Idioms, Proverbs, Expressions & Slang terms

[محمد88]

this topic will be pdf by me
or have some one done that already ?

it's a good idea...but there are some problems
one of them is them is the posts without any idiom , it makes you seperate them
and the other one is the repetitive idioms...it makes you care about it
and it make the work a little difficult
and after that you should search for Reza1969 ( founder of this topic ) and ask
!!! him to put the pdf file in the first post

[A r c h i]

it's a good idea...but there are some problems
one of them is them is the posts without any idiom , it makes you seperate them
and the other one is the repetitive idioms...it makes you care about it
and it make the work a little difficult
and after that you should search for Reza1969 ( founder of this topic ) and ask
!!! him to put the pdf file in the first post

You don't need to find reza..he's retired.. I can do what ever you want

l

[محمد88]

به حرف هیچکس گوش نمیده = It goes in one ear and out the other

[محمد88]

گوش به زنگ بودن ، حواس رو جمع کردن = keep ear to the ground
example : she had kept her ear to the ground
.but she didn't realize the thief entered the room

[masoudtr]

No pain No gain
نابرده رنج گنج میسر نمیشود

[vroom]

Achilles’ heel = a fatal weakness in spite of overall strength, actually
or potentially leading to downfall

پاشنه آشیل = نقطه ی ضعف مرگبار

[masoudtr]

the beauty is in the eyes of the beholder
علف باید به دهن بزی شیرین بیاد

grass is always greener on the other side of the fance
مرغ همسایه غازه

[seymour]

the beauty is in the eyes of the beholder
علف باید به دهن بزی شیرین بیاد

حالا که بحثتش پیش اومد .. معادل بهتری واسه این اصطلاح سراغ ندارید ؟ ... اینی که دوستمون گفت کاملا درسته ، اما بهرحال یه مقدار برخورنده اس و درسته که "در مثل مناقشه نیست" ، اما خب وقتی حرف علف و بزی در میون باشه ، یه مقدار کاربردش رو محدود می کنه ... یه معادل محترمانه تر ؟ ...





پی نوشت : مثلا براساس این شعر وحشی بافقی شاید بشه یه کارایی کرد ...

به مجنون گفت روزي عيب جويي...که پيدا کن به از ليلي نکويي
که ليلي گر چه در چشم تو حوريست ... به هر جزوي ز حسن او قصوريست
ز حرف عيب‌جو مجنون برآشفت...در آن آشفتگي خندان شد و گفت
اگر در ديده‌ي مجنون نشيني...به غير از خوبي ليلي نبيني
تو کي داني که ليلي چون نکويي است...کزو چشمت همين بر زلف و روي است
تو قد بيني و مجنون جلوه ناز ...تو چشم و او نگاه ناوک انداز
تو مو بيني و مجنون پيچش مو... تو ابرو، او اشارت‌هاي ابرو
...

[محمد88]

حالا که بحثتش پیش اومد .. معادل بهتری واسه این اصطلاح سراغ ندارید ؟ ... اینی که دوستمون گفت کاملا درسته ، اما بهرحال یه مقدار برخورنده اس و درسته که "در مثل مناقشه نیست" ، اما خب وقتی حرف علف و بزی در میون باشه ، یه مقدار کاربردش رو محدود می کنه ... یه معادل محترمانه تر ؟ ...

one person's meat is another one's poison

[محمد88]

ارزش قائل نشدن برای کسی = sell onself short.
example = he couldn't prove his invention
because everybody used to sell him short