علفهاي هرز مزارع گندم
ومديريت كنترل آنها
تهيه كننده:
مهندس محمددوراني
1- مقدمه
2- علفهاي هرز مزارع گندم
3- معرفي چندنوع علف هرز غالب مزارع گندم
الف :علف هرز پهن برگ
ب:علفهاي هرزباريك برگ
4- روشهاي مديريت علف هاي هرز مزارع گندم
الف پيشگيري
ب -روشهاي زراعي
ج-روشهاي مكانيكي
د-روشهاي كنترل شيميايي
6علفکش های ثبت شده برای گندم در ايران
7-باريك برگ كش هاگندم
8-نكات قابل ذكر درمورد باريك برگ كش ها
9-پهن برگ كش هاگندم
10-علف كشهاي دومنظوره گندم
11-مشکلات اجرايی موجود بر سرراه مديريت علف های هرز گندم
12منابع
مقدمه
گندم به عنوان اساسي ترين محصول در الگوي غذايي ايرانيان از جايگاه ويژه اي برخوردار است، به گونه اي كه همواره در سيا ستگذاري ها محور اصلي بوده است. براي حركت در جهت تامين گندم مورد نياز كشور بايد به افزايش پتانسيل توليد و حفظ حداكثر پتانسيل موجود توجه داشت. امروزه در كشورهاي پيشرفته فعاليت هايي كه صرفاً برا ي حفط پتانسيل توليد صورت مي گيرد با فعاليتهايي انجام شده براي افزايش پتانسيل توليد برابري مي كند و همين امر باعث شده است كه در اين كشورها فاصله بين توليد در شرايط مزرعه كشاورز و توليد در شرايط مزارع تحقيقاتي، نسبت به كشورهاي در حال توسعه، به مراتب كمتر باشد. يكي از روشهاي مؤثر براي حفظ پتانسيلتوليد، مديريت علفهاي هرز است. در حال حاضر كشورهاي پيشرفته توانسته اند خسارتناشي ازعلفهای هرز را به 5%کاهش دهند،این در حالی است که در کشورهای در حال توسعه این خسارت25%ویا بیشتر است.هنگامی که گفته می شود خسارت علف های هرز 25%است ،منظور این است که اگر با علف های هرز مبارزه شود،25%به عملکرد افزوده خواهدشد.به نظر می رسد که اگر بتوان از طریق مبارزه با علف های هرز25%عملکرد راافزایشداد،این روش به مراتب ارزانتر از روش های وقتگیر و پرهزینه به نژادی (که البته آنهم به جای خود ضروری و حیاتی است)خواهد بود.
علفهاي هرز مزارع گندم
منابع مختلف تعداد علفهاي هرز مزراع گندم ايران را بيش از200 گونه ذكر كرده اند. ولي آنچه مسلم است همه اين گونه ها علفهاي هرز مهم و بسيار خسارتزا نيستند. بسياري از اين علفهايهرز اتفاقي بوده و اهميت زيادي ندارند. جدول 1 تعداد علفهاي هرز مهم پهنبرگ و باريكبرگ موجود در مزارع گندم كشور و جدول 2 نيز فهرست نام فارسي و نام علمي آنها نشان مي دهند. علفهاي هرزي مانند، يولاف وحشي، پيچك و غيره در اغلب اسـتـانهاي ايران يافـت مي شوند.. برخي از علفهاي هرز نيز به دليل تحمل در برابر روشهاي كنترل، جزء علفهاي هرز مسئله ساز محسوب مي شوند. از جمله اين علفهاي هرز مي توان به خارشتر در يزد و خراسان، شيرين بيان در غرب، تلخه در قزوين، جو دره در فارس، علف شور در قم ، مياگروم در اصفهان، سيلن وجغجغك در استان مركزي، پيچك در همدان، گلايول در ديمكاريهاي اطراف اردبيل، ارشته خطايي در اطراف خوي و اخيراً در اطراف تهران، پنيرك در مناطق گرمسيري مانند خوزستان و بروموس در بلوچستان اشاره نمود.
به طور كلي پويايي جمعيت علفهاي هرز باعث شده است كه همواره يكي از علفهايهرز در مزارع گندم به عنوان علفهرز غالب بروز پيدا كنند. علي رغم آنكه در يك مقطع زماني تلاشهاي زيادي صرف كنترل علفهايهرز غالب يك منطقه مي شود و آن علفهرز از بين ميرود، ولي پس از مدت كوتاهي علفهايهرز ديگر ميدان را خالي از رقيب ديده و به عنوان علفهرز غالب مطرح مي شود. به همين دليل همواره با علفهاي هرزي مواجه خواهيم شد كه روش كنترل آنها ناشناخته است.
جدول 1 : تعداد علفهاي هرز پهن برگ و باريك برگ موجود در اقليمهاي مختلف.
مناطق
پهن برگ
باريك برگ
سردسير
معتدل
گرمسيري
خزري
مهم
ساير
مهم
ساير
12
15
4
10
13
26
5
10
5
5
5
5
2
5
3
3
جدول2: فهرست علفهاي هرز غالب مزارع گندم در مناطق اقليمي مختلف كشور
رديف
پهن برگ
ازمك Cardaria draba L. Desv. Subsp
خارشترAlhagi pseudalhagi (MB.) Desv
سلمك Chenopodim album L
علف شورSalasola kali L
پيچك صحرائيConvolvulus arvensis. L
رديف
چچمايرانيLolium persicum Boiss & Hohen
دمروباهيباريكAlopecurus myosuroides
يولافوحشيAvena ludoviciana Dur
معرفي چندنوع علف هرز غالب مزارع كندم
الف :علف هرز پهن برگ
1- ازمك
بانام هاي فارسيبلقسط- بجند-بوشي ونام علمي Lepidium draba
گياهي است دائمي به ارتفاع 20 تا 60 سانتي متر كه توسط بذر و ريزوم تكثير مي شود. داراي ساقه هاي سبز متمايل به خاكستري است كه در قسمت انتهايي منشعب و پوشيده از كركهاي خاكستري يا سفيد هستند. برگها متناوب، تخم مرغي يا بيضي شكل و برگهاي بالايي بدون دمبرگ يا ساق
2-خارشتر
Alhagi psuedalhagi
خارشتر گياهي است علفي و چند ساله از خانوادهLeguminosae،تكثير ان توسط بذر و ريزوم صورت ميگيرد.داراي شاخه هايي انبوه و در هم، ساقه سبز رنگ است. اين گياه برگهاي ساده اي دارد كه2تا4ميليمتر عرض و2تا10 ميليمتر طول دارند. برگها به شكل بيضي كشيده هستند كه در پايه خارها قرار گرفته اند.گلها به طور منفرد يا دوتايي در طرفين شاخه ها قرار دارند. كاسه گل تقريبا 2 ميليمتر طول دارد و بدون كرك است.دندانه هاي كاسه نوك تيزوتخمدان نيز بدون كرك است. ميوه اين گياه باريك و بدون كرك بوده سطح رويي ان صاف و سطح زيرش بند بند است.رنگ گلها صورتي يا صورتي مايل به بنفش است. دمگل 1 تا 3 ميليمتر است.اين علف هرز به شوري مقاوم بوده و بيشتر در نواحي خشك وبياباني وجود دارد گوسفندان و شتر از آن تغذيه ميكنند.از گونه هاي ديگر ان ميتوان A.persarum را نام برد.خارشتر از علفهاي هرز مزارع پنبه،نيشكر،چغندرقند،گندم، جو،سبزي و صيفي است.
3-سلمك
سلمه تره(سلمك)
henopodium album
Common lambsquarter
گياهي است از خانواده اسفناجيان(chenopodiaceae) و يكساله با ساقه هاي ايستا و انشعابات فراوان كه غالباً داراي خطوط صورتي يا بنفش هستند. ارتفاع آن بر حسب آب و هوا و نوع خاك تغيير مي كند برگهاي سلمك كشيده، تخم مرغي شكل و دندانه دار است. برگهاي قسمت فوقاني گياه باريكتر و داراي حاشيه صاف است. كركهاي سفيدرنگي برگ و ساقه هاي اين گياه را پوشانده است گل آذين آن از نوع سنبله و سبز رنگ است. ميوه نيز سبز رنگ وداراي بذرهاي ريزي است.اين گياه در اكثر مزارع به خصوص مزارع صيفي و غلات زياد ديده ميشود.تكثيرآن از طريق بذر صورت ميگيرد. گياهان اين جنس توليد مقادير زيادي گلوكوزيدسيانوژنيك كرده باعث مسموميت دام ميشوند
4-علف شور
Salsola kali
Russian thistle= Prickly saltwort
گياهي است يكساله بهاره بصورت ايستا، با ارتفاع 15 تا 150 سانتيمتر كه توسط بذر تكثير مي شود. ساقه آن منشعب، با انشعابات باريک، محکم و فاقد کرک. برگها متناوب، خطي تا سرنيزه اي در مراحل اوليه گوشتي و باريک و منتهي به خار. گلها ريز، بدون دمگل،
5-پيچك
Convolvulus arvensis
Field binweed
گياهي است چندساله از خانواده Convolvulaceae كه از طريق بذر و ريزوم هاي زير زميني تكثير مي يابد. ريزوم ها به رنگ سفيد بوده و در تمام جهات گسترده شده اند و گوشتي و آبدار هستندداراي ريشه هاي بسيار گسترده و در هم پيچيده و ساقه هاي خزنده روي زمين(استولون)به درازاي30 تا120سانتيمتر،برگهاي ان متقابل وپيكاني شكل،گلهايش سفيد تا سفيد صورتي و شيپور مانند است. گلدهي آن مختص فصل خاصي نيست و گلهاي ان به تدريج باز ميشوند.توليد كپسول بذر ميكنند كه تخم مرغي شكل بوده و محتوي1-4عدد بذر ميباشد.بذرها به رنگ سياه و گاه قهوه اي متمايل به خاكستري است.بذرها داراي دو سطح مسطح و يك سطح محدب(گرد) ميباشد.ريشه كني پيچك صحرايي به دليل وجود ريشه هاي عميق با انشعابات فراوان، استولون و بذرهاي بادوام(حفظ قوه ناميه تا 50سال)غير ممكن است. گونه هاي ديگر آن شاملC.strachidifolius ,C.pilosellaefolius ميباشد.پيچك صحرايي از علفهاي هرز مزارع ، گندم، جو، زمينهاي باير است
ب:علفهاي هرزباريك برگ
1- چچم
Lolium temulentum
چچم يا گيج دانه گياهي است يكساله و تك لپه اي از خانواده گندميان(Poaceae ياGramineae) كه از طريق بذر تكثير مي يابد. ساقه راست يا كمي گسترده،منفرد و چند تايي دارد.ارتفاع ان به 30 تا60و گاهي90سانتي متر ميرسد.برگ و غلاف برگ صاف و ظاهراً سبز،فاقد مو و ضمائم، و پهنك آن مسطح و باريك است.سنبله هاي اين گياه قائم،سخت، و مسطح و طول انها از30سانتيمتر متجاوز است.سنبلچه هاي چچم بر خلاف ساير گياهان اين جنس كه دراز و كشيده اند، مسطح،پهن، وفشرده اند كه6تا8گل درآنها ديده ميشود.اين سنبلچه ها سبز رنگ هستند. و به طور منفرد و متناوب در دو رديف روي ساقه گل دهنده و در كنار فرورفتگي ان قرار گرفته اند. به قسمتي كه لبه باريك آنها مقابل محور ساقه واقع شده سنبله را مسطح مي نمايد. طول محور گل10تا30سانتي متر است.گلومها سخت و عموما مساوي سنبلچه يا درازتر از ان هستند.طول گلوم گاهي به 3ميليمتر ميرسد. انتهاي گلومل تحتاني نوك تيز، خشك و غشايي است. گاهي ريشك دارد وگاهي بدون ريشك است. گلومل فوقاني ان داراي دو دندانه است.دانه چچم داخل دو گلومل قرار دارد و بر خلاف ساير گونه هاقطور، بادكرده،شياردار و عاري از موست.طول بذر چچم2تا6ميليمتر است.
2-دم روباهيباريك
Alopecurus myosuroides
Foxtail grass(Slender foxtail)
از علفهاي هرز يكساله با ساقه هاي باريك است.از خانواده poaceae كه توسط بذر تكثير مي يابد .با ساقه هايي كه درازاي ان تا60سانتي متر ميرسد و به صورت توده هاي نزديك به هم ديده ميشوند.در انتهاي هرساقه، سنبله باريك و طويل ريشكدار به طول 3-10سانتيمتر قرار دارد.گل اذين از نوع Spike و متراكم ،شبيه به دم روباه است. برگها داراي ليگول غشايي و محل اتصالشان به ساقه متورم است
3-يولاف وحشي (جو دوسر)
Avena fatua
Wild oat
گياهي است يكساله،تك لپه اي و از خانواده گندميان(Poaceae)كه با بذر تكثير مي يابد. گل اذين خوشه اي خيلي باز و پانيكول منظمي دارد كه در تمام جهات به طور يكنواخت رشد ميكنند.سنبلچه هاي ان منفرد و از پهلو فشرده شده اند.ودرهريك از انها2تا3گل ريشكدار ديده ميشودكه معمولا گل انتهايي ان عقيم است. پايه اين سنبلچه ها تقريبا2 سانتيمتر طول دارد.گلومهاي فوقاني و تحتاني با يكديگر مساوي و طول انها به8ميليمتر ميرسد.قاعده گلومها با موهاي سفيد يا قهوه اي رنگ خشن و طويلي پوشيده شده است واز وسط ان رگبرگ مياني واز نزديكي قاعده گلومل ريشك طويل و زانوداري خارج ميشود كه قاعده ان پيچيده و تابيده به نظر ميرسد.گل اين گياه 3 پرچم دارد و دانه در داخل گلومل باقي ميماند.
ساختمان ظاهري يولاف در نواحي مختلف نسبت به نوع زمين تغيير ميكند مثلا در نواحي پست و شني از هر بوته چندساقه باريك منشعب ميشودبرگها كوتاه،سخت و مقاوم و غلاف ان را موهايي پوشانده است.ولي در اراضي حاصلخيز و مرتفع بوته ها منحصرا يك ساقه نسبتا قوي دارند.برگهايشان دراز بوده،غلاف انها غالبا بدون موست.
4-جو موشي
Hordeum morinim
Wall barley(mouse barley)
علف هرزي يكساله،از خانواده Poaceae ،داراي ريشه هاي افشان كه از طريق بذر توليد مثل ميكند.ساقه ها بالا رونده و داراي انشعاب،برگها در سطح داراي مو و به رنگ سبز،زبانك از نوع غشايي و طويل و بلند است.گل آذين از نوعSpik>Spikelet داراي 3گلچه كه گلچه مياني هرمافروديت و بقيه گلچه ها نر ميباشند. لما داراي ريشكهاي مودار، بذرها كوچك و طول آنها چهار برابر عرض آنها ميباشد.اين گياه از علفهاي هرز مزارع گندم، جو، سبزي و صيفي،يونجه و مراتع است
روشهاي مديريت علف هاي هرز مزارع گندم
ميتوان از طرق مختلف جمعيت علفهاي هرز را در مزارع گندم كنترل نمود. آنچه مسلم است استفاده از يك روش، به تنهايي نمي تواند در بلند مدت جمعيت علفهاي هرز را كاهش دهد. در حال حاضر روشهاي تلفيقي مديريت علفهاي هرز در دنيا از جايگاه ويژه اي برخوردار بوده و توصيه محققان بر استفاده از اين روشها است. مجموع روشهايي كه در مديريت تلفيقي علفهايهرز مزراع گندم قابل توصيه مي باشد، عبارتند از روشهاي پيشگيري، روشهاي زراعي، روشهاي مكانيكي و روشهاي شيميايي.
الف پيشگيري
پيشگيري اولين مرحله مديريت علفهاي هرز در محصولات مختلف و بخصوص گندم است. اين روش از جمله اساسي ترين روش عمليات مزرعه اي است كه مراحل زير را شامل مي شود:
· تحت نظارت قرار دادن مزارع و آمار برداري دوره اي از علفهاي هرز آن.
· پيش بيني جمعيت علفهاي هرز در سال زراعي آينده.
· رعايت بهداشت زراعي و پيشگيري از علفهاي هرز.
هر يك از روشهاي فوق به اختصار در زير مورد بحث قرار خواهند گرفت.
براي اين كار بايد هر ساله در يك يا دو نوبت جمعيت علفهاي هرز و گونههاي آن را در مزرعه تعيين نمود.
آمار برداري را مي توان با استفاده از كادر مربع شكل با ابعاد 5/0 در 5/0 متر و يا در طول يك متر از 3 تا 4 رديف گندم انجام داد. بهتر است آمار برداري از يك نقطه مزرعه آغاز و به صورت زيگزاگ و يا در طول دو قطر مزرعه و در فواصل معيني ( مثلاً هر 25 متر) ادامه يابد.
در مورد علفهايهرز باريك برگ مي توان آمار برداري را با شمارش تعداد خوشه علفهرز در يك سطح مشخص انجام داد. بهتر است كليه علفهاي هرز مزرعه را در مرحله گياهچه شناسايي نمود و آمار علفهاي هرز مزرعه را به تفكيك گونه تعيين كرد. آمار بدست آمده بايد با دقت در بايگاني نگهداري شود. آمارهاي سالانه تغييرات جمعيت و تنوع علفهاي هرز را روشن نموده و ما را در برنامه ريزي براي مديريت علفهاي هرز و ارزيابي كارآيي اقدامات به عمل آمده ياري خواهد نمود. در صورتي كه شمارش ميسر نباشد، مي توان جمعيت علفهاي هرز را به طور نظري گروه بندي كرد. مثلاً كم، متوسط، زياد، خيلي زياد و غيره
از آنجا كه علفهاي هرز موجود در يك مزرعه از بذور موجود در خاك و منابع آلوده كننده ناشي مي شوند، بنا براين هر چه منابع آلوده كننده محدودتر باشد، پيش بيني جمعيت علفهايهرز راحت ترخواهد بود. در اين صورت تغييرات سالانه علفهايهرز غالب در حدي نخواهد بود كه برنامه ريزي را تحت تاثير قرار دهد. بايد هر سال جمعيت علفهاي هرز را با سال قبل مقايسه نمود و تغييرات جمعيت گونه ها را در برنامه ريزي ها مد نظر قرار داد. اگر منابع آلوده كننده زياد باشد ( مثل آبياري با آب رودخانه) بايد دقت بيشتري نمود تا اگر گونه هاي جديدي در مزارع پيدا شد، سريعاً كنترل شوند.
براي پيشگيري از افزايش آلودگي و پيدايش گونه هاي جديد، بايد تلاش شود تا از افزايش بذر يا اندامهاي رويشي علفهايهرز در مزرعه جلوگيري شود. مهمترين كارهايي كه بايد انجام شود عبارتند از:
· جلو گيري از كشت بذور آلوده به بذر علفهاي هرز. اين موضوع بخصوص در شرايطي كه بذري كه در مزرعه كشت مي شود از مزارع ديگر خريداري مي شود، بسيار حائز اهميت است. زيرا احتمال دارد بذر جديد حاوي بذر گونه هاي جديدي از علفهاي هرز باشد. بنابراين توصيه مي شود براي جلوگيري از ورود بذور علفهاي هرز به مزرعه، يا از بذور گواهي شده استفاده شود و يا اينكه بذر مصرفي قبل از كشت بوجاري شود.
· در صورتي كه كود دامي مصرف مي شود بايد از آلوده نبودن آن به بذر علفهاي هرز مطمئن شد. توصيه ميشود در صورت استفاده از كودهاي دامي، از كودهاي كاملاُ پوسيده استفاده شود.
· قبل از ورود ماشين آلات به مزرعه ( بخصوص ماشين آلات اجاره اي) بايد آنها را تميز نمود.
· در صورت امكان از آبهاي آلوده به بذر علفهاي هرز استفاده نشود.
· اجازه ندهيد دامها مستقيماً از مناطق آلوده وارد مزرعه شوند.
· از به بذر نشستن علفهاي هرز اطراف مزرعه و جويهاي آب جلوگيري نمود. براي اين كار، پوشش دار نمودن جويهاي اصلي با سيمان و يا آبياري تحت فشار مؤثر خواهد بود. آتش زدن يا پاشيدن علفكشهاي تماسي در اطراف جويهاي آب نيز كمك خواهد نمود.
· شخم زدن مزرعه پس از برداشت و يا پاشيدن علفكشها ي عمومي سيستميك و كم دوام به منظور جلوگيري از به بذر نشستن علفهاي هرز باقيمانده و ضعيف نمودن علفهاي هرز دائمي نيز از جمله اقدامات موثر است.
· هشياري در مورد بروز مقاومت و يا ورود علفهاي هرز مقاوم به علفكشها به مزرعه، بخصوص در حالت هاي تك كشتي و مكانهايي كه مبارزه شيميايي شديد با يك نوع علفكش و يا علفكشهايي از يك خانواده ( در خصوص مقاومت به علف كش به طور خلاصه در بخش كنرل شيميايي بحث خواهد شد).
ب -روشهاي زراعي
ازجمله اقدامات زراعي مهمي كه مي توانند به كاهش جمعيت علفهاي هرز و كنترل آنها كمك كنند عبارتند
1-كشت گندم در تناوب با ساير محصولات و خودداري از كشت متوالي آن:
از آنجا كه هر محصولي داراي عمليات زراعي ويژه خود است، بنابراين طيف خاصي از علفهايهرز به اين عمليات زراعي سازگار مي شوند. حال اگر از طريق تناوب تغييري در كشت صورت پذيرد، شرايط براي علفهاي هرز تغيير كرده و سازگاري آنها بهم مي خورد. علاوه بر اين، تناوب باعث شكستن چرخه زندگي برخي از علفهاي هرز شده و از اين طريق نيز بر رشد و تكثير آنها تاثير مي گذارد. بنا براين آنچه مسلم است رعايت يك تناوب زراعي مناسب از روشهاي مؤثر در كنترل علفهاي هرز گندم محسوب مي شود. اجراي يك تناوب صحيح زراعي، وابسته به داشتن اطلاعات از بانك بذر و دوام بذر علفهرز در خاك است و بنابر اين بسته به نوع علفهرز موجود در منطقه، تركيب گياهان زراعي موجود در تناوب فرق مي كند. براي مثال براي كنترل علفهرز سمجي مانند پيچك، رعايت يك تناوب آيش- گندم- آيش همراه با شخم پنجه غازي و مصرف علف كش 2,4-D نتيجه مناسبي در بر خواهد داشت. كشت گندم در تناوب با محصولات رديفي نيز در كاهش جمعيت علفهاي هرز مؤثر است.ضمناً زماني كه سويا در تناوب با گندم كشت مي شود، بايد توجه كافي به اندك باقيمانده سموم مصرفي در گندم نظير 2,4-D ، MCPA و بروموكسينيل داشت. 2- آيش گذاشتن زمين:
در شرايط ديم بهتر است كه مزارع را يكسال در ميان آيش قرار داد تا از تجمع بذر علفهاي هرز جلوگيري شود. در سال آيش نبايد اجازه داد كه علفهاي هرز در مزرعه رشد نموده و توليد بذر كنند. در سال آيش با استفاده از شخم هاي سطحي، ضمن مبارزه با علفهاي هرز، به ذخيره سازي رطوبت خاك نيز كمك مي شود. در صورت امكان بايد اجازه داد تا بارانهاي پاييزي باعث سبز شدن علفهاي هرز شده و سپس عمليات آماده سازي بستر كشت شروع شود. در اين صورت علفهاي هرز با شخم از بين رفته و جمعيت آنها كاهش مييابد. استفاده توأم شخم و علف كشها نيز از عواملي هستند كه در زمان آيش ميتوانند باعث كاهش جمعيت علف هاي هرز و جلوگيري از تلفات آب خاك شوند. آيش همراه با قطع علفهايهرز و رها كردن آنها در سطح خاك، ميزان تبخير را كم كرده و تا حدودي از فرسايش آبي و بادي جلوگيري مي كند. آيش شيميايي باعث كاهش فرسايش از طريق حفظ سطح خاك توسط بقاياي بجا مانده از علف هرز ناشي از مصرف علفكش ميشود. زمان مصرف علفكشهاي بعد از برداشت، عامل اصلي در موفقيت آيش شيميايي مي باشد. از علفكشهايي نظير دايكامبا، پاراكوآت گليفوزيت و توفوردي ميتوان براي كنترل علفهايهرز در زمان آيش استفاده كرد. 3- كشت به موقع، رعايت عمق كاشت، تهيه بستر مناسب براي كشت و توجه به مناسب بودن حاصلخيزي خاك:
چنانچه تاريخ مناسب كشت رعايت نشود ( محصول زودتر يا ديرتر از تاريخ توصيه شده كشت شود)، عمق كشت كم يا زياد شود و بستر بذر به خوبي آماده نگردد، محصول خوب سبز نكرده و همين امر باعث كم تراكم شدن مزرعه و ميدان دادن به علفهاي هرز ميگردد. در چنين شرايطي علفهاي هرز كاملاً غالب شده و حتي گاهي اوقات كشاورز هيچ محصولي از زمين برداشت نخواهد كرد. كود دهي نيز در گندم از اهميت زيادي برخوردار است. چنانچه گياه از نظر مواد غذايي با مشكل مواجه نباشد، ضمن توليد گياهچه هاي قوي و سالم، از تراكم خوبي نيز برخوردار بوده و آماده رقابت با علفهاي هرز ميگردد. كود اوليه بايد به طريقي توزيع شود كه در نزديكي بذر گندم قرار گيرد تا مواد غذايي را براي گندم فراهم سازد (در صورت امكان بصورت نواري توزيع شود)، نه براي علفهاي هرز. اگر كود در سطح مزرعه پخش شود، ممكن است رشد و نمو علفهايهرز را ترغيب نموده و آنها را در رقابت چيره گرداند. مصرف كود سرك ارته بر اساس نياز گندم در بهار باعث تقويت گياه زراعي و نهايتا افزايش قدرت رقابتي آن ميگردد.
4-ضدعفوني بذر و مبارزه با آفات خاكزي و بذرزاد:
به طور كلي هر عملي كه موجب شود تا مزرعه گندم از سطح سبز خوبي برخوردار شود، قدرت رقابتي گندم با علفهاي هرز را بالاخواهد برد. ضدعفوني بذر و مبارزه با آفات خاكزي و بذرزاد نيز به سبز كردن گندم در يك تراكم مطلوب و برخورداري مزرعه از گياهان قوي و سالم كمك نموده و از اين طريق گياه زراعي را در رقابت با علفهاي هرز ياري مي كند. آفات و بيماريها باعث تنك نمودن مزرعه شده و آشيانههاي اكولوژيكي بلااستفاده مانده در اثر از بين رفتن بوتههاي گياه زراعي ناشي از اين عوامل در اختيار علفهاي هرز قرار گرفته و رشد آنها را تشديد ميكند.
5- كشت متراكم، تا حدي كه باعث كاهش عملكرد نشود:
افزايش تراكم گياه زراعي از ديگر راههاي محدود ساختن رشد علفهاي هرز است. نتايج تحقيقات نشان داده است كاشت 200 كيلوگرم در هكتار بذر گندم در مقايسه با 100 كيلوگرم در هكتار، به مقدار زيادي باعث كاهش جمعيت يولاف وحشي شده است.
6- انتخاب رقم گندم مناسب، بذرهاي سالم و داراي قوه ناميه بالا و در صورت وجود استفاده از ارقامي كه قدرت رقابت بيشتري با علفهرز دارند:
چنانچه رقمي كه كشت مي شود با منطقه مورد نظر سازگاري نداشته باشد، در آن منطقه رشد و نمو خوبي نداشته و در رقابت با علفهاي هرزي كه بومي منطقه هستند مغلوب خواهد شد. علاوه بر اين پايين بودن قوه ناميه نيز موجب كم سبزي و در نهايت ميدان دادن به علفهاي هرز خواهد شد. بذور با كيفيت بالا و درشت سبب توليد گياهكهاي قوي نموده و اين گياهان در آينده از قدرت رقابتي بالاتري برخوردار خواهند بود. نكته ديگر اينكه همه ارقام گندم از نظر رقابت با علفهاي هرز يكسان نيستند، خصوصياتي مانند ارتفاع، برخورداري از سطح برگ مناسب، توزيع مناسب برگها در تاج پوشش گياه و سرعت رشد گياه از جمله صفاتي هستند كه باعث افزايش قدرت رقابت ارقام گندم مي شوند. بنا براين چنانچه در انتخاب رقم، عوامل فوق مد نظر قرار گيرد تا حد زيادي بر قدرت رقابت رقم كشت شده افزوده خواهد شد.
براي پيشگيري از افزايش آلودگي و پيدايش گونه هاي جديد، بايد تلاش شود تا از افزايش بذر يا اندامهاي رويشي علفهايهرز در مزرعه جلوگيري شود. مهمترين كارهايي كه بايد انجام شود عبارتند از:
· جلو گيري از كشت بذور آلوده به بذر علفهاي هرز. اين موضوع بخصوص در شرايطي كه بذري كه در مزرعه كشت مي شود از مزارع ديگر خريداري مي شود، بسيار حائز اهميت است. زيرا احتمال دارد بذر جديد حاوي بذر گونه هاي جديدي از علفهاي هرز باشد. بنابراين توصيه مي شود براي جلوگيري از ورود بذور علفهاي هرز به مزرعه، يا از بذور گواهي شده استفاده شود و يا اينكه بذر مصرفي قبل از كشت بوجاري شود.
· در صورتي كه كود دامي مصرف مي شود بايد از آلوده نبودن آن به بذر علفهاي هرز مطمئن شد. توصيه ميشود در صورت استفاده از كودهاي دامي، از كودهاي كاملاُ پوسيده استفاده شود.
· قبل از ورود ماشين آلات به مزرعه ( بخصوص ماشين آلات اجاره اي) بايد آنها را تميز نمود.
· در صورت امكان از آبهاي آلوده به بذر علفهاي هرز استفاده نشود.
· اجازه ندهيد دامها مستقيماً از مناطق آلوده وارد مزرعه شوند.
· از به بذر نشستن علفهاي هرز اطراف مزرعه و جويهاي آب جلوگيري نمود. براي اين كار، پوشش دار نمودن جويهاي اصلي با سيمان و يا آبياري تحت فشار مؤثر خواهد بود. آتش زدن يا پاشيدن علفكشهاي تماسي در اطراف جويهاي آب نيز كمك خواهد نمود.
· شخم زدن مزرعه پس از برداشت و يا پاشيدن علفكشها ي عمومي سيستميك و كم دوام به منظور جلوگيري از به بذر نشستن علفهاي هرز باقيمانده و ضعيف نمودن علفهاي هرز دائمي نيز از جمله اقدامات موثر است.
· هشياري در مورد بروز مقاومت و يا ورود علفهاي هرز مقاوم به علفكشها به مزرعه، بخصوص درحالت هاي تك كشتي و مكانهايي كه مبارزه شيميايي شديد با يك نوع علفكش و يا علفكشهايي از يك خانواده ( در خصوص مقاومت به علف كش به طور خلاصه در بخش كنرل شيميايي بحث خواهدشد).
با وجود همه اقداماتپيشگيرانه و زراعي، چنانچه با دانش امروز بخواهيم حداكثر عملكرد را داشته باشيم، دراغلب موارد استفاده از علفكشها اجتناب ناپذير است. البته استفاده از علفكشها بهمعني آن نيست كه ساير اقدامات ضرورتي نداشته باشد
ج-روشهاي مكانيكي
روشهاي مكانيكي كنترل علفهاي هرز را مي توان به دو دسته تقسيم نمود:
1) روشهاي مكانيكي قابل اجرا در قبل از كشت گندم، كه مهمترين آنها عبارتند از:
سبز نمودن علفهاي هرز از طريق آبياري قبل از كشت و بلافاصله شخم نمودن علفهاي هرز سبز شده.
استفاده از سيستمهاي بدون شخم يا داراي شخم حداقل: بايد توجه داشت كه سيستمهاي بدون شخم يا داري حداقل شخم، باعث افزايش حضور علفهاي هرز چندساله و كاهش علفهاي هرز يك ساله، بخصوص پهن برگها مي شود.
2) روشهاي مكانيكي قابل اجرا در زمان آيش يا پس از برداشت گندم، كه مهمترين آنها عبارتند از:
برگرداندن بقاياي گياهي گندم پس از برداشت از طريق جلوگيري از تكثير علفهاييهرز (بخصوص علفهاي هرز يك ساله) باعث كاهش خسارت مي شود. البته اگر اين عمل با تاخير انجام گيرد، در بسياري از موارد باعث تشديد خسارت علفهايهرز خواهد شد.
در صورتی که زمين دارای علف های هرز دائمی نظير خارشتر،پيچک ،تلخه،قياق، شيرين بيان،تلخ بيان و غيره باشد، شخم های عميق با فاصله دو هفته پس از برداشت گندم بسيار موثر خواهد بود.معمولا پس از عمليات شخم، اندام های مختلف علف های هرز تکه تکه شده و در عمق خاک قرار خواهند گرفت. در این صورت اين اندام ها به دليل نداشتن ذخيره غذایی کافی قادر به رشد مجدد نخواهند بود. از طرفی ريشه ها و يا اندام های رويشی زيرزمينی اين گیاهان به سطح خاک آورده شده و با قرار گرفتن در معرض هوا و نور خورشيد آب خود را از دست داده و خشک خواهند شد.البته هنگامی که از شخم برای کنترل علف های هرز چندساله استفاده می شود نبايد انتظار داشت که در همان سال اول همه علف های هرز دائمی از بين بروند، بلکه ادامه اين کار در طی 3تا4 سال تا حدود زيادی مشکل علف های هرز دائمی را حل خواهند نمود. برای نتيجه گيری سريع می توان در تلفیق با شخم از علف کش های سيستميکمثل گليفوزيت (راند آپ) و يا در مواردی از پيکلورام استفاده نمود(استفاده از پيکلورام دوام زيادی دارد و برای مزارع و درخت های اطراف بسيار خطرناک است).برای مصرف علفکش ها بايد زمين را شخم زد و پس از رويش مجدد علف های هرز، روی آنها علف کش پاشيد و مجددا پس از 7 تا 10 روز زمين را شخم زد.
د-روشهاي كنترل شيميايي
براي كنترل شيميايي علف هاي هرز بايد مراحل زير را به دقت پيگيري نمود:
1. علف هاي هرز مسئله ساز مزرعه را شناسايي نمود.
2. علف كشي را انتخاب نمود كه قادر به كنترل علف هاي هرز مسئله ساز باشند.
3. كليه توصيه هاي نوشته شده روي برچسب علفكش را مورد مطالعه قرار داده و به آنها عمل نمود.
4. سمپاش مناسبي را انتخاب نمود و آن را به طرز صحيح تنظيم نمود. در سطوح بزرگ حتيالامكان از سمپاشهاي بومدار 400 ليتري پشت تراكتوري با نازل تيجت و با فشار 2-3 بار استفاده گردد.
5. زمان سمپاشي را رعايت نمود و نقش عوامل اقليمي را در هنگام سمپاشي مد نظر قرار داد.
6. چنانچه لازم است هم از باريك برگ كش ها و هم پهن برگ كش ها استفاده شود، اختلاط پذيري علف كش ها را مورد توجه قرار دهيد و در صورتي كه علفكشها با هم سازگاري ندارند، از مخلوط كردن آنها خوداري نمود.
علفکش های ثبت شده برای گندم در ايران
تا كنون 12 علفكش براي گندم و جوكشور به ثبت رسيده است كه از اين تعداد 6 باريك برگ كش و 6 پهنبرگ كش و 1 علف كش دو منظوره هستند(جدول 4).از ديدگاه مديريت علفكشها ، هر چه علفكشهاي ثبت شده براي يك محصول از نظر محل عمل متنوع تر باشندبهتر بوده و كشاورزمي تواند براي جلوگيري از مقاوم شدن علفهاي هرز به علفكشها، علفكشهاي دارايمحل عمل مختلف را به تناوبمصرف نمايد.
به عنوان مثالاگر براي كنترل پهن برگهاي يك محصول 3 علف كش با محل عمل مختلف وجود داشته باشد،كشاورز مي تواند بهتناوب هر 3سال يك بار يكي از اين علفكشها را استفاده نموده و بروزمقاومت به علف كش را بهتاخير اندازد. با توجه به موارد فوق طيف پهن برگ كش هاي ثبت شده در ايران، از نظرمحل عمل از تنوع نسبتاً خوبي برخوردار بوده و به نظر مي رسد كه ميتوان آنها را درتناوبمصرف نمود.
علي رغم آنكهپهن برگ كش هاي گندم از يك تنوع خوبي از نظر محل عمل علف كش برخوردارند، ولي عمدهترين پهن برگكش هايي كهدر چند سال اخير مورد استفاده قرار گرفتهاند شامل تري بنورون متيل ( گرانستار)، 2,4-D و بروموكسينيل بوده است ،كه باتوجه به كارآيي علفكش گرانستار و استقبال كشاورزان از اين علف كش ، به نظر مي رسدكه اگر اين روند ادامه پيدا كند در آينده گرانستارجايدو علف کش دیگر رابگیرد.
همان طور كه در جدول 3ملاحظه مي شود باريك برگ كش هاي گندم و جو از نظر نحوه عمل تنوع زيادي برخوردارنيستند، چرا كه از 6باريك برگ كش، 4 علف كش از گروه بازدارنده هااست و علف كش ديفن زوكوآت ( آونج) نيز مصرف چنداني ندارد و در حالحاضر اكثر باريك برگ كش هايي كه درگندم و جو مورد استفاده قرار ميگيرند از گروه بازدارنده هايهستند و در آينده بايد به دنبال ثبتباريك برگ كشهايي بود كه متعلق به گرو ههاي ديگري از علفكشها باشند.
جدول 3: علفكشهاي توصيه شده براي زراعت هاي گندم
نام عمومی
نامتجاری
محل عمل
فرمولاسیون
مقدار مصرف(درهکتار)
زمانمصرف
باریک برگ کش
دیکلوفوپ متیل
ایلوکسان
بازدارندهaccase
%36EC
2.5 litr
3برگی تا اواسط پنجه زنی علفهرز
فنوکساپروپ-پی اتیل
پوماسوپر
بازدارندهaccase
%7.5EW
0.8تا 1 لیتر
3برگی تا اواسط پنجه زنی علفهرز
کلودینافوپپ-پرروپاژیل
تاپیک
بازدارندهaccase
%8EC
0.6تا0.8لیتر
3برگی تا اواسط پنجه زنی علفهرز
ترالکوکسیدم
گراسپ
بازدارندهaccase
%10EC
2.5تا3لیتر
3برگی تا اواسط پنجه زنی علفهرز
دیفن زوکوات
آونج
بازدارنده سنتزچربی
%25SL
3لیتر
3برگی تا اواسط پنجه زنی علفهرز
فلم پروپ-ام- ایزوپروپیل
سافیکسBW
ناشناخته
%20EC
1تا 2 لیتر
3برگی تا اواسط پنجه زنی علفهرز
پهن برگ کش
2.4D+MCPA
------
شبه اکسین
%67.5SL
1تا 2 لیتر
پنجه زنی تا تشکیل ساقهگندم
2.4D
یو-46
شبه اکسین
%72SL
1تا 2 لیتر
پنجه زنی تا تشکیل ساقهگندم
تری بنورون متیل
گرانستار
بازدارندهALS
%7.5DF
15تا 20 گرم
4تا8 برگی علفهرز
برومو کسینیل
پاردنر
بازدارندهPSII
%22.5SL
1.5لیتر
2تا4 برگی علفهرز
مکوپروپ+دیکلوپروپ+پیMCDA
دوپلسان سوپر
مخلوط
%60EC
2.5لیتر
2تا4برگی علف هرز و قبل از بهساقه رفتن گندم
دای کاملیا
بانول
شبه اکسین
%49EC
0.25لیتر
2تا3برگی علفهرز
دومنظوره
ایمازا متابنز
آسرت
بازدارندهALS
%25SC
2تا 2.5لیتر
2تا4برگی علفهرز
از نظر بروز مقاومت به علف کش ها باید این نکته رامدنظر داشت که چنانچه علف کش های بازدارندهمانند(ایلوکسان، پوماسوپر، تاپیک و گراسب) و علف کش های بازدارندهALS)مانند آسرت) به ترتیب 7و5 سال بهطور متوالی مصرف شوند، علفهای هرز نسبت به آنها مقاوم می شوند. بنابراین توصیه می شود چنانچه از علف کش هایفوق استفاده می شود ، ضمن رعایت تناوب کشت ، به تناوب از علف کش هایی استفاده شودکه محل عمل متفاوتی دارند.
باريك برگ كش هاي گندم
حال حاضر باريك برگكشهايي كه در زراعت گندم مورد استفاده قرار مي گيرند عبارتند از: ديكلوفوپ متيل (ايلوكسان)، فنوكساپروپ-پي-اتيل (پوماسوپر) و كلودينافوپپ-پروپارژيل (تاپيك). علاوه بر اينها ترالكوكسيدم (گراسپ)، ديفن زوكوات (آونج) و فلم پروپ-ام-ايزوپروپيل (سافيكس( BW نيز كم و بيش مصرف مي شوند. برخي از مشخصات اين علفكشها مانند نام عمومي، نام تجاري، محل عمل، فرمولاسيون، مقدار مصرف درهكتار و زمان مصرف آنها در جدول 3ميزان تاثير آنها بر علفهاي هرز مختلف نيزدر جدول 4 ذکر شده است.ساير خصوصيات باريكبرگ كشهاي گندم نيز به طور خلاصه در زير مورد بحث قرار خواهد گرفت.
ديكلوفوپ متيل (ايلوكسان):علف كش سيستميك و از گروه آريلوكسيفنوكسيپروپيوني كاسيد بوده و عمدتاً از طرق برگها جذب مي شود.نفوذ و جذب آن تا حدودي از طريق ريشه نيز امكان پذير است. از آنجا كه محل عمل واقعي علفكش نقاط رشد ( سلولهاي مريستم انتهايي) مي باشد، بنا براين چنانچه علفكش در نزديك نقاط رشد قرار گرفته باشد، در تاثير علف كشي آن مهم است. اين علفكش غشاء سلولي را نابود ساخته و از اينرو از انتقال مواد غذايي به ريشه جلوگيري مي كند. علف كش فوق را نمي توان با علفكشهاي هورموني به صورت مخلوط استفاده نمود، ولی با علف کش های بازدارنده سنتز آ.ال.اس(مانند گرانستار)تا حدود زیادی قابل اختلاط است.
فنوكساپروپ-پي-اتيل (پوماسوپر):علفكشي سيستميك وتماسي يوده و از گروه اسيد پروپيونيك ميباشد. هنگامي كه اين علف كش وارد گياه مي شود، فنوكساپروپ-پي-اتيل به سرعت به اسيد آزاد فنوكساپروپ كه از بيوسنتز اسيدهاي چرب جلوگيري مي كند، تغيير شكل مي دهد. چنانچه علف كش فوق با پادزهري به نام مفن پيريدي اتيل عرضه گردد، در گندم و جو قابل مصرف است وچنانچه پادزهر مصرف شده در آن فن كلرازول-اتيل باشد فقط در گندم قابل مصرف است. شرايط مطلوب رشد، نظير درجه حرارت مناسب و رطوبت بالا، تاثير پوماسوپر را بيشتر نموده و از اينرو سبب كاهش دز مصرفي مي گردد. اين علف كش با علفكشهاي اكسيني قابل اختلاط نبوده، ولي مي توان آن را با گرانستار مخلوط نمود. پوماسوپر بر روي برخي از ارقام جو اثر زردي ايجاد مي كند، و از اين رو بهتر است در مزارع جو مورد استفاده قرار نگيرد مگر آنكه در روي برچسب سم وجود پادزهر در فرمولاسيون آن جهت مصرف در مزارع جو قيد شده باشد.
كلودينافوپپ-پروپارژيل (تاپيك):اين علفكش از گروه آريلوكسي فنوكسي پروپيونيك اسيد بوده و جهت استفاده در مزارع گندم همراه با پادزهري به نام كلوكوئينتوست فرموله ميشود.با این پادزهر نمی توان تاپیک را در جو استفاده نمود. علفکش فوق نیز همانند سایر علف کش های بازدارنده سنتز accaseبا علفكشهاي شبهاكسيني نظير توفوردي قابل اختلاط نيست. البته اختلاط آن با گرانستار بلامانع است.
ترالكوكسيدم (گراسپ):علفكشي سيستميك و انتخابي از گروه اكسيم بوده و عمدتاً مانع تقسيم سلولي ميشود. اين علفكش پس از سمپاشي به سرعت جذب شاخ و برگ علفهاي هرز شده و به طور فعال در داخل آوندهاي آبكش حركت مي نمايد. محل تاثير اين علف كش نقاط رشد گياه بوده و اولين اثر آن جلوگيري از تشكيل قسمتهاي جديد گياه و به دنبال آن زردي برگهاي جوان و سپس مرگ برگهاي مسن تر و نهايتاً مرگ كامل گياه مي باشد. پوشش كامل شاخ و برگ علفهاي هرز توسط اين علف كش، در بالا بردن ميزان جذب و افزايش تاتير آن نقش اساسي دارد. جهت افزايش كارآيي آن در مزارع گندم توصيه ميشود كه اين علفكش به همراه روغن (ولك يا ATPLUS) به مقدار 5/0% استفاده گردد. در سال 1377 فرمولاسيون 25% SC اين علفكش به ثبت رسيد. ميزان مصرف اين فرمولاسيون 5/0 تا 1 ليتر در هكتار بوده كه همرا ه نيم درصد روغن توصيه شده است.
ديفنزوكوات (آونج):علفكشي انتخابي و سيتميك از گروه پيرازولها بوده و بازدارنده فتوسنتز و از بين برنده مريستم گياه ميباشد. مزيت اين علف کش امکان اختلاط آن با علف کش های هورمونی مانند 24Dاست. برای این اختلاط اگر از شکل استریD4.2استفاده شود، بهتر از شكل نمكي آن است. سميت اين علف كش نسبتاُ زياد و در حدود 470 ميلي گرم بر كيلو گرم وزن بدن موش صحرايي است. دوام آن در انبار زياد است، به طوري كه در درجه حرارت 120 درجه سانتيگراد، پس از 169 ساعت هيچ تجزيهاي نداشته است. اين علف كش در جو نيز قابل استفاده است.
فلم پروپ-ام-ايزوپروپيل (سافيكس(BW :اين تركيب علف كشي انتخابي و سيتميك بوده و متعلق به گروه آريلآلانينها ميباشد. اين علف كش در گياه اثر ضد اكسين داشته وبازدارنده تقسيم سلولي ميباشد.مصرف همزمان آن با علف کش های شبه اکسینی مثلD 2.4منجر به كاهش اثر آن خواهد شد
نكات قابل ذكر درمورد باريك برگ كش ها
عموماُ بايد در مراحل اوليه رويش علفهرز مصرف شوند.
· علفهرز بايد در حال رشد و فعاليت كامل باشد. بنابر اين نبايد دچار كم آبي، تنش هاي ناشي از نوسانات جوي، بي تحركي در اثر سرما و فقر غذايي باشد.
· نبايد مخلوط با علفكشهاي شبه هورموني مصرف شوند و حتي توصيه مي شود از 10 روز قبل تا 5 روز پس از مصرف باریک برگ کشها،D2.4علفکش یا مشابه آن بكار نرود.
· غالباً سيستميك ضعيف هستند، بنابراين بايد درست مصرف شوند و سمپاشي با نازل مناسب و ذرات 100 تا 250 ميكرون و آب كافي صورت گيرد.
· با افزودن روغنهاي تابستانه به مقدار 1% و يا مويان به نسبت 5% آب مصرفي، اثر اين باريك برگ كش ها افزايش مي يابد.
. نبايد مخلوط با كودهاي نيتروژنه مصرف شوند، زيرا احتمال بروز گياه سوزي در گندم را بوجود مي آورد.
· از آنجا كه احتمال بروز مقاومت در علفهاي هرز باريك برگ نسبت به علفكشهاي بازدارنده ACCase زياد است، بنابراين بايد پيوسته مزرعه را از اين جنبه زير نظر داشت و تا آنجا كه ممكن است از كاربرد متوالي آنها در يك مزرعه اجتناب كرد و در تناوب با آنها از علفكشهايي با محل عمل متفاوت استفاده نمود.
جدول 4: درجه تاثير باريك برگ كشهاي ثبت شده براي گندم بر علفهاي هرز غالب اين محصول
فنوكسساپروپپ-اتيل(پوماسسوپر)
ديفن زوكوات (آونج)
ايمازامتابنز-متيل(آسرت)
فلم پروپ-ام- ايززوپروپيل سافيكس(BW)
ديكلوفوپ متيل(ايلوكسان)
تررالكوكسيدم(گراسپ)
كلودينافوپپ-پرروپاژيل(تاپيك)
غلات باريك برگ
***
***
***
***
***
**
***
Avena spp
يولاف وحشي
***
*
**
*
***
Alopecurus spp
دم روباهي كشيده
Bromus spp
جو موشك
Bromus spp
جو پيازي
***
**
**
Lolium spp
چچم
***
***
***
**
***
***
***
Phalaris spp
علف قناري
Secale cerial
چاودار
*** خوب كنترل ميكند ** متوسط كنترل مي كند * ضعيف كنترل ميكند
پهن برگ كش هاگندم
پهن برگ كشهاييكه در زراعت گندم مورد استفاده قرار مي گيرندعبارتند از :2.4D )یو46( ،2.4D+MCP ،تريبنورون متيل (گرانستار)، بروموكسينيل (پاردنر)، مكوپروپ+ديكلوپروپپي+MCPA (دوپلسان سوپر)، ايمازا متابنز- متيل (آسرت) و دايكامبا (بانول) كه برخي از مشخصات اين علفكشها مانند نامعمومي، نام تجاري، محل عمل، فرمولاسيون،مقدار مصرف درهكتار و زمان مصرفآنها درجدولچهارو ميزان تاثير آنها بر علفهاي هرزمختلف نيز در جدولششذكر شده است. ساير خصوصيات پهن برگكشهاي گندم نيز به طور خلاصه در زير مورد بحث قرار خواهد گرفت.
2,4-D (يو-46 ديفلوئيد):علف كشي سيستميك از گروه اسيد فنوكسي استيك (اكسين) بوده و به طور گستردهاي در مزارع غلات مصرف مي شود. علت امر قيمت مناسب علفكش و كنترل طيف وسيعي از علفهاي هرز پهن برگ گندم ميباشد. كنترل مطلوب علف هاي هرز، بدون آسيب ديدن گندم، زماني حاصل مي شود كه اين علفكش در زمان مناسب مصرف شود. دوره هاي حساسيت غلات به 2,4-D در مواقعي است كه رشد آنها سريع است. اين مراحل عبارتند از: صفر تا 4 برگي و از ساقه رفتن تا گلدهي. سمپاشي در مرحله 4 برگي سبب بدشكلي خوشه ها، پيازي شدن برگها، كوتولگي عمومي گياه و كاهش عملكرد ميگردد. سمپاشي در مرحله آغاز ساقه رفتن تا گلدهي معمولاً عملكرد را به طور جدي كاهش مي دهد. در مرحله ساقه رفتن ميان گره ها به سرعت طويل مي گردند.
مراحل حداقل حساست گندم به علف كش 2, 4 –D عبارتند از 4 برگي تا ساقه رفتن و از خميري نرم دانه تا رسيدن دانه. مرحله 4 برگي تا ساقه رفتن كه شامل پنجه زني كامل مي باشد، بهترين زمان براي سمپاشي 2, 4 –D است. در اين مرحله گياه زراعي به طور نسبي متحمل بوده و علفهايهرز نيز معمولاُ كوچك ميباشند، لذا به آساني كنترل مي شوند. علاوه بر آن در اين مرحله رشدي، ادوات سمپاشي زميني خسارت زيادي را به گندم وارد نمي كنند. هر چند غلات در مرحله خميري نرم دانه تا رسيدن بسيار متحمل به 2, 4 –D هستند، ولي در اين مرحله سمپاشي توصيه نمي شود. زيرا اولاً تا رسيدن به اين مرحله علفهاي هرز خسارت خود را وارد كرده اند. ثانياً ادوات سمپاشي زميني نيز در اين مرحله خسارت زيادي به گندم وارد مي كنند و ثالثاً احتمال باقي ماندن 2, 4 –D در دانه هاي برداشت شده وجود دارد. به طور كلي ارقام گندم بيشترين تحمل را نسبت به 2, 4 D داشته و جو و يولاف در مرحله بعد قرار دارند. ضمناً فرمولاسيون استر 2, 4 –D موثرتر از فرمولاسيون نمك است، ولي به دليل فرار بودن استر ها كاربرد آنها مشكل بوده و احتمال دريفت بخصوص براي محصولات مجاور مزرعه گندم وجود دارد. شكل 6 مراحل مختلف رشد غلات و حساسيت آنها به 2, 4 –D را نشان مي دهد.
2,4-D+MCPA يو-46-كمبيفلوئيد : علف كشي مخلوط از دو گروه اسيدفنوكسي استيك و اسيد آريلوكسي آلكانوئيك بوده و در ايرانبجای D2.4اغلب از این علف کشبه دلیل وسیع تر بودن طیف علف کشی آن و کریستالیزه شده 2.4بهتنهاییدر سرماي زمستان استفاده ميشود. علفكش MCPA مشابه 2, 4-D عمل مي كند، وليانتخابي تر از آن است و به گياه زراعي نيز آسيب كمتري وارد مي سازد. البته از نظراقتصادي نيز مقداري گرانتر است. مخلوط اين دو علف كش به صورت نمك دي متيل آمين وبه نسبت 5/31% از MCPA و 36% از 2, 4-D مورد استفاده قرار ميگيرند و فرمولاسيون آن محلول در آب است. مراحلي كه گندم به اين علف كش حساسيت نشانمي دهد مانند علف كش 2, 4-D است.
اصولاً در مصرف علفكشهاي هورموني ( شبه اكسين ها) بايد دو نكته را مد نظر قرار داد.
1. چون باقيمانده علف كش در سمپاش مي تواند موجب آسيب به گياهان حساس گردد. بنابراين بايد بعد از سمپاشي، سمپاش را با پودرهاي لباس شويي و اگر ممكن باشد با آب گرم خوب شستشو داد.
2 . از آنجا كه برخي گياهان مانند پنبه، گوجه فرنگي، انگور، پسته، مركبات، بسياري از سبزيها و خلاصه تمامي گياهان پهن برگ به علفكشهاي هورموني حساسيت دارند، بنا براين در هنگام سمپاشي بايد دقت نمود كه علف كش از طريق بادبردگي به گياهان خارج از هدف برخورد نكند و سمپاشي بايد با فشار كم و در هواي آرام صورت گيرد. سمپاشي در هواي گرم ممكن است سبب بخار شدن علف كش شود و اگر جريان هوا كند باشد و بخصوص اگر وارونگي داشته باشد، انتقال توده بخار به مزارع حساس مجاور مي تواند آسيب فراواني را سبب شود.
(تري بنورون متيل (گرانستار:اين علف كش تماسي و از گروهسولفونيلاورهها بوده و كاملاً انتخابي مزارع غلا ت است. اگر گرانستار باسورفكتانتهاي غير يوني مصرف شود، اثر آن افزايش مي يابد. بسياري از منابع دلالت برناسازگاري آن با باريك برگ كش ها داشته وحاكي از آنند كه در صورت اختلاط آن باباريك برگ كشها، كمترين اثر آن كاهش تاثير 15 تا 20 درصدي باريك برگ كشهاست. درايران نيز اغلب با باريكبرگكش تاپيك بصورت مخلوط استفاده ميشود. در صورتي كه اينعلفكش همراه با برخي سموم فسفره يا كودهاي شيميايي حاوي سورفكتانت مصرف شود،ممكن است در گندم سوختگي ايجادكند. از آنجا كه اين علف كش كم مصرف است، مقدار بسياراندك از باقيمانده آن در سمپاش و يا پاشيده شدن آن به مناطق غير هدف، زيانبار است. بنابراين هنگام سمپاشي گرانستار بايد از بادبردگي آن به اطراف و يا ريخته شدن آن درجوييهاي آب جداُ خودداري نمود.
(بروموكسينيل (پاردنر:بروموكسينيل علف كش تماسي و از گروهنيتريلها بودهو بر علف های هرز بسیار جوان که بیشاز دو تا چهار برگ ندارندمؤثر است. از آنجا كه علف كش مذكورتماسي بوده و در گياه ضعيف انتقال مي يابد، بنابراين توصيه مي شود هنگام سمپاشي سطحعلفهرز به طور كامل سمپاشي شود. چنانچه اين علف كش دير مصرف شود، رشد گندم باعثكاهش سطح تماس علف كش شده و بنابراين كارآيي آن كم مي شود. ضمنآُ تاثير بروموكسينيلبرعلفهاي هرزي كه زياد رشد كرده اند كمتر از علفكشهاي هورموني است. خطر بادبردگياين علفكش نيز ازعلفكشهاي هورموني كمتر است. مخلوط بروموكسينيل با MCPA باعث كنترل طيف گسترده تري ازعلفهاي هرز مي شود.هواي سرد و ابري، اثر اين علف كش را كاهش مي دهد. اختلاط آن باباريك برگ كشها نيز عملي است، ولي تاثير نسبي آنها را كاهش مي دهد. نكته اي كه درخصوص اين علف كش بايد در نظر داشت ايين است كه چنانچه گياه زراعي در معرض تنش رطوبتيا تيمار چرا قرار گرفتهاست، حداقل تا 30 روز پس از رفع تنشنبايد از اين علف كش استفاده نمود.
(مكوپروپ+ديكلوپروپپي+MCPA ( دوپلسانسوپر:علف كشي مخلوط و متعلق به گروههاي اسيد آريلوكسي آلكانوئيك، اسيد فنوكسي استيك واسيد پروپيونيك ميباشد. نسبت تركيبات بكار رفته در اين علف كش شامل 160 گرم MCPA + 310 گرم ديكلوپروپ+ 130 گرممكوپروپ در ليتر ميباشدكه جمعا %60 ماده موثراين علفكش را تشكيلميدهند. ميزان تاتثر اين علفكش در هواي سرد كاسته ميشود.
تمام مواردي كهدر خصوص علفكشهاي هورموني ذكر شد، براي اين علف كش نيز صادق است. اين علفكش باشروع ساقهدهي نبايستي مصرف گردد.
دايكامبا (بانول): علفكشيسيستميك و از گروه اسيد بنزوئيك (اسيد آريل كربوكسيليك) ميباشد. این علف کش از طریق برگ وریشه جذب گیاه می گردد و در اغلب موارد علف های هرزی که توسط 2.4Dکنترل نمی شوند توسطاین علف کش کنترل می گردند.
علف كشهاي دومنظوره گندم
ايمازا متابنز- متيل ( آسرت:(اين علف كش سيستميك-انتخابي و ازگروه ايميدازولينونها بوده وبراي كنترل علفهاي هرز باريك برگ و پهن برگ بكار ميرود. كاربرد آن در مزارع گندم سبب كنترل مناسب گياهان تيره چليبپائيان و يولاف وحشيميگردد. دوام اين علف كش در خاك نسبتاً زياد است و ممكن است به محصولات حساسيمانند چغندر قند و سبزي ها كه پس از گندم در همان سال كشت ميشوند، خسارت واردكند.
جدول 5: درجه تاثير پهن برگ كشهاي ثبت شده براي گندم بر علفهاي هرز غالب اين محصول
2,4-D يو 46
بروموكسينيل ( پپاردنر)
ايمازا متابنز-متيل (آسرت)
غلات پهن برگ
***
**
*
آدونیس
Adonis aestivalis
***
***
**
آتریپلکس
Atriplex husterta
***
***
***
کیسهکشیش
Capsella- Bursa- postaris
***
**
**
ازمک
Cardaria draba
***
**
***
سلمه
Chenopodium album
***
*
*
خارلته
Cirsium arvense
**
*
*
پیچک
Convolvulus arvensis
**
**
*
شاتره
Fumaria spp
**
**
*
بی تیراخ
Galium spp
*
**
*
غربیلک
Lamium omlexicaule
*
*
-
ارشتهخطایی
Lepirodiclis holosteoides
**
*
*
کمندی
Myagrum perfoliatum
**
*
-
پنیرک
Malva spp
**
*
-
هفتبند
Polygonum aviculare
***
**
**
تربچهوحشی
Raphanus raphnistrum
*
-
-
ترشک
Rumex spp
***
***
***
شلمی
Rapistrum rogosum
***
**
***
خاکشیرتلخ
Descurania officinalis
***
***
-
شیرتیغی
Sonchus spp
**
*
-
گندمک
Stellaria media
***
**
-
ماستونک
Turgenia latifolia
**
**
-
جغجغک
Vacaria spp
*
**
*
سیزاب
Veronica persica
**
*
**
خاکشیر
Descurania sophia
**
*
-
شقایق
Papaver spp
***
***
***
ماهوشاه
Malcolmia africana
***
***
-
ناخنك
Goldbachia laevigata
**
*
-
Cerastium spp
**
*
-
سياه دانه
Agrostemma githago
***
***
***
خردل وحشي
Sinapis arvensis
**
*
-
ماشك
Vicia spp
*** خوب كنترل مي كند ** متوسط كنترل مي كند * ضعيف كنترل مي كند ـــ نامعلوم
مشکلات اجرايی موجود بر سرراه مديريت علف های هرز گندم
در كليه استان هاي كشور مشكلات اجرايي موجود برسر راه مديريت علفهاي هرز مزارع گندم بسيار قابل تأمل است. 1-كوچك بودن قطعات دراكثراستانها 2-عدم وجودسمپاش وقطعات آن 3-مساعدنبودن شرايط آب وهوايي 4-عدم توجيه اقتصادي 5-نبودن سم كافي ونرسيدن بموقع آن به محلهاي مصرف در بعضي استانها5 مشكل اصلي در امر مبارزه شيميايي با علفهاي هرز هستند. علاوه بر اينها مشكلات اجرايي ديگري نيز وجود دارد
منابع:
1- باغستاني، م.ح. زند، ا. شيمي، پ. فقيه، ا. خلقاني، ج. مين باشي، م. 1380. تحليلي بر مديريت علفهاي هرز گندم در كشور. نشريه داخلي بخش تحقيقات علفهاي هرز. موسسه بررسي آفات و بيماريهاي گياهي.
2-نوروزيان، م. 1378. فهرست سموم مجاز كشور. سازمان حفظ نباتات.
3- راشد محصل،م.ح.، ح. نجفي و م. د. اكبر زاده. 1380. بيولوژي و كنترل علفهاي هرز. انتشارات دانشگاه فردوسي مشهد.
4-رحيميان، ح.، ع. كوچكي و ا. زند. 1377. تكامل، سازگاري و عملكرد گياهان زراعي. سازمان نشر آموزش.
5-زند، ا.،م. ع. باغستاني.، پ. شيمي و ا. فقيه. 1380 . تحليلي بر مديريت سموم علف كش در كشور. نشر آموزش كشاورزي.
5- زند، ا و ح. صارمي. 1381. علفكشها چگونه عمل مي كنند: از بيولوژي تا كاربرد( باتاكيد بر علفكشهاي ثبت شده در ايران. انتشارات دانشگاه زنجان.
7- شيمي،پ و ف. ترمه. 1373.مجموعه علفهاي هرز ايران. وزارت كشاورزي.
8- موسوي، م. ر. 1380. مديريت تلفيقي علفهاي هرز. نشر ميعاد.
9- ميركمالي،ح. 1379. علف هاي هرز مزارع گندم ايران. نشر آموزش كشاورزي.
10- نوجوان، م. 1380. اصول مبارزه با علفهاي هرز. انتشارات دانشگاه اروميه.