تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 11 از 65 اولاول ... 7891011121314152161 ... آخرآخر
نمايش نتايج 101 به 110 از 650

نام تاپيک: بانك اطلاعاتي در مورد بيماريها !! [مقالات] ← فهرست تاپیک باز نویسی شد!!

  1. #101
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض عوارض چشمی فشار خون

    آیا مبتلا به فشارخون هستید؟ آیا می دانید که بالا بودن فشارخون علاوه بر عوارضی که در قلب، کلیه، مغز و سایر اندام ها ایجاد می کند می تواند روی چشمان شما نیز تأثیر بگذارد؟
    بیماری فشارخون که بصورت فشار دیاستولی بالای 90 و یا فشار سیستولی بالای 140 میلی متر جیوه تعریف می شود باعث تغییرات گسترده و پیچیده ای در عروق بدن می شود. از آنجا که شبکیه تنها عضوی از بدن است که عروق آن بصورت مستقیم قابل مشاهده می باشد ممکن است قبل از آنکه عوارض فشارخون در سایر اعضای بدن پدیدار شود بتوان عوارض فشارخون را در رگ های شبکیه تشخیص داد. بنابراین اگر چشم پزشک فقط با معاینه چشم به شما گفت که احتمالاً مبتلا به فشارخون هستید تعجب نکنید.
    فشارخون، بالا بخصوص بصورت مزمن باعث تنگ شدن تدریجی سرخرگ های شبکیه می شود که در مراحل اولیه ممکن است چندان قابل تشخیص نباشد، اما به تدریج با پیشرفت بیماری، تنگی سرخرگ ها شدیدتر می شود. (این تنگی شریان ها، در معاینه، با باریک شدن شدید شریان ها در مقایسه با وریدهای شبکیه مشخص می شود). در موارد پیشرفته تر علاوه بر تنگ شدن منتشر شریان ها ممکن است دیواره شریان در برخی نقاط بصورت موضعی دچار اسپاسیم شود و ظاهر نامنظمی پیدا کند. در مراحل بعدی خونریزی های کوچک در شبکیه اتفاق می افتد به علاوه ممکن است موادی از داخل عروق به داخل شبکیه نشست کند و بصورت لکه های سفید روی شبکیه دیده شود. در مواردی که فشارخون شدیداً بالا باشد ممکن است علاوه بر عوارض فوق ورم سر عصب بینایی اتفاق بیافتد. (فشارخون در این حد بسیار خطرناک است و ممکن است منجر به سکته قلبی یا مغزی شود بنابراین فرد مبتلا باید به سرعت در بیمارستان بستری گردد.) البته لازم به ذکر است که این عوارض فشارخون هیچکدام تغییر محسوسی در بینایی فرد ایجاد نمی کنند به علاوه در صورت درمان مناسب فشارخون، این تغییرات به تدریج به حالت معمول بر می گردند و شبکیه ظاهر عادی پیدا می کند.
    علاوه بر تغییرات فوق الذکر که معمولاً باعث کاهش دید نمی شوند، فشارخون می تواند زمینه ساز بروز انسداد شریان یا ورید مرکزی شبکیه (یا شاخه های آن ها) شود که در این حالت باعث افت دید دائمی می شود.
    گرچه مهمترین تغییرات ناشی از فشارخون در شبکیه اتفاق می افتد، اما سایر قسمت های چشم نیز از این عوارض در امان نیستند مثلاً افزایش ناگهانی فشارخون بویژه در افراد جوان می تواند باعث تغییراتی در عروق و رنگدانه های مشیمیه شود که البته تأثیر خاصی روی بینایی فرد ندارد به علاوه افزایش حاد فشارخون گاهی باعث پاره شده رگ های ظریف ملتحمه و ایجاد خونریزی زیر ملتحمه می شود این خونریزی معمولاً ظرف 3-2 هفته خودبخود جذب می شود و نیاز به درمان خاصی ندارد.
    یک نکته بسیار مهم آن است که در افراد مبتلا به دیابت وجود فشارخون بالا می تواند باعث تشدید عوارض دیابت در شبکیه (رتینوپاتی دیابتی) شود. بنابراین کنترل فشارخون در افراد دیابتی اهمیتی دو چندان می یابد.

    درمان
    درمان اصلی مبتلایان به عوارض چشمی فشارخون، درمان خود بیماری فشارخون است. معمولاً در صورت درمان مناسب تغییرات شبکیه پس از مدتی برطرف می گردند و درصورتیکه معاینه چشم پس از 3-2 ماه تکرار شود شبکیه ظاهر طبیعی خواهد داشت. معاینه شبکیه وسیله خوبی برای ارزیابی کنترل مناسب فشارخون می باشد.

  2. #102
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض سنگهای صفراوی

    سنگهای ساده کلسترولی را می توان در بیماران زیادی با دادن 5/1- 1 گرم اسیدی از روزانه بمدت یک تا دو سال حل کرد. این ماده یکی از اسیدهای صفراوی است که به طور طبیعی ترشح می شود و تجویز آن از خارج به منبع روده ای – کبدی اسیدهای صفراوی به مقدار زیادی می افزاید این امر می تواند موجب حل شدن و جذب مجدد سنگهای صفراوی به روشهای زیرشود :

    1- افزایش مقدار اسیدهای صفراوی حجم صفرای تشکیل شده را افزایش می دهد و بنابراین غلظت کلسترول را در صفرا کاهش می دهد .

    2- افزایش اسیدهای صفراوی در صفرا کلسترول موجود را محلولتر می سازد.

    3- تجویز خارجی اسیدهای صفراوی تشکیل اسیدهای صفراوی بوسیله کبد را کاهش می دهد که در همان زمان تشکیل کلسترول را نیز کاهش می دهد.

    علل این ناراحتی از نظر مقامات پزشکی بسیار متنوع هستند ساده ترین توضیحی که دراین مورد میتوان داد که در مرحله قبل از تولید سنگ مجرای صفراوی و کیسه صفرا مبتلا به ترشح بوده است .زیرا شرط تشکیل سنگ می باشد که البته این امر ممکن است بوسیله استعداد التهاب مفصل تسهیل شده و در ادامه بر اثر عادتی که بیمار در پرخوری داشته مواد معدنی بیش از حدی جذب شده و مصرف مواد غذایی قابل دفع بسیار کم بوده در نتیجه در پیشرفت بیماری نیز تسریع شده است.

    همچنین از عوامل دیگر می توان از مصرف بیش از حد مواد نشاسته ای ، قندها و چربیها و تحریکی که بر اثر مصرف الکل کار بیش از حدی را به کبد تحمیل نمود .و آنرا تنبل می سازد نام برد در این حالت کبد ابتدا به علت وجود مقدار بیش از حد مواد مغذی دچار پرخونی میشود که همین مسئله تغذیه این عضو را مختل نموده و حالت عصبیت ایجاد میکند در ادامه مسئله نگهداری مواد دفعی می باشد در افرادی که مواد غذایی اسیدی مصرف کرده و مواد غذایی قلیایی را نادیده می گیرند وضعیت مناسبی برای تشکیل سنگهای کیسه صفرا به وجود می آید.

    این مسئله با قطور شدن نزله ای ترشح مجرای صفرا که خود تا حدودی از عبور صفرا جلوگیری می کند تشدید می گردد. این انسداد جزئی مجرای صفرا کیسه صفرا را در فعالیتهای پاک کنندگی اش دچار اشکال می سازد در صورتی که روند پاک کنندگی طبیعی به طرز صحیحی عملی نشود هر مجرا و حفره ای از بدن به بیمار خواهد گشت .

    جریان یافتن ناقص صفرا که بر اثر قطور شدن نزله ای مخاط ، مجاری صفرا کمی دچار اشکال می شود ، باعث ماندن صفرا در کیسه آن می گردد که این باقیماندن خود باعث غلظت این مایع میشود .

    دراین حال بخشی از این مایع که دارای غلظت کمتری است می تواند از کانال صفرا خارج شود در حالی که قسمت غلیظ تر آن در کیسه صفرا باقی می ماند . و این حالت نقطه آغاز پیدایش سنگ صفرا خواهد شد گفته می شود که محققین موفق نشده اند با تزریق میکروارگانیسمهایی در کیسه صفرای بعضی از حیوانات درآن سنگ ایجاد کنند و تجربه دیگری نیز که در این مورد انجام شده این بوده که با وارد کردن یک قطعه کوچک آدامس به مثانه این امکان بوجود آمده که سنگی به بزرگی یک تخم مرغ در آن محل بوجود آید که تولید این سنگ در مدت سه سال انجام گرفته است.

    از همین مسئله می توان اینگونه نیز نتیجه گرفت که همانطورکه آدامس باید عامل ایجاد سنگ در مثانه باشد به همان صورت این میکروارگانیسمهای تزریق شده به کیسه صفرا می توانند باعث ایجاد سنگ در آن ناحیه شدند.

    بدون هیچگونه تمسخری هرگونه عناصرخارجی که موفق به ماندن در یک حفره بسته ( حال بصورت اتفاقی یا هر شکل دیگر) خصوصاً کیسه صفرا و مثانه شود ، بعنوان هسته ای که در اطراف آن سنگهایی در اندازه هایی مختلف ایجاد شود بکار خواهد رفت.

    گاهی اوقات کیسه صفرا ممکن است تنها بوسیله یک سنگ پر شده باشد ، در حالی که در موارد دیگر باید تعداد بیشتری وجود داشته باشند تا به این نتیجه برسیم.

    در کیسه صفرا ممکن است 60-65 سنگ وجود داشته باشد. واضح است که مواد غذایی غنی از مواد معدنی غیر آلی در تشکیل این سنگها مؤثرتر هستند.

  3. #103
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض سرطان خون (لوسمی)

    خون از مایع لزجی به نام پلاسما و یاخته های شناور آن که توسط مغز استخوان تولید می شود تشکیل شده است.
    مغز استخوان ماده ای نرم و اسفنجی شکل است که داخل استخوانها یافت می شود. این ماده حاوی یاخته ‌هایی است که یاخته‌ های مادر یا سلول پایه (Stem cell) نامیده می شود و وظیفه آنها تولید یاخته‌ های خونی است.
    سه نوع یاخته‌ خونی وجود دارد :
    · گویچه ‌های سفید خون (گلبولهای سفید) که مسئول دفاع بدن در مقابل عوامل خارجی هستند
    · گویچه‌های قرمز خون (گلبولهای قرمز خون) که اکسیژن را به بافتها حمل کرده و فرآورده های زائد را از اندامها و بافتها جمع آوری می کنند
    · پلاکتها که وظیفه انعقاد خون و جلوگیری از خونریزی را بر عهده دارند

    سرطان خون (لوسمی) نوعی بیماری پیشرونده و بدخیم اعضای خون ساز بدن است که با تکثیر و تکامل ناقص گویچه‌های سفید خون و پیش سازهای آن در خون و مغز استخوان ایجاد می شود.
    لوسمی یا لوکمی leukemia ریشه در زبان لاتین به معنای "خون سفید" دارد و فرآیند تکثیر، خونسازی و ایمنی طبیعی بدن را مختل می ‌کند. اجتماع این یاخته های سرطانی در خارج از مغز استخوان، موجب تشکیل توده هایی در اندامهای حیاتی بدن نظیر مغز و یا بزرگ شدن غده های لنفاوی، طحال، کبد و ناهنجاری عملکرد اندامهای حیاتی بدن می شوند.
    لوسمی شایع ترین سرطان اطفال در جهان است.
    ‎لوسمی براساس طیف، شدت و سرعت پیشرفت روند بیماری به دو دسته حاد (acute) و مزمن (chronic) تعریف می شود.
    ۱- لوسمی حاد، رشد سریع همراه با تعداد زیادی گویچه‌ های سفید نارس است و مدت فاصله زمانی بین شروع بیماری و گسترش دامنه آن بسیار کوتاه است.
    ۲- لوسمی مزمن، رشد آهسته همراه با تعداد بیشتری یاخته های سرطانی بالغ تر است و مدت زمان طولانی تا بروز علائم بالینی آن دارد.

    لوسمی نیز با توجه به نوع یاخته موجود در بافت مغز استخوان که دچار تراریختی و سرطان شده است تعریف می شود و اشکال مختلفی از این نوع سرطان وجود دارد که هر کدام نشانه ها و عوارض خاص خود را دارند. لوسمی بر اساس نوع گویچه سفید خون که دچار تراریختگی و سرطان شده به دو دسته تقسیم می شود:
    i) لنفوئیدی (lymphocytic) یا لنفوبلاستی ( lymphoblastic)
    ii) میلوئیدی ( myelogenous )
    با توجه به طبقه بندی فوق، شایع ترین اشکال لوسمی بر اساس سرعت پیشرفت روند بیماری و نوع گویچه سفید خون که دچار تراریختگی و سرطان شده به چهار گروه تقسیم می شود که عبارتند از:

    ۱- لوسمی لنفوئیدی یا لنفو بلاستی حاد: لوسمی لنفو بلاستی حاد بیماریی است که در آن تعداد بسیار زیادی از گویچه های سفید خون که مسئول دفاع بدن در مقابل عوامل خارجی هستند و "لنفوسیت" نامیده می شوند و هنوز به طور کامل تکامل نیافته اند دچار اختلال شده و بطور فزاینده ای در خون محیطی (blood peripheral) و مغز استخوان یافت می شوند. علاوه بر این، تجمع این یاخته ها در بافتهای لنفاوی باعث بزرگ شدن این اندامها می شود. ازدیاد لنفوسیتها نیر منجر به کاهش تعداد سایر یاخته‌های خونی مانند گویچه‌های قرمز و پلاکت ها شده و این عدم تعادل یاخته‌های خونی منجر به کم خونی، خونریزی و عدم انعقاد خون می شود. مدت فاصله زمانی بین شروع بیماری و گسترش دامنه آن بسیار سریع و کوتاه است. لوسمی لنفوبلاستی حاد، شایع ترین نوع لوسمی در اطفال است که اغلب در کودکان بین سنین ۲ تا ۶ سال تظاهر می کند. گروه سنی دیگری که در مقابل این بیماری بیش از بقیه آسیب پذیر هستند، افراد بالای 7۵ سال را تشکیل می دهند.
    ۲- لوسمی میلوئیدی حاد: تراریختگی یاخته های "میلوئید" گویچه های سفید خون است که فرآیند تکثیر و خونسازی و ایمنی طبیعی بدن را مختل می ‌کند. این نوع سرطان دارای چندین زیرگونه و میانگین سن ابتلا به آن ۶۴ سال است. این نوع لوسمی در مقایسه با لوسمی لنفوسیتی حاد کمتر در کودکان دیده می شود اما کودکان مبتلا به سندرم دان (Down Syndrome) در سه سال ابتدایی زندگی استعداد بیشتری برای ابتلا به آن دارند.
    ۳- لوسمی لنفوئیدی مزمن: شایع ترین نوع لوسمی بزرگسالان است. طیف رشد و پیشرفت این نوع لوسمی بسیار کند و آهسته است و اغلب در افراد سالمند تظاهر می کند. میانگین سن بروز لوسمی لنفوئیدی مزمن ۶۰ سال است و ابتلا به آن در سنین پایین تر از ۳۰ سال بسیار غیر طبیعی و در کودکان بسیار نادر است. این نوع لوسمی در مردان بالای ۵۰ سال شایع تر است و اغلب به طور تصادفی و هنگام معاینات و آزمایش معمولی خون که افراد برای تشخیص بیماری های دیگر انجام می دهند، تشخیص داده می ‌شود.
    ۴- لوسمی میلوئیدی مزمن: این نوع لوسمی یک بیماری اکتسابی ناشی از یک نوع ناهنجاری در کروموزوم ۲۲ یاخته ‌های مغز استخوان است. لوسمی میلوئیدی مزمن در مردان بین سنین ۴۰ تا ۶۰ سال شایع تر است و افرادی که تحت تشعشعات یونیزه و یا تماس با بنزین و مشتقات آن قرار داشته اند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به آن هستند.

    علائم هشدار دهنده سرطان خون (لوسمی)
    · احساس ناخوشی عمومی
    · تظاهر لکه‌های دانه اناری زیرجلدی پوست (petechiae)
    · لخته یا منعقد نشدن خون در پی ایجاد زخم یا بریدگی
    · ضعف و خستگی مفرط
    · عفونتهای مکرر و عود آنها
    · دردهای استخوان و مفاصل
    · تنگی نفس در اثر فعالیت
    · تب و لرز و نشانه های شبه سرماخوردگی
    · رنگ‌ پریدگی پیشرونده
    · تورم و بزرگی حجم غده های لنفادی، طحال و کبد
    · احساس سیری و بی‌اشتهائی
    · کم خونی
    · خواب‌آلودگی
    · خونریزی مکرر بینی
    · تورم و خونریزی لثه ‌ها
    · ضعف و لاغری ممتد

    علاوه بر نشانه های فوق ممکن است عوارضی در بیمار ظاهر شود که به اجتماع یاخته ها و سرایت سرطان به اندامهای دیگر بدن مربوط باشد. در چنین مواردی بیمار از سردرد، حالت تهوع و استفراغ، کاهش سطح هوشیاری، تشنج، دید مضاعف، فلج اعصاب مغز، عدم‌‏ حفظ تعادل، تورم در ناحیه گردن و صورت شکایت می کند.

    سبب شناسی: سرطان زایی لوسمی
    بیماری لوسمی یک فرآیند پویا است که توسط متغیرهای ناشناخته و مستقل متعددی موجب تغییرات مولکولی یاخته شده و منجر به تداخل در سیستم تکثیر یاخته های مغز استخوان می‌شود. عامل مستعد و پیشتاز در تظاهر لوسمی مانند هر سرطان دیگری به هم خوردن نظم تقسیم یاخته ‌ای است. تحقیقات آماری و بالینی روند بدخیمی بیماری لوسمی را به این عوامل ارتباط می دهند:

    · جنس- لوسمی در مردان بیشتر تظاهر می کند
    · سابقه قبلی ابتلا به برخی از بیماری های خونی و یا سابقه قبلی به سرطان
    · عوامل ژنتیکی و استعداد میزبان: عوامل ژنتیکی از جمله نقایصی در کروموزوم‌ها و انتقال ژن معیوب
    · تشعشع- افرادی که در معرض تابش اشعه های یونیزه و یا هسته ای و سرطانزا قرار گرفته اند
    · اعتیاد به دخانیات
    · آلاینده های موجود در هوای محیط زیست و محل کار- ( مواد یونیزه ، مواد صنعتی و شیمیایی سمی مانند بنزین ومشتقات آن)
    · نارسایی مکانیسم ایمنی طبیعی بدن
    · سن- در میان بزرگسالان، استعداد ابتلا به لوسمی با افزایش سن ارتباط مستقیم دارد. افراد بالای ۵۵ سال باید بیشتر مراقب علائم هشدار دهنده این بیماری باشند.

    الگوهای غربالگری لوسمی
    با توجه به وضیعت عمومی سلامت فرد، بررسی های تشخیص لوسمی ممکن است شامل:
    ۱- آزمایش خون: در شرایط طبیعی گویچه ‌های سفید بالغ در خون محیطی (peripheral) یافت می‌شوند ولی زمانی که گویچه‌های سفید نارس که باید در مغز استخوان باشند به مقدار زیادی وارد خون محیطی می ‌شوند عمدتا می تواند نشانه سرطان‌های خون (لوسمی) باشد. آزمایش خون و ‏شمارش‌‏‎ و بررسی یاخته های شناور خون اولین گام‎ جهت ‎تشخیص‌‎ لوسمی‌ است.
    ۲- نمونه برداری یا بیوپسی (biopsy) مغز استخوان: بررسی میکروسکوپی از نمونه بافت سرطان بسیار مهم است زیرا مطمئن ترین روش برای تشخیص لوسمی و نوع آن به حساب می آید. نمونه برداری از مایع مغز نخاع و نمونه برداری از غدد لنفاوی نیز از روش های تشخیصی سرطان خون است.
    ۳- سازگاری بافتی (Tissue matching) : یاخته ها دارای انواع پروتئین های مختلف بر روی سطح خود هستند که از این پروتئین ها در آزمایش های ویژه خون برای تشخیص سازگاری بافتی استفاده می شود. موفقیت در پیوند مغز استخوان به تشابه و سازگاری مغز استخوان فرد دهنده با مغز استخوان فرد گیرنده بستگی دارد که از طریق این آزمایش سنجیده می شود.
    ۴- بررسی کروموزومی (cytogenic analysis): از دیگر اقدامات تشخیص ژنتیکی در افتراق انواع لوسمی است.
    ۵- عکسبرداری از قفسه سینه با تابش اشعه X - تشخیص طیف پراکندگی یاخته های مهاجم و غده های لنفاوی متورم در ناحیه قفسه سینه است.
    ۶- سی تی اسکن (Computerised tomography scan)- در این روش دستگاه سی تی اسکن با گرفتن تعدادی عکس توسط اشعه ایکس، تصویری سه بعدی از بدن را نشان می دهد و از این طریق پراکندگی سرطان به بخش های دیگر بدن مشخص می شود.
    ۷- پرتونگاری با استفاده از تشدید میدان مغناطیسی (MRI Scan) – این آزمایش مشابه سی تی اسکن است با این تفاوت که به جای تابش اشعه X از مغناطیس جهت عکسبرداری از اعضای بدن استفاده می شود. در این آزمایش بیمار به مدت ۳۰ دقیقه به طور ساکن درون اتاقک این دستگاه می ماند و تصاویر مقطعی از بدن او تهیه می شود.
    ۸- سونوگرافی (Ultrasound) در این شیوه از امواج صوتی جهت بررسی ساختار اندامها استفاده می شود.
    ۹- معاینات بالینی: بررسی وضعیت غدد لنفاوی، طحال، کبد و دیگر اعضای بدن است.

    الگوهای درمان لوسمی
    فرآیند درمان لوسمی برای هر شخص معین با شرایط بیماری وی مرتبط است و الگوهای درمان لوسمی بستگی به نوع لوسمی، وضعیت بیماری در شروع درمان، سن، سلامت عمومی و چگونگی واکنش بیمار به نوع درمان دارد. علاوه بر الگوهای رایج برای درمان انواع سرطان همچون شیمی درمانی و اشعه درمانی، از جمله می توان به روش های درمانی زیر اشاره کرد:
    - درمان بیولوژیکی یا ایمونولوژیک - که مشتمل بر بازسازی، تحریک،‌ هدایت و تقویت سیستم طبیعی دفاعی بدن بیمار است و با استفاده از آنتی‌ بادی و هدایت سیستم دفاعی خود بیمار جهت مبارزه با سرطان صورت می گیرد.
    - جراحی – راهیابی یاخته های مهاجم لوسمی به سایر اندامهای بدن اغلب موجب تورم و بزرگی حجم غده های لنفادی و طحال و کبد می شود. الگوی درمانی محل ضایعه طحال، برداشتن آن از طریق جراحی "اسپلینکتومی" (splenectomy) است.
    - پیوند مغز استخوان و پیوند سلول های پایه ( Stem cell ) - جایگزینی مغز استخوان فرد بیمار با مغز استخوان سالم است تا بیمار بتواند مقادیر بالای داروهای شیمی درمانی و یا پرتودرمانی را دریافت کند. شایع ترین اشکال پیوند مغز استخوان عبارتند از:
    · پیوند "اتولوگ" (autologous) طی این نوع پیوند بیمار بافت پیوندی ( مغز استخوان ) خود را دریافت می کند. در این روش مغز استخوان بیمار را خارج و آن را در معرض داروهای ضد سرطان قرار می دهند تا یاخته های بدخیم کشته شوند. سپس محصول بدست آمده را منجمد و نگهداری می کنند.
    · پیوند "سینژنئیک" Syngeneic - بیمار بافت پیوندی ( مغز استخوان ) را از عضو دیگر دو قلوی مشابه خود دریافت می کند. در این روش ابتدا بوسیله مقادیر زیادی از داروهای ضد سرطان همراه یا بدون پرتو درمانی،‌ تمام مغز استخوان موجود در بدن بیمار را از بین می برند.سپس از عضو دیگر دو قلوی مشابه که شباهت بافتی زیادی با بدن بیمار دارد، مغز استخوان سالمی را تهیه می کنند .
    · پیوند "آلوژنئیک" allogeneic : بیمار بافت پیوندی را از فردی غیر از خود یا دو قلوی مشابه خود (مثل برادر، خواهر، و یا هر یک از والدین و یا فردی که هیچگونه نسبتی با بیمار ندارد) دریافت می کند. این فرد باید سازگاری بافتی نزدیک با بدن بیمار داشته باشد .
    پس از تهیه بافت پیوندی از روش های فوق، به بیمار مقادیر بالای داروهای شیمی درمانی همراه یا بدون پرتو درمانی می دهند تا باقیمانده مغز استخوان وی تخریب شود. در مرحله آخر مغز استخوان سالم را گرم کرده و بوسیله یک سوزن و از طریق سیاهرگ به بیمار تزریق می کنند تا جانشین مغز استخوان تخریب شده شود. پس از ورود بافت پیوندی به جریان خون، یاخته های پیوند زده شده به مغز استخوان هدایت شده و به تولید گویچه ‌های سفید خون، گویچه‌ های قرمز خون و پلاکتهای جدید می پردازند. ابتلاء به عفونت و خونریزی، تهوع، استفراغ، خستگی، بی اشتهایی، زخمهای دهانی، ریزش مو و واکنشهای پوستی از جمله عوارض جانبی پیوند مغز استخوان و پیوند سلول های پایه (Stem cell) است.
    امروزه با کاربردهای جدید الگوهای درمان پیوند مغز استخوان و درمان بیولوژیکی یا ایمونولوژیک و داروهای جدید ضد سرطان و پیشرفت های علم ژنتیک و ساختار های ژن های انسانی امیدهای تازه ای برای غلبه بر این بیماری بوجود آمده است.

    محمد فريد قندي

  4. این کاربر از Marichka بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #104
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,675

    پيش فرض نگاهي به پوکي استخوان و بررسي عوامل و راه هاي پيشگيري آن

    نشانه های خاموش در بیماری پنهان:
    پوکی استخوان بیماری ناشناخته ,اما جدی است. این بیماری اگر چه فراگیر است اما موزیانه و بی سر و صدا آغاز می شود. پوکی استخوان به معنای لاغر و ضعیف شدن استخوان و شایع ترین بیماری متابولیسم استخوان است که با بالا رفتن سن متوسط افراد به عنوان یک معضل بهداشتی مطرح می شود.

    سازمان بهداشت جهانی پوکی استخوان را به همراه بیماری های سرطان, سکته مغزی و حملات قلبی به عنوان چهار دشمن اصلی بشر معرفی کرده است. خصوصیت اصلی این بیماری این است که افراد مبتلا به آن دچار عوارض ناتوان کننده ای از شکستگی های گوناگون استخوانی می شوند و در کنار این عوارض مستقیم بیماری ,زیانهای دیگری هم چون هزینه های بالای درمان نیز گریبان گیر آنهعا می شود. مرگ و میر این بیماری بیش از سرطان است اما متاسفانه عامه مردم بیشتر از اسم سرطان می ترسند ولی از پوکی استخوان که خطر ناکتر از آن است هیچ اطلاعات هر چند مختصری ندارند.

    علائم ظاهری پوکی استخوان:

    معمولا پوکی استخوان فاقد علامت است و تا وقتی فرد را کاملا دچار نکند آشکار نمی شود. اولین نشانه این بیماری شکستگی استخوان است که می توان در مهره های کمر, گردن, استخوان پا و ساعد بروز کند. فرد مبتلا به محض برخورد با یک جسم سخت دچار درد شدید و ناراحتی می شود و در نهایت متوجه شکستگی می گردد. در افرادی که در سنین رشد قرار دارند؛ از روی کوتاهی قد یا ضعیف بودن استخوان ها به شرط آنکه عامل ژنتیکی و وراثتی نداشته باشد می توان فهمید که نوجوان دچار تاخیر در تراکم استخوان است.

    موثرترین شیوه برخورد با پوکی استخوان جلوگیری از آسیب دیدگی آن است. با تغذیه مناسب و فعالیت در زندگی روزمره و ورزش و نرمش می توان آن را به تاخیر انداخت.

    چه افرادی دچار پوکی استخوان می شوند؟


    افرادی که تراکم استخوان اولیه شان در سیر فیزیولوژی باشد. این که در سنی از دوران بین سی تا چهل سالگی ظرفیت استخوان سازی شان به حداکثر می رسد و اگر بتوانیم ذخیره استخوان را افزایش دهیم ,می توان بروز و ایجاد این بیماری را هم به تاخیر بیندازیم. خانم هایی که دچار این بیماری می شوند بعد از چهل و پنج سالگی که در معرض یائسگی قرار می گیرند و هورمون سازی آنها متوقف می شود دچار پوکی استخوان می شوند. از علل دیگر آن مسائل فیزیولوژی خانمها و مسائل تغذیه نوزادها است. جذب کلسیم تابع یک سری شرایطی است که باید در بدن وجود داشته باشد و یا فراهم شود. یکی از مواردی که به جذب کلسیم کمک می کند ویتامین D است و آمار و ارقام نشان می دهد که اکثرا دچار کمبود این ویتامین هستند.

    خانمها نسبت به آقایان استعداد بیشتری برای پوک شدن استخوان دارند. مورد جدی دیگر بحث هورمونال است. زنان بعد از سنین یائسگی و بعد از قطع هورمون استروژن به شدت دچار پوکی استخوان می شوند و بعد از قطع قاعدگی و توقف هورمون سازی مستعدتر می شوند.

    راه های جلوگیری از پوکی استخوان:

    قرار گرفتن روزانه نیم ساعت در معرض نور مستقیم آفتاب برای تامین ویتامین D و مصرف روزانه یک الی دو لیوان شیر ,ورزش, کنترل وزن و جلوگیری از چاقی و تغذیه مناسب ,از راه های جلوگیری این بیماری می باشند.

  6. #105
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    Tabriz
    پست ها
    3,505

    پيش فرض فلج بل

    فلج عصب صورتی و یا فلج بل (Bell’s Palsy)

    درگیری عصب صورتی که می تواند با انقباضات عضلات صورت، ضعف عضلات و یا فلج صورت خود را نشان دهد، بتنهائی یک بیماری نیست بلکه علامتی از یک بیماری است و معمولاً در نتیجه عفونت، آسیب و یا تومور عصب صورتی این علائم ایجاد می شود و پزشک با ارزیابی های خود سعی در تشخیص علت درگیری عصب صورت دارد. پزشکان متخصص گوش و حلق و بینی در میان سایر پزشکان بیشتر از بقیه با مشکلات عصب صورت آشنا بوده و تجربه بیشتری در درمان مشکلات آن دارند.

    عصب صورتی چیست و چه کاری را انجام می دهد؟

    عصب صورتی شباهت زیادی به کابل تلفن دارد و حاوی حدود 7000 فیبر عصبی است. هر فیبر عصبی باعث هدایت پیامهای الکتریکی به سمت یک عضله مخصوص در صورت می شود که این پیامها در نهایت باعث تغییر حالت صورت به شکل خنده، تبسم، گریه ، اخم و ... می شود و برای همین کارکرد سالم این عصب در ارتباطات روزمره ما دارای اهمیت زیادی می باشد.

    هرگاه حدود نصف و یا بیش از نصف این فیبرهای عصبی قطع شوند، ضعف عضلات صورت اتفاق می افتد. در صورتیکه این فیبرهای تحریک شوند آنوقت حرکاتی در عضلات صورت مثل اسپاسم عضلات و یا انقباضات مکرر عضلات صورت رخ می دهد.

    عصب صورتی نه تنها باعث انتقال پیامهای عصبی به عضلات صورت می شود بلکه
    شاخه هائی هم به غدد اشکی، غدد بزاقی . عضله استخوان رکابی در گوش میانی می فرستد. همچنین این عصب حس چشائی قسمت جلوئی زبان را نیز بر عهده دارد. از آنجائی که عملکرد عصب صورتی بسیار زیاد و پیچیده می باشد، علائم زیادی ممکن است در اثر اختلال عملکرد عصب صورتی در فرد بروز کند. بطور خلاصه آسیب به عصب صورتی می تواند باعث انقباضات پراکنده عضلات صورت، فلج صورت، خشکی چشم ، خشکی دهان و یا اختلال در حس چشائی شود.



    عصب صورتی چه مسیری را طی می کند ؟

    مسیری که عصب صورتی طی می کند بسیار پیچیده است. این عصب از قاعده جمجمه بطرف صورت حرکت می کند و در مسیر خود وارد استخوان گیجگاهی شده و از داخل یک کانال استخوانی که به « کانال شنوائی داخلی » معروف است گذر کرده و از کنار عصب شنوائی و تعادلی عبور می کند. در طول مسیر 5/1 اینچی عصب صورتی در استخوان گیجگاهی،عصب صورتی بدور سه استخوانچه گوش میانی چرخی زده و از پشت پرده صماخ بطرف استخوان ماستوئید ( که در پشت گوش قرار دارد)حرکت می کند. پس از آنکه عصب از استخوان پشت گوش خارج شده شاخه ای را به غدد بزاقی و سپس شاخه های فراوانی را به عضلات صورتی می دهد، البته قبل از آن و پس از خروج عصب صورتی از استخوان گیجگاهی شاخه هائی به غدد اشکی، عضله استخوانچه رکابی و زبان
    ( برای حس چشائی ) و غدد بزاقی فرستاده می شود.

    فلج بل و سایر علل ضعف صورت

    شایعترین علت ضعف عضلات صورت که بصورت ناگهانی اتفاق می افتد « فلج بل »
    می باشد. این اختلال که احتمالاً ناشی از پاسخ بدن به یک ویروس می باشد زمانی بوجود می آید که در اثر ویروس، عصب صورتی خصوصاً قسمتی که در داخل کانال استخوانی ، استخوان گیجگاهی قرار دارد متورم شده و بعلت نبود فضای کافی بر روی ساختمان عصب در داخل کانال فشار وارد شده و باعث صدمه عصب می شود.

    پزشک برای آنکه مطمئن شود ، علت ضعف عضلات صورت فلج بل بوده و نه عامل دیگری ، مجموعه ای از سوالات را از بیمار می پرسد و سپس معاینه کامل بدن خصوصاً سر، گردن و گوشها را انجام داده و سپس مجموعه ای از سایر تستها را هم انجام می دهد که شایعترین آزمایشها بقرار زیر است:

    1- تستهای شنوائی : این تست خصوصاً برای مشخص کردن مواردی که علاوه بر عصب صورتی ، عصب شنوائی را نیز درگیر کرده است( بخاطر مسیر مشترک آنها ) و یا آسیب به گوش داخلی و یا درگیری مکانیسمهای ظریف شنوائی را باعث شده است، مفید باشد.

    2- تستهای تعادلی : درگیری عصب تعادلی را ارزیابی می کند.

    3- تست اشک : قدرت تولید اشک را در چشمان می سنجد و در صورتیکه تولید اشک کم شده باشد، ممکن است قطره های چشمی برای جلوگیری از خشکی سطح قرنیه مورد نیاز باشد.

    4- تستهای تصویربرداری : CT اسکن و MRI در صورتی که عامل آسیب عصب صورتی، تومور ، شکستگی استخوان و یا اختلالات ساختمانی در اطراف عصب صورتی باشد می تواند این موارد را مشخص کند.

    5- تستهای الکتریکی : تحریک الکتریکی عصب صورتی برای اینکه متوجه شویم، شدت آسیب به آن چه مقدار بوده است انجام می شود. این تست در فواصل منظم ممکن است تکرار شود تا روند ترمیم و یا اصلاح عملکرد عصب صورتی مشخص شود.

    تشخیص ، سرانجام بیماری و درمان آن

    این سه مورد در حقیقت مهمترین سوالات یک بیمار مبتلا به فلج بل از پزشک خود است :

    1- دلیل این بیماری چیست ؟ ( تشخیص )

    2- چه موقع من باید انتظار داشته باشم که علائم بیماری رفع شود؟ ( سرانجام بیماری )

    3- چه کاری ممکن است انجام دهم که زودتر و کاملتر سلامت اولیه خود را پیدا کنم؟ ( درمان )

    برای پاسخ به این سوالات پزشک ممکن است نیاز به انجام ارزیابی های گسترده در مورد علت بیماری و ناحیه ای که عصب صورتی درگیر شده است داشته باشد تا بتواند بهترین درمان را برای بیمار خود تجویز کند. نتایج انجام تستهای تشخیصی می توانند نوع درمان را تعیین کنند.

    - اگر عفونت دلیل بیماری باشد، آنوقت استفاده از آنتی بیوتیک ( مثلاً در عفونت گوش میانی ) و یا عوامل ضد ویروس( مثلاً در عفونت ویروس تب خال که باعث درگیری اعصاب مختلفی می تواند شود) درمانی مؤثر خواهد بود.

    - اگر فقط یک تورم ساده در بدنه عصب باعث ایجاد علائم اختلال عصب صورتی شده باشد، آنوقت استفاده از داروهای استروئیدی می تواند مؤثر باشد.

    - در شرایط خاصی نیز عمل جراحی استخوان اطراف عصب و برداشتن استخوان برای رفع فشار از روی عصب ممکن است مورد استفاده قرار گیرد.

    چگونه فرد بیمار می تواند به بهبودی خود کمک کند؟

    وقتی فردی دچار فلج بل شد، باید توجه ویژه ای را به سلامت چشمان خود داشته باشد. در حالت عادی با هر پلک زدن مقداری اشک بر روی سطح قرنیه منتشر شده و سطح چشم را تر نگه می دارد ولی در هنگام فلج بل بعلت اینکه پلک زدن ناقص که صورت گرفته و یا اصلاً انجام نمی شود و از سوی دیگر تولید اشک نیز بعلت اختلال عصب رسانی به غدد اشکی کاهش پیدا کرده است ، سطح چشم خشک شده که می تواند باعث خراش قرنیه و در بلند مدت ایجاد زخم قرنیه شده و حتی منجر به از دست دادن بینائی شود.

    بستن چشم با دست خود هر از چند وقت، یک راه مفید برای مرطوب نگه داشتن سطح چشم است و همچنین استفاده ا زعینکهای محافظتی و یا پانسمان چشمی از ورود اشیاء بداخل چشم جلوگیری می کند.

    روش دیگر برای مرطوب نگه داشتن چشم استفاده از قطره اشک مصنوعی است که توسط پزشک تجویز می شود و فرد در زمانی که بیدار است هر ساعت یک یا دو قطره در چشم خود
    می ریزد و در هنگام خواب نیز چشم خود را با پماد می پوشاند.

    افردای که دچار فلج دائم عصب صورتی می شوند از چه روشهائی برای مقابله با عوارض این اختلال می توانند استفاده کنند؟

    برای بیمارانی که دچار فلج دائمی عصب صورتی شده اند، چندین روش جراحی برای کاهش عوارض در آنها انجام می شود. این اعمال جراحی شامل، عمل جراحی بر روی پلک ، انتقال عضلات و جابجائی اعصاب می باشد که با این اعمال جراحی ظاهر صورت به فرم طبیعی نزدیکتر می شود. هنچنین ممکن است برای عوارضی مثل اسپاسم عضلات و یا حرکات غیرارادی عضلات صورت از مواد شیمیائی تزریقی برای ضعیف کردن عضلاتی که فعالیت زیادی پیدا کرده و باعث این عوارض شده اند استفاده شود.



    نتیجه

    فلج عصب صورتی یک بیماری ناشایع نبوده و به علل متفاوتی بروز می کند. تشخیص صحیح علت این عارضه و درمان سریع آن در بالا رفتن احتمال بهبودی کامل بیماری آن مؤثر است. حتی بیمارانی که دچار فلج دائمی عصب صورتی هستند نیز با کمک بعضی اعمال جراحی می توانند تا حدی عملکرد عضلات صورت خود را بهبود ببخشند.

  7. #106
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    Tabriz
    پست ها
    3,505

    پيش فرض اخ

    چقدر بد شانسم من
    فلج ايديوپاتيك صورت بيماري شايعي است. و 20نفر از هر100000نفر در سال مبتلا مي‌شوند. گرچه بطوركلاسيك فلج بل را مربوط به ضايعه عصب فاشيال مي‌دانند، و پزشكان سعي مي‌كنند نشان دهند كه اين عصب در فشار قرار گرفته است، اما شايعترين شكايات مربوط به درگيري عصب تري‌ژمينال است. مكانيسم آن احتمالاً دميلينيشن متناوب چندين عصب در چند جاي مختلف، ناشي از عفونت ويروسي است. شيوع آن در ديابتي‌ها و زنان حامله بيشتر است.

    دوستان اگه داروی خاصی می شناسید که بشه ازش استفاده کرد معرفی کنید
    ممنون
    Last edited by bb; 13-07-2006 at 06:42.

  8. #107
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    Tabriz
    پست ها
    3,505

    پيش فرض

    اطلاعات‌ اوليه‌
    توضيح‌ كلي‌
    فلج‌ بِل‌ عبارت‌ است‌ از فلج‌ يا ضعف‌ در يك‌ طرف‌ صورت‌. اين‌ فلج‌ به‌ احترام‌ پزشكي‌ كه‌ براي‌ اولين‌ بار آن‌ را كشف‌ و توصيف‌ كرده‌ نام‌گذاري‌ شده‌ است‌. شروع‌ آن‌ ممكن‌ است‌ ناگهاني‌ باشد يا اينكه‌ پس‌ از چندين‌ روز اتفاق‌ بيافتد. در اكثريت‌ بيماران‌، پيش‌ از بروز آن‌ يك‌ مشكلي‌ وجود داشته‌ است‌، مثلاً استرس‌، خستگي‌، سرماخوردگي‌، يا خشكي‌ گردن‌ يا شانه‌ در طرفي‌ كه‌ فلج‌ صورت‌ قرار است‌ اتفاق‌ بيافتد. در اين‌ فلج‌، عصب‌ هفتم‌ جمجمه‌اي‌ و آن‌ دسته‌ از عضلات‌ صورت‌ كه‌ توسط‌ آن‌ عصب‌دهي‌ مي‌شوند دچار مشكل‌ شده‌اند.
    علايم‌ شايع‌
    فلج‌ ناگهاني‌ در يك‌ طرف‌ صورت‌، از جمله‌ فلج‌ عضلات‌ پلك‌
    درد در پشت‌ گوش‌ در طرف‌ مبتلا
    از بين‌ رفتن‌ خطوط‌ طبيعي‌ و بي‌حالت‌ شدن‌ يك‌ طرف‌ صورت‌
    هماهنگ‌ نبودن‌ دوطرف‌ صورت‌ به‌ هنگام‌ خنده‌ يا اخم‌ كردن‌
    سرازير شدن‌ آب‌ دهان‌
    تغيير در حس‌ چشايي‌، و ترشح‌ بزاق‌ يا اشك‌ (گاهي‌)
    علل‌
    ناشناخته‌ است‌. فلج‌ احتمالاً در اثر تورم‌ عصب‌ هفتم‌ به‌ وجود مي‌آيد. تورم‌ عصب‌ هفتم‌ نيز ممكن‌ است‌ به‌ علت‌ يك‌ ويروس‌، بيماري‌ خود ايمني‌، يا كاهش‌ جريان‌ و فشارخون‌ در عصب‌ هفتم‌ به‌ هنگام‌ عبور آن‌ از ميان‌ استخوان‌ گيجگاهي‌ (يكي‌ از استخوان‌هاي‌ جمجمه‌) باشد.
    عوامل‌ افزايش‌دهنده‌ خطر
    قرار گرفتن‌ در معرض‌ سرما
    پيشگيري‌
    در حال‌ حاضر نمي‌توان‌ از آن‌ جلوگيري‌ كرد.
    عواقب‌ مورد انتظار
    فلج‌ بل‌ آزاردهنده‌ است‌، ولي‌ خطرناك‌ نيست‌. ميزان‌ آسيب‌ به‌ عصب‌ تعيين‌كننده‌ ميزان‌ بهبودي‌ است‌.
    بهبود تدريجي‌ و مدت‌ زمان‌ آن‌ متغير است‌، گاهي‌ تا چندين‌ ماه‌
    فلج‌ خفيف‌ صورت‌ معمولاً در عرض‌ چند ماه‌ كاملاً بهبود مي‌يابد. فلج‌ شديد صورت‌ نيز در 90%-80% موارد كاملاً بهبود مي‌يابد.
    در مواردي‌ كه‌ بهبودي‌ كامل‌ رخ‌ ندهد، گاهي‌ با كمك‌ جراحي‌ مي‌توان‌ ظاهر صورت‌ و كار عضلات‌ آن‌ را بهتر كرد
    عوارض‌ احتمالي‌
    تحريك‌ و اذيت‌ شدن‌ چشم‌ يا حتي‌ صدمه‌ به‌ چشم‌، زيرا چشم‌ به‌ خوبي‌ بسته‌ نمي‌شود و در معرض‌ گرد و غبار و آلودگي‌ قرار مي‌گيرد. اگر به‌ نحوي‌ از چشم‌ محافظت‌ به‌ عمل‌ نيايد، امكان‌ دارد روي‌ قرينه‌ زخم‌ ايجاد شود.
    خرابي‌ دندان‌ و بيماري‌ لثه‌ به‌ علت‌ كاهش‌ ترشح‌ بزاق‌ و مشكل‌ در جويدن‌
    مشكلات‌ رواني‌ و از دست‌ دان‌ عزت‌ نفس‌
    درمان‌
    اصول‌ كلي‌
    - امكان‌ دارد گاهي‌ سي‌تي‌ اسكن‌ يا ام.آر.آي‌، و آزمايشات‌ جهت‌ رد ساير علل‌ وارد آمدن‌ فشار به‌ عصب‌ هفتم‌ (عصب‌ صورتي‌) توصيه‌ شوند.
    - امكان‌ دارد آزمايشات‌ الكتريكي‌ (الكتروميوگرافي‌) روي‌ عصب‌ هفتم‌ انجام‌ شوند تا ميزان‌ آسيب‌ به‌ عصب‌ مشخص‌ گردد.
    - اگر درد وجود دارد، ناحيه‌ دردناك‌ را دوبار در روز گرم‌ كنيد. يك‌ حوله‌ كوچك‌ را كه‌ در آب‌ گرم‌ خيس‌ خورده‌ است‌ را بچلانيد و هر بار 15 دقيقه‌ روي‌ ناحيه‌ دردناك‌ بگذاريد. در اين‌ حالت‌ چشمان‌ خود را بپوشانيد يا ببنديد.
    - اگر نمي‌توانيد چشمان‌ خود را خوب‌ بنديد، از محافظ‌ چشم‌ از جنس‌ پلاستيك‌، شبيه‌ آنچه‌ شناگران‌ به‌ چشم‌ مي‌كنند، استفاده‌ كنيد. به‌ اين‌ ترتيب‌، چشم‌ شما از آلودگي‌، گرد و غبار، و خشكي‌ محافظ‌ مي‌شود. اين‌ وسيله‌ در مغازه‌هاي‌ ورزشي‌ يا عينك‌ فروشي‌ها در دسترس‌ هستند.
    - در شب‌ و به‌ هنگام‌ خواب‌، از پوشش‌ مخصوص‌ استفاده‌ كنيد كه‌ باعث‌ بسته‌ شدن‌ پلك‌ مي‌شود. به‌ اين‌ ترتيب‌، چشم‌ مرطوب‌ باقي‌ مي‌ماند و محافظت‌ مي‌شود. گاهي‌ استفاده‌ از پوشش‌ به‌ هنگام‌ روز هم‌ لازم‌ مي‌شود.
    - با برگشت‌ تدريجي‌ قدرت‌ عضلات‌، صورت‌ را ماساژ و ورزش‌ دهيد. عضلات‌ پيشاني‌، گونه‌، لب‌ها، و چشمان‌ را با كمك‌ كرم‌ يا روغن‌ ماساژ دهيد. عضلات‌ ضعيف‌ را نيز در جلوي‌ آينه‌ ورزش‌ دهيد. چشمان‌ خود را باز و بسته‌ كنيد، چشمك‌ بزنيد، بخنديد و دندانهايتان‌ را نشان‌ دهيد. ماساژ و ورزش‌ عضلات‌ صورت‌ را چند بار در روز و هر بار به‌ مدت‌ 20-15 دقيقه‌ انجام‌ دهيد.
    - دندان‌هاي‌ خود را بيشتر مسواك‌ كنيد و لابه‌لاي‌ آنها نخ‌ دندان‌ بكشيد تا دهان‌، بهداشت‌ بهتري‌ داشته‌ باشد.
    - جراحي‌ روي‌ عصب‌ صورتي‌ (نادر)
    داروها
    قطره‌ چشمي‌ متيل‌ سلولز براي‌ سلامت‌ و حفاظت‌ چشمي‌ كه‌ مرتباً در معرض‌ محيط‌ اطراف‌ است‌.
    مصرف‌ كوتاه‌ مدت‌ داروهاي‌ كورتيزوني‌ معمولاً براي‌ كاهش‌ تورم‌ و التهاب‌ عصب‌ مبتلا مفيد است‌.
    فعاليت‌
    فعاليت‌هاي‌ عادي‌ خود را ادامه‌ دهيد. استراحت‌ كمكي‌ به‌ بهبود فلج‌ بل‌ نمي‌كند.
    رژيم‌ غذايي‌
    اغلب‌ بايد رژيم‌ سبكي‌ مدنظر قرار گيرد.
    در اين‌ شرايط‌ به‌ پزشك‌ خود مراجعه‌ نماييد
    اگر شما يا يكي‌ از اعضاي‌ خانواده تان‌ علايم‌ فلج‌ بل‌ را داريد.
    - اگر چشم‌ شما علي‌رغم‌ درمان‌، قرمز مي‌شود، يا اينكه‌ احساس‌ ناراحتي‌ در آن‌ مي‌كنيد.
    - اگر شما قادر نيستيد جلوي‌ ريزش‌ براق‌ دهان‌ خود را بگيريد.
    - اگر درد شديدتر شده‌ باشد.
    - در صورتي‌ كه‌ تب‌ نيز به‌ علايم‌ اضافه‌ شود.

  9. #108
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض عصبانيت براي معده ، سم است

    امروزه اکثر مردم ، به ويژه مردم ساکن در شهرهاي بزرگ و صنعتي ، دچار استرس و اضطراب ناشي از کار و گرفتاريهاي اجتماعي و خانوادگي مي باشند . اما بايد اين را دانست که اضطراب و نگراني نيز سبب مشکلات روحي و رواني و جسمي مي شود براي مثال التهاب معده ، يکي از عواقب سوء استرس است . به هنگام ايجاد استرس اسيد معده و آنزيمهاي گوارشي افزايش مي يابد و براي معده مشکلاتي به وجود مي آورد .البته تا حد زيادي طرز غذا خوردن و ساعت تغذيه نيز مهم است .

    مصرف غذاهاي سرخ شده ، بي موقع غذا خوردن يعني سروقت غذا خوردن و نوشيدن آب همراه غذا عوامل مهمي در ايجاد التهاب معده مي باشند. چرا که باعث افزايش ترشح آنزيمهاي گوارشي و در نتيجه التهاب مي شوند.

    افرادي هم که دچار التهاب معده مي شوند ، از مصرف ترشيجات و ادويه بايد بپرهيزند و با بر قراري يک رژيم غذايي صحيح که حاوي غذاهاي پخته و آب پز است و همچنين از بين بردن استرس و نگراني مي توانند التهاب و مشکلات معده را از بين برده و سلامتي خود را به دست آورند.

    دراين باره دکتر ((ريچاردمک گورين )) پزشک دانشگاه برستون به مجله ((فوکوس )) ماه اکتبر مي گويد : عصبانيت براي معده سم است

  10. #109
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض بيماران قلبي و کم شنوايي

    به نظر شما چه ارتباطي مي تواند ميان بيماري هاي قلبي و شنوايي وجود داشته باشد‌؟ تحقيقات جديد نشان مي دهد افرادي که دچار بيماري هاي قلبي هستند اکثرا به کم شنوايي مبتلا مي شوند.

    درسايت (( هلس هنديچ )) ماه سپتامبر آمده است .

    (( پزشکان به اين نتيجه رسيده اند که بيماران سالمندي که از جواني دچار ناراحتي هاي قلبي مي شوند اکثرشان دچار مشکلات شنوايي هستند که البته اين کم شنوايي ارتباطي به سن و سال و پيري ندارد بلکه به بيماري هاي قلبي بستگي دارد )) اين تحقيقات نشان مي دهد که افراد مبتلا به بيماري هاي قلبي و عروقي به مرور در ناحيه مارپچي گوش دروني خود دچار ناهنجاري هايي مي شوند ، درنتيجه انتهاي اعصاب شنوايي صدمه ديده و شنوايي کم مي شود . همچنين زنان مبتلا به بيماري هاي قلبي نسبت به مردان بيشتر دچار کم شنوايي هستند و هنوز مشخص نشده که جنسيت چه ارتباطي با شنوايي دارد گرچه مصرف غذاهاي گياهي با چربي کم و غذاهاي کم نمک و ورزش هاي سبک ازپيشگيري بيمارهاي قلبي و در نتيجه کم شنوايي جلوگيري مي کند .اين مسئله به عينه ثابت شده افرادي که در طي روز ورزش مي کنند و جنب وجوش دارند . کمتر به کم شنوايي و ناشنوايي دچار مي شوند.

  11. #110
    حـــــرفـه ای Marichka's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    5,662

    پيش فرض آنچه بايد درباره ورم کبد يا هپاتيت ويروسي بدانيم

    ورم کبد يا هپاتيت ويروسي در سالهاي اخير به حدي شايع شده است که امروزه براي جلوگيري از شيوع و خطرات اين عفونت ، اجراي برنامه واکسيناسيون ، در سه نوبت براي تمام افراد اجباري تلقي ميگردد. آلودگي به ويروس هپاتيت مي تواند به بروز اختلالات برگشت ناپذير کبدي و در مواردي نيز به سرطان کبد منتهي شود. دراين شرايط با غير فعال شدن بافت کبد امکان جايگزيني آن فقط از طريق پيوند کبد ميسر است .

    عوامل ويروسي متعددي در آلودگي کبد نقش دارند که از ميان آنها ويروس هاي هپاتيت موسوم به ا (A )‌ ، بي ( B )‌ و سي ( C ) شايع تر هستند. هپاتيت نوع ( ا ) نسبتا شايع تر ولي کم خطر است ، در حاليکه انواع ويروس هاي هپاتيت (بي ) و ( سي ) شيوع کمتري دارند ولي خطرات و عوارض آنها بيشتر است . بنابراين آلودگي به اين نوع ويروس ها مي تواند منجربه تورم کبد و از بين رفتن بافت آن يعني هپاتيت شود.

    ويروس هپاتيت چگونه به انسان سرايت مي کند ؟

    ويروس هپاتيت نوع ( ا ) از ويروس هاي دستگاه گوارش است که از طريق مدفوع شخص بيمار به بيرون راه پيدا کرده و در اثر آلودگي آب ، موادغذايي و سبزيجات به انسان منتقل مي گردد.

    کودکان و نوجوانان به آلودگي با اين ويروس مستعدترند. ويروس هپاتيت ( بي ) از طريق تزريق خون و فرآورده هاي خوني آلوده يا در اثر تماس جنسي ويا در دوران بارداري از طريق مادر به جنين منتقل مي شود . ولي ويروس هپاتيت ( سي ) فقط از طريق خون آلوده قابل انتقال است .

    علائم هپاتيت چيست ؟

    ابتلا به هپاتيت نوع ( ا ) در کودکان و جوانان عارضه مهمي ندارد ولي در بعضي افراد مي تواند به زردي يا يرقان منجر شده و عوارض سخت تري را به همراه داشته باشد . در اين نوع بيماري صدمات برگشت ناپذيري کبدي چندان زياد نيست . در هپاتيت نوع ( بي ) غالب مبتلايان خود به خود بهبود يافته و حدود ٥ تا ١٠ % آنها به صورت ناقل مزمن ويروس درخواهند آمد.

    ٩٠% نوزادان که از مادران آلوده به دنيا مي آيند ، براي مدت طولاني ويروس را در بدن خود حفظ مي کنند درافرادي که ناقل مزمن ويروس هستند احتمال دارد بافت کبد کاملا از بين رفته و غير فعال شود که اين حالت بيماري ( سيروز) کبدي مي باشد . در گروهي از اين بيماران نيز احتمال سرطاني شدن آن وجود دارد.

    يرقان يا زردي چيست ؟

    عامل زردي يا يرقان نوعي ماده به نام بيلي روبين است که از تجزيه هموگلوبين خون حاصل مي شود . اين ماده معمولا زرد رنگ است ، در کبد تحت تاثير آنزيم هاي مختلف به مواد ديگري تبديل شده و همراه صفرا وارد روده و دفع مي گردد.

    دربيماران مبتلا به ورم کبد عمل تبديل بيلي روبين به مواد دفعي به خوبي انجام نشده و در خون باقي مي ماند. به همين دليل پوست وملتحمه چشم اين افراد زرد رنگ به نظر مي رسد.

    راه تشخيص هپاتيت ويروسي چيست ؟

    براي تشخيص هپاتيت ( ا ) و تاييد عفونت حاد ، انجام آزمايش IgM , HAV قطعي و تاييد کننده است و معمولا نياز به پيگيري و آزمايشهاي ديگر نمي باشد . براي تاييد هپاتيت ( بي ) آزمايشهاي متعددي انجام مي شود که برحسب مرحله بيماري ، سن بيمار و انتظاري که از نتيجه آزمايش وجود دارد ، متفاوت مي باشد . براي تاييد عفونت فعال يا تشخيص آلودگي مزمن ، معمولا آزمايش موسوم به HBsAg انجام مي شود.

    در چند سال اخير روش هاي تشخيصي مولکولي که قادر است تعداد بسيار کمي از ويروس را در بدن مشخص کند معرفي شده است ، اين آزمايشها به روش PCR معروفند و خوشبختانه در ايران هم انجام مي گيرد. چنانچه آزمايش HCV که براي تشخيص هپاتيت انجام مي گيرد مثبت باشد ممکن است براي تاييد از آزمايش PCR استفاده شود.

    درافرادي که در دوران حاد بيماري هستند علاوه بر آزمايشهاي فوق آنزيم هاي کبدي و بيلي روبين خون نيز ممکن است افزايش يابد.

    براي درمان اين بيماري چه بايد کرد؟

    در نوع هپاتيت ( ا ) معمولا داروي مهمي تجويز نمي شود. با پرهيز غذايي خود به خود بهبود مي يابد . ولي افرادي که به صورت مزمن به هپاتيت نوع ( بي ) يا ( سي ) مبتلا هستند ، با نظر پزشک معالج تحت درمان با نوعي دارو به نام ( انترفرون ) قرار مي گيرند . اثر درماني داروي تجويز شده ، فقط از طريق انجام آزمايش PCR امکان پذير است . کساني که آزمايش PCR آنها زودتر از ٦ ماه از درمان منفي شود ، جزو افرادي خواهند بود که به دارو پاسخ مثبت داده و بهبودي نسبي يافته اند.

    چگونه از ابتلا به بيماري جلوگيري مي شود؟

    براي جلوگيري از آلودگي به هپاتيت ( ا ) رعايت بهداشت و دوري جستن از تماس با بيماران کافي است . آلودگي هپاتيت نوع ( بي ) از طريق تجويز واکسن جلوگير مي شود . تجويز اين واکسن براي افرادي که به صورت مکرر با خون آلوده در تماس هستند، ضرورت بيشتري دارد مثلا کارکنان موسسات پزشکي ، افرادي که تصميم به جراحي و يا کار دندانپزشکي طولاني دارند و يا کساني که به دليل کم خوني مجبورند کهبه صورت مکرر خون دريافت دارند بايد واکسينه شوند. اين برنامه امروزه در مورد تمام افراد جامعه به منظور پيش گيري از بيماري توصيه مي شود . در اين صورت معمولا قبل از انجام واکسيناسيون آزمايش HBsAB به عمل مي آيد وتنها افرادي که جواب منفي دارند به انجام واکسيناسيون ترغيب مي گردند.

    اين آزمايش يکبار ديگر نيزبعد از واکسيناسيون انجام مي گيرد و زماني اثر واکسيناسيون مفيد بوده است که نتيجه آزمايش HBsAB بالاتر از ده واحد آنتي کررا نشان دهد

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •