تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 4 1234 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 33

نام تاپيک: دانشمندان شیمی

  1. #1
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    محل سكونت
    ناکجا
    پست ها
    180

    پيش فرض زندگینامه ی شیمیدانها

    شيميدان هاي نامي اسلام

    آغاز كيمياگري اسلامي با اسامي مرداني همراه است كه احتمالا خود كيمياگر نبوده‌اند، اما با گذشت زمان و فرارسيدن قرن دهم ميلادي ، كيمياگران شهيري از ميان آنان برخاستند كه علاوه بر تفكراتشان ، نوشتارهاي كاملا جديد و نويني خلق كردند.

    امام جعفر صادق عليه السلام (148 ـ 82 هـ . ق. / 770 ـ 705 م.)

    محضر پر فيض حضرت امام صادق (ع) ، مجمع جويندگان علوم بود. با دانش پژوهي كه به محفل آن حضرت راه مييافت از خرمن لايزال دانش او بهره مند ميشد. در علم كيميا ايشان نخستين كسي بودند كه عقيده به عناصر چهارگانه (عناصر اربعه) آب ، آتش ، خاك و باد را متزلزل كردند. از فرموده‌هاي ايشان است كه : «من تعجب ميكنم مردي چون ارسطو چگونه متوجه نشده بود كه خاك يك عنصر نيست. بلكه عنصرهاي متعددي در آن وجود دارد.» ايشان هزار سال پيش از پرسينلي ، لاووازيه و ... دريافته بود كه در آب چيزي هست كه ميسوزد (كه امروزه آن را هيدروژن مينامند).

    از امام صادق (ع) ، رساله‌اي در علم كيميا تحت عنوان «رسالة في علم الصناعة و الحجر المكرم» باقيمانده كه دكتر «روسكا» آن را به زبان آلماني ترجمه و در سال 1924 آن را تحت عنوان «جعفر صادق امام شيعيان ، كيمياگر عربي» در «هايدبرگ» به چاپ رسانده است. به عنوان مثال و براي آشنايي با نظرات حضرت صادق (ع) در شيمي ، خلاصه‌اي از بررسي دكتر «محمد يحيي هاشمي» را در ذيل درج ميكنيم:

    از شرحي كه امام صادق (ع) براي اكسيد ميدهد، چنين معلوم ميشود كه اكسيد جسمي بوده كه از آن براي رفع ناخالصي در فلزات استفاده شده است. ايشان تهيه اكسيد اصغر (اكسيد زرد) را از خود و آهن و خاكستر به كمك حرارت و با وسايل آزمايشگاهي آن دوره ، مفصلا شرح داده و نتيجه عمل را كه جسمي زرد رنگ است، اكسيد زرد نام نهاده‌اند. اين شرح كاملا با فروسيانيد پتاسيم كه جسمي است زرد رنگ به فرمول Fe(CN)6] K4] منطبق است و ... . نتيجه عمل بعد از طي مراحلي ايجاد و تهيه طلاي خالص است. امروزه نيز از همين خاصيت سيانور مضاعف طلا و پتاس براي آبكاري با طلا استفاده ميشود.

    جابر بن حيان (200 ـ 107 هـ . ق / 815 ـ 725 ميلادي)

    جابربين حيان معروف به صوفي يا كوفي ، كيمياگر ايراني بوده و در قرن نهم ميلادي ميزيسته و بنا به نظريه اكثريت قريب به اتفاق كيمياگران اسلامي ، وي سرآمد كيمياگران اسلامي قلمداد ميشود. شهرت جابر نه تنها به جهان اسلام محدود نميشود و غربيها او را تحت عنوان «گبر» ميشناسند.ابن خلدون درباره جابر گفته است:

    جابربن حيان پيشواي تدوين كنندگان فن كيمياگري است.

    جابربن حيان ، كتابي مشتمل بر هزار برگ و متضمن 500 رساله ، تاليف كرده است. «برتلو» شيميدان فرانسوي كه به «پدر شيمي سنتز» مشهور است، سخت تحت تاثير جابر واقع شده و ميگويد: «جابر در علم شيمي همان مقام و پايه را داشت كه ارسطو در منطق .» جورج سارتون ميگويد: «جابر را بايد بزرگترين دانشمند در صحنه علوم در قرون وسطي دانست.» اريك جان هوليمارد ، خاورشناس انگليسي كه تخصص وافري در پژوهشهاي تاريخي درباره جابر دارد، چنين مينويسد:

    جابر شاگرد و دوست امام صادق (ع) بود و امام را شخصي والا و مهربان يافت؛ بطوري كه نميتوانست از او جدا ولي بي نياز بماند. جابر ميكوشيد تا با راهنمايي استادش ، علم شيمي را از بند افسانه‌هاي كهن مكاتب اسكندريه برهاند و در اين كار تا اندازه‌اي به هدف خود رسيد. برخي از كتابهايي كه جابر در زمينه شيمي نوشته عبارتند از : الزيبق ، كتاب نارالحجر ، خواص اكسيرالذهب ، الخواص ، الرياض و ... .

    وي به آزمايش بسيار علاقمند بود. از اين رو ، مي توان گفت نخستين دانشمند اسلامي است كه علم شيمي را بر پايه آزمايش بنا نهاد. جابر نخستين كسي است كه اسيد سولفوريك يا گوگرد را از تكليس زاج سبز و حل گازهاي حاصل در آب بدست آورد و آن را زينت الزاح ناميد. جابر اسيد نيتريك يا جوهر شوره را نيز نخستين بار از تقطير آميزه‌اي از زاج سبز ، نيترات پتاسيم و زاج سفيد بدست آورد.

    رازي ، ابوبكر محمد بن زكريا (313 ـ 251 هـ . ق / 923 ـ 865 م.)

    زكرياي رازي به عنوان يكي از بزرگترين حكيمان مسلمان شناخته شده و غربيها او را به نام «رازس» ميشناسند. رازي در علم كيميا ، روش علمي محض را انتخاب كرده و بر خلاف روشهاي تمثيلي و متافيزيك ، به روشهاي علمي ارزش زيادي قائل شده. رازي موسس علم شيمي جديد و نخستين كسي است كه «زيست شيمي» را پايه‌گذاري نموده است. دكتر «روسكا» شيميدان آلماني گفته است: «رازي براي اولين بار مكتب جديدي در علم كيميا بوجود آورده است كه آن را مكتب علم شيمي تجربي و علمي مي توان ناميد.

    مطلبي كه قابل انكار نيست اينست كه زكرياي رازي پدر علم شيمي بوده است.» كتابهاي او در زمينه كيميا در واقع اولين كتابهاي شيمي است. مهمترين اثر رازي در زمينه كيميا كتاب «سرالاسرار» است. ظاهرا رازي 24 كتاب يا رساله در علم كيميا نوشته كه متاسفانه فقط معدودي از آنها بدست آمده و در كتابخانه‌هاي مشهور دنيا نگهداري ميشود. وي نخستين بار از تقطير شراب در قرع و انبيق ماده‌اي بدست آورد كه آن را الكحل ناميد كه بعدها به هر نوع ماده پودري شكل حتي به جوهر هم داده شد، از اين رو آن جوهر را جوهر شراب نيز ناميدند. گفته ميشود كه رازي كربنات آمونيوم را از نشادر و همچنين كربنات سديم را تهيه كرده است.

    ابن سينا ، حسين (428 ـ 370 هـ . ق / 1036 ـ 980 م.)

    ابن سينا ملقب به شيخ الرئيس ، بزرگترين فيلسوف و دانشمند اسلامي و چهره‌اي بسيار موثر در ميدان علوم و فنون است. غربيها وي را به نام «اوسينيا» ميشناسند. ابن سينا ، رنجي براي كيمياگري و ساختن طلا نكشيد؛ زيرا او به استحاله باور نداشت و صريحا تبديل فلزات به يكديگر را ناممكن و غير عملي ميدانست.

    ابو علي سينا از ادويه منفرد ، 785 قلم دارو را به ترتيب حروف ابجد نام برده و به ذكر ماهيت آنها پرداخته و خواص تاثير آن داروها را شرح داد. وي ضمن توصيف اين مواد ، آگاهيهاي جالبي در زمينه «شيمي كاني» به خوانندگان ميدهد و ميگويد از تركيب گوگرد و جيوه مي توان شنگرف تهيه كرد. وي نخستين كسي است كه خواص شيميايي الكل و اسيد سولفوريك را از نظر دارويي شرح داد.

    بيروني ، ابوريحان محمد (442 ـ 362 هـ . ق / 1050 ـ 972 م.)

    كاني شناس و دارو شناس جهان اسلام و يكي از بزرگترين دانشمندان اسلام است كه با رياضيات ، نجوم ، فيزيك ، كاني شناسي ، دارو سازي و اغلب زبانهاي زنده زمان خود آشنايي داشته است. يكي از آثار مهم بيروني در شيمي كتاب الجواهر وي است كه در بخشي از آن ، نتايج تجربي مربوطه به تعيين جرم حجمي امروزي آنها تفاوت خيلي كم دارد و يكي از كاربردهاي مهم وي به شمار ميرود كه در علوم تجربي ، انقلابي بزرگ به وجود آورد. براي تعيين جرم اجسام ، ترازويي ابداع كرد.

    بيروني همچنين در كتاب الجماهير (در شناسايي جوهرها) به معرفي مواد كاني به ويژه جواهرات گوناگون پرداخت. بيروني ، چگالي سنج را براي تعيين جرم حجمي كانيها به ويژه جوهرها و فلزها نوآوري كرد كه در آزمايشگاه امروزي كاربرد دارد.


    منبع : دانشنامه رشد

  2. 2 کاربر از behnam karami بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    محل سكونت
    ناکجا
    پست ها
    180

    پيش فرض لاوازیه


    تولد
    "آنتوان لوران لاووازیه" در 26 اوت 1743 در پاریس از پدر و مادری ثروتمند و مرفه زاده شد.

    فراگیری علوم
    او زیر نظر استادانی قابل ، نجوم ، گیاه شناسی ، شیمی و زمین شناسی را بخوبی فرا گرفت. پس از اتمام دوره حقوق ، بار دیگر به علوم گرایید و 3 سال بعد در آن هنگام که جوانی 25 ساله بود، به عضویت فرهنگستان سلطنتی علوم برگزیده شد.

    بنیانگذار شیمی جدید
    لاووازیه که در حقیقت بنیانگذار شیمی جدید محسوب می‌شود. تجربه و سنجش توام با نتیجه‌گیری صحیح را پایه و اساس این علم قرار داد. وی نخستین کسی بود که ترازو را جهت سنجش و تحقیق در فعل و انفعالات شیمیایی در آزمایشگاه وارد عمل کرد.

    نظریه فلوژیستون
    قبل از او دانشمندان شیمی در مورد سوختن ، عقیده عجیبی داشتند و آن را این طور تعریف می‌کردند که هر جسم سوختنی دارای ماده ای است نامرئی به نام فلوژیستون و چون جسم مشتعل شود، این ماده از آن خارج می‌شود. هر چه جسم بیشتر قابل اشتعال باشد مقدار بیشتری از این ماده را در بردارد و شعله همان فلوژیستیک است که از جسم متصاعد می‌گردد.

    به موجب این نظریه ، قدما معتقد بودند که وقتی جسمی در هوا می‌سوزد، سبکتر می‌شود. زیرا ماده فلوژیستون آن خارج می‌گردد. این نظریه نادرست ، سراسر قرن 18 را به کلی مسموم ساخته بود و حتی دانشمندان بزرگ نیز بدان اعتقاد داشتند. چنانکه "پریستلی" هنگامی که گاز اکسیژن را برای نخستین بار تهیه نمود، آن را هوای بدون فلوژیستون نام نهاد.

    تلاش لاووازیه برای رد نظریه فلوژیستون
    لاووازیه که شیمیدان برجسته‌ای برای همیشه است، امکان درک و شناخت عناصر گازی شکل را فراهم کرد. در دوران سلطه نظریه آتشزایی (نظریه ای که در بالا ذکر شد)، وسایل تجربی زیادی فراهم آمده بود که سبب دگرگونی‌های انقلابی در شیمی شدند. بیشترین اعتبار این تحولات مدیون زحمات لاووازیه است که درک درستی از اکسیژن را میسر کرد. "انگلس" نوشت: "لاووازیه می‌توانست نقطه مقابل و ضد فلوژیستون افسانه‌ای را در اکسیژنی که "پریستلی" بدست آورده بود، بیابد و در نتیجه قادر بود کل نظریه آتشزایی را از پا دراورد.

    اما این کار نمی‌توانست نتایج تجربی حاصل از پذیرفتن آتشزاها را از بین ببرد. برعکس آن نظریات پا برجا بودند و فقط ترتیب بیانشان وارونه شده بود و از کلمه فلوژیستیک به عباراتی که اکنون در زبان شیمی اعتبار دارند، برگردانده شده بود و بنابراین اعتبارشان حفظ شده بود.

    راه لاووازیه برای کشف اکسیژن خیلی مستقیم تر از راه دیگر هم عصرانش بود. در آغاز این دانشمند فرانسوی نیز گرایش به نظریه آتشزایی داشت. ولی هر چه بیشتر به نتایج می‌رسید، بیشتر از آن نظریه کناره می‌گرفت. در اول نوامبر سال 1772 شرح تجربیاتش در زمینه احتراق ترکیبات مختلف در هوا را به این ترتیب پایان بخشید که گفت: "وزن همه مواد و از جمله فلزات بر اثر احتراق و سوختن افزایش می‌یابد."

    نظر به اینکه چنین واکنشها نیاز به مقدار زیادی هوا داشتند، لاووازیه نتیجه‌گیری دیگری هم کرد و گفت: هوا مخلوطی از گازهای با خواص گوناگون است که در حین سوختن مواد ، قسمتی از آن با ماده سوزنده ترکیب می‌شود. در آغاز لاووازیه این جزء از هوا را مشابه هوای ثابت "بلاک" تلقی کرد. ولی بزودی متوجه شد که آن قسمت از هوا که با مواد در هنگام سوختن ترکیب می‌شود، مناسبترین جزء هوا برای تنفس است.

    به این ترتیب لاووازیه رو در روی اکسیژن قرار گرفت. ولی از اعلام کشف گاز جدید خودداری کرد چون می‌خواست چند تجربه تکمیلی انجام دهد.

    معرفی اکسیژن
    در اکتبر سال 1774 "پریستلی" کشف خود را به لاووازیه گزارش کرد و این گزارش مفهوم واقعی کشف لاووازیه را برای خودش روشن کرد. وی بلافاصله به تجربه با اکسید قرمز جیوه(که مناسبترین مولد اکسیژن) بود، پرداخت. در آوریل 1775 لاووازیه گزارشی تحت عنوان یادداشتی در باره طبیعت ماده ای که هنگام سوختن فلزات با آنها ترکیب می‌شود و سبب افزایش وزن تولید شده می‌شود، به آکادمی علوم فرانسه داد.

    در واقع این کشف اکسیژن بود. لاووازیه نوشت که این نوع هوا را "پریستلی" و "شیل" و خودش تقریباٌ‌ بطور همزمان کشف کرده‌اند. ابتدا وی آن را مناسبترین هوا برای تنفس نامید. ولی بعد نامش را هوای زندگی بخش یا توانبخش گذاشت. به این ترتیب ملاحظه می‌شود که لاووازیه با درکی که از طبیعت اکسیژن کرده بود، تا چه اندازه بر همزمانانش پیشی گرفت.

    علت نامگذاری اکسیژن
    در مرحله بعدی دانشمند مزبور به این نتیجه رسید که مناسبترین هوا برای تنفس یکی از مواد بنیانی در ساخت اسیدهاست، یعنی مهمترین قسمت همه اسیدهاست. بعدها معلوم شد که این اعتقاد اشتباه بوده است(وقتی اسیدهای بدون اکسیژن هالوژنه تهیه شدند). ولی در سال 1779 لاووازیه اندیشید که این خاصیت را در نام گاز کشف شده بگنجاند و از آن پس ، این عنصر را اکسیژن نامید که از کلمه یونانی اسید ساز گرفته شده است.

    حق اکتشاف اکسیژن با کسیت؟
    "انگلس" نوشته است: "پریستلی" و "شیل" بدون اینکه بدانند دست روی اکسیژن گذاشته‌اند، آن را تهیه کردند و گر چه لاووازیه همان گونه که بعدها اعتراف کرده است اکسیژن را همزمان و مستقل از آن دو نفر تهیه نکرده بود، با توجه به این که آن دو نفر نمی‌دانستند چه چیزی را تهیه کرده اند لاووزایه را باید کاشف اکسیژن شناخت.

    فعالیتهای سیاسی لاووازیه
    از جمله خطراتی که که جان لاووازیه را به مخاطره انداخته بود و بیشتر جنبه سیاسی داشت، هنگام انقلاب کبیر فرانسه در سال 1789 یعنی در آن هنگام که انقلابیون زمام امور پاریس را در دست داشتند رخ داد. لاووازیه رساله معروفی در باب اقتصاد سیاسی موسوم به "ثروتهای زیرزمینی فرانسه" به رشته تحریر درآورد. این کتاب یکی از مهمترین کتبی است که در مبحث اقتصاد نوشته شده است.

    مرگ لاووازیه
    سرانجام آنتوان لاووازیه در سال 1794 در دادگاه انقلابی به ریاست "ژان باتیست کوفن هال" به جرم خیانت به ملت همراه چند تن دیگر تسلیم تیغه گیوتین شد، در حالیکه 51 سال داشت. پس از مرگ لاووازیه ، "لاگرانژ" گفت:

    "تنها یک لحظه وقت آنان برای بریدن آن سر صرف شد و شاید یکصد سال زمان نتواند سر دیگری همانندش بوجود آورد."
    منبع:دانشنامه ی رشد

  4. این کاربر از behnam karami بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #3
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    محل سكونت
    ناکجا
    پست ها
    180

    پيش فرض همفری دیوی






    تولد دیوی
    "همفری دیوی" ، دانشمند انگلیسی در 17 دسامبر سال 1778 در پنزانس در انگلیس بدنیا آمد. دیوی پسر ارشد خانواده اش بود که از طبقه متوسط جامعه بودند.

    تحصیل علم و دانش
    او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه گرامر که در نزدیکی پنزانس بود آغاز کرد و آغاز تحصیلاتش در سال 1793 بود. دیوی هنگامی که نزدیک داروفروش جراح ، شاگردی می‌کرد، برنامه خودآموزی شامل الهیات ، جغرافیا ، هفت زبان و تعدادی موضوعهای علمی برای خود طرح‌ریزی کرد، به مطالعه فلسفه پرداخت و از طریق آثار نیکلسن و لاوازیه ، شیمی آموخت.



    روحیات و علایق دیوی
    او بسیار مهربان و سر زنده بود و قوه تخیل قوی داشت. او دوستدار ترکیب کردن برای ساختن شعر بود. همچنین آتش‌بازی ، ماهیگیری ، دویدن و جمع آوری مواد معدنی از دیگر تفریحات او بود. یکی از عادات او و علایقش این بود که یک جیبش را با قلاب ماهی‌گیری پر کند و جیب دیگرش را با نمونه‌های سنگ که جمع آوری کرده بود. او هرگز علاقه قلبیش به طبیعت را از دست نداد. در جوانی بسیار بی‌ریا و ساده دل بود.

    آغاز تحقیقات در دنیای شیمی
    دیوی با "دیویس ژیلبرت" دوست صمیمی بود. بعدها ژیلبرت (رئیس جمهور جامعه سلطنتی) (30 – 1827) به او پیشنهاد داد که از کتابخانه اش استفاده کند و به او یک لابراتوار شیمی داد که در آن دوران بسیار نادر و عالی بود. او در آنجا با طبیعت گرما ، نور و الکتریسیته آشنا شد. او در لابراتوار کوچکش گاز نیترو اکسید(گاز خنده آور) را آماده و اسنشاق کرد و ادعا کرد که این گاز ، خواص بیهوش کننده دارد.

    دیوی در سال 1807 به عنوان منشی جامعه سلطنتی برگزیده شد. وی در سال 1815 لامپ بی‌خطری را اختراع کرد که نامش را در تاریخ زنده کرد. این دانشمند انگلیسی در فیزیک و شیمی تحقیقات جالب و جامعی کرد. سدیم، پتاسیم ، کلسیم ، باریم ، منیزیم و استرانسیم را جدا کرد. مطالعاتی در باب گاز خنده آور کرد. در الکتروشیمی بررسی‌های عالمانه ای انجام داد. چراغ بی‌خطری را که دیوی اختراع کرد، خطر انفجار در معادن زغال سنگ را از بین برد.

    جداسازی فلزات قلیایی و قلیایی خاکی
    اگر چه شیمیدانان از زمان درازی احتمال داده بودند که خاکهای قلیایی ، اکسید فلزهایی باشند، با این حال طبیعت سود و پتاس تا اوائل قرن 19 مورد بررسی قرار نگرفته بود حتی لاوازیه در این مورد ، نظر مشخصی نداشت. او نمی‌دانست که جزء اصلی سود و پتاس چیست و حدس می‌زد که ازت یکی از اجزای تشکیل‌دهنده این مواد است.

    به نظر می‌رسد که این اشتباه از شباهت میان نمکهای سدیم و پتاسیم با نمکهای آمونیوم مایه گرفته است. امتیاز تعیین این اجزا از آنِ دیوی است.

    جداسازی پتاسیم و سدیم
    ابتدا ناکامی عرصه را بر دیوی تنگ کرده بود، به این معنی که نمی‌توانست به کمک یک پیل گالوانیک از سود و پتاس ، فلز استخراج کند.

    بزودی وی به خطای خودش پی برد و فهمید که با بکار بردن محلول آبی اشباع شده ، وجود آب مانع از تجزیه نمکها می‌شود. در اکتبر سال 1807 ، دیوی تصمیم گرفت که پتاس بی‌آب را ذوب کند و به محض اینکه با این مذاب ، الکترولیز را شروع کرد دانه‌های کوچک مشابه جیوه و دارای جلای فلزی در روی قطب منفی که در ماده مذاب قرار داشت، ظاهر شدند. برخی از دانه‌ها فوراٌ‌ به حالت انفجاری سوختند و شعله درخشانی پدید آوردند، در حالیکه بقیه آنها آتش نگرفتند، بلکه کدر شدند و با قشر نازک سفیدی پوشیده شدند.

    دیوی از تجربه‌های متعددی که در این زمینه کرد، نتیجه گرفت که آن دانه‌ها همان ماده ای هستند که وی در جستجویش است و این ماده هیدروکسید پتاسیم است که شدیداٌ‌ قابل اشتغال می‌باشد. دیوی آن فلز را به دقت مورد بررسی قرار داد و متوجه شد که وقتی با آب ، ترکیب می‌شود، شعله حاصل از واکنش ، ناشی از سوختن هیدروژن آزاد شده از آب است.

    وقتی دیوی بر روی فلز تهیه شده از هیدروکسید پتاسیم بررسی‌های لازم را انجام داد، به فکر جستجو در هیدروکسید پتاسیم افتاد و با بکار بستن همان روش قبلی موفق به جدا کردن فلز قلیایی دیگری شد. در زمان کوتاهی این دانشمند ، بررسی دقیق خواص پتاسیم و سدیم را به انجام رساند، برخی شیمیدانان درباره طبیعت عنصری سدیم و پتاسیم تردید داشتند و تصور می‌کردند آن دو ترکیبات قلیایی‌ها با هیدروژن هستند. سرانجام "گی لوساک" و "تنار" بطور واقعی ثابت کردند که آنچه را که دیوی بدست آورده است، در حقیقت عناصر ساده می‌باشند.

    جداسازی فلزات قلیایی خاکی
    دیوی ، نخستین بار در سال 1808 ، منیزیم فلزی را بدست آورد. وی برای این کار به همان روشی متوسل شد که برای تهیه سدیم و پتاسیم پیش گرفته بود. گذشته از این عناصر ، دیوی موفق به کشف کلسیم ، باریم و استرانسیم نیز شد. وی ثابت کرد که عناصر شیمیایی به عنوان مواد اصلی قدرت اسیدی یا قدرت قلیایی عمل نمی‌کنند و نتیجه گرفت که خواص شیمیایی ، تابعی از آرایشهای نسبی و نیز تابعی از ترکیبات ماده‌اند.

    نظریه‌های دیوی در مورد سایر عناصر
    دیوی نشان داد که اکسیژن در واکنشهایش با اسید اوکسی موریاتیک ، هرگز بدون وجود آب تولید نمی‌شود. وی این اسید را جزو عناصر قرار داد و آن را کلر نامید.

    دیوی ، ماهیت و خواص اساسی ید را روشن ساخت.وی فقط با کار سه ماهه در مورد گاز انفجاری آتشدمه ، تائید کرد که ماده اصلی تشکیل دهنده آن ، متان است و فقط در دماهای بالا آتش می‌گیرد.

    مشاغل مهم دیوی
    وی همچنین رئیس مؤسسه گازدرمانی "تامس بدوز" در کلیفتن شد. وی پس از 5 سال که اولین کتاب شیمی خود را قرائت کرد، در مؤسسه پادشاهی به تدریس و سخنرانی در شیمی مشغول شد و آنجا را به مرکزی برای تحقیقات پیشرفته تبدیل کرد و خود نیز بیشتر حیات شغلیش را در آنجا گذرانید. دیوی در رساله ای قدیمی به نظریه گرمایی لاوازیه به علت وارد کردن مواد تخیلی و واژه ذهنی گرمایی حمله کرد و نظریه ای داد که در آن ، گرما همچون حرکت و نور به عنوان ماده انگاشته می‌شد. وی به جای واژه گرمایی عبارت حرکت رانشی را پیشنهاد داد.

    مرگ دیوی
    دیوی سرانجام در 29 مه سال 1829 در شهر ژنو در سوئیس درگذشت، در حالیکه 51 سال داشت.

    منبع:دانشنامه ی رشد

  6. این کاربر از behnam karami بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #4
    پروفشنال saeed-d's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    TABRIZ
    پست ها
    738

    پيش فرض مقالاتي در مورد دانشمندان علم شيمي

    سلام
    من امروز قصد دارم مقالاتي درمورد چند تن از دانشمندان علم شيمي در اختيار شما قرار دهم.
    از شما خواهشمنديم اگر در مرود دانشمندان شيمي مقالاتي داريد در اين تاپيك قرار دهيد.




    -------------

    آنتو‌ان لاووازيه(پدر علم شيمی)




    .


    آنتوان لوران لاووازيه در ۲۶ اوت ۱۷۴۳ در پاريس از پدر و مادري ثروتمند و مرفه زاده شد او زير نظر استاداني قابل نجوم و گياه‌شناسي و شيمي و زمين‌شناسي را به خوبي فرا گرفت پس از اتمام دوره حقوق بار ديگر به علوم گراييد و ۳ سال بعد در آن هنگام که جواني ۲۵ ساله بود به عضويت فرهنگستان سلطنتي علوم برگزيده شد.

    لاووازيه که در حقيقت بنيانگذار شيمي نوين محسوب مي‌شود، تجربه و سنجش توأم با نتيجه‌گيري صحيح را پايه و اساس اين علم قرار داد وي نخستين کسي بود که ترازو را جهت سنجش و تحقيق در فعل و انفعالات شيميايي در آزمايشگاه وارد عمل کرد قبل از او دانشمندان شيمي در مورد سوختن، عقيده عجيبي داشتند و آن را اين طور تعريف مي‌کردند که هر جسم سوختني داراي ماده‌اي است نامرئي به نام فلوژيستن و چون جسم مشتعل شود اين ماده از آن خارج مي‌شود هر چه جسم بيشتر قابل اشتعال باشد مقدار بيشتري از اين ماده در بردارد و شعله همان فلوژيستيک است که از جسم متصاعد مي‌گردد به موجب اين نظريه قدما معتقد بودند که وقتي جسمي در هوا مي‌سوزد سبک‌تر مي‌شود زيرا ماده فلوژيستن آن خارج مي‌گردد اين نظريه نادرست سراسر قرن ۱۸ را به کلي مسموم ساخته بود و حتي دانشمندان بزرگ نيز بدان اعتقاد داشتند چنانکه پريستلي هنگامي که گاز اکسيژن را براي نخستين بار تهيه نمود آن را هواي بدون فلوژيستن نام نهاد.

    لاوازيه که شيميدان برجسته‌اي براي هميشه است امکان درک و شناخت عناصر گازي شکل را فراهم کرد در دوران سلطه نظريه آتش‌زايي«نظريه‌اي که در بالا ذکر شد» وسايل تجربي زيادي فراهم آمده بود که سبب دگرگوني‌هاي انقلابي در شيمي شدند بيشترين اعتبار اين تحولات مديون زحمات لاووازيه است که درک درستي از اکسيژن را ميسر کرد انگلس نوشت که: لاووازيه مي‌توانست نقطه مقابل و ضد فلوژيستون افسانه‌اي را در اکسيژني که پريتلي به دست آورده بود بيابد و در نتيجه قادر بود کل نظريه آتش‌زايي را از پا درآورد اما اين کار نمي‌توانست نتايج تجربي حاصل از پذيرفتن آتش‌زاها را از بين ببرد بر عکس آن نظريات پا برجا بودند و فقط ترتيب بيانشان وارونه شده بود و از کلمه فلوژيستيک به عباراتي که اکنون در زبان شيمي اعتبار دارند برگردانده شده بود و بنابراين اعتبارشان حفظ شده بود.

    راه لاووازيه براي کشف اکسيژن خيلي مستقيم تر از راه ديگر هم عصرانش بود در آغاز اين دانشمند فرانسوی نیز گرایش به نظریه آتشزایی داشت ولی هر چه بیشتر که به نتایج میرسید بیشتر از آن نظریه کناره می‌گرفت در اول نوامبر سال ۱۷۷۲ شرح تجربیاتش در زمینه احتراق ترکیبات مختلف در هوا را به این ترتیب پایان بخشید که گفت: وزن همه مواد و از جمله فلزات بر اثر احتراق و سوختن افزایش می‌یابد نظر به اینکه چنین واکنشها نیاز به مقدار زیادی هوا داشتند لاووازیه نتیجه گیری دیگری هم کرد و گفت: هوا مخلوطی از گازهای با خواص گوناگون است که در حین سوختن مواد، قسمتی از آن با ماده سوزنده ترکیب می‌شود در آغاز لاووازیه این جزء از هوا را مشابه هوای ثابت بلاک تلقی کرد ولی به زودی متوجه شد که آن قسمت از هوا که با مواد در هنگام سوختن ترکیب می‌شود مناسبترین جزء هوا برای تنفس است به این ترتیب لاووازیه رو در روی اکسیژن قرار گرفت ولی از اعلام کشف گاز جدید خودداری کرد چون می‌خواست چند تجربه تکمیلی انجام دهد.

    در اکتبر سال ۱۷۷۴ پریستلی کشف خود را به لاووازیه گزارش کرد و این گزارش مفهوم واقعی کشف لاووازیه را برای خودش روشن کرد وی بلافاصله به تجربه با اکسید قرمز جیوه که ناسبترین مولد ««اکسیژن بود پرداخت در آوریل ۱۷۷۵ لاووازیه گزارشی تحت عنوان یادداشتی در باره طبیعت ماده‌ای که هنگام سوختن فلزات با آنها ترکیب می‌شود و سبب افزایش وزن تولید شده می‌شود به آکادمی علوم فرانسه داد.

    در واقع این کشف اکسیژن بود لاووازیه نوشت که این نوع هوا را پریستلی و شیل وخودش تقریباٌ به طور هم‌زمان کشف کرده‌اند ابتدا وی آن را مناسبترین هوا برای تنفس نامید ولی بعد نامش را هوای زندگی بخش یا توان‌بخش گذاشت به این ترتیب ملاحظه می‌شود که لاووازیه با درکی که از طبیعت اکسیژن کرده بود تا چه اندازه بر هم‌زمانانش پیشی گرفت در مرحله بعدی دانشمند مزبور به این نتیجه رسید که مناسبترین هوا برای تنفس یکی از مواد بنیانی در ساخت اسیدهاست یعنی مهم‌ترین قسمت همه اسیدهاست بعدها معلوم شد که این اعتقاد اشتباه بوده است(وقتی اسیدهای بدون اکسیژن هالوژنه تهیه شدند) ولی در سال ۱۷۷۹ لاووازیه اندیشید که این خاصیت را در نام گاز کشف شده بگنجاند و از آن پس این عنصر را اکسیژن نامید که از کلمه یونانی اسیدساز گرفته شده است. انگلس نوشته است: پریستلی و شیل بدون اینکه بدانند دست روی اکسیژن گذاشته اند، آن را تهیه کردند و گر چه لاووازیه همان گونه که بعدها اعتراف کرده است اکسیژن را هم‌زمان و مستقل از آن دو نفر تهیه نکرده بود با توجه به این که آن دو نفر نمی‌دانستند چه چیزی را تهیه کرده‌اند لاووزایه با باید کاشف اکسیژن شناخت از جمله خطراتی که که جان لاووازیه را به مخاطره انداخته بود و بیشتر جنبه سیاسی داشت هنگام انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۸۹ یعنی در آن هنگام که انقلابیون زمام امور پاریس را در دست داشتند رخ داد لاووازیه رساله معروفی در باره اقتصاد سیاسی موسوم به ثروتهای زیرزمینی فرانسه به رشته تحریر درآورد این کتاب یکی از مهم‌ترین کتبی است که در مبحث اقتصاد نوشته شده است.

    سرانجام آنتوان لاووازیه در سال ۱۷۹۴ در دادگاه انقلابی به ریاست ژان باتیست کوفن هال به جرم خیانت به ملت همراه چند تن دیگر تسلیم تیغه گیوتین شد در حالی که ۵۱ سال داشت. پس از مرگ لاووازیه لاگرانژ گفت: تنها یک لحظه وقت آنان برای بریدن آن سر صرف شد و شاید یکصد سال زمان نتواند سر دیگری همانندش بوجود آورد.


    آنتوان لوران لاووازیه در ۲۶ اوت ۱۷۴۳ در پاريس از پدر و مادری ثروتمند و مرفه زاده شد او زیر نظر استادانی قابل نجوم و گياه شناسي و شيمي و زمين شناسي را به خوبی فرا گرفت پس از اتمام دوره حقوق بار دیگر به علوم گرایید و ۳ سال بعد در آن هنگام که جوانی ۲۵ ساله بود به عضویت فرهنگستان سلطنتی علوم برگزیده شد.

    لاووازیه که در حقیقت بنیانگذار شیمی نوین محسوب می‌شود، تجربه و سنجش توأم با نتیجه‌گیری صحیح را پایه و اساس این علم قرار داد وی نخستین کسی بود که ترازو را جهت سنجش و تحقیق در فعل و انفعالات شیمیایی در آزمايشگاه وارد عمل کرد قبل از او دانشمندان شیمی در مورد سوختن، عقیده عجیبی داشتند و آن را این طور تعریف می‌کردند که هر جسم سوختنی دارای ماده‌ای است نامرئی به نام فلوژیستن و چون جسم مشتعل شود این ماده از آن خارج می‌شود هر چه جسم بیشتر قابل اشتعال باشد مقدار بیشتری از این ماده در بردارد و شعله همان فلوژیستیک است که از جسم متصاعد می‌گردد به موجب این نظریه قدما معتقد بودند که وقتی جسمی در هوا می‌سوزد سبک‌تر می‌شود زیرا ماده فلوژیستن آن خارج می‌گردد این نظریه نادرست سراسر قرن ۱۸ را به کلی مسموم ساخته بود و حتی دانشمندان بزرگ نیز بدان اعتقاد داشتند چنانکه پریستلی هنگامی که گاز اكسيژن را برای نخستین بار تهیه نمود آن را هوای بدون فلوژیستن نام نهاد.

    لاوازیه که شیمیدان برجسته‌ای برای همیشه است امکان درک و شناخت عناصر گازی شکل را فراهم کرد در دوران سلطه نظریه آتش‌زایی«نظریه‌ای که در بالا ذکر شد» وسایل تجربی زیادی فراهم آمده بود که سبب دگرگونی‌های انقلابی در شیمی شدند بیشترین اعتبار این تحولات مدیون زحمات لاووازیه است که درک درستی از اکسیژن را میسر کرد انگلس نوشت که: لاووازیه می‌توانست نقطه مقابل و ضد فلوژیستون افسانه‌ای را در اکسیژنی که پریتلی به دست آورده بود بیابد و در نتیجه قادر بود کل نظریه آتش‌زایی را از پا درآورد اما این کار نمی‌توانست نتایج تجربی حاصل از پذیرفتن آتش‌زاها را از بین ببرد بر عکس آن نظریات پا برجا بودند و فقط ترتیب بیانشان وارونه شده بود و از کلمه فلوژیستیک به عباراتی که اکنون در زبان شیمی اعتبار دارند برگردانده شده بود و بنابراین اعتبارشان حفظ شده بود.

    راه لاووازیه برای کشف اکسیژن خیلی مستقیم تر از راه دیگر هم عصرانش بود در آغاز این دانشمند فرانسوي نیز گرایش به نظریه آتشزایی داشت ولی هر چه بیشتر که به نتایج میرسید بیشتر از آن نظریه کناره می‌گرفت در اول نوامبر سال ۱۷۷۲ شرح تجربیاتش در زمینه احتراق ترکیبات مختلف در هوا را به این ترتیب پایان بخشید که گفت: وزن همه مواد و از جمله فلزات بر اثر احتراق و سوختن افزایش می‌یابد نظر به اینکه چنین واکنشها نیاز به مقدار زیادی هوا داشتند لاووازیه نتیجه گیری دیگری هم کرد و گفت: هوا مخلوطی از گازهای با خواص گوناگون است که در حین سوختن مواد، قسمتی از آن با ماده سوزنده ترکیب می‌شود در آغاز لاووازیه این جزء از هوا را مشابه هوای ثابت بلاک تلقی کرد ولی به زودی متوجه شد که آن قسمت از هوا که با مواد در هنگام سوختن ترکیب می‌شود مناسبترین جزء هوا برای تنفس است به این ترتیب لاووازیه رو در روی اکسیژن قرار گرفت ولی از اعلام کشف گاز جدید خودداری کرد چون می‌خواست چند تجربه تکمیلی انجام دهد.

    در اکتبر سال ۱۷۷۴ پریستلی کشف خود را به لاووازیه گزارش کرد و این گزارش مفهوم واقعی کشف لاووازیه را برای خودش روشن کرد وی بلافاصله به تجربه با اکسید قرمز جیوه که ناسبترین مولد ««اکسیژن بود پرداخت در آوریل ۱۷۷۵ لاووازیه گزارشی تحت عنوان یادداشتی در باره طبیعت ماده‌ای که هنگام سوختن فلزات با آنها ترکیب می‌شود و سبب افزایش وزن تولید شده می‌شود به آکادمی علوم فرانسه داد.

    در واقع این کشف اکسیژن بود لاووازیه نوشت که این نوع هوا را پریستلی و شیل وخودش تقریباٌ به طور هم‌زمان کشف کرده‌اند ابتدا وی آن را مناسبترین هوا برای تنفس نامید ولی بعد نامش را هوای زندگی بخش یا توان‌بخش گذاشت به این ترتیب ملاحظه می‌شود که لاووازیه با درکی که از طبیعت اکسیژن کرده بود تا چه اندازه بر هم‌زمانانش پیشی گرفت در مرحله بعدی دانشمند مزبور به این نتیجه رسید که مناسبترین هوا برای تنفس یکی از مواد بنیانی در ساخت اسیدهاست یعنی مهم‌ترین قسمت همه اسیدهاست بعدها معلوم شد که این اعتقاد اشتباه بوده است(وقتی اسیدهای بدون اکسیژن هالوژنه تهیه شدند) ولی در سال ۱۷۷۹ لاووازیه اندیشید که این خاصیت را در نام گاز کشف شده بگنجاند و از آن پس این عنصر را اکسیژن نامید که از کلمه یونانی اسیدساز گرفته شده است. انگلس نوشته است: پریستلی و شیل بدون اینکه بدانند دست روی اکسیژن گذاشته اند، آن را تهیه کردند و گر چه لاووازیه همان گونه که بعدها اعتراف کرده است اکسیژن را هم‌زمان و مستقل از آن دو نفر تهیه نکرده بود با توجه به این که آن دو نفر نمی‌دانستند چه چیزی را تهیه کرده‌اند لاووزایه با باید کاشف اکسیژن شناخت از جمله خطراتی که که جان لاووازیه را به مخاطره انداخته بود و بیشتر جنبه سیاسی داشت هنگام انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۸۹ یعنی در آن هنگام که انقلابیون زمام امور پاریس را در دست داشتند رخ داد لاووازیه رساله معروفی در باره اقتصاد سياسي موسوم به ثروتهای زیرزمینی فرانسه به رشته تحریر درآورد این کتاب یکی از مهم‌ترین کتبی است که در مبحث اقتصاد نوشته شده است.

    سرانجام آنتوان لاووازیه در سال ۱۷۹۴ در دادگاه انقلابی به ریاست ژان باتیست کوفن هال به جرم خیانت به ملت همراه چند تن دیگر تسلیم تیغه گیوتین شد در حالی که ۵۱ سال داشت. پس از مرگ لاووازیه لاگرانژ گفت: تنها یک لحظه وقت آنان برای بریدن آن سر صرف شد و شاید یکصد سال زمان نتواند سر دیگری همانندش بوجود آورد.


    --------------------------





    تولد

    "آنتوان لوران لاووازیه" در 26 اوت 1743 در پاريس از پدر و مادری ثروتمند و مرفه زاده شد.

    فراگیری علوم

    او زیر نظر استادانی قابل ،نجوم، گیاه شناسی ، شیمی و زمین شناسی را بخوبی فرا گرفت. پس از اتمام دوره حقوق، بار دیگر به علوم گرایید و 3 سال بعد در آن هنگام که جوانی 25 ساله بود، به عضویت فرهنگستان سلطنتی علوم برگزیده شد.

    بنیانگذار شیمی جدید

    لاووازیه که در حقیقت بنیانگذار شیمی جدید محسوب می‌شود. تجربه و سنجش توام با نتیجه‌گیری صحیح را پایه و اساس این علم قرار داد. وی نخستین کسی بود که ترازو را جهت سنجش و تحقیق در فعل و انفعالات شیمیایی در آزمایشگاه وارد عمل کرد.

    نظریه فلوژیستون

    قبل از او دانشمندان شیمی در مورد سوختن، عقیده عجیبی داشتند و آن را این طور تعریف می‌کردند که هر جسم سوختنی دارای ماده ای است نامرئی به نام فلوژیستون و چون جسم مشتعل شود، این ماده از آن خارج می‌شود. هر چه جسم بیشتر قابل اشتعال باشد مقدار بیشتری از این ماده را در بردارد و شعله همان فلوژیستیک است که از جسم متصاعد می‌گردد.

    به موجب این نظریه ، قدما معتقد بودند که وقتی جسمی در هوا می‌سوزد، سبکتر می‌شود. زیرا ماده فلوژیستون آن خارج می‌گردد. این نظریه نادرست ، سراسر قرن 18 را به کلی مسموم ساخته بود و حتی دانشمندان بزرگ نیز بدان اعتقاد داشتند. چنانکه "پریستلی" هنگامی که گاز
    اکسیژن را برای نخستین بار تهیه نمود، آن را هوای بدون فلوژیستون نام نهاد.

    تلاش لاووازیه برای رد نظریه فلوژیستون

    لاووازیه که شیمیدان برجسته‌ای برای همیشه است، امکان درک و شناخت عناصر گازی شکل را فراهم کرد. در دوران سلطه نظریه آتشزایی (نظریه ای که در بالا ذکر شد)، وسایل تجربی زیادی فراهم آمده بود که سبب دگرگونی‌های انقلابی در شیمی شدند. بیشترین اعتبار این تحولات مدیون زحمات لاووازیه است که درک درستی از اکسیژن را میسر کرد. "انگلس" نوشت: "لاووازیه می‌توانست نقطه مقابل و ضد فلوژیستون افسانه‌ای را در اکسیژنی که "پریستلی" بدست آورده بود، بیابد و در نتیجه قادر بود کل نظریه آتشزایی را از پا دراورد.

    اما این کار نمی‌توانست نتایج تجربی حاصل از پذیرفتن آتشزاها را از بین ببرد. برعکس آن نظریات پا برجا بودند و فقط ترتیب بیانشان وارونه شده بود و از کلمه فلوژیستیک به عباراتی که اکنون در زبان شیمی اعتبار دارند، برگردانده شده بود و بنابراین اعتبارشان حفظ شده بود.

    راه لاووازیه برای کشف
    اکسیژن خیلی مستقیم تر از راه دیگر هم عصرانش بود. در آغاز این دانشمند فرانسوی نیز گرایش به نظریه آتشزایی داشت. ولی هر چه بیشتر به نتایج می‌رسید، بیشتر از آن نظریه کناره می‌گرفت. در اول نوامبر سال 1772 شرح تجربیاتش در زمینه احتراق ترکیبات مختلف در هوا را به این ترتیب پایان بخشید که گفت: "وزن همه مواد و از جمله فلزات بر اثر احتراق و سوختن افزایش می‌یابد."

    نظر به اینکه چنین واکنشها نیاز به مقدار زیادی هوا داشتند، لاووازیه نتیجه‌گیری دیگری هم کرد و گفت: هوا مخلوطی از گازهای با خواص گوناگون است که در حین سوختن مواد ، قسمتی از آن با ماده سوزنده
    ترکیب می‌شود. در آغاز لاووازیه این جزء از هوا را مشابه هوای ثابت "بلاک" تلقی کرد. ولی بزودی متوجه شد که آن قسمت از هوا که با مواد در هنگام سوختن ترکیب می‌شود، مناسبترین جزء هوا برای تنفس است.

    به این ترتیب لاووازیه رو در روی اکسیژن قرار گرفت. ولی از اعلام کشف گاز جدید خودداری کرد چون می‌خواست چند تجربه تکمیلی انجام دهد.

    معرفی اکسیژن

    در اکتبر سال 1774 "پریستلی" کشف خود را به لاووازیه گزارش کرد و این گزارش مفهوم واقعی کشف لاووازیه را برای خودش روشن کرد. وی بلافاصله به تجربه با اکسید قرمز جیوه(که مناسبترین مولد اکسیژن) بود، پرداخت. در آوریل 1775 لاووازیه گزارشی تحت عنوان یادداشتی در باره طبیعت ماده ای که هنگام سوختن فلزات با آنها ترکیب می‌شود و سبب افزایش وزن تولید شده می‌شود، به آکادمی علوم فرانسه داد.

    در واقع این کشف اکسیژن بود. لاووازیه نوشت که این نوع هوا را "پریستلی" و "شیل" و خودش تقریباٌ‌ بطور همزمان کشف کرده‌اند. ابتدا وی آن را مناسبترین هوا برای تنفس نامید. ولی بعد نامش را هوای زندگی بخش یا توانبخش گذاشت. به این ترتیب ملاحظه می‌شود که لاووازیه با درکی که از طبیعت اکسیژن کرده بود، تا چه اندازه بر همزمانانش پیشی گرفت.

    علت نامگذاری اکسیژن

    در مرحله بعدی دانشمند مزبور به این نتیجه رسید که مناسبترین هوا برای تنفس یکی از مواد بنیانی در ساخت اسیدهاست، یعنی مهمترین قسمت همه اسیدهاست. بعدها معلوم شد که این اعتقاد اشتباه بوده است(وقتی اسیدهای بدون اکسیژن هالوژنه تهیه شدند). ولی در سال 1779 لاووازیه اندیشید که این خاصیت را در نام گاز کشف شده بگنجاند و از آن پس ، این عنصر را اکسیژن نامید که از کلمه یونانی اسید ساز گرفته شده است.

    حق اکتشاف اکسیژن با کسیت؟

    "انگلس" نوشته است: "پریستلی" و "شیل" بدون اینکه بدانند دست روی اکسیژن گذاشته‌اند، آن را تهیه کردند و گر چه لاووازیه همان گونه که بعدها اعتراف کرده است اکسیژن را همزمان و مستقل از آن دو نفر تهیه نکرده بود، با توجه به این که آن دو نفر نمی‌دانستند چه چیزی را تهیه کرده اند لاووزایه را باید کاشف اکسیژن شناخت.

    فعالیتهای سیاسی لاووازیه

    از جمله خطراتی که که جان لاووازیه را به مخاطره انداخته بود و بیشتر جنبه سیاسی داشت، هنگام انقلاب کبیر فرانسه در سال 1789 یعنی در آن هنگام که انقلابیون زمام امور پاریس را در دست داشتند رخ داد. لاووازیه رساله معروفی در باب اقتصاد سیاسی موسوم به "ثروتهای زیرزمینی فرانسه" به رشته تحریر درآورد. این کتاب یکی از مهمترین کتبی است که در مبحث اقتصاد نوشته شده است.

    مرگ لاووازیه

    سرانجام آنتوان لاووازیه در سال 1794 در دادگاه انقلابی به ریاست "ژان باتیست کوفن هال" به جرم خیانت به ملت همراه چند تن دیگر تسلیم تیغه گیوتین شد، در حالیکه 51 سال داشت. پس از مرگ لاووازیه ، "لاگرانژ" گفت:

    "
    تنها یک لحظه وقت آنان برای بریدن آن سر صرف شد و شاید یکصد سال زمان نتواند سر دیگری همانندش بوجود آورد."







    Last edited by saeed-d; 18-08-2008 at 17:32.

  8. این کاربر از saeed-d بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #5
    پروفشنال saeed-d's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    TABRIZ
    پست ها
    738

    پيش فرض ماري کوري

    شروع فعاليت آزمايشگاهي ماري کوري
    زماني که ماري کوري در سال ۱۸۹۵ در انباري چوبي کوچکي که آزمايشگاه او بود شروع بکار کرد، نه او و نه هيچ کس ديگر چيزي در باره عنصر شيميايي راديم نمي‌دانست و اين عنصر هنوز کشف نشده بود.

    البته يکي از همکاران پژوهشگر پاريسيو فيزيکدان فرانسوي، «هانري بكرل»، در آن زمان تشخيص داده بود که عنصر شيميايي اورانيم، پرتوهايي اسرار آميز نامرئي از خود مي‌افشاند.


    ارائه نظريه

    در ۱۲ آوريل ۱۸۹۸ کوري ها نظريه خود را به آکادمي علوم پاريس گزرش کردند. در ۱۴ آوريل، کوري ها با همکاري «لمون» شيميدان فرانسوي، به جستجوي عنصر ناشناخته مزبور پرداختند. نتيجه گرانبهاي اين کار پرزحمت و طاقت‌فرسا تنها چند قطره از ماده‌اي بود که آنها اين ماده را در لوله‌هاي شيشه‌اي آزمايشگاهي نگهداري مي‌کردند.

    بر اثر اين کارهاي طاقت‌فرسا در نخستين زمستان، ماري کوري دچار نوعي عفونت و التهاب ريوي شد و تمام فصل را مريض بود. ولي پس از بهبودي، کار پختن مواد در ديگها را در آزمايشگاه از سر گرفت. پس از آن، نخستين دخترش به نام ارينه متولد شد.

    پير و ماري کوري در ماه جولاي(مرداد ماه) همان سال توانستند اين مسئله را اتشار دهند که سنگ معدن به غير از اورانيوم، دو عنصر پرتوزاي ديگر را نيز در خود دارد. نخسيتن عنصر را به ياد محل تولد و بزرگ شدن ماري کوري که لهستان بوده ‌است، پولونيوم ناميدند و دومين عنصر را که اهميت زيادي داشت راديوم ناميدند که از واژه لاتين به معني «پرتو» الهام مي‌گرفت.





    تولد راديم



    در ۲۶ دسامبر ۱۸۹۸(۵ دي ماه ۱۲۷۷) اعضاي آکادمي علوم پاريس، گزارشي تحت عنوان «درباره ماده شديدآٌ راديواکتيوي که در پشبلند وجود دارد» انتشار دادند و اين روز تاريخ تولد راديوم است. پيدايش راديوم در ميان عناصر راديو اکتيو طبيعي تقريباٌ به فوريت ثابت کرد که اين عنصر مناسبترين عنصر راديو اکتيو براي بسياري کارهاست. بزودي معلوم شد که نيمه‌عمر راديوم نسبتاٌ زياد است(۱۶۰۰ سال). کشف راديوم موجب دگرگوني‌هاي اساسي در دانش بشر درباره خواص و ساخت ماده شد و منجر به شناخت و دستيابي به انرژي اتمي شد.




    اولين جايزه ي نوبل
    خانواده کوري بهمراه بکرل بخاطر کشفي که پس از آن همه کار طاقت‌فرسا به آن نائل شدند در سال ۱۹۰۳ جايزه نوبل در فيزيک را از آن خود کردند و به اين ترتيب توانستند وامهايي را که براي کارهاي پژوهشي طولاني خود گرفته بودند، پرداخت کنند.



    دومين جايزه ي نوبل


    پير کوري در سال ۱۹۰۶ در ۴۷ سالگي بعلت تصادف با درشکه درگذشت. مادام کوري پس از مرگ شوهرش به مطالعات خود ادامه داد و در سال ۱۹۱۰ موفق به تهيه راديوم خالص گرديد. در اين هنگام استاد سوربون و عضو آکادمي طب شد و در سال ۱۹۱۱ براي دومين بار به دريافت جايزه نوبل نائل شد.

    ماري کوري به غير از «ليونس پاولينگ» برنده جايزه نوبل در شيمي در سال ۱۹۵۴ و برنده جايزه صلح نوبل در سال ۱۹۶۲ تنها انساني است که دو بار اين جايزه ارزشمند را از آن خود کرده است.



    مرگ مادام کوري


    مادام کوري در ۴ ژوئيه ۱۹۳۴ يعنی ۲۸ سال بعد از مرگ شوهرش و در سن ۶۷ سالگی درگذشت.



    دستاورد کشف کوری


    این واقعیت که پرتوهای رادیم می‌توانند بافتهای زنده اندامها را از بین ببرند،به‌عنوان مهم‌ترین دستاورد کشف کوری‌ها مشخص گردید. پزشکان و پژوهشگران علوم پزشکی بزودی دریافتند که به این وسیله می‌توانند غده‌ها و بافتهای بدخیم را که در سرطان و همچنین بیماریهای پوستی و غدد ترشحی بروز می‌‌کنند، از بین ببرند.

    بسیاری از بیماران سرطانی که توانسته‌اند با موفقیت درمان شوند و از مرگ نجات یابند، عمر دوباره و سلامتی خود را مرهون تلاشهای خستگی‌ناپذیر و انگیزه والای این زن بی‌همتا هستند.








  10. این کاربر از saeed-d بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #6
    پروفشنال saeed-d's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    TABRIZ
    پست ها
    738

    پيش فرض شيميدان هاي نامي اسلام

    آغاز کیمیاگری اسلامی با اسامی مردانی همراه است که احتمالا خود کیمیاگر نبوده‌اند، اما با گذشت زمان و فرارسیدن قرن دهم میلادی ، کیمیاگران شهیری از میان آنان برخاستند که علاوه بر تفکراتشان ، نوشتارهای کاملا جدید و نوینی خلق کردند.

    _____________
    امام جعفر صادق عليه السلام (148 ـ 82 هـ . ق. / 770 ـ 705 م.)

    محضر پر فيض حضرت امام صادق (ع) ، مجمع جويندگان علوم بود. با دانش پژوهي كه به محفل آن حضرت راه مييافت از خرمن لايزال دانش او بهره مند ميشد. در علم كيميا ايشان نخستين كسي بودند كه عقيده به عناصر چهارگانه (عناصر اربعه) آب ، آتش ، خاك و باد را متزلزل كردند. از فرموده‌هاي ايشان است كه : «من تعجب ميكنم مردي چون ارسطو چگونه متوجه نشده بود كه خاك يك عنصر نيست. بلكه عنصرهاي متعددي در آن وجود دارد.» ايشان هزار سال پيش از پرسينلي ، لاووازيه و ... دريافته بود كه در آب چيزي هست كه ميسوزد (كه امروزه آن را هيدروژن مينامند).

    از امام صادق (ع) ، رساله‌اي در علم كيميا تحت عنوان «رسالة في علم الصناعة و الحجر المكرم» باقيمانده كه دكتر «روسكا» آن را به زبان آلماني ترجمه و در سال 1924 آن را تحت عنوان «جعفر صادق امام شيعيان ، كيمياگر عربي» در «هايدبرگ» به چاپ رسانده است. به عنوان مثال و براي آشنايي با نظرات حضرت صادق (ع) در شيمي ، خلاصه‌اي از بررسي دكتر «محمد يحيي هاشمي» را در ذيل درج ميكنيم:

    از شرحي كه امام صادق (ع) براي اكسيد ميدهد، چنين معلوم ميشود كه اكسيد جسمي بوده كه از آن براي رفع ناخالصي در فلزات استفاده شده است. ايشان تهيه اكسيد اصغر (اكسيد زرد) را از خود و آهن و خاكستر به كمك حرارت و با وسايل آزمايشگاهي آن دوره ، مفصلا شرح داده و نتيجه عمل را كه جسمي زرد رنگ است، اكسيد زرد نام نهاده‌اند. اين شرح كاملا با فروسيانيد پتاسيم كه جسمي است زرد رنگ به فرمول Fe(CN)6] K4] منطبق است و ... . نتيجه عمل بعد از طي مراحلي ايجاد و تهيه طلاي خالص است. امروزه نيز از همين خاصيت سيانور مضاعف طلا و پتاس براي آبكاري با طلا استفاده ميشود.

    جابر بن حيان (200 ـ 107 هـ . ق / 815 ـ 725 ميلادي)

    جابربين حيان معروف به صوفي يا كوفي ، كيمياگر ايراني بوده و در قرن نهم ميلادي ميزيسته و بنا به نظريه اكثريت قريب به اتفاق كيمياگران اسلامي ، وي سرآمد كيمياگران اسلامي قلمداد ميشود. شهرت جابر نه تنها به جهان اسلام محدود نميشود و غربيها او را تحت عنوان «گبر» ميشناسند.ابن خلدون درباره جابر گفته است:

    جابربن حيان پيشواي تدوين كنندگان فن كيمياگري است.

    جابربن حيان ، كتابي مشتمل بر هزار برگ و متضمن 500 رساله ، تاليف كرده است. «برتلو» شيميدان فرانسوي كه به «پدر شيمي سنتز» مشهور است، سخت تحت تاثير جابر واقع شده و ميگويد: «جابر در علم شيمي همان مقام و پايه را داشت كه ارسطو در منطق .» جورج سارتون ميگويد: «جابر را بايد بزرگترين دانشمند در صحنه علوم در قرون وسطي دانست.» اريك جان هوليمارد ، خاورشناس انگليسي كه تخصص وافري در پژوهشهاي تاريخي درباره جابر دارد، چنين مينويسد:

    جابر شاگرد و دوست امام صادق (ع) بود و امام را شخصي والا و مهربان يافت؛ بطوري كه نميتوانست از او جدا ولي بي نياز بماند. جابر ميكوشيد تا با راهنمايي استادش ، علم شيمي را از بند افسانه‌هاي كهن مكاتب اسكندريه برهاند و در اين كار تا اندازه‌اي به هدف خود رسيد. برخي از كتابهايي كه جابر در زمينه شيمي نوشته عبارتند از : الزيبق ، كتاب نارالحجر ، خواص اكسيرالذهب ، الخواص ، الرياض و ... .

    وي به آزمايش بسيار علاقمند بود. از اين رو ، مي توان گفت نخستين دانشمند اسلامي است كه علم شيمي را بر پايه آزمايش بنا نهاد. جابر نخستين كسي است كه اسيد سولفوريك يا گوگرد را از تكليس زاج سبز و حل گازهاي حاصل در آب بدست آورد و آن را زينت الزاح ناميد. جابر اسيد نيتريك يا جوهر شوره را نيز نخستين بار از تقطير آميزه‌اي از زاج سبز ، نيترات پتاسيم و زاج سفيد بدست آورد.

    رازي ، ابوبكر محمد بن زكريا (313 ـ 251 هـ . ق / 923 ـ 865 م.)

    زكرياي رازي به عنوان يكي از بزرگترين حكيمان مسلمان شناخته شده و غربيها او را به نام «رازس» ميشناسند. رازي در علم كيميا ، روش علمي محض را انتخاب كرده و بر خلاف روشهاي تمثيلي و متافيزيك ، به روشهاي علمي ارزش زيادي قائل شده. رازي موسس علم شيمي جديد و نخستين كسي است كه «زيست شيمي» را پايه‌گذاري نموده است. دكتر «روسكا» شيميدان آلماني گفته است: «رازي براي اولين بار مكتب جديدي در علم كيميا بوجود آورده است كه آن را مكتب علم شيمي تجربي و علمي مي توان ناميد.

    مطلبي كه قابل انكار نيست اينست كه زكرياي رازي پدر علم شيمي بوده است.» كتابهاي او در زمينه كيميا در واقع اولين كتابهاي شيمي است. مهمترين اثر رازي در زمينه كيميا كتاب «سرالاسرار» است. ظاهرا رازي 24 كتاب يا رساله در علم كيميا نوشته كه متاسفانه فقط معدودي از آنها بدست آمده و در كتابخانه‌هاي مشهور دنيا نگهداري ميشود. وي نخستين بار از تقطير شراب در قرع و انبيق ماده‌اي بدست آورد كه آن را الكحل ناميد كه بعدها به هر نوع ماده پودري شكل حتي به جوهر هم داده شد، از اين رو آن جوهر را جوهر شراب نيز ناميدند. گفته ميشود كه رازي كربنات آمونيوم را از نشادر و همچنين كربنات سديم را تهيه كرده است.

    ابن سينا ، حسين (428 ـ 370 هـ . ق / 1036 ـ 980 م.)

    ابن سينا ملقب به شيخ الرئيس ، بزرگترين فيلسوف و دانشمند اسلامي و چهره‌اي بسيار موثر در ميدان علوم و فنون است. غربيها وي را به نام «اوسينيا» ميشناسند. ابن سينا ، رنجي براي كيمياگري و ساختن طلا نكشيد؛ زيرا او به استحاله باور نداشت و صريحا تبديل فلزات به يكديگر را ناممكن و غير عملي ميدانست.

    ابو علي سينا از ادويه منفرد ، 785 قلم دارو را به ترتيب حروف ابجد نام برده و به ذكر ماهيت آنها پرداخته و خواص تاثير آن داروها را شرح داد. وي ضمن توصيف اين مواد ، آگاهيهاي جالبي در زمينه «شيمي كاني» به خوانندگان ميدهد و ميگويد از تركيب گوگرد و جيوه مي توان شنگرف تهيه كرد. وي نخستين كسي است كه خواص شيميايي الكل و اسيد سولفوريك را از نظر دارويي شرح داد.

    بيروني ، ابوريحان محمد (442 ـ 362 هـ . ق / 1050 ـ 972 م.)

    كاني شناس و دارو شناس جهان اسلام و يكي از بزرگترين دانشمندان اسلام است كه با رياضيات ، نجوم ، فيزيك ، كاني شناسي ، دارو سازي و اغلب زبانهاي زنده زمان خود آشنايي داشته است. يكي از آثار مهم بيروني در شيمي كتاب الجواهر وي است كه در بخشي از آن ، نتايج تجربي مربوطه به تعيين جرم حجمي امروزي آنها تفاوت خيلي كم دارد و يكي از كاربردهاي مهم وي به شمار ميرود كه در علوم تجربي ، انقلابي بزرگ به وجود آورد. براي تعيين جرم اجسام ، ترازويي ابداع كرد.

    بيروني همچنين در كتاب الجماهير (در شناسايي جوهرها) به معرفي مواد كاني به ويژه جواهرات گوناگون پرداخت. بيروني ، چگالي سنج را براي تعيين جرم حجمي كانيها به ويژه جوهرها و فلزها نوآوري كرد كه در آزمايشگاه امروزي كاربرد دارد.



  12. این کاربر از saeed-d بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #7
    پروفشنال saeed-d's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    TABRIZ
    پست ها
    738

    پيش فرض ابو ريحان بيروني


    ابوريحان محمد بن احمد بيروني از دانشمندان بزرگ ايران در علوم حکمت و اختر شناسي

    و رياضيات و تاريخ و جغرافيا مقام شامخ داشت، در سال 326 هجري قمري در حوالي

    خوارزم متولد شده و از اين جهت به بيروني يعني خارج خوارزم معروف شده. هيچ

    اطلاعي در باره اصل و نسب و دوره کودکي بيروني در دست نيست.نزد ابو نصرمنصور

    علم آموخت در 17 سالگي از حلقه اي که نيم درجه به نيم درجه مدرج شده بود، استفاده

    کرد تا ارتفاع خورشيدي نصف النهار رادرکاث رصد کند، و بدين ترتيب عرض جغرافيايي

    زميني آن را استنتاج کرد. چهار سال بعد براي اجراي يک رشته از اين تشخيص ها نقشه

    هايي کشيد و حلقه اي به قطر 15 ذراع تهيه کرد. در 9 خرداد 376 بيروني ماه گرفتگي

    (خسوفي)رادرکاث رصد کرد و قبلاٌ با ابوالوفا ترتيبي داده شده بود که او نيز در همان

    زمان همين رويداد را از بغداد رصد کرد. اختلاف زماني که از اين طرق حاصل شد به

    آنان امکان داد که اختلاف طول جغرافيايي ميان دو ايستگاه را حساب کنند وي همچنين با

    ابن سينا فيلسوف برجسته و پزشک بخارايي به مکاتبات تندي در باره ماهيت و انتقال گرما

    و نور پرداخت در دربار مامون خوارزمشاهي قرب و منزلت عظيم داشته چند سال هم در

    دربار شمس المعالي قابوس بن وشمگير به سر برده، در حدود سال 404 هجري قمري به

    خوارزم مراجعت کرده، موقعي که سلطان محمود غزنوي خوارزم را گرفت در صدد قتل

    او برآمد و به شفاعت درباريان از کشتن وي در گذشت و او را در سال 408 هجري با

    خود به غزنه برد در سفر محمود به هندوستان، ابوريحان همراه او بود و در آنجا با حکما

    و علماء هند معاشرت کرد و زبان سانسکريت را آموخت ومواد لازمه براي تاليف کتاب

    خود موسوم به تحقيق ماللهند جمع‌آوري کرد.

    بيروني به نقاط مختلف هندوستان سفر کرد و در آنها اقامت گزيد و عرض جغرافيايي حدود

    يازده شهر هند را تعيين نمود.

    خود بيروني مي نويسد که در زماني که در قلعه نندنه به سرمي برد، از کوهي درمجاورت

    آن به منظور تخمين زدن قطر زمين استفاده کرد. نيز روشن است که او زمان زيادي را

    در غزنه گذرانده است تعداد زياد رصدهاي ثبت شده اي که به توسط او در آنجا صورت

    گرفته است با رشته اي از گذرهاي خورشيد به نصف النهار شامل انقلاب تابستاني سال

    398آغاز مي شود و ماه گرفتگي روز 30 شهريور همان سال

    را نيز در بر دارد. او به رصد اعتدالين و انقلابين در غزنه ادامه داد که آخرين آنها انقلاب

    زمستاني سال 400 بود.

    بيروني تاليفات بسيار در نجوم وهيات و منطق و حکمت دارد از جمله تاليفات

    او قانون مسعودي است در نجوم و جغرافياکه به نامه سلطان مسعود غزنوي نوشته،

    ديگر کتاب آثار الباقيه عن القرون الخاليه در تاريخ آداب و عادات ملل و پاره اي

    مسائل رياضي و نجومي که در حدود

    سال 390 هجري به نام شمس المعالي

    قابوس بن وشمگير تاليف کرداين کتاب

    را مستشرق معروف آلماني زاخائو در

    سال 1878 ميلادي دررليپزيک ترجمه

    وچاپ کرده و مقدمه اي بر آن نوشته است.

    بيروني هنگامي که شصت و سه ساله بود کتابنامه اي از آثار محمد بن زکرياي رازي

    تهيه نمود و فهرستي از آثار خود را ضميمه آن کرد.اين فهرست به صد و سيزده عنوان

    سر مي زند که بعضي از آنها بر حسب موضوع که گاه با اشاره کوتاهي به فهرست

    مندرجات آنها تنظيم شده اند.

    تقريباٌ‌ چهار پنجم آثار او از بين رفته اند بي آن که اميدي به بازيافت آنها باشد از آنچه بر

    جاي مانده در حدود نيمي به چاپ رسيده است. علايق بيروني بسيار گسترده و ژرف بود و

    او تقريباٌ‌ در همه شعبه هاي علومي که در زمان وي شناخته شده بودند سخت کار مي کرد

    وي از فلسفه و رشته هاي نظير نيز بي اطلاع نبود اما گرايش او به شدت به سوي مطالعه

    پديده هاي قابل مشاهده در طبيعت و در انسان معطوف بود. در داخل خود علوم نيز بیشتر

    جذب آن رشته هایی می شد که در آن زمان به تحلیل ریاضی درآمدند. در کانی شناسی،

    داروشناسی و زبان شناسی یعنی در رشته هایی که در آنها اعداد نقش چندانی نداشتند نیز

    کارهایی جدی انجام داد اما در حدود نیمی از کل محصولات کاراو در اختر شناسی، اختر

    بینی و رشته های مربوط به آنها بود که علوم دقیقه به تمام معنی آن روزگاران به شمار

    می رفتند ریاضیات به سهم خود در مرتبه بعدی جای می گرفت اما آن هم همواره

    ریاضیات کاربسته بود از آثار دیگر بیرونی که هنوز هم در دسترس هستند و می توان اینها

    را نام برد: اسطرلاب، سدس، تحدید، چگالیها، سایه ها، وترها، پاتنجلی، قره الزیجات،

    قانون، ممرها، الجماهر و صیدنه.

    بیرونی در باره حرکت وضعی زمین و قوه جاذبه آن دلالیل علمی آورده است و می گویند

    وقتی کتاب قانون مسعودی را تصنیف کرد سلطان پیلواری سیم برای او جایزه فرستاد

    ابوریحان آن مال را پس فرستاد وگفت: من از آن بی نیازم زیرا عمری به قناعت گذرانیده

    و ترک آن سزاوار نیست.نظر پردازی، نقش کوچکی در تفکر او ایفا می کرد وی بر

    بهترین نظریه های علمی زمان خود تسلط کامل داشت، اما دارای ابتکار و اصالت زیادی

    نبود و نظریه های تازه ای ازخود نساخت.

    ابوریحان بیرونی در سال چهارصد و چهل هجری در سن هفتاد و هشت سالگی در غزنه

    بدرود حیات گفت.




  14. این کاربر از saeed-d بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #8
    پروفشنال saeed-d's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    TABRIZ
    پست ها
    738

    پيش فرض زندگي نامه ابن سينا

    ابوعلي حسين بن عبدالله معروف به ابوعلي سينا در سال 370 هجري قمري درخرميشن ازتوابع بخارا متولد شد. او پزشک ، رياضيدان ، فيلسوف ومنجم بزرگ خراسان بود . پدرش عبدالله نام داشت که در دستگاه سامانيان محصلي ماليات را عهده داربود ومادرش ستاره نام داشت . وي در بلخ پرورش يافت و قرآن وساير علوم را آموخت .استاد وي عبدالله ناتلي بود که از رجال مشهور قرن چهارم هجري به شمار مي رفت. او در هجده سالگي، چنانچه خود نوشته است ، از تعلم همه علوم فارغ شد . دربيست ويک سالگي دست به تاليف وتصنيف زد .وي در بيست و دو سالگي پدرش را ازدست داد و او خود متصدي شغل پدر گرديد . اما به علت نابساماني اوضاع سياسي ، بخارا را ترک گفت و به گرگانج پايتخت امراي مامونيه خوارزم رفت و در نزد خوارزمشاه علي ابن مامون و وزيرش ابوالحسين احمدبن محمد سهيلي تقرب پيدا کرد . در اين هنگام سايه نفوذ محمود غزنوي بر خوارزم نيز فرو افتاد واز دانشمندان دربارخواسته شد که به غزنين به خدمت سلطان محمود بروند . ابوعلي سينا که از تعصب آن پادشاه خبردار بود ، به همراهي ابوسهيل مسيحي از خوارزم گريخت و از راه ابيورد و طوس به قصد گرگان حرکت کرد تا به قابوس بن وشمگيرکه به عنوان ياريگر وحامي دانشمندان شهرت يافته بود بپيوندد . اما وقتي که پس از مشقات بسيار بدان شهر رسيد قابوس مرده بود .

    ابوعلي سينا ناچار به قريه أي در خوارزم بازگشت . اما پس از اندک مدتي دوباره به گرگان رفت و اين بار ابو عبيد جوزجاني , يکي از با وفاترين شاگردانش به خدمت اوپيوست و در اين سفر بود که کتاب " المختصرالاوسط" و کتاب "المبدا, و المعاد" و مقداري از کتاب معروف " قانون " و "نجات " را تاليف کرد .

    ابوعلي سينا در حدود سال 405 هجري قمري به ري رفت. فخرالدوله ديلمي را که بيماربود معالجه کرد ولي مدت زيادي در آن شهرباقي نماند و در اوايل سال بعد به قزوين و از آنجا به همدان رفت و در آن شهر نه سال به سر برد , در اين جا مورد توجه شمس - الدوله ديلمي قرار گرفت ، و در 406 هجري قمري به وزارت رسيد و تا سال 411هجري قمري در اين مقام باقي ماند .

    در سال 412 هجري قمري شمس الدوله در گذشت و پسرش سماالدوله به جاي او نشست . سماالدوله مانند پدر ميخواست که ابوعلي سينا وزارت را قبول کند ، اما شيخ نپذيرفت . در نتيجه بر اثر معاندان به زندان افتاد و چهار ماه در حبس به سر برد و در اين مدت تعدادي از کتب و رسالات مهم خود را تاليف نمود . شيخ الرئيس بعد از رهايي از حبس باز مدتي در همدان بود و آنگاه ناشناخته با شاگردش ابو عبيد ?جوزجاني به اصفهان نزد علا الدوله کاکويه رفت . آن پادشاه او را به گرمي و احترام بسيار پذيرفت . ابوعلي سينا از اين زمان تا آخر عمر در خدمت علا الدوله کاکويه بود، در نخستين جمعه ماه مبارک رمضان بود شيخ الرئيس را روي تخت رواني که بادو اسب کرند حمل مي شد ، نهاده بودند . رفته رفته غروب افق را مي پوشاند . عصر بود و بانگ موذن مومنان را به نماز دعوت مي کرد.

    همچنانکه ابوعلي سينا دست لرزانش را به سمت شاگردش دراز ميکرد سرفه هاي شديدو پي در پي , پيکرش را مي لرزاند و چند قطره خون در کنار لبايش پديدار شد .فقط قدرت يافت اين چند کلمه را ادا کند :
    _ فرمانروايي که طي اين سالها جسم مرا به اين خوبي اداره مي کرد , متاسفانه در وضعي نيست که به کارش ادامه دهد .گمان کنم که وقت آن رسيده است که خيمه ام را بر چينم.

    ابو عبيد با چهره خيس از اشک سعي کردچيزي بگويد , ولي کلمه أي از دهانش خارج نشد . نمي فهميد و نمي خواست بفهمد . مگر از ديروز که حال استادش بهبود يافته بود چه اتفاقي روي داده بود که او پيش او هر وقت ضعيف و رنجور شده بود .

    هر چه به دردت مي خورد بردار و بقيه اموالم را ميان فقرا تقسيم کن . صندوقچه محتوي سکه هاي طلا را خالي کن و چيزي در آن باقي نگذار .

    شيخ الرئيس نفس نفس مي زد و بعد از مدتي مکث ، فرمود :

    سعي کن نوشته هايم را جمع آوري کني . آنها را به تو مي سپارم . خداوند هر سرنوشتي را که استحقاق دارد برايش تعيين مي کند .

    ساکت شد . پلکهايش را بر هم گذاشت و در همان حال گفت :

    ابو عبيد، دوست من ، اکنون برايم قرآن بخوان . چند آيه از قرآن تلاوت کن .

    آن روز اول ماه رمضان سال 428 هجري قمري بود . شيخ الرئيس ابو علي سينا در حالت بيماري در حاليکه تنها پنجاه و هفت سال از عمرش مي گذشت درهمدان دار فاني را وداع گفت و در همانجا مدفون شد . آرامگاه او اکنون در آن شهر است .

    در مشرق زمين فلسفه يوناني هيچگاه مفسري با عمق و دقت ابوعلي سينا نداشته است .ابوعلي سينا فلسفه ارسطو را با آراي مفسران اسکندراني و فلسفه نو افلاطوني تلفيق کردو با نبوغ خاص خود آنها را با نظر يکتا پرستي اسلام آموخت و به اين طريق , در فلسفه مشايي مباحث آورد که در اصل يوناني آن سابقه نداشت .

  16. این کاربر از saeed-d بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #9
    پروفشنال saeed-d's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    TABRIZ
    پست ها
    738

    پيش فرض محمد بن زکرياي رازي

    نام " رازي" شهرت " ابوبکر محمد بن زکريا " معـروف به جاليـنوس عـرب 251 - 313 هجري قمري از بزرگـترين دانـشمندان ايراني، بزرگـترين طـبـيب باليـني اسلام و قـرون وسطي، فـيزيکدان، عـالم کـيميا ( شيمي ) و فيلسوف صاحب استـقلال فکر است که از زندگي وي چندان اطلاعـي در دست نـيست. ظاهرا در ري رياضيات، فلسفه، نجوم و ادب را فرا گرفت. احتمالا در جواني به تحصـيل کيـميا مشغـول شد و بعـد به سبب بـيـماري چشم به تحصيل طب پرداخت و در اين عـلم شهرت فراوان يافت و حوزه درسش بلند آوازه شد. در خدمت ابوصالح منصوربن اسحاق ساماني، حاکم ري، رياست بـيمارستان جديدالتاسيس آنجا را يافت. بعـدها در بغـداد رئيس بيمارستان بود. به سبب شهرت فراوانش فرمانروايان مختـلف او را به دربار خود دعوت مي کردند. رازي صاحب اخلاق نيکو و رفـتار پسنـديده بود و با بـيماران به مهرباني و عـطوفت رفـتار مي کرد و در حق فـقرا و ضعـفا اعـانـت مي کرد. عـده اي تاليـفات او را تا 198 و عـده ديگر کتاب هاي منسوب به او را تا 237 بر شمرده اند. از آثارش در طـبـيعـات، رياضيات، نجوم و شناخت نور چيـزي به يادگار نمانده است. رازي در طب به جنـبه هاي عـلمي اکتفا نمي کرد، بلکه به تمام معـني طـبـيب و در علم و عمل طب استاد مسلم بود. يادداشتهاي وي که در آنها با کمال دقت بهبودي بيماران خود را توصيف کرده است در دست است. معـروفتـرين اثرش در علم طب کتاب " حلوي " است. آثار ديگرش در اين رشته کتاب الطب الملوکي و کتاب منصوري است. بعـلاوه، رسالا تي در باب بعـضي امراض دارد که معـروفترين آنها کتاب الجدري و الحصبه است که مورد اعجاب و تحسين اروپايي ها بوده است و از بهترين رساله هاي طبي قديم به حساب مي آيد. رساله اي هم دربارهً سنگ مثانه و کليه دارد که به زبان فرانسه در لندن منـتشر شده است. رازي در فلسفه و الهيات و ماوراء الطـبـيعـه و مجادلات مذهبي و فـلسفي نيز کتـبي نوشته است. آثار فـلسفي رازي قرنها در دست فراموشي بود، تا آنکه در قرن بـيستم ميلادي اهميت آنها ديگر بار مورد توجه قرار گرفت. بر طبق مقاله دايرة المعـارف اسلام در باب رازي، وي مدعـي است که اغـلب فلاسفه قديم پـيشتر رفته است و حتا خود را برتر از ارسطو و افلاطون مي داند. در طب هم پايه بقراط است و در فلسفه مقامش نزديک به سقراط.
    رازي در اواخر عـمر در نـتـيجه مطالعـه زياد دربارهً کيمياگري به بـيماري چشم مبتلا و بالاخره کور شد و در سال 313 هجري قمري درگذشت.

  18. این کاربر از saeed-d بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  19. #10
    پروفشنال saeed-d's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    TABRIZ
    پست ها
    738

    پيش فرض بوهر


    نيلز هنريك ديويد بوهر در سال 1885 و در كپنهاك دانمارك به دنيا آمد. پدر او كريستيان بوهر استاد فيزيولوژي دانشگاه كپنهاك و مادرش اِلن آلدر بوهر دختر يك خانواده يهودي دانماركي سرشناس در مراكز بانكي و پارلماني بود. خانواده بوهر كليسا رو نبودند ولي زن خانواده برخلاف يهودي بودنش توافق كرده بود كه بچه ها مسيحي بار آورده شوند. بوهر در سال 1903 در رشته فيزيك دانشگاه كپنهاك نام نويسي كرد. در دانشگاه نيلز با انجام آزمايشهايي درباره نيروي كشش سطحي آب و اندازه گيري آن نيرو خود را ممتاز كرد و توانست به پاس انجام آن كار مدال طلاي آكادمي علوم و ادبيات دانمارك را به دست آورد. وي در سال 1911 با نوشتن تزي درباره نظريه الكتروني فلزات- كه تأكيد آن بر نارسايي هاي فيزيك كلاسيك درتوضيح رفتار ماده در سطح اتمي بود- درجه دكتراي خود را دريافت كرد. نوشتن آن تز آغاز تمركز انديشه وي بر روي موضوع تحقيق بقيه دوره زندگي خود بود. بوهر در انگلستان پس از همكاري مختصري با ج.ج. تامسون در كمبريج رهسپار آزمايشگاه رادرفورد در منچستر شد. داشتن رابطه با رادرفورد سرمشق حيات علمي بعدي او شد. آن دو از همان نخستين ملاقات با يكديگر دوست شدند و تا پايان عمر دوستاني نزديك باقي ماندند. در واقع رادرفورد بود كه بوهر را به بالاترين تراز پژوهش در زمينه فيزيك آورد. بوهر كه در درك اهميت نظري شگرف و ارزش انكشافي الگوي هسته اي اتم كه در سال 1910 توسط رادرفورد عرضه شده بود- ذهني تند و تيز داشت از آن استفاده كرد تا نكات ريز را روشن سازد:
    1- خواص شيميايي يك اتم از جمله جاي آن در جدول تناوبي بستگي به آرايش الكترونهاي آن دارد.
    2- خواص راديواكتيو (پرتو زا) با هسته مرتبط است.
    3- ايزوتوپها متناظرند با اتمهايي كه داراي الكترونهاي يكسان اما هسته هاي جرمي متفاوتند.
    4- فروپاشي پرتو زا بار هسته و در نتيجه تعداد الكترونها و هويت شيميايي اتم را تغيير مي دهد.
    بوهر سپس به نحوه تعيين ماهيت دقيق رابطه ميان عدد اتمي يك عنصر كه فشرده و خلاصه اي از رفتار شيميايي آن به شمار مي رود و تعداد الكترونهاي موجود در اتم پي برد. بوهر در سال 1912 به دانمارك بازگشت و به سمت دانشياري فيزيك دانشگاه كپنهاك منصوب شد. او پس از شكل گيري حرفه آينده اش در كپنهاك با مارگارت نورلند ازدواج كرد. ازدواج آن دو پيوندي محكم و پر از خوشبختي از آب در آمد و براي بوهر منبع مادام العمر وفاق و قوت شد. زن و شوهر شش فرزند پسر پيدا كردند كه چهارتن از آنها به سن بلوغ و بالاتر از آن رسيدند. بوهر در پي استقرار در كپنهاك به انديشه درباره جنبه هاي نظري مدل اتم هسته دار رادرفورد ادامه داد. اين مدل مانند منظومه شمسي بسيار كوچك با هسته اي در ميان به مثابه خورشيد و الكترونهايي در حال گردش به گرد آن به مثابه سيارات بود. فيزيكدانان آن را در در كل پذيرفته بودند اما در آن اشكال بزرگي هم كه امروزه آن را يك ناهنجاري مي خوانند مي ديدند. به موجب نظريه الكترومغناطيس ذره باردار و چرخاني مانند الكتروند بايد در هر دور گردش مقداري انرژي به صورت تابش پخش و در نتيجه بخشي از انرژي خود را از دست بدهد. طبق تئوري در چنين حالتي دايره مسير بايد مارپيچ وار تنگ و تنگ تر شده الكترون سرانجام به درون هسته سقوط ميكند اما اين وضع پيش نيامده و الكترونها به داخل هسته فرو نمي ريزند و اتم به مدت نامحدود پايدار باقي مي ماند. ناهنجاري بدين سان در اين مغايرت رفتار الكترون با پيش بيني نظريه الكترومغناطيس بود.
    بوهر براي يافتن توضيح مسأله شيوه تازه اي به كار برد و گفت: تئوري بي تئوري. الكترون تا زماني كه به چرخش ادامه مي دهد هيچ تابشي از خود به بيرون نمي فرستد. او اين را در حالي مي گفت كه نظريه و شواهد آزمايشگاهي، هر دو، نشان مي دادند كه وقتي هيدروژن حرارت ببيند از خود نور تابش ميكند و عقيده اين بود كه آن نور از الكترون اتم هم تابش مي شود. بوهر در سال 1913 با آن روش به تجسم ساختاري براي اتم دست يافت. بوهر در توضيح چگونگي رفتار الكترون از وجود رابطه جديدي بين ماده و ور سخن به ميان آورد و گفت كه الكترون در رفتن از مداري به مدار ديگر انرژي، بصورت بسته يا پيمانه هايي از انرژي تشعشعي جذب يا تابش مي كند (چيزي كه امروزه فوتون يا كوآنتوم نور ناميده مي شود). هرچه طول موج تابيده كمتر باشد انرژي فوتون آن بيشتر است.
    هيدروژن سه خط طيفي روشن به رنگهاي قرمز، سبز متمايل به آبي و آبي دارد. بوهر تشريح كرد كه اين خطوط رنگي واضح طيف همان تابشهاي اتم هيدروژن هستند. نور قرمز هنگامي تابش مي شود كه الكترون از مدار سوم به مدار دوم بجهد و نور سبز متمايل به آبي مربوط به جهش الكترون از مدار چهارم به دوم است. در آغاز بسياري از فيزيكدانان مسن تر از جمله ج.ج تامسون درباره درستي نظريه بوهر ترديد كردند اما رادرفورد از حاميان آن شد بطوريكه نظريه جديد سرانجام پذيرفته شد. بوهر در سال 1913 سه مقاله درباره ساختار اتم منتشر كرد كه يكي از آنها مقاله «درباره ساختمان اتم و مولكول» بود. او سالهاي 1914 تا 1916 را در منچستر گذرانيد و يكبار ديگر در آنجا تحت حمايت رادرفورد به كار پراخت. پس از آن در سال 1916 تصدي كرسي استادي فيزيك دانشگاه كپنهاك به او پيشنهاد شد. وي به قصد قبول آن به دانمارك بازگشت و تا پايان عمر مدير آن مؤسسه باقي ماند.
    فرهنگستان علوم سوئد در نوامبر سال 1922 جايزه فيزيك نوبل را به نيلز بوهر اعطاء كرد. او ششمين دانماركي و نخستين فيزيكدان دانماركي بود كه به دريافت آن نشان افتخار نائل مي آمد. بوهر در دهه 1930 ضمن ادامه كار روي نظريه كوانتومي، سهمي نيز در پيشبرد زمينه جديد فيزيك هسته اي ادا كرد. برداشت او از هسته اتم كه وي آن را به قطره اي مايع تشبيه كرد، قدم مهمي در راه درك پديده هاي هسته اي بسيار شد. مدل او به ويژه در درك نحوه شكافت هسته اتم كه در سال 1939 مشاهده شد نقشي كليدي داشت. پس از جنگ جهاني دوم، بوهر كه بيشتر و به عبث كوشيده بود تا رهبران كشورهاي متفق را به پذيرش نظرات خود در مورد پيشگامي بين المللي به منظور محدود ساختن خطرات جنگ هسته اي برانگيزد. در ماه ژوئن 1950 نامه سرگشاده اي خطاب به سازمان ملل متحد انتشار داد و درخواست خويش مبني بر ايجاد يك «دنياي آزاد» را به عنوان پيش شرط صلح تكرار كرد. از جمله فعاليتهاي علمي بعدي او نقش رهبرانه اي بود كه در سال 1955 در سازمان دادن به مؤسسه اي دانماركي براي استفاده سازنده از كار مايه هسته اي ايفا كرد. بوهر در سالهاي پاياني عمر خود در عرصه دانش فيزيك بيشتر يك تماشاگر بود تا يك ايفا كننده نقش و با اين حال هنوز در ايجاد يك جو اخلاقي قوي در جامعه اعمال نفوذ مهمي مي كرد. او در دوره اشتغال به حرفه خود به دو نسل فيزيكدان اثر گذاشت، به روش برخورد آنها با مسائل علمي شكل داد و براي نشان دادن راه درست زيستن به انسان دانش پژوه الگويي از شخص خود ارائه داد. بوهر در 18 نوامبر سال 1962 در سن هفتاد و هفت سالگي در كپنهاك درگذشت. وي شخصيت علمي بسيار محبوبي بود كه پس از مرگش جهان متمدن يكسر در سوگ فرو رفت. بوهر در سرتاسر زندگي حرفه اي ممتاز خود شخصيتي روحاً انسان دوست و عميقاً بين المللي بود.

  20. این کاربر از saeed-d بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


صفحه 1 از 4 1234 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •