با سلام
بدليل مشقله هاي زياد دير بدير ميرسم اينجا رو آپديت كنم دوستان اگه سوال فوري داشتند مي تونن در انجمن صنايع هوايي كه آدرسش رو گذاشتم مطرح كنن و گرنه همين جا مطرح كنن در اولين فرصت پاسخ مي دم
Flight-Fighter ورودت رو تبرك ميگم مشكل ديگه اي هم بود در خدمتم
بخش دوم
عبور از اروند
در بهمن ۱۳۶۴ نيروهای ايران با گذر از رودخانه خروشان وعريض اروند نيروهای عراقی مستقر در ساحل غربی رودخانه را غافلگير کرده و توانستند شهر کوچک اما مهم فاو را بگيرند وعملا ارتباط عراق را با خليج فارس قطع کنند.
اين حمله اگرچه برای ايرانيان خيلی خونين تمام شد، اما چون عراق برغم استفاده از حداکثر توان زرهی و هوايی نتوانست آنها را عقب براند موقعيت اين کشور را به خطر انداخت.
در اين نبردها عراق صدها تانک و هواپيما را از دست داد و ايران نيز کمبود تجهيزات خود را با گذشتن از جان دهها هزار نفر از نيروهايش جبران کرد.
اما در سال ۱۳۶۵ ارتش عراق باز هم تقويت شد و به گفته کارشناسان، در اين زمان از ۹۶۰ هزار سرباز، هفت هزار تانک و نفربر، ۶۰۰ هواپيما و ۴۰۰ هلی کوپتر برخوردار بود. اين در حالی بود که تجهيزات ايران به حدود ۱۰۰ هواپيما و هزار تانک محدود شده بود.
در نتيجه، پس از اين ديگر حملات ايران فايده ای نداشت و حمله ايران به جنوب و شرق بصره در سال ۱۳۶۵ و در جبهه ميانی در سال ۱۳۶۶بی نتيجه ماند.
رکود در جنگ
ارتش صدام که با اتخاذ تدابير دفاعی مانع ورود ايران به خاک عراق شده بود، در سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ با بهره گيری از نيروی هوايی خود از يکسو و توان موشکی از سوی ديگرعملا به صورت يک طرفه به تخريب تاسيسات قتصادی و شهرهای ايران پرداخت و اين امر سبب شد تا به مرور روحيه مردم ايران نيز تضعيف شود.
از يک طرف برتری قوای عراق از نظر توپخانه، قدرت موشکی و توان زرهی به درجه ای رسيده بود که ايران ديگر قدرت پيشروی به داخل عراق را نداشت.
از طرف ديگر، فعاليتهای سازمان ملل برای صدور قطعنامه برای پذيرش آتش بس از سوی ايران افزايش يافت و در سا ل ۱۳۶۶ منجر به صدور قطعنامه ۵۹۸ شد، اما ايران هنوز حاضر به قبول آتش بس نبود.
حملات مجدد عراق
عراق پس از آن که مطمئن شد نيروهای مسلح ايران قادر به ادامه حملات خود نيستند، از اوايل سا ل ۱۳۶۷ از لاک دفاعی درآ مده و ايران را با چند عمليات از فاو و شرق بصره به عقب راند.
درگيری نيروهای دريايی ايران و آمريکا در فروردين همان سال نيز که منجر به غرق شدن يک ناو ايرانی شد، به ايران فهماند که آمريکا نيز مايل به خاتمه هر چه سريعتر جنگ است.
در نتيجه ايران در ۲۷ تير ۱۳۶۷ (دو هفته پس از سقوط هواپيمای مسافربری ايرباس ايران به دست سربازان نيروی دريايی آمريکا) قطعنامه را پذيرفت، اما عراق که اکنون دست بالا را داشت، به بهانه حمايت از مجاهدين خلق در جبهه جنوب تا پشت دروازه های اهواز و در شمال تا نزديکی کرمانشاه پيش راند.
اين حملات گسترده، مجددا سبب ورود سيل داوطلبان ايرانی به جبهه ها شد تا آن که در سوم مرداد به دنبال ضد حمله سنگين ايران و شکست واحدهای مجاهدين در عمليات "فروغ جاويدان" در نهايت در ۱۵ مرداد عرا ق قطعنامه را پذيرفت.
نتايج جنگ
جنگ ايران و عراق در نهايت فرجامی نيک برای هيچکدام از طرفين نداشت.
نابودی زير بناهای دو کشور در کنار مرگ صدها هزار ايرانی و عراقی و معلول شدن صدها هزار سرباز ديگر تنها بخشی ا ز اثرات اين جنگ هشت ساله بود که پس از جنگ ويتنام بزرگترين جنگ جهان پس از جنگ جهانی دوم محسوب می شود.
خسارات ايران در اين جنگ بين ۲۰۰ ميليارد دلار (برآورد منابع غربی) تا هزار ميليارد دلار (تخمين مقامات جمهوری اسلامی) تخمين زده می شود.
عراق نيز پس از جنگ اگرچه از ارتشی بسيار بزرگتر از ارتش سا ل۱۳۵۹ خود برخوردارشد، اما از بين رفتن بنيه مالی اين کشور سبب شد تا صدام حسين تنها راه چاره برای فرار از ورشکستگی را تجاوز به کويت ببيند که اين حمله مقدمه ای شد برای ۱۳ سا ل مناقشه بی حاصل ديگر بين سربازان اين کشور و قدرتهای جهان.
ياد و خاطره ي تمام شهيدان هشت سال جنگ تحميلي زنده و جاويد باد