تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 29 از 33 اولاول ... 19252627282930313233 آخرآخر
نمايش نتايج 281 به 290 از 329

نام تاپيک: اطلاعات دارو ها [مقالات]

  1. #281
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض کلسیتریول

    کلسیتریول برای پیشگیری و درمان راشی تیسم و درمان کمی کلسیم خون همراه با کم کاری پاراتیروئیدمصرف می شود.
    ● موارد مصرف
    کلسیتریول برای پیشگیری و درمان راشی تیسم و درمان کمی کلسیم خون همراه با کم کاری پاراتیروئیدمصرف می شود.
    ● مکانیسم اثر کلسیتریول
    این ویتامین به سهولت از ابتدایا انتهای روده کوچک جذب می شود.نیمه عمر پلاسمایی کلسیتریول از راه خوراکی ۶ـ۲ ساعت است . زمان لازم برای رسیدن به اوج غلظت سرمی ، از راه خوراکی تقریب? ۶ـ۳ ساعت است . طول اثرکلستیرول ۵ ـ۳ روز است . این ویتامین ازراه صفرا و کلیه دفع می شود.
    ● موارد منع مصرف کلسیتریول
    این دارو در زیادی کلسیم خون یا ویتامین D واستئودیستروفی کلیوی همراه با زیادی فسفات خون نباید مصرف شود.
    ● هشدارها:
    ۱) در بیماران مبتلا به عیب کارکلیه یا در صورت مصرف مقادیر زیادویتامین ، تعیین غلظت کلسیم پلاسماضروری است .
    ۲) در صورت وجود تصلب شرائین یاعیب کار قلب ، زیادی فسفات خون یا عیب کار کلیه باید با احتیاط مصرف شود.
    ● تداخل های دارویی کلسیتریول
    مصرف همزمان داروهای آنتی اسید حاوی منیزیم باکلسیتریول ممکن است منجر به زیادی منیزیم خون ، به ویژه در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیوی گردد. مصرف همزمان کلسیتریول با مقادیر زیادفرآورده های حاوی کلسیم یا مدرهای تیازیدی ممکن است خطر زیادی کلسیم خون را افزایش دهد. مصرف همزمان سایر مشتقات ویتامین D با این دارو ممکن است باعث بروز مسمومیت گردد.
    ● عوارض جانبی کلسیتریول
    بامصرف مقادیر بیش ازحد این ویتامین ، بی اشتهایی ، تهوع واستفراغ ، اسهال ، کاهش وزن تکرر ادرار،تعریق ، سردرد، تشنگی ، سرگیجه وافزایش غلظت کلسیم و فسفات در پلاسما وادرار گزارش شده است .
    نکات قابل توصیه :
    ۱) خطر بروز مسمومیت با مصرف طولانی مدت مقادیر زیاد این ویتامین ، وجود دارد.
    ۲) از مصرف همزمان داروهای ضداسیدحاوی منیزیم با این دارو باید خودداری شود.
    ۳ ) در صورت مصرف این دارو به عنوان افزاینده کلسیم خون ، به منظور بررسی پیشرفت درمان ، مراجعه منظم به پزشک ضروری است .
    ۴) از آنجائیکه کمبود ویتامین Dبه تنهایی شایع نیست ، معمولا ترکیبی از چندویتامین تجویز می شود.
    ● مقدار مصرف کلسیتریول :
    ▪ بزرگسالان : ابتدا ۰/۲۵ mcg/day مصرف می شود و سپس برحسب نیاز بیمار هر۴ـ۲ هفته ۰/۲۵ میکروگرم افزایش می یابد.در کمی کلسیم خون ناشی از دیالیز۳ mcg/day ـ ۰/۵ و در کم کاری پاراتیروئیدmcg/day ۰/۲۷ ـ ۰/۲۵ مصرف می شود.
    ▪ کودکان : ابتدا mcg/day ۰/۲۵ مصرف می شود و سپس برحسب نیاز بیمار هر۴ـ۲ هفته ۰/۲۵ میکروگرم افزایش
    می یابد. در کمی کلسیم خون ناشی ازدیالیز ۲ mcg/day ـ ۰/۲۵ و در کم کاری تیروئید ۰/۰۸mcg/kg/day ـ ۰/۰۴ مصرف می شود.
    ● اشکال دارویی کلسیتریول
    Capsule: ۰.۲۵ mcg

  2. #282
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض معرفی دستگاه الکتروفورز

    الکتروفورز از شناخته شده ترین روش های آزمایشگاهی برای جداسازی بیومولکول ها است. این روش در سال ۱۸۰۷ توسط Reuss کشف شد. او مشاهده کرد که ذرات خاک رس تحت تاثیر میدان الکتریکی در آب پراکنده می شوند. به طور کلی الکتروفورز حرکت ذرات پراکنده در داخل مایعی تحت تاثیر یک میدان الکتریکی یکنواخت است. همین حرکت در فضایی با میدان الکتریکی غیر یکنواخت دی الکتروفورز نامیده می شود.
    الکتروفورز بدین دلیل اتفاق می افتد که ذرات معلق در مایع معمولا دارای بار الکتریکی سطحی هستند و میدان الکتریکی نیروی کولونی الکترواستاتیک به این ذرات باردار اعمال می کند. اخیرا شبیه سازی های دینامیک مولکولی، نظریه ای بیان داشته اند مبنی بر اینکه برای انجام الکتروفورز حتما نباید ذرات بار سطحی داشته باشند و حتی ذرات خنثی نیز به علت ساختار مولکولی خاصی که آب به عنوان مایع واسط دارد، می توانند الکتروفورز شوند.
    نیروی کولونی الکترواستاتیک اعمال شده به بار سطحی، با نیروهای مخالف الکترواستاتیک کاهش پیدا می کند. بر طبق تئوری لایه مضاعف، تمام سطوح بار دار در مایعات با لایه ای از بار مخالف پوشانده می شوند که از نظر مقداری کاملا برابر با بار سطحی است اما با علامت مخالف آن. میدان الکتریکی همانند بار سطحی به این لایه نیرو وارد می کند. مجموع این نیروها برابر است با اولین نیروی نامبرده، اما در جهت مخالف آن. در حقیقت این نیرو به یون های موجود در لایه ثانویه اعمال می شود. این یون ها در فاصله ای از سطح ذره قرار می گیرند و بخشی از این نیروی الکترواستاتیک را از طریق تنش برش سیال به سطح ذره منتقل می کنند این بخش از نیرو که به بدنه ذره وارد می شود، نیروی منفی الکتروفورتیک نامیده می شود.
    یک نیروی الکتریکی دیگر نیز وجود دارد که مرتبط با انحراف لایه ثانویه است و مربوط به تقارن کروی و رسانایی سطح است و به سبب زیادی یون ها در لایه ثانویه به وجود می آید. این نیرو نیروی تخفیف الکتروفورتیک نامیده می شود.
    تمام این نیروها با اصطکاک هیدرودینامیک، به تعادل می رسند و باعث حرکت ذرات در سیال می شود. سرعت این حرکت v، متناسب با شدت میدان الکتریکی E است (البته در صورتی که این میدان خیلی قوی نباشد.) ضریب این تناسب تحرک پذیری الکتروفورتیک است که رابطه بین شدت میدان الکتریکی و سرعت ذره را مشخص می نماید:
    ماکرومولکول هایی مانند اسید نوکلئیک، DNA و پروتئین ها نیز باردار هستند و می توان با قرار دادن آن ها در یک میدان الکتریکی، بر مبنای خاصیت الکتروفورز آن ها را تفکیک کرد. سرعت حرکت مولکول ها در این شرایط نه تنها تحت تاثیر بار الکتریکی و شدت میدان الکتریکی است، بلکه عواملی نظیر اندازه، وزن مولکولی و شکل فضایی مولکول نیز در این امر دخیل هستند. همچنین اثرات محیطی نظیر نوع و نحوه استفاده از بافرها و حرارت ایجاد شده در حین کار نیز از عوامل موثر بر جداسازی مولکول های نمونه هستند. معمولا الکتروفورز برای تفکیک مولکول های بزرگی چون پروتئین ها و اسیدهای نوکلئیک به کار برده می شود، اما در مواردی نیز برای جداسازی مولکول های باردار کوچک تر نظیر قندها، اسیدهای آمینه، پپتیدها و حتی یون های ساده مورد استفاده قرار می گیرد.
    در طی قرن ۲۰ میلادی چندین تئوری برای محاسبه این پارامتر به وجود آمده اند. که مهم ترین آن ها نظریه Smoluchowski در سال ۱۹۰۳ میلادی بود.
    Arne Tiselius در سال ۱۹۴۸ به خاطر زحماتی که برای الکتروفورز و آنالیز جذبی کشید برنده جایزه نوبل شد و از این رو او را پدر الکتروفورز نامیدند. اولین الکتروفورز نیز الکتروفورز بدون مرز تیسلیوس نام داشت که به وسیله آن محلول های پروتئینی غلیظ را در یک تیوب U شکل بزرگ که به وسیله بافر پوشانده شده بود، مورد آزمایش قرار می دادند. این روش الکتروفورز بسیار مشکل بود، به همین دلیل در سال ۱۹۵۰ تغییراتی در عملکرد آن اعمال شد. ابتدا از فیلترهای کاغذی و استات سلولز استفاده می شد، اما به دلیل ظرفیت محدود و رزولوشن پایین این مواد، جای خود را به ژل دادند. ژل های استفاده شده در آن زمان به علت بزرگ بودن خلل و فرج ها قادر نبودند پروتئین ها را به تفکیک سایز جداسازی کنند، از این رو به تدریج به ژل هایی چون آگاروز دست یافتند.
    امروزه الکتروفورز ژلی از بخش های جدا ناپذیر هر تحقیق و فعالیت های آزمایشگاهی به منظور جداسازی ماکرومولکول هااست. محدوده وسیعی از فعالیت های آزمایشگاهی تحقیقاتی و کلینیکی مانند تسلسل ژن ها، جداسازی کروموزوم ها، جداسازی و تعیین خصوصیات پروتئین ها توسط این روش انجام می گیرد. علاوه بر این، استفاده از الکتروفورز از مرز آزمایشگاه ها فراتر رفته و به عنوان شاهدی برای وکلا، قضات و هیات منصفه در امور قضایی محسوب می شود. تشخیص هویت DNA به خصوص در موارد تعویض نوزاد در بیمارستان ها و تعیین والدین فرد کاربرد بسیاری در علوم ژنتیک پیدا کرده است.
    در حال حاضر آگاروز و پلی کریل آمید متداول ترین و پر کاربردترین ماده به عنوان واسط در الکتروفورز ژلی محسوب می شوند. در اغلب دستگاه های الکتروفورز، ژل مابین دو محفظه بافری قرار می گیرد به طوری که ژل تنها واسطه در عبور جریان الکتریسیته بین این دو محفظه باشد. هر دو شبکه خلل و فرج داری تولید می کنند که میکرومولکول هایی بارداری را که در پاسخ به میدان الکتریکی جابه جا می شوند در خود جای می دهند. به عنوان مثال زمانی که جریان اعمال می شود، DNA های با بار منفی به سمت الکترودهای باردار مثبت حرکت می کنند. خلل و فرج های موجود در شبکه ژلی انتقال مولکول های بزرگ را محدود می کنند و این در حالی است که مولکول های کوچک تر با آزادی بیشتری منتقل می شوند و در فاصله دورتری از الکترودها قرار می گیرند. این غربال مولکولی مولکول ها را بر مبنای سایزشان جدا می کند. همچنین می توان مولکول ها را بر مبنای بار اولیه ای که داشتند جداسازی کرد. مولکول هایی که بار بیشتری دارند تحرک الکتروفورزی بیشتری از خود نشان می دهند و سریع تر منتقل می شوند بدین ترتیب درون ژل با اولویت باری که داشتند قرار می گیرند. جداسازی بر مبنای بار به ژلی نیاز دارد که مانند آگاروز دارای خلل و فرج های بزرگ تری باشند. آگاروز برای جداسازی اسید نوکلئیک ها و پروتئین های خیلی بزرگ یا ترکیب ها استفاده می شود. آگاروز یک پلی ساکارید طبیعی است که از نوع خاصی جلبک دریایی قرمز به دست می آید. زمانی که گرما داده شده و سپس سرد می شود به صورت جامد متخلخلی با خلل و فرج های نسبتا بزرگ تبدیل می شود.
    الکتروفورز ژل آگاروز (AGE) را می توان برای جداسازی مولکول ها بر مبنای بار یا وزن مولکولی شان استفاده کرد. یکی از مهم ترین کاربردهای AGE جداسازی بخش های حاصل از برش DNA با آنزیم های محدودکننده است.
    در طی انجام الکتروفورز ثابت نگاه داشتن حرارت اهمیت بسیاری دارد چرا که به حفظ تکرار پذیری آزمایش کمک می کند. به عنوان مثال پلیمریزه شدن آکریل آمید یک واکنش گرمازا است و گرمای حاصله به خصوص در مورد ژل های غلیظ تر، ممکن است باعث بروز بی نظمی در اندازه ی منافذ ژل شود. انتقال گرما معمولا مشکلی در ژل هایی با غلظت کمتر از %۱۵ T ایجاد نمی کند. البته ممکن است بالا رفتن دما مشکلات دیگری چون شکستن شیشه های الکتروفورز و آسیب به دستگاه را منجر شود. پروتئین ها به علت خصوصیت آمفوتری خود تحت تاثیر pH محیط بارالکتریکی خاص خود را نشان می دهند. بدین علت در جداسازی توسط الکتروفورز باید pH محلول های مورد استفاده ثابت باقی بماند. از آنجا که الکترولیز آب در آند یون ای "H+" و در کاتود یون های "OH " ایجاد می کند، برای ثابت نگاه داشتن pH محلول های مورد استفاده، باید آن ها را بافر کرد.
    نوع دیگری از الکتروفورز، الکتروفورز مویین (CE) است. این تکنیک که عمده ترین کاربرد آن در شیمی دارویی و درمانی است، برای جداسازی مولکول های درشت و ریز در مجاری بسیار نازک (با قطر داخلی ۲۰۰ ۲۰میکرومتر) استفاده می شود. در این روش، جداسازی با ولتاژ بالا kV) ۳۰ ۱۰) امکان پذیر می شود. از محاسن CE می توان به سرعت دستیابی به نتیجه در آنالیز یون ها اشاره کرد. به طور کلی CE بیشتر زمانی مطرح می شود که با آنالیت های باردار با پلاریته و قطبیت زیاد سر و کار داریم. این تکنولوژی در علوم بایوتکنولوژی جایگاه ویژه ای پیدا کرده و در آنالیز ماکرومولکول هایی چون پروتئین ها و کربوهیدرات ها جایگزین خوبی برای الکتروفورز سنتی به شمار می رود. همچنین تکنولوژی CE برای سرعت بخشی به رشد علم ژنتیک به خدمت گرفته شده است. استفاده از الکتروفورز موئین در علوم تحلیلی به خصوص در زمینه دارویی و زهر شناسی رشد بسیاری داشته است.
    الکتروفورز موئین در بر گیرنده چندین تکنیک است که عملکرد و مشخصه های متفاوتی با هم دارند. این تکنیک ها که به مودهای الکتروفورز موئین معروف هستند عبارتند از: الکتروفورز ناحیه ای موئین (CZE) ، تمرکز ایزوالکتریک (IEF)، الکتروفورز موئین ژلی، ایزوتاکوفورز (ITP) و کروماتوگرافی الکتروسینتیک موئین.
    نوع دیگری از الکتروفورز که قدیمی ترین نوع این تکنیک محسوب می شود، الکتروفورز سطحی نام دارد. در این روش از یک لایه کاغذی متخلخلی با طول ۱۰ ۲۰ سانتیمتر، ترموپلاستیکی متشکل از سلولز و اسید استیک و ژل پلیمر استفاده می شود.
    تشخیص هویت DNA به وسیله الکتروفورز، اندازه گیری هر رشته و شمارش تعداد بخش ها و برش های تکرار شده در آن است. دانشمندان برای این کار از روش الکتروفورز ژلی استفاده می کنند. بدین ترتیب که با جریان الکتریکی رشته های DNA را از میان ژل عبور می دهند. چون هر بیت از DNA دارای بار منفی است و در معرض نیروی الکتریکی با بار برابر قرار می گیرد و آن را به سمت وجهی از ژل که بار مثبت دارد، پیش می برد. ذرات کوچک تر سریع تر حرکت می کنند. وقتی جریان برداشته می شود، از ژل تصویری گرفته می شود تا مشخص شود هر بیت چه قدر جابه جا شده است. با مقایسه باندهای ایجاد شده با نمونه های استاندارد که سایزهای شناخته شده ای دارند، طول هر بخش از DNA به دقت اندازه گیری می شود.

  3. #283
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض مصرف بی رویه آرامبخش یا مهارت کنترل استرس؟!

    وابسته شده است. شاید به قول دیگران معتاد، معتاد و وابسته به چه. او می داند که هیچ مواد مخدر چه سنتی و چه صنعتی را نه دیده و نه حتی مصرف کرده است.
    او فقط می داند نیاز به آرامش دارد و این نیاز تنها از طریق مصرف قرص های آرامبخش امکان پذیر می شود که آن را هم از محلی مجاز به نام داروخانه تهیه می کند.
    بارها و بارها این حرف را از دوستانش شنیده بود که اگر مصرف قرص های آرامبخش اعتیادآور است پس چرا داروخانه ها آنها را به فروش می رسانند. بنابراین مصرف این نوع قرص ها تنها مصرف یک دارو بود، نه چیزی بیشتر.
    اولین بار چند روزی به کنکور مانده بود. به توصیه یکی از دوستان برای کاهش استرس و اضطراب ناشی از حجم انبوه درس ها و خود کنکور یک قرص آرامبخش خورده بود. پس از مصرف اولین قرص احساس کرده بود آرامش یافته است. در کنار به آرامش رسیدن، تمرکزش نیز بالا رفته بود و حالا مطالب را بهتر درک می کرد و شب نیز بیشتر می توانست کار کند.
    مصرف قرص ها به صورت چند روز در میان و تنها به زمان ناراحتی و ناامیدی محدود شده بود اما هر چه زمان به برگزاری کنکور نزدیک تر می شد روند مراجعه به قرص ها بیشتر می شد به صورتی که هر روز یک قرص مصرف می کرد. برای او فرق نمی کرد کدام یک از قرص های دیازپام، لورازپام، آلپرازولام و کلونازپام را مصرف کند، مهم فقط خاصیت آرامبخشی قرص ها بود که او را آرام می کرد.
    دکتر احمد جلیلی، رئیس انجمن روانپزشکان ایران در رابطه با مصرف این گونه قرص ها معتقد است: مصرف کنندگان بدون اینکه خود بدانند با مصرف طولانی مدت این داروها که متأسفانه در پیشخوان داروخانه های ایران وجود دارد به این داروها معتاد می شوند.
    مصرف این داروها تا آنجا پیش رفته است که مدیر فروش یکی از داروخانه های تهران در گفت وگو با «ایران» با بیان این که روزانه بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ جلد از انواع آرامبخش ها را مانند لورازپام و دیازپام و سایر موارد مشابه به فروش می رساند، می گوید: «جالب اینجاست که به غیر از مشتری هایی که به صورت گذری و کسانی که با داشتن نسخه به ما مراجعه می کنند، بسیاری از افراد بدون آنکه خود متوجه باشند به این داروها معتاد شده اند.»
    یارقلی در مورد فروش بدون مجوز این نوع داروها معتقد است وظیفه داروخانه داران سامان دادن به مصرف یا فروش این گونه داروها نیست بلکه این مسئله باید از سوی وزارت بهداشت پیگیری شود ما هم تابع قانون هستیم. زمانی که منع فروش اعلام کنند، ما هم نمی فروشیم.
    ● حجمی بیشتر از گنجایش
    کنکور تمام شده است. دیگر آن اضطراب ها و استرس ها وجود ندارد تا اعلام نتایج کنکور بهانه ای دیگر دارد تا بخواهد خود را از استرس رها کند.
    می داند وابسته شده است اما نمی خواهد باور کند. دکتر فربد فدایی، روانپزشک در گفت وگو با «ایران» با بیان این نکته که گرایش به این نوع قرص ها بیشتر در زمان کنکور و امتحانات افزایش پیدا می کند می گوید: «گروهی از جوانان فکر می کنند می توانند با مصرف انواع قرص های آرامبخش به یک باره حجم عظیمی از معلومات را در ذهن خود جای دهند اما با این روند مصرف آرامبخش به مرور با مشکل روبه رو می شوند.»
    این روانپزشک در ادامه با اعتقاد به این نکته که یکی از دلایل گرایش مردم به سمت داروهای آرامبخش رسیدن به آرامش است می گوید: «آرامشی که از این قرص ها به دست می آید فقط یک احساس کاذب و سرخوشی کوتاه مدت است و دلیل این گرایش را تنها می توان در تبلیغات نادرستی که برای آن می شود، یافت.»
    ● زنگ خطر
    احساس سرخوشی و آسان شدن مشکلات برای افراد تنها پاک کردن صورت مسئله برای چند لحظه است در صورتی که صورت مسئله همچنان به قوت خود باقی مانده و تنها زمان پاسخگویی و حل آن برای مدتی به تعویق افتاده یا فراموش شده است.
    نبودن فرهنگ مناسب در استفاده از داروها و استفاده خودسرانه از دارو باعث شده است تا مصرف قرص های آرامبخش زنگ خطری را در جامعه به صدا درآورد چرا که مراجعه به روانپزشکان یا روانکاوان تا اندازه ای می تواند از فشارهای عصبی و نگرانی های موجود در افراد بدون آنکه نیاز به مصرف دارو باشد کم کند.
    اکرم انصاری مقدم، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در گفت وگو با «ایران» از جمله موارد مراجعه به داروها را به غیر از سهل الوصول بودن تهیه آن در نبود آموزش های لازم در مواجهه با مشکلات می داند و می گوید: «یکی از راه های مقابله با نگرانی ها و اضطراب ها مهارت حل مسئله و مقابله با مشکلات است و این مهارت نیز تنها از طریق آموزش میسر می شود آموزشی که به نام مهارت های زندگی از آن یاد می شود.»
    بسیاری از کارشناسان اجتماعی نیز معتقد هستند هر اندازه افراد یک جامعه نسبت به برخورد با مسائل، مشکلات و گرفتاری های زندگی آموزش بیشتری دیده باشند، استرس و اضطراب کمتری به سراغ آنها می آید و در نتیجه مصرف داروهای آرامبخش نیز در درازمدت تنها از طریق پزشکان مجاز شمرده می شود.
    ● مقابله پیشینیان
    با وجودی که اضطراب و نگرانی یکی از معضل های انسان مدرن و معاصر به شمار می رود اما این مسائل یک کنش درونی به حساب می آید، کنشی که در هر دوره از زندگی چه در گذشته، چه در حال و چه در آینده وجود دارد البته نوع برخورد با آن نیز متفاوت است به صورتی که در گذشته مردم برای کاهش اضطراب و دل نگرانی های خود از نوشیدنی ها و دم کرده های طبیعی استفاده می کردند.
    خوردن یک فنجان چای کوهی، گل گاوزبان، دم کرده نعنا و بسیاری دیگر از مواد گیاهی حاصل تجربه پیشینیان در مقابله با نگرانی هایی است که انسان امروز نیز با آن دست به گریبان است.
    پیشینیان بالاترین خاصیت دارویی را در گروه گیاهان دارویی جست وجو می کردند و چه بسا هنوز هم در بسیاری از خانه ها این گیاهان آن کارکرد را دارند.
    ● خطرها و هشدارها
    آنچه در مصرف داروهای آرامبخش جدای از مصرف آن خطرناک تر است، ترک یک باره آن است به گونه ای که دکتر مهرشاد رئوفی، روانپزشک در این باره در گفت وگو با «ایران» می گوید: «متأسفانه برخورد خانواده در مواجهه با این مسئله، تخصصی نیست. خانواده ها این دیدگاه را دارند که اگر داروهای آرامبخش و موادمخدر یک باره قطع شوند، افراد دچار صدمات و آسیب های خطرناک نمی شوند در صورتی که برای مداوای آن نیاز به مراجعه به روانپزشک و روانشناس است.» این روانپزشک در ادامه، تداوم اثر آرامبخش ها را به میزان مصرف داروها مورد توجه قرار می دهد و می گوید: طول دوره ترک بسته به مقدار مصرف و مدت سوءمصرف داروها بستگی مستقیم دارد و در دوره درمان، روان درمانی، بخش مهمی از روند درمان است.
    رئوفی خاطر نشان می کند سوءمصرف داروها در درازمدت موجب ایجاد اختلال هایی می شود که جبران آن نیازمند به زمان است، زمانی که در جوانان بازگشت آن دیگر معنا و مفهومی ندارد چرا که زمان جوانی طی شده است.

  4. #284
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض دسفرال را بهتر بشناسیم

    دسفرال یا دسفروکسامین دارویی است که برای کاهش آهن اضافی در بدن بیماران تالاسمیک به کار می رود. در بیماران تالاسمی تزریق های مکرر خون باعث تجمع آهن در بدن می شود. هدف از درمان با دسفرال رساندن میزان آهن بدن به حد تقریباً طبیعی است.
    ● میزان و زمان مصرف و نحوه تجویز دسفرال چگونه است؟
    معمولاً درمان با دسفرال بعد از ۱۰ تا ۲۰ بار تزریق خون یا با رسیدن سطح فریتین سرم به ۱۰۰۰نانوگرم در میلی لیتر شروع می شود.
    تأخیر در رشد ممکن است به دلیل افزایش آهن یا مقادیر زیاد دسفرال ایجاد شود.
    دسفرال به شکل زیر جلدی به میزان ۲۰ تا ۶۰میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و در طول ۸ تا ۱۲ساعت (معمولاً ۳ تا ۵ شب در هفته) تزریق می شود.
    ویتامین C دفع آهن از بدن را افزایش می دهد و معمولاً همراه دسفرال استفاده می شود.
    ▪ نکات مهم
    اگر در فرد تالاسمیک تجمع زیاد آهن (هموسیدروز شدید) روی داده باشد دسفرال به صورت وریدی به مقدار ۱۰۰ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در طول ۲۴ ساعت تزریق می شود تا سطح فریتین به کمتر از ۲۰۰۰ نانوگرم در میلی لیتر برسد.
    اگر فریتین فرد مبتلا به تالاسمی بالای ۴۰۰۰نانوگرم در میلی لیتر باشد باید در بیمارستان بستری شود و از دسفرال با دوز بالا استفاده شود.
    بنابراین مقدار مصرف دارو و نحوه تجویز دسفرال برحسب وضعیت فرد مبتلا به تالاسمی تعیین می شود. دوز دسفرال معمولاً بین ۲۰ تا ۶۰ میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن است.
    نکته: در صورتیکه میزان فریتین زیر ۱۰۰۰ (نانوگرم در میلی لیتر) باشد، خطر مسمومیت با دسفرال افزایش می یابد.
    با تزریق منظم دسفرال کیفیت زندگی مبتلایان به تالاسمی بهبود می یابد.
    ● روشهای تزریق دسفرال کدام است؟
    ۱) تزریق زیر جلدی: با استفاده از یک پمپ قابل حمل و معمولاً طی ۸ تا ۱۲ ساعت صورت می گیرد.
    نکته: تزریق زیر جلدی باید به آهستگی صورت گیرد.
    ۲) تزریق داخل وریدی: هنگام تزریق خون در عده ای از بیماران به کار می رود.
    نـکـتـه: دارو را نبـایـد مـستقیما در کـیسه خـون وارد کـرد، ولـی مـی تـوان بـا استـفـاده از یـک سه راهـی از رگـی کـه خـون تـزریـق می شود، دارو را نیز تزریق کرد.
    دارو نباید به صورت ناگهانی داخل رگ تزریق شود، زیرا ممکن است باعث شوک (کاهش ناگهانی فشارخون) شود.
    ۳) تزریق مداوم داخل وریدی: هنگامی که نیاز به دفع فوری آهن باشد از این روش استفاده می شود. همچنین از این روش در بیمارانی که قادر به انجام تزریق به روش زیر جلدی نیستند و بیمارانی که مشکل قلبی به علت افزایش آهن دارند، استفاده می شود. در این روش باید دفع ادراری آهن ۲۴ساعته دقیقاً کنترل شود و مقدار دارو مطابق با آن تنظیم شود.
    ۴) تزریق عضلانی: تنها هنگام امکان پذیر نبودن تزریق زیرجلدی انجام می شود، زیرا تزریق زیرجلدی مؤثرتر است.
    ● ویتامین C چه تأثیری دارد؟
    بیماران تالاسمی که بار اضافی آهن دارند، معمولاً دچار کمبود ویتامین C هستند، زیرا احتمالاً آهن، ویتامین C را اکسید می کند.
    به طور کلی۵۰ میلی گرم ویتامین C برای بچه های زیر ۱۰ سال و ۱۰۰ میلی گرم برای بزرگترها کافی است، زیرا مقادیر بیشتر ویتامین C تأثیری در دفع بیشتر آهن ندارد. می توان ویتامین C را بعد از یک ماه از شروع دسفرال درمانی برای بیمار تجویز کرد. ویتامین C به علاوه، میزان اتصال آهن با دسفرال را می افزاید.
    ▪ نکات مهم درباره مصرف دسفرال
    ـ دسفرال نباید بیش از مقدار توصیه شده تجویز شود.
    ـ در حالت طبیعی، دسفرال؛ شفاف، بدون رنگ یا قدری مایل به زرد به نظر می رسد. فقط باید محلول شفاف تزریق شود و در صورتی که محلول کدر بود باید دور ریخته شود.
    ـ در بیمارانی که به طور مزمن و به شدت دچار افزایش آهن هستند، مقادیر بالای ویتامین C (بیش از ۵۰۰ میلی گرم در روز) ممکن است باعث اختلال عملکرد قلب شود.
    ▪ نکات مهم در مورد مصرف ویتامین C
    ـ ویتامین C نباید توسط بیماران تالاسمی که نارسایی قلبی دارند، استفاده شود.
    ـ در صورتی که بیمار، دسفرال را به طور منظم دریافت می کند، می توان ویتامین C را بعد از شروع به کار پمپ، تجویز کرد.
    ـ درمان با ویتامین C یک ماه بعد از درمان منظم با دسفرال شروع می شود.
    ـ مقدار روزانه ویتامین C نباید از ۲۰۰ میلی گرم بیشتر شود.
    ـ معاینات تخصصی چشم و گوش باید قبل از شروع درمان با دسفرال انجام شود و سپس با فاصله های منظم (هر ۳ماه یکبار) تکرار شود.
    ـ بچه هایی که دسفرال دریافت می کنند باید از نظر قد و وزن هر ۳ ماه یکبار کنترل شوند.
    تذکر: در صورتی که فرد مبتلا به تالاسمی دچار سیاهی رفتن چشم ها و اختلالات عصبی یا اختلالات بینایی و شنوایی شود باید از رانندگی خودداری کند.
    ● در نگهداری دارو چه نکاتی را باید به خاطر داشت؟
    دارو را باید زیر ۲۵ درجه سانتیگراد نگهداری کرد.
    هر ویال (آمپول) فقط یکبار قابل استفاده است.
    بعد از افزودن حلال، دارو باید استفاده شود (بیش از ۳ ساعت نباید داروی ساخته شده را نگه داشت).
    دارو را باید از دسترس اطفال دور نگه داشت.
    ● نکات مهم در مورد استفاده و حمل دسفرال
    تزریق وریدی یا زیرجلدی باید با محلول ۱۰درصد صورت گیرد. ممکن است تزریق عضلانی با غلظت های بالاتری صورت گیرد.
    تهیه دارو: باید ۵ سی سی آب مقطر به یک ویال ۵۰۰ میلی گرمی دسفرال (که به صورت پودر است) اضافه و سپس محکم تکان داده شود. اگر محلول بی رنگ تا قدری مایل به زرد باشد، سالم و قابل استفاده است.
    محلول دسفرال را می توان با موادی مثل سرم نمکی، رینگر لاکتات یا مایع دیالیز صفاقی نیز تهیه کرد.
    ● نحوه استفاده صحیح از پمپ دسفرال چگونه است؟
    ۱) ابتدا دست ها را با آب و صابون شسته، وسایل مورد نیاز را آماده کنید.
    ۲)بعد از تمیز کردن سرپوش پلاستیکی با الکل، آب مقطر را به داخل شیشه تزریق کنید.
    ۳) شیشه را خوب تکان دهید تا دسفرال کاملاً حل شود، سپس داروی حل شده را به داخل سرنگ بکشید.
    ۴) لوله اسکالپ را به سرنگ متصل کنید و هوای آن را خالی کنید تا لوله پر از محلول دسفرال شود.
    ۵) سرنگ را در پمپ خود جای دهید و با فشار دکمه پمپ، آن را روشن کنید.
    ۶) سوزن پروانه ای شکل را به زیر پوست شکم یا بازو وارد کنید (قبل از تزریق، پوست محل تزریق را با الکل ضدعفونی کنید).
    ۷)پمپ را با بندی که به آن متصل است به دور شانه ببندید.
    ۸) تزریق در مناطق مختلف پوست جذب بهتر دارو و کاهش خطر آسیب به پوست می شود.
    ● نکات مهم تزریق دسفرال
    ▪ محلول دسفرال را بیش از ۲۴ ساعت در حرارت اتاق قرار ندهید.
    ▪ مناسب ترین دما برای نگهداری آمپول دسفرال حرارت ۸ تا ۱۵ درجه است.
    ▪ اگر پس از مصرف دسفرال نشانه هایی مانند کهیر، دانه های پوستی، خارش، تنگی نفس، کاهش مکرر فشارخون، نامنظمی کار قلب مشاهده شود، تزریق دسفرال را قطع و به پزشک مراجعه کنید.
    ▪ اگر مدت طولانی دسفرال مصرف می کنید و دچار علایمی چون اختلالات بینایی، تغییر در دیدن رنگ ها، گلودرد و اسهال مداوم شده اید به پزشک مراجعه کنید.
    ▪ در طول درمان با دسفرال، رنگ ادرار قرمز متمایل به قهوه ای می شود که نشانه دفع آهن از ادرار است.
    ▪ از روغن کاری دستگاه خودداری کنید.
    هرگز پمپ را باز نکنید، زیرا باعث به هم خوردن تنظیم دقیق آن خواهد شد.
    ▪ پمپ را در معرض مستقیم نور خورشید قرار ندهید و از گذاشتن پمپ در جاهای نمناک خودداری کنید.
    ▪ برای جلوگیری از نشت دسفرال، انتهای سوزن پروانه ای را محکم به سرنگ وصل کنید.
    ▪ از سرنگ هایی استفاده کنید که دارای پیستون نرم باشند.
    ▪ برای تمیز کردن بدنه و داخل شیار پمپ از الکل استفاده کنید.
    ▪ بعد از هر بار استفاده از پمپ، باتری آن را خارج کنید.
    ▪ میله جلو برنده سرنگ را هرچند مدت با مسواک خشک تمیز کنید.
    ▪ هـرگـز بـرای تـمـیز کـردن پـمپ از آب یـا مـحـلـولهای دیگر استفاده نکنید.
    ▪ معمول ترین مکان برای تزریق، شکم، ران و بازو است که پیشنهاد می شود:
    محل تزریق در هربار تزریق جابه جا شود. با گذاشتن علامت روی محل تزریق و مشخص شدن آن، می توان از تزریق های مکرر در یک محل جلوگیری کرد.

  5. #285
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض استئاتوهپاتیت غیر الکلی

    استئاتوهپاتیت غیرالکلی یا NASH یک وضعیت مشخص بالینی است که در آن بیماران بدون سابقه مصرف قابل توجه الکل دارای یافته های بیوپسی غیر فابل افتراق از استئاتوهپاتیت الکلی می باشند. NASH همچنین به عنوان زیر گروهی از «بیماری کبد چرب غیرالکلی» یا «NAFLD» درنظر گرفته می شود...
    ● معیارهای تشخیصی
    ۱) بیوپسی کبدی نشان دهنده استئاتوسیس، دژنراسیون بالونی هپاتوسیت، التهاب حاد و مزمن مخلوط لوبولار منتشر ملایم و رسوب دور ونولی و دور سینوزوئیدال کلاژن. هیالن مالوری، هسته های حفره دار شده در هپاتویست های دور پورت، لیپوگرانولوم های لوبولار، سلول های کوپفر مقاوم به PAS diastase و فیبروز دور سلولی. یافته های ذکر شده غیرقابل افتراق از یافته های استئاتوهپاتیت الکلی هستند.
    ۲) شواهد قانع کننده از مصرف قابل اغماض الکل (کمتر از ۲۰ گرم اتانول در هفته)، شامل یک شرح حال دقیق اخذ شده توسط سه پزشک به طور جداگانه و مصاحبه با اعضای خانواده و کادر درمانی بیمار (در کار بالینی، گرفتن شرح حال دقیق توسط سه پزشک معمولا عملی نیست، در نتیجه برای تشخیص الزامی نمی باشد).
    ۳) فقدان شواهد سرولوژیک عفونت هپاتیت B یا C.
    ۴) بیماران مبتلا به عفونت قبلی با ویروس هپاتیت B لزوما نباید کنار گذارده شوند، ولی بیماران مثبت از نظر آنتی ژن سطحی هپاتیت B یا آنتی بادی ویروس هپاتیت C یا HCV RNA را باید مستثنا کرد.
    محدودیت در شناخت شیوع NASH در جمعیت عمومی به دلیل محدود بودن حساسیت روش های غیر تهاجمی برای تشخیص آن است. عوامل خطر عمده NAFLD عبارتند از چاقی مرکزی، دیابت ملیتوس نوع ۲، دیس لیپیدمی و سندرم متابولیک. اکثر موارد در سنین بین ۴۰ و ۶۰ ایجاد می شوند و در مردان شایع تر است.
    در پاتوژنز بیماری کبد چرب غیرالکلی نظریه ای که بیش از بقیه مورد حمایت است، مقاومت به انسولین به عنوان مکانیسم کلیدی منجر به استئاتوز هپاتیک و احتمالا استئاتوهپاتیت می باشد. دیگران بر این باورند که یک «عامل دوم» یا «آسیب اکسیداتیو اضافی» برای تظاهر جزو نکروزی التهابی استئاتوهپاتیت لازم است. آهن کبد، لپتین و کمبود آنتی اکسیدانی و باکتری های روده ای به عنوان عوامل استرس اکسیداتیو بالقوه پیشنهاد شده اند.
    NASH عموما یک اختلال بالینی پایدار به حساب می آید و پیش آگهی بسیار بهتری نسبت به استئاتوهپاتیت الکلی دارد. NASH می تواند علت زمینه ای مهمی برای سیروز کریپتوژنیک بویژه در میان زنان دیابتیک و مسن تر باشد.
    در اکثر بیماران تغییر اندکی در تست های عملکرد کبد در طول سیر بیماری وجود دارد، ولی در اقلیت بزرگی از بیماران پیشرفت هیستولوژیک اتفاق می افتد و بخش کوچکی از بیماران به بیماری کبدی انتهایی دچار می گردند.
    به غیر از ویژگی های بافت شناختی ذکر شده، هیچ خصوصیت بالینی و آزمایشگاهی نمی تواند در یک بیمار خاص پیش بینی کننده پیشرفت بیماری باشد. میزان چاقی تغییر عمده ای در سیر بالینی ایجاد نمی نماید ولی کاهش وزن می تواند تأثیر سودمندی بر بافت شناسی کبد داشته باشد.
    ● تشخیص
    اکثر بیماران مبتلا به NASH بدون علامت هستند؛ اگرچه خستگی، بی حالی و احساس ناراحتی در بخش فوقانی راست شکم برخی از بیماران را وادار به مراجعه به پزشک می کند. شایع ترین تظاهر افزایش آمینوتراسفرازهای کبد در تست های آزمایشگاهی معمول است. یک یافته رایج، هپاتومگالی می باشد. نسبت افزایش AST/ALT معمولا کمتر از ۱ است که خیلی کمتر از این نسبت در هپاتیت الکلی (اغلب بیشتر از ۲) می باشد. آلکالین فسفاتاز کمتر بالا می رود و هیپر بیلی روبینمی شایع نیست، ولی طبیعی بودن آمینوترانسفرازهای سرم وجود ویژگی های بافت شناختی پیش رفته را رد نمی کند.
    روش های رادیولوژیک مختلفی می توانند وجود چربی رد کبد را ردیابی کنند ولی هیچ یک قادر به افتراق بین انواع هیستولوژیک استئاتوز هپاتیک غیر الکلی نسبتا خوش خیم و NASH تهاجمی تر نمی باشند. اولتراسونوگرافی اغلب یک بافت هیپراکوییک یا یک کبد روشن ناشی از انفیلتراسیون منتشر چربی را نشان می دهد، اما این یافته غیر اختصاصی بوده و نباید برای تشخیص NAFLD به کار رود. CT و MRI هر دو می توانند استئاتوز را مشخص کنند ولی برای ردیابی التهاب یا فیبروز به اندازه کافی حساس نیستند. مزیت اسپکتروسکوپی رزونانس مغناطیسی بر روش های دیگر تصویر برداری، کمی بودن آن است.
    تنها راه تأیید یا رد تشخیص NASH بیوپسی کبد است. بیوپسی کبد باید در بیماران مشکوک به ابتلا به NASH که هر یک از ویژگی های بالینی و آزمایشگاهی زیر را داشته باشند، انجام شود:
    ۱) آثار محیطی بیماری کبد،
    ۲) بزرگی طحال،
    ۳) سیتوپنی،
    ۴) غیر طبیعی بودن آزمایشات آهن و
    ۵) دیابت و/یا چاقی قابل توجه در هر فرد بالای ۴۵ سال.
    ● درمان
    درمان مؤثر اثبات شده ای برای NASH وجود ندارد، ولی تعدیل عوامل خطر مانند چاقی، هیپیرلیپیدمی و کنترل ضعیف دیابت عموما توصیه می گردد.
    ▪ کاهش وزن: کاهش وزن باید تدریجی باشد، زیرا کاهش وزن سریع با بدتر شدن بیماری کبد همراه است. کاهش وزن و افزایش فعالیت فیزیکی می تواند به بهبود پایدار در آنزیم های کبدی، هیستولوژی، سطوح انسولین سرم و کیفیت زندگی منجر شود.
    ▪ ویتامین E و C: توانایی ویتامین E در کاهش استرس اکسیداتیو، اساس استفاده از آن در بیماران مبتلا به NASH است. در یک مطالعه کنترل شده، شش ماه درمان ترکیبی با ویتامین E و C (به ترتیب هزار واحد و هزار میلی گرم) موجب بهبود فابل توجه فیبروز کبدی شد، ولی اثری بر فعالیت نکروزی التهابی نداشت. به دلیل نگرانی های اخیر در باره افزایش مرگ و میر ناشی از مکمل یاری با ویتامین E و شواهد ضعیف حمایت کننده از آن در NASH، مکمل یاری با ویتامین E در بیماران مبتلا به NASH توصیه نمی شود.
    ▪ متفورمین: در یک مطالعه کنترل شده، بیماران مبتلا به NASH که به طور اتفاقی در یکی از دو گروه رژیم غذایی دارای محدودیت لیپید و کالری با یا بدون متفورمین به مدت شش ماه قرار گرفتند، متوسط سطوح آمینوترانسفرازهای سرم، انسولین و سطوح پپتید C در هر دو گروه کاهش قابل توجیه داشت، ولی این کاهش در گروه متفورمین به میزان قابل توجهی بیشتر بود. همچنین بهبود نکروزی التهابی در بیماران گروه متفورمین بیشتر مشاهده شد. در مطالعه دیگری احتمال طبیعی شدن آمینوترانسفرازها توسط متفورمین نسبت به کاهش وزن و ویتامین E بیشتر بود.
    ▪ پایوگلیتازون: چندین مطالعه بهبود بیوشیمیایی و هیستولوژیک را توسط پایوگلیتازون به تنهایی یا در ترکیب با رژیم غذایی یا ویتامین E در بیماران NASH نشان داده اند، ولی به نظر می رسد این اثرات با قطع درمان معکوس می شوند. در مطالعه ای، بیماران مبتلا به اختلال تحمل گلوکز با دیابت نوع ۲ و NASH به مدت شش ماه در یکی از دو گروه رژیم غذایی کم کالری به علاوه پایوگلیتازون یا دارونما قرار گرفتند. پایوگلیتازون با کاهش قابل توجهی در سطوح آمینوترانسفرازهای سرم، افزایش حساسیت کبدی به انسولین و بهبود هیستولوژی همراه بود. احتمالا برای رسیدن به تأثیر لازم، به درمان طولانی مدت نیاز است ولی نگرانی مربوط به افزایش احتمالی خطر بیماری قلبی ناشی از تیازولیدیندیون ها و افزایش وزن و در نتیجه بدتر شدن NASH وجود دارد.
    ▪ روزیگلیتازون: در یک مطالعه کنترل نشده مبتلایان به NASH که همگی افزایش وزن داشتند، با روزیگلیتازون درمان شدند. متوسط امتیاز نکروزی التهابی کلی در ۴۵ درصد بیماران بهبود پیدا کرد و فیبروز دور سینوزوییدی و در نتیجه متوسط سطوح ALT سرم نیز بهبود قابل توجهی داشت.
    ▪ پروبوکول: این داروی پایین آورنده لیپید با ویژگی های آنتی اکسیدانی در یک مطالعه اتفاقی شده و کنترل شده، کاهش قابل توجهی در آمینوترانسفرازهای سرم ایجاد نمود.
    ▪ بتائین: بتائین یک جزء طبیعی چرخه متابولیک متیونین است که دارای یک اثر محافظتی در مقابل استئاتوز در مدل های حیوانی می باشد. تأثیر آن در بهبود سطوح آمینوترانسفرازهای سرم و بافت شناسی کبد که در مطالعه ای دیده شده، در انتظار تأیید در مطالعات کنترل شده می باشد.
    ▪ لوسارتان: آنژیوتانسین II در پاتوژنز فیبروز کبدی و افزایش رسوب آهن و مقاومت به انسولین نقش دارد. در مطالعه کوچکی، سودمندی لوسارتان در کاهش نشان گرهای خونی فیبروز کبدی و سطوح آمینوترانسفرازهای سرم در بیماران NASH نشان داده شد که به مطالعات بیشتری نیاز می باشد.
    ▪ پنتوکسی فیلین: یک مهار کننده تولید TNF آلفا که فرض شده در پیشرفت NASH مشارکت داشته باشد.
    ▪ اورلیستات: یک مهار کننده لیپاز گوارشی که در درمان چاقی و دیابت نوع ۲ به کار می رود. در یک مطالعه کنترل شده پایلوت بیماران NASH، کاهش بارز کبد چرب بر طبق ارزیابی سونوگرافی دیده شد. همچنین آمینوترانسفرازهای سرم توسط اورلیستات به میزان بیشتری نسبت به دارونما کاهش یافت.

  6. #286
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض گیاه هزارپا

    نعناع دارای ماده ای به نام منتول است که احساس خنکی در دهان ایجاد می کند. مقدار منتول در نعناع بسته به نوع آن از ۳۵ تا ۵۵ درصد تغییر می کند که البته اگر نعناع دیر کنده شود، مقدار منتول آن تا حدود ۳۰ درصد پایین می آید.
    نعناع گیاهی است از تیره دو لپه ای های پیوسته گلبرگ که سردسته تیره نعناعیان است و جزءسبزی های خوراکی است. از محل گره های ساقه، ریشه هایی خارج می شوند که ساقه جدید را درست می کنند. بنابراین اگر شما فقط یک ساقه نعناع در باغچه خود بکارید، به زودی تمام باغچه شما پر از نعناع می شود. به همین دلیل در فارسی به آن هزارپا می گویند.
    نعناعی که به عنوان سبزی خوردن مصرف می کنیم، با نعناعی که به صورت خودرو در کوه می روید متفاوت است. البته از نظر شکل ظاهری، بو، طعم و مزه تقریباً شبیه به هم هستند، ولی از نظر اثرات درمانی، نوع کوهی قوی تر است.
    البته خوردن نعناعی که پرورش داده می شود و به عنوان سبزی خوردن مورد استفاده قرار می گیرد، با غذای روزانه، مخصوصا ناهار توصیه می شود.
    در مواردی که ناراحتی های معده وجود دارد، خوردن نعناع تازه نه تنها معده را ناراحت نمی کند، بلکه درمان کننده ی ناراحتی معده هم هست.
    نعناع کوهی یا نعناع فِری، از نظر کاربرد و خواص از نعناع معمولی که پرورش داده می شود، بسیار عالی تر، قوی تر و مؤثرتر است.
    این گیاه در دامنه ها و ارتفاعات متوسط رویش دارد. بو و عطر بسیار نافذی دارد و در کرم هایی که برای پوست ساخته می شوند، مورد استفاده قرار می گیرد.
    این گیاه، گل های ریز و آبی رنگی دارد و قسمت های مورد استفاده این گیاه، گل، برگ و ساقه آن است.
    ● ترکیبات
    نعناع دارای ماده ای به نام منتول است که احساس خنکی در دهان ایجاد می کند. مقدار منتول در نعناع بسته به نوع آن از ۳۵ تا ۵۵ درصد تغییر می کند که البته اگر نعناع دیر کنده شود، مقدار منتول آن تا حدود ۳۰ درصد پایین می آید.
    ● خواص درمانی
    ـ نعناع از نظر طب قدیم ایران نسبتا گرم و خشک است و از نظر خواص دارویی از پونه قوی تر است. از نعناع اسانس، روغن و تنتور تهیه می کنند که مصارف طبی مختلفی دارد.
    ـ نعناع باد شکن است و گاز معده و روده را از بین می برد.
    ـ تقویت کننده معده و بدن است.
    ـ ضد تشنج و ضد سرفه است.
    ـ نعناع مسکن و آرام بخش است.
    ـ برای بی خوابی، کم خوابی و ناراحتی های شبانه یک داروی مؤثر است.
    ـ استفاده از نعناع، درد شکم را برطرف می کند.
    ـ نعناع برای درمان سرماخوردگی و آنفلوانزا مفید است.
    ـ نعناع ناراحتی های عصبی را برطرف می کند.
    ـ برای تسکین درد دندان، نعناع را در دهان بگذارید و بجوید.
    ـ آشامیدن دم کرده نعناع یا عصاره نعناع خونریزی سینه را قطع می کند.
    ـ کمپرس نعناع درد سینه و پهلو را از بین می برد.
    ـ نعناع، کرم های روده و معده را می کشد.
    ـ برای از بین بردن سکسکه و دل به هم خوردگی و استفراغ، نعناع را با انار ترش بخورید.
    ـ نعناع ادرار را زیاد می کند.
    ـ یک فنجان دم کرده گرم نعناع سینه را آرام می کند.
    ـ برای رفع قولنج و دردهای روده، معده و هضم نشدن غذا، دم کرده نعناع بنوشید.
    ـ برای از بین بردن گلودرد، دم کرده نعناع غرغره کنید.
    ـ نعناع معرق است، بنابراین تب را پایین می آورد.
    ـ در هنگام سرماخوردگی بینی را با دم کرده نعناع بشویید.
    ـ نعناع بهترین دوست کبد است.
    کبد را تمیز کرده و صفرا را رقیق می کند و کلسترول خون را پایین می آورد. برای این مورد دم کرده نعناع را قبل از غذا بنوشید.
    ● رفع سردرد با نعناع
    ـ برای رفع سردردهای میگرنی می توانید با مخلوط کردن مواد زیر، پمادی تهیه کنید و در نقطه ای که درد می کند، بمالید.
    اسانس نعناع ۳ گرم
    روغن زیتون ۲ گرم
    لانولین ۵ گرم
    ـ برای رفع سردرد از کمپرس نعناع استفاده کنید. به این ترتیب که ۱۰ قطره روغن نعناع را با یک لیوان آب سرد مخلوط کرده و در یک کاسه بریزید.
    سپس یک پارچه که به اندازه پیشانی باشد در آن فرو برده و آب اضافی آن را بگیرید و روی پیشانی و شقیقه ها قرار دهید تا سردرد برطرف شود.
    ● ضدعفونی کردن بینی با نعناع
    برای ضد عفونی کردن بینی، با مخلوط کردن ۱گرم اسانس نعناع و ۴۰ گرم روغن بادام شیرین، محلولی تهیه کنید و پنج قطره در هر سوراخ بینی بچکانید.
    ● رفع خارش با نعناع
    اگر بدن شما خارش دارد مقدار ۲ گرم اسانس نعناع را در ۵۰ گرم وازلین ریخته، خوب با هم مخلوط کرده و در محل خارش بمالید.
    ● تسکین آرتروز با نعناع
    اگر از بیماری روماتیسم و آرتروز رنج می برید، از روغن نعناع استفاده کنید، به این صورت که ۲ قطره روغن نعناع را با یک قاشق سوپخوری روغن بادام مخلوط کرده و محل های دردناک را با آن ماساژ دهید.
    ● اسانس نعناع
    یکی از فرآورده های نعناع، اسانس آن است که از تقطیر برگ و سرشاخه های گلدار نعنا تحت اثر بخار آب تهیه می شود و دارای ۵۰ تا ۷۰ درصد منتول است.
    اسانس نعناع که در کشور انگلستان تهیه می شود، شهرت خاصی دارد.
    این اسانس به عنوان تقویت کننده معده، بادشکن، ضد عفونی کننده، رفع دل پیچه ی بچه ها و اسهال به کار می رود.
    برای استفاده از اسانس نعناع کافی است که مقدار یک تا سه قطره از آن را با یک لیوان آب مخلوط کرده و بنوشید.
    ● موارد احتیاط
    ـ اسانس نعناع را نباید به مقدار زیاد به کودکان و نوزادان خوراند، زیرا روی حرکات تنفسی و قلب اثر می گذارد و ممکن است خطرناک باشد.
    ـ اگر اسانس نعناع به مقدار زیاد مصرف شود، فشار خون را بالا برده و موجب حالت تهوع، استفراغ و درد معده می شود و حرکات دودی معده را از بین می برد.
    ـ نعناع با تمام فوایدی که دارد، اگر زیاد مصرف شود سیستم گوارشی را تحریک می کند.
    لذا اگر شما روزی دو تا سه فنجان دم کرده نعناع می نوشید، بهتر است بعد از دو هفته نوشیدن، چند روزی مصرف آن را قطع کرده و دوباره شروع کنید.

  7. #287
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض مدیریت دارودرمانی صـــــــرع

    اختلالات تشنجی، حاصل تغییر در فعالیت الکتریکی مغز است که به تخلیه غیرطبیعی و بیش از حد گروهی از سلول های مغزی منجر می شود. گاه علت تشنج، هیپوکسی، آسیب مغزی در طی زایمان، تب، مسمومیت با الکل، تومور مغزی، ضربه مغزی یا حتی سکته مغزی است، اما شایع ترین علت تشنج، شروع بیماری صرع است. تمامی بیماران مبتلا به صرع حملات تشنج را تجربه می کنند، اما همه افراد با تجربه تشنج، مصروع نیستند...
    ● طبقه بندی حملات صرع
    حملات صرع به سه گروه طبقه بندی شده اند: کانونی، ژنرالیزه (فراگیر) و صرع طبقه بندی نشده. حملات تونیک کلونیک، شایع ترین نوع حملات در تمام گروه های سنی هستند و شیوع ۲۵ درصدی دارند. صرع پایدار، یک اورژانس پزشکی است که به دنبال وقوع حملات در فواصل زمانی کمتر از سی دقیقه گفته می شود.
    ● داروهای ضد صرع
    وقتی که تشخیص صرع برای فردی گذاشته می شود، درمان می تواند به شکل دارو درمانی، جراحی یا هر دو انجام شود. تئوری های متعددی مطرح شده اند تا بتوانند چگونگی کاهش دفعات حمله یا پیشگیری از آنها را در بیماران مصروع به دنبال مصرف داروهای ضدصرع توجیه کنند. یک تئوری در مورد اثرگذاری داروهای ضدصرع بر کانال های یونی است. به علاوه، نوروترانسمیترها بر آستانه تشنج تاثیر می گذارند. نوروترانسمیترهای تحریکی نظیر نوراپی نفرین، سروتونین، استیل کولین و گلوتامات ممکن است در زمان تشنج افزایش یابند. کم شدن فعالیت نوروترانسمیترهای مهاری نظیر گاما آمینوبوتیریک اسید (GABA) نیز ممکن است با برهم زدن فعالیت الکتریکی مغز به تشنج منتهی شود. به هر حال داروهای انتخابی برای درمان صرع باید به گونه ای باشند که با ایجاد غلظت موثری از دارو در خون و سلول های مغزی به طور هم زمان حملات را مهار کند.
    داروی انتخابی شما باید داروی ضدصرع خط اول برای نوع صرع تشخیص داده شده باشد. برای به حداقل رساندن بروز عوارض جانبی، مونوتراپی در درمان صرع بر درمان چند دارویی با چند داروی ضدصرع ارجحیت دارد.
    ● داروهای خط اول
    بنزودیازپین ها خط اول درمان بیشتر انواع حملات در صرع هستند. این گروه داروها حملات ضدتشنجی خود را با اتصال به گیرنده های بنزودیازپینی در مغز اعمال می کنند که به تعدیل گیرنده های GABAA و افزایش فعالیت نوروترانسمیتر مهاری GABA منتهی می شود.
    لورازپام وریدی داروی انتخابی است. این دارو معمولا با دوزاژ ۲ تا ۴ میلی گرم تجویز می شود و برای کنترل فعالیت تشنجی، به میزان ۲ میلی گرم در دقیقه افزایش داده می شود.
    دیازپام وریدی در مقایسه با لورازپام شروع اثر سریع تری دارد، اما طول اثر آن کوتاه تر است، بنابراین کمتر مورد توجه واقع می شود، زیرا در مورد این دارو تجویز دوزهای متوالی مورد نیاز است. تک دوز رکتال دیازپام ممکن است در کاهش تعداد حملات متعاقب یک اپی زود تشنج های مکرر (تشنج های خوشه ای) موثر باشد. دیازپام رکتال به طور گسترده در درمان حملات تشنج در کودکان به کار می رود. این دارو به سرعت جذب می شود و زمان لازم برای شروع اثرات بالینی آن ۵ دقیقه است و در مدت زمان ۳۰ تا ۹۰ دقیقه به حداکثر غلظت خود می رسد.
    تجویز میدازولام از راه بینی یا زیرزبانی تحت بررسی است. در مواردی که دسترسی به اشکال تزریق داخل وریدی میدازولام مقدور نیست، می توان از تزریق داخل عضلانی میدازولام یا فوس فنی توئین (Fosphenytoin) استفاده کرد. اگر حملات بیش از ۳ دقیقه طول بکشند یا تبدیل به صرع پایدار شوند، باید داروی ضدصرع داخل وریدی تجویز شود.
    فنوباربیتال وریدی به طور معمول در بخش های اورژانس تجویز نمی شود، زیرا خطر تضعیف تنفسی و عصبی به دنبال مصرف آن زیاد است و نیز نیمه عمر طولانی دارد (نزدیک به ۹۰ ساعت).
    کاربامازپین، دارویی است که برای درمان نورالژی تری ژمینال تولید شد. این دارو هم اکنون درمان انتخابی برای کنترل حملات تونیک کلونیک فراگیر و کانونی است. کاربامازپین معمولا باعث خواب آلودگی، دوبینی و سردرد می شود که در شروع درمان مشکل ساز است. این دارو ممکن است آنمی آپلاستیک شدید ایجاد کند. اکس کاربازپین، آنالوگ جدیدتر کاربامازپین است که عوارض جانبی کمتری دارد. این دارو را می توان به شکل تک دارویی برای صرع کانونی یا مختلط و نیز تک دارویی در بیماران با تشنج های کانونی مقاوم به درمان تجویز کرد.
    اتوسوکسیماید داروی ارجح برای کنترل صرع کوچک است. کاربامازپین سطح پلاسمایی اتوسوکسیماید را کاهش می دهد.
    ● داروهای نسل دوم
    داروهای ضدصرع جدیدتر، داروهای نسل دوم نامیده می شوند. این داروها اثرات اختصاصی تری دارند و در عین حال عوارض جانبی آنان کمتر است. آنها اغلب در مورد تشنج های مقاوم به درمان کاربرد دارند.
    لووتیراستام به خوبی تحمل می شود و عوارض جانبی کمی دارد. چون برای این دارو تداخل دارویی خاصی گزارش نشده، در بیماران کبدی و کلیوی انتخاب مناسبی است. لووتیراستام را می توان به تنهایی یا همراه با سایر داروهای ضدصرع برای درمان تشنج فراگیر در بزرگسالان به کار برد. همچنین می تواند به تنهایی یا همراه با سایر داروها ضدصرع در کودکان مبتلا به تشنج پتی مال کاربرد داشته باشد.
    لاموتریژین به عنوان درمان کمکی یا مونوتراپی در صرع کانونی یا مختلط و در کودکان و بزرگسالان با صرع کانونی مقاوم به سایر داروها مورد تایید قرار گرفته است.
    تیاگابین، یک مهارکننده بازجذب GABA است و برای درمان کمکی در بزرگسالان با صرع مقاوم به درمان مورد تایید می باشد.
    گاباپنتین به شکل مونوتراپی یا درمان همراه در صرع های کانونی در کودکان ۳ تا ۱۲ سال و بزرگسالان و نیز در کودکان با صرع کانونی مقاوم به درمان کاربرد دارد.
    توپیرامات دارویی ضدصرع با پتانسیل بالاست. این دارو در درمان صرع تونیک کلونیک فراگیر اولیه و کانونی و درمان کمکی در کودکان و بزرگسالان با تشنج های کانونی مقاوم به درمان تجویز می شود. توپیرامات اولین بار به عنوان یک داروی ضددیابت مطرح شده بود.
    فلبامات در درمان صرع کانونی، صرع تونیک کلونیک اولیه و صرع آتونیک در بیماران با سندرم Lennox Gastaut کاربرد دارد. این دارو در بیمارانی تجویز می شود که به سایر درمان ها پاسخ نداده اند.
    در سال ۲۰۰۰ زونیزاماید که ساختار بی ارتباطی با سایر داروهای ضدصرع دارد، از سوی اداره نظارت بر غذا و داروی آمریکا برای درمان کمکی بیماران با صرع کانونی مقاوم به درمان مورد تایید قرار گرفت.

  8. #288
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض نگاهی به کاربرد داروهای آنتی سایکوتیک در سالمندان

    بی قراری و سایکوز، از جمله شایع ترین علایم در سالمندان مبتلا به دمانس است که موجب مشکلات بالینی جدی در این گروه از بیماران می شوند. پس از به بازار آمدن داروهای آنتی سایکوتیک آتیپیک، این دسته از داروها به طور گسترده ای در درمان علایم بی قراری و سایکوز ناشی از دمانس در سالمندان به کار گرفته شدند...
    بر اساس اطلاعات جمع آوری شده از مجموعه مطالعات بالینی در جمعیتی از سالمندان، تجویز این قبیل داروها باعث بروز عوارض ناخواسته متابولیک نظیر افزایش وزن، دیابت شیرین نوع دو و اختلالات متابولیسم چربی ها می شود. اداره نظارت بر غذا و داروی آمریکا (FDA) از کارخانجات تولیدکننده داروهای آنتی سایکوتیک نسل قدیم درخواست کرده که در برگه اطلاعات دارویی داخل جعبه داروهای خود در مورد افزایش خطر مرگ و میر بیماران سالمند تحت درمان به دلیل بروز علایم سایکوز ناشی از دمانس هشدارهای لازم را ذکر کنند. این اطلاعات هشدار دهنده مشابه اطلاعاتی است که در سال ۲۰۰۵ به برگه اطلاعات دارویی آنتی سایکوتیک های آتیپیک اضافه شده است.
    براساس یافته های حاصل از مطالعات و سایر شواهد موجود، اداره نظارت بر غذا و داروی آمریکا به این نتیجه رسیده که در مجموع داروهای آنتی سایکوتیک قدیمی در مقایسه با داروهای آنتی سایکوتیک آتیپیک در افزایش خطر مرگ بیماران سالمند مبتلا به سایکوز ناشی از دمانس که تحت درمان قرار گرفته اند، نقش پررنگ تری دارند. همچنین لازم است متخصصان به این نکته توجه داشته باشند که داروهای آنتی سایکوتیک، هیچ کدام در درمان سایکوز ناشی از دمانس مورد مصرف ندارد. البته این جمله به معنای ممنوعیت تجویز این داروها برای سالمندان نیست، بلکه باید در هنگام تجویز آنها در بیماران سالمند آسیب پذیر حداکثر احتیاط به عمل آید. در چنین بیمارانی دارودرمانی با داروهای آنتی سایکوتیک همیشه به عنوان انتخابی در تصمیم گیری هامطرح هستند.
    ● سایکوز و بی قراری ناشی از دمانس
    دمانس یک اختلال شناختی کلی برگشت ناپذیر است. در واقع دمانس یک بیماری نیست، یک سندرم است. آلزایمر شایع ترین نوع دمانس است.شیوع دمانس در آمریکا به تنهایی به رقمی معادل ۵ تا ۱۵ درصد در جمعیت بزرگسالان بالای ۶۵ سال می رسد و انتظار می رود که تا سال ۲۰۲۰ شمار مبتلایان به این بیماری از مرز ۴۸ میلیون نفر در سراسر جهان بگذرد. بنابراین توجه به این معضل در حال رشد در جهان اهمیت بسیار زیادی دارد. پزشکان باید بدانند که ۶۰ درصد از بیماران مبتلا به دمانس در جامعه علایم رفتاری و روانی را نشان می دهند؛ حال آن که این رقم در آسایشگاه های سالمندان و مراکز نگهداری این گروه سنی به رقمی نزدیک به ۸۰ درصد می رسد.
    ● سوء مصرف آنتی سایکوتیک ها
    داروهای آنتی سایکوتیک از جمله گروه داروهایی هستند که بیش از سایر گروه های دارویی در سالمندان مورد سوء مصرف قرار می گیرند. بنابراین پیشگیری از سوء مصرف آنتی سایکوتیک ها و سایر داروهای اعصاب و روان در سالمندان ضروری است. برای رسیدن به این هدف توجه به نکات زیر کمک کننده است.
    ▪ توجه به علایم: زیر نظر گرفتن دقیق علایم به پزشک کمک خواهد کرد تا به درستی تشخیص دهد که چه عواملی باعث ایجاد علایم می شوند و از بروز آنها پیشگیری کند.
    ▪ ارزیابی پزشکی: توجه به مشکلات پزشکی و بیماری های زمینه ای بسیار مهم است، زیرا علایم روانی شناختی ممکن است در سالمندان به دنبال مشکلات پزشکی ایجاد یا تشدید شوند. بررسی بیمار از لحاظ بیماری های غیر روانپزشکی، کمک خواهد کرد تا تنها در صورت وجود علایم با منشأ مشکلات روانی اقدام به تجویز داروهای آنتی سایکوتیک کنید. کوتاهی در یافتن علل غیر روانپزشکی بی قراری و سایکوز، پزشک را در درمان موثر با استفاده از مناسب ترین مداخلات دارویی و غیردارویی ناتوان خواهد کرد.
    ▪ تشخیص صحیح روانپزشکی: در صورت تشخیص صحیح بیماری، در درمان علایم روانی شناختی که ممکن است در بیماران سالمند به شکل غیراختصاصی تظاهر کنند، موفق خواهید بود. برای حصول این هدف، مشاوره با روانپزشک یا روان شناس دوره دیده در زمینه روانشناسی سالمندان کمک کننده است. در صورت لزوم و در شرایطی که خطری جدی سالمند یا اطرافیان او را تهدید کند، تجویز داروهای آنتی سایکوتیک درمانی موثر و گاه حتی ضروری خواهد بود.
    ▪ مداخلات غیر دارویی: تعدیل رفتارها، بهبود محیط (از نظر وجود صدا، دما و مزاحمت ها)، گروه درمانی، روان درمانی حمایتی، فعالیت های تفریحی توام با مقاصد درمانی (موسیقی درمانی، باغبانی) در میان سایر استراتژی های درمانی برای این گروه بیماران ممکن است کمک کننده باشد و گاه حتی نیاز به مداخلات دارویی را حذف کند.
    ▪ تفاوت ظریف میان دارودرمانی تک تک سالمندان: میان دارودرمانی تک تک افراد سالمند با یکدیگر اختلافات جزئی وجود دارد. این اختلاف های احتمالی باید در پروتکل های درمانی ملی ویژه سالمندان درنظر گرفته شود. شما به عنوان پزشک معالج باید همواره به یاد داشته باشید که درمان هر سالمندی با سالمند دیگر متفاوت و منحصربه فرد است.
    ▪ شروع آرام درمان و کنترل مداوم: در سالمندان، شروع درمان دارویی باید بر اساس دوزاژی که در راهکارهای ویژه سالمندان ذکر شده، باشد. همچنین برای ادامه درمان و نیز قطع هر دارویی تیتراسیون مناسب نباید فراموش شود. در حین درمان هم پایش و کنترل دقیق ضروری است.
    ▪ بررسی پاسخ دهی درمانی: ارزیابی میزان پاسخ دهی علایم روانی – شناختی موجود به درمان های انتخاب شده بسیار مهم است. در ادامه درمان باید گزارش های بالینی کادر درمانی و سایر متخصصان از وضعیت بیمار مورد توجه قرار گیرد. جمع آوری اطلاعات در مورد وضعیت بیمار و پایش بیمار برای پیشگیری از عوارض جانبی ناتوان کننده احتمالی داروهای اعصاب و روان ضروری است و باید در برنامه های ارزیابی مداوم سالمندان گنجانده شود. بر اساس اعلام نظر FDA، هر عارضه جانبی نامطلوبی به دنبال تجویز این گروه داروها در سالمندان باید گزارش شود. همچنین، پزشکان محترم باید قبل از شروع داروهای آنتی سایکوتیک در سالمندان، مزایا و فواید آن را درنظر بگیرند و بنابر شرایط منحصر به فرد هر سالمند برای درمان علایم رفتاری مرتبط با دمانس در آنان تصمیم بگیرند.
    ● جمع بندی
    محققان امروزه بر این عقیده اند که تجویز داروهای آنتی سایکوتیک، چه نسل قدیمی و چه آتیپیک، در درمان سایکوز ناشی از دمانس در سالمندان جایگاهی ندارد. البته این گروه از داروها در شرایط خاصی ممکن است بسیار سودمند و حتی تجویز آنان ضروری باشد. به هر حال استفاده از این گروه داروها در سالمندان آسیب پذیر باید با احتیاط صورت گیرد.

  9. #289
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض درمان نقرس عود کننده

    یک مرد ۶۰ ساله با اضافه وزن به شما می گوید که طی سال گذشته ۴ نوبت حمله نقرس داشته است و می خواهد بداند چگونه می تواند احتمال حملات بیشتر را کاهش دهد. وی برای درمان پرفشاری خون آملودیپین مصرف می کند...
    ● به چه مسایلی باید پرداخت؟
    ▪ تایید تشخیص: آیا این بیماری واقعا نقرس است؟ یک شرح حال معمول از شروع سریع درد مفصلی شدید خود محدود شونده که طی ۱۲ ۶ ساعت به حداکثر می رسد و با تورم و قرمزی همراه است. نقرس را مطرح می کند. مخصوصا هنگامی که در یک حمله مفصل متاتارسوفالانژیال اول گرفتار شود. (این مفصل در ۹۰ بیماران گرفتار است و اولین مفصلی است که در ۷۰ بیماران درگیر می شود) وجود توفوس از تشخیص حمایت می کند. شواهد قبلی از وجود بلورهای مونوسدیم اورات در مایع حاصل از آسپیراسیون یک مفصل (طی یک حمله یا بین حملات) استاندارد طلایی تشخیص است. غلظت سرمی اسید اوریک (µmol/L ? (SUA ۳۸۰ حداقل یک ماه بعد از یک حمله حاد یا ? µmol/L ۳۳۰ (حدود mg/dL ۵/۵) در خلال یک حمله تشخیص نقرس را نامحتمل می کند.
    ▪ علل: عوامل خطرزای شایع عبارت اند از مصرف آبجو یا الکل، مصرف دارو (مثل تیازیدها) و جنس مذکر (برای رویت فهرست کاملی از عوامل به bmj.com مراجعه کنید)
    ▪ عوارض: این عوارض می تواند شامل سنگ کلیه، نفروپاتی یا تشکیل توفوس باشد.
    ▪ ملاحظات: نشانگان متابولیک همراه را مدنظر داشته باشید.
    ● طی مشاوره
    شاخص توده بدن، دور کمر و غلظت لیپید و قند ناشتا را (از نظر بررسی وجود نشانگان متابولیک) اندازه گیری کنید. نمره خطر قلبی ـ عروقی یا نمره فرامینگهام بیمار را محاسبه و آن را اصلاح کنید. خون بیمار را از نظر غلظت اسید اوریک سرم و کارکرد کلیه بررسی کنید. تنها در صورتی که از تشخیص مطمئن نیستید بیمار را برای رادیوگرافی بفرستید.
    به بیمار توضیح دهید نقرس به دلیل تجمع بلورهای اسید اوریک در مفصل ایجاد می شود.
    ● کاهش خطر وقوع حملات بیشتر
    به بیمار توصیه کنید وزن خود را کم کند. رژیم غذایی و ورزش می تواند غلظت اورات سرم را تا حدود ۱۰۰µmol/L (حدود ۷mg/dL/۱) کاهش دهد و خطر وقوع نشانگان متابولیک را کمتر کند. بیمار باید در روز ۲ لیتر مایع بنوشد (خصوصا اگر سابقه ای از سنگ کلیه دارد) محدود سازی غذاهای غنی از پورین در صورتی که قابل توصیه باشد، دشوار است و معمولا تاثیر آن کمتراز کاهش وزن است، جامعه نقرس انگلستان توصیه های رژیمی لازم را ارایه نموده است.
    به بیمار توصیه کنید مصرف الکل خود را کاهش دهد. وی باید از نوشیدن آبجو (غنی از پورین) و حتی المقدور نوشابه های الکلی خودداری کند. شراب یک عامل خطرزای عمده محسوب نمی شود.
    ● درمان دارویی
    در صورتی که امکان دارد درمان های دارویی تسریع کننده نقرس نظیر داروهای دیورتیک تیازیدی را متوقف کنید یا آنها را تغییر دهید.
    اگر توفوس یا نفروپاتی ناشی از اورات وجود داشته باشد و یا بیمار مکررا دچار حملات نقرس می شود (بیش از ۳ بار در سال) درمان با آلوپورینول را در نظر داشته باشید: این دارو با دوز ۱۰۰ میلی گرم به فاصله یک ماه بعد از یک حمله حاد شروع می شود و بسته به غلظت اسیداوریک سرمی بیمار (آن طور که در دستورالعمل ملی انگلستان قید شده است) هر ۴ هفته ۱۰۰ میلی گرم افزایش می یابد. هدف باید حصول غلظت مساوی یا کمتر از۳۶۰µmol/L (حدود mg/dL ۶) باشد. این رژیم «آهسته و پیوسته» خطر نقرس ناشی از آلوپورینول و سمیت ناشی از این دارو را کاهش می دهد. در بیمارانی که اختلال کارکرد کلیوی وجود دارد دارو را با دوز ۵۰ میلی گرم شروع کنید و تدریجا به دوز حداکثر ۱۰۰ میلی گرم برسانید. به هنگام شروع آلوپورینول به بیمار هشدار دهید که این دارو می تواند حملات نقرس را تسریع کند ولی بیمار باید مصرف آن را ادامه دهد و در مورد تجویز یک داروی ضد التهابی (مثل داروهای ضد التهاب غیراستروییدی [NSAIDs]، کلشی سین یا کورتیکواسترویید) به توصیه پزشک عمل کند؛ همچنین بیمار باید بداند که حتی بعد از طبیعی شدن غلظت اورات، شاید چندین ماه زمان لازم باشد تا حملات نقرس فروکش کند و بیمار باید در صورت بروز بثورات پوستی به پزشک مراجعه کند.
    پروفیلاکسی در برابر حملات حاد را طی ۳ ماه نخست درمان با آلوپورینول شروع کنید. این کار با تجویز دارویی مثل کلشی سین با دوز ۵/۰ میلی گرم ۲ بار در روز که از ۲ هفته قبل از تجویز آلوپورینول شروع می شود، امکان پذیر است. اگر کلیرانس کراتینینmL/min ۴۹ ۳۵ باشد دوز کلی شین را به ۵/۰ میلی گرم در روز و اگر کلیرانس کراتینین ml/min ۳۵ ۱۰ باشد دوز آن را به ۵/۰ میلی گرم در هر ۳ ۲ روز کاهش دهید.
    به بیمار در مورد احتمال وقوع اسهال هشدار دهید. ممکن است لازم باشد در صورت تداوم حملات، پروفیلاکسی به مدت طولانی تری ادامه یابد و یا در صورت بروز سمیت دارویی، مدت آن کوتاه تر شود. یک درمان جایگزین متداول تر مورد استفاده ـ که البته کمتر مبتنی بر شواهد است ـ NSAID خوراکی است (با یا بدون محافظت گوارشی) که می توان آن را همزمان با تجویز آلوپورینول شروع کرد.
    اگر بیمار سابقه ای از تشکیل سنگ های اورات ندارد، تغییر آملودیپین به لوزارتان را مدنظر داشته باشید چراکه لوزارتان اثر اوریکوزوریک خفیفی دارد.
    ● ادامه درمان
    هنگامی که بیمار تحت درمان با آلوپورینول است کارکرد کلیوی وی را سالانه اندازه گیری کنید و عوامل خطرزا برای نشانگان متابولیک یا حوادث نامطلوب قلبی ـ عروقی را پایش نمایید.
    اگر بیمار نفروپاتی یا سنگ کلیوی از جنس اورات دارد یا آلوپورینول را تحمل نمی کند، او را به یک متخصص ارجاع دهید.

  10. #290
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    forum.p30world.com/member.php?u=989
    پست ها
    1,230

    پيش فرض آلرژی

    آلرژی را می توان به عنوان حساسیت بدن نسبت به ماده یی تعریف کرد که به طور طبیعی افراد دیگر را مبتلا نمی کند. در محیط زندگی انسان، مواد بیشماری وجود دارند که ممکن است در بسیاری افراد سبب بروز واکنش های خفیف تا شدید شوند. این واکنش ها از آلرژی های حقیقی به علت عدم تحمل نسبت به بعضی اغذیه و مواد تا آلرژی های ناشی از آلودگی متغیرند.
    واکنش های آلرژیک ممکن است ظرف چند دقیقه پس از تماس بیمار با آلرژن بروز کنند و یا ممکن است چند ساعت یا حتی چند روز به تأخیر افتند. تقریباً تمام قسمت های بدن ممکن است به آلرژی گرفتار شوند. آن بخش از بدن که تحت تأثیر آلرژی قرار می گیرد، عضو شوک نامیده می شود. نقاطی که بیشتر دچار آلرژی می شوند عبارتند از بینی، چشمان، پوست، قفسه ی سینه، روده و گوش.
    واکنش های آلرژی به علت شرایط و مواد متفاوت بسیاری ایجاد می شوند. این عوامل عبارتند از گرده ی گل ها، گرد و غبار، مواد آرایشی و موی حیوانات، گیاهان سمی، سرم ها، واکسن و داروها. عوامل فیزیکی مانند گرما، سرما و آفتاب و نیز انواع غذاها. از میان آلرژن های متعدد غذایی می توان از فراوان ترین عوامل ایجاد آلرژی پرتقال، شیر، تخم مرغ، گندم، ماهی، شکلات، کلم، انواع سیب زمینی، گوجه فرنگی و توت فرنگی را ذکر کرد.
    نشانه های آلرژی نیز به نسبت تعداد فراوان مواد به وجود آورنده ، زیاد و بسیار فراوان است. این نشانه ها عبارتند از سردردهای راجعه، میگرن، سرگیجه، آغالش پذیری، عصبانیت، افسردگی، نورالژی، عطسه، ورم ملتحمه، دیابت، اگزما، سوزش دل، تب یونجه، سوء هاضمه، یبوست، اسهال، زخم معده، آسم، افزایش وزن، بالا بودن فشارخون، درد قفسه ی سینه ، حملات قلبی، گرفتگی بینی یا آبریزش، کوتاهی نفس، ورم صورت و چشم و غیره. یک غذا ممکن است در افراد مختلف سبب پیدایش نشانه های متفاوت شود. بسیاری از آلرژی ها چند عاملی بوده و ممکن است به علت آلرژن های متعدد ایجاد شده باشند.
    آلرژی نشانه ی کاهش مقاومت و ناهماهنگی درونی است که به علت اشتباه در مصرف اغذیه و خطا بودن شیوه ی زندگی می باشد. عقیده برآن است که استفاده از اغذیه یی مانند غلات، گوشت، ذرت، شیرکامل و غیره پیش از رسیدن به ۱۰ تا ۱۲ ماهگی علت بروز آلرژی است. به علت فقدان آنزیم های مناسب لازم برای هضم این اغذیه ، در این سن، مصرف آنها موجب بروز واکنش های آلرژی می شود. حداقل نوزاد باید به مدت ۸ ماه از شیر مادر تغذیه کند تا به این ترتیب مواد مغذی لازم به صورت طبیعی از طریق شیر مادر به وی برسد.
    علت مهم دیگر آلرژی، استفاده از اغذیه ی پردازش شده یی است که دارای افزودنی های شیمیایی است و بسیاری از این مواد سبب بروز واکنش های شدید آلرژی می شوند. ممکن است به علت عدم تعادل در جیره ی غذایی، حالت آلرژی بروز نماید. ممکن است به علت مصرف بیش از حد قند تصفیه شده و بی نظمی های متعاقب آن در میزان قند خون بدن نتواند به صورتی مناسب قند را تجزیه کرده و به مصرف برساند و یا به علت عدم تعادل مواد معدنی و ویتامین ها در نتیجه نقص در الگوی جیره ی غذایی، حالت آلرژی به وجود آید.
    استرس عاطفی و روانشناسیک هم ممکن است به بروز آلرژی منتهی شود. طبق نظر دکتر هانس سلیه Hans Selye، اولین پژوهشگر در زمینه ی استرس، غالباً نشانه های آلرژی چیزی جز واکنش بدن نسبت به استرس نمی باشد. انسان ممکن است به علت استرس مزمن نسبت به غذاهای رایج یا موادی که به وفور در محیط دیده می شود مثل دود بنزین حساسیت پیدا کند.
    ● درمان
    برای مقابله با آشفتگی های آلرژیک، راه های مختلفی وجود دارد. برای این کار ابتدا باید منابع ایجاد کننده ی آلرژی را یافت. این کار بسیار سخت است ولی کاری غیر ممکن نیست. دوم وقتی منابع ایجاد کننده ی آلرژی مشخص شد، باید از تماس با آنها پرهیز شود. سوم و مهم تر از همه، باید برای ایجاد و استقرار ایمنی، سلامت و مقاومت عمومی بدن را سازمان داد.
    برای تشخیص اغذیه ی آلرژی زا دو راه وجود دارد. اولین روش را آزمون و خطای حذف غذایی می نامند. با این روش بسیاری از خطرات و اغذیه حذف می شود. تا آنجا که امکان دارد باید از اغذیه ی ارگانیک، پردازش نشده و عمل نیامده استفاده شود زیرا به این ترتیب یک گروه دیگر از خطرات مانند حشره کش ها، اسپری های مختلف و سم های دیگر حذف می شوند.
    پس از حذف بسیاری از عوامل آشفته کننده برای یقین به نشانه های مشکوک ناشی از اغذیه باید بیمار خود عوامل ایجاد کننده ی آلرژی را در موارد مختلف شناسایی کند. در این مورد بهتر است از رژیم حذفی استفاده شود و به مدت دو هفته از غذاهای مشکوک استفاده نشود تا علت آلرژی مشخص گردد. گاهی با تغییر یک محصول خاص یا نوع به خصوص، می توان یک جانشین غذا یافت که موجب اختلال نمی شود.
    راه دیگر تشخیص علت آلرژی «آزمون نبض» دکتر کوکا Coca است. این روش به صورت زیر انجام می شود: پیش از صرف غذا نبض را می شماریم. سپس در هر وعده غذا از یک غذا استفاده می کنیم، نیم ساعت پس از صرف غذا دوباره تعداد نبض را می شماریم. افزایش اندک تعداد نبض طبیعی است و حتی افزایش تا ۱۶ ضربان نیز طبیعی تلقی می شود. در صورتی که تعداد نبض به ۸۴ در دقیقه افزایش یابد، ممکن است آلرژی موجود نباشد.اما اگر تعداد نبض به بیش از این مقدار برسد و یک ساعت پس از صرف غذا به همین مقدار بماند، به احتمال زیاد آلرژی غذایی وجود دارد.
    اما، بهترین راه برای پیشگیری یا غلبه کردن بر آلرژی تقویت مقاومت کلی جسم است تا دیگر جسم به راحتی طعمه ی عوامل آلرژی زا نشود. در شروع کار، بیمار باید به مدت ۴ تا ۱۰ روز صبح ها آب میوه بخورد. تکرار مصرف ناشتا یا اصولاً استفاده ی کوتاه مدت از رژیم روزه ی آب میوه، تحمل جسم نسبت به آلرژی را بیشتر می کند. پس از صرف آب میوه ی ناشتایی، می توان از یک نوع سبزی یا میوه مثل هویج، انگور یا سیب به مدت یک هفته استفاده کرد. بعد از این مدت، یک غذای دیگر به این رژیم افزوده می شود. بعد از ۴ هفته، می توان در هر وعده از یکی از غذاهای پروتئینی استفاده کرد. در صورتی که نسبت به غذاهای جدید واکنش آلرژی ایجاد شود، آن غذا را باید قطع کرد و غذای دیگری مورد استفاده قرار داد. به این ترتیب تمامی عوامل آلرژی زا در نهایت از جیره ی غذایی حذف خواهند شد.
    برای فعالیت روزانه، بدن به ذخیره ی بزرگ قلیایی نیاز دارد. ایجاد اسید فراوان به علت استفاده از غذاهای نامناسب، خستگی، استرس های روانی و کم خوابی ممکن است سدی در برابر کارآیی ذخایر قلیایی به شمار آیند. در افراد مبتلا به آلرژی باید از اغذیه ی تولید کننده ی قلیا استفاده کرد تا سیستم ایمنی تقویت شود.
    اغذیه یی که باید از جیره ی غذایی حذف شوند عبارتند از چای، قهوه، شکلات، نوشابه های کولادار، الکل، قند، شیرینی ها و غذاهای حاوی قند، غلات تصفیه شده، گوشت، ماهی، جوجه، توتون، شیر، پنیر، کره، اغذیه ی دودی، شورها، ترشی ها و اغذیه ی حاوی هر نوع افزودنی شیمیایی، نگاهدارنده یا طعم دهنده . این اغذیه یا سبب تجمع مواد سمی و یا تحریک بیش از حد غدد آدرنال شده و یا بر تولید آنزیم لوزالمعده فشار می آورند و یا تعادل قند خون را به هم می زنند.
    در مواردی با هدف پیشگیری، استفاده از ویتامین های کامل مجموعه ی C که به نام فلاونوئیدها شناخته می شوند، توصیه شده است. این مواد سبب تقویت تراوایی یاخته در جهت ایمن سازی بدن در برابر آلرژی های مختلف به ویژه تب یونجه می شود. غالباً افزون ویتامین B۶ یا اسید پانتوتنیک سبب تسکین مبتلایان به آلرژی می شود. آلرژی های مختلف ممکن است به علت ضعف کارکرد غده ی فوق کلیوی حاصل شود. در این گونه موارد مقدارکافی اسید پانتوتنیک به علاج بیماری می انجامد، ولی بهبودی چند هفته طول می کشد. مصرف مقدار کافی ویتامین E نیز سودمند است زیرا این ویتامین دارای خواص مؤثر ضد آلرژی است.
    یک پزشک هندی به نام دکتر همنت پاتاک Hement Pathak، دارویی مؤثر برای آلرژی کشف کرده است. او دریافت که مصرف ۵ قطره روغن کرچک در کمی آب میوه یا آب با معد ه ی خالی صبح ها، در مورد آلرژی های مجرای روده، پوست و راه گذرهای بینی بسیارسودمند است. دکتر پاتاک که خبره ی طب چینی است، موارد متعدد حفاظت در برابر آلرژی را با این روش گزارش نموده است.
    در آن دسته از حالات آلرژی که عنصر استرس هم در بروز آن دخیل است، لازم است از روشهایی مانند بسط (آرمیدگی)، نرمش، مراقبه و کنترل ذهن، استفاده کرد. استفاده از این روشها سبب کاهش استرس یا از بین رفتن آن شده و به این ترتیب در درمان آلرژی مؤثر خواهد بود. آساناهای یوگا مانند یوگامودرا آردهماتسیندراسانا Yogamudra ardhmatsyendrasma، ساروانگاسانا sarvangasana، شاواسانا shavasana و آنولوماویلوما anuloma viloma و پرانایاما pranayama نیز سودمند است.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •