شیوه مالوف و متعارف که احتمالا در این دوره، صداوسیما از آن به عنوان "مناظره" نام خواهد برد، شیوه "میزگردهای دو نفره+مجری" است، به این معنی که دو نامزد در دو سوی یک میز قرار خواهند گرفت و هرکدام به سئوالات مشترک و غالبا کلیشه ای و کلی مجری پاسخ خواهند داد و این مجری است که روند بحث و سئوالات، چالش های دو نامزد را مدیریت خواهد کرد.
سابقه "مناظره" به عنوان یک روش رقابتی-انتخاباتی بین نامزدهای ریاست جمهوری در کشور ما به مناظره چهار نفره آقایان خاتمی، ناطق نوری، ری شهری و مرحوم زواره ای در رقابت های انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری -1376- برمی گردد.
در این دوره، مناظره بسیار ساده برگزار شد و در واقع بیش از آنکه، مناظره باشد، گردهمایی مشترک هر چهار نامزد انتخابات بود.
در دوره های بعدی انتخابات ریاست جمهوری(1380-1384)، معاونت سیاسی سازمان صداوسیما به عنوان متولی اصلی ساماندهی و طراحی برنامه های تبلیغاتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، "مناظره" بین نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را در برنامه های خود جای نداد، اما در انتخابات ریاست جمهوری آتی، مسئولین صداوسیما تصمیم گرفته اند از "مناظره های دونفره" در برنامه های مخصوص انتخابات استفاده کنند.
هرچند برنامه ریزی انتخاباتی و تبلیغاتی صداوسیما بخاطر آنکه از هیچ آیین نامه و قانون مدونی پیروی نمی کند و این سازمان در این مورد به مرجعی پاسخگو نیست و این روش های تبلیغی و رسانه ایی کاملا بستگی به سلیقه و نظر مدیران این سازمان دارد اما سئوال مهمی که جای طرح دارد این است که صداوسیما دقیقا قصد دارد چه نوع و چه کیفتی از "مناظره" را بین نامزدهای دهمین دوره انتخابات ترتیب دهد؟ این سئوال و سئوالاتی از این دست، حق مخاطبان میلیونی رسانه ملی است و نباید از کنار آن به راحتی گذشت.
شیوه مالوف و متعارف که احتمالا در این دوره، صداوسیما از آن به عنوان "مناظره" نام خواهد برد، شیوه "میزگردهای دو نفره+مجری" است، به این معنی که دو نامزد در دو سوی یک میز قرار خواهند گرفت و هرکدام به سئوالات مشترک و غالبا کلیشه ای و کلی مجری پاسخ خواهند داد و این مجری است که روند بحث و سئوالات، چالش های دو نامزد را مدیریت خواهد کرد.
اما آیا معنای تام و اکمل از مفهوم مناظره چنین روشی است؟
مناظره انتخاباتی در تعریف کلاسیک علم ارتباطات و رسانه به وضعیتی اطلاق می شود که دو نامزد در جمع عده ای ناظر و ببینده از اقشار مختلف جامعه، از یکدیگر سئوال می کنند، یکدیگر را به چالش می کشند و مجری برنامه هم "صرفا" وظیفه هماهنگی با حضار برای طرح پرسش،تنظیم وقت و گوشزد کردن نوبت سخن گفتن به نامزدها را بر عهده دارد، در این شیوه است که کمترین شبهه طرفداری و جانبداری به رسانه باز می گردد، چون بازیگران اصلی کارزار انتخابات، خود نامزدها خواهند بود.
در این فضای شفاف این نوع مناظره است که قدرت سخنوری، تحلیل و مدیریت ذهنی، صبر و خویشتن داری، هر یک از نامزدها در معرض آزمون قرار می گیرد و این خود نامزدها هستند که رودرو با هم مواجهه می شوند و کمترین حائل و واسطه ای بین آنان و افکار عمومی نیست.
به نظر می رسد رسانه ملی که سعی دارد ابتکارات جدید انتخاباتی را سرلوحه کار خود قرار دهد، باید شرایط واقعی و کلاسیک "مناظره" بین نامزدهای انتخابات دهم ریاست جمهوری را ایجاد کند تا با ایجاد شفافیت و اگاهی حداکثری، انتخابات حساس ریاست جمهوری به صحنه نشان دادن بلوغ رسانه ای و سیاسی رسانه ملی نیز تبدیل شود.