تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 3 از 10 اولاول 1234567 ... آخرآخر
نمايش نتايج 21 به 30 از 94

نام تاپيک: مطالب زیبا و دیدنی و عالی

  1. #21
    اگه نباشه جاش خالی می مونه masih_m2000's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    پست ها
    348

    پيش فرض

    سلام

    مطلب خوبی دارم

    قوانين مكانيك را مي‌توان بطور آماري در دو سطح مختلف به مجموعه‌اي از اتمها اعمال كرد در سطحي كه نظريه جنبشي گازها ناميده مي‌شود. به طريقي كم و بيش فيزيكي و با استفاده از روشهاي نسبتا ساده ميانگين گيري رياضي ، عمل مي‌كنيم. براي فهم نظريه جنبشي گاز را در فشار ، دما ، گرماي ويژه و انرژي داخلي اين روش را كه در سطح بكار برده مي‌شود.



  2. #22
    اگه نباشه جاش خالی می مونه masih_m2000's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    پست ها
    348

    پيش فرض

    سلام

    مطلب دارم خوب و مفید تشکر یادتون نره .


    نگاه اجمالي
    در ترموديناميك فقط با متغيرهاي ماكروسكوپيك ، مانند فشار و دما و حجم سر و كار داريم. قوانين اصلي ترموديناميك‌ها بر حسب چنين كميتهايي بيان مي‌شوند. ابدا درباره اين امر كه ماده از اتمها ساخته شده است صحبتي نمي‌كنند. ليكن مكانيك آماري ، كه با همان حيطه‌اي از علم سر و كار دارد كه ترموديناميك از آن بحث مي‌كند و وجود اتمها را از پيش مفروض مي‌داند. قوانين اصلي مكانيك آماري حامي قوانين مكانيك‌اند كه در حدود اتمهاي تشكيل دهنده سيسنم بكار مي‌روند.


  3. #23
    اگه نباشه جاش خالی می مونه masih_m2000's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    پست ها
    348

    پيش فرض

    سلام

    مطلب مفید دارم خوب


    تاريخچه
    نظریه مولکولی
    نظريه جنبشي توسط رابرت بويل (Rabert Boyle) (1627 – 1691) ، دانيل بونولي (1700 – 1782) ، جيمز ژول (1818 – 1889) ، كرونيگ (1822 – 1874) ، رودولف كلاوسيوس (1822 – 1888) و كلرك ماكسول ( 1831 – 1879 ) و عده‌اي ديگر تكوين يافته است. در اينجا نظريه جنبشي را فقط در مورد گازها بكار مي‌بريم، زيرا برهم كنش‌هاي بين اتمها ، در گازها به مراتب متغيرترند تا در مايعات. و اين امر مشكلات رياضي را خيلي آسانتر مي‌كند.

    در سطح ديگر مي‌توان قوانين مكانيك را بطور آماري و با استفاده از روشهايي كه صوري‌تر و انتزاعي‌تر از روشهاي نظريه جنبشي هستند بكار برد. اين رهيافت كه توسط جي ويلارد گيبس (J.willard Gibbs) و لودويگ بولتز ماني (Ludwig Boltz manni) (1844 – 1906) و ديگران تكامل يافته است، مكانيك آماري ناميده مي‌شود، كه نظريه جنبشي را به عنوان يكي از شاخه‌هاي فرعي در بر مي‌گيرد. با استفاده از اين روشها مي‌توان قوانين ترموديناميك را به دست آورد. بدين ترتيب معلوم مي‌شود كه ترموديناميك شاخه‌اي از علم مكانيك است.


  4. #24
    اگه نباشه جاش خالی می مونه masih_m2000's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    پست ها
    348

    پيش فرض

    سلام

    مطلب مفید


    محاسبه فشار بر پايه نظريه جنبشي
    فشار يك گاز ايده‌آل را با استفاده از نظريه جنبشي محاسبه مي‌كنند. براي ساده كردن مطلب ، گازي را در يك ظرف مكعب شكل با ديواره‌هاي كاملا كشسان در نظر مي‌گيريم. فرض مي‌كنيم طول هر ضلع مكعب L باشد. سطحهاي عمود بر محور X را كه مساحت هر كدام e2 است. A1 و A2 مي‌ناميم. مولكولي را در نظر مي‌گيريم كه داراي سرعت V باشد. سرعت V را مي‌توان در راستاي يالهاي مولفه‌هاي Vx و Vy و Vz تجزيه كرد. اگر اين ذره با A1 برخورد كند در بازگشت مولفه X سرعت آن معكوس مي شود. اين برخورد اثري رو ي مولفه Vy و يا Vy ندارد در نتيجه متغير اندازه حركت عبارت خواهد بود :

    (m Vx - m Vx) = 2 m Vx - )= اندازه حركت اوليه – اندازه حركت نهايي

    كه بر A1 عمود است. بنابراين اندازه حركتي e به A1 داده مي‌شود برابر با m Vx2 خواهد بود زيرا اندازه حركت كل پايسته است.

  5. #25
    اگه نباشه جاش خالی می مونه masih_m2000's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    پست ها
    348

    پيش فرض

    سلام

    مطلب خوب دارم

    قانون لنز كه در مورد جريانهاي القايي بكار مي‌رود چنين بيان مي‌شود كه جريان القايي در مدارهاي بسته در جهتي است كه با عامل بوجود آورنده خود مخالفت مي‌كند. اين قانون علامت منفي موجود در قانون فاراده را توجيه مي‌كند.


    مقدمه

    طبق قوانين القاي الكترومغناطيسي اگر شارمغناطيسي گذرا از مدار تغيير كند، نيرو محركه الكتريكي در مدار جاري مي شود. با برقراري نيرو محركه القايي در مدار، جريان الكتريكي القايي در آن جاري مي شود. طبق قانون لنز جهت جريان القايي در مدار در جهتي است كه ميدان مغناطيسي حاصل از آن با تغييرات شار مغناطيسي گذرا از مدار مخالفت مي كند. اگر چكشي را از بالاي نردباني رها كنيم، هيچ نيازي به قاعده‌اي كه بگويد چكش به طرف مركز زمين يا در جهت مخالف آن حركت مي‌كند، نداريم. اگر در اين موقع كسي از ما بپرسد كه از كجا مي‌دانيد كه چكش سقوط خواهد كرد، بهترين پاسخي كه مي‌توانيم بدهيم اين است كه بگوييم، هميشه به اين صورت بوده است و اگر بخواهيم جوابمان علمي‌تر باشد، مي‌توانيم بگوييم كه زماني كه چكش سقوط مي‌كند، انرژي پتانسيل گرانشي آن كاهش مي‌يابد و برعكس انرژي جنبشي آن افزايش پيدا مي‌كند.

    اما اگر چكش به جاي سقوط ، به طرف بالا برود، در اين صورت انرژي جنبشي و انرژي پتانسيل آن هر دو افزايش پيدا مي‌كنند و اين موضوع پايستگي يا بقاي انرژي را نقض مي‌كند. استدلال مشابه را مي‌توان در مورد تعيين جهت نيروي محركه الكتريكي كه با تغيير شار مغناطيسي در يك مدار القا مي‌شود، بكار برد، يعني در اين مورد اخير نيروي محركه القايي بايد در جهتي باشد كه با اصل پايستگي سازگار باشد و اين با استفاده از قانون لنز توضيح داده مي‌شود.


  6. #26
    اگه نباشه جاش خالی می مونه masih_m2000's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    پست ها
    348

    پيش فرض

    سلام

    مطلب


    تاريخچه لنز

    در سال 1834 ، يعني سه سال بعد از اين كه فاراده قانون القا خود را ارائه داد (قانون القا فاراده)، هاينريش فريدريش لنز (Heinrich Friedrich Lenz) قاعده معروف خود را كه به قانون لنز معروف است، براي تعيين جهت جريان القايي در يك حلقه رساناي بسته ارائه داد. اين قانون به صورت يك علامت منفي در قانون القاي فاراده ظاهر مي‌گردد. به اين معني كه در رابطه نيروي محركه القايي يك علامت منفي قرار داده و اعلام كنند كه اين علامت بيانگر قانون لنز است.


  7. #27
    اگه نباشه جاش خالی می مونه masih_m2000's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    پست ها
    348

    پيش فرض

    سلام

    مطلب دارم خوب تشکر یادتون نره.


    تشريح قانون لنز

    حلقه رسانايي را در نظر بگيريد كه به يك گالوانومتر حساس متصل است. حال آهنربايي را در دست گرفته و به آرامي به اين حلقه ، نزديك كنيد. ملاحظه مي‌گردد كه با نزديك شدن آهنربا به حلقه عقربه گالوانومتر منحرف شده و وجود جرياني را در مدار نشان مي‌دهد. اين جريان را جريان القايي مي‌گويند. حلقه جريان ، مانند آهنرباي ميله‌اي ، داراي قطب‌هاي شمال و جنوب است.

    حال اگر آهنربا را از حلقه دور كنيم، باز هم گالوانومتر منحرف مي‌شود، اما اين بار انحراف در جهت مخالف است و اين امر نشان دهنده اين مطلب است كه جريان در جهت مخالف در حلقه جاري شده است. اگر ميله آهنربا را سر و ته كنيم و آزمايش را تكرار كنيم، باز همان نتايج حاصل خواهد شد، جز اين كه جهت انحراف‌هاي عقربه گالوانومتر عوض خواهند شد. براي تشريح اين آزمايش با استفاده از قانون لنز به صورت زير عمل مي‌كنيم:

    زماني كه آهنربا را به آرامي به حلقه نزديك مي‌كنيم، تعداد خطوط شار مغناطيسي كه از حلقه مي‌گذرد، تغيير مي‌كند و همين امر سبب ايجاد يا القا جريان در حلقه مي‌شود و چون در ابتدا هيچ جرياني وجود نداشت، اين جريان بايد در جهتي باشد كه با هل دادن آهنربا به سمت حلقه مخالفت كند. برعكس ، اگر بخواهيم آهنربا را از حلقه دور كنيم، باز جهت جريان در حلقه عوض شده و از دور كردن آن جلوگيري مي‌كند. يعني در حالت اول اگر قطب N آهنرباي ميله‌اي در طرف حلقه باشد، جريان القايي در حلقه به گونه‌اي خواهد بود كه در برابر آن يك قطب N ايجاد كند تا مانع نزديك شدن آهنربا شود.

    حال زماني كه آهنربا را از حلقه دور مي‌كنيم، حلقه جهت جريان خود را عوض نموده و با ايجاد قطب S ، آهنربا را جذب كرده و مانع از دور كردن آن مي‌شود.

  8. #28
    اگه نباشه جاش خالی می مونه masih_m2000's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    پست ها
    348

    پيش فرض

    سلام

    مطلب دارم مفید


    همانند طرح يك فيلم علمي-تخيلي نوع ب، اتفاق عجيب غريبي در عمق زير زمين در حال اتفاق افتادن است، جايي كه چرخش پيوسته‌ي هسته‌ي مايع و فلزي زمين، ميدان مغناطيسي نامرئي‌اي توليد مي‌كند كه سياره‌ي ما را از تابش‌هاي مضر كيهاني محافظت مي‌كند. اين ميدان، به آرامي در حال ضعيف‌تر شدن است. آيا ما به سمت رستاخيز غيرمغناطيسي شدني به پيش مي‌رويم كه ما را در برابر اثرات مهلك بادهاي خورشيدي و اشعه‌هاي كيهاني بدون دفاع باقي مي‌گذارد؟ «طوفان مغناطيسي» براي آينده‌ي مبهم مغناطيسي ما محتمل به نظر مي‌رسد. دانشمنداني كه اين مسأله را مورد بررسي قرار داده‌اند در همه‌جا به مطالعه پرداخته‌اند، از مريخ، كه در چهار بيليون سال پيش دچار يك بحران مغناطيسي شده است و از آن زمان به بعد عاري از هرگونه ميدان مغناطيسي، جو قابل ملاحظه و محتملاً حيات شده است، گرفته تا آزمايشگاهي در دانشگاه مريلند، كه تيمي به سرپرستي دن لاترپ فيزيكدان، دست به شبيه‌سازي هسته‌ي مذاب آهني زمين با استفاده از 240 پوند سديم مذاب به شدت قابل انفجار زده‌اند. واضح‌ترين نشانه‌هاي ميدان مغناطيسي زمين شفق‌هاي قطبي هستند، كه در اثر برهمكنش ذرات باردار كيهاني با جو زمين در هنگام فروافتادن در قطب شمال و جنوب مغناطيسي به وجود مي‌آيند.

    ليكن نشانه‌هاي تحليل ميدان مغناطيسي بسيار ظريف مي‌باشند - اگرچه آن‌ها در هر ظرف سفالي‌اي كه تا كنون در كوره پخته شده است آشكارند. در هنگام پخته شدن سفال‌ها در دماي بالا، ناخالصي‌هاي آهني موجود در خاك رس حالت دقيق ميدان مغناطيسي زمين را دقيقاً در آن لحظه به ثبت مي‌رسانند. جان شاو زمين شناس از دانشگاه ليورپول انگليس، با بررسي كوزه‌ها از عصر حجر تا زمان حال مدرن كشف كرده است كه شدت تغييرات ميدان مغناطيسي تا چه حد هيجان‌انگيز مي‌باشد. او مي‌گويد: «هنگامي كه ما نمودار نتايج حاصل از سراميك‌ها را رسم مي‌كنيم، كاهش سريعي را با حركت به سمت زمان حال مشاهده مي‌كنيم. نرخ تغييرات در 300 سال اخير از هر زمان ديگري در 5000 سال گذشته بيشتر است. ميدان مغناطيسي از يك ميدان قوي به سمت يك ميدان ضعيف به پيش مي‌رود، و اين اتفاق به سرعت در حال افتادن است.»

    با نرخ كنوني، ميدان مغناطيسي زمين در عرض چندين قرن به طور كامل از بين مي‌رود، و سياره زمين در برابر جرقه‌هاي بي‌رحمانه‌ي ذرات باردار كيهاني بدون حفاظ مي‌ماند با نتايجي غير قابل پيشبيني براي جو زمين و حيات. احتمالات ممكن ديگر: ميدان مي‌تواند از ضعيف شدن دست بكشد و دوباره قوي بشود، و يا بعد از ضعيف شدن تا حد خاصي ناگهان جهت خود را تغيير دهد - يعني اين‌كه قطب‌نماها سمت قطب جنوب را نشان مي‌دهند. آثار قديمي‌تري از نوسان ميدان مغناطيسي زمين نسبت به آن‌چه از تحقيقات شاو حاصل شده است نتايجي بسيار پيچيده‌تر را نشان مي‌دهد. گدازه‌هاي آتشفشاني كهن در جزيره هاوايي هم در مورد قدرت ميدان مغناطيسي زمين با توجه به زمان سرد شدن گدازه‌ها و هم در مورد جهت قطب‌هاي شمال و جنوب مغناطيسي با توجه به جهت گدازه‌ها به ما اطلاعات مي‌دهند. مايك فولر زمين‌شناس از دانشگاه هاوايي مي‌گويد: «وقتي ما به 700,000 سال پيش بر‌مي‌گرديم پديده‌ي غير قابل باوري را مشاهده مي‌كنيم. جهت مغناطيسي صخره‌ها ناگهان در جهت معكوس قرار گرفته است. به جاي آن‌كه آن‌ها به سمت شمال مغناطيسه باشند- همانند چيزي كه امروز مشاهده مي‌كنيم - به سمت جنوب مغناطيسه شده‌اند.»

    به نظر مي‌رسد كه چنان تغيير جهت ميدان مغناطيسي‌اي به طور متوسط هر 250,000 سال يك‌بار به وقوع پيوسته است، كه نتيجتاً هم اكنون براي جابه‌جايي ديگري در قطب‌هاي مغناطيسي خيلي هم دير شده است. گري گلاتزماير دانشمندي از دانشگاه سانتا كروز كاليفرنيا چنان جابه‌جايي‌هايي را بين دو قطب شمال و جنوب در شبيه‌سازي‌هاي كامپيوتري مشاهده كرده است (يكي از شبيه‌سازي‌ها را در اين‌جا مي‌بينيد). اين اتفاقات مجازي شباهت خيلي زيادي با رفتار كنوني ميدان مغناطيسي زمين نشان مي‌دهد ولذا مي‌توان نتيجه گرفت كه ما در آستانه‌ي تجربه يكي ديگر از جابه‌جايي‌هاي قطب‌هاي زمين قرار داريم، اگرچه تكميل آن چندين قرن به طول مي‌كشد.

    برخي از محققان عقيده دارند كه ما در حال حاضر هم در مرحله انتقالي قرار داريم، با توجه به توسعه نواحي‌ با رفتارهاي غير متعارف مغناطيسي - كه خطوط ميدان در جهت اشتباه حركت مي‌كنند - نشانه‌هايي از حالت ضعيف‌تر و آشوبناك‌تري براي سپر محافظ ما است.

    راب كو زمين شناس از دانشگاه سانتا كروز كاليفرنيا، حتي ممكن است شواهدي در گدازه‌هايي در اُرگان پيدا كرده باشد كه حاكي از ضربات مغناطيسي ناشي از دوره‌ي جابه‌جايي مي‌باشد. تصويري كه ايجاد مي‌شود ممكن است به پرسروصدايي استانداردهاي آبروريزي‌هاي هاليوودي نباشد، ليكن با توجه به اين‌كه تمدن بشري هيچ گاه در چنين موقعيتي قرار نداشته است، نسل بشر مي‌تواند دوران جالب و پرمبارزه‌اي را در پيش رو داشته باشد.

  9. #29
    اگه نباشه جاش خالی می مونه masih_m2000's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    پست ها
    348

    پيش فرض

    سلام

    بازم مطلب مفید و خوب و قشنگ دارم . نظر بدهید لطفا

    از ديرباز آرزوي بشر دستيابي به منبعي از انرژي بوده كه علاوه بر آنكه بتواند مدت مديدي از آن استفاده كند توليد پسماندهاي خطر ناك نيز در پي نداشته باشد.اكنون در هزاره سوم ميلادي اين آرزوي به ظاهر دست نيافتني كم كم به واقعيت مي پيوندد.اكنون بشر خود را آماده مي كند تا با ساخت اولين رآكتور گرما هسته اي (همجوشي هسته اي)آرزوي نياكان خود را تحقق بخشد.سوختي پاك و ارزان به نام هيدروژن,انرژي توليدي اي سرشار و پسماندي بسيار پاك به نام هليوم.

    اكنون مي پردازيم به واكنشهاي گرما هسته اي راهكارهاي استفاده از آن.


  10. #30
    اگه نباشه جاش خالی می مونه masih_m2000's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    پست ها
    348

    پيش فرض

    سلام

    مطلب خوب و مفید


    خورشيد و ستارگان:

    سالهاست كه دانشمندان واكنشي را كه در خورشيد و ستارگان رخ داده و در آن انرژي توليد مي كند كشف كرده اند.اين واكنش عبارت است از تركيب (برخورد) هسته هاي چهار اتم هيدروژن معمولي و توليد يك هسته اتم هليوم.اما مشكلي سر راه اين نظريه است.

    بالا ترين دمايي كه در خورشيد وجود دارد مربوط به مركز آن است كه برابر 15ضرب در 10 به توان6 مي باشد.در حالي كه در ستارگان بزرگتر اين دما به 20 ضرب در ده به توان 6 مي رسد.به همين خاطر تصور بر اين است كه آن واكنش معروف تركيب چهار اتم هيدروژن معمولي وتوليد يك اتم هليم در ساير ستارگان بزرگ نيست كه باعث توليد انرژي مي شود.بلكه احتمالا چرخه كربن در آنها به كمك آمده و كوره آنها را روشن نگه مي دارد.منظور از چرخه كربن آن چرخه اي نيست كه روي زمين اتفاق مي افتد.بلكه به اين صورت است كه ابتدا يك اتم هيدروژن معمولي با يك اتم كربنC12تركيب مي شود(همجوشي) و يك اتم N13 به علاوه يك واحد گاما را آزاد مي كند.بعد اين اتم با يك واپاشي به يك اتمC13به علاوه يك پوزيترون ويك نوترينو تبديل مي شود.بعد اينC13دوباره با يك اتم هيدروژن تركيب مي شود وN14و يك واحد گاما حاصل مي شود.دوباره در اثر تركيب اين نيتروژن با يك هيدروژن معمولي اتمO15و يك واحد گاما توليد مي شود.O15واپاشي كرده و N15به علاوه يك پوزيترون ويك نوترينو را بوجود مياورد.و دست آخر با تركيب N15با يك هيدروژن معموليC12به علاوه يك اتم هليوم بدست مي آيد.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •