تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 67 از 138 اولاول ... 175763646566676869707177117 ... آخرآخر
نمايش نتايج 661 به 670 از 1371

نام تاپيک: یاد ایام بخیر : كارتون‌های دوران كودكی ( پروفسور بالتازار و... )

  1. #661
    اگه نباشه جاش خالی می مونه CAnZO's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    403

    پيش فرض

    دست و پاهاشون هم باسیم حرکت می کرد
    يعني اينجوري:؟



    یکی از شخصیت هاش هم یه میمون بود به اسم کنتا
    يه تمساحي هم توش نبود كه دندون درد گرفته بود؟ آخرش يه پرنده دندوناشو تميز ميكرد؟
    Last edited by CAnZO; 03-01-2008 at 11:51.

  2. #662
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    يعني اينجوري:؟



    يه تمساحي هم توش نبود كه دندون درد گرفته بود؟ آخرش يه پرنده دندوناشو تميز ميكرد؟
    نه!!!
    از اون سیم هایی که از پایین حرکت می دن حالا بیخیال با این طرز آدرس دادن من معلومه همه بیراهه می رن!!!
    تمساح هم توش نبود یه مدرسه بود در هر حال مرسی!

  3. #663
    آخر فروم باز SajjadKAZ2003's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    ایران-اهواز
    پست ها
    1,033

    پيش فرض

    نه!!!
    از اون سیم هایی که از پایین حرکت می دن حالا بیخیال با این طرز آدرس دادن من معلومه همه بیراهه می رن!!!
    تمساح هم توش نبود یه مدرسه بود در هر حال مرسی!
    من يه چيزايي يادم اومد!

    يه ماهي کوچيکه توش بود که هميشه تو سري مي خورد و مظلوم بود
    يه ماهي صورتي رنگ و نسبتا بزرگ هم توش بود ( ماهي خوبه بود )
    يه ماهي آبي هم بود
    وسطهاي داستان هم بعضي وقتا يه نفر ( نمي دونم آدم بود يه چيزي بود ، آقاي کارگردان فکر کنم! ) دستشو دراز مي کرد ميورد تو صفحه بعد اون ماهي ها که بدجنس بودن و بقيه رو اذيت مي کردن رو از تو کادر ميورد بيرون تا مثلا از تو آب خارج بشن و بميرن

    منظورت همين بود!؟ ولي اسم کارتونش يادم نيست!!

  4. #664
    آخر فروم باز jooya's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    خونمون
    پست ها
    1,884

    پيش فرض

    من يه چيزايي يادم اومد!

    يه ماهي کوچيکه توش بود که هميشه تو سري مي خورد و مظلوم بود
    يه ماهي صورتي رنگ و نسبتا بزرگ هم توش بود ( ماهي خوبه بود )
    يه ماهي آبي هم بود
    وسطهاي داستان هم بعضي وقتا يه نفر ( نمي دونم آدم بود يه چيزي بود ، آقاي کارگردان فکر کنم! ) دستشو دراز مي کرد ميورد تو صفحه بعد اون ماهي ها که بدجنس بودن و بقيه رو اذيت مي کردن رو از تو کادر ميورد بيرون تا مثلا از تو آب خارج بشن و بميرن

    منظورت همين بود!؟ ولي اسم کارتونش يادم نيست!!
    منم یه چیزای داره یادم میاد، این که گفتی "وسطهاي داستان هم بعضي وقتا يه نفر ( نمي دونم آدم بود يه چيزي بود ، آقاي کارگردان فکر کنم! ) دستشو دراز مي کرد ميورد تو صفحه بعد اون ماهي ها که بدجنس بودن و بقيه رو اذيت مي کردن رو از تو کادر ميورد بيرون تا مثلا از تو آب خارج بشن و بميرن"

    فکر کنم من خیلی کوچیک بودم ولی خیلی ازش خوشم میومد ولی اصلا درست و حسابی یادم نیست .

  5. #665
    Animation Deliberation Morteza4SN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    محل سكونت
    Violet Orient
    پست ها
    2,689

    6

    من يه چيزايي يادم اومد!

    يه ماهي کوچيکه توش بود که هميشه تو سري مي خورد و مظلوم بود
    يه ماهي صورتي رنگ و نسبتا بزرگ هم توش بود ( ماهي خوبه بود )
    يه ماهي آبي هم بود
    وسطهاي داستان هم بعضي وقتا يه نفر ( نمي دونم آدم بود يه چيزي بود ، آقاي کارگردان فکر کنم! ) دستشو دراز مي کرد ميورد تو صفحه بعد اون ماهي ها که بدجنس بودن و بقيه رو اذيت مي کردن رو از تو کادر ميورد بيرون تا مثلا از تو آب خارج بشن و بميرن

    منظورت همين بود!؟ ولي اسم کارتونش يادم نيست!!
    ايول !
    من اين رو يادمه !
    مخصوصا اونجا كه مرده دستش رو ميورد تو و ماهي بد جنسه رو مي انداخت بيرون .
    خيلي قديميه ،
    ولي فكر نكنم هموني باشه كه Ar@m گفت

  6. #666
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    سلام
    ایول منم یادمه..و دقیقا از همینی که گفتی دستشو می اورد و ماهی را بر می داشت
    کاش می شد ازش عکسی چیزی پیدا کرد

  7. #667
    Animation Deliberation Morteza4SN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    محل سكونت
    Violet Orient
    پست ها
    2,689

    پيش فرض


    كارتون گرگ و خرگوش را يادتون هست.همون كه يك گرگ دنبال يك خرگوش خوشگل ميكنه تو شهر زندگي ميككند بدون كلام.يكبار هم تو يك كارگاه ساختمان سازي توي يك اتاق بدون درب گير ميكنه

    اين هم چند تا عكس از اين كارتون
    هر وقت اينو ميديدم حالم از اين خرگوشه به هم ميخورد ؛ لج آدم رو در مياورد
    گرگه خيلي بدبخت بود ، هر وقت خرگوشه از دستش در مي رفت اعصابم رو خورد مي كرد









  8. #668
    آخر فروم باز jooya's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    خونمون
    پست ها
    1,884

    پيش فرض

    Morteza4SN جان اسمش رو یادت نیست ؟ البته به لاتین .

  9. #669
    اگه نباشه جاش خالی می مونه CAnZO's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    403

    پيش فرض

    Morteza4SN جان اسمش رو یادت نیست ؟ البته به لاتین .
    Just you wait

    روسي: Nu, pogodi

  10. #670
    اگه نباشه جاش خالی می مونه shamim24's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    418

    پيش فرض

    بچه ها کی اون کارتون عروسکیه که ژاپنی هم بود یادشه که عکس شخصیت هاشو با مداد شمعی اول تیتراژش می نوشت دست و پاهاشون هم باسیم حرکت می کرد و شبکه دو می ذاشتش من خیلی دوستش داشتم یکی از شخصیت هاش هم یه میمون بود به اسم کنتا
    آره ... میدونم کدومو میگی...خیلی جالب بود....شخصیتهای متفاوتی مثل خوک و میمون و خرسو..داشت...مدرسه میرفتن....معلمشون یه خانوم خرگوشه بود که بلوز دامن و پاپیون داشت...بیشتر ماجرای مدرسشون بود..

    آهنگشم خیلی جالب بود..موزیک خاصی داشت اول و آخرش...

    .توی یکی از قسمتهاش این آهنگو میخوند که ما هم تا مدتها می خوندیمش:

    ماها داریم بزرگ میشیم لَ لَ لَ لباسامون کوچیک میشه لَ لَ لَ

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •