سلام. معنای وحدت رویه و رویه قضایی چیست؟ تفاوت این دو در چیست؟
سلام. معنای وحدت رویه و رویه قضایی چیست؟ تفاوت این دو در چیست؟
سلام
خودم در علم قضاوت وارد نیستم اما برای شما جستجو کردم :
گاهی میشود که شعبه ای از مراجع عالی قضایی در خصوص موضوعی استنباط خاصی از قانون میکند و بر اساس استنباط خود حکمی را به استناد ماده قانونی صادر میکند در حالی که شعبه دیگری از همان مرجع عالی درباره موضوع مشابه برداشت دیگری را از همان ماده قانونی میکند و حکمی را صادر میکند.که مغایر حکم شعبه قبلی است در حالی که موضوع مطروحه در هر دو شعبه کاملا مشابه و استناد قانونی هر دو یکی است در چنین مواردی قانونگذار پیش بینی کرده است که هیات عمومی دیوان عالی کشور که متشکل از قضات دیوان عالی کشور هستند تشکیل گردد و پس از بحث و گفتگوو بررسی نظراکثریت حاضربعنوان یک رای وحدت رویه اعلام گردد .البته گاهی موضوع مورد بحث جنبه حقوقی دارد و گاهی جنبه کیفری اگر حقوقی باشد تمام قضات شعب حقوقی دیوان عالی کشور هیات عمومی را تشکیل میدهند وهمین طور است اگر موضوع جنبه کیفری داشته باشد، رئیس هیات عمومی ، رئیس دیوان عالی کشور است و هر تصمیمی در هیات عمومی گرفته شد همانند قانون برای تمام مراجع قضایی لازم الاتباع خواهد بود به تصمیمی که در هیات عمومی دیوان عالی کشور اتخاذ میشود رای وحدت رویه میگویند.گاهی هم هیات عمومی دیوان عالی کشور برای تعیین تکلیف رای اصراری دادگاهها تشکیل میشود.وحدت رویه
هدف از رويه قضايي فيصلههاي محاکم و به طور اخص فيصلههاي محکمه عالي يک کشور در ساحه حقوق بينالمللي خصوصي، خاصتا در زمانيکه تنازع بين اتباع دو کشور به ميان ميآيد، و قضيه از طريق محکمه حل وفصل ميگردد. در حقيقت در آينده اگر همچو قضايا از طريق قانون به صورت مشخص تنظيم نشده باشد محاکم مجبور ميشوند تا راه حل معضله را در ساير منابع حقوق جستوجو کنند. همه ميدانيم که وقتي يک قضيه متنازع فيه در محکمه ارجاع ميشود، قاضي وظيفه دارد تا با نظرداشت عدالت ولو آنکه در قانون يا ساير منابع حقوق راه حل آن موجود نباشد، از خود ابتکار به خرج داده اصدار حکم کند.رويه قضايي
بايد گفت که رويه قضايي در سيستم حقوقي کامن لا common law براي محاکم به حيث يک حکم الزام آور، قابل رعايت ميباشد. زيرا در سيستم حقوقي کامن لا که از نظر پرنسيپ غير مدون است قاضي در عوض آنکه به ماده مشخص قانون مراجعه کند. تا راه حل معضله را سراغ کند به فيصلههاي محاکم فوقاني رو ميآورد، ولي در سيستم حقوقي مدون يا civil law کهپيرو کود ناپليون است به ماده مشخص قانون مراجعه ميکند. اگر در ماده مشخص قانون، قاضي چيزي پيدا نکرد به رويه قضايي مراجعه ميکند. بايد گفت که jurist prudence را در سيستم حقوقي کامن لا، عوض کلمه prudencejurist کلمه courtmade law به کار ميبرند که در حقيقت رويه قضايي است.
در افغانستان که ترکيبي از حقوق اسلام و قانونمدون دارد، رويه قضايي از طرف ستره محکمه يا فيصله هاي ستره محکمه ايجاد ميشود. بايد گفت که فيصلههاي ستره محکمه براي محاکم تحتاني اجباري نيست. در ممالکي که پيرو سيستم حقوق کامنلا ميباشد Comtmadelaw منبع مهم حقوق بينالملل خصوص است. در کشورهاي اروپايي چون فرانسه و جرمني فيصلههاي محاکم به حيث يک منبع معتبر حقوق بين الملل خصوصي شناخته ميشود. در جرمني مکتب savingnyساويني و در فرانسه مکتب حقوقي مسيو پوپيه missue popia که هر کدام از خود اصول خاص دارند، پيروي ميشود. ساويني عقيده دارد که رعايت نزاکت بينالمللي مفهوم ندارد. قاضي بايد در بعضي موارد قوانين خارجي را که شامل حقوق مدون است مد نظر گيرد. مسيوپوپيه عقيده دارد که دول بايد قوانين يکديگر را تا حدودي احترام کنند، که موجب اختلال نظم عامه نباشد. احترام قوانين بين دولتين در حقيقت حرمت هر کدام را تامين ميکند. در فرانسه ديوان تميز، مسايل عمده حقوق بين الملل خصوصي را تنظيم کرده است. حقوق دانان فرانسوي، مسايل مربوط حقوق بين الملل خصوصي را علاوه بر آنکه در قانون جستوجو ميکنند به رويه قضايي به شکل انتقادي مراجعه و مباحث خاص را به ميان ميآورند و ابراز نظر ميکنند.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)