ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

[WooKMaN]

عرض ادب و احترام ...

عزيزان دل خواهشا سوتي +18 تعريف نكنين و سعي كنيد از اسپم زدن خودداري كنين ...

ممنووووونم ...

[Speedi]

من تويه امتحال اول راهنمايي اين سوتيه رو دادم
علــــوم

سوال :

چرا اونگ ساعت پس از مدتي از حركت باز مي ماند و مي استيد ؟؟


من نخونده بودم نوشتم :

جواب : چون (متورش) داغ ميكنيد !!


اينه همين جمله رو نوشتم !

همين خيلي خيلي جالب بود ! فكر كنم !

[Nvidia]

سوتی که زیاده ولی یکبار یکی از دوستام با آیدی دوست دخترش اومد و با من چت کرد منهم فکر می کردم دخترس و نامردی کردم و بهش پیشنهاد دوستی دادم و قرار هم گذاشتیم که بریم بیرون بعد از اینکه کلی به خودم رسیدم و حسابی خوش تیپ کردم رفتم سر قرار ولی دیدم به جای دختره دوستم اومده سر قرار ( جریان 3 سال پیش) خلاصه اون روز خیلی تو ذوق من خورد و تصمیم گرفتم انتقام بگیرم و بالاخره بعد از 3 ماه با خود دختره .... .
یکبارم دوره راهنمایی یک سئوال واسه امتحان اومده بود : اوضاع ایران بعد از حمله مغولها به شکلی در آمد ؟ منهم نوشتم به شکل مربع و معلممون یک ساعت بهم خندید :d
سوتی سوم هم اینکه ترم اول دانشگاه از 18 واحد که گرفتم فقط 2 واحد رو پاس کردم.
سوتی چهارم هم اینکه با Gf رفتیم کافی شاپ اومدیم بشینیم و وقتی من نشستم صندلی شکست ( کلا خراب شد) و بد جوری به زمین خوردم این یارو هم بیچاره هر چی میخواست جلو خودشو بگیره که نخنده نمی تونست

[WooKMaN]

سوتی که زیاده ولی یکبار یکی از دوستام با آیدی دوست دخترش اومد و با من چت کرد منهم فکر می کردم دخترس و نامردی کردم و بهش پیشنهاد دوستی دادم و قرار هم گذاشتیم که بریم بیرون بعد از اینکه کلی به خودم رسیدم و حسابی خوش تیپ کردم رفتم سر قرار ولی دیدم به جای دختره دوستم اومده سر قرار ( جریان 3 سال پیش) خلاصه اون روز خیلی تو ذوق من خورد و تصمیم گرفتم انتقام بگیرم و بالاخره بعد از 3 ماه با خود دختره .... .
یکبارم دوره راهنمایی یک سئوال واسه امتحان اومده بود : اوضاع ایران بعد از حمله مغولها به شکلی در آمد ؟ منهم نوشتم به شکل مربع و معلممون یک ساعت بهم خندید :d
سوتی سوم هم اینکه ترم اول دانشگاه از 18 واحد که گرفتم فقط 2 واحد رو پاس کردم.
سوتی چهارم هم اینکه با Gf رفتیم کافی شاپ اومدیم بشینیم و وقتی من نشستم صندلی شکست ( کلا خراب شد) و بد جوری به زمین خوردم این یارو هم بیچاره هر چی میخواست جلو خودشو بگیره که نخنده نمی تونست

سلام همشهري
بابا دمت گرم
كلي خنديديم

[WooKMaN]

من تويه امتحال اول راهنمايي اين سوتيه رو دادم
علــــوم

سوال :

چرا اونگ ساعت پس از مدتي از حركت باز مي ماند و مي استيد ؟؟


من نخونده بودم نوشتم :

جواب : چون (متورش) داغ ميكنيد !!


اينه همين جمله رو نوشتم !

همين خيلي خيلي جالب بود ! فكر كنم !

حالا نمره اين سوال رو بهت داد يا نه ؟

[armin_goooodboy]

سلام
موضوع جالبیه
منم سوتی زیاد دادم
اما اونی که یادم میاد اینه که روز اول ثبت نام ترم اول دانشگاه از ورودی خواهران وارد شدم و چون به قول دانشجوها ... جدید بودم ترم بالاییها کلی واسم خندیدن
الانم که خودم ترم بالایی شدم میبینم چه لذتی داره حال گیری ... جدیدها

[WooKMaN]

اهان يه چيزي يادم اومد!!!

ترم اول دانشگاه بودم كه درس تنظيم خانواده رو گرفته بودم
يادمه اين درس در كلاس 102 ساعت 2 برگزار ميشد
چون كلاس ها شماره گزاري نشده بودند منم نميدونستم كدوم كلاس كلاس 102 هستش
به همين دليل در يه كلاس رو باز كردم
از يه دختره پرسيدم كلاس تنظيمه ؟؟؟ گفت آره
منم وارد كلاس شدم و يه گوشه نشستم
وقتي استاد آمد ديدم همه دارن ميخندن
تازه فهميدم بجاي كلاس تنظيم خانواده آقايان سركلاس خانم ها رفته بودم !!!!!!!!!!!!!!!
(اينقدر بيخيال بودم اصلا توجه نكردم چرا پر كلاس دختره !!!!)

[كبريت]

اينم يه سوتي از من كه الان كه بزرگ شدم خودم باورم نميشه

من موقعي كه 13 ساله بودم رفتم مشهد و رفتيم حرم امام رضا
بعد يكي دو روز رفتيم ديديم خيلي شلوغه ولي طرف زنانه يه مقدار خلوت تر بود
منم نامردي نكردم و رفتم هتل و لباس دخترانه پوشيدم و مغنه و مانتو و چادر و عينك و .... گذاشتم
بعد رفتم حرم و رفتم تو قسمت زنانه زيارت
موقعي كه داشتم زيارت ميكردم از تو شلوغي وقتي همه حول ميدادن مغنه از سرم رفت عقب و موهاي كوتام معلوم شد
وقتي زن ها منو ديدن شروع كردن داد و بيداد و منو زدن
بعد منو فرستادن تو دفتر انتظامات و جريمه كردن و يه ورق كاغذ دادن و منو و بابام امضا كرديم
بعدم رفتيم خونه و از بابا مامان چوب خورديم
خلاصه خدا مارو ببخشه
اون موقع 13 سال داشتيم نميفهميديم
فعلانم كه جاجي شديم

[WooKMaN]

شما نيتت خير بوده
خدا هم اينو بهتر از ما ميدونه !
اما عجب بچه زبلي بودي ها

[Am!d]

اخ تاپيك رو عشق است . نيش نيش كارت درسته .
اقا منم مثل نيش نيش رفتم تو شركت و سفارشات رو دادم .
بعدش مهندسه ازم پرسيد خوب اقا برات ويندوز چيا بريزم ؟؟
من گفتم ويندوز نميخوام . فقط برام Game نصب كن .
مهندسه اينجوري شد منم اينجوري شدم

حالا اينجارو باشييييييييييييين سوتيه دوست جون جونيمو
اقا من با دوست صميميم عرشيا رفتيم تو يه شركت . عرشيا ميخواست بره سر كار . يعني دنبال كار ميگشت .
با مدير شركت خيلي صحبت كرد و اخرش جناب مدير ازش پرسيد شما ايميل داري؟؟
عرشيا گفت اي بابا من اگه ايميل داشتم كه الان اينجا نبودم . من از خنده داشتم ميمردم .
مدير بهش گفت عزيزم اگه ايميل داشتي چيكا ميكردي ؟؟؟ نه جون من اگه ايميل داشتي چيكارا ميكردي ؟؟؟
با اين حرف مدير من منفجر شدم .
اينم از اينا حالا بازم بود ...