد و قضیه آن اقایان پزشکی نباشد که با زبان پزشکی و اصطلاحات پزشکی بیماری مریض را برایش شرح می دهند و بیمار محترم تنها درصد ناچیزی از نوع بیماری خود را می فهمد و بقیه را سر می جنباند.

    دادخواست فرم چاپی مخصوصی است که همانگونه که اشاره شد برای تهیه آن باید به مجتمع های حقوقی مراجعه و آنرا درخواست نمود که به رایگان در اختیار افراد قرار می گیرد این برگ چاپی دارای ستونهایی است که مشخصات و نوع خواسته بر روی ان درج می شود.

    ماده 51 ـ دادخواست باید به زبان فارسی در روی برگهای چاپی‌مخصوص نوشته شده و حاوی نکات زیر باشد:

    1 ـ نام‌، نام خانوادگی‌، نام پدر، سن‌، اقامتگاه و حتی الامکان شغل‌خواهان‌.

    تبصره ـ در صورتی که دادخواست توسط وکیل تقدیم شودمشخصات وکیل نیز باید درج گردد.

    2 ـ نام‌، نام خانوادگی‌، اقامتگاه و شغل خوانده‌.

    3 ـ تعیین خواسته و بهای آن مگر آن که تعیین بها ممکن نبوده و یاخواسته‌، مالی نباشد.

    4 ـ تعهدات و جهاتی که به موجب آن خواهان خود را مستحق‌مطالبه می‌داند به طوری که مقصود واضح و روشن باشد.

    5 ـ آنچه که خواهان از دادگاه درخواست دارد.

    6 ـ ذکر ادله و وسایلی که خواهان برای اثبات ادعای خود دارد، ازاسناد و نوشتجات و اطلاع مطلعین و غیره‌، ادله مثبت به ترتیب وواضح نوشته می‌شود و اگر دلیل‌، گواهی گواه باشد، خواهان بایداسامی و مشخصات و محل اقامت آنان را به طور صحیح معین کند.

    7 ـ امضای دادخواست دهنده و در صورت عجز از امضاء، اثرانگشت او.

    تبصره 1 ـ اقامتگاه باید با تمام خصوصیات از قبیل شهر و روستاو دهستان و خیابان به نحوی نوشته شود که ابلاغ به سهولت ممکن‌باشد.

    تبصره 2 ـ چنانچه خواهان یا خوانده شخص حقوقی باشد، دردادخواست نام و اقامتگاه شخص حقوقی‌، نوشته خواهد شد.

    ماده 52 ـ در صورتی که هریک از اصحاب دعوا، عنوان قیم یامتولی یا وصی یا مدیریت شرکت و امثال آن را داشته باشد دردادخواست باید تصریح شود

    A) ستون خواهان: مشخصات خواهان شامل نام و نام خانوادگی و سن و شغل و محل اقامت درج می شود

    B) ستون خوانده : بمانند مشخصات خواهان این قسمت نیز پر می شود فقط بایستی توجه داشت که ذکر دقیق اقامتگاه خوانده بسیار مهم است و لازم است بنحوی پر شود که ابلاغ صورت گیرد زیرا به هر دلیلی اقامتگاه خوانده شناسایی نگردد بجز آنکه خطاب به خواهان اخطار می شود که آدرس خوانده را مجددا و صحیحا به نحوی که ابلاغ صورت گیرد اعلام نماید از جمله موارد اطاله دادرسی که بمعنای طولانی شدن دادرسی خواهد بود می شود و باعث می گردد که روند دادگاه شما که معمولا خواست همه مراجعین به دادگاه است که زودتر تکلیف معلوم و پرونده مختومه شود طولانی تر شود و در صورت عدم معرفی ادرس جدید خواسته و دادخواست شما رد خواهد شد و هزینه دادرسی که به صندوق دولت پرداخت نموده اید و در ذیل مقدار و مبلغ آن توضیح داده خواهد شد از بین برود و این مبالغ به شما عودت نخواهد شد و شما ناگزیر از طرح دادخواست مجدد خواهید شد.

    ماده 67 ـ پس از دستور دادگاه دایر به ابلاغ اوراق دعوا، مدیر دفتریک نسخه از دادخواست و پیوستهای آن را در پرونده بایگانی‌می‌کند و نسخه دیگر را با ضمایم آن و اخطاریه جهت ابلاغ و تسلیم‌به خوانده ارسال می‌دارد.

    ماده 68 ـ مأمور ابلاغ مکلف است حداکثر ظرف دو روز اوراق را به‌شخص خوانده تسلیم کند و در برگ دیگر اخطاریه رسید بگیرد. درصورت امتناع خوانده از گرفتن اوراق ، امتناع او را در برگ اخطاریه‌قید و اعاده می‌نماید.

    تبصره 1 ـ ابلاغ اوراق در هریک از محل سکونت یا کار به عمل‌می‌آید. برای ابلاغ در محل کار کارکنان دولت و مؤسسات مأمور به‌خدمات عمومی و شرکتها، اوراق به کارگزینی قسمت مربوط یا نزدرییس کارمند مربوط ارسال می‌شود. اشخاص یاد شده مسؤول‌اجرای ابلاغ می‌باشند و باید حداکثر به مدت ده روز اوراق را اعاده‌نمایند، در غیر این صورت به مجازات مقرر در قانون رسیدگی به‌تخلفات اداری محکوم می‌گردند.

    تبصره 2 ـ در مواردی که زن در منزل شوهر سکونت ندارد ابلاغ‌اوراق در محل سکونت یا محل کار او به عمل می‌آید.

    ماده 69 ـ هرگاه مأمور ابلاغ نتواند اوراق را به شخص خوانده‌برساند باید در نشانی تعیین شده به یکی از بستگان یا خادمان او که‌سن و وضعیت ظاهری آنان برای تمیز اهمیت اوراق یاد شده کافی‌باشد، ابلاغ نماید و نام و سمت گیرنده اخطاریه را در نسخه دوم قیدو آن را اعاده کند.

    حال اگر ادرس خوانده شناسایی نشد و خواهان نیز نتواند ادرس خوانده یا خواندگان را بیابد چگونه عمل می شود : مستندا به ماده 73 قانون ایین دادرسی مدنی که اشعار میدارد : « در صورتی که خواهان نتواند نشانی خوانده را معین نمایدیا در مورد ماده قبل پس از اخطار رفع نقص از تعیین نشانی اعلام‌ناتوانی کند بنا به درخواست خواهان و دستور دادگاه مفاددادخواست یک نوبت در یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار به هزینه‌خواهان آگهی خواهد شد. تاریخ انتشار آگهی تا جلسه رسیدگی نبایدکمتر از یک ماه باشد» عمل خواهد شد

    C) ستون سوم دادخواست که مربوط به معفی وکیل است در صورتی خالی نخواهد ماند که خواهان دارای وکیل یا وکایی باشد که مشخصات آنها در این قسمت نوشته خواهد شد.

    تذکر: اگر خواهان دارای وکیل باشد ابلاغیات و اخطاریه های متعلق به خوان به اقامتگاه وکیل ارسال خواهد شد و موکل بایستی از وکیل نحوه و چگونگی انجام مراحل دادرسی خود را بخواهد فقط در یک صورت به اقامتگاه موکل اخطاریه ارسال می شود که دادگاه این امر را لازم بداند.

    D) اما چهارمین ستون مربوط به خواسته یا موضوع و بهای خواسته می باشد که در تنظیم ان بایستی دقت لازم را مبذول داشت زیرا خواهان باید بداند که دادگاه بر اساس همین قسمت نوع خواسته را تشخیص و رای صادر می نماید اگر خواهان نداند که عنوان حقوقی خواسته اش چیست و نتواند عنوان خواسته خود را صراحتا و شفاف به دادگاه معلوم نماید شاید نتواند به مقصود خود برسد و رایی صادر شود که با انچه خواهان می خواسته تفاوت داشته باشد.

    در ستون تعیین نوع خواسته و بهای آن می بایست نوع خواسته به ریال ارزیابی قیمت شود تا بر اساس ان هزینه دادرسی که معادل 2 درصد بهای خواسته منهای 5000 تومان است از خواهان اخذ شود مثلا مطالبه مبلغ یک فقره چک 10 میلیون تومان معادل 195 هزار تومان هزینه دادرسی در بر خواهد داشت که بدوا خواهان مکلف به پرداخت است ولی در هنگام صدور رای له خواهان اگر وی مطالبه این مبلغ هزینه دادرسی را نیز نموده باشد برای وی حک صادر و این هزینه بعلاوه خواسته اش به وی عودت می شود

    برخی ازخواسته ها قابل تقویم واقعی نیست که این نوع خواسته می بایست مقوم شود یعنی مبلغی به نظر خواهان ارزیابی می شود که اگر بالای 5 میلیون تومان باشد در دادگاه رسیدگی می شود و اگر زیر 5 میلیون تومان مقوم گردد در شورای حل اختلاف قابل رسیدگی است یعنی مرز دادگاه و شورای حل اختلاف بستگی به مبلغ مقوم شده خواهان دارد.

    در این زمینه توجه شما را به مواد مرتبط قانون ایین دادرسی مدنی جلب می نماییم:

    ماده 61 ـ بهای خواسته از نظر هزینه دادرسی و امکان‌تجدیدنظرخواهی همان مبلغی است که در دادخواست قید شده‌است‌، مگر این که قانون ترتیب دیگری معین کرده باشد.

    ماده 62 ـ بهای خواسته به ترتیب زیر تعیین می‌شود:

    1 ـ اگر خواسته پول رایج ایران باشد، بهای آن عبارت است از مبلغ‌مورد مطالبه‌، و اگر پول خارجی باشد، ارزیابی آن به نرخ رسمی‌بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در تاریخ تقدیم دادخواست‌،بهای خواسته محسوب می‌شود.

    2 ـ در دعوای چند خواهان که هریک قسمتی از کل را مطالبه‌می‌نماید بهای خواسته مساوی است با حاصل جمع تمام‌قسمتهایی که مطالبه می‌شود.

    3 ـ در دعاوی راجع به منافع و حقوقی که باید در مواعد معین استیفاو یا پرداخت شود، بهای خواسته عبارت است از حاصل جمع تمام‌اقساط و منافعی که خواهان خود را ذی حق در مطالبه آن می‌داند.

    در صورتی که حق نامبرده محدود به زمان معیّن نبوده و یامادام‌العمر باشد بهای خواسته مساوی است با حاصل جمع منافع‌ده سال یا آنچه را که ظرف ده سال باید استیفا کند.

    4 ـ در دعاوی راجع به اموال‌، بهای خواسته مبلغی است که خواهان‌در دادخواست معیّن کرده و خوانده تا اولین جلسه دادرسی به آن‌ایراد و یا اعتراض نکرده مگر این که قانون ترتیب دیگری معین کرده‌باشد.

    ماده 63 ـ چنانچه نسبت به بهای خواسته بین اصحاب دعوااختلاف حاصل شود و اختلاف مؤثر در مراحل بعدی رسیدگی‌باشد، دادگاه قبل از شروع رسیدگی با جلب نظر کارشناس‌، بهای‌خواسته را تعیین خواهد کرد

    E) اما ستون آخر دادخواست یا به اسطلاح ستون دلایل و منضمات که بایستی اینکه چه مدرکی داریم تا به واسطه ان خواستار صدور حکم له خود شده ایم را بیان داریم از سند و مدرک گرفته تا شاهد و سوکند خواهان

    و در انتها شرح دادخواست است که باید دعوای خود را با استنادات قانونی و توضیح در مورد مدارک مستند برای دادگاه بگونه ای شرح دهیم که قاضی با یک بار مطالعه پی به خواسته ببرد و تا حد امکان باید خلاصه مفید نوشت و خواست.

    تذکر : طرح دادخواست و نوشتن مطالب جزء تخصص افراد متخصص می باشد و اینجانب به عموم هموطنانم اصلا توصیه نمی کنم که اگر برای اولین بارشان است خود اقدام به تنظیم ان نمایند و اگر توان مالی ندارند تنظیم آنرا به افرادی که دارای تجربه باشند و بدانند که چه می نویسند بسپرند.

    ماده 66 ـ در صورتی که دادخواست ناقص باشد و دادگاه نتواندرسیدگی کند جهات نقص را قید نموده‌، پرونده را به دفتر اعاده‌می‌دهد. موارد نقص طی اخطاریه به خواهان ابلاغ می‌شود، خواهان‌مکلف است ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ‌، نواقص اعلام شده راتکمیل نماید وگرنه دفتر دادگاه به موجب صدور قرار، دادخواست رارد خواهد کرد. این قرار ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ قابل شکایت درهمان دادگاه می‌باشد، رأی دادگاه در این خصوص قطعی است.


    ---------- Post added at 10:12 PM ---------- Previous post was at 10:10 PM ----------

    شیوه تقدیم دادخواست به دیوان عدالت اداری

    علی القاعده هر رشته و علمی اصطلاحات و کلمات مخصوص بخود را دارد که بین کارشناس آن رشته متداول و معلوم است مفهوم دقیق آنرا میفهمند اما کسانیکه سروکاری با آن رشته ندارند اطلاعاتی از معنای دقیق آن واژه ها ندارند و در نتیجه زمانی که به انجام آن کار نیاز پیدا میکنند ممکن است دچار اشتباه یا مشکلاتی شوند که ضروری است برای حل آن به کارشناس مربوطه مراجعه نمایند . رشته حقوق هر چند مانند هرشته تخصصی دیگری اصطلاحات و دقائق و ظرائف ویژه خود را دارد اما بیش از رشته های دیگر مورد نیاز و استفاده همگان قرار می گیرد و در نتیجه مردم بهنگام رجوع به دادگستری و بخشهای مختلف قوه قضائیه ناگزیر دچار دشواریهائی می شوند که اگر برخی مطالبات را در ابتدای کار می دانستند و به آن عمل می کردند هم دستگاه قضائی کشور دچار تراکم و اطاله دادرسی می شد و هم از اتلاف وقت و عمر آنها پیشگیری می گردید و زودتر به نتیجه مطلوب میرسیدند از اینرو بمنظور حل این معضل سعی شده است که در این مقاله بزبان ساده و غیر تخصصی و بقول معروف همه کس فهم اموری را که برای دادخواست دادن به دیوان عدالت اداری لازم است برشته تحریر درآید تا مورد بهره برداری مراجعان محترم قرار گیرد و کوشش شده است تا مواردیکه لازم به استناد یا اشاره به مواد قانونی است با ذکر آن در زیرنویس آورده شود تا مطالعه کننده بتواند بطور هموار و بدون نشیب و فراز مقاله را با آرامش مطالعه نماید و مطلب را بذهن بسپارد و در عمل از آن آگاهی پیدا نماید . و چنانچه نیازی به اطلاع از مفاد ماده قانونی بود یا رجوع به متن قانون یا آئیننامه از آن آگاهی پیدا نماید .


    نحوه تنظیم دادخواست مخصوص دیوان عدالت اداری

    دادخواست دیوان عدالت اداری برگه ای چاپی است که میتوان آنرا از باجه ها و ادارات پست در سراسر کشور خریداری نموده . (۱) قیمت هر برگه آن ۲۵۰ ریال است . در قسمت فوقانی آن جدولی دارد که عناوین خانه های آن مشخص است و خانه های جدول بایستی بدقت و با خط خوانا و بدون قلم خوردگی پر شود . نام و نام خانوادگی و مشخصات فردی واضح نوشته شود . در قسمت اقامتگاه حتماً بایستی نشانی روشن و آشکار نوشته شده نام شهر – میدان – خیابان- کوچه و شماره پلاک منزل ذکر گردد. شماره پلاک منزل یا نمره کاشی باید دقیق باشد بطوریکه بین اعدادی مثل ۲ و ۳ یا ۰ و ۵ یا ۴ و ۶ اشتباه نشود .

    مشخصات طرف شکایت و نام دستگاه یا اداره بایستی دقیق باشد و نکته بسیار مهم دیگر ستون و یا راده ای است که موضوع شکایت و خواسته در آن نوشته میشود باید سعی نمود که موضوع شکایت و خواسته بسیار واضح و صریح و آشکارا و در عین حال کوتاه نوشته شود بصورتیکه خواننده براحتی مقصود ما را از تحریر خواسته دریابد بخاطر داشته باشید که برگه دادخواست پس از تنظیم توسط افراد متعددی مورد بررسی قرار میگیرد مثل کارکنان دبیرخانه – متصدیان امور دفتری دادگاه ، قضات شعب – مأموران نیروی انتظامی – مأموران پست و هر کدام بفراخور وظایف خود اقداماتی روی آن انجام میدهند از این رو صراحت و تمیزی و روشن بودن نوشته ها در تسریع کار شما بسیار موثر و مفید است .

    شرح شکایت و دلایل مستندات را در متن دادخواست که با خطوط نقطه چین مشخص شده بایستی نوشت از نوشتن مفصل و طولانی حتماً اجتناب نمایید . کوشش کنید که مطالب چکیده و کوتاه و رساننده منظور و مقصود شما از شکایت باشد بطوریکه خواننده مطلب را براحتی بگیرد و اظهارات شما اجمال و ابهام نداشته باشد در اینجا مجدداً توصیه می شود که اگر متن دادخواست را بادست می نویسید حتماً نوشته شما تمیز و عاری از خط خوردگی و غلط باشد اگر نیاز هست که از لغتی و کلمه ای استفاده نمائید که احیاناً املاء یا معنای آنرا نمیدانید به کتاب مراجعه کنید یا از اشخاص مطلع بپرسید و چنانچه مایل هستید که مطالب مندرج در دادخواست خود را تایپ نمائید ضروریست که پس از تایپ شدن مجدداً متن دادخواست و نوشته خود را بخوانید و اگر کلمه ای نادرست ماشین شده آنرا تصحیح نمائید .

    - ماده ۲۱ قانون دیوان و تبصره های ذیل آن

    در انتها شکایت کننده بایستی امضاء نماید یا انگشت بزند (۱) امضاء یا اثر انگشت شاکی یا نماینده قانونی او بایستی بوسیله دفتر شعب دیوان یا دفتر یکی از دادگاهها یا دفتر اسناد رسمی یا شورای محلی یا یکی از ادارات دولتی یا نهادهای انقلاب اسلامی و درمورد کسانیکه در خارج از ایران هستند توسط مأمورین کنسولی دولت جمهوری اسلامی ایران گواهی شود .

    مستندات تصویر و فتوکپی مدارک هم بایستی بنحوی تهیه و تصویر برداری شود که روشن و خوانا باشد که چشم کسانیکه بعداً بایستی پرونده را بررسی و روی آن تصمیم گیری کنند آزار ندهد و مطلب براحتی قابل برداشت باشد . تمام مستندات بایستی برابر اصل یا با صطلاح <> شود .

    تعداد برگه های دادخواست و هزینه آن

    تعداد برگه های دادخواست طبق مقررات دیوان بشماره طرف شکایت باضافه یک نسخه اضافی خواهد بود یعنی فی المثل اگر طرف شکایت دو اداره یا دو مأمور هستند (از اقدام دو مأمور شکایت شده) ۳ نسخه دادخواست بایستی تنظیم شود .

    رونوشت ها و فتوکپی ها ضمیمه بآن نیز بهمان تعداد . توصیه می شود که برای پیگیری بهتر کار خود از دادخواستها و ضمائم آن تصویر و فتوکپی تهیه نموده برای خود در منزل عیناً پرونده ای تشکیل دهید تا مراحل دادرسی را بتوانید دنبال نمائید .

    هزینه ابطال تمبر و دادرسی در دیوان ۰۰۰/۵۰ ریال ( پنج هزار تومان ) و در مرحله تشخیص ۰۰۰/۱۰۰ ریال ( ده هزار تومان ) است . (۲)

    در اینجا قابل توضیح است که برگه های رسمی دادخواست دیوان با برگه های درخواست که قریباً طراحی و در اختیار شاکیان قرار خواهد گرفت متفاوت است . برگه های دادخواست هزینه دادرسی و ابطال تمبر همانگونه که فاقاً اشاره شد دارد ولی برگه های درخواست که مخصوص شکایت به هیئت عمومی دیوان است رایگان می باشد هزینه دادرسی ندارد .

    ۱-ماده ۲۱ قانون دیوان عدالت اداری – ماده ۱ آئین دادرسی دیوان عدالت اداری : (میگوید ، رسیدگی در دیوان محتاج به تقدیم دادخواست است … و اگر دادخواستی فاقد امضاء باشد رد میشود … |) و همچنین تبصره ۳ ذیل ماده ۲۱ قانون دیوان
    ۲-تبصره ۲ ذیل ماده ۲۱ قانون دیوان ماده ۴۱ آئین دادرسی دیوان عدالت اداری

    نحوه تقدیم دادخواست به دیوان

    پس از اطمینان از صحیح پر کردن فرم دادخواست و ضمائم و پیوست ها و مستندات مورد لزوم به روشی که فوقاً ذکر شد به دو گونه میتوان اقدام نمود اگر در تهران و شهرستان های اطراف آن ساکن هستید وقت کافی دارید میسر است که به نشانی تهران ضلع جنوبی پارک شهر خیابان بهشت ساختمان شماره ۱ دیوان عدالت اداری مراجعه و دادخواست و ضمائم آن را به دبیرخانه تسلیم و شماره کلاسه عمومی رایانه ای دریافت نمایند در غیر اینصورت می توانید چه در تهران و چه در شهرستان ها دادخواست و ضمائم آنرا بوسیله پست سفارشی به نشانی دبیرخانه دیوان عدالت اداری که مذکور گردید با اخذ رسید از پست ارسال نمائید .

    کسانیکه شخصاً بدبیرخانه دیوان مراجعه می نمایند شماره کلاسه عمومی رایانه ای تاریخدار از سوی دبیرخانه به آنها تسلیم می شود که بایستی شماره مذکور را حفظ نمایند و روی پرونده شخصی خود در منزل که گفته شد یادداشت کنند بعداً پرونده به شعبه رسیدگی کننده ارسال ( ارجاع ) میشود که کلاسه شعبه مربوطه به آن داده شده و تا پایان فرایند و مراحل رسیدگی قضائی آن کلاسه ( یعنی شماره پرونده قضائی ) همراه پرنده خواهد بود و این کلاسه اصلی است . شماره کلاسه یک شماره ۳ رقمی است که هر قسمت آن مفهوم متعلق بخود را دارد یعنی از سمت چپ شماره اول بمعنای ردیف یا کلاسه پرونده شماره دوم نمره شعبه مربوطه و شماره سوم نمایانگر سال تقدیم دادخواست است مثلاً ۸۲/۷/۱۷۳۲ یعنی پرونده شماره ۱۷۳۲ که در شعبه هفتم در سال ۱۳۸۲ اقامه شده که برخی اوقات بصورت کسری هم نوشته میشود باین صورت

    نکته دیگر درخواست صدور دستور موقت است چنانچه خواهان ( شاکی پرونده ) از رأی کمیسیون یا هیئتی شکایت داشته باشد و بر این ادعا باشد که اجرای آن رأی باعث ورود خسارت و زیان به او شده بطوریکه جبران آن در آینده برای وی بأسانی ممکن نیست میتواند در ضمن شکایت اصلی خود یا پس از آن موضوع صدور دستور موقت را نیز بخواهد دستور موقت یک نوع قرار یا تصمیم موقتی دادگاه است که باصطلاح قاطع یا حل وفصل کننده نهائی دعوا نیست بلکه تا رسیدگی ماهوی یا اصلی بدعوی اعتبار دارد و باصدور دادنامه یا در صورت تشخیص قاضی شعبه اعتبارش از بین میرود اما فایده اش اینست که از اجرای آراء مورد اعتراض کمیسیونها و یا هیئت ها موقتاً جلوگیری می کند و احیاناً مانع وارد آمدن خسارت به شاکی می گردد پس بخاطر داشته باشید که درخواست صدور دستور موقت بایستی ضمن تقدیم دادخواست باشد ( یعنی درراده یا ستون خواسته میتوان تقاضای صدور موقت را هم نوشت یا پس از آن در صورتیکه موجبات تقاضای دستور موقت پدید آمده باشد .(۱)

    ماده ۱۵ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳۸۵
    ماده ۷- آئین دادرسی دیوان عدالت اداری
    ماده ۸- آئین دادرسی دیوان عدالت اداری

    مطلب آخری که بنظر میرسد برای اطلاع مراجعان محترم مفید باشد موضوع وکالت و سمت در دعاوی مطروحه است .

    بموجب مقررات جدید دیوان عدالت شاکی می تواند به وکلای دادگستری نمایندگی بدهد و بایستی در وکالتنامه رسمی آنها حتماً حدود اختیارات آنها ، زمان و مدت وکالت و موضوع وکالت در طرح شکایت در دیوان عدالت اداری و یا پیگیری آن ، وکالت در پس گرفتن شکایت یا انصراف از شکایت بروشنی و شفافیت کامل آمده باشد .

    همچنین کسانیکه بعنوان وکیل ، نماینده قانونی ، ولی ، وصی ، قیم یا مدیر عامل شرکت بخش خصوصی شخص ثالث میخواهند اقامه دعوی نمایند بایستی حتماً مدارک نشاندهنده سمت خود را بصورت مصدق بضمیمه دادخواست ارسال نمایند .

    - ماده – ۲۳ قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱۳85

  2. این کاربر از france بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است

    ifu

  3. #2
    آخر فروم باز france's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    P30World.Com
    پست ها
    1,779

    11 چگونگی طرح دادخواست نفقه

    چگونگی طرح دادخواست نفقه


    تعريف نفقه زوجه :
    نفقه عبارت است از تأمين هزينه زندگي زن كه شامل خانه، اثاثيه منزل، غذا، لباس، دارو و درمان از زمان عقد دائم كه برعهده زوج مي باشد.

    نفقه در قانون مدني اينگونه تعريف شده است :
    مطابق قانون مدني ايران نفقه عبارت است از همة نيازهاي متعارف و متناسب با وضعيت از قبيل مسكن، البسه، اثاث منزل و هزينه هاي درماني و بهداشتي و خادم در صورت عادت يا احتياج به واسطه نقصان يا مرض.

    چگونگي محاسبه ميزان نفقه :
    ضابطه موجود در تعيين ميزان نفقه، بر مبناي شئونات خانوادگي زن، عرف و عادت ساكنان هر منطقه و وضع مالي مرد، مي باشد و در صورت عدم توافق زوجين در ميزان نفقه، دادگاه به تعيين ميزان آن اقدام مي نمايد.

    شرايط پرداخت نفقه :
    به محض اين كه عقد ازدواج صورت پذيرفت و زوجين زندگي زناشويي خود را آغاز نمودند، شوهر مكلف به پرداخت نفقه است. البته زوجه در صورتي مستحق نفقه است كه از همسر خود تمكين نمايد.
    تمكين به معناي اطاعت زن از شوهر در اداي وظايف زوجيت، حسن معاشرت و سكونت در منزل شوهر است. به زني كه از همسرش در مفهوم خاص و عام اطاعت ننمايد «ناشزه» گويند.
    ماده 1108-هرگاه زن بدون مانع مشروع از اداي وظايف زوجيت امتناع كند، مستحق نفقه نخواهد بود.

    ترك منزل از ناحيه زوجه و تعليق نفقه :
    زوج وظيفه دارد كه در حد توانش منزلي مستقل و متناسب با شئونات زوجه فراهم نمايد. حال اگر اين منزل از جنبه شئونات اجتماعي مطابق حال زن باشد ولي به سر بردن در آن منزل موجب شود كه احتمال ضرر و زيان شرافتي يا بدني (آزار و اذيت) زوجه برود، خروج وي از منزل «نشوز و عدم اطاعت» محسوب نمي‎گردد و نفقه تا زمان برطرف شدن مشكل به وي تعلق خواهد گرفت.

    ماده 1114 قانون مدني-زن بايد در منزلي كه شوهر تعيين مي كند سكني نمايد مگر آنكه اختيار تعيين منزل به زن داده شده باشد.

    ماده 1115 قانون مدني-اگر بودن با شوهر در يك منزل متضمن خوف ضرر بدني يا مالي يا شرافتي براي زن باشد، زن مي تواند مسكن عليحده اختيار كند و در صورت ثبوت مظنه ضرر مزبور، محكمه حكم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام كه زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است نفقه برعهده شوهر خواهد بود.

    ضمانت اجراي عدم پرداخت نفقه :
    زني كه همسرش از پرداخت نفقه به وي خودداري مي كند، هم مي تواند شكايت كيفري كند و هم مي تواند دادخواست حقوقي ارائه نمايد.

    شكايت كيفري :
    زن در يك برگ عادي شكايت خود را نوشته و آن را به دادگاه ارائه مي‎دهد. در اين صورت به شكايت وي خيلي سريع رسيدگي مي شود و مرد ملزم و محكوم به پرداخت نفقه خواهد شد. در اين صورت اگر مرد از پرداخت نفقه خودداري كند، به زندان اعزام مي گردد. البته لازم به ذكر است كه نفقه مربوط به زمان حال از طريق كيفري قابل مطالبه و نفقه مربوط به گذشته با ارائه دادخواست حقوقي قابل پرداخت است.

    ماده 642-هر كس با داشتن استطاعت مالي نفقه زن خود را در صورت تمكين ندهد يا از تأديه نفقه ساير اشخاص واجب النفقه امتناع نمايد، دادگاه او را از سه ماه و يك روز تا پنج ماه حبس محكوم مي نمايد.

    جرم مستمر :
    نفقه از جمله جرائم مستمر به شمار مي رود يعني از آنگونه جرائمي است كه در صورت عدم پرداخت، به دفعات قابل شكايت كيفري مي باشد مثلاً اگر نفقه مرداد ماه پس از شكايت كيفري از شوهر اخذ گرديد ولي او از پرداخت نفقه ماه بعد خودداري كرد، زن مي تواند مجدداً شكايت ترك انفاق نمايد. به همين لحاظ بزه «ترك انفاق» جرم مستمر محسوب مي گردد و باگذشت شاكي، پرونده بسته مي شود.

    دادخواست حقوقي مطالبه نفقه :
    چنانچه زني بخواهد نفقه ايام گذشته خود را طلب كند، فقط با ارائه دادخواست حقوقي مي تواند آن را دريافت نمايد.

    نحوه ارائه دادخواست حقوقي :
    زوجه پس از خريد دو نسخه دادخواست، مي بايست خود را در آنها قيد كند. و چون دعواي نفقه مالي است به ميزان مبلغ مورد مطالبه تمبر الصاق و آن را به دادگاه خانواده تقديم نمايد. وي مي تواند در دادخواست خود هزينه دادرسي را نيز مطالبه كند. در صورت عدم توانايي مرد به پرداخت نفقه و يا اينكه به هيچ طريق نتوان مرد را مجبور به پرداخت نفقه گردد زن مي تواند دادخواست طلاق تنظيم نمايد.

    نحوه محاسبه ميزان تمبر :
    اگر مثلاً ميزان نفقه مورد مطالبه 100 هزار تومان باشد، هزينه تمبر آن 1500 تومان مي باشد يعني 5/1 درصد از كل مبلغ نفقه، بنابراين روش محاسبه هزينه تمبر به اين صورت است كه : خواسته × 5/1% : حاصل ميزان مبلغ لازم براي ابطال تمبر مي باشد. 500="5/1" صدم × 10000

    عجز از پرداخت هزينه تمبر :
    اگر زني توان هزينه تمبر را نداشت، مي تواند ضمن دادخواست مطالبه نفقه، دادخواست اعسار (دادخواست عجز از پرداخت نفقه) را ارايه دهد و شهود خود را معرفي نمايد كه در صورت اثبات، از پرداخت هزينه دادرسي معرفي مي گردد.

    نفقه در مدت عقد و قبل ازدواج :
    در مدت فاصل ميان عقد و انجام ازدواج، نفقه اي به زن تعلق نمي گيرد مگر اينكه زن جهت شروع به زندگي اعلام آمادگي كرده باشد ولي مرد از بردن همسرش خودداري نمايد كه در اين صورت زن مستحق دريافت نفقه مي باشد. در اين صورت زوجه بايد بتواند ادعاي خود را ثابت نمايد يعني يا بايد به نزديكترين مجتمع قضايي محل سكونت خود مراجعه، سه برگ اظهارنامه دريافت و آمادگي خود را اعلام نمايد يا اينكه چند نفر را به شهادت بگيرد و استشهاديه اي تنظيم نمايد.

    نفقه زوجه در زماني كه وي تمكين را منوط به پرداخت مهريه نموده است :
    به زني كه بعد از عقد، شروع به زندگي زناشويي و رفتن به خانه شوهر را منوط به پرداخت مهريه نمايد، نفقه تعلق مي گيرد و مرد مكلف است نفقه وي را بپردازد.
    ماده 1085 قانون مدني-زن مي تواند تا مهر به او تسليم نشده، از ايفاي وظايفي كه در مقابل شوهر دارد امتناع كند مشروط بر اينكه مهر او حال باشد و اين امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.

    نحوه پرداخت نفقه پس از طلاق :
    در طلاق رجعي در زمان عده (سه ماه و 10 روز پس از ثبت طلاق)، مرد بايد به همسرش نفقه بپردازد و اگر طلاق به لحاظ عدم تمكين و عدم اطاعت زوجه صادر شده باشد، نفقه اي به وي تعلق نمي گيرد. در طلاق بائن و در فسخ نكاح نيز نفقه اي به زن پرداخت نمي شود.

    ماده 1109 قانون مدني-نفقه مطلقه رجعيه در زمان عده برعهده شوهر است مگر اينكه طلاق در حال نشوز واقع شده باشد ليكن اگر عده از جهت فسخ نكاح يا طلاق بائن باشد، زن حق نفقه ندارد مگر در صورت حمل از شوهر خود كه در اين صورت تا زمان وضع حمل حق نفقه خواهد داشت.

    نفقه در عده وفات :
    به موجب اصلاحي سال 1381 قانون مدني-در عده وفات نفقه زن در صورت مطالبه از اموال كساني كه پرداخت نفقه به عهده آنهاست تأمين مي گردد.

    نفقه زوجه در صورت صغير بودن زوج :
    با توجه به اينكه طفل صغير تحت ولايت پدر و پدربزرگ پدري خود مي‎باشد، پرداخت نفقه به عهده پدر است. در صورت فوت پدر يا حجر او، ولايتش ساقط مي شود و به عهده پدربزرگ پدري خواهد بود. اگر صغير ولي خاص نداشته باشد، براي وي نصب قيم مي شود و نفقه زوجه وي را ولي خاص و در صورت نبودن او، قيمي كه دادگاه تعيين مي كند نفقه را پرداخت خواهد كرد.

    نفقه زوجه در صورت مجنون بودن زوج :
    اين مورد نيز همان شرايط مورد قبلي را دارد يعني در صورت نبودن ولي خاص براي مجانين و اشخاص غيررشيد كه جنون يا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها بوده و ولي خاص نداشته باشند، دادگاه نصب قيم مي نمايد تا اداره اموال او را برعهده بگيرند.

    نفقه زوجه در صورت غايب مفقودالاثر بودن زوج :
    در اين خصوص زوجه به دادگاه مراجعه كرده و حاكم شرع نيز از اموال غايب به قدر نفقه زوجه قرار خواهد داد.

    نفقه در عقد موقت (صيغه) :
    در صورتي كه زني به عقد موقت مردي درآيد و به زبان عاميانه صيغه وي گردد، نفقه به وي تعلق نمي گيرد مگر اينكه آنان توافق به پرداخت نفقه كرده باشند.
    ماده 1113-در عقد انقطاع، زن حق نفقه ندارد مگر اينكه شرط شده يا آن كه عقد مبني بر آن جاري شده باشد.




    برگ دادخواست به دادگاه عمومي


    مشخصات طرفين

    نام

    نام خانوادگي

    نام پدر

    شغل
    محل اقامت
    شهرستان/بخش/دهستان- خيابان- كوچه- شماره- پلاك
    خواهان
    در اين قسمت مشخصات خواهان نوشته مي شود.
    خوانده
    در اين قسمت مشخصات خوانده نوشته مي شود.
    وكيل يا نماينده قانوني
    مشخصات وكيل يا ولي يا قيم نوشته مي شود.
    تعيين خواسته و بهاي آن
    مطالبه مبلغ……………ريال بابت نفقه
    دلايل و منضمات دادخواست
    دلايل و مدارك مانند شهادت شهود- برگ استعلاميه- گزارش نيروي انتظامي و غيره در اين قسمت نوشته مي شود.

    رياست محترم مجتمع خانواده شماره…………
    احتراماً، به عرض مي رسانم مدت ده سال است كه با خوانده دعوي ازدواج نموده ام و حاصل اين ازدواج دو فرزند مي باشد. تا حدود يكسال قبل زندگي خوبي داشتم و همسرم مرتباً به خانه مي آمد و خرجي من و بچه ها را مي داد. نزديك يكسال است كه ايشان تغيير رويه و رفتار داده و ضمن آنكه كمتر به خانه مي آيد خرجي ما را هم نمي دهد و ما از نظر مالي در وضعيت نابساماني بسر مي بريم چون ايشان نفقه يكسال گذشته مرا نداده است. از اين رو تقاضاي صدور حكم مبني بر الزام ايشان به پرداخت مبلغ خواسته و هزينه دادرسي و ساير خسارتهاي آن را دارم.

    محل امضا- مهر- انگشت
    شماره و تاريخ ثبت دادخواست
    شماره
    شعبه………………دادگاه عمومي………………رسيدگي فرمائيد.
    نام و نام خانوادگي مقام ارجاع كننده
    تاريخ / / امضا
    تاريخ




    ----------------------------------------------------------



    [1]- ماده 1107 قانون مدني- اصلاحي سال 1381

    [2]- ماده 1206 : زوجه در هر حال مي تواند براي نفقه گذشته خود اقامه دعوي نمايد و طلب او از بابت نفقه مزبور طلب ممتاز بوده و در صورت افلاس يا ورشكستگي شوهر، زن مقدم بر غرما (طلبكاران) خواهد بود ولي اقارب فقط نسبت به آتيه مي توانند مطالبه نفقه نمايند.

    [3]- ماده 1111 : زن مي تواند در صورت استنكاف شوهر از دادن نفقه به محكمه رجوع كند. در اين صورت محكمه ميزان نفقه را معين و شوهر را به دادن آن محكوم خواهد كرد.

    [4]- ماده 1112 : اگر اجراي حكم مذكور در ماده قبل ممكن نباشد، مطابق ماده 1129 رفتار خواهد شدو

    [5]- ماده 1129 : در صورت استنكاف شوهر از دادن نفقه و عدم اجراي حكم محكمه و الزام او به دادن نفقه زن مي تواند براي طلاق به حاكم رجوع كند و حاكم شوهر را اجبار به طلاق مي نمايد. همچنين است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.

    [6]- طلاقي است كه مرد حق رجوع به زن را در سه ماه و ده روز پس از ثبت طلاق دارد و بيشتر در طلاق از ناحيه زوج مصداق پيدا مي‎كند.

    [7]- طلاق بائن طلاقي است كه مرد حق رجوع ندارد- طلاق قبل از نزديكي- طلاق يائسه- طلاقي كه به درخواست زوجه باشد و زن به عوض (مانند مهريه بذل شده و …) رجوع نكرده باشد و در سه طلاقه.

    [8]- فسخ نكاح كه به لحاظ جنون عيبي مانند جزام –زمين گيري –برص –قرن –نابينايي از دو چشم زن صورت مي پذيرد.

    [9]- يعني از بدو تولد يا دوران كودكي جنون وجود داشته است.

    [10]- پدر- پدربزرگ پدري- وصي تعيين شده از ناحيه پدر و پدربزرگ پدري.

    [11]- چون نفقه دعوي مالي است ميزان مورد مطالبه تقويم و ارزيابي مي شود تا بر آن اساس تمبر قانوني باطل شود.


    Last edited by france; 09-10-2010 at 19:19.

  4. #3
    آخر فروم باز france's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    P30World.Com
    پست ها
    1,779

    11

    نحوه تنظيم دادخواست جهت ارائه در دفاتر ارشاد و معاضدت قضائي

    بسياري از شهروندان كه قصد دارند براي نخستين بار در دادگاه عليه شخصي اقامه دعوا كنند، اطلاع ندارند كه براي مطرح كردن اين دعاوي مي بايست چه اقداماتي انجام دهند و همين امر موجب سرگرداني آنها در مراجع قضائي و دادگاهها مي شود. حتي برخي به افراد براي آگاهي بيشتر خوانندگان، طرح دعوا در دادگاه را شرح مي دهيم كه اميدواريم مفيد واقع گردد.
    رسيدگي به دعاوي حقوقي در دادگستري مستلزم تقديم دادخواست از طرف مدعي (خواهان) مي باشد. دادخواست به دفتر دادگاه و در نقاطي كه چندين شعبه وجود دارد، به دفتر شعبه اول تسليم مي گردد. دادخواست به برگه چاپي مخصوصي گفته مي شود كه درخواست خواهان در آن قيد شده است يا به عبارت ديگر "دادخواست بيان ادعا نزد مراجع قضائي در اوراق مخصوص است."دادخواست را مي توان از محل فروش ارواق قضائي واقع در كليه دادگستريها و مجتمع هاي قضائي در سراسر كشور تهيه نموده. هر چند دادخواست براساس نوع مطالب مندرج در آنها (براساس نوع خواسته) تاحدي با هم متفاوتند اما همگي آنها اغلب حاوي نكات زير مي باشند :
    q نام، نام خانوادگي، نام پدر، سن، اقامتگاه و در صورت امكان شغل خواهان
    · خواهان يا مدعي شخصي است كه از دادگاه چيزي براي خود و به ضرر ديگري مي خواهد.
    · در صورتي كه دادخواست توسط وكيل تقديم شود، مشخصات وكيل بايد درج گردد.
    · قيد نشدن مشخصات يا ناقص بودن آن باعث رد دادخواست خواهان مي گردد.

    نام، نام خانوادگي، اقامتگاه و شغل خوانده.
    · خوانده يا مدعي عليه شخصي است كه دعوي به او توجه دارد. به عبارت ديگر، شخصي است كه ادعا عليه او اقامه شود.
    · در صورت قيد نشدن مشخصات يا ناقص بودن آن، دادگاه طي يك اخطاريه، به خواهان فرصت مي دهد تا نسبت به رفع نقص اقدام نمايد در غير اين صورت دادخواست خواهان رد خواهد شد.

    تعيين خواسته و بهاي آن مگر آنكه تعيين بها ممكن نبوده يا خواسته مالي نباشد.
    · آنچه را كه مدعي از دادگاه تقاضا مي نمايد خواسته يا مدعي به گويند.
    · خواسته يا مالي است يا غيرمالي.

    تعهدات يا جهاتي كه به موجب آن خواهان خود را مستحق مطالبه مي داند به طوري كه مقصود واضح و روشن باشد.
    آنچه را كه خواهان از دادگاه درخواست دارد (عنوان دادخواست).
    شرح دادخواست : ذكر ادله و وسايلي كه خواهان براي اثبات ادعاي خود دارد، از اسناد و نوشته ها، شهود و غيره.
    امضاي خواهان و در صورت عجز از امضا، اثر انگشت او.

    براي روشن تر شدن مسائل چند نمونه از دادخواست هايي را كه در ارتباط با طلاق به دادگاه ارائه مي گردند، عنوان خواهيم نمود :

    دادخواست صدور گواهي عدم امكان سازش

    مشخصات طرفين
    نام
    نام خانوادگي
    نام پدر
    شغل
    محل اقامت
    شهر- خيابان- كوچه- شماره- پلاك
    خواهان
    زوجه




    خوانده
    زوج




    وكيل يا نماينده قانوني
    مشخصات وكيل يا نماينده قانوني در صورت داشتن
    تعيين خواسته و بهاي آن
    مطالبه اجرت المثل…………سال زندگي مشترك مقوم به مبلغ……………ريال.
    دلايل و منضمات دادخواست
    فتوكپي عقدنامه
    رياست محترم دادگاه عمومي…………
    احتراماً، به استحضار رياست محترم مي رساند اينجانبه……………با آقاي………خوانده دعوي مدت…………سال زندگي مشترك داشته ايم كه به علت…………طبق طلاقنامه…………شماره………… دفترخانه شماره…………بين ما طلاق واقع گرديده است. لكن چون در طول………سال…………زندگي مشترك كارهاي ذيل را 1- …………2- …………3- ……………و …………بدون قصد انجام داده و از بابت آن اعمال اجرتي دريافت نداشته ام با توجه به اينكه خوانده مكلف است اجرت المثل كارهاي انجام شده از تاريخ……………تا زمان وقوع طلاق را بپردازد. لذا با استناد به ماده 336 قانون مدني و تبصره 6 ماده واحده اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب مجمع تشخيص مصلحت نظام با تقديم دادخواست تقاضاي صدور حكم بر محكوميت مشاراليه به پرداخت اصل خواسته و خسارات قانوني مورد استدعاست.
    محل امضا- مهر- انگشت

    دادخواست طلاق از طرف زوج

    مشخصات طرفين
    نام
    نام خانوادگي
    نام پدر
    شغل
    محل اقامت
    شهر- خيابان- كوچه- شماره- پلاك
    خواهان
    زوجه




    خوانده
    زوج




    وكيل يا نماينده قانوني
    مشخصات وكيل يا نماينده قانوني در صورت داشتن
    تعيين خواسته و بهاي آن
    صدور گواهي عدم امكان سازش براي اجراي صيغه طلاق
    دلايل و منضمات دادخواست

    رياست محترم دادگاه عمومي…………
    احتراماً، به استحضار مي رساند با توجه به عقدنامه پيوستي اينجانب و زوجه خانم……فرزند…………به تاريخ……………به عقد دائم ازدواج نموده و……………سال/ماه از زندگي مشترك مي گذرد و، حاصل زندگي………فرزند…………ساله مي باشد/ هيچ فرزندي نداريم حال با توجه به اختلاف و ناراحتي هاي پيش آمده و عدم امكان زندگي مشترك و سوءرفتار نامبرده به استناد ماده 1133 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] قانون مدني تقاضاي رسيدگي و صدور گواهي عدم امكان سازش را به لحاظ اينكه :
    1. مهريه را يكجا پرداخت مي كنم.
    2.اجرت المثل كاري همسرم را تا روز طلاق با تعيين مبلغ از طرف دادگاه به صورت يكجا مي پردازم.

    استدعا دارد.
    محل امضا- مهر- انگشت
    شماره و تاريخ ثبت دادخواست
    شماره
    شعبه………………دادگاه عمومي………………رسيدگي فرمائيد.
    نام و نام خانوادگي مقام ارجاع كننده
    تاريخ / / امضا
    تاريخ









    دادخواست صدور گواهي عدم امكان سازش

    مشخصات طرفين
    نام
    نام خانوادگي
    نام پدر
    شغل
    محل اقامت
    شهر- خيابان- كوچه- شماره- پلاك
    خواهان
    زوجه




    خوانده
    زوج




    وكيل يا نماينده قانوني
    مشخصات وكيل يا نماينده قانوني در صورت داشتن
    تعيين خواسته و بهاي آن
    صدور گواهي عدم امكان سازش براي طلاق
    دلايل و منضمات دادخواست
    فتوكپي عقدنامه
    رياست محترم دادگاه عمومي…………
    احتراماً، به استحضار رياست محترم مي رساند با توجه به عقدنامه پيوست اينجانب با خوانده به تاريخ………ازدواج نموده ايم و حاصل اين زندگي مشترك……فرزند مي باشد ولي با توجه به اختلافات پيش آمده و عدم امكان سازش با احتساب خسارات قانوني مورد استدعاست.
    محل امضا- مهر- انگشت

    دادخواست ثبت واقعه رجوع

    مشخصات طرفين
    نام
    نام خانوادگي
    نام پدر
    شغل
    محل اقامت
    شهر- خيابان- كوچه- شماره- پلاك
    خواهان
    زوجه




    خوانده
    زوج




    وكيل يا نماينده قانوني
    مشخصات وكيل يا نماينده قانوني در صورت داشتن
    تعيين خواسته و بهاي آن
    ثبت واقعه رجوع
    دلايل و منضمات دادخواست

    رياست محترم دادگاه عمومي…………
    احتراماً، اينجانبه به موجب طلاقنامه شماره…………شهرستان…………د ر تاريخ…………از همسرم به نام…………جدا شده بودم. ولي در ايام عده رجوع واقع گرديده لكن خوانده از ثبت واقعه رجوع امتناع مي نمايد. لذا تقاضاي رسيدگي و الزام خوانده به ثبت واقعه را با لحاظ كليه خسارات و هزينه دادرسي دارم.
    محل امضا- مهر- انگشت

    همانگونه كه ملاحظه مي شود فرم دادخواست حاوي جاهاي خالي است كه بايد به تناسب هر قسمت پر شود و در صورت عدم تكميل، ضمانتهاي شديد اجرايي در اين خصوص وجود دارد كه در اينجا توضيحات لازم در مورد كيفيت تكميل و ضمانت اجرايهاي مربوط مطرح مي گردد :
    مشخصات خواهان (كسي كه خواسته و دعوي خود را مطرح مي كند) و خوانده (كسي كه دعوي مطروحه عليه وي طرح و اقامه مي شود) يعني نام، نام خانوادگي، نام پدر، شغل و نشاني محل اقامت (شهر، خيابان، كوچه، شماره پلاك) بايد تكميل شود. در صورت معلوم نبودن خواهان يا محل اقامت او، مدير دفتر دادگاه مكلف مي گردد كه قرار ردي را ظرف دو روز از تاريخ رسيد دادخواست صادر كند و به ديوار دفتر آن دادگاه الصاق نمايد.



    دادخواست خواهان بايد به طرفيت شخص حقيقي يا حقوقي (مثل سازماني خاص) طرح و اقامه شود. بنابراني قيد كامل مشخصات خوانده و نشاني اقامتگاه وي امري ضروري است؛ هر چند در صورت عدم قيد مشخصات خوانده در دادخواست، مدير دفتر دادگاه به خواهان اخطار مي كند كه ظرف مدت 10 روز مشخصات دقيق خوانده را تكميلاً به دادگاه اعلام كند. در صورتي كه خواهان اقامتگاه دقيق خوانده را در اختيار نداشته باشد، مي تواند از دادگاه درخواست كند كه وي را به لحاظ مجهول المكان بودن، از طريق نشر آگهي در مطبوعات (روزنامه كثيرالانتشار) به دادرسي دعوت نمايد. در اين صورت خواهان هزينه نشر آگهي دعوت خوانده به دادرسي را نيز به بانك پرداخت كرده و قبض آن نيز به پرونده ضميمه مي شود.



    در صورتي كه خواهان وكيل داشته باشد، مشخصات كامل وي در دادخواست آورده مي شود.
    خواهان بايد آنچه را كه از خوانده مي خواهد به عنوان خواسته خود در دادخواست تعيين و ميزان آن را از حيث بها مشخص كند. در صورتي كه دعوي و خواسته غيرمالي باشد. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    بايد به ميزان 5 هزار ريال به عنوان هزينه دادرسي و صد ريال بهاي هر برگ دادخواست تمبر باطل كند. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] هزينه دادرسي در دعاوي مالي به مأخذ تا 10 ميليون ريال معادل 5/1% ارزش خواسته و بيش از 10 ميليون ريال به نسبت مازاد بر آن 2% ارزش خواسته تمبر باطل مي شود. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] اما در دعاوي مالي غيرمنقول و خلع يد (متصرف) از اعيان غيرمنقول، هزينه دادرسي مطابق ارزش معاملات املاك در هر منطقه توسط دفتر دادگاه تقويم براساس آن هزينه دادرسي تعيين مي گردد و سپس ابطال تمبر صورت مي گيرد. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    از جمله موارد ديگري كه آوردن آن در دادخواست ضرورت دارد، ذكر ادله و مستنداتي است كه ادعاي خواهان را به اثبات مي رساند.



    دادخواست پس از تكميل به صورت فوق الذكر و بيان شرح ماوقع اختلاف و دعوي (در قسمت شرح دادخواست) ذيل آن بايد به وسيله خواهان امضاء يا با اثرانگشت تأييد گردد.



    دادخواست و پيوستهاي آن بايد به تعداد خواندگان به اضافه يك نسخه باشد. در تمامي اشكال فوق الذكر در صورت عدم تكميل دادخواست از حيث مشخصات خواهان و خوانده، عدم تعيين خواسته، عدم قيد روشن و واضح تعهدات و جهاتي كه خواهان خود را مستحق مطالبه مي داند و خواسته دقيق وي و ادله و وسايلي كه براي اثبات ادعاي خود دارد، در پي اخطار دفتر دادگاه به خواهان و عدم طرف نمودن نقايص مذكور در ظرف مهلت 10 روز، قرار ردي از سوي مدير دفتر دادگاه صادر مي شود كه اين قرار در طي مدت 10 روز از تاريخ ابلاغ به وي در همان دادگاه قابل شكايت و اعتراض مي باشد. با وصول دادخواست و گواهي تكميلي آن توسط مدير دفتر دادگاه، رياست دادگاه يا دادرسي علي البدل (به عنوان جانشين وي) دستور تعيين وقت دادرسي و دعوت طرفين در وقت دادرسي تعيين شده را صادر مي كنند. در ضمن نسخه ثاني دادخواست و ضمائم آن به خوانده نيز ابلاغ مي شود.





    [1]- ماده 1133 : مرد ممي تواند هر وقت كه بخواهد زن را طلاق بدهد.

    [2]- اگر چه در تعريف دعاوي مالي و غيرمالي اختلاف است، اما براي تشخيص آنها مي توان از ملاك زير استفاده كرد : دعواي مالي دعوايي است كه هدف طرح كننده آن (خواهان) به دست آوردن مال باشد. مثلاً دعوايي مطالبه سفته به دست آوردن وجه آن منظور است ولي در دعواي غيرمالي هدف خواهان مستقيماً به دست آوردن مال نيست گر چه ممكن است داراي آثار مالي هم باشد، مثلاً زني كه دعواي اثبات زوجيت طرح مي كند، در صورت برنده شدن در دعوا به واسطه اين حكم مي تواند از شوهرش تقاضاي نفقه هم بكند.

    [3]- بند 13 و 6 قانون وصل برخي از درآمدهاي دولت و مصرف آن در موارد معين.

    [4]- بند الف از ماده 12 قانون وصول برخي از درآمدهاي دولت و مصرف آن در موارد معين.

    [5]- ذيل بند ج از ماده 12 قانون وصول برخي از درآمدهاي دولت و مصرف آن در موارد معين.




  5. #4
    آخر فروم باز france's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    P30World.Com
    پست ها
    1,779

    11

    مدارك و رويه رسيدگي به اعسار از محكوم به (مهريه )


    بعد از صدور حكم و يا همزمان با رسيدگي موضوع مهريه خوانده (شوهر) ميتواند با دادن دادخواست اعسار(يا تقسيط) تقاضاي رسيدگي و صدور حكم داشته باشد .

    بعد از صدور حكم معمولاً دادگاهها دادخواست اعسار را ميپذيرند ولي رسيدگي به موضوع اعسار منوط به قطعي شدن حكم ( پرداخت مهريه) ميباشد .

    رسيدگي به موضوع اعسار مانند تمام موضوعات حقوقي با دادن دادخواست و تعيين وقت رسيدگي انجام ميشود .

    مداركي كه بايد براي اثبات اعسار و يا تقسيط تهيه كرد به قرار زير است :



    برگه قضائي دادخواست

    استشهاديه محلي

    كپي دادنامه صادره در خصوص مهريه

    مدارك مصدق وضعيت مالي از جمله فيش حقوقي و غيره



    بعد از تهيه برگه دادخواست ( از طريق اينتر نت هم قابل دريافت است )

    مشخصات بصورت زير بايد تكميل شود:

    فرم دادخواست:

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

    مشخصات زن(خوانده) و شوهر (خواهان )نوشته شود



    و در صورت در دسترس نبودن دادنامه به شماره دادنامه و شماره پرونده مربوطه استناد خواهد شد .و در صورت در دسترس نبودن اطلاعات مربوط به عقدنامه به حد كفايت و در حد مشخص كردن مشخصات حكم و شماره پرونده اكتفا ميشود .



    بعد از تنظيم دادخواست بايد استشهاديه تهيه شود و بوسيله افراد مورد نظر امضاء شود .

    ( بر فرض در يك برگه a4 و يا برگه سفيد )



    استشهاديه محلي

    بدينوسيله از اهالي محترم محل و مطلعين مومن و مسلمان طلب گواهي مينمايم

    مبني بر اينكه آيا علم و اطلاع كامل و كافي داريد كه اينجانب . . . . . . . توان و استطاعت مالي ندارم تا ميزان محكوم به را بپردازم .چنانچه از موارد مندرج كاملاً مطلع هستيد ذيل ورقه را گواهي نمائيد .



    مراتب مورد گواهي اينجانبان است



    1-. . . .. امضا

    2- . . . . امضا

    3- . . . . امضا

    4- . . . . امضا

    5-. . . . . . . . .





    بديهيست افراد امضاء كننده نبايد از فاميل و اقوام نزديك خواهان (معسر) باشند.

    بعد از تكميل فرم قضائي و استشهاديه مذكور مراتب به امضاء ميرسد و بهمراه بقيه مدارك تهيه شده براي ابطال تمبر به واحد الصاق تمبر مجتمع قضائي صادر كننده حكم مهريه برده ميشود .

    بعد از ابطال تمبر و تهيه پوشه كه هزينه چنداني ندارد بايد از مدارك موجود در دو نسخه ديگر كپي تهيه كرده و براي رسيدگي موضوع اعسار دستور رياست و يا معاونت مجتمع قضائي را بر روي پرونده اخذ كرد و سپس پرونده را به دفتر دادگاه صادر كننده حكم مهريه تقديم كرد (البته ممكن است بعد از ثبت كامپيوتري ادامه كارها خودبخود انجام شود كه شايان پيگيريست ).

    بعد از اين مرحله براي رسيدگي به دادخواست وقت رسيدگي تعيين ميشود كه در صورت كمبود وقت ميتوان خواستار اختصاص دادن وقت رسيدگي فوق العاده شد (كه موافقت با آن بستگي به نظر رياست دادگاه دارد ) .



    بعد از تعيين وقت و احضار خواهان و خوانده معمولاً در برگه احضاريه مشخص ميشود كه شهود بايد حضور داشته باشند اما در غير آنصورت هم بهتر است شهود امضا كننده براي جلسه رسيدگي حضور داشته باشند و آماده براي دادن شهادت باشند .



    براي رسيدگي به خواسته فرد معسر از پرداخت مهريه ،يا فرد معسر بايد شخصاً حضور داشته باشد و يا مي تواند در صورت وجود مشكلات ( از جمله وجود برگ جلب ) به دادگاه لايحه تقديم كند كه اين كار بدون مانع خواهد بود و در روند رسيدگي تاثير خاصي نخواهد داشت .

    اما در صورت عدم حضور خواهان (معسر) و نبودن وكيل و ندادن لايحه دادخواست خواهان رد خواهد شد.



    لايحه نيز همان مطالبيست كه مورد نظر خواهان و يا خوانده است كه قرار است در دادگاه در بيان دلايل و يا دفاع از خود بيان كند .كه پيشنهاد ميشود حتماً از طرف فرد متخصص و كارشناس نوشته شود .

    در خصوص رسيدگي به اعسار بايد توجه داشت عدم حضور خوانده (زوجه ) مانع رسيدگي به اعسار نميباشد و در صورت عدم حضور زوجه نيز حكم متناسب با شرايط خواهان صادر خواهد شد فقط كافيست ابلاغ لازم به زوجه صورت گرفته باشد .

    اما حضور زوجه از اين جهت مهم است تا بتواند موارد خلاف واقع كه مورد اشاره زوج است را به دادگاه معرفي نمايد و احياناً پنهانكاريهاي مالي و يا انتقال اموال را به دادگاه اطلاع دهد .



    بعد از صدور حكم در اين ارتباط و تعيين مبلغ مشخص براي اقساط ماهيانه و يا پذيرفتن اعسار كامل به شرط اثبات نداري كامل و قطعي شدن حكم صادره بديهيست امكان بازداشت فرد معسر ديگر بخاطر نداشتن امكانات مالي براي پرداخت يكجاي مهريه منتفي ميشود .

    اما در صورتي كه مقدار اقساط ماهيانه مشخص باشد و اقساط پرداخت نشود مورد پيگرد اجراي احكام قرار گرفته و ممكن است بازداشت شود .

  6. #5
    آخر فروم باز france's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    P30World.Com
    پست ها
    1,779

    11



Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •