چرا سيستم هاي خبره اين قدر معروف شده اند ؟

ما نبايد به سيستم هاي خبره به عنوان دارويي كه همة بيماري ها را شفا مي دهد بنگريم . سيستم هاي خبرةكنوني داراي محدوديت ها و موانع جدي هستند كه مهم ترين ِآن ها ،ميزان و حد (پايگاه دانش )است . همچنين در اصطلاحات و مفاهيمي كه به يكديگر نزديك و متقارن همتند دچار مشكلات زيادي هستند .
با اين حال،بعضي از دلايلي را كه سيستم هاي خبره با چنين اقبالي در سطح بين المللي مواجه شده اند مي توان به قرار زير برشمرد :

باپيشرفت هايي كه صورت گرفته ،سيستم هاي خبره توانسته اند در سطوح عملياتي دانش ،يعني از داده پردازي و پردازش اطلاعات به (پردازش دانش و مديريت )،تحولاتي به وجود آورند .

در مقياس محدود و در اموري كه وابسته به كامپيوتر و هوش مصنوعي مي باشد ،عملكرد اين سيستم ها بهتر از انسان بوده است . از طرفي اين سيستم ها با مشكلات جدي مواجه هستند ؛به عنوان مثال يك كودك به راحتي مي تواند قلمي را از زمين بر دارد ، اما اين عمل براي روبوت ها و وسايل مكانيكي مستلزم نوشتن برنامه هايي بسيار پيچيده و مسئله زا است .

در ديناي تجارت ،سيستم هاي خبره به عنوان وسايلي كه براي سازمان ها و شركت ها ،در آمدزا و با صرفه هستند ، بسيار اهميت يافته اند . موفقيت در يك شركت مستلزم سرمايه گذاري بر روي منابع انساني ماهر مي باشد . اين افراد ممكن است بعد از آموزش ،براي يافتن شغلي بهتر ، آن شركت يا سازمان را ترك كنندو در عين حال با اين كار خود بسياري از تجارب و دانش خود با كه در طي زمان خدمت و آموزش به دست آورده اند با خود ببرند. سيستم هاي خبره مي توانند حافظ اين اطلاعات و اندوخته ها باشند . اين مسئله باعث شده كه سرمايه گذاري هاي كلان براي سيستم هاي خبره ،هوش مصنوعي و غيره صورت پذيرد . به هر حال تا تحقيق نياز هاي انسان توسط سيستم هاي خبره راه بسيار دشواري باقي است .

نقطه آغاز ايجاد هوش مصنوعي اندكي بعد از جنگ جهاني دوم مي باشد.در آن زمان (نوربرت واينر) با توجه به مسايل سيبرنتيك ، زمينه را براي پيشرفت هوش مصنوعي به وجود آورد . در سال 1950 ( آلن تيورينگ ) آزمايشي مبني بر اين كه آيا ماشين قادر است با قراآيندهاي مغز انسان رقابت نمايد، مطرح كرد.در سال 1956دركالج دارتموت جلسه اي برگزار شد كه تحقيقات وسيع بر روي هوش مصنوعي با تشويق مي نمود .

دهه 1960 به عنوان دهه توسعه و پيشرفت تحقيقات در زمينة هوش مصنوعي شناخته مي شود . برنامه هاي بازي شطرنج و روبوت ها ، زمينه هاي انساني تحقيقات هوش مصنوعي قلمداد مي شدند .

فنوني كه براي محدود كردن راهبردهاي جستجو و طراحي روش هاي ميان بر به منظور تصحيح پاسخ ها به كار مي رفت تقش بارزي در پيشرفت استفاده از هوش مصنوعي ايفا كردند .

دو زبان به نام هاي prolog و Lisp در اين زمينه ها در آمريكا و اروپا متداول است . Lisp زباني است كه بيش تر در ايالات متحده از آن استفاده مي شود و prolog (برنامه ريزي در منطق ) بيش تر توسط اروپاييان و ژاپني ها مورد استفاده قرار مي گيرد . prolog يزان سطح بالا است و Lispداراي انعطاف بيش تري است .

سيستم خبره ، زير مجموعة هوش مصنوعي است و اساسا" در برنامه هاي رايانه اي كه از دانش و فرايند هاي استنتاجي براي حل مسائلي كه نيازمند دانش انسان مي باشد استفاده مي كنند ، به كارگرفته مي شدند . سيستم خبره بايد داراي توانايي (انديشيدن )،و به دانش انسان نزديك باشد . در اينجا مزاياي استفاده از سيستم خبره _كه تا اندازه اي پديدة جديدي مي باشد _را در كتابخانه ها مورد تحث قرار مي دهيم . توانايي بالقوة اين سيستم كه براساس دانش مي باشد ، نامحدود است هيچ فن آوري تا كنون نتوانسته همچون سيستم هاي خبره ، خدمات كتابخانه ها با چنين تغيير دهد.


جستجو در پايگاه هاي اطلاعاتي
سيستم خبره مي نواند جستجو در پايگاه هاي پيوسته را بهبود بخشد . يك سيستم خبره مي تواند به استفاده كننده از كتابخانه در زمينه هاي زير كمك كند :

مشخص كردن جستجوي كاربر ؛

شناسايي پايگاه هاي اطلاعاتي بالقوه ؛

شناسايي عناصر مفهومي در جستجو ؛

بيان ساخت مفهومي ئر زمينه هاي انتخاب پايگاه ، كايد واژه ها ، توصيفگر ها و منطق بولي ؛

دستيابي به پايگاه اطلاعاتي با استفاده از توافقنامه هاي ارتباطي ؛

ورود به منطق جستجو ؛

تحليل نتايج جستجو ؛

اصلاح راهبرد جستجو ؛

وسيع تر كردن جستجو ؛

محدود كردن جستجو ؛

پايان دادن به جستجو و گذاشتن نتايج در اختيار كاربر .

بايد اذعان داشت كه سيستم مطلوب ، سيستمي است كه بتواند در هر زمان پاسخگوي استفاده كننده باشد و توضيحي در هد فرايند جستجو در اختيار كاربر قرار دهد . به عقيدة (ميگو و اسميت ) يك سيستم خبره مطلوب را كه آسان و كاربر پسند باشد ... سيستمي است كه به تمامي منابع در يك كتابخانه يا مركز اطلاع رساني دسترسي دارد؛ به عبارت ديكر به فهرست پيوسته ،اسناد و مدارك در حال گردش ،نظام امانت بين كتابخانه اي ، به پايگاه هاي معيني از برگه هاي مستند مؤلف كتابخانه كنگره ، و به كتاب هاي زير چاپ با متن كامل دسترسي داشته باشد.

همچنين اين سيستم قادر است به دسته اي از پايگاه هاي اطلاعاتي تجاري ، با اين توان كه به طور خودكار به پايگاه هاي اطلاعاتي و كلمات عبور آن ها دسترسي داشته باشد ،وصل شود.

كاربرد سيستم هاي خبره در كتابخانه ها
كاربرد سيستم هاي خبره و هوش مصنوعي در امور كتابخانه هنوز در مراحل اوليه است . چند پروژه در زمينه هاي كتابداري و خدمات اطلاع رساني به مراجعان تحت بررسي قرار گرفته و در اين زمينه خوش بيني زيادي مبني بر به كارگيري سيستم هاي خبره در اكثر حوزه هاي كتابداري و اطلاع رساني وجود دارد . مشكل اساسي كه در حال حاضر وجود دارد ايجاد (پايگاه دانش ) است .(12) مثلا "سيستم هبره را مي توان براي حوزة بخصوص از خدمات مرجع ايجاد نمود , اما اين سيستم قادر نيست (پايگاه دانش ) به وجود آورد كه در برگيرندة كلية فعاليت هاي بخش مرجع باشد .

در اينجا اين سؤال مطرح است كه چه دلايلي براي به كارگيري سيستم هاي خبره دركتابخانه وجود دارد ؟ آيا اين سيستم ها كار روزانة كتابداران را بهبود مي بخشند ؟به عنوان مثال ,يك سيستم خبره مي تواند به كتابدار در شناخت و بهبود كارايي اموري چون خدمات فني , جستجو در پايگاه هاي پيوسته و خدمات دادن به مراجعان بيش تر ياري رساند . اگر يك سيستم خبره خوب برنامه ريزي شده باشد باعث افزايش كيفيت خواهد شد . اين سيستم اشتباهاتي را كه گاهي از انسان سر مي زند مرتكب نخواهد شد و مي تواند در فراهم آوري اطلاعات تكراري سودمند باشد . حوزه هايي كه سيستم خبره مي تواند در آن فعاليت كند عبارت اند از :فهرستنويسي, جستجو در پايگاه هاي اطلاعاتي , نمايه سازي , مديريت و مرجع.


ساختار سيستم هاي خبره

تعداد سيستم هاي خبرة كتانخانه اي قابل خريد اندك است و اكثر اين سيستم هاي كنابخانه اي به صورت داخلي طراحي مي شدند . در خلال مراحل اولية ساخت سيستم هاي خبره ، كتابدار ميبايد با مهندس سيستم همكاري نزديك داشته باشد. مهندس سيستن مي تواند پيشنهادهاي مفيدي را در طراحي و حمايت از سيستم هاي هوشمند ارائه كند . (هيز ) و همكاران پنج مرحله رادر روش شناسي ساخت و طراحي سيستم هاي هبره ذكر مي نمايند :

شناسايي_ شناسايي عبارت است ار شناخت مسائل و محدوده ، و قبل از آن كه اهداف و مقاصد ساخت سيستم هاي خبره تبيين شود, صورت مي گيرد . در اين مرحله بايد منابع مشخص شوند و همچنين برآوردي از منابع براي كاركنان د رايانه صورت گيرد .

تجسم يا مفهوم ساز _در اين مرحله جنبه هاي اساسي پيشنهادي براي سيستم هاي خبره مورد بحث و فحص قرار مي گيرند و سؤالاتي به قرار زير مطرح مي شوند :

_آيا سيستم خبره مورد نياز است ؟

_آيا با استفاده از روش هاي جاري مي توان به اهداف و مقاصد سازمان دست يافت ؟

_چه كساني از سيستم خبره استفاده خواهند كرد؟

_چه كساني سيستم را آموزش خواهند داد ؟

_هزينه / فايده استفاده از سيستم خبره چه مقدار خواهد بود ؟

3.رسمي كردن _اين مرحله , مرحلةبين تجسم و اجرا مي باشد . در اين زمان است كه تصميم گرفته ميشود چه راهبردها ,وسائل و تجهيزات , و زبان برنامه نويسي مورد استفاده قرار گيرد . در اين مرحله مهندس سيستم مي تواند نظرات ارزشمندي ارائه كند.

4.اجرا_ اين مرحله مشخص مس كند كه سيستم خبره تا چه حد به نيازهاي كاربر پاسخ مي دهد . ارزيابي باز خورد استفاده كاربران از سيستم در تصحيح سيستم بسيار با اهميت است . كاربران به كتابدار و مهندس سيستن خواهند گفت كه روش هاي اعمال شده تا چه حد كاربرد دارند و تا چه اندازه واسط ارتباطي دستگاه راحت و مؤثر مي باشد .

5.ارزيابي _در مرحلة ارزيابي ،كتابدار و مهندس سيستم به سؤالاتي همچون چه چيزي خطا و چه چيزي صحيح بوده ، پاسخ مي گويند و آن ها را مورد ارزيابي قرار مي دهند . بايد به يادداشت كه سيستم خبره باكار آمد بدتر از آن است كه هيچگونه سيستم خبره اي نداشته باشيم . بهتر است ارزيابي به صورت منظم صورت گيرد تا مشخص شود كه آيا نياز هاي كاربران محقق شده است يا خير؟ در اين زمينه بايد كتابدار و متخصص سيستم به استانداردها نيز توجه هاص مبذول دارد.
در حال حاضر با پيشرفت علوم و فن آوري , ديگر لازم نيست كه انسان به طراحي نرم افزار بپردازد زيرا نرم افزارهايي در بازار موجود است كه به اين نياز ها پاسخ مي گويند . از جمله اين نرم افزارها مي توان به (شل)اشاره كرد . نرم افزار شل براي ايجاد نوع بخصوصي از سيستم هاي خبره طراحي شده و براي قوانين متعددي استوار است كه اساس آن (اگر _پس)كس باشد.در حال حاضر 5 نوع نرم افزار شل براي سيستم هاي خبره موجود و قابل نصب برروي رايانه هاي شخصي مي باشد.(تايني آنشتاين),(گورو) و (نالج پرو ) از جملة اين نرم افزارها هستند .