تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 61 از 138 اولاول ... 115157585960616263646571111 ... آخرآخر
نمايش نتايج 601 به 610 از 1371

نام تاپيک: یاد ایام بخیر : كارتون‌های دوران كودكی ( پروفسور بالتازار و... )

  1. #601
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    این تایپیک رو دیدم ، غصم ګرفت
    چه روز هایی بود ، چه زود ګذشت ، چه بد شد که ګذشت
    چه روزایی بود به هیچی فکر نمیکردیم جز کارتون دیدن... اون کارتون ها با اون دنیای زیبای کارتونی همیشه منو یاد بهشت میندازه
    خیلی وقته اونجور کارتون ها رو ندیدم ، فک کنم دیګه جهنمی شدم ...
    چه حرفا!!!
    موضوع اون کارتون ها نیستن موضوع اینه که دیگه بچه نیستیم
    دلم می خواست دوباره همه چیز مثل بچگی هام شگفت انگیز و جادویی بودن
    اون روزها به جادوی پری مهربون توی پینوکیو یا زنده بودن اسباب بازی ها صد در صد اعتقاد داشتیم
    من یادمه خوابهای طلایی سیمون رو نگاه می کردم و واقعا باور می کردم که می شه یه خواب دید و بعد توی بیداری دنبال همچین جایی گشت و کیف کرد!
    سندباد رو نگاه می کردم و از توی انباری خونمون دنبال چراغ نفتی قدیمی می گشتم!
    سفید برفی رو می دیدم و دلم می خواست با پرنده ها دوست بشم که روی دستام بشینن!!!
    کاملا مطمئن بودم لوبیای سحر آمیز وجود داره و یه قصر گنده وسط ابرهاست!
    حالا کی این کارها رو می کنه؟ دیگه می دونیم همش الکیه ولی بچه ها این رو نمی فهمن برای همین انقدر خوشبختن!!!
    اون روزهایی که تو می گی روزهایی بودن که ما یه نفهم واقعی بودیم ولی این نفهم بودن خیلی لذت بخش بود خیلی!!!
    کاش دوباره نفهم می شدیم!!!!!!!

  2. #602
    آخر فروم باز *Necromancer's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Graveyard
    پست ها
    2,087

    پيش فرض

    سلام دوستان
    مي دونيد اسم ماشين چاق و لاغر چي بود ؟ اسمش قرقي بود .
    يادمه توي پستهاي قبلي يكي اسم ماشين چاق و لاغر رو پرسيده بود . پست رو پيدا نكردم كه نقل قول كنم اما كلي فكر كردم تا يادم اومد اسم ماشينشون چي بود .

    دو تا عكس هم از ماشينشون براتون گذاشتم .





    موفق باشيد./
    این چاق و لاغر چیز جالبی بود اگه ساخت همچین برنامه هایی رو ادامه می دادن الان به یه جایی رسیده بودن
    چرا ادامه ندادن؟

    اون روزها به جادوی پری مهربون توی پینوکیو یا زنده بودن اسباب بازی ها صد در صد اعتقاد داشتیم
    جمع نبدنین لطفا"

  3. #603
    داره خودمونی میشه nazila_nanaz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    اصفهان نصف جهان
    پست ها
    103

    پيش فرض

    سلام

    من اولین باره توی این قسمت نظر میدم

    اما بچه ها!!!

    فکر کنم یه چیزیو یادتون رفته!!!!

    کارتون میو میو عوض میشه

    واقعا خیلی قشنگ بود

    شعرشم قشنگ بود

    « گاهی وقتا خودشو
    نمیدونم چیچی چیچی D:

    پره پرواز نداره
    اما پرواز میکنه»

    بقیشم یادم نیست

    همینم یه کمشو تو ذهنمه فقط

    اما کوشولو که بودم حفظش بودماااا !!!!

  4. #604
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    جمع نبدنین لطفا"
    آها !

    سلام

    من اولین باره توی این قسمت نظر میدم

    اما بچه ها!!!

    فکر کنم یه چیزیو یادتون رفته!!!!

    کارتون میو میو عوض میشه

    واقعا خیلی قشنگ بود

    شعرشم قشنگ بود

    « گاهی وقتا خودشو
    نمیدونم چیچی چیچی D:

    پره پرواز نداره
    اما پرواز میکنه»

    بقیشم یادم نیست

    همینم یه کمشو تو ذهنمه فقط

    اما کوشولو که بودم حفظش بودماااا !!!!
    سلام
    آره اونم خیلی قشنگ بود

    یاد اون موشه افتادم که با دوستاش رفتن به یه جزیره که گربه ها توش رییس بودن موشها رو می کشتن
    کی اسم اون رو یادشه؟
    ژاپنی بود و فکر کنم یه سال عید گذاشتش

  5. #605
    آخر فروم باز *Necromancer's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Graveyard
    پست ها
    2,087

    پيش فرض

    سلام

    من اولین باره توی این قسمت نظر میدم

    اما بچه ها!!!

    فکر کنم یه چیزیو یادتون رفته!!!!

    کارتون میو میو عوض میشه

    واقعا خیلی قشنگ بود

    شعرشم قشنگ بود

    « گاهی وقتا خودشو
    نمیدونم چیچی چیچی D:

    پره پرواز نداره
    اما پرواز میکنه»

    بقیشم یادم نیست

    همینم یه کمشو تو ذهنمه فقط

    اما کوشولو که بودم حفظش بودماااا !!!!
    میخوام براتون قصه بگم
    قصه میو میو که مثال گربه هاست
    ولیکن اون گربه نیست راکونه
    اونا شکل گربه هان
    راکونه کارای عجیب غریبی میکنه
    مث شعبده بازا یهویی ورد میخونه عوض میشه!
    شیره رو موش میکنه موشه رو شیر میکنه سوسکه رو غول میکنه بز رو استخر میکنه
    گاهی وقتا خودشو شکل پرنده میکنه میره خال اسمون
    پر پرواز نداره ولی پرواز میکنه
    باخوبا ملایم و خوشرفتار
    بدا رو دوس نداره
    راستی بگم اسم قصه مون چیه؟ نه بابا خودم میگم میو میو عوض میشه!

    MM

    همین بود شعرش نه؟
    Last edited by *Necromancer; 19-12-2007 at 23:11.

  6. #606
    داره خودمونی میشه nazila_nanaz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    اصفهان نصف جهان
    پست ها
    103

    پيش فرض

    آآآآآآآآآآآآآآآآآآآره

    بابا ای ول



    چه سرعتی!!!!

    کاش عکس هم ازش داشتیم

  7. #607
    Animation Deliberation Morteza4SN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    محل سكونت
    Violet Orient
    پست ها
    2,689

    پيش فرض

    آها !

    یاد اون موشه افتادم که با دوستاش رفتن به یه جزیره که گربه ها توش رییس بودن موشها رو می کشتن
    کی اسم اون رو یادشه؟
    ژاپنی بود و فکر کنم یه سال عید گذاشتش

    ببينم منظورت كارتون « گــــــامبا » بود ؟ درسته ؟
    يكي دو بار نشون دادنش ، ولي من يادمه تو مدرسه ها بود نگاش كردم ، زمستون ، چهارم پنجم ابتدايي !
    يادش بخير

    اگه همين منظورت بود بگو .

  8. #608
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    آره آفرین!
    بار اولی که گذاشتن توی عید بود
    بار دوم موقع مدرسه ها!!
    کارتونش از اون معدود کارتون هایی بود که خشانت داشت البته نه زیاد ولی خشن بود گربه هه موش ها رو می کشت خونشون پخش می شد بعدشم می مردن چشماشون باز می موند!!!

  9. #609
    Animation Deliberation Morteza4SN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    محل سكونت
    Violet Orient
    پست ها
    2,689

    پيش فرض

    آره آفرین!
    بار اولی که گذاشتن توی عید بود
    بار دوم موقع مدرسه ها!!
    کارتونش از اون معدود کارتون هایی بود که خشانت داشت البته نه زیاد ولی خشن بود گربه هه موش ها رو می کشت خونشون پخش می شد بعدشم می مردن چشماشون باز می موند!!!
    من عاشق اين كارتون «‌ گـــامبا » بودم

    تيتراژ اولش رو هم خيلي دوست داشتم ، خيلي خوب يادمه

    تازه يه راوي هم داشت ( من راوي خيلي دوست دارم )

    « گامبا » موشي بود كه توي يكي انبار با چند تا موش ديگه آشنا شد و وقتي صحبت از سرزمين رويايي موشها كه پر از غذاست به ميان اومد همگي تصميم گرفتند به اونجا برن.
    اين سرزمين يك جزيره بود.
    دشمن يك « راسوي سفيد » بود كه تمام منابع غذايي رو از بين برده بود و حالا بر جزيره حكمراني مي كرد و موشهاي جزيره را مي كشت و زندگي رو براشون تلخ كرده بود

    گامبا تو اين سفر با هفت موش ديگه همراه بود ؛ بوبو (همون كه يه چشم داشت) ، يويشوي فروشنده، چوتاي آسيب‌ديده و زخمي (همون پيره) ، گاكوشاي دانشمند (عينكيه) ، ايكاساماي غرغرو و آن موش دكتر و آن يكي موش دائم‌الخمر .

    اون قايقي كه با بطري نوشابه ساخته بودن هم خيلي با حال بود

    نكته جالب اينكه كارگردان گامبا يعني اوساما دزاكي، همون كسي است كه بعدها كارتون فوق‌العادة « يونيكو » رو ساخت.


  10. #610
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    سلام
    رفقا گربه پلیس را یادوتنه؟

    ایول من اینقده خوشم می اومدم..اینقده حال می کردم با این کارتون

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •